تحقیق بررسی عوامل تغییر رفتار درون خانوادگی کودکان دبستانی در سا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق بررسی عوامل تغییر رفتار درون خانوادگی کودکان دبستانی در سال اول ورود به مدرسه pdf دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق بررسی عوامل تغییر رفتار درون خانوادگی کودکان دبستانی در سال اول ورود به مدرسه pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی عوامل تغییر رفتار درون خانوادگی کودکان دبستانی در سال اول ورود به مدرسه pdf

فصل اول    
مقدمه    
اهمیت موضوع    
عوامل موثر در تغییر رفتار کودک    
وظایف والدین    
نقش مادر    
تغییر رفتار مناسب در کودک ( اصلاح کودک )    
صورتهای تغییر رفتار    
اگر خانواده در تغییر رفتار کودک وجود نداشته باشد    
تغییر رفتار در ایتام    
بیان مساله    
هدف کلی    
اهداف جزئی    
بیان فرضیه ها    
فصل دوم    
پیشینه تحقیق    
ورود کودک به مدرسه    
عوامل تغییر دهنده رفتار کودک    
خشونت در کودکان در ابتدای ورود به مدرسه    
رشد شخصیت کودک    
تربیت و بازسازی کودکان    
متغیر های مستقل     
متغیر وابسته : تغییر رفتار درون خانوادگی    
فصل سوم    
روش تحقیق     
روش نمونه گیری     
روش جمع آوری اطلاعات     
دلایل ترس کودک از مدرسه    
دلایل ترس کودک را از بین ببرید    
ضرورت اجرا    
اهداف    
موارد ارزیابی     
پرسشنامه    
منابع     

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی عوامل تغییر رفتار درون خانوادگی کودکان دبستانی در سال اول ورود به مدرسه pdf

1 – ماهنامه راهنما شماره‌ی  19 و 18 مرداد شهریور ماه 1382 ، چاپ شرکت ایثار

2 – راهنمای پوران و مادران ( شیوه های برخورد بانوجوانان جلد اول ، تالیف محمد علی سادات ، نشر دفتر فرهنگ اسلامی

چاب پنجم

3 – پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، دکتر علی قائمی ، انتشارات امیری ، چاپ بهرام شهریور 1370

4 – ماهنامه بصیریت دانش آموز بسیجی ، شماره‌ی  3 ، آبان ماه 1382 ، چاپ میثاق

منابع و ماخذ

مباحث اجتماعی اقتباس از خبرهای مجلس و پژوهش

مبانی جامعه شناسی – حمید خضر نجات – 1371 – چاپ اول

جامعه شناسی ارزش ها – پرویز مانعی –

رفتارهای بهنجار و هنجار . دکتر شکوه نوابی نژاد – چاپ چهارم – 1373 انتشارت انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران

فصلنامه می آییند – تابستان 1382 – شماره

فصلنامه می آیند – زمستان 1379 – شماره

فرهنگیان بسیجی – پیش شماره –

سلسله رهنمودهای موضوعی – دشمن شناسی سخنرانی مقام معظم رهبری

سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح – 1381 چاپ اول

مباحث اجتماعی – مفاسد اجتماعی – گرد آورنده : مرتضی حسینیان –

اطلاعات هفتگی – شماره ی 16 –

لغت نامه دهخدا ، واژه ای ارزش

بصیرت ماهنامه سیاسی فرهنگی اجتماعی شماره 3 آبان 1382 . 

مقدمه

کاربرد روشهای تحقیق همیشه مورد توجه دانشمندان و اندیشمندان بوده و می باشد. از زمانی که انسان به شناختن خود نایل آمد، تمام تلاش خود را در زمینه شناخت دیگران ، اجتمات و معضلات اجتماعی انجام داده و می دهد و برای شناختن معضلات  اجتماعی ابتدا باید معضلات خانوادگی را شناخت زیرا فرد از آنجا شروع به رشد می کند و آن اولین اجتماعی ( هر چند کوچک) است که کودک در آن پا گرفته و تربیت او از آنجا آغاز می شود

 پژوهشگر این تحقیق سعی به این دارد علل وعوامل تغییرات رفتار کودکان دبستانی را در درون خانواده در هنگام ورود به مدرسه بررسی کند  به این دلیل که کودکان بسیاری با ورود به  مدرسه تغییرات چشم گیری در رفتارشان مشاهده می شود واین مسئله گاهی برای همیشه یا تا مدتهای زیادی ادامه می یابد و اگر تغییرات رفتار در زمینه های منفی  از قبیل انزوا طلبی، قدرت طلبی بجا و ; باشد تاثیرات بسیار مخربی را در زندگی  آنان و اطرافیان آنها خواهد گذاشت

هر کس که درباره کودکان مطالعه می کند، خواه دانشمند خواه  متخصص با مسائل بنیادی خاصی روبرو می شود، بعضی از سوالها قرنهاست که از طریق فیلسوفان، خداشناسان و مربیان، مطرح شده است. برای اغلب این سوالها جواب (درستی) وجود ندارد. در عین حال دیدگاههای متفاوت نمایانگر فرضهای متفاوت در مورد اهمیت انسان و چگونگی تفسیر اطلاعات موجود است

 عوامل محیطی تعیین کننده رفتار در برابر عوامل زیست شناختی: یکی از مسائل اساسی که برای روان شناسان رشد مطرح می شود و اهمیت نسبی عوامل تعیین کننده محیطی رفتار است در برابر عوامل تعیین کننده زیستی این موضوع همان مجادله معروف بین در طبیعت و تربیت است. بعضی از دانشمندان معتقدند که غالب رفتارهای انسان از طریق ترکیب ژنیتیکی فیزیولوژیکی و عملکرد عصبی او هدایت می شود

 از سوی دیگر، دانشمندان  به تاثیر محیط فیزیکی و اجتماعی در الگوهای رشد تاکید می  کنند. آنها معتقدند که کودکان به مردم و اشیاء اطرافشان واکنش نشان میدهند و تغییرات ناشی از رشد تا حد زیادی حاصل تجربه است براساس این دیدگاه علت اینکه بن کودکان از لحاظ عملکرد در آزمونهای هوش تفاوتهایی وجود دارد این است که در وحله نخست همه آنان محرکهای شناختی و امکانات یادگیری مشابهی در اختیار ندارند

 از  این رو  موادی که تجارت آموزشی مناسبی فراهم می کند قاعدتا به پیشرفتهایی در عملکرد در همه کودکان مختلف نائل خواهند شد. بسیاری از دانشمندان مدعی اند که از هیچ طریقی نم یتوان متغیر های محیطی و زیست شناختی را از هم جدا کرد

یا یکی را به دیگری ترجیح داد، زیرا هر دو از لحظه تولد ( و شاید قبل از تولد) در هم تاثیر می گذارند. این دانشمندان گاه از تبادل میان انسان و محیط حرف می زنند. کودکی که بسیار پرخاشگر است احتمالا از هنگام تولد از لحاظ زیست شناختی گرایش به فعال بودن یا برونگرا بودن داشته است . شاید والدینش در واکنش به پرخاشگری او ثبات قدم نداشته اند یا او را زده اند و بدین ترتیب پرخاشگری او افزایش یافته است

 این تحقیق برای استفاده  معلمان دبستان همچنین والدین کودکان دبستانی و مشاورین می تواند مفید واقع شود، چرا که بسیاری از دست اندر کاران در این امور که از آن جمله مربیان و اولیا نیز می باشند یا اطلاعی در این موارد ندارند ویا آگاهی های ایشان بسیار اندک و یانادرست می باشد و این خود می تواند موجب تربیت غلط و یا غافل  گشتن از مسائل بسیار پیرامون کودکان گردد. برای مثال طفلی که پایه دبستانی می گذارد او را می تون به این دلیل که به جامعه وارد نشده است ر به نوزادی تازه تولد یافته تشبیه کرد که چشم به جهانی می گشاید که غیر از خود او، افراد زیادی زندگی می کنند، آنها در محیطی وسیعتر، پرتکایوتر و به مراتب دارای تنشهای بیشتر در کنار هم ساعاتی طولانی را سپری می کنند،  و در همین لحظات و ساعات  در کنار همسالان بودن است که بسیاری از آموخته های خوب و بد در خانواده ها به دیگران منتقل می شود و البته این طبیعی است چرا که هر خانواده، فرهنگ و نوع تربیت خاص خود را دارد و نا خواسته آن را فرزندان خود نیز انتقال و آموزش می دهد و کودک نیز با تربیت پرورش یافته خود، یادگیر یهای خویش را با رفتارش به همسالانش می آموزد

آنگاه طفل در خانواده رفتاری را بروز می دهد گهگاه موجب تعجب و ناباوری والدین می گردد و آنها در مورد رفتارهای (بخصوص منفی او از خود می پرسند که چرا و چگونه چنین رفتار و عملی از فرزندشان سرزده است و در مورد رفتارهای منفی) او مستاصل از گستاخیها و سوء رفتار و ادب کودک به دنبال راهی برای جلوگیری یا رفع آن هستند . البته در مورد تغییر رفتار کودکان، شیوه و نحوه برخورد معلم و نظام آموزشی مدارس می تواند تاثیر گذار باشد

  به نظر پژوهشگر برای تقویت رفتارهای مثبت  به وجود آمده و کاهش رفتارهای منفی چاره آن است که والدین و همچنین افرادی که در آموزش و پرورش و تربیت کودکان نقش دارند، مطالعات و آموزشهای لازم را ببینند و تحقیقات لازم را انجام دهند تا با پیش بینی های لازم و آموزشهای صحیح و تربیتی درست فرزندشان  را به این محیط بسپارند (پاول هنری، ماسن، و جمعی از نویسندگان، 1382 ، ص 10 تا 12)

یکی از دیدگاههای متضاد اولیه درباره تعلیم و تربیت ، نظری است که روسو  ارائه می دهد او می گوید

بگذارید تا کودکی در فرزندان شما شکوفا شود. قبل از اینکه مناسبترین تربیت اخلاقی را برایشان انتخاب کنیم باید از تمایل فردی آنان کاملا آگاه شویم. هرذهنی قالبی دارد که باید بر اساس همان قالب ذهنی کنترل شود به شرطی زحمات شما حاصل دارد که به همین شیوه کودک را کنترل کنید، نه به شیوه ای دیگر ای خردمند در طبیعت تامن کن، پیش از اینکه به شاگردت چیزی بگویی خوب در او تامل کن. ابتدا ماهیت شخصیتش را آزاد بگذار تا خود را نشان دهد او را تحت فشار نگذارد تا بتوانی ا را همان طور که هست ببینی

اهمیت موضوع

پژوهشگر موضوع تحقیق را از این نظر مهم می داند که با یافتن  علل تغییرات رفتار کودکان در درون خانواده پس از ورود به محیط مدرسه می توان از بروز رفتارهای منفی آنها جلوگیری کرد و رفتار های مثبت آنها را تقویت نمود

به این طریق می توان کمک شایانی به پیشرفت آنها در زندگی اجتماعی واثرات آن در زندگی اطرافیانشان در حال  و آینده نمود

حال باید دانست و بررسی نمود زمانی که متغیر ها و عوامل نا خواسته زیادی در محیط وجود دارند و کنترل آنها برای فرد که همان ولی آموزگارمی باشد لازم است تا آنجا که امکان دارد سعی نمائیم میزان خطا پذیری و اشتباه را در کودکان کاهش داده و یا از بین ببریم

همانطور که واقفیم محیط پر از تنش ها و عوامل ناخواسته بسیاری است وبه آن دلیل که کنترل و جلوگیری از بروز عوامل کاری بس دشوار و تا حدی ناشدنی است بنابر این ناگزیر هستیم تاکار تعلیم و تربیت را به درستی انجام دهیم تا عوامل مثبت بر عوامل منفی غلبه کند و کودک درست تربیت شود. ( سیف _ علی اکبر، 1379، ص )

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله احداث دیوارهای حائل با استفاده از مصالح ژئوسنتتیک و کاربرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله احداث دیوارهای حائل با استفاده از مصالح ژئوسنتتیک و کاربرد مصالح ژئوگرید در معماری و شهرسازی pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله احداث دیوارهای حائل با استفاده از مصالح ژئوسنتتیک و کاربرد مصالح ژئوگرید در معماری و شهرسازی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله احداث دیوارهای حائل با استفاده از مصالح ژئوسنتتیک و کاربرد مصالح ژئوگرید در معماری و شهرسازی pdf

مقدمه  
2 خاک مسلح  
1-2) تعاریف عمومی در خاک مسلح  
1-2-1-2) تقسیم بندی ژئوتکستایل ها  
1-1-2-1-2) زهکشی های ژئوتکستایلی  
2-1-2-1-2) فیلترهای ژئوتکستایلی  
3-1-2-1-2) جداسازی ژئوتکستایلی  
4-1-2-1-2) تسلیح کننده های ژئوتکستایلی  
1-3 روش های اجرای دیوارهای حائل خاک مسلح  
1-1-3 دیوار حائل خاک مسلح به کمک تسمه های فولادی  
2-1-3 . دیوارهای حائل خاکی مسلح با استفاده از ژئوتکستایلها  
3-1-3 . دیوارهای حائل خاک مسلح با مصالح ژئوگریدی  
1-3-1-3 اجزای تشکیل دهنده دیوار حائل خاک مسلح ژئوگریدی  
1-1-3-1-3 . توده خاکی مسلح  
2-1-3-1-3 ژئوگرید (المان مسلح کننده)  
1-2-1-3-1-3 . تقسیم بندی ژئوگریدها  
1-1-2-1-3-1-3 ژئوگریدهای تک محوری و دو محوری  
2-1-2-1-3-1-3 ژئوگرید بر اسا نحوه تولید و مواد تشکیل دهنده  
1-2-1-2-1-3-1-3 تقسیم بندی ژئوگریدها براساس مواد تشکیل دهنده  
1-1-2-1-2-1-3-1-3 پلی پروپیلن (PP)  
2-1-2-1-2-1-3-1-3 پلی اتیلن (PE)  
3-1-2-1-2-1-3-1-3 پلی استر (PEI)  
4-1-2-1-2-1-3-1-3 P.V.A و Aramid  
2-2-1-2-1-3-1-3 تقسیم بندی ژئوگریدها براساس نحوه تولید  
1-2-2-1-2-1-3-1-3 ژئوگریدهای بافته شده  
2-2-2-1-2-1-3-1-3 ژئوگریدهای تزریقی  
3-2-2-1-2-1-3-1-3 ژئوگریدهای اتصالی  
2-2-1-3-1-3 کاربردهای عمومی ژئوگریدها در معماری و شهرسازی  
3-2-1-3-1-3 مشخصات فنی ژئوگریدها  
3-1-3-1-3 بلوک های بتنی (المانهای نما)  
1-3-1-3-1-3 انواع نمای دیوارهای خاک مسلح  
4-1-3-1-3 مصالح زهکشی  
5-1-3-1-3 انواع اتصال بلوکها به همدیگر و ژئوگرید  
1-5-1-3-1-3 اتصال اصطکاکی  
2-5-1-3-1-3 اتصال مکانیکی- اصطکاکی  
3-5-1-3-1-3 اتصال مکانیکی key connection  
منابع فارسی :  

مقدمه

خاک به عنوان مصالحی که معمولاً براحتی در دسترس پروژه های ساختمانی قرار دارد همواره مورد توجه مهندسین عمران و معماری بوده و همیشه به فکر یافتن راه حل هایی برای استفاده حداکثر از این مصالح بوده اند

در حالت کلی خاک فقط المانی است فشاری . لذا هیچ گونه مقاومت کششی ندارد و در مقابل برش با توجه به مشخصات مکانیکی نظیر چسبندگی (C) و زاویه اصطکاک داخلی (Q) دارای مقاومت محدود می باشد لذا مهندسین به دنبال راهکارهایی برای برطرف کردن نقاط ضعف مصالح خاکی یعنی مقاومت برشی و کششی آن هستند

یکی از راهکارهای افزایش مقاومت برشی توده های خاکی استفاده از روش های پایدار سازی مکانیکی نظیر استفاده از مصالح ژئوسنتتیک (ژئوتکستایل ، ژئوگرید و ;) می باشد . پایداری سازی مکانیکی علاوه بر اینکه در افزایش ظرفیت باربری بستر فنداسیون ها کاربرد داد یکی از بهترین روش ها برای افزایش ظرفیت های برشی و کششی توده های خاکی و استفاده از این توده ها جهت احداث دیوار حائل به منظور پایدارسازی ترانشه ها و یا ایجاد خاکریزهای مرتفع و دارای شیب دیواره تند به حساب می آید . نوع پایداری در این سیستم از نوع مکانیکی (MSE) بوده و نوع المان های مکانیکی از نوع تسمه های فلزی در ابتدا (1960) و ژئوسنتتیک هااز سال (1980) می باشد . در این سیستم شیب خاک  مسلح تا زاویه 70 درجه شیب دیوارهای حائل خاک مسلح از 70 تا 90 درجه قابل اجرا می باشند علاوه بر سازه های گفته شده در ساخت کوله های باربر خاک مسلح نیز کارایی دارند

2 خاک مسلح

استفاده ار خاک مسلح[1] در طراحی شالوده ها و سازه های حائل خاک روشی است که در سال های اخیر متداول شده است . خاک مسلح عبارت است از مسلح کردن خاک بوسیله عناصر کششی نظیر میلگرد ، تسمه فولادی و یا ژئوتکستایل[2] . ایده اولیه خاک مسلح جدید نیست و قدمت آن به عهد باستان می رسد . لیکن مفهوم خطی این ایده توسط یک مهندس فرانسوی بنام ویدال[3] بنا نهاده شد در این ایده از تسمه های فولادی به عنوان عناصر مسلح کننده استفاده شده است . از زمان شروع کارهای ویدال دیوارهای حائل متعددی با استفاده از نظریه خاک مسلح در گوشه و کنار دنیا ساخته شده است

اثرات سودمند خاک مسلح ناشی از دو پدیده زیر می باشد

 A : افزایش مقاومت کششی خاک

B : مقاومت برشی بوجود آمده به علت اصطکاک موجود در سطح تماس خاک و مصالح مسلح کننده

از این نظر خاک مسلح بسیار شبیه به بتن مسلح است در حال حاضر اکثر طرح های خاک مسلح فقط با مصالح دانه ای بازهکشی آزاد[4] انجام می شوند . در نتیجه از اثر بوجود آمدن آب حفره ای در خاکهای چسبنده که باعث کاهش مقاومت برشی خاک می شود اجتناب شود

1-2) تعاریف عمومی در خاک مسلح

1-1-2) تسمه های فولادی : در اکثر موارد برای مسلح کردن خاک از تسمه های فولادی گالوانیزه استفاده می شود . البته فولاد گالوانیزه تحت تأثیر خوردگی قرار دارد .سرعت خورندگی بستگی به عوامل مختلف محیطی دارد . سرعت متوسط خورندگی تسمه های فولادی گالوانیزه را بین 0025  میلیمتر تا 005  میلیمتر در سال پیش بینی می کنیم . بنابراین در طراحی تسمه های فولادی باید اضافه ضخامتی برای جبران خوردگی منظور گردد

در مورد مصالحی مثل فایبرگلاس قبل از اینکه به عنوان مصالح مسلح کننده خاک مورد استفاده قرار گیرند باید تحقیقات بیشتری انجام شود

2-1-2) ژئوتکستایل : ژئوتکستایل از انواع ژئوسنتتیک می باشد . در تعریف کلی ، ژئوسنتتیک ها منسوجات یا ورقه های ساخته شده از الیاف نفتی هستند که خاصیت اصلی آنها فساد ناپذیر بودن در مقابل عوامل خورنده درون خاک می باشد . لذا از این نظر کاربردهای فراوانی در مهندسی خاک و بهبود کیفیت خواص گوناگون خاک دارند

ژئوسنتتیک انواع گوناگونی نظیر ژئوتکستایل ، ژئومهبران ، ژئوگرید ، ژئونت ، ژئومت ، ژئوکمپوزیت و بیومیت دارد که بر حسب خاصیت هر یک از آنها کاربردهای مختلفی دارند . در میان آنها ژئوتکستایلها کاربردهایی در مسلح کردن خاک دارند . اگر بخواهیم ژئوتکستایل را تحت الفظی ترجمه کنیم معنای پارچه زمین را می دهد

ژئوتکستایل ها پارچه های عموماً نفوذپذیری می باشند که از الیاف مصنوعی بدست آمده از مشتقات نفت نظیر پلی استر ، پلی اتیلن ، پلی پروپیلن و بعضی مواقع از فایبرگلاس ساخته می شوند . ساخت این منسوجات از مواد طبیعی بعلت فساد پذیر بودن آنها امکان پذیر نیست . ژئوتکستایلها می توانند بصورت بافته شده[5] و یا بافته نشده[6] باشند

ژئوتکستایل های بافته شده می توانند همانند پارچه ، از بافته شدن دوسری نخ موازی عمود برهم و یا همانند کاموا بافی از در هم فرو رفتن حلقه های نخ ، ساخته شوند . در ژئوتکستایل های بافته نشده ، الیاف به صورت اتفاقی در کنار هم قرار گرفته و به کمک مواد شیمیایی ، حرارت و یا به صورت مکانیکی با یکدیگر یکپارچه می شوند . گفته شد ژئوتکستایل ها عموماً از الیاف نفوذپذیر ساخته می شوند تا در حین ایجاد خواص کششی و افزایش برش در خاک در خاصیت زهکشی خاک مسلح نیز شرکت داشته باشد . در عین حال برخی از ژئوتکستایل ها نفوذناپذیر می باشند . هم چنین در برخی از ژئوسنتتیک ها نظیر ژئوممبران صد درصد نفوذناپذیر می باشند و به همین جهت کاربرد اصلی آنها در نفوذناپذیر ساختن خاک است اما همه ژئوسنتتیک ها این خاصیت و این کاربرد را ندارند

1-2-1-2) تقسیم بندی ژئوتکستایل ها

ژئوتکستایلها را در چهار بُعد مختلف در مهندسی عمران و معماری به کار می گیرند

زهکشی
فیلتر
جداسازی
تسلیح

1-1-2-1-2) زهکشی های ژئوتکستایلی

آب زیرزمینی به راحتی بر روی ژئوتکستایل جریان پیدا می کند و به سمت نقاط خروجی هدایت می شود این به علت خاصیت نفوذپذیری ژئوتکستایل می باشد

2-1-2-1-2) فیلترهای ژئوتکستایلی

در صورتی که یک لایه ژئوتکستایل نفوذپذیر بین دو لایه خاک دانه ای درشت و ریز قرار داده شود زهکشی براحتی از لایه ریز به لایه درشت انجام شده و از نفوذ دانه های ریز به لایه درشت جلوگیری می شود

3-1-2-1-2) جداسازی ژئوتکستایلی

با استفاده از ژئوتکستایل می توان لایه های مختلف خاک را از هم جدا کرد . به عنوان مثال در احداث شاهراهها بستر رسی را می توان به کمک ژئوتکستایل از زیر اساسی شنی جدا کرد

 4-1-2-1-2) تسلیح کننده های ژئوتکستایلی

مقاومت کششی ژئوتکستایل باعث افزایش باربری زمین می شود

3 دیوار حائل خاک مسلح : در این بخش به روش های مختلف اجرای دیوارهای حائل خاک مسلح می پردازیم . در پروژه مزبور دیوارهای حائل خاک مسلح از شیب 70 درجه تا 90 درجه به اجرا گذاشته می شود

1-3 روش های اجرای دیوارهای حائل خاک مسلح

در این پروژه به سه نوع از روش ها اشاره ای می کنیم

الف. دیوارهای حائل خاک مسلح به کمک تسمه های فولادی

ب. دیوارهای حائل خاک مسلح با ژئوتکستایل

ج. دیوارهای حائل خاک مسلح با مصالح ژئوگرید

 1-1-3 دیوار حائل خاک مسلح به کمک تسمه های فولادی

 

[1] Rein forced Earth

[2] geotextile

[3] Vidal

[4] Free-draining granular soil

[5] woven

[6] Unwoven

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟ pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟ pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟ pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟ pdf

چکیده  
مقدّمه  
سرگذشت ویتگنشتاین  
ویتگنشتاین: ملحد یا خداباور؟  
بررسى نگرشهاى ویتگنشتاین راجع به امر الوهى  
تبیین دیدگاه ویتگنشتاین متقدّم راجع به امر الوهى  
بررسى دیدگاه ویتگنشتاین  
تبیین دیدگاه ویتگنشتاین متأخّر راجع به امر الوهى  
نتیجه گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟ pdf

ـ استیور، دان، فلسفه زبان دینى، ترجمه ابوالفضل ساجدى، قم، ادیان، 1384

-ـ بارت، سیرل، «خدا در فلسفه ویتگنشتاین متقدّم»، ترجمه هدایت علوىتبار، ارغنون، ش 7ـ8 (پاییز و زمستان 1374)، ص 178ـ194

ـ تالیافرو، چارلز، فلسفه دین در قرن بیستم، ترجمه انشاءاللّه رحمتى، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردى، 1382

ـ تیلمن، بى. آر.، ویتگنشتاین، اخلاق و زیبایىشناسى، ترجمه بهزاد سبزى، تهران، حکمت، 1382

ـ جمعى از نویسندگان، پدیدآورندگان کلام جدید (6): لودویگ ویتگنشتاین، ترجمه سعید حنایى کاشانى، تهران، گروس، 1376

ـ علیزمانى، امیرعبّاس، خدا، زبان و معنا، قم، انجمن معارف اسلامى ایران، 1381

ـ کیوپیت، دان، دریاى ایمان، ترجمه حسن کامشاد، تهران، طرح نو، 1376

ـ مالکوم، نورم، دیدگاه دینى ویتگنشتاین، ترجمه على زاهد، تهران، گام نو، 1383

ـ ویتگنشتاین، لودویگ، پژوهشهاى فلسفى، ترجمه فریدون فاطمى، تهران، مرکز، 1380

ـ هارتناک، یوستوس، ویتگنشتاین، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، خوارزمى، 1356

- Heal, Jane, “Wittgenstein Ludwig Josef Johann”, in Routledge Encyclopedia of Philosophy, London and New York, Routledge Inc, 1998, v

- Rhees, Rush, Ludwing Wittgenstein, Personal Recollections, Oxford, Oxford University Press,

- Trigg, Roger, “Does Religion Need a Transcendent God”, in Rationality and Religion: Does Faith Need Reason, Blackwell Publishers, Massachusetts,

- Wittgenstein, Ludwig, Philosophical Investigations, translated by: G. E. Anscomb, Oxford,

- —– , Tractatus Logico-Philosophicus, London, Routledge,

- —– , Vermishchte Bemerkungen, Campidge University Press, Campidge,

چکیده

ویتگنشتاین یکى از چهرههاى علمى قرن بیستم است که نگرشهاى او به طور معمول و مشخص، بازتابهاى گوناگون و گستردهاى در میان اندیشمندان دیگر داشته است. دیدگاه ویتگنشتاین درباره خدا، و واقعگرایى یا غیرواقعگرایى این فیلسوف نیز از قاعده یادشده مستثنا نبوده و حتى مبناى نظرى بسیارى از اندیشمندان قرار گرفته است

در نوشتار حاضر، مىکوشیم تا به تبیین نگاه ویتگنشتاین در اینباره بپردازیم و بگوییم که بر اساس رساله منطقى و فلسفى، به نظر مىرسد که وى براى ماوراى عالم طبیعت، حقیقتى قائل نبوده؛ زیرا بر آن بوده است که زبان بدان عالم راه ندارد. بدینترتیب، ویتگنشتاین را مىتوان ملحدى نسبت به ماورا تلقّى کرد، نه غیرواقعگرا. امّا از عبارتهاى ویتگنشتاین در پژوهشهاى فلسفىاش (با این مضمون که: «الهیات از بازى زبانى منحصر به فردى برخوردار است»)، تاحدودى چنین برمىآید که او در عرصه هستىشناسى امر الوهى، واقعگرا مىباشد و براى خدا، امر الوهى، و اعتقادات دینى، وجههاى مستقل از اذهان قائل است

کلیدواژهها: واقعگرایى دینى، غیرواقعگرایى دینى، نظریه تصویرى معنا، بازىهاى زبانى، متعالى، معنادارى، ویتگنشتاین

 

مقدّمه

واقعگرایان دینى در نگاه هستىشناختى معتقدند: موجود یا موجوداتى الوهى در عالم به سر مىبرند که هستى مستقل از اذهان آدمیان دارند؛ همچنین، در منظرى معرفتشناختى بر این اعتقادند که: گزارههاى دینى صدق و توجیه خویش را به شکل مستقل از اذهان آدمیان به دست مىآورند. آنان در تفسیرى معناشناختى مىگویند: مفاهیم دینى، و زبان دینى، معنایى حقیقى دارند و زبان دینى، یک زبان حقیقى است. در مقابل، غیرواقعگرایان دینى، از منظر هستىشناختى، وجود حقایق دینى را وابسته به اذهان آدمیان مىدانند و از منظر معرفتشناختى، صدق و توجیه گزارههاى دینى را وابسته به اذهان انسانها برمىشمارند؛ در نهایت، غیرواقعگرایان معناشناختى مىگویند که مفاهیم دینى، و زبان دینى، معنایى حقیقى ندارند و زبان دینى، یک زبان حقیقى نیست

البته روشن است که ضرورتآ هر اندیشمندى که در هستىشناسى حقایق دینى واقعگرا باشد، در عرصه معرفتشناسى یا معناشناسى، این موضع را نخواهد داشت. همچنین، هرکس که در معناشناسى یا معرفتشناسى به غیرواقعگرایى متمایل باشد، ضرورتآ در هستىشناسى نیز غیرواقعگرا نخواهد بود. به هر روى، در مقاله حاضر، به دنبال پاسخ این پرسش مهم هستیم که آیا ویتگنشتاین، به ویژه در هستىشناسى حقایق دینى (و امر الوهى)، واقعگرا شمرده مىشود یا غیرواقعگرا؟

 

سرگذشت ویتگنشتاین

بىتردید، لودویگ ویتگنشتاین از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم در عرصه الهیات و مباحث فلسفه دین به شمار مىرود. اندیشههاى گوناگون او در این عرصه، دریچه بسیار متفاوتى را بر روى الهیدانان و فیلسوفان دین گشوده است تا آنجا که در مبنایىترین گفتارها، به طور قطع، یاد و نامى از او و آثارش به میان مىآید. بر این اساس، شایسته است که به افکار وى بیشتر توجه کنیم تا تأثیر او بر مباحث مختلف بهتر آشکار شود. این مهم را با مرورى کوتاه بر زندگىاش آغاز مىکنیم

لودویگ جوزف یوهان ویتگنشتاین، در 26 آوریل 1889 میلادى، در وین اتریش به دنیا آمد. او داراى شخصیت و منش ویژهاى بود: همواره از شهرت دورى مىجست و حتى زمانى، در یکى از مناطق دورافتاده نروژ، کلبهاى براى خود ساخت تا در آنجا در انزواى کامل زندگى کند. از نظر برخى، به احتمال زیاد، همجنسگرا بوده است. به نظر مىرسد که نوعى وسواس فکرى، بر سرتاسر زندگى او سایه انداخته بوده است و همین امر باعث شد که او در برههاى از زمان، به گناهان خود نزد دیگران اعتراف کند. بدین ترتیب، دیگران از میزان عقیده او به دین یهود آگاهى یافتند. پدرش، کارل ویتگنشتاین، در خانوادهاى یهودى به دنیا آمده بود، ولى بعدها به آیین پروتستان روى آورد؛ امّا مادرش، لیو پولدین، کاتولیک بود. خود ویتگنشتاین در کلیساى کاتولیکها غسل تعمید داده، و به آیین آنان به خاک سپرده شد؛ امّا در فاصله میان غسل تعمید و تدفین، هیچگاه به مثابه کاتولیکى عابد یا معتقد عمل نکرد

ویتگنشتاین خانوادهاى بزرگ و ثروتمند داشت. پدرش از موفقترین تاجران امپراتورى اتریش ـ مجارستان بود که به بازرگانى در صنعت فولاد و آهن اشتغال داشت. منزل او محل رفت و آمد اهالى فرهنگ و هنر بود. خانواده ویتگنشتاین داراى هشت فرزند بوده که لودویگ کوچکترین آنان به حساب مىآمده است. نکته جالب توجه این است که از چهار برادر او، سه تن خودکشى کردند

لودویگ ویتگنشتاین تحصیلات عالیه خود را در رشته مهندسى مکانیک در برلین آغاز کرد و در سال 1908 میلادى، براى انجام بعضى از تحقیقات در زمینه هوانوردى، به منچستر انگلیس رفت و در آنجا، به آزمایش روى کایتها مشغول شد. علاقهاش به مهندسى میل وى را به ریاضیات برانگیخت و باعث شد که به پرسشهاى فلسفى درباره اساس ریاضیات بیندیشد. در ملاقات با گوتلب فرگه، ریاضیدان و فیلسوف بزرگ، به وى پیشنهاد شد که در کمبریج زیرنظر برتراند راسل، به تحصیل بپردازد. در کمبریج، او عمدتآ تحت تأثیر راسل و ج. اى. مور قرار گرفت و شروع به کار روى منطق کرد. هنگامى که در سال 1913م. پدرش مرد، ثروت زیادى به او رسید؛ امّا وى به سرعت همه آن ثروتها را رها کرد و در سال بعد، با آغاز جنگ جهانى اول، داوطلبانه به ارتش اتریش پیوست. ویتگنشتاین در طول جنگ، مدالهاى شجاعت بسیارى دریافت کرد؛ امّا از پروراندن افکار فلسفى خود دست نکشید و نتایج آن را در کتاب رساله منطقى ـ فلسفى منعکس ساخت، کتابى که در سال 1922م. در انگلستان و با کمک راسل منتشر شد. این کتاب، تنها اثر انتشاریافته ویتگنشتاین در طول زندگىاش بوده است

از آنجا که او معتقد بود که تمام مسائل فلسفه را در کتاب یادشده حل کرده است، در مدرسهاى ابتدایى در روستایى واقع در اتریش، به تدریس مشغول شد. وى سالهاى 1926ـ1928م. را به طراحى و ساخت خانهاى در وین براى خواهرش گرتل گذراند. او که متوجه شده بود که مىتواند کارهاى بیشترى در زمینه فلسفه انجام دهد، در سال 1929م. براى تدریس در کالج ترینیتى به کمبریج بازگشت و تا سال 1939 به کار استادى پرداخت. در طول جنگ جهانى دوم، مدتى به عنوان باربر و مدتى به عنوان تکنیسین در بیمارستانى در نیوکاسل کار مىکرد. بعد از جنگ، تدریس در دانشگاه را از سر گرفت؛ امّا پس از مدتى، از سمت استادى استعفا کرد تا حواس خود را بر نوشتههایش متمرکز سازد. به همین منظور، در روستایى دورافتاده واقع در ایرلند اقامت گزید و به نگارش قسمت اعظم کارهاى خود پرداخت. در سال 1949، اثر جدید ویتگنشتاین به پایان رسید که بعد از مرگ وى، تحت عنوان پژوهشهاى فلسفى منتشر شد. گفتنى است که این اثر شاید یکى از مهمترین آثار ویتگنشتاین باشد. او دو سال آخر زندگى خود را در وین، آکسفورد، و کمبریج گذراند و سرانجام در آوریل 1951، به علّت ابتلا به سرطان پروستات، در کمبریج مرد. واپسین کلماتى که او به زبان آورده خواندنى است: «به آنها بگویید که من زندگى شگرفى داشتم.»

 

ویتگنشتاین: ملحد یا خداباور؟

هنگامى که از نگرش دینى ویتگنشتاین سخن به میان مىآوریم، با انبوهى از مطالب وى و مفسّرانش روبهرو مىشویم. این مطالب گاه انسان را به این سمت سوق مىدهند که ویتگنشتاین دیندار بوده است و گاه انسان را به این سمت سوق مىدهند که او هیچ دینى نداشته است. به نظر مىرسد که عبارتهاى چندپهلو، دیدگاههاى متناقض، و بازىهاى لفظى، کلام او را بسیار دیریاب کرده است. امّا بىتردید، وقتى از واقعگرایى و غیرواقعگرایى در عرصه دین سخن گفته مىشود، دیدگاه ویتگنشتاین یکى از اصلىترین دیدگاههاى موجود به شمار مىرود. بررسى موضوع مذکور، محور مباحث ما در این بخش را تشکیل خواهد داد؛ نخست مىکوشیم تحلیل برخى از مفسّرانِ آثار وى را ارائه دهیم (سپس به بیان برداشت خودمان مىپردازیم)

نورمن مالکوم، نویسنده کتاب دیدگاه دینى ویتگنشتاین، او را مؤمن معرفى مىکند و درباره وى، چنین بیان مىدارد: ویتگنشتاین در سراسر زندگى خود، با آموزههاى دینى سروکار داشته است. مالکوم معتقد است که اگر عبارتى از ویتگنشتاین نقل شود که دلالت بر بىدینى وى داشته باشد، چنین توجیه خواهد شد: اگر اهتمام و تمرکز او را بر مباحث فلسفى در نظر بگیریم، به این نتیجه مىرسیم که وى کمتر به امور دینى پرداخته و در مقایسه با آگوستین، فرانسیس، و قدّیسان، از ایمان دینى ناچیزى برخوردار است. این مفسّر پس از بیان شواهد گوناگون، در تبیین این مطلب، چنین مىنویسد

اکنون دانستههاى خود را از افکار، احساسات، و کردار ویتگنشتاین که معانى دینى داشتهاند، در اینجا خلاصه مىکنیم: احساس «ایمنى مطلق» که نخست در سن 21 سالگى به سراغ او آمد و در بیشترین مدت ایام حیات به او آرامش مىداد؛ تمایلش براى آنکه «انسانى شرافتمند» شود که این خواسته او در دعاهایى که در جنگ جهانى اول خوانده است و نیز در داوطلب شدنش براى پستهاى خطرناک به وضوح نمایان است؛ چشمپوشى از ثروت موروثى که احتمالا تا حدى انگیزهاى دینى در پس آن بوده است؛ پس از جنگ، نخستین انتخاب او براى شغل این بود که کشیش شود؛ گفتوگوهایش با دورى مشتمل بر تأمّلات بسیارى حول موضوعات دینى بود؛ «اعتراف» او به امید «یک زندگى جدید» صورت مىگرفت؛ داورى واپسین را انتظار مىکشید و از آن هراس داشت؛ اناجیل را مىخواند و بازخوانى مىکرد و کاملا بر آنها اشراف داشت؛ براى پیشرفت کار فلسفى خود، خواست خدا را ضرورى مىدانست؛ فکر مىکرد ارزش هنگامى از ارزش برخوردار خواهد بود که «نورى از بالا» دریافت کرده باشد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله گونه‌شناسی ادله نقلی ولایت فقیه pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گونه‌شناسی ادله نقلی ولایت فقیه pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گونه‌شناسی ادله نقلی ولایت فقیه pdf

چکیده  
مقدمه  
مفهوم شناسی بحث  
1 مفهوم ولایت  
2 مفهوم فقیه  
ادله سلبی  
1 ممنوعیت پیروی فقهاء از سلاطین  
2 نهی از عمل برای سلاطین  
3 نهی از پذیرش دعوت ظالم  
ادله ایجابی  
الف. آیات  
ب. روایات  
1 فقهای اهل ریاست  
2 فقهای جانشینان پیامبر  
3 فقهاء و قضات عادل، اوصیاء نبی  
4 مجاری امور در دست علماء  
5 علماء حاکمانند  
6 علماء محل رجوع در حوادث  
ادله تلفیقی  
1 سلاطین طاغوت، علمای حاکم  
2 نفی قضاوت سلاطین و اثبات قضاوت فقیهان  
نتیجه گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گونه‌شناسی ادله نقلی ولایت فقیه pdf

ابن منظور، لسان العرب، مصحح امین عبدالوهاب و محمد الصادق العبیری، بیروت، دارالارشاد التراث العربی، بی‌تا

ابوحبیب، سعدی، القاموس الفقهی لغه و اصطلاحا، دمشق، دارالفکر، 1408ه.ق

احمد بن على طبرسى‏، الإحتجاج على أهل اللجاج‏، مشهد، مرتضى،1403 ق‏

تمیمى آمدى‏، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم‏، قم، دفتر تبلیغات‏،1366

حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، بی جا، بی‌تا

حرانی، ابو محمد، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، 1382

حرعاملی، محمد بن حسن، الوسائل الشیعه،تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا

حیدرى، محسن، ولایه الفقیه، تأریخها و مبانیها، بیروت، دار الولاء للطباعه و النشر و التوزیع، 1424 ه‍ ق

رحمان ستایش، محمدکاظم، رسائل فی ولایه الفقیه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1425ه.ق

شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)‏، تهران‏، نشر جهان، 1378‏

ـــــ، من لا یحضره الفقیه‏، قم‏، جامعه مدرسین،‏ 1404 ق‏

الطریحی، مجمع البحرین، تحقیق السید احمد الحسینی، تهران، انتشارات کتابفروشی مرتضوی، 1365

عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلاحات و الافاظ الفقهیه، بی‌جا، بی‌تا

فارابی، ابونصر، آراء اهل المدینه الفاضله و مضاداتها، مقدمه علی بوملحم، بیروت، مکتبه الهلال، 1995م

ـــــ، سیاسه المدنیه، مقدمه علی بوملحم، بیروت، مکتبه الهلال، 1996م

ـــــ، کتاب المله و نصوص اخری، مقدمه محسن مهدی، بیروت، دارالمشرق، 1991م

کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافى، ترجمه جواد مصطفوى‏، تهران،کتاب فروشى علمیه اسلامیه‏، بی­تا

مشکینی، میرزاعلی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم نشر هادی، 1416ه.ق

مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج 20 1380

المقری، احمد، المصباح المنیر، مصحح محمد محی الدین عبدالحمید و حسن الهادی حسین، بی جا، 1929م

موسوی خمینی، سیدروح اله، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373

موسوی خمینى، سیدمصطفى، ولایه الفقیه‌،‌ تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، بی­‌تا

مومن قمی، محمد، الولایه الهیه الاسلامیه أو الحکومه الاسلامیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1428ه.ق

هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، قم، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، 1380

چکیده

بررسی ادله نقلی ولایت فقیه، یکی از موضوعات اساسی در باب نظریه ولایت فقیه است. منظور از «ولایت فقیه» در این نظریه، ریاست و زمامداری فردی است که می­تواند با مراجعه به منابع اسلامی، احکام و قوانین اسلامی را استخراج و استنباط نماید. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری، به گونه­شناسی ادله نقلی ولایت فقیه می‌پردازد؛ گونه­های مختلفی که می­تواند در اثبات ولایت فقیه به کار آید، ازاین‌رو، به سه گونه از ادله نقلی در این زمینه می­توان اشاره کرد: ادله سلبی. یعنی ادله­ای که در آنها از رجوع حکومت­ها عرفی و داشتن ارتباط با آنها در سطوح مختلف، نهی شده است. ادله ایجابی؛ یعنی ادله­ای که در آنها شایستگان برای حکومت و مأذون از ناحیه خداوند مشخص شده­اند. در نهایت، ادله تلفیقی؛ روایت­هایی که در آنها رسالت هر دو دسته قبلی با هم مطرح شده است. در این روایت­ها، ابتداء به نوعی مشروعیت سلاطین عرفی نفی شده و در ادامه به جایگاه فقهاء اشاره می­شود که بیانگر مشروعیت سیاسی آنها می­باشد

کلیدواژه­‌ها: ادله نقلی، ولایت فقیه، ادله سلبی، ادله ایجابی، ادله تلفیقی

 

مقدمه

نظریه ­های سیاسی در طول تاریخ، همواره به عنوان رکنی از جهان سیاست مطرح بوده‌اند. پاسخ به اینکه در طول تاریخ، نظریه­های سیاسی، نهادهای سیاسی را شکل داده­اند یا به عکس، نهادهای سیاسی، زمینه ­های شکل­گیری و رشد نظریه ­ها را فراهم نموده­اند، یا تعامل دو سویه بین آنها وجود دارد، دارای اهمیت به سزایی می­باشد، به هر حال هیچ‌گاه نمی‌توان نظریه‌های سیاسی را در بررسی تحولات تاریخی سیاسی و در مجموعه علوم سیاسی نادیده گرفت. از این‌رو، اندیشمندان سیاسی به بررسی تاریخ اندیشه­های سیاسی می­پردازند و همه نظریه­های مطرح در تاریخ تفکر سیاسی را موضوع تأملات سیاسی خود قرار می‌دهند. در این مجموعه دانش­ها، معمولاً ضمن تبیین نظریه‌ها، خاستگاه، مبانی، اصول، ویژگی‌ها و تأثیرات سیاسی و; نیز مورد توجه قرار می‌گیرد و در نهایت، به قضاوت و داوری درباره آن پرداخته می­شود. در این میان، نظریه ولایت فقیه بر اساس مبانی اندیشه اسلامی و با الهام از آنها، در کنار سایر نظریه‌ها، مطرح بوده است. اما پیروزی انقلاب اسلامی و شکل­گیری نظام سیاسی در ایران اسلامی بر مبنای نظریه ولایت فقیه، این نظریه توجه بیشتری را در سطح جهان، و به‌خصوص در جهان اسلام به خود معطوف ساخت. همین امر زمینه­ای را فراهم آورد تا فقهاء و محققان، بررسی بیشتر این نظریه در محورهای گوناگون را موضوع پژوهش خود قرار دهند. بدین ترتیب، پژوهش­های متعددی در محورهای گوناگون از قبیل، خاستگاه، مبانی، اصول، ادله ولایت فقیه و ; شکل گرفته است. ادله نقلی ولایت فقیه، به صورت مبسوط در بسیاری از مکتوبات مربوط به نظریه ولایت فقیه مطرح گردیده و حتی آثار مستقلی به این موضوع اختصاص یافته است. با این حال، در اکثر این آثار، به بررسی ادله نقلی ایجابی در اثبات ولایت فقیه پرداخته شده و ادله دیگری، که می‌تواند در این زمینه مفید باشد، مغفول مانده است. از این­رو،­ در این نوشتار تلاش شده است ضمن بیان گونه‌های مختلف ادله نقلی ولایت فقیه، رویکردی جدیدی در این موضوع ارائه گردد تا بتوان از این طریق، با اتقان بیشتری به اثبات ولایت فقیه بر اساس ادله نقلی پرداخت

سئوال اصلی عبارت است از: گونه­های مختلف ادله نقلی ولایت فقیه کدام هستند؟ با توجه به این سئوال، سئوالات فرعی دیگری نیز در محورهای زیر مطرح می‌باشند: ـ مفهوم ولایت فقیه چیست؟ – جایگاه ادله سلبی در اثبات ولایت فقیه چیست؟ – جایگاه ادله ایجابی در اثبات ولایت فقیه چیست؟ – ادله تلفیقی چه جایگاهی در اثبات نقلی ولایت فقیه دارند؟

با توجه به این سئوالات، این تحقیق در پی این است که آیا برای اثبات ولایت فقیه، می­توان از سه گونه ادله سلبی، ایجابی و تلفیقی بهره برد؟

برای پاسخ به این سئوال، ابتداء به بررسی مفهوم واژه­های «ولایت»، «فقیه» و «ولایت فقیه» خواهیم پرداخت. در ادامه به ترتیب، ادله سلبی، ادله ایجابی و ادله تلفیقی را که می­توانند در روند اثبات ولایت فقیه سودمند باشند، بیان خواهیم کرد

مفهوم شناسی بحث

1 مفهوم ولایت

«ولایت» در لغت واژه­ای است که علاوه بر کاربرد لغوی، در حوزه‌های گوناگون علوم اسلامی، مانند کلام، فلسفه، فقه، و عرفان نیز به کار رفته است. «ولایت» در باب‌های گوناگون فقه مثل قصاص، وصایت، حجر، نکاح و مکاسب از واژه­های رایج محسوب می­شود. «ولایت» در زبان عربی از ماده «ولی» گرفته شده و برای آن معانی متعددی از قبیل قرب، دوست، یاور، قیام به کار، اختیاردار و سرپرست میان شده است. برای واژه «ولایت»، افزون بر آنها معنای سلطنت و رهبری را نیز بیان می‌کنند.1 در یک تقسیم­بندی کلی، معانی متعدد مزبور را می­توان به چهار دسته تقسم کرد: 1 قرابت یا نزدیکی، 2 محبت یا دوستی، 3 نصرت یا یاری، 4 حکومت یا تصدی امر

در بحث از «ولایت فقیه» سه مفهوم «نخست» مورد توجه نیست؛ آنچه از این واژه اراده شده است با مفهوم چهارم، یعنی حکومت یا تصدی امر ارتباط پیدا می‌کند.2 همان­گونه که امام خمینی(ره) در این باره می‌فرمایند: «ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس.»3 بنابراین، مراد از واژه «ولایت»، در اصطلاح حکومت و زمامداری در امور مربوط به جامعه سیاسی می­باشد که در کلام برخی فقهای دیگر نیز به صراحت به آن اشاره شده است

برخی از فلاسفه به جای واژه «ولایت فقیه»، از اصطلاح «ریاست فقیه» استفاده کرده­اند. این امر می­تواند شاهدی بر معنای مورد نظر از کلمه «ولایت» باشد. فارابی در کتاب­های متعدد خود از ریاست فقیه بحث کرده است. به عنوان مثال، ایشان در کتاب سیاست مدنیه تأکید می­کند: اگر در جامعه شخص واجد ویژگی­های رئیس اول وجود نداشته باشد، در این صورت باید شرایع، تدبیرها و سنت­های رئیس اول مکتوب شده و به وسیله آن جامعه اداره شود. در چنین شرایطی، رئیسی که جامعه را با شرایع مکتوب رؤسای گذشته اداره می­کند، پادشاه سنت (ملک السنه) نامیده خواهد شد

با این وجود، در برخی از آثار خود به صراحت بیان می­کند که در صورت فقدان رئیس اول6، رئیس دوم، یعنی کسی که عالم به شریعت است و بتواند احکام امور جدید را بر اساس روح شریعت و روش رؤسای پیشین استنباط کند، جانشین رئیس اول خواهد شد.7 از نگاه فارابی، چنین شخصی که بتواند در عین فهم شریعت، در صورت نیاز قدرت بر استنباط هم داشته باشد، همان «فقیه» است. وی معتقد است در صورت فقدان رئیس اول، کسانی که در همه شرایط همانند او هستند، جانشین وی می‌شوند. ولی هرگاه کسی که در همه احوال مماثل و همانند اوست نباشد، در این صورت لازم است که در همه احوال و اعمالی که در جوامع و مدینه­های تحت ریاست اوست، از مقدرات گذشته تبعیت شده و با آن مخالفت نگردد و در مواردی که نیازمند به وضع و تقدیر جدیدی باشد، استخراج و استنباط آن بر عهده فقیه بوده و ایشان جانشین رئیس اول خواهد شد.8 بنابراین، فارابی فقیه را از جمله کسانی می­داند که در فقدان رئیس اول و کسانی که همانند او هستند، جانشین ایشان بوده و مقام ریاست به ایشان منتقل می‌شود. بنابراین، منظور از «ولایت» همان ریاست و زمامداری است ولی چون در فقه شیعه واژه «ولایت» اصطلاح رایجی است، فقهاء در موضوع «ولایت فقیه» آن را بر سایر اصطلاحاتی که می‌توانست در این بحث مورد استفاده قرار گیرد، ترجیح داده‌اند

2 مفهوم فقیه

«فقیه» از مشتقات واژه «فقه» است. فقه در قرآن کریم و احادیث زیادی به کار رفته است. مفهوم این کلمه، در همه جا، با تعمق و فهم عمیق همراه می­باشد.9 فقه در اصطلاح، به دو معنا به کار رفته است: 1 علم و آگاهی به مجموعه دین و 2 دانش احکام و مقررات اسلامی

طبق اصطلاح نخست، «فقه» عبارت است از: بصیرت کامل نسبت به کل دین و مجموعه آنچه که خداوند برای هدایت بشر فرستاده است. این مجموعه شامل عقاید، اخلاق و احکام می­باشد. ولی بر اساس معنای اصطلاحی دوم، «فقه» علم به احکام و مقررات فرعی شرعی از روی ادله است.10 به تعبیر فارابی، فقه صناعتی است که انسان می­تواند به مدد آن، با استفاده از احکام موضوعه و مصرحه به استخراج و استنباط آنچه واضع شریعت، به تحدید و بیانش تصریح نکرده است، بپردازد.11 امروزه انصراف و تبادر فقه به همین معنای دوم است.12 کاربرد آن در معنای لغوی یا اصطلاحی نخست، نیازمند قرینه می­باشد

با توجه به معنای فقه، تصویر نسبتاً روشنی از معنای «فقیه» در ذهن نقش می­بندد. بر این اساس، می‌توان گفت: در اصطلاح، «فقیه» به کسی گفته می­شود که توانایی فصلی برای استخراج احکام شرعی و قوانین کلی اسلام، از منابع اولیه آن، یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل داشته باشد

با توجه به مفهوم «ولایت» و «فقیه»، می­توان واژه مرکب «ولایت فقیه» را چنین تعریف نمود: «ولایت فقیه به معنای ریاست و زمامداری فردی است که می­تواند با مراجعه به منابع اسلامی، احکام و قوانین اسلامی را استخراج و استنباط نماید.»

پس از روشن شدن مفهوم «ولایت فقیه» به بررسی گونه­های متعدد ادله نقلی ولایت فقیه می‌پردازیم

ادله سلبی

در این زمینه به بررسی روایت­هایی می‌پردازیم که دلالت می­کنند حکومت­های عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی هستند. این‌گونه روایت­ها، مسلمانان را از رجوع به حکومت­های عرفی و داشتن ارتباط با آنها در سطوح گوناگون، نهی می­کنند. منظور از «حکومت­های عرفی»، هر گونه حکومتی است که فاقد اذن الهی برای اداره جامعه سیاسی است. هرچند این دسته از روایت­ها، در اثبات ولایت فقیه نقش بسیار مهمی دارند، ولی توجه چندانی به آنها نمی‌شود. اگر این دسته از روایت­ها، در کنار روایت­های ایجابی ولایت فقیه مورد توجه قرار گیرند، در فهم و استنباطی که از روایت­های ایجابی صورت می­گیرد، تأثیرگذار خواهد بود و کمک می­کند تا به لایه­های پنهان این روایت­ها توجه بیشتری شود. در این صورت، حتی می­توان بر اساس برداشت­های حداقلی از روایت­های ایجابی نیز به اثبات «ولایت فقیه» پرداخت

1 ممنوعیت پیروی فقهاء از سلاطین

بر اساس روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، پیروی فقهاء از سلاطین نهی شده است. حضرت در این روایت می­فرمایند:‏ دانشمندان فقیه تا هنگامى که وارد دنیا نشده‏اند، امین پیامبرانند. ‏عرض شد یا رسول اللَّه! معنى ورودشان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروى سلطان، پس چون چنین کنند، نسبت به دینتان از ایشان برحذر باشید.»

این روایت، به روشنی گویای این نکته است که حکومت­های عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی بوده و تبعیت عالم دینی از آنان، موجب سقوط وی از جایگاه خود خواهد شد. اگر حکومت­های عرفی دارای مشروعیت بودند، چنین حکمی نسبت به علمایی که با آنان ارتباط دارند و از چنین حکومت­هایی پیروی می­کنند، فاقد استدلال منطقی می­شد

2 نهی از عمل برای سلاطین

روایت­هایی از معصومان(ع) نقل شده است که در آنها، از کار کردن برای سلاطین نهی شده است

روایت اول، محمدبن‌منصور عیاشی می‌گوید: به امام رضا(ع) گفتم: نظر شما درباره عمل کردن برای سلطان چیست؟ حضرت فرمودند: ورود در اعمال آنها و کمک به آنها و تلاش برای رفع احتیاجات آنها، برابر با کفر است و توجه به آنها از روی عمد از گناهان کبیره­ای است که انسان به واسطه آن مستحق آتش می­شود.»

روایت دوم، مردی از امام صادق(ع) درباره گروهی از شیعیان، که برای اعمال سلطان ورود پیدا می­کنند و برای آنها کار می­کنند و آنها را دوست می­دارند، پرسید، حضرت در پاسخ فرمودند: اینان شیعه نیستند، بلکه از آنها هستند.»

روایت سوم، از امام باقر(ع) درباره عمل برای سلاطین سئوال کردم. ایشان در پاسخ فرمودند: این کار را نکنید.»

این سه روایت هرگونه ارتباط با سلاطین عرفی را نفی می­کند که گویای این امر است که حکومت­های عرفی چون فاقد مشروعیت هستند، باید از تمامی ارتباطاتی که می­تواند در بقاء و استمرار حکومت آنان تأثیرگذار باشد، خودداری نمود

3 نهی از پذیرش دعوت ظالم

امام سجاد(ع) نامه­ای به محمد بن مسلم زهری نوشته­اند. در این نامه، مواردی را به ایشان تذکر می‌دهند. در بخشی از این نامه، حضرت می‌فرمایند

بدان که کمترین چیزى که کتمان نموده‏اى و سبک‌ترین بارى که بر دوش دارى، این است که با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهایى رها ساخته‏اى و راه گمراهى را با نزدیک شدن به او، و پذیرفتن دعوتش، برایش هموار کرده‏اى. وه! چه مى‏ترسم که فرداى قیامت همراه با خیانتکاران، گرفتار گناه خود باشى و به خاطر درآمدى که در اثر کمک به ستمگران به دست آورده‏اى، مورد بازخواست قرار گیرى؛ زیرا تو چیزى را دریافت کرده‏اى که نه از آن تو است، و نه از آن کسى که آن را به تو بخشیده است. به کسى نزدیک شده‏اى که حقّ هیچ کس را نپرداخته است. تو نیز از این نزدیکى خود به او، براى جلوگیرى از باطل استفاده نکرده‏اى و کسى را که به جنگ خدا رفته، دوست داشته‏اى.18‏

این روایت نیز به روشنی گویای این مطلب است که سلاطین عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی هستند. باید از هر ابزار ممکنی برای تضعیف آنها استفاده نمود. در واقع، روایت با ظرافت تمام گونه­ای از مبارزه نرم را برای مقابله حاکمان نامشروع توصیه می­کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی pdf

چکیده  
مقدمه  
کرامت قرآنی در اندیشه های تفسیری  
مبناشناسی کرامت  
الف. کرامت و مصاحبت و انس با پروردگار  
ب. کرامت و قداست  
ج. کرامت و بهره مندی از نعمت  
د. کرامت، همدلی و همگرایی  
ه‍ . کرامت و آزاد بودن  
و. کرامت و آفرینش  
ز. کرامت و رفتارهای انسانی  
ح. کرامت و تقوا  
ط. کرامت و اندیشه فقهی  
ی. کرامت و ضرورت اقدامات اقتصادی  
ک. کرامت و تعاملات اجتماعی  
ل. دیگر مظاهر کرامت  
م. کرامت سیاسی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله معنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی pdf

نهج البلاغه، 1385، ترجمه محمد دشتی، قم، پارسایان

ابن عربی، محمدابن عبدالله، بی تا، احکام القرآن، بی جا، بی نا

ابوعبیده معمر بن مثنی، 1381ق، مجاز القرآن، قاهره، مکتبه الخانجی

استرآبادی، محمدامین، 1426ق، رسائل فیض کاشانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی

اسحاقی، سیدحسین، 1385، جرعه های رسالت، قم، مشعر

ـــــ ، 1386، چگونه زیستن، قم، مشعر

اعلامیه ملل متحد در خصوص حمایت از همه افراد در برابر شکنجه و سایر رفتارها یا مجازات های ظالمانه غیر انسانی و تحقیرکننده 1975

اندلسی، ابوحیان محمدبن یوسف،1420ق، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دار الفکر

انصاری، مرتضی، 1410ق، مکاسب المحشی، قم، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب

انصاریان، حسین، 1374، چهل حدیث حج، قم، مشعر

آلوسی، سیدمحمد، 1415ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه

بیضاوی، عبدالله بن عمر، 1418ق، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی

جعفری، محمدتقی، 1419ق، رسائل فقهی، تهران، مؤسسه منشورات کرامت

جزیزی، عبدالرحمن و دیگران، 1419ق، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار الثقلین

جصاص، احمدبن علی، 1405ق، احکام القرآن جصاص، بیروت، دار احیاء التراث العربی

جمعی از محقیقن، 1428ق، جهاد در آیینه روایات، تهران، زمزم

جمعی از مؤلفان، بی تا، مجله فقه اهل بیت فارسی، 56 جلدی، قم، مؤسسه دایره المعارف فقه اسلامی

جوادی آملی، عبدالله، 1386، جرعه ای از صهبای حج، قم، مشعر

حسنی، علی اکبر، 1371، سیری در اماکن سرزمین وحی، قم، مشعر

حسینی جرجانی، سیدامیر ابوالفتح، 1404ق، احکام القرآن جرجانی، تهران، نوید

ـــــ ،1363، تفسیر شاهی، تهران، نوید

حقیقت، سیدصادق و سیدعلی میرموسوی، 1381، مبانی حقوق بشر از دیدگاه اسلام و دیگر مکاتب، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

حلی، جمال الدین احمدبن محمد، 1407ق، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم، دفتر انتشارات اسلامی

حمیدان، قاسم، 1425ق، اعراب القرآن الکریم، دمشق، دار المنیر و دار الفارابی

خراسانی، وحید، 1428ق، توضیح المسائل، قم، مدرسه امام باقر علیهم السلام

خوئی، سیدابوالقاسم، 1418ق، فقه الشیعه، قم، مؤسسه آفاق

دلشاد تهرانی، مصطفی، 1377، دولت آفتاب، تهران، خانه اندیشه جوان

دمشقی (ابن کثیر)، اسماعیل بن عمر، 1419ق، تفسیر ابن کثیر، بیروت، دار الکتب العلمیه

رازی، فخرالدین، 1420ق، مفاتیح الغیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی

راغب الاصفهانی، حسین بن محمد، 1404ق، مفردات الالفاظ القرآن الکریم، قم، دفتر نشر الکتاب

رضوانی، علی اصغر، 1387، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، قم، مشعر

سیوطی، جلال الدین، 1416ق، تفسیر الجلالین، بیروت، مؤسسه النور للمطبوعات

ـــــ ، 1404ق، الدر المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی

شوکانی، محمدبن علی، 1414ق، فتح الغدیر، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب

شیبانی، محمدبن حسن، 1413ق، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی

شیرازی حسینی، سیدمحمد، 1428ق، من فقه الزهراء، قم، رشید

صافی گلپایگانی، لطف الله، 1417ق، جامع الاحکام، قم، حضرت معصومه

صدوق، محمدبن علی، 1400ق، الامالی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات

ـــــ ، 1409ق، من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی

طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی

عاملی، علی بن حسین، 1413ق، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، قم، دار القرآن الکریم

عمید زنجانی، عباسعلی، 1421ق، فقه سیاسی، چ چهارم، تهران، امیرکبیر

فیض کاشانی، محمدمحسن، 1429ق، رسائل فیض کاشانی، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری

قاضی، نورالله، 1367، الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، قم، مشعر

قشیری، عبدالکریم بن هوازن، بی تا، لطایف الاشارات، مصر، الهیئه المصریه العامه للکتاب

کنوانسیون ممنوعیت شکنجه، مصوب 1984، ملل متحد

گرجی، ابوالقاسم، 1421ق، تاریخ فقه و فقهاء، چ سوم، تهران، سمت

گلپایگانی، سیدمحمدرضا، 1401ق، القضاء، به قلم علی حسینی میلانی، قم، خیام

لنکرانی، محمدفاضل، 1425ق، جامع المسائل، چ یازدهم، قم، امیر قلم

مجلسی، محمدباقر، 1410ق، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، مؤسسه الطبع و النشر

مجلسی، محمدتقی، 1414ق، لوامع صاحبقرآنی مشهور به شرح فقیه، چ دوم، قم، اسماعیلیان

محمدی ری شهری، محمد، 1377، میزان الحکمه، تهران، دار الحدیث

مرکز تحقیقات حج، بی تا، فصلنامه میقات حج،73 جلدی، تهران، مشعر

مصباح، محمدتقی، 1380، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

مطهری، مرتضی، بی تا، مجموعه آثار، قم، بی نا

منتظری، حسینعلی، 1387، مجازات های اسلامی و حقوق بشر، تهران، ارغوان دانش

یمانی، محمد عبده، 1378، فاطمه زهرا علیهم السلام، ترجمه محمدتقی رهبر، قم، مشعر

چکیده

«کرامت انسانی»، هم در آموزه های اسلامی و هم در نظام بین  المللی حقوق بشر، به طور خاص مطمح نظر قرار گرفته است. اهمیت این موضوع در رویکرد قرآنی، به جایگاه و نقشی برمی گردد که این معنا برای انسان در نظام آفرینش به طور عام، و در نظام سیاسی به طور خاص، به وجود آورده و در نظام حقوق بشری، به مبنا بودن آن برای شناسایی حقوق بشری و حقوق شهروندی معطوف است. اگرچه بحث «کرامت انسانی» قدمتی طولانی دارد، اما آنچه امروزه این موضوع را در کانون توجه اندیشمندان و سیاست مداران قرار داده آثار گسترده آن در نظام حقوقی و نظام سیاسی است. ارزیابی آنچه در خصوص این واژه به نگارش درآمده در گرو فهم معنایی و شناخت رویکرد مبنایی آن است. ادعا این است که ریشه معنایی و مبانی بیان شده در حوزه های گوناگون علمی، از جمله نظام سیاسی اسلام، در گرو فهم معنای قرآنی این واژه است. «کرامت قرآنی» به معنای برخورداری از قدرت تعقل و اندیشه است، هرچند انتظار قرآنی آن است که هدف و جهت اندیشه در روابط اجتماعی و سیاسی بر محور تقوای الهی باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که این واژه به طور جدی تر و عمیق تر و حتی متفاوت تر از قبل منظور نظر قرار گرفته است

کلیدواژه ها: مبنا، معنا، کرامت، انسان، سیاسی، نظام

 

مقدمه

توسعه روابط انسانی در حوزه های گوناگون، از جمله در تعاملات حاکمیتی از یک سو، با چالش هایی چند، و از سوی دیگر، با سؤالات و ابهامات گوناگونی مواجه شده است. شکل گیری مفاهیم جدید و نوپیدا از رهگذر این توسعه، بسترهای اولیه، برخی چالش ها و ابهامات علمی را به وجود آورده است. از جمله این مفاهیم، موضوع حقوق بشر و حقوق شهروندی در یک نظام سیاسی است. تنظیم روابط جدید دولت و مردم با رویکرد حمایت از شهروندان و بلکه آحاد بشر، هدف اصلی و اولیه حقوق بشر است. اینکه بر اساس چه مبنایی رسالت حمایتی برای حقوق بشر تعریف شده است، باید در مقوله ای به نام کرامت انسانی جست وجو شود. پذیرش کرامت برای نوع انسان به معنای آن بود که هیچ عامل تفاوت سازی نباید و نمی تواند در ترسیم حقوق انسانی بر اساس کرامت انسانی نقش آفرین باشد. در این نگاه، کرامت در حوزه مطالعات غیرژنتیکی، شناسایی آزادی انسان بود؛ بدین معنا که کرامت انسانی به رسمیت شناختن آزادی اوست؛ اما در حوزه ژنتیکی این سؤال وجود دارد که کرامت انسانی به چه معنایی است؟ روشن نبودن معنای کرامت منجر به عدم تصویب اسناد بین المللی در حوزه مباحث ژنتیکی شده و جامعه جهانی تنها به صدور اعلامیه بسنده کرده است

واژه کرامت، که بدین سان در نظام بین الملل حقوق بشر خود را نشان داده، در آموزه های دین نیز مطرح بوده است. در عین حال، طرح این مباحث در نگاه بین المللی توجه اندیشمندان مسلمان را به مقوله کرامت جدی تر کرده است. نگارش کتاب ها، مقالات و برگزاری همایش های گوناگون، چه در ایران اسلامی و چه در سایر کشورهای اسلامی، مؤید این ادعاست

اکنون سؤال مطرح این است که در آموزه های اسلامی، به طور عام و قرآنی به طور خاص، کرامت به چه معنایی است تا بتوان با آن مبنا، به ترسیم کرامت سیاسی پرداخت. ازآن رو که رویکردهای گوناگون به این واژه قرآنی، به ویژه در معناشناسی کرامت سیاسی، شکل گرفته، هر نوع بررسی در این زمینه منوط به فهم معنای قرآنی کرامت است. این هدف در تحقیق حاضر دنبال می شود. قضاوت های گوناگون و حتی متعارض در خصوص دیدگاه اسلام نسبت به حقوق شهروندی و مقوله حقوق بشری و جایگاه افراد در زمینه حق تعیین سرنوشت، ریشه در این حقیقت دارد. پیشینه این بحث بیانگر اهتمام مفسران قرآنی، فقها، و اندیشمندان حوزه مطالعات اجتماعی به موضوع کرامت است. تعابیر به کار رفته در کلام این محققان یکسان نیست؛ کرامت انسانی، کرامت ذاتی، کرامت حقیقی، کرامت ارزشی و کرامت اکتسابی نمونه هایی از این تعابیر است. نیم نگاهی به مطالعات صورت گرفته در این زمینه، حاکی از آن است که سؤالات گوناگون و بی پاسخ همچنان در این حوزه مطرح است که پرداختن به این نوع تحقیقات را ضروری می کند

نکته قابل ذکر آن است که نوعاً محور همه این مباحث در نگاه مفسران و فقها و اندیشمندان مسلمان به دو آیه از قرآن کریم (اسراء: 70؛ حجرات: 12) برمی گردد. در نتیجه، هر نوع تبیین و یا برداشت از معنای کرامت انسانی در گرو توجه به این دو آیه شریفه است. برای مثال، برخی از محققان حوزه حقوق عمومی با استناد به آیه بیست و پنجم سوره حدید، حق تعیین سرنوشت را از آن مردم و به عنوان یک حق ذاتی دانسته اند (حقیقت و میرموسوی، 1381، ص268) که خداوند آن را شناسایی کرده است. وجود چنین حقی حاکی از کرامت انسانی است. ارزیابی این نوع سخنان ازآن رو که ریشه در آموزهای قرآنی دارد، نمی تواند بدون بحث و بررسی قرآنی باشد. کلام فقها نیز از این حقیقت به دور نیست. حوزه مطالعات اخلاقی و سیاسی نیز از این قاعده جدا نمانده است

نکته مهم آنکه منظور از مبانی در این تحقیق، همان مصطلح فقه، حقوق و علوم سیاسی است. سخن بر سر یافتن ملاک ها و معیارهایی است که به مناط آن و از رهگذر آن، خداوند این کرامت را به انسان عطا کرده است. یافتن مبانی علاوه بر آنکه معیار کرامت انسانی را نشان می دهد، بیانگر حقیقت کرامت انسانی و قلمرو و حتی نحوه اجرای آن نیز هست. هدف اصلی در این تحقیق، یافتن مبنای قرآنی کرامت است، تا بتوان در خصوص سؤالاتی همچون حق حاکمیت انسان و حقوق شهروندی و نقش آن در تنظیم مناسبات اجتماعی انسانی اظهار نظر منطقی داشت

ادعا آن است که می توان به کرامت به عنوان یک قاعده فقهی در ترسیم جایگاه و حقوق انسان ها در نظام سیاسی توجه کرد. این سخن بدان معناست که اقتضای پذیرش کرامت انسان ها، حضور جدی آنها در تحقق بخشی به سرنوشت خویش است

کرامت قرآنی در اندیشه های تفسیری

همان گونه که بیان شد، فهم کرامت انسانی به طور عام، و کرامت سیاسی به طور خاص، ریشه در آموزهای قرآنی دارد. تحقق این هدف با مراجعه به کتاب های تفسیری حاصل می شود. نگاهی به اندیشه های تفسیری مفسران حاکی از نبود وحدت نظر در این زمینه است. این تفاوت، هم می تواند ریشه معنایی داشته باشد و هم می تواند سرمنشأ مصداقی داشته باشد. به منظور روشن شدن این بیان، توجه به دیدگاه مفسران ضروری است

مفسران قرآن کریم بیشترین بحث خود در خصوص کرامت را ذیل آیه شریفه هفتاد سوره اسراء و در توضیح واژه قرآنی ولقد کرّمنا مطرح کرده اند. از نظر معنای لغت، در کتاب مفردات راغب و ذیل واژه کرم آمده است: این واژه هرگاه صفت خداوند قرار گیرد به معنای احسان و انعام الهی است که اظهار شده: فَإِنَّ رَبّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ (نمل: 41)، و آنگاه که به انسان نسبت داده شود به معنای صفات و اخلاق پسندیده ای است که از او صادر می شود. و البته برخی نیز بیان کرده اند که این صفت باید برجستگی زیادی داشته باشد تا بتوان نسبت کریم را به فرد داد. و اینکه در قرآن بیان شده که باکرامت ترین شما باتقواترین شماست، به همین سبب است (راغب اصفهانی، 1404ق، ص429). اما در اصطلاح قرآنی، موضوع به گونه خاصی تبیین شده است

الف. در کتاب مجاز القرآن، واژه کرّمنا به معنای مبالغه در کرامت تعریف شده است. در ذیل روایتی که از ابو عبیده توسط ابن حجر عسقلانی نقل شده، همین معنا بیان گردیده است (ر.ک: ابوعبیده معمر بن مثنی، 1381)

ب. در الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، واژه کرّم به معنای فضل به کار رفته است. در توضیح آیه و در خصوص این سؤال که چرا چنین تعبیری در قرآن به کار رفته، ایشان بیان کرده که اتصاف همگانی این صفت یا به اعتبار افرادی است که دارای این صفت هستند؛ مثل واژه کنتم خیر امه; که به اعتبار افرادی بیان شده است که دارای صفات امر به معروف و نهی از منکر هستند، و یا بدان علت است که این واژه ها بار معنایی دنیوی دارند و در نتیجه، همگان از آن برخوردارند؛ همانند صورت نیکو داشتن، و یا قدرت بر تسخیر اشیا و یا بعثت انبیا (عاملی، 1413ق، ج1، ص379)

در جای دیگر، ایشان بیان کرده، این تفصیل به عقل، نطق و اعتدال در خلقت است (همان، ج2، ص210). این برتری در مقایسه با غیر ملائکه و خواص ملائکه است. هرچند انبیا نسبت به ملائکه برترند. در نتیجه، به اعتبار جنس ملائکه، برتر و به اعتبار استفاده از این کرامت، برخی انسان ها بالاتر از ملائکه هستند (همان)

ج. در تفسیر نهج البیان عن کشف معانی القرآن، واژه کرّم به معنای عقل و نطق تعریف شده و سپس به نقل از طبری، در معنای خوردن و آشامیدن بیان گردیده است (شیبانی، 1413ق، ج3، ص242)

د. تفسیر فتح القدیر به نکات تفسیری چندی اشاره کرده است: از یک سو، تکریم دارای معنایی عام است و به اعتبار نعمت های گوناگون الهی، از جمله شکل و نحوه خوردن، نوع خوردنی ها، پوشیدنی ها و ازدواج معنا می شود؛ چنان که به اعتبار عقل و نطق نیز همین گونه است. همچنین به اعتبار مرد و زن و تفاوت های ظاهری آنها نیز مطرح می شود. در ادامه، به سخن ابن جریر توجه داده و کرامت را به سلطه ای معنا کرده است که انسان بر دیگران پیدا می کند، و درنهایت، بیان کرده است که مانعی برای جمع کردن همه موارد پیش گفته وجود ندارد. نویسنده این کتاب به نعمت عقل به عنوان معنای بارز این کرامت اشاره کرده؛ زیرا همه این توانمندی ها ناشی از وجود عقل است (شوکانی، 1414ق، ج3، ص290)

در تفاسیر دیگر، از جمله احکام القرآن ابن العربی کرامت به جواز رکوب تفسیر شده است (ابن عربی، بی تا، ج3، ص1218). احکام القرآن جصاص همان نگاه و رویکرد صاحب تفسیر الوجیز را پذیرفته است (جصاص، 1405ق، ج5، ص31). در تفسیر اعراب القرآن الکریم، بیان شده که واو در این آیه، حرف قسم است و لام در جواب قسم محذوف و قد نیز حرف تحقیق است، که معنای آن این گونه می شود، و قسم می خورم به تحقیق که انسان را تکریم کردیم (حمیدان، 1425ق، ج2، ص197). در تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل نیز روایتی از ابن عباس نقل کرده که گفته است: هر حیوانی غذا را با دهان می خورد؛ یعنی دهان خود را به غذا نزدیک می کند، درحالی که انسان غذا را با دست به دهان خود نزدیک می کند، و این همان کرامت انسانی است (بیضاوی، 1418ق، ج3، ص262)

می توان گفت: در بین کتاب های تفسیری، آنچه همه اقوال را در خود جای داده، کتاب البحر المحیط فی التفسیر است. نویسنده در توضیح آیه، بیان کرده که آیه مذکور در سیاق بیان نعمت های الهی است و بالاترین نعمت را نیز مد نظر قرار داده و تمام موارد بیان شده در ذیل این آیه، جنبه تمثیلی دارد. در ادامه، به اقوال علمای تفسیری پرداخته است. عطا به توازن در خلقت توجه کرده است؛ ضحاک به نطق؛ ابن عباس به تفضیل به عقل؛ زید بن اسلم به خوردنی ها؛ یمان به حسن صورت؛ محمد بن کعب به وجود پیامبر مکرم؛ ابن جریر به وجود قدرت سلطه؛ ابن عطیه به عقل؛ و در نهایت، برخی به خلقت انسان به دست خود خداوند توجه داده اند (اندلسی، 1420ق، ج7، ص85)

در میان سخنان مفسران، به جلوه دیگری از تکریم می توان رسید. داشتن علم و شناخت، قدرت نطق، و طهارت و پاکی انسان پس از مردن (سیوطی، 1416ق، ج1، ص292)؛ نیکو بودن آفرینش انسان (تین: 4) (ابن کثیر، 1419ق، ج5، ص 89)؛ و عرض امانت بر انسان (آلوسی، 1415ق، ج15، ص117) از نمونه های این سخنان است

تفسیر الدر المنثور فی تفسیر المأثور، از افراد گوناگونی به نقل اقوال پرداخته است. حاکم در کتاب تاریخ، دیلمی و بیهقی در کتاب دلایل، و کتاب فی شعب الایمان و در کتاب فی الاسماء و الصفات و نیز ابن عساکر و خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، نمونه این اقوال را ذکر کرده اند (سیوطی، 1404ق، ج4، ص193)

در کتاب لطایف الاشارات، بیان شده است که منظور از بنی آدم، همان مؤمنان هستند؛ چراکه به تعبیر قرآن، وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ (حج: 18) در نتیجه، غیرمؤمن دارای کرامت نیست. و اگر واژه بنی آدم به کار رفته و از واژه مؤمنون استفاده نشده بدان روست که این تکریم ناشی از طلب کاری و استحقاق نیست (قشیری، بی تا، ج2، ص359)

در کتاب تفسیر مفاتیح الغیب، دایره وسیع تری برای کرامت بیان شده که هم شامل نفس و هم بدن می شود. برتری از جهت نفس بدان سبب است که انسان دارای پنج قوه، یعنی نمو، تولید، حس، حرکت و اغتذا است، درحالی که حیوان فقط حس و حرکت دارد و مهم تر از همه آنکه نفس دارای قوه عقل است و از روح الهی برخوردار، و بدن نیز به عللی همچون متوازن بودن و نحوه غذا خوردن از دیگر موجودات برتر است (رازی، 1420ق، ج21، ص373)

مرحوم علامه طباطبائی نیز در ذیل این آیه، بحثی طولانی دارند و همه اقوال را به عنوان مصادیق کرامت انسانی و تعریف کرامت دانسته و معتقدند: کرامت انسانی به سبب قوه عاقله است. بر اساس این توانایی است که سایر کارها نیز توسط انسان صورت می گیرد و به تبع آن نیز دارای امکانات و اختیاراتی شده است (طباطبائی، 1417ق، ج13، ص165)

ایشان ضمن رد همه اقوال پیش گفته، معتقد است: واژه کرامت بر عنصر اختصاصی انسان دلالت دارد که همان قدرت تعقل و اندیشه است و واژه تفضل به نعمت ها و مواهب الهی اشاره می کند که همگان از آن برخوردارند، ولی انسان از نظر کمی و کیفی بیش از آنها متمتع می شود (همان). در نتیجه، کرامت به معنای بهره مندی از قدرت اندیشه است. این معنا البته از معنای لغوی دور نیست؛ چراکه بهره مندی از عقل بالاترین صفت مثبتی است که می توان به انسان نسبت داد

در مجموع، باید گفت: آنچه از سخنان مفسران به دست می آید ناظر بر یک موقعیت ویژه در انسان است و کرامت نیز در همین معناست. این ویژگی منحصر به انسان است. ویژگی اختصاصی انسان را باید در قدرت نطق او تعریف کرد و بنابراین، کرامت به معنای توانایی فکر کردن و اندیشیدن است. این نعمت به سبب ویژگی های خاص خود، از جایگاه بالایی برخوردار است که بهره مند شدن از آن منوط به تحصیل شرایط است، ولی در عین حال، خداوند تبارک و تعالی آن را در اختیار انسان قرار داده است که از رهگذر، لطف الهی و عنایت او شکل گرفته است. در خصوص بهره مندی از این توان نیز استحقاقی وجود ندارد و آنچه می تواند معنا داشته باشد عنایت و تفضل الهی است. بنابراین، نبود استحقاق از یک سو، و اعطای لطف از سوی دیگر، هویت بخش واژه کرم است

 

مبناشناسی کرامت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >