تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن p

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن pdf :

بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

خبرگزاری فارس: در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود. ماجراى عاشورا نمایش عالى ترین و زیباترین حماسه هاست. شمع وجود امام حسین(ع) پروانه هایى را به گرد خود جمع کرده بود که سر از پا نمى شناختند و در راه عشق به معبود, هر نیشى را نوش مى دانستند و با فداکارى بى نظیر و ایمان بى بدیل خود, جامعه بشرى را از لحاظ سازندگى سربلند کردند و ملکوتیان را در برابر خود به تعظیم واداشتند.

این واقعه ـ که در کم ترین زمان و با فداکارى افراد معدودى رخ داد ـ همیشه به عنوان ((انقلاب بزرگ)) بر تارک تاریخ بشر مى درخشد. همه طبقات تلاش کرده اند تا با بررسى و تحلیل وقایع, نوعى با آن ارتباط برقرار کنند. اندیشمندان بسیارى از ادیان, مکاتب, فرقه ها و نژادهاى مختلف درباره این رخ داد عظیم سخن گفته اند و هر یک در خور شإن و مقام علمى و اجتماعى خود, آموزه هایى از آن را براى مخاطبان به ارمغان آورده اند.)

آنچه بیش از همه, حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى دهد, توجه به بعد ((اخلاقى و تربیتى)) آن است که در ضمیر انسان ها تإثیر شگفت انگیزى داشته است و بسیارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته و جلو خودکامگى بسیارى از زمامداران فاسد را گرفته است.

اگر حماسه عاشورا رخ نمى داد, بدون شک هیچ نهضت اسلامى دیگرى به وقوع نمى پیوست و خودکامگى زمامداران فاسد افزون تر مى شد. در نتیجه, رشد جوامع اسلامى با خطرات جدىترى روبه رو شده و مکتب ((انسان ساز)) اسلام تعطیل مى شد, اما تإثیر حماسه حسینى در بیدارى سیاسى و شور انقلابى مردم به اندازه اى عمیق بود که سلاطین پرقدرت و کم شعورى مانند متوکل عباسى ناچار مى شدند براى تحکیم پایه هاى حکومتشان و جلوگیرى از رشد و

تعالى جامعه مسلمین, با کشته آن حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومى بر ضدش به راه اندازند;(3) چنان که اقدامات شدیدى براى خاموش کردن مشعل هدایت کربلا به عمل آوردند, اما جذابیت این واقعه سرنوشت ساز در ضمیر حق پرست مردم به صورت مقدس و هدایت بخش استوار مانده و به نقش اساسى اش ـ که هدایت و نجات جامعه بشرى و تربیت شاگردان است ـ هم چنان ادامه مى دهد. در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود:
1 الگو دهى

در نظام تربیت اسلامى یکى از عوامل موثر در شکل گیرى شخصیت مذهبى افراد, الگوپذیرى از اسوه هاى دینى است. تاریخ اجتماعى بشر نشان داده است که در صورت عدم وجود الگو در یک جامعه انسانى, افراد در زندگى ظاهرى, عقلى و ایمانى خویش سرگردان و حیران مى مانند. جامعه اى که مى خواهد نسلى توانمند, پویا, موثر و پرصلابت تربیت کند, احتیاج به الگوهاى جاویدان دارد.

یکى از جلوه هاى تربیتى و انسان ساز حادثه کربلا ((الگودهى)) آن است. این خصیصه چنان عیان است که حتى بزرگان غیر مسلمان را نیز به اعجاب و تإثیرپذیرى واداشته است که به چند نمونه از آن اشاره مى شود, زیرا:
خوش تر آن باشد که سر دلبران ته آید در حدیث دیگران

محمد على جناح مى گوید: ((هیچ نمونه اى از شجاعت, بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرده است, پیروى نمایند)).

توماس کارلایل مى گوید: ((بهترین درسى که از تراژدى کربلا مى گیریم این است که امام حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند, آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق و باطل رو به رو مى شود, اهمیت ندارد و پیروزى حسین(ع) با وجود اقلیتى که داشت باعث شگفتى من است)).
بالاخره مهاتما گاندى ـ رهبر استقلال طلب هندوستان ـ مى گوید: ((من زندگى امام حسین(ع) ـ آن شهید بزرگ ـ را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد, بایستى از سرمشق حسین(ع) پیروى کند)).

با این وصف اگر عاشورا را دایره المعارفى بدانیم که انواع منش ها و کنش ها را در جبهه حق و باطل در خود جاى داده است, سخن گزافى نگفته ایم. بنابراین بررسى حادثه عاشورا ما را به این باور مى رساند که سیدالشهدإ(ع) ـ با توجه به وضعیت جهان اسلام ـ حرکتى را طراحى کرده بود که در طول تاریخ جاویدان بماند.

این حقیقت را مى توان به روشنى در گفتار و کردار امام حسین(ع) دید, زیرا ایشان حق و باطل را در میدان مبارزه مقابل هم قرار مى دهد, نه خود و یزید را. از این رو در گفت و گوهاى خود از واژه ((مثل)) استفاده مى کند ومى گوید: ((; مثلى لایبایع مثله;(8) افرادى همچون من با افرادى همچون یزید بیعت نمى کنند)).

این نوع جملات نشان دهنده این است که بعد ملکوتى و تربیتى عاشورا را درصدد نمونه دهى و الگوسازى بوده است. به این معنا که اختلاف آنان بین دو فرد در موقعیت جغرافیایى و تاریخى خاص نیست, بلکه تقابل دو باور و تفکر در میان است که امکان دارد در هر مکان و زمان دیگر رخ دهد.
2 ارائه مکتب عشق

حادثه کربلا از معدود جریاناتى است که موجب ایجاد مکتبى تربیتى و انسان ساز در جامعه بشرى شده است; مکتبى شورآفرین که به مردم درس ((اسلام راستین)) را مى دهد و آنها را به راه خدا مى برد و از بندهاى مادى آزاد مى کند و بر ضد حکومت هاى ((اموى گونه)) به حرکت درمىآورد و تعارض دین و دنیا را حل مى کند.

در این مکتب, آموزش به طور رایگان است و ورود براى عموم مردم آزاد است. دفتر حضور و غیاب ندارد و امتحان سال ظاهرا به چشم نمى خورد, اما ضوابطى دارد که فراگیرى فراگیران را در کارنامه آنان ثبت مى کند.
برنامه هایى که در این مکتب تدریس مى شود عبارت است از: عشق حقیقى, معرفت دین, اجراى عدالت, حق شناسى, آزادگى, پایمردى, شهامت, صداقت, صفاى باطن و;

لحظه لحظه هاى عاشورا مکتب است که به انسان ها این درس را مى دهد. فاجعه آفرینان کوفه و شام فکر مى کردند که با قتل عام اصحاب حق, خود را جاودانه مى سازند, ولى در نگاه پیروان واقعى مکتب عاشورا گور خویش را کندند و چهره نورانى اهل بیت(ع) را روشن تر نمودند و کربلا یک مکتب نمونه و کامل شد و نشان داد که سقف تعالى انسان و آستانه رفعت روحى و تصعید وجودى و ظرفیت کمال جویى و کمال یابى او تا کجاست.
این که انسان تا کجا مى تواند اوج بگیرد, زلال شود و تربیت شود, در میدان عمل روشن مى شود, پرونده آن حماسه نشان داد که در بعد تهذیب و تربیت ((تا چه حد است مقام آدمیت!)) این نکته براى جویندگان ارزش هاى تربیتى, بسیار زیباست!

3 تربیت شدگان انقلابى
حادثه عاشورا واقعا بیش از هزاران روایت, کتاب و مبلغ در اندیشه مسلمانان تحول بنیادى و انقلابى به وجود آورد و حقیقت اسلام را ـ که فداکارى در راه حق و عدالت و ستیز با منحرفان ستمگر بود ـ تجلى داد و از طریق این آموزش اصولى و هدایت انقلابى, فداکاران بسیارى هم چون : ((ابن سکیت)), ((دعبل)), ((فرزدق)) و; را بر ضد حکومت هاى اموى گونه تربیت کرد; مثل زندگى پرافتخار شاعرى به نام ((فرزدق)) که از شعراى کم جرإت و جایزه بگیر امویان بود, با این حال نهضت تحول آفرین حسین(ع) او را نیز مانند بسیارى از مسلمانان دیگر طورى بیدار و فداکار ساخت که حتى در دوران سخت عاشورا را به پا خاست و

برخلاف هشام (خلیفه خونخوار اموى) از امام زین العابدین(ع) یادگار امام حسین(ع)) تجلیل نمود و با چکامه دلاویز جاودانى اش, برترىهاى امام و خاندانش و پستى هاى هشام و همکارانش را در برابر چشم او براى مردم بازگو کرد. او به جرم حق گویى به زندان افتاد و امام(ع) هدایایى براى او به زندان فرستاد. ولى او با عرض تشکر هدایا را برگرداند و گفت: من براى دفاع از مکتب هدایت و عشق به خاندان پیامبر(ص) و سرکوبى مخالفان ستمگر, چکامه روشنگرم را سرودم. 

پس از چهارده قرن, حضرت امام خمینى(ره) ـ که یکى از فرزندان همین خاندان بود ـ چون تمام اوصاف و خصوصیات اخلاقى یزید را در عملکرد و قوانین حکومت هاى غرب و شرق به طور پیچیده و گسترده مشاهده نمود و رژیم شاه را هم نوکر حلقه به گوش و عامل اجراى سیاست هاى شیطانى غرب در ایران و منطقه دید, همانند جدش اباعبدالله(ع) زندگى در این سیستم و رژیم را بر خود و دیگران روا ندانست و براى مبارزه با همه آنها, شور حسینى را در جامعه به پا کرد. [

او در نخستین روزهاى نهضت, ضمن سخنرانى ها و بیانیه هاى متعدد, جنایت هاى آمریکا, اسرائیل و رژیم حاکم بر ایران را نسبت به اسلام براى مردم تشریح کرد و با استناد به جمله معروف امام حسین(ع) که فرمود: ((انى لا إرى الموت الا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا برما)) تکلیف مردم, علما و حوزه هاى علمیه را در قبال این جنایت ها تبیین کرد, ایشان با الهام از همین مکتب رهایى بخش, فرمودند: ((; براى من جاى شبهه نیست که سکوت در مقابل دستگاه جبار, علاوه بر هدم اسلام و مذهب تشیع, نابودى با ننگ است. امروز مسلمین و خصوصا علماى اسلام در مقابل خداى تبارک و تعالى مسئولیت بزرگى دارند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ ارزشى قائل نیستم;))

بدون مبالغه, این دو نمونه از میلیون ها نمونه است که تاکنون درباره ابعاد گوناگون حماسه عاشورا و پلیدىهاى حکومت یزید و همکارانش, هزاران کتاب, رساله, مقاله, خطابه و چکامه به همه زبان هاى اسلامى و غیر اسلامى در همه زمان ها و مکان ها به خاطر تإثیرپذیرى از نهضت حسین(ع) نگاشته شده است. این همه آثار انقلابى و رثایى, متفقا عظمت هرچه بیشتر حسین(ع) و یارانش را در راه حق و حقارت هرچه فزون تر یزید و یزیدیان را در راه باطل ترسیم مى کنند و بر طبق پیش گویى هاى صریح آن حضرت, در خط انقلابى آن حضرت به حرکت افتادند و بر ضد حکام فاسد به پا خاسته و با همه توان از مصالح اسلام و مسلمین پاسدارى کردند.

4 تبلور اخلاق اسلامى
وقتى حادثه عاشورا را بررسى مى کنیم, مى بینیم که یک صحنه زیباى نمایش است; نمایش ((مروت)) و ((ایثار)).
مروت این است که انسان به دشمنان خودش هم محبت ورزد. امام حسین(ع) وقتى دشمنش را تشنه مى بیند به او آب مى دهد. این معناى ((مروت)) است و این از شجاعت بالاتر است که فرمود: ما هرگز جنگ را شروع نمى کنیم, گرچه به نفع ما باشد.

دیگر عنصر اخلاقى موجود در این حادثه ـ که از با شکوه ترین تجلیات عاطفى روح انسان است ـ وفا و ایثار است. تجلى دادن این عاطفه انسانى و اسلامى یکى از وظایف عاشورا بوده است وگویى این نقش به عهده حضرت ابوالفضل(ع) گذاشته شده بود.

حضرت (ع) بعد از آن که مإموران شریعه فرات را کنار مى زند, وارد آب مى شود و اسب را داخل آب مى برد به طورى که آب زیر شکم اسب رسیده و او مى تواند بدون این که پیاده شود مشکش را پر از آب کند. همین که مشک را پر از آب کرد با دستش مقدارى آب برداشت و مقابل صورت آورد تا بنوشد. دیگران از دور ناظر بودند آنها همین قدر گفته اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. یادش افتاد که برادرش تشنه است. گفت: شایسته نیست که حسین(ع) در خیمه تشنه باشد و من آب بنوشم.
حال تاریخ از کجا مى گوید؟

از اشعار ابوالفضل(ع)! چون وقتى که بیرون آمد شروع کرد به رجز خواندن. خودش را مخاطب قرار داده و مى گوید: اى نفس! مى خواهم بعد از حسین(ع) زنده نمانى. تو مى خواهى آب بخورى و زنده بمانى؟ حسین(ع) در خیمه اش تشنه است. به خدا سوگند! رسم برادرى, رسم امام داشتن و رسم وفادارى چنین نیست.

آرى! ارج نهادن به مروت و ایثار و تجلى دادن این فضایل اخلاقى و حمیده, یکى از دستاوردهاى تربیتى حادثه کربلا بوده است.
5 موعظه و اندرزگویى

شهید مطهرى مى فرماید: حماسه عاشورا ((تجسم اسلام)) است, ولى تجسم زنده و حقیقى از جنبه هاى توحیدى, عرفانى و; است که از مهم ترین جنبه هاى آن, جنبه ((موعظه و اندرزگویى)) است. از این زاویه که به عاشورا نگاه مى کنیم, یک مقام سازنده مى بینیم, یک خیرخواه, یک واعظ, یک اندرزگو را مى بینیم که حتى از سرنوشت شوم دشمنان خود ناراحت است که اینها چرا باید به جهنم بروند. در این جا تحرک حماسه جاى خودش را به سکون اندرز مى دهد.
ببینید در همان روز عاشورا و غیر عاشورا چه اندرزهایى به مردم داده است! اصحابش چقدر اندرز داده اند; ((زهیر بن قین)) چه اندرزها داده; ((حبیب بن مظاهر)) چه اندرزها داده است!

وجود مبارک اباعبدالله(ع) از بدبختى آن مردم متإثر بود. نمى خواست حتى یک نفرشان به این حال بماند. با مردم لج نمى کرد, بلکه به هر زبانى بود مى خواست یک نفر هم که شده از آنها کم شود. او نمونه جدش بود: ((لقد جإکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رووف رحیم)) معناى ((عزیز علیه ما عنتم)), یعنى بدبختى شما بر او گران است. بدبختى شما براى اباعبدالله(ع) گران بود. یک دفعه سوار شتر مى شود و مى رود. برمى گردد, عمامه پیامبر(ص) را به سر مى گذارد, لباس پیامبر(ص) را مى پوشد, سوار اسب مى شود و به سوى آنها مى رود بلکه بتواند از این گروه شقاوت کار, کسى را کم کند. در این جا مى بینیم حسین(ع) یک پارچه محبت است, خیرخواه است, یک پارچه دوستى است که حتى دشمن خودش را هم دوست دارد.
6 آموزش شعارهاى سازنده

امام حسین(ع) در روز عاشورا, شعارهاى زیادى داده است که در آن ها روح نهضت خودش را مشخص کرده است که من براى چه مى جنگم, چرا تسلیم نمى شوم, چرا آمده ام که تا آخرین قطره خون خودم را بریزم. همین شعارها بود که اسلام را زنده کرد و پایه هاى دستگاه خلافت اموى را متزلزل ساخت.
اشعارى که اباعبدالله(ع) در روز عاشورا خوانده است, خیلى متفاوت است. یکى از اشعارى که روز عاشورا خواند و آن را شعار خودش قرار داد این بود:

الموت اولى من رکوب العار
والعار اولى من دخول النار
نزد من مرگ از ننگ, ذلت و پستى عزیزتر و محبوب تر است.

اسم این شعار را باید شعار ((آزادى)) و ((عزت)) گذاشت, یعنى براى یک مسلمان واقعى, مرگ همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن.
شعارهاى عاشورا, شعار ((احیاى اسلام)) است; شعارهاى زنده کننده, نه بى حس کننده و مخدر. شعارهاى عاشورا انسان را به گونه اى تربیت مى کند که در هر کارى هدف عالى و خدایى داشته باشد و خداوند را بزرگ شمارد و غیر او را کوچک بداند.

7 ترسیم خط حق و باطل
از دیگر جلوه هاى زیبا و تربیتى عاشورا, خط کشى میان حق و باطل و تبیین منطقه حضور و عمل انسان هاى ((ددمنش)) و ((فرشته خو)) است. وقتى خوبى و بدى و حق و باطل به هم درآمیزد, تیرگى باطل, حق را هم غبارآلود و ناپیدا جلوه داده و یک ظلمت کده به وجود مىآورد.

در این ظلمت کده گمراهى اندیشه ها و انسان ها طبیعى است و کفر نقابدار, مسلمانان ساده لوح و سطحى نگر را به شبهه مى اندازد. زیبایى کار امام حسین(ع) این بود که مشعلى روشن کرد تا راه روشن شود, تیرگى بگریزد, چهره ها در آن هواى گرگ و میش, فتنه و دروغ, نمایان و باز شناسانده شود تا فریب و نقاب بى اثر شود.

عاشورا یک امتحان بزرگ بود که در زمان و مکان خود بى نظیر بود. حقیقت و جوهره انسان هاى مختلفى را برملا نمود. عاشورا به نوعى ((یوم الفصل)) بود, زیرا فضلى بین دو دسته از انسان ها باشد, عده اى فرسنگ ها به جلو رفتند و از سکوت تا ملکوت اوج گرفتند و گروهى نیز سیر قهقرایى را طى نموده و در این حماسه عظیم مصداق آیه ((; اولئک کالانعام بل هم اضل)) شدند.

عاشورا چشم و چراغ مسلمانان
تاریخ شهادت، تاریخ عقیده و جهاد و تمسک به اصول و مبانی اعتقادی است.اگر خون شهیدان نبود که شجره طیبه رسالت را سیراب نماید، نه از اسلام خبری بود و نه از مکتب توحید الهی اثری.نگاه‌خالص انسان دربرابر ماست، صدای خالص ایثار و اعتقاد، طنین تنهایی، ترنم موزون تشنگی، حکایت دست‌های قلم شده ، قصه‌های نانوشته ، داستان دستان غربت، داستان دستان قربت، حکایت جانبازی، حکایت جانبازی و دلنوازی و عشق بازی.اگرشهادت درکربلا ونهضت خونین عاشورا نبود، این‌اخلاص و دوستی که میلیون‌ها انسان از صمیم قلب نسبت به اهل بیت پیغمبر کرده بودند، بوجود نمی‌آمد.شهید “محمد

احمدی‌شهرابی” ازشهدای دوران هشت سال دفاع مقدس در وصیت‌نامه خود نوشته‌است: نمی‌دانید که شهید شدن چه افتخاری است، تمام بدن انسان به حال جوشش می‌افتد، چون می‌خواهدماموریت خویش را انجام داده و به پیش بزرگان تاریخ برود.”بزرگانی چون امام حسین(ع)، مرد جنگ، مرد بزرگ اسلام، مردی که درس آزادی را به هر بنده‌ای آموخته است.”

شهید”عباس انصاری” نیز در وصیت‌نامه خود می‌پرسد : آیا شهادت امام حسین (ع)برای فاطمه و زینب(س) سخت نبود؟ آیا امام حسین(ع) درروزعاشورا فرزندان و عزیزان خود را فدای اسلام نکرد؟ او یادآوری می‌کند “امروز باید خود را فدای انقلاب کنیم تا با خون خود اسلام را زنده نگهداریم”.شهید انصاری می‌افزاید : همه می‌گفتیم‌ای کاش بودیم در روز عاشورا و به امام حسین(ع) کمک می‌کردیم.”حال که هر روز ما عاشورا و هر سرزمین ما کربلاست و ندای فرزند برومند حسین(ع)، خمینی عزیز لبیک بگوییم و در تداوم انقلاب کمک کنیم.” شهید”عبدالمحمد ترابی” نیزبهترین راه را راه‌حسین زمان‌می‌داند و می‌گوید:

ناله‌های محرومان دنیا وانسان‌های ضعیف چنان بر من اثر گذاشته‌بود که بهترین راه که همان راه حسین زمان تاریخ شهادت، تاریخ عقیده و جهاد و تمسک به اصول و مبانی اعتقادی است.اگر خون شهیدان نبود که شجره طیبه رسالت را سیراب نماید، نه از اسلام خبری بود و نه از مکتب توحید الهی اثری.نگاه‌خالص انسان دربرابر ماست، صدای خالص ایثار و اعتقاد، طنین تنهایی، ترنم موزون تشنگی، حکایت دست‌های قلم شده ، قصه‌های نانوشته ، داستان دستان غربت، داستان دستان قربت، حکایت جانبازی، حکایت جانبازی و دلنوازی و عشق بازی.اگرشهادت درکربلا ونهضت خونین عاشورا نبود، این‌اخلاص و دوستی که

میلیون‌ها انسان از صمیم قلب نسبت به اهل بیت پیغمبر کرده بودند، بوجود نمی‌آمد.شهید “محمد احمدی‌شهرابی” ازشهدای دوران هشت سال دفاع مقدس در وصیت‌نامه خود نوشته‌است: نمی‌دانید که شهید شدن چه افتخاری است، تمام بدن انسان به حال جوشش می‌افتد، چون می‌خواهدماموریت خویش را انجام داده و به پیش بزرگان تاریخ برود.”بزرگانی چون امام حسین(ع)، مرد جنگ، مرد بزرگ اسلام، مردی که درس آزادی را به هر بنده‌ای آموخته است.”

شهید”عباس انصاری” نیز در وصیت‌نامه خود می‌پرسد : آیا شهادت امام حسین (ع)برای فاطمه و زینب(س) سخت نبود؟ آیا امام حسین(ع) درروزعاشورا فرزندان و عزیزان خود را فدای اسلام نکرد؟ او یادآوری می‌کند “امروز باید خود را فدای انقلاب کنیم تا با خون خود اسلام را زنده نگهداریم”.شهید انصاری می‌افزاید : همه می‌گفتیم‌ای کاش بودیم در روز عاشورا و به امام حسین(ع) کمک می‌کردیم.”حال که هر روز ما عاشورا و هر سرزمین ما کربلاست و ندای فرزند برومند حسین(ع)، خمینی عزیز لبیک بگوییم و در تداوم انقلاب کمک کنیم.” شهید”عبدالمحمد ترابی” نیزبهترین راه را راه‌حسین زمان‌می‌داند و می‌گوید:

ناله‌های محرومان دنیا وانسان‌های ضعیف چنان بر من اثر گذاشته‌بود که بهترین راه که همان راه حسین زمان می‌باشد انتخاب کرده و به ندای حسین زمان لبیک گفته و با قلبی سرشار از عشق به الله به یاری دین خدا که در واقع در این دنیای ظالم پرور تنها مانده است.او تاکید دارد : برای امام حسین (ع) اشک بریزید که در صحرای کربلا با 72تن با بدترین وجه به شهادت رسیدند.شهید”ترابی” در وصیت نامه خود آورده است: به یاد شهیدان کربلا بیفتید و ناراحت نباشید، چون

دشمن ما هم امروز یقینا چیزی کمتر از یزیدزمان امام حسین (ع) ندارد.” “زمان فراهم آمده است تا آرزوی پیوستن به علی اکبر حسین (ع) را داشته باشیم و شما بر خود ببالید که امانت خود را داده اید.” شهید “باقر سلیمانی” نیز در وصیت نامه خود به مادرش توصیه می‌کند که نگران نباشد و اگر شهید شد، به آن افتخار کند ، چرا که امانتی را که خدا به او سپرده بود، سالم به خدا پس داده است .او می‌افزاید :ای مادر ناراحت نباش ، هر وقت گریه می‌کنی به یاد روز

عاشورا بیفت و آن صحنه را در نظر بیاور.”درنظر بیاور که‌چه‌طورامام حسین (ع) قاسم نو دامادش را، علی‌اکبر جوانش، علی اصغر شیرخواره‌اش به صحنه نبرد می‌فرستد و چطور خودش با فرزندانش و یاران باوفایش با لب تشنه درخت اسلام را آبیاری می‌کنند.” “چه‌طور به خاطر پیاده شدن دستورات خدا و حفظ قرآن، سرشان و دستشان از بدن جدا می‌شود و زیر سم اسبان له می‌شود.” این شهید می‌نویسد:ای مادر ، به یاد آن روز و آن صحنه گریه کن و هر چه می‌خواهی گریه کن و همچون زینب صبور باش و از او درس بگیر ، مبادا به خاطر عشق و علاقه‌ای که به فرزندت داری گریه کنی و با این عمل دشمنان اسلام را خوشحال گردانی.وی به‌دخترش”مریم” نیز سفارش می‌کند ، “حضرت زینب را همیشه در نظر داشته باشد و سعی کند همچون آن حضرت صبور و استوار و مقاوم باشد و

طریقه زندگی کردن، محبت، مهربانی ، ایثار و گذشت و صفایی که زینب داشته را سرمشق خود قرار دهد”.شهید همت نیز در وصیتنامه خود آورده است “همه باید پرچم سرخ عاشورایی را به دوش بکشیم و قداست مملکت و ناموسمان را پاسداری کنیم”.شهید “احمد ابراهیمی” نیز آرزو دارد که با شهدا محشور شود و روز محشر در گروهی باشد که با امام حسین(ع) حرکت می‌کنند.او نیز تاکید دارد : هر گاه خواستید گریه کنید ، بر آقا و امام مظلوم حضرت حسین بن علی (ع) گریه کنید که تمام هستی و جوان هایش را داد و خود نیز با لبان تشنه شهید شد.این شهید به همسرش توصیه داشت که صبر را ازحضرت زینب(س) بیاموزد و

در نبود او به‌الله توکل کند وفرزندانی تربیت کند که در راه اسلام قدم بردارند و همچنان استوار باشند تا دشمن خوشحال نشود.شهید “شمس‌الله احمدی” نیز در وصصیت نامه خود آورده‌است: ما که از سید الشهدا امام حسین (ع) بالاتر نیستیم. اگر گریه دارید برای امام حسین و بی کسی حضرت و حضرت علی اصغر شش ماهه امام حسین (ع) بنمایید. ما کجا و علی اصغر کجا، زمین “کربلا” کجا و زمین “خونین شهر” کجا.شهید “حسن آقاسی‌زاده شعرباف ” نیز در وصیت

نامه خود نوشته است : آنها که‌الله‌اکبر را بدون “یا حسین” گفتن نمی‌گویند و یاحسین را بدون جهاد حسینی کردن نمی‌گویند و جهاد حسینی را بدون عشق به شهادت و الله نمی‌گویند جهاد نمی‌کنند مگر اینکه همه اینها را دریافتند و در مدرسه بسیج و به همه معانی و حکمت‌های این الفاظ و گفتارها رسیدند.شهید “حاج عبدالحسین برونسی” نیز مسیر انقلاب اسلامی را دنباله رو مکتب حسینی دانست که سرمنشاء از فرزندان حضرت فاطمه گرفته است.به نوشته این شهید، انقلاب اسلامی راه خونین صحرای کربلا را پیموده است و از مدینه به مکه و از مکه به عراق و همان راهی که حسین رفت ، فرزندش امام خمینی ادامه

داد.”زینبم صاحب اسم تو خیلی صادق بود، رسالت سنگینی داشت ، باید مواظب باشی این همه صبری که زینب کرده است در کربلا و آن همه مصیبتی که بر زینب در آن روز وارد شد، برای خدا بود، نگران هم نبود، محزون هم نبود، چون می‌دانست که اینها به کجا می‌روند، می‌دید برای چه کشته می‌شوند و می‌دید علی اصغرش چرا کشته شد، علی اکبرش چرا کشته شد، عباسش چرا کشته شد، حسینش چرا کشته شد، همه جد و تبارش چرا کشته شدند، خوشحال

بود، دید راه، راه خداست چون نیاز راه بر این بود، راه خدا را خون لازم است.” شهید “محمدحسن نظرنژاد” نیز در وصیت‌نامه خود اورده است: در عزای امام حسین (ع) هرچه می‌توانی گریه کن ، چون خداوند هر قطره آن را در روز قیامت هزاران پاداش می‌دهد.شهید “اسماعیل فرخی‌نژاد” نیز می‌نویسد “گریه کنید که عقده دلتان خالی شود، گریه کنید زیرا که خداوند این گریه‌ها را دوست دارد.” “گریه برای مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش و اسیرانش در زمان خودش و گریه کنید برای برادران رزمنده‌ای که مظلومانه سرها و دست‌ها و پاهایشان از تن جدا شده‌است.”

آثار و نتایج نهضت عاشورا
شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در کربلا،تاثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند و جو نامطلوب را شکست و امتدادهاى آن حماسه،در طول تاریخ،جاودانه ماند.حتى در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تاثیرات سیاسى این حادثه در اندیشه هاى مردم آشکار شد.گروهى از اسرا را که به شام مى بردند،چون به تکریت رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین «ع »،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند.به شهر«لینا»

نیز رسیدند.مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند وامویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند.چون خبر یافتند که مردم «جهینه »

هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند.به قلعه «کفر طاب »رفتند،به آنجا نیزراهشان ندادند.به حمس که وارد شدند،مردم تظاهرات کردند و شعار دادند:«اکفرا بعدایمان و ضلالا بعد هدى؟»و با آنان درگیر شدند و تعدادى را کشتند. (6) برخى از تاثیرات حماسه عاشورا از این قرار است:
1-قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افکار مردم

2-احساس گناه و شرمسارى در جامعه،بخاطر یارى نکردن حق و کوتاهى دراداى تکلیف
3-فرو ریختن ترسها و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم
4-رسوایى یزیدیان و حزب حاکم اموى
5-بیدارى روح مبارزه در مردم

6-تقویت و رشد انگیزه هاى مبارزاتى انقلابیون
7-پدید آمدن مکتب جدید اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوین عاشورایى و حسینى)
8-پدید آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه کربلا
9-الهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهایى بخش و حرکتهاى انقلابى تاریخ

10-تبدیل شدن «کربلا»به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت،براى نسلهاى انقلابى شیعه
11-به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ.
این مقاله می‏کوشد ـ در حدّ وسع و گنجایش خود ـ به ناگفته‏هایی از عاشورا بپردازد و این واقعه بزرگ را، از زوایایی چند، مورد مطالعه قرار دهد .
هر سال محرم که می‏آید، ما را در یک شور و غوغایی فرو می‏برد؛ به مجالس و محافل ما رنگ دیگری می‏بخشد؛ دلهامان را آکنده از اندوه، و قلبهامان را متأثر می‏سازد و جامعه‏امان را ماتم زده و عزادار می‏کند.

براستی اما این نهضت بزرگ، چه خصوصیات و ویژگی‏هایی داشته است که تا این حدّ سزاوار آن است که در حفظش بکوشیم و در احیایش قدم برداریم؟
چرا باید آن را در زندگی فردی و اجتماعی‏امان الگو قرار دهیم و از آن درس چگونه زیستن بیاموزیم؟

مگر سخن امام حسین چیست و پیامش حاوی چه معنایی است که تا این درجه بدان ارج می‏نهیم و برای آن ارزش و اهمیت قایل می‏شویم؟
پاسخ به این پرسشها، محتاج به غور و بررسی همه جانبه‏ای است که باید در نهضت حسین علیه‏السلام انجام دهیم؛ و این نه فقط برای رسیدن به جواب این سؤال که برای تبیین رمز جاودانگی اسلام و گشودن راز ماندگاری و نشاط مکتب تشیع ضرورت دارد؛ چه این که گفته‏اند ـ و راست گفته‏اند ـ که «این عاشوراست که اسلام را زنده نگهداشته است» و حیات مذهب شیعه را ضمانت کرده است.

و درست به همین دلیل می‏شود به ضرس قاطع گفت که آنچه تا کنون پیرامون این حادثه گفته‏اند و نوشته‏اند، حتی بیانگر یک قطره از اقیانوس بیکران آن حماسه عظیم نبوده است.
چنانچه گفته شود: اگر منظور،ثبت وقایع این قیام باشد، که این کار به صورت معجزه آسایی به طور کامل، به عنایت خاصه الهی، تحقق یافته؛ و اگر مراد تشریح و تبیین شخصیت حضرت اباعبداللّه‏الحسین و حتی اولاد و اصحاب آن حضرت است، که آنان هم چون خورشیدی تابناک اخترانی روشن بر صفحه تاریخ می‏درخشند.

پس مقصود از آنچه باید گفت، چیست؟ پاسخ می‏دهیم که مراد، جمع بندی حوادث، چرایی و چگونگی آن، بررسی پیشینه و تحقیق تأثیرات پسینی نهضت، انگیزه‏ها، هدفها و مشی‏ها و روشها و; خلاصه همه آنچه در حوزه کار وقایع نگاری نیست و در تبیین صرفِ واقعه‏های تاریخی نمی‏گنجد، بل به قلمرو تحلیل و نقد و تدقیق و اندیشه مربوط می‏شود و هزاران نکته از این دست است. و پر واضح است که آنچه تاکنون در این موضوع بسیار مهم و حیاتی انجام یافته، پاسخگوی نیازهایمان، در این زمینه، نبوده است.

بنابر همین اصل، این مقاله می‏کوشد ـ در حدّ وسع و گنجایش خود ـ به ناگفته‏هایی از این دست بپردازد و این واقعه بزرگ را، از زوایایی چند، مورد مطالعه قرار دهد و افقهای ناشناخته‏ای را، در منظر دید مخاطبان بگشاید؛ هر چند از هم اکنون به کوتاهی و قصور خود مذعن است و به نارسایی و ناتوانی خود در تشریح و تحلیل و تبیین این حماسه عظیم، معترف.

انگیزه‏ها و هدف‌ها
مطالعه و بررسی قیامهای تاریخی نشان می‏دهد که هر کدام برخاسته از انگیزه‏ای بوده و در پی هدف و منظور خاصی انجام گرفته است؛ برخورداری بشر از روحیه ناسیونالیزمی و عرق ملیّت خواهی و مملکت دوستی و قبیله پرستی، شعایر ملّی، شخصی یا قومی یا نژادی؛ کشورگشایی و ذهنیّت امپریالیستی، قدرت‏طلبی و برتری جویی، از جمله انگیزه‏ها در رخداد قیامهای تاریخی است.

حرکتهایی که از چنین انگیزه‏هایی حاصل می‏شود و چنین اهدافی را دنبال می‏کند، غالبا جز آن که صفحه‏ای دیگر از صفحات تاریخ را سیاه کند و خون افراد بی‏گناهی را پایمال سازد و به هدر دهد، ثمره‏ای نداشته و با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شده و همین بهترین دلیل و برترین برهان است بر این که نهضت کربلا، این چنین اهداف و مقاصدی را دنبال نمی‏کند، چه این که قیام امام حسین علیه‏السلام دارای خلود و جاودانگی است و اکنون چهارده قرن است که بر تارک مبارزات تاریخی نورافشانی نموده و یک دم به نسیان و فراموشی دچار نشده است.

علاوه بر این، نشانه‏ها و شواهدی روشن در حماسه عاشورا وجود دارد که انگیزه‏ها و هدفهای این حرکت را، تا، اندازه‏ای واضح می‏نماید و آن را از مظانّ مقاصدی که انقلابهای مادیگرایِ معمول دنبال می‏کند، خارج می‏سازد؛ که ذیلاً به برخی از آنها اشاره مختصری می‏شود:
قیام امام حسین علیه‏السلام برای کشورگشایی نبود و بخاطر قدرت طلبی انجام

نگرفت چون در محل نینوا اتفاق افتاد و امام نه از موضع جغرافیایی خاصی دفاع می‏کرد و نه بر حدّ و حصر دیگران می‏تاخت. این واقعه باید در سرزمین کربلا واقع شود تا در اثر غبار گذشت زمان، ناگاه کسی مدعی نشود که این جنگ بر سر آب و خاک بوده است. می‏بینیم که این واقعه، در هر مکان دیگری به وقوع می‏پیوست، امکان تحریف می‏رفت؛ در مدینه، با امکان این که بگویند جنبش استقلال طلبی بوده؛ در مکّه، با امکان این که مدعی شوند، مایه‏های تبلیغاتی داشته؛ در کوفه، با امکان این که قائل گردند کودتای نظامی بوده؛ و در شام، با امکان این که بگویند بر سر خلافت معارضه شده و ; این نشان می‏دهد که به مشیت الهی مکان این قیام، بسیار حسابشده انتخاب گشته است.

حرکت حضرت اباعبداللّه‏ علیه‏السلام حرکتی برای حفظ و صیانت شعایر ملی و میهنی و دارای انگیزه ملیت گرایی و اهداف ناسیونالیزمی هم نبود، زیرا در ماهی به وقوع پیوست که جزء ماههای حرام ـ نزد عرب ـ محسوب می‏شد؛ از طرف دیگر، در این ستیز، نژاد عرب با عرب می‏جنگید و این نشان می‏دهد که در این قیام، انگیزه برتری جویی و مقاصدِ نژادی دنبال نمی‏شد؛ و از سوی دیگر امام، و با خاندان خود به میدان آمد و به شهادت رسید و در آخر، شهدای خاندان او 23% از مجموع شهدای این جنگ را شامل می‏شد و این بیانگر این واقعیت است که نهضت او، جنبه شخصی و فردی نداشت و این بسیار عجیب و شگفت‏انگیز است که گویی امام علیه‏السلام برای قضاوت تاریخ، همه جوانب را سنجیده و همه احتمالها را داده بود که در چه زمانی و با چه کسانی می‏جنگد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی و جایگاه آن در اندیشه تربیتی ام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی و جایگاه آن در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره) pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی و جایگاه آن در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره) pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی و جایگاه آن در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره) pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی و جایگاه آن در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره) pdf :

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه عقل و عقلورزی به عنوان ابزار شناخت و منبع معرفتی مهم و مبنایی در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره) میباشد.

از اینرو در پژوهش حاضر برآنیم تا با بررسی مفهوم عقل و عقلورزی، مشخص کنیم که آیا عقل در حوزه نظر، در اندیشه تربیتی امام از چه جایگاهی برخوردار است؟ و اگر از جایگاهی برخوردار است در حوزه عمل چگونه به کار میآید؟

در پژوهش حاضر، با توجه به استفاده از اطلاعاتی که در متن سخنرانیها و بیانات امام خمینی(ره) مطرح شده روش تحقیق، توصیفی کیفی است و روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات، روش کتابخانهای است، که با استفاده از فیشبرداری از اسناد و مدارک، صورت گرفته است.

در نتایج پژوهش مطرح میشود که از منظر امام، انسان برای عقلورزی، به دو عنصر علم نافع و عمل صالح نیاز دارد، که محصول آن، مطابقت و عدم تنافی علم و عمل در آدمی و در نتیجه برخورداری، از وحدت شخصیت است.
امام، مکتسبات عقل انسانها، را از دین و آیین آنها متأثر میدانند؛ لذا معتقدند، مکتسبات عقل انسان مسلمان از معارف اسلامی اکتسابی وی در سه بعد عقیدتی، عاطفی و عملی تأثیر میپذیرد. امام در تربیت عقلانی از روشهایی با عنوان تزکیه نفس و تعلیم حکمت نام میبرند که به ترتیب، روشی برای تربیت عقل عملی و عقل نظری است؛ و در نهایت تأکید دارند که این دو مکم ل و ملازم یکدیگرند و تربیت صحیح، بدون آنها محقّق نمیشود.

واژگان کلیدی: امام خمینی، عقل، تربیت، تزکیه، تعلیم حکمت.

 

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
2

مقدمه

امام خمینی(ره) راه رستگاری را در هر جامعه، اصلاح و احیاء فرهنگی میدانند و معتقدند، فرهنگ، اساس

سعادت یا شقاوت یک ملت است. از نگاه امام فرهنگ داراى دو سـاحت اصـلی اسـت. نخسـت بعـد فـردی

فرهنگ که با انسان و سعادت او ارتباط دارد و دیگری بعد اجتماعی فرهنگ کـه در عرصـه حیـات اجتمـاعی

انسانها حضور دارد. به هر روی با این نگاه، فرهنگ موضوعی است ویژه انسان و ارتباطی وثیق بـا هـدایت و تربیت او دارد.

از نگاه ایشان فرهنگ سازنده و پیشرو در حوزه های فردی و اجتماعی سبب هدایت انسان هـا و جامعـه و

تربیت الهی خواهد شد. ایشان با توجه به هر دو بعد فردی و اجتمـاعی فرهنـگ، تـأثیراتی عمیـق بـر هـر دو

ساحت فرهنگ اسلامی ـ ایرانی گذاشتهاند، ایشان در بعد فردی مسائل فرهنگی سالها به خودسازی و تربیـت

خویش و دیگران پرداختند و در قالب سلوک اخلاقی و عرفان عملی اسلام نمونه ای از انسان تربیت یافته الهی

را به جهان امروز معرفی نمودند؛ و در ابعاد اجتماعی نیز تئوری اصلاح فرهنگی امام، در قالب انقلاب اسلامی معرفی و تبیین شد. از نگاه امام فرهنگ مطلوب یک جامعه باید حاوی سه ویژگی باشد، کـه اولـین آن وجـود

یک نظام تربیتی برای رشد و تعالی انسان است.

اما سؤال اساسی این نظام تربیتی که به عنوان دکترین آن مکتب مطرح می شود، این است که، بایـد نسـبت خود را در حوزه نظر و عمل برای بشریت مشخص کند؛ یعنی باید به این دو پرسش اساسـی، پاسـخ روشـنی دهد؛ یعنی اثبات کند که دکترین آن مکتب در حوزه نظر عقلانی است؛ و روشـن نمایـد و احـراز کنـد کـه در حوزه عمل بالاخص انسانیت آموزه های آن مکتب، انسانی است و در شأن بشریت میباشد و تعریـف درسـتی از انسانیت ارائه می کند. این از آن دسته سؤالات مهمی است که باید به آن پاسخ داد. اگر برای ارزش ها مـلاک

و قدرت تجزیه و تحلیل نداشته باشیم ، آن وقت بحران حقانیت در حوزه نظر پیش می آید؛ که کدام حق است

و کدام باطل؟ درست چیست و نادرست چیست؟ خوب چیست و بد چیست؟ و هم در حـوزه عمـل بحـران مشروعیت پیش می آید که چه کاری مشروع است؟ چه کاری نامشـروع اسـت؟ ایـن تفـاوت هـای معرفتـی و فرهنگی است بین آنچه به عنوان غرب نامیده میشود و آنچه شرق نامیده میشود.

از این رو در پژوهش حاضر برآنیم تا با بررسی مفهوم عقل و عقل ورزی، مشخص کنـیم کـه آیـا عقـل در

حوزه نظر، در اندیشه تربیتی امام خمینـی(ره) از جایگـاهی برخـوردار اسـت یـا خیـر ؟ و اگـر از جایگـاهی

برخوردار است در حوزه عمل چگونه به کار میآید؟

تعریف مفاهیم و اصطلاحات

الف) عقل

عقل واژه ای عربی است که از حیث مفهوم، باعقال تناسب دارد(الفراهیدی، .(1414عقال به زانوبنـد شـتر

گفته می شود؛ و از این جهت عقل نامیده شده است که بر سرکشی غرایـز و هـوس هـا بنـد مـی نهـد (سـاعی،

.(1383

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
3

ب) تربیت

واژه تربیت از ریشه ربو و باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیـده اسـت و در

مشتقات مختلف آن، میتوان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه ربوه گفته میشود، زیرا نسبت به سـطح

زمین برآمده است؛ نفس زدن را ربو میگویند، به سبب اینکه موجب برآمدن سینه است.

ِربا نیز، از آنرو که زیادتی بر اصل مال است، بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شـرع، تنهـا بـه نـوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هرگونه زیادتی؛ فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل

است. ربا به معنای شرعی محسوب نمیگردد. واژه تربیت با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات

فزونی و پرورش است و از اینرو به معنی تغذیه طفل به کار می رود و علاوه بر این، تربیت به معنـی تهـذیب

نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بـر آن بـوده

است که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیـث مـی تـوان تهـذیب را تربیـت دانست (باقری، .(1385

روش تحقیق

در پژوهش حاضر، با توجه به استفاده از اطلاعاتی که در متن سخنرانیها و بیانات امام خمینی(ره) مطـرح

شده روش تحقیق توصیفی کیفی است؛ و از کلیه مدارک و اسناد موجود در کتابخانه ها و بالاخص سازمان های

وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، نمونه گیری و فیش برداری به عمل آمده است. نهایتاً سـعی شده اطلاعات به دست آمده، با روش تحلیل محتوا که همانا راه استنتاج منظم و عینی ویژگی های خاص یـک متن است مورد تجزیه و تحلیل عقلانی قرار گیرد.

مبانی تربیت عقلانی از دیدگاه امام خمینی(ره)

.1 انسان و گوهری به نام عقل

رکنی که اساس و نقطه آغاز تمام روش های تربیت عقلانی است. امام در بیاناتشان در اشاره به این مسـئله می فرمایند: »همانا خداى تعالی آفرید عقـل را و آن اول مخلـوق از عـالم ارواح اسـت)«امـام خمینـی، 1377،

ص.(19 در توضیح این عقلی که در انسان است، ایشان می فرمایند: »آن قو ه عاقله یعنی قو ه روحانیـهاى اسـت که به حسب ذات، مجرّد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و کمالات و داعی به عدل و احسان است)«همان،

ص.(21

.2 تربیتپذیری عقل

امام در ذیل بحث مناقشه در تقسیم عقل به عقل هیولانی و غیرهیـولانی در تقریـرات درس فلسـفه خـود

می فرمایند: »عقلی که اوایل در انسان تولید میشود، ضعیف است؛ مثل اینکه شمع پنج درجه باشد، این مرتبه، ماده و هیولاى مرتبه ده درجه است و در این مراتب، عقل به غیر اختلاط دارد و وجود عقلانی صـرف نشـده،

بلکه اختلاط است، تا به تدریج انسان که سیر می کند، اگر تحت تربیت رحمانی قرار گرفت، این جوهر عقلی،

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
4

رحمانی بوده و وقتی که از اختلاط خارج می شود یک موجود عقلانی رحمانی میشود، و اگـر تحـت تربیـت

شیطانی قرار گرفته باشد یک موجود عقلانی شیطانی میگردد)«اردبیلی، 1385، ج3، ص.(77

.3 عقل دارای دو شأن نظری و عملی است

امام در این مبحث، ضمن تقسیم نفس به دو قو ه ادراک و قو ه تحریک میفرمایند: این دو خود به دو شعب

منقسم میشوند. قو ت ادراک به عقل نظری و عقل عملی، که کارهاى معقوله را عملی میکند و قو ت تحریک، به قو ه دفع و قو ه جذب، که دو شُعبِ قو ه ادارک ناظر بر روشهای تربیتی خاص خود میباشند؛ از جمله

تزکیه نفس روشی برای تربیت عقل عملی و تعلیم حکمت یعنی تعدیل قو ه نظری ه و تهذیب آن روشی برای

تربیت عقل نظری (امام خمینی، 1377، ص.(151

در بحث رابطه این شئون نیز تأکید دارند که در هر دو عمل لازم است و عقل نظری به عقل عملی

برمیگردد؛ چنانکه عقل عملی هم به عقل نظری برمیگردد و در نظری هم که درک و علم است، عمل لازم

است؛ چون هر چیزی که در هر مرتبه از مراتب وجود واقع شود، به مرتبه دیگر آن سرایت میکند(اردبیلی،

1385، ج3، ص.(341

ایشان برای عقل نظرى چهار مرتبه قائلاند و آخرش را آن مرتبهای دانستهاند که عقل مستفاد باشد؛ و آن

مرحلهای است، که تمام آن مکتسبات عقل نظری بالفعل در نفس موجود میباشد و غایت آن فناءفیالله است.

امام(ره) عقل عملی را اعمال صالحهای میدانند که جوارح و اعضاء انسان انجام دهند. درحقیقت، قوا و جوارح، طهارت حاصل نماید با عملهایی که مناسب مقام انسانیت است و باعث کدورات و ظلمات و احتجابات نباشند؛ و اعمال جوارح و قوا اعمالی باشند که سازگار با روح و نفس انسانی باشد؛ چون عمل

صالح مانند دواى صالح است(همان، ص.(464 امام با استناد به آیه ”مْنعمَل صالحاًمْن ذَکَرٍ أو انْثَیو هو

مؤْمٌن فَلَنُحیِی نه حیاه طَیبه“ (نحل:(97 میفرمایند: »وجه و علت مفرد آورده شدن عمل صالح آن است که غیر از عمل واحد که عبارت از عمللله باشد، عملی سازگار مقام انسانی نیست، چنانکه آیه شریفه ”إنما أعظُکُم

بِواحده“ (سبأ:(46 شاهد آن است، و چنانکه حضرت امیر(ع) در دعاى کمیل این معنا را میفرماید: ”حتّی َتکون أعمالی و أورادیُکلها ورداً واحداً“ (مفاتیح الجناح، دعای کمیل) که با ورد واحد باشد، پس اگر انسان در کثرت باشد، در عمل صالح نیست؛ چون اوراد متعدد، با انسان ناسازگار است; آنچه با انسان سازگار است، عمل صالح است و آن هم واحد است)«همان، ص.(464 امام غایت عقل عملی را نیز در آخرین مرتبهاش، فناء

فی الله میدانند، که در نهایت غایت، هر دو عقل یکی میشوند، و لو در آغاز از هم جدا بودند. ناگفته نماند

ایشان معتقدند: »کمال انسانی، به عقل عملی است نه به عقل نظرى؛ چنانکه گفتیم که ممکن است انسان، برهان داشته باشد ولی در مرتبه کفر و شرک باقی بماند؛ ولی عقل عملی، همان ارجاع کثرت به وحدت عملاً

و خارجاً است؛ لذا کمال انسان به عقل عملی اوست نه به عقل نظرى)«همان، ص.(354

.4قوه فکر باعث رشد و شکوفایی عقل است

امام در اینباره معتقدند، »اساسیترین عنصر در تربیت انسان، تفکر است و بیآن هر عمل و حتی عبادت،

فاقد خاصیت و اثر سازندگی خواهد بود)«سری فیشهای »روشهای تربیتی«، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام

کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
5

خمینی، ص.(1054 در جاى دیگر میفرمایند: »بدان که از براى تفکر فضیلت بسیار است و تفکر مفتاح ابواب

معارف، و کلید خزائن کمالات و علوم است و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است و در قرآن شریف و احادیث کریمه، تعظیم بلیغ و تمجید کامل از آن گردیده و از تارک آن تعییر و تکذیب شده;)«امام خمینی،

1371، ص.(191 اینجاست که امام شرط اول مجاهده با نفس و تزکیه را با توجه به ریشه لغوی آن، یعنی زکو

که معنای زیادت را در تربیت افاده میکند (قرشی،(1361، برای انسان عاقل، تفکر میدانند؛ تفکری که در این

مقام، عبارت است از آنکه انسان، لااقل در هر شب و روز، مقدارى، ولو کم هم باشد فکر کند (امام خمینی،

1371، ص.(6

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت pdf دارای 73 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت pdf :

مکانیسم تثبیت بیولوژیکی ازت

ازت به عنوان یک عنصر کلیدی در ساختمان بسیاری از ترکیبات موجود در سلولهای گیاهی مطرح است. این عنصردر فسفونوکلئوتید و اسیدهای آمینه هم وجود دارد که این ترکیبات نیز به نوبه خود به ترتیب اسیدهای نوکلئیک و پروتئینها را می‌سازند. دسترسی به ازت برای گیاهان زراعی از عوامل مهمّ محدود‌کننده تولیدات کشاورزی است. این واقعیت که فقط اکسیژن، کربن و هیدروژن بیش از ازت در سلولهای گیاهی وجود دارند، مبیّن اهمیّت این عنصراست.

در بیوسفر، ازت به اشکال متفاوتی وجود دارد. 78% حجم هوای اتمسفر را ازت ملکولی (N2) تشکیل می‌دهد. در بسیاری از موارد این مقدار فراوان ازت مستقیماً در دسترس گیاهان قرار نمی‌گیرد. استفاده از ازت اتمسفر، مستلزم شکستن پیوند سه‌گانه بین اتمهای (N = N) آن است که گیاهان عالی مستقیماً و به تنهایی توان انجام این واکنش را ندارند. از سوی دیگر اشکال نیتراته و آمونیاکی ازت به راحتی جذب گیاه می‌گردند(فصل 5). مصرف گیاهان توسط حیوانات

علفخوار موجب حرکت بیشتر ازت در زنجیره‌های غذایی می‌شود و ازت سرانجام از طریق تجزیه اجساد حیوانات و گیاهان به زمین بازمی‌گردد. این مراحل بخشی از چرخه ازت را تشکیل می‌دهند.

تبدیل ازت مولکولی به اشکال دیگر آن نظیر نیترات یا آمونیاک را تثبیت ازت می‌گویند. این فرایند در غالب فرایندهای طبیعی و مصنوعی قابل انجام است. درشرایط دمای بالا (حدود C ْ200 ) و فشار بالا حدود (200 اتمسفر)، ازت مولکولی با هیدروژن ترکیب شده و آمونیاک (NH3) تولید می‌شود. برای انجام این واکنش شرایط خاصی لازم است تا برای انرژی فعّال بالای آن غلبه کند. این واکنش که به نام فرایند هابر موسوم است نقطه آغازین در تولیدات متنوع صنعتی و کشاورزی به شمار می‌آید. در جهان سالانه حدود 50 میلیون تن ازت به روش صنعتی تثبیت می‌گردد.

این مقدار حدود 12% از کلّ ذخیره اتمسفر را شامل می‌شود که سالنه از آن خارج می‌شود (شکل 2-12، ب) (مارشنر، 1986). فرایند های طبیعی سهم بیشتری در تثبیت ازت دارند (وسویچ، 1983). 10% ازکلّ ازتی که به روش طبیعی تثبیت می‌گردد، ناشی از رعدو برق است. رعدو برق سبب می‌شود که

رادیکالهای آزاد هیدروکسیل، اتمهای آزاد هیدروژن، اتمهای آزاد اکسیژن حاصل از بخار آب و اکسیژن موجود در اتمسفر و ترکیباتی فعالی از این قبیل، با نیتروژن مولکولی ترکیب شده و تولید اسید نیتریک (HNO3 ) نمایند، که این ترکیب نیز توسط آب باران به زمین می‌رسد. بخش بسیار کوچکی از تثبیت ازت ناشی از واکنشهای فتوشیمیایی با دخالت اکسید نیتریت گازی و اُزن در استراتوسفر است. اسید نیتریکی که به این ترتیب تولید می‌شود سرانجام به بخشهای پایینتر اتمسفر راه یافته واز آنجا نیز توسط باران به زمین می‌رسد.

90% باقیمانده تثبیت ازت، به روش طبیعی و توسط میکروارگانیسم ها و از طریق فرایندی که اصطلاحاً تثبیت بیولوژیکی ازت نامیده می‌شود انجام می‌شود (شکل 1-12، ب). تثبیت بیولوژیکی ازت توسط باکتریهای آزادزی شامل سیانو باکتریها و باکتریهای همزیست با گیاهان انجام می‌گیرد (بوریس، 1976؛ مارشنر، 1986). این موجودات دارای یک سیستم آنزیمی هستند که قادر است ازت مولکولی را تجزیه کند. از نقطه نظر کشاورزی نیز تثبیت بیولوژیکی ازت اهمیت زیادی

داشته و منبع مهمی برای ازت خاک محسوب می‌گردد، چرا که نیاز گیاهان زراعی صرفاً از طریق کودهای شیمیایی تأمین نمی‌گردد (شوبرت و ولک، 1982).
واکنشهای چرخه ازت که نهایتاً سبب تثبیت آن می‌گردند، شامل تغییر اشکال تثبیت شده و بازگشت ازت به اتمسفر نیز می‌گردد. اشکال آلی ازت نظیر اسیدهای آمینه که از طریق تجزیه بقایای گیاهی و حیوانی به خاک برمی‌گردند، طیّ فرایند آمونیاکی شدن به آمونیاک تبدیل می‌گردند. باکتریها و قارچهای موجود در خاک ازت آمونیاکی را به آمونیاک آزاد تبدیل می‌کنند.

این نیز به نوبه خود می‌تواند با اجزای موجود در خاک ترکیب شده و نمکهای آمونیومی تولید کند، همچنین آمونیاک آزاد شده می‌تواند در ابتدا به نیتریت (NO2-) وسپس به نیترات (NO3-) اکسید شود که این فرایند را نیتریفیکاسیون گویند. اکسیداسیون آمونیاک به نیتریت توسط باکتریهای گروه نیتروزو (نیتروزوموناس) انجام می‌شود در حالی که اکسیداسیون نیتریت به نیترات بیشتر توسط باکتریهای گروه نیترو (نیتروباکتر) انجام می‌پذیرد.

نیتروژن موجود در خاک به فرم نیتراتی می‌تواند به سرعت جذب گیاه گردد یا طیّ فرایند دنیتریفیکاسیون احیا شده و به صورت ازت مولکولی (N2) به اتمسفر باز گردد. بسیاری از باکتریها در غیاب اکسیژن و با وجود ترکیباتی چون NO3- ، NO2- و یا N2O از دنیتریفیکاسیون به عنوان منبعی برای تأمین انرژی تنفسی استفاده می‌کنند (بیورز، 1976).

دنیتریفیکاسیون فرایند بیولوژیکی مهمی به شمار می‌آید. زیرا در غیاب این فرایند نیترات به سرعت در اقیانوسها انباشته خواهد شد. علاوه براین وقتی میزان ازت تثبیت شده در یک سال را (125 میلیون تن) با میزان ازت برگشتی به اتمسفر از طریق دنیتریفیکاسیون (93میلیون تن) مقایسه می‌کنیم باز هم مقداری ازت به عنوان مانده داریم (دلویچ،1983). این یافته نشان می‌دهد که این میزان مازاد ازت تثبیت شده همان مقداری است که به آرامی در خاک، دریاچه‌ها و اقیانوسها انباشته می‌گردد.

 

ارگانیسمها و روابط همزیستی در تثبیت ازت
بیش از 2000سال قبل در نوشتجات رومیان به اثرات مفید گیاهان لگوم اشاره شده است. نویسندگان چینی طی همان دوره درباره اثرات مفید کاربرد سرخس آبزی (آزولا) در کشت برنج مطالبی نوشته اند. کتابی درباره تکنیکهای کشاورزی تحت عنوان « فنون تغذیه مردم»

(Child Min Tao – shu) که 540 سال پس از میلاد مسیح نوشته شده، کشت و کاربرد آزولا را در مزارع برنج توضیح می‌دهد. اروپای غربی با کاربرد لگوم‌ها در تناوب سبب پایداری کشاورزی شده و امکان صنعتی شدن را فراهم آورد. آقای هامفری دیوی در سال 1813 اولین فردی بود که عنوان نمود: نیتروژن ( ازت) از

اتمسفر گرفته می‌شود. او نوشت « به نظر می‌رسد که لوبیا و نخود، خاک را برای کشت گندم مساعد می‌کنند» .جی. بی. بوسینگالت در مطالعات تناوب زراعی خود در فرانسه، یک سری مقاله از سال 1837 تا 1842 انتشار داده ودر آنها اصول ورود ازت بوسیله لگوم‌ها را بنا نهاد. آلبرت تیئر در سال 1856 در آلمان نوشت: « اخیراً کاشت شبدر سفید با محصول بعدی، بسیار معمول شده است. فقط تعداد بسیار کمی از کشاورزان بی‌تفاوت و تنبل یا افرادی که سخت طرفدار نظریات خود و سنتها هستند، این عمل را انجام نمی‌دهند».

اهمیت غده‌ها در تثبیت ازت بصورت همزیستی توسط هلریژل و ویلفارت در سال 1886 توضیح داده شد. بیجرینک در سال 1888 ارگانیسمهای تثبیت کننده N2 در لگومها را جداسازی کرده و آنها را باسیلوس رادیسکولا نام نهاد. این باکتریها بعداً ریزوبیوم نامگذاری شدند. جنس کلاستریدیوم که باکتری تثبیت کننده ازت غیر همزیست می‌باشد در سال 1890 توسط وینوگرادسکی جداسازی شد و ازتوباکتر که هوازی می‌باشد در سال 1901توسط بیرجینک معرفی گردید. تا پایان این قرن، تقریباً تمام میکروارگانیسمهای تثبیت کننده ازت شناسائی شده بودند.

گروههای متنوعی از هسته دارها دارای آنزیم نیتروژناز (مسئول تثبیت N2)هستند. این باکتریها امروزه دی‌آزوترف نامیده می‌شوند و شامل باکتریهای آلی‌پرور، باکتریهای نورپرورگوگردی وسیانوباکترها (جلبک سبز- آبی) می‌باشند. (جدول)

آلی‌پرورهای آزادزی
نمونه‌ای از باکتریهای آزاد هوازی و تثبیت‌کننده ازت که از مواد آلی بعنوان منبع انرژی استفاده می‌کنند ازتوباکترها می‌باشند ودر خاکهای خنثی و قلیائی یافت می‌شوند. باکتریهای مشابه آن نظیر بیجرینکیا و در‌کسیا محدوده وسیعی از PH‌ را تحمل می‌کنند واغلب در خاکهای اسیدی مخصوصاً مناطق گرمسیری یافت می‌شوند. تجزیه ژنتیکی نشان می‌دهد که شباهت بیجرینکیا به آزوسیپریلوم (باکتری تثبیت کننده ازت)بیشتر از ازتوباکتراست. این ارگانیسمها، همچنین جنس کلبسیلا (تثبیت کننده ازت) درمحیطها‌ی مرطوب بر روی برگ یا در پوشش برگ (فیلوسفر) ونیز در خاک و سطح ریشه فعالیت می‌کنند.

 

ازتوباکتر، بیجرینکیا و ریزوبیوم برای تولید انرژی موردنیاز در تثبیت N2 ، به شرایط هوازی نیاز دارند. معذالک در این ارگانیسمها و دیگر دی‌آزوتروفها، فعالیت آنزیم نیتروژناز درحضور O2 محدود می‌گردد. مکانیسمهای اختصاصی برای حفاظت نیتروژناز شامل قرار‌گرفتن باکتری در داخل یاخته و احاطه شدن آن بوسیله چندین غشاء می‌باشد. تولید مواد لزج بوسیله یاخته ها نیز یک مکانیسم حفاظتی است که در نتیجه این عمل، انتشار O2 به طرف آنزیم کاهش می‌یابد.

خصوصیت دیگر باکتریهای هوازی تثبیت کننده ازت، تنفس شدید در داخل یاخته خود باکتری است. این عمل در ازتوباکتر به کاهش غلظت O2 در داخل باکتری کمک می‌کند. تصور بر این است که آنزیم نیتروژناز در حضور O2 جهت سازگاری با آن، تغییر ساختمان داده ولی قادر به تثبیت ازت نخواهد بود. این تغییر برگشت پذیر بوده ودر صورتیکه O2 به مدت طولانی داخل باکتری حضور نداشته باشد، این آنزیم به حالت تثبیت ازت برمی‌گردد .

ارگانیسمهای میکروهوازی اختیاری نظیر کلبسیلا، آزوسیپریلوم و باسیلوس در محیطهائی که نیاز به جلوگیری از O2 وجود ندارد، انرژی خود را به فرم ATP توسط مسیر اکسیداتیو تولید می‌کنند. دی‌آزوتروفهای بی‌هوازی نظیر کلاستریدیوم و احیا کننده های سولفات شامل دسولفوویبریو و دسولفوتوماکولوم نیز از ترکیبات آلی به عنوان دهنده الکترون استفاده می‌کنند. با وجود این، مسیر تخمیری این ارگانیسمها منجر به تشکیل موادآلی حدواسط شده و انرژی کمی برای تثبیت

ازت، قابل دسترس خواهد بود. برخی شرایط محیطی هم وجود دارند که مواد اولیه قابل دسترس در آن زیاد بوده و شرایط بی‌هوازی هم حاکم است (نظیر ماندابها) که در این حالت مقادیر قابل توجهی N2 توسط این ارگانیسمها تثبیت می‌شود. شرایط بیهوازی، توانائی کسب انرژی از اکسیداسیون مواد اولیه را

کاهش می‌دهد. شرایط بیهوازی، همچنین رقابت استفاده از این مواد اولیه را به وسیله ارگانیسمهای دیگر نظیر باکتریها و قارچهای هوازی، کاهش می‌دهد. مقدار ازت تثبیت شده بوسیله دی‌آزتروفهای آزادزی و ارگانیسمهای فیلوسفری، عموماً چند کیلو‌گرم در هکتار می‌باشد. تحقیقات نشان می‌دهند که بدون استثناء در همه مکانها فرآیند تثبیت ازت، اگر چه مقدار آن کم باشد، صورت می‌گیرد. تأثیر دی‌آزوتروفهای آزادزی وقتی قابل ملاحظه است که در مقیاس جهانی مورد نظرقرارگیرد مخصوصاً در مناظقی که چرخه ازت در داخل خاک برقرار بوده و سرعت کم رشد گیاهان، نیاز ازته آنها را کاهش می‌دهد .

نورپرورهای آزادزی
دریوس در سال 1982 نشان داد که سیانوباکتری‌ها (جلبک‌های آبی ـ سبز) ازت تثبیت می‌کنند. آنها در اکثر محیط‌های آبی حضور دارند. آنها همچنین در سطح یا درست زیر سطح اکثرخاکها مخصوصاً در نواحی که جدیداً در معرض فرسایش بوده یا تازه از آب بیرون آمده باشند، یافت می‌شوند. سیانوباکترها در اکثر محیطهای آبی نظیر شالیزارها و دریاچه‌های کوچک با مقادیر متوسطی از عناصر غذائی، دیده می‌شوند. در این مکانها گاهی می‌توانند توده هائی را بوجود آورند که تولید مواد سمی بسیار قوی (مخدر اعصاب) برای جانوران می‌کنند. آنها تنها پیش هسته‌هائی هستند که همانند گیاهان عالی مکانیسم فتوسنتزی داشته و دارای فتوسیسنم II بوده و O2 متصاعد می‌کنند ولی در محیطهای کم نور و کم اکسیژن می‌توانند زنده بمانند.

سیانوباکترهای دی‌آزوتروف آزادزی سه شکل مرفولوژیک دارند.سیانوباکترتک‌یاخته‌‌ای، گلوئوتس (قبلاً بنام گلوئوکاپسا شناخته می‌شود) ارگانیسم هوازی خاکزی و حساس به نور زیاد می‌باشد. این باکتری، نیتروژناز خود را بوسیله مکانیسمی شبیه ازتوباکترها که در آن، آنزیم به وسیله غشاهائی پوشیده شده، از اکسیژن تولید شده طی فتوسنتز، حفاظت می‌کند.

توانائی تثبیت N2 مخصوصاً در سیانوباکترهای رشته ای که دارای یاخته های اختصاصی بنام هتروسیست هستند به فراوانی دیده می‌شود (شکل). هتروسیستهای با دیواره ضخیم که در طول رشته از هر 15-10 یاخته بوجود می‌آیند، آنزیم نیتروژناز خود را در مقابل صدمات O2 بوسیله مکانیسم فیزیکی با ایجاد غشاهائی که انتشار گازها را کاهش می‌دهد، حفاظت می‌کند. فقدان فتوسیستم II (سیستم فتوسنتزی تولید‌کننده O2) در هتروسیستها به حفاظت

این آنزیم کمک می‌کند. جنس نوستوک که نمونه ای از انواع رشته ای هتروسیست دار می‌باشد، بصورت پوسته ای در بسیاری از مراتع و خاکهای بیابانی دیده می‌شود. این پوسته ممکن است به مدت طولانی خشک شده ولی در اثر بارندگی های کوتاه مدت یا شبنم صبحگاهی، مرطوب و فعال شده و تثبیت N2 انجام دهد. این پوسته نیاز به کلسیم دارد لذا خاکهای آهکی را ترجیح می‌دهند، همچنین اغلب به فسفر معدنی اعم از کود فسفری تولید شده طی آتش سوزی، پاسخ می‌دهند. سومین نوع مرفولوژیک شامل سیانوباکترهای رشته ای بدون هتروسیست بنام پلکتونما می‌باشد.

شالیزارها بهترین محل برای مطالعه سیانوباکترها هستند که در آنها آنابنا، گلئوتریچیا و سیتونما دیده می‌شوند. این ارگانیسمها با کاشت دراز مدت برنج طی هزاران سال استقرار پیدا کرده اند. تحت همچون شرایطی اندازه گیری مقدار تثبیت ازت شامل آلی‌پرورهای آزادزی و نورپرورهای آزادزی می‌باشد.

همانند تمامی اندازه گیریهای تثبیت ازت، مقدار تثبیت شده بستگی به شرایط محیطی نظیر رطوبت، عناصر قابل جذب و دوره ای که تثبیت ازت بطور مؤثر صورت می‌گیرد، دارد. برآوردهائی از مقدار تثبیت ازت بطور متوسط 30کیلوگرم در هکتار و سال بوده و گاهی تا year -1 Kg ha -1 70دیده می‌شود.

باکتریهای نورپرور تثبیت کننده ازت به غیر از سیانوباکترها نیز وجود دارند که آبزی بوده ودر دریاها و آبهای شیرین زندگی کرده اما در آنها، H2O طی فتوسنتز به عنوان دهنده الکترون عمل نمی‌کند و O2 نیز تولید نمی‌شود. دهنده الکترون در اینها H2S وS می‌باشند. این ارگانیسمها اگر چه مرفولوژی متنوعی دارند (جدول) ولی در راسته سودومونادال قرارمی‌گیرند. در آنها اغلب در حد فاصل رسوبات کف دریاچه ها و آب یافت می‌شوند، جائی که پتانسیل رداکس پائین بوده، ترکیبات گوگردی احیا شده وجود داشته و نور می‌تواند در آن نفوذ کند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله نقش روحانیون در انقلاب pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقش روحانیون در انقلاب pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش روحانیون در انقلاب pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش روحانیون در انقلاب pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش روحانیون در انقلاب pdf :

نقش روحانیون در انقلاب

روحانیان و پویایی فرهنگی ملت ایران
چکیده
نویسنده در این پژوهش با نگاهی نو، به ارائه تعاریف، مفاهیم و کلید واژه هایی چون روحانی، مجتهد، حوزه علمیه، فرهنگ و; به ارزیابی نقش روحانیان در پویایی فرهنگی ملت ایران قبل، حین و پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است. محقق در تلاشی مجدانه و رعایت انصاف که از شاخص‏ترین ویژگی‏های یک اثر علمی است به خدمات و تأثیرگذاری نهاد روحانیت در ایران اشاره کرده و با هدف کارآمدی به آسیب‏شناسی آن نیز پرداخته است. این بررسی متکفل مباحثی چون پیوند روحانیت با مردم، همکاری حوزه و دانشگاه، پیوند مذهب و سیاست و الزام روحانیت در مشارکت سیاسی، تعیین ادوار حضور روحانیت در عرصه فرهنگ و اجتماع در ایران قبل و بعد از انقلاب و تقسیم‏بندی گرایش‏های غالب در روحانیت پس از نهضت

اسلامی 15 خرداد، می‏باشد. پژوهشگر با رویکردی تازه به تبیین نقش‏آفرینی روحانیت در چهار دوره پس از انقلاب اسلامی: دوره تأسیس و ایجاد نظام (1360-1357)، دوره استقرار نظام (68-1360)، دوره ثبات نظام (76-1368) و دوره چهارم (از دوم خرداد 76 تا کنون) پرداخته و خدمات و آسیب‏های هر دوره را تبیین و ارزیابی کرده است.

نویسنده بر این باور است که بخش عمده آثار مکتوب در عرصه فرهنگ دینی متعلق به روحانیت است. استقلال واقعی ایران در طول تاریخ مدیون روحانیت و حضور آن در صحنه بوده است. هرگاه تمامیت ارضی، استقلال و منافع ملی کشور به خطر افتاده است روحانیت در دفاع و پاسداری از آن نقش اول را ایفا کرده است. و در عین حال همواره بر لزوم بازنگری و آسیب‏شناسی در سازمان روحانیت به دست خود روحانیون تأکید کرده است، چرا که راز ماندگاری و حفظ جایگاه روحانیت در این نکته کلیدی نهفته است.

الف) تعاریف
روحانی: در لغت منسوب به روح است و روح و روان مربوط می ‏شود. پارسا و اهل صفا، فقیه، دانشمند و پیشوای مذهبی؛ و منظور از روحانی علما و فقها و پیشوایان دینی است.(2) آن دسته از علمای روحانی که مردم در تکالیف شرعی از آنان پیروی می‏کنند را «مراجع تقلید»(3) می‏نامند. و «مجتهد» نیز در لغت کسی است که در به کار انداختن قوای ذهنیش، کمال جد وجهه را دارد و اصطلاحا به عالمی اطلاق می‏شود که احکام فقهی را از منابع اصلی استنباط و استخراج می‏کند.(4)

«حوزه‏های علمیه» مراکز تحصیل و تدریس طلاب و دانش پژوهان علوم دینی است و بالأخره «مساجد» مرکز اقامه نماز، تعلیم و تربیت، بیان مواعظ اخلاقی و نیز سنگری است که در اختیار روحانیت قرار دارد تا ارتباط فراگیر و گسترده‏ای با مردم داشته باشند؛ چرا که ایفای نقش مردم در صحنه‏های مختلف جامعه لازم است.

«فرهنگ» مجموعه‏ای از نمادها و معانی، که طی حیات طولانی یک جامعه و در بطن تحول تاریخی شکل گرفته است را فرهنگ می‏گویند. این پدیده از حضور حیات فردی و جغرافیایی، تا عوامل جهانی و بین‏المللی تأثیر می‏پذیرد و سرانجام به عادات و تمایلات جامعه تبدیل می‏گردد. از نظر جامعه شناسان، فرهنگ بیانگر نگرش ما به دنیا و تفکرمان درباره تمام ابعاد زندگی، اعم از مادی یا معنوی! ارزش‏ها، هنجارها، دانشها، هنرها، عاطفه‏ها، سلیقه‏ها، خلقیات، آداب و رسوم و قوانین را در برمی‏گیرند و همین ویژگیهاست که سبب تمایز جوامع از یکدیگر می‏گردد.(5) برخی از پدیده فرهنگ، کارکرد هویت‏بخشی، آفرینش خودآگاهی جمعی و فردی، احساس همبستگی و انسجام اجتماعی را انتظار دارند.(6)
ب) پیوند روحانیت با مردم:
روحانیت در تاریخ ایران همواره نقش حاملان فرهنگ را داشته و از نظر جایگاه نیز، در مقام برجسته‏ای قرار داشته ‏اند. در تاریخ ایران پس از اسلام و گرایش ایرانیان به مذهب تشیع، گویی میان روحانیت شیعه و مردم، پیوندی ناگسستنی وجود داشته است؛ به گونه‏ای که نظریه رایج در جامعه ما، درباره روحانیت چنین است که، «روحانیت، به عنوان سازمان رهبری کننده مردم و گروهی از افراد هستند که پیشرفت یا انحطاط جامعه را با روحانیت در ارتباط می‏دانند.(7)

تاریخ معاصر ایران مشحون از حضور روحانیان و مجتهدان بزرگی است که همت خود را صرف «بیداری و آگاه سازی مردم» کرده‏اند. در گذشته تاریخ ایران؛ هنگامی که علم و دانش گسترش نیافته بود و بی‏سوادی بیداد می‏کرد، امکانات تعلیم و تربیت محدود، و در اختیار طبقات خاص چون اشراف و درباریان بود؛ نهاد روحانیت در حوزه‏ها و مدارس علمیه پذیرای مشتاق طالبان علم و معرفت بود.

در گذشته «مکتب خانه‏ها» نقش مهمی در آموزش علم و دانش به مردم و آشنایی جامعه با مفاهیم دینی و قرآن داشتند. توجه به امر سواد و دانش در میان روحانیت در ایران به قدری فراگیر و گسترده بود که به هنگام احداث و آغاز فعالیت دانشگاه تهران در سال 1313 هجری شمسی که نماد آموزش عالی در ایران محسوب می‏گردید ـ برای تدریس دروس از جمعی از اساتید و فرهیختگان حوزه‏های علمیه دعوت کردند و این امر، بیانگر جایگاه و منزلت علم و دانش در میان روحانیت بوده است.
«برخوردار بودن از دانش» «تقلید از مراجع تقلید» و «نقش بیدار کننده روحانیت در جامعه»، «پاسداری از قرآن و مذهب» و بالاخره «دفاع از حقوق مردم» موجب گردیده است که از دیر باز، میان روحانیت و مردم رابطه مرید و مرادی وجود داشته باشد و مردم روحانیان را نماد دفاع از دین و حقوق مردم بشناسند.(8)

 

ج) پیوند مذهب و سیاست:
برای تبیین جایگاه و نقش روحانیت در اجتماع، پرداختن به این پرسش که اساسا، میان مذهب و سیاست چگونه پیوندی وجود دارد، که موجبات حضور گسترده روحانیون در جامعه گردیده است، ضروریست. پاسخ آن است که «اندیشه سیاسی»، فعالترین حوزه از حیات فکری مسلمانان در دو قرون اخیر بوده است. همچنین مبارزات استقلال طلبانه برای حاکیت نظام دینی و داشتن برنامه‏ای جامع برای اداره زندگی مسلمانان توسط دین اسلام نیز باید مورد توجه قرار گیرد.(9) علاوه براین باید دلایل دیگری را در تأثیرگذاری حضور روحانیت در صحنه سیاست و اجتماع مورد بررسی قرار داد؛ چرا که اگر جان و جوهر سیاست همانا هنر زیستن و کارکردن با دیگران است، از پنج رکن [نماز، روزه، زکات، حج، جهاد] چهار رکن مناسب

اعتلای روحیه همکاری و انسجام گروهی در میان پیروان آن است. همچنین اگر جان و جوهر سیاست، تلاش در پی کسب قدرت باشد، باز هم به سختی می‏توان جهان بینی سیاسی‏تر از اسلام پیدا کرد. دلیل ساده‏تری هم برای همبستگی اسلام با سیاست به عنوان هنر حکومت وجود دارد، «امر به معروف و نهی از منکر» و تلاش برای دفاع از حکومت مورد نظر ومخالفت با حکومت مخالف دین را نیز باید به این فهرست اضافه کرد.(10) اگر مشروعیت حکومت از نظر شیعه را با امام معصوم (ع) مرتبط بدانیم، آنگاه «اسلام شیعی» و نقش آفرینی «روحانیت» در آن معنا و مفهومی خاص می‏یابد، چنین نظریه و جایگاهی، ما را به دو هزار و دویست سال قبل رهنمون می‏سازد.(11)

این منزلت و جایگاه، اختیارات و صلاحیت ویژه‏ای را به شیعه اعطا می‏کند که با تکیه بر عنصر «اجتهاد» توأمان، وظیفه و اختیار مهمی را متوجه روحانیت می‏سازد. در تاریخ سیاسی ایران معاصر در عصر صفویه، پس از گذشت بیش از شش قرن از زمان غیبت، برای اولین بار شاهد شکل‏گیری حکومت فراگیر شیعی هستیم. در عصر قاجار، علما با صدور فتوای جهاد و تشویق و ترغیب مردم برای پیوستن به جنگ، نقش بااهمیتی پیدا می‏کنند. فتوای میرزای شیرازی در تحریم استعمال توتون و تنباکو را می‏توان نقطه عطف عصر جدید در زندگی اجتماعی روحانیت برشمرد. اما وضعیت روحانیت در دوران پهلوی، شرایط دیگری یافت. دوران رضاشاه اوج سرکوب و انزوای روحانیت است. از سال 1305 ه . ش به بعد، با کشف حجاب زنان، تغییر

لباسمردان، تأسیس محاکم عرفی و تشکیلات دادگستری موجبات خروج بسیاری از مناصب حقوقی و قضایی از دست روحانیان فراهم می‏شود. به علاوه گسترش ناسیونالیسم افراطی ایرانی، نوعی بی‏اعتنایی نسبت به مذهب و حاملان دین [روحانیت] را به دنبال داشت. در سال‏های 32ـ1320 با سقوط رضاشاه، نیروهای اجتماعی ـ سیاسی سرکوب، و روحانیون آزاد شدند و بدین ترتیب، بخشی از نفوذ از دست رفته خود را، دوباره به دست آوردند. بنابراین، نهضت ملی شدن نفت، مرهون ائتلاف نیروهای مذهبی و ملی به رهبری آیت الله کاشانی

بود; از سال 1342 به دلیل «نوسازی به سبک غربی» که پیامدهای آن تخریب باورهای دینی و نادیده انگاشتن ارزشها، تضیع حقوق مردم و; بود، واکنش منفی بخشهایی از روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی (ره) برانگیخته شد که خود سرآغاز نهضت اسلامی پانزدهم خرداد 1342 گردید.(12) از این تاریخ تا پیروزی انقلاب اسلامی شاهد شکل‏گیری سه نوع گرایش، از سوی روحانیان در ایران هستیم:

اول: روحانیت متعهد و مبارز به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، که این گرایش، خواهان استقرار حکومت اسلامی به جای حکومت سلطنتی بود.
دوم: روحانیت متحجر و واپسگرا، که نحله‏های فکری در حوزه‏های علمیه از جمله قم و انجمن حجّتیه را می‏توان در این بخش جای داد. این گرایش مخالف هر گونه مبارزه با رژیم شاه بود، و به نوعی قیام در زمان غیبت امام زمان (عج) را جایز نمی‏دانست.

سوم: روحانیت درباری و سلطنت طلب که در رأس این جریان، آیت الله سید کاظم شریعتمداری قرار داشت. این گرایش وجود سلطنت و حکومت شاه را پناهی برای اسلام در برابر هجوم کمونیسم برمی شمرد و شاه را «ظل الله» می‏دانست.

روحانیت قبل از انقلاب اسلامی، بدین سان به نقش‏آفرینی و ایفای رسالت خود همت گماشت؛ هر چند که با موانع و مخالفتهایی مواجه بود؛ اما این حضرت امام خمینی (ره) بود که توانست با نظریه‏پردازی «حکومت اسلامی» بر پایه «ولایت فقیه»، به اثبات نامشروع بودن حکومت سلطنتی و لزوم قیام ملت برای اقامه حکوت اسلامی بپردازد. ایشان با همکاری یاران و همراهان خود و همچنین حضور فراگیر مردم توانستند، قیامی را که از خرداد 1342 آغاز شده بود، در 22 بهمن 1357 بر پیروزی برسانند. که ثمره آن (جمهوری اسلامی) بود. بنابراین،

برای نخستین بار، در پرتو یک حکومت، «جمهوریت و اسلامیت» به صورت نهادینه شده و قاعده‏مند درتاریخ ملت ایران شکل گرفت و روحانیت نیز در این جریان، به پویایی فرهنگی و سیاسی ملت ایران همت گماشت و اندیشه‏هایی چون؛ نامشروع دانستن رژیم سلطنتی، لزوم مبارزه ومجاهده با بیگانگان برای تحقق استقلال واقعی، دفاع از حقوق ملت که اوج آن در بیگانه ستیزی [استعمار و استثمار] و استبداد تبلور می‏یافت، به جامعه تسری یافت.

سیل خروشان ملت، رژیم دو هزار و پانصد ساله سلطنتی را خاتمه یافته تلقی کردند و این واقعه، سرآغاز حیات جدیدی را در زندگی ایرانیان مژده داد.

د) روحانیت پس از انقلاب اسلامی:
پیروزی انقلاب اسلامی واستقرار جمهوری اسلامی ـ که نماد اصلی آن حکومت دینی به رهبری ولایت فقیه بوده به ویژه آنکه رهبری انقلاب، با حضرت امام خمینی (ره) و نهضت نیز با روحانیت بوده است ـ موجب احراز جایگاه ویژه برای روحانیت در ایران شد. در یک دسته بندی کلی ادوار حضور روحانیت در ایران پس از انقلاب اسلامی را به چهار دوره می‏توان تقسیم کرد:
دوره اول؛ تأسیس و ایجاد نظام:
دراین دوره روحانیت در زمره معمار و طراح اصلی، ایفای نقش می‏کند. تدوین قانون اساسی و طراحی ساختارهای مورد نیاز کشور ، به ویژه نظام قضایی را، باید مورد تأکید قرار داد. شهیدان والامقامی همچون مطهری. بهشتی، باهنر، و روحانیون برجسته‏ای نظیر حضرت آیت‏اللّه خامنه‏ای، هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی، مشکینی و; را می‏توان از پیشتازان این دوره نام برد. در این دوره، روحانیت به حضور کیفی توجه داشت و کمتر به حضور کمی و فراگیر می‏اندیشید. این دوره از سال 1357 آغاز، و تا سال 1360 ادامه می‏یابد. روحانیت در این دوره نقش اول را در فرهنگ سازی جامعه ایفا می‏نماید.
دوره دوم: استقرار نظام:
این دوره با خیانت لیبرال‏هایی نظیر ابوالحسن بنی صدر ـ اولین رئیس جمهور ایران که مخلوع و فراری شد ـ جنایات گروهکها و منافقین، و ترور بخش قابل ملاحظه‏ای از سران انقلاب؛ ماند حادثه هفتم تیر(13) و هشتم شهریور(14) همراه بود. این حوادث به رغم خسارات فراوانی که برای جامعه به بار آورد، منجر به عدم اعتماد فراگیر و گسترده افکار عمومی به غیر روحانیان گردید و فشار افکار عمومی، روحانیت را به حضور گسترده و فراگیر در عرصه اداره جامعه فرا خواند. این امر به گونه‏ای بود که حضرت امام خمینی (ره) که مخالف حضور روحانیت در رأس امور اجرایی بودند، موافقت خود را با پذیرش ریاست جمهوری توسط روحانیان اعلام کردند(15) این دوره از سال 60 آغاز و تا پایان جنگ تحمیلی و ارتحال حضرت امام خمینی (ره) در سال 1368 ادامه می‏یابد.
در این دروه، روحانیت، اساسی‏ترین عنصر تأثیر گذار، در عرصه فرهنگ، سیاست و حکومت درایران است و فراخوان و بسیج مردم برای حضور در جبهه‏های جنگ حق علیه باطل و همراهی روحانیان با رزمندگان، پیوندی از سخن و عمل را به نمایش می‏گذاشت. روحانیون نیز چون سایر اقشار مردم در جبهه‏های جنگ به شهادت می‏رسیدند و فرزندان آنان نیز در زمره شهدا، جای می‏گرفتند. بخش عمده تامین و تولید افکار و اندیشه‏های اعتقادی و سیاسی جامعه و پاسخگویی به برخی شبهات، نیز بر دوش روحانیون قرار می‏گیرد. بی‏تردید سالهای نخست این دوره، به جهت برجستگی خصلت مردمی روحانیت و ایفای رسالت خطیر فرهنگی ـ اجتماعی، از بی‏نظیرترین دوران است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق زبان گرامر pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق زبان گرامر pdf دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق زبان گرامر pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق زبان گرامر pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق زبان گرامر pdf :

بخشی از فهرست تحقیق زبان گرامر pdf

« فهرست مطالب »
عنوان صفحه

اسم (Nouns)
ضمیر (pronouns)
فعل (verbs)
افعال کمکی (Auxiliavies)
صفت (Adjectives)
حروف تعریف (Articles)
قید (Adverb)
حروف اضافه (Prepositions)

- اسم
توصیف گرامری اسم
قبل از پرداختن به این موضوع بایستی بدانیم که اسم چیست و نقش دستوری آن در جملات چگونه است .
تعرف : اسم کلمه ایست که برای نامیدن اشخاص. اشیاء، و یا برای بیان حالت چیزی بکار می رود . بطور کلی اسم را میتوان بر دو نوع (ذات) و (معنی) دسته بندی نمود .
اسم ذات یا Concrete noun اسمی است که موسوم آن قابل دیدن و لمس کردن باشد بعبارت دیگر اسمی است که موسوم آن وجود خارجی داشته باشد ، مانند درخت ، کوه ، میز ، صندلی و .... .
اسم معنی یا Abstract noun اسمی است که بر حالت و کیفیت انسان و یا اشیاء دلالت دارد و قابلیت لمس و رویت ندارد . مانند دانش ، هوش ، عدالت و ... .
در مورد نقش دستوری (اسم) بایستی به این نکات توجه داشت :
الف: عملکرد اسم در جمله
ب: جایگاه اسم در جمله
عملکرد: اسم دارای چهار حالت است . در حقیقت این چهار حالت رابطه اسم را نسبت به کلمات دیگر نشان میدهد این چهار حالت عبارتند از : فاعلی ، مفعولی ، ندایی، ملکی .
1- حالت فاعلی (Nominative case) آن است که اسم یا ضمیر بعنوان فاعل جمله بکار برده شود .
به عبارت دیگر میتوان گفت فاعل یک فعل واقع شود . مانند :
John loves Mary
در اینجا کلمه John بعنوان فاعل جمله بکار رفته است و محل و موقعیت آن قبل از فعل است .
2- حالت مفهولی (Objective case) آن است که اسم یا ضمیر در جمله نقش دستوری مفعولی داشته باشد و یا میتوان گفت که مفعول یک فعل در جمله باشد .
مانند :
John loves Mary
در این جمله John مجدداً در نقش دستوی فاعل ظاهر گردیده اما Mary در مقام مفعول در جمله آورده شده است .
در صورتیکه اسم حالت مفعولی داشته باشد سه نقش دستوری متفاوت پیدا میکند.
الف: مفعول مستقیم John loves Mary
ب: مفعول غیر مستقیم John sent Mary money
پاراگراف : حالت مفعولی (بی واسطه) Mary was sent some money

3- مفعول حرف اضافه Object of preposition. در این حالت اسم و یا جانشین آن (ضمیر) بواسطه حروف اضافه مفعول واقع می شود .
I took it from john
در این جمله همانطور که ملاحظه می کنید مفعول (John) بعد از حرف اضافه واقع شده است .

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >