سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلابها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ای

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلاب‌ها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلاب‌ها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلاب‌ها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران pdf

چکیده 
مقدمه 
1 فراز و نشیب انقلاب‌ها در نظریه برینتون 
الف. دوران حکومت میانه‌روها 
ب. دوران حکومت تندروها 
ج. دوران ترمیدور 
2 قابلیت یا عدم قابلیت تعمیم نظریه برینتون به سایر انقلاب‌ها 
3 بررسی و ارزیابی نظریه چرخشی انقلاب با رویکرد دینی 
4 تطبیق نظریه چرخشی انقلاب بر انقلاب اسلامی ایران 
نتیجه‌گیری 
منابع 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ارزیابی نظریه چرخش انقلاب‌ها و تطبیق آن بر انقلاب اسلامی ایران pdf

ابن خلدون، عبدالرحمن (1369)، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، بی‌جا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

اسکاچ پل، تدا (1376)، دولت‌ها و انقلاب‌های اجتماعی، ترجمه سیدمجید روئین تن، تهران‌، سروش

آقابخشی، علی و مینو افشاری‌راد (1383)، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار

برینتون، کرین (1362)، از انقلاب مذهبی کرمول تا انقلاب سرخ لنین، ترجمه محمود عنایت، بی‌جا، هفته

ـــــ، (1366)، کالبدشکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، چ چهارم، تهران، نو

بشیریه، حسین (1374)، انقلاب و بسیج سیاسی، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران

بعلی، فؤاد (1382)، جامعه، دولت و شهرنشینی؛ تفکر جامعه‌شناختی ابن‌خلدون، ترجمه غلامرضا جمشیدیها، دانشگاه تهران

جمعی از نویسندگان (1385)، انقلابی متمایز؛ جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران، تهیه پگاه حوزه، قم، مؤسسه بوستان کتاب

روشه، گی (1368)، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، چ دوم، تهران، نی

شبان‌نیا، قاسم (1390)، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی (براساس وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره))، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، و تهران، سمت

صدر، سید‌محمدباقر (بی‌تا)، سنت‌های تاریخ در قرآن، ترجمه سید‌جمال موسوی، تهران، روزبه

ـــــ، (1421ق)، المدرسه القرآنیه، إعداد و تحقیق لجنه التحقیق التابعه للمؤتمر العالمی للامام الشهید الصدر(ع)، قم، مرکز الابحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر

علی‌بابایی، غلامرضا (1382)، فرهنگ سیاسی، تهران، آشیان

کارلوت، پیتر (1383)، انقلاب و ضد انقلاب، ترجمه حمید قانعی، تهران، آشیان

کوهن، آلوین استانفورد (1369)، تئوری‌های انقلاب، ترجمه علیرضا طیب، تهران، قومس

محمدی، منوچهر (1380)، انقلاب اسلامی؛ زمینه‌ها و پیامدها، تدوین: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، قم، معارف

مصباح یزدی، محمدتقی (1376)، تهاجم فرهنگی، تحقیق و نگارش عبدالجواد ابراهیمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

ـــــ، (1368)، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی

مطهری، مرتضی (1398ق)، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، چ پنجم، قم، صدرا،

موسوی خمینی، روح‌الله (بی‌تا)، صحیفه انقلاب، وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بی‌جا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه صنعتی شریف (1379)، همایش آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات اولین همایش آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی)، تهران

Crane Brinton (1965), The Anatomy of Revolution, New York, VINTAGE BOOKS

چکیده

هر انقلابی، چه تا قبل از پیروزی آن و چه بعد از تبدیل شدن به یک نظام سیاسی، مراحل مختلفی را طی می‌کند. دیدگاه اندیشمندان این حوزه مطالعاتی در این مبحث مختلف و متنوع بوده است. از میان این دیدگاه‌ها، نظریه کرین برینتون که از آن به نظریه ترمیدور یا نظریه چرخشی انقلابها یاد می‌شود، از اهمیت برخوردار است؛ چرا که وی تلاش نموده با تحلیل چهار انقلاب بزرگ دنیا، نتیجه‌ای کمابیش مشابه آنها در سایر انقلابها بگیرد. در این مقاله تلاش شده است تا با بهره‌گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن تبیین و تحلیل این نظریه براساس آثار این اندیشمند، این نظریه به نقد و ارزیابی گذاشته شود وآنگاه با تطبیق این نظریه بر جمهوری اسلامی ایران، نارسایی این نظریه در تحلیل وقایع انقلاب اسلامی ایران، بویژه با توجه به تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده شود

کلیدواژها: انقلاب، برینتون، نظریه چرخشی، ترمیدور، مطالعه تطبیقی، جمهوری اسلامی ایران

 

مقدمه

طرح مباحث مرتبط با تحولات، و به طور خاص آسیب‌شناسی هر انقلاب و نظام سیاسی، مبتنی بر یک مجموعه پیش‌فرض‌ها است که تا پیش از روشن نشدن آنها، بحث سرانجام مناسبی نمی‌یابد. متفکران اجتماعی تلاش کرده‌اند در آثار و نوشته‌های خود بخشی از این پیش‌فرض‌ها را مورد توجه قرار دهند. چرخش انقلاب‌ها به سمت و سوی معین و فراز و نشیب‌های مشخص نظام‌های سیاسی، یکی از این پیش‌فرض‌ها است که کرین برینتون(Crane Brinton)، تأکید فراوانی بر آن نموده است. در این نوشتار، تلاش شده است با محوریت کتاب مهم وی در این زمینه، تبیین صحیحی از نظریه چرخش انقلاب‌ها براساس دیدگاه وی صورت پذیرد و پس از بررسی و ارزیابی، این نظریه با انقلاب اسلامی ایران تطبیق داده شود و نقاط ضعف و قوت آن از این طریق، بیش از پیش، مشخص گردد

در خلال کتاب‌ها و مقالات، هرچند به مباحث مرتبط با این نظریه پرداخته شده است، اما به شکلی که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته، نوشته‌ای یافت نشد. پرداختن به مباحث این اندیشمند و بررسی و ارزیابی دیدگاه وی و نیز تطبیق آن بر نظام جمهوری اسلامی، امری است که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است

این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که تا چه حدّ نظریه چرخشی انقلاب و یا ترمیدور برینتون می‌تواند به‌عنوان پیش‌فرض در بررسی تحولات انقلاب‌ها و فراز و نشیب‌های آن مورد توجه قرار گیرد؟ به منظور پاسخگویی به این سؤال، لازم است ابتدا روشن شود که این اندیشمند در این نظریه به دنبال طرح چه ایده‌ای است. سپس مشخص گردد که این نظریه دارای چه نقاط قوت و ضعفی می‌باشد. آیا می‌توان آن را به سایر انقلاب‌ها تعمیم داد؟ در نهایت، پاسخ این سؤال را خواهیم داد که آیا می‌توان این نظریه را بر انقلاب اسلامی و تحولات تاریخی آن تطبیق داد

لازم به‌ یادآوری است، مراد ما از «نظریه چرخشی انقلاب‌ها»، نظریه‌ای است که مسیر هر انقلابی را محتوم و جبری می‌داند و معتقد است در هر انقلاب، مراحلی طی می‌شود و پس از فراز و نشیب‌هایی، در نهایت اصول حاکم بر آن انقلاب به اصول حاکم بر پیش از انقلاب تغییر جهت می‌دهد. از‌این‌رو، ارزش‌های انقلاب هم دچار تغییر ‌شده، و به ارزش‌های پیش از انقلاب، باز می‌گردد. پس قائلان به این نظریه، یک حالت چرخشی برای انقلاب قائل هستند و معتقدند هر حکومتی در نهایت، بازگشت به همان حکومت سابق خواهد کرد و ارزش‌های سابق در جامعه، و به‌ویژه در میان زمامداران، حکمفرما خواهد گردید

1 فراز و نشیب انقلاب‌ها در نظریه برینتون

اندیشمندان اجتماعی بسیاری همچون ابن‌خلدون در مورد ظهور و سقوط تمدن‌ها بحث نموده‌اند (ابن‌خلدون، 1369، ص 334). پلیبیوس، سنت آگوستین، ویکو، تورگو، مارکس اشپینگلر، سوروکین و توین بی از جمله کسانی هستند که می‌توان نظریاتی از آنان در ظهور و سقوط دولت‌ها یا تمدن‌ها یافت که دارای اشتراکات و نقاط افتراق اساسی با یکدیگر هستند (بعلی، 1382، ص 90-98). اما نظریه ترمیدور برینتون در مباحث مربوط به تحولات پس از پیروزی انقلاب‌ها، از اهمیت خاصی برخوردار است. برای درک نظریه کرین برینتون بایسته است ابتدا در مورد واژه «ترمیدور» توضیح اجمالی داده شود، آنگاه نظریه وی در این زمینه بیان شود

«ترمیدور» (Thermidor) اصطلاحی است که «در تقویم انقلابی فرانسه اصطلاحاً به یازدهمین ماه سال اطلاق می‌شد که براساس تقویم گریگوری برابر بود با نوزدهم ژوئیه تا هفدهم ماه اوت. این اصطلاح در تاریخ انقلاب کبیر فرانسه به کودتای نهم ترمیدور (27 ژوئیه 1794) گفته می‌شود که به دوره وحشت ژاکوبن‌ها خاتمه داد و در پی آن، دوره ارتجاع علنی بورژوایی در برابر مفاهیم انقلابی روبسپیر و طبقه کارگر پاریس آغاز شد. تروتسکی انقلابی معروف روسیه این اصطلاح را نخستین بار در سال 1903 به کار برد. وی معتقد است که تحمیل کنترل مرکزی شدید بر حزب دموکرات روسیه از سوی لنین، راه را برای ترمیدورهای فرصت‌طلبانه سوسیالیستی هموار می‌کند. یکی از موضوع‌های اصلی مبارزه برای تصرف قدرت در دستگاه رهبری روسیه، خطری بود که تروتسکی و متحدان وی آن را خطر یک «ترمیدور» جدید می‌نامیدند؛ یعنی خیانت دولت جدید و دیوان‌سالاری حزبی به انقلاب روسیه و طبقه کارگر روسیه» (علی بابایی، 1382، ص 185). به تعبیر کتاب فرهنگ علوم سیاسی، ترمیدور

 یازدهمین ماه تقویم انقلاب کبیر فرانسه (1789)، اشاره است به مرحله ارتجاعی و ضد انقلابی و استقرار دیکتاتوری پس از انقلاب. پیروان ترمیدور کسانی بودند که از کودتای 27 ژوئیه (9 ترمیدور) 1794 پشتیبانی کردند و به حاکمیت ژاکوبنها پایان دادند. روبسپیر و یارانش را کشتند و با دستاوردهای انقلاب کبیر فرانسه دشمنی ورزیدند (آقابخشی و افشاری‌راد، 1383، ص 680)

از نقل عبارات فوق، به‌دست می‌آید که «ترمیدور» در واقع بازگشت به همان دوران پیش از انقلاب در برخی از جهات اساسی است که مبارزه با آن برای انقلابیون حایز اهمیت بوده است. انقلاب‌هایی که نتوانند با آسیب‌ها و چالش‌های فراروی خود مقابله نمایند، در نهایت به همان وضعیتی گرفتار خواهند آمد که در درون رژیم‌های پیشین حاکم بود، همچون استبداد که برخی از انقلاب‌ها برای مقابله با آن شکل گرفت، اما وضعیت آن انقلاب‌ها پس از پیروزی به‌گونه‌ای رقم خورد که در نهایت همان استبداد بر مردم حاکم گردید

کرین برینتون، مورخ آمریکایی‌تبار، عمده مباحث در تبیین نظریه خود را در کتاب

The Anatomy of Revolution، که آن را در سال 1938 انتشار داد، انعکاس داده است. این کتاب، که با نام کالبدشکافی چهار انقلاب توسط محسن ثلاثی و با نام از انقلاب مذهبی تا انقلاب سرخ لنین توسط محمود عنایت، به فارسی برگردان شده است، پژوهشی تطبیقی از تاریخ انقلاب‌های انگلستان، امریکا، فرانسه و روسیه می‌باشد. برینتون «در این پژوهش مقایسه‌ای بین چهار دوره را مورد تحقیق قرار داده و قویاً معتقد بود که انقلاب روسیه دارای وجوه مشترک زیادی با انقلابات ماقبل خود بوده است. اینکه احتمالاً به موقع وارد مرحله ترمیدوری شود، دور از انتظار نخواهد بود؛ مرحله‌ای که در آن شور و شوق انقلابی فروکش کند و رو به خاموشی نهد و پس از آن، نظام دولتی نوین کارآمدتری به‌وجود آید که دوران آزمایش‌گری تباه‌کننده‌اش را پشت سر گذارده و به مرحله تثبیت نظام برسد» (کارلوت، 1383، ص 99)

برینتون با محور قرار دادن چهار انقلاب مذکور، مدعی است که هر انقلابی در طی عمر خود دوره­هایی را طی می‌کند. از نظر او، پس از پیروزی انقلابیون و آغاز دوره‌ای متمایز از دوران پیشین، شادی و امید را در دل‌ها می‌توان دید. این دوران را می‌توان دوران «ماه عسل» دانست. در این دوران بحرانی، پشت سر گذاشتن نظام پیشین و جایگزینی تشکیلات و نظامی جدید به جای آن، جبهه پیروز، باید از خود حکومت تشکیل دهد و با یک رشته مسائل تازه روبه‌رو شود. زمانی که عملاً به کار بر روی این مسائل می‌پردازد، ماه عسل خیلی زود پایان می‌پذیرد (برینتون، 1366، ص 106-108). پس از پایان این دوران مراحل ذیل شکل می‌گیرد

الف. دوران حکومت میانه‌روها

از نظر برینتون، در دوران حاکمیت میانه‌روها، که در واقع اولین گروه حاکم پس از هر انقلابی هستند، چندین تحول رخ می‌دهد. به اعتقاد او، در هر چهار انقلاب بررسی شده، در مراحل نخستین آن یک حکومت قانونی از میانه‌روها شکل می‌گیرد. اما یک حکومت رقیب و غیررسمی نیز وجود دارد که آن حکومت رسمی را به چالش می‌کشاند. به تعبیر برینتون، «حکومت قانونی، خود را نه‌تنها در برابر احزاب و افراد دشمن‌خوی یافته بود، بلکه خود را با یک حکومت رقیب، که بهتر سازمان یافته بود و کادر بهتری داشت و بهتر از آن فرمانبری می‌شد، رو‌به‌رو می‌‌دید. این حادثه‌ای است که شاید بر سر هر حکومتی بیاید. این حکومت رقیب البته غیرقانونی بود، اما همه رهبران و پیروانش از همان آغاز، هدف جانشینی حکومت قانونی را در سر داشتند. آنها غالباً خود را صرفاً مکمل حکومت قانونی می‌پنداشتند و یا شاید می‌خواستند آن را در یک مسیر انقلابی نگهدارند. با این همه، این مخالفان حکومت قانونی، صرفاً منتقد یا مخالف نبودند، بلکه به هر روی یک حکومت رقیب به‌شمار می‌آمدند. در یک بحران انقلابی معین، اینان به گونه‌‌ای طبیعی و آسان جای حکومت شکست خورده را می‌گیرند. این جریان در واقع در درون رژیم‌های پیشین و پیش از برداشته شدن نخستین گام‌های انقلاب آغاز می‌کند» (برینتون، 1366، ص 159)

در مرحله حکومت میانه‌روها، پس از سپری شدن تحولات فوق، ستیز میانه‌روها و تندروها، به گونه نبرد میان دو ماشین حکومتی رقیب در می‌آید. حکومت قانونی میانه‌روها، بخشی از اعتباری که هنوز از رژیم پیشین به‌جای مانده است، بخشی از منابع مالی – بالفعل یا بالقوه – حکومت پیشین، و بیشتر استعدادها و نهادهای آن را به ارث برده است. این حکومت، همین که درصدد برمی‌آید، این میراث را تا آنجا که می‌تواند دگرگون سازد، درمی‌یابد که این میراث به گونه آزار دهنده‌ای پابرجای است و از میان برداشتن آن بسیار دشوار است. حکومت قانونی در چشم بسیاری، به این دلیل که یک حکومت آشکار و مسئول است و ازاین‌رو باید برخی از عدم محبوبیت‌های رژیم پیشین را به دوش کشد، نامحبوب است. به هر حال، حکومت غیر قانونی تندروها با چنین دشواری‌هایی روبه‌رو نیست و از حیثیتی که رویدادهای اخیر به حمله کنندگان بخشیده، برخوردار است؛ یعنی کسانی که می‌توانند مدعی باشند که در پیشاپیش انقلاب بوده‌اند؛ این حکومت غیر قانونی مسئولیت‌های نسبتاً کمی در حکومت قانونی دارد و ناچار نیست حتی به‌صورت موقت، از ماشین کهنه و نهادهای رژیم پیشین استفاده کند (همان)

پس از طی این مرحله حکومت دوگانه، میانه‌روهایی که بر ماشین رسمی حکومت نظارت دارند، با تندروها، و یا ترجیحاً با مخالفانی سنتی و مصمم روبه‌رو هستند که ماشین طراحی شده برای تبلیغ و فعالیت‌های گروه‌های فشار و حتی شورش را در اختیار دارند؛ ماشینی که اکنون دیگر بیش از پیش به عنوان ماشین حکومت به کار برده می‌شود. این مرحله، با پیروزی تندروها و تبدیل حاکمیت دوگانه به حاکمیت یگانه پایان می‌گیرد (برینتون، 1366، ص 162)

ب. دوران حکومت تندروها

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس pdf

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم  
پدیدار‌شناسی  
پدیدار‌شناسی هوسرل  
واژه پدیدار  
پدیدار‌شناسی اجتماعی آلفرد شوتس13  
جهان حیاتی و تأثیرات الزامی‏پدیده‌های فرهنگی  
عناصر سازنده جهان حیاتی  
روابط مایی  
روابط آنهایی  
معانی و انگیزه‌ها  
کنش اجتماعی و موقعیت‏های بحث‌انگیز  
تحلیل قرآنی  
نقد معرفت‌شناسی اسلامی بر نظریه شوتس  
نقد نظریه شوتس  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس pdf

بیات، عبدالرسول، و جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژه‌ها، قم، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381

جمادی، سیاوش، زمینه و زمانه پدیدار شناسی، جستاری در زندگی و اندیشه‌های هوسرل و‌هایدگر، تهران، ققنوس، 1385

جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، 1385

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دار العلم الدار الشامیه، 1412ق

ریتزر، جورج، نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1384

طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374

فروند، ژولین، نظریه‌های مربوط به علوم انسانی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1372

فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، 1419ق

کرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن، از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، آگاه، 1387

مجتبوی، سیدجلال‌الدین، ترجمه قرآن(مجتبوی)، تهران، حکمت،

مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بی‌جا، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380

مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384

مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، قم، دارالقرآن الکریم، 1373

ـــــ ، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374

چکیده

پدیدارشناسی اجتماعی نظریه‌ای نوپدید به شمار می‌آید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمه‌های فلسفی خود، اصول پدیدار‌شناسی فلسفی را در مسائل جامعه‌شناختی به کار بندد. خروجی گزاره‌های این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازنده جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزه‌ها، کنش اجتماعی و موقعیت‏های بحث‌انگیز است. تحلیل و تجزیه این گزاره‌ها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون می‌سازد که از بین این گزاره‌ها برخی در تطبیق با گزاره‌های قرآنی قرار گرفته‌اند. روش پژوهش تطبیق گزاره‏ای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را درباره این نظریه به دست آوریم. یافته‏های کلی تحقیق نشان می‏دهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزاره‏ها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.

کلید واژگان‌: پدیدار‌شناسی، پدیدارشناسی اجتماعی، جامعه‌شناسی پدیدارشناسی، فنومنولوژی، گزاره‌های قرآنی، سنجش قرآنی.

 

مقدمه

پدیدارشناسی اجتماعی از جمله نظریه‌هایی است که در چند دهه اخیر پا به عرصه وجود نهاده است. جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسی در گسترده‌ترین سطح به آن جامعه‌شناسی اطلاق می‌شود که بر پایه فنومنولوژی فلسفی عمل می‌کند. این گونه جامعه‌شناسی می‌کوشد بی آن‌که آسیب چندانی به سرچشمه‌های اصیل‏اش برساند، اصول پدیدار‌شناسی فلسفی را در مسائل جامعه‌شناختی به کار بندد. بنابراین، کارهای فیلسوفانی چون هوسرل،‌ هانری برگسون، فرانتس برنتانو و موریس مرلوپونتی، سرچشمه‌های دور این نظریه و کار شوتس نزدیک‌ترین سرچشمه جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسی به شمار می‌آیند.1 در این کار تحقیقی برآنیم تا نسبت و نظر گزاره‌های قرآنی را در مورد این نظریه جامعه شناختی، واکاوی و بررسی کنیم

به صورت مشخص‌تر، موضع گزاره‌های قرآنی در مورد پدیدار‌شناسی اجتماعی چیست؟

پاسخ گزاره‌های قرآنی به توصیف، تحلیل‌ها و تبیین‌هایی که این رویکرد در اختیار جامعه‌شناسی قرار می‌دهد چگونه است؟

برای رسیدن به جواب این پرسش ابتدا مفهوم پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی و تبیینی کلی این نظریه از مسائل اجتماعی، طرح و در ادامه موضع گزاره‌های قرآنی نظر به این ناظریه را بررسی خواهیم کرد

مفاهیم

پدیدار‌شناسی

درباره معنا، مفهوم و پیشینه فنومنولوژی گفته‌اند

در اصطلاح معرفت‌شناسی و فلسفی مقصود از واژه پدیدارشناسی، مکتب و روشی است که توسط ادموند هوسرل (1859 ـ 1938) پایه‌گذاری شده است و در پی پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات است ؛ به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ما ظاهر می‏شوند

اولین متنی که اصطلاح پدیدارشناسی در آن به کار رفته است ارغنون جدید(1764) اثر یوهان هنر لامبر است. بعضی احتمال داده‌اند که کانت این اصطلاح را تحت تأثیر لامبر به کار برده است. کاربرد این واژه پس از کانت توسط هگل در پدیدارشناسی روح می‌بینیم. هگل به مطالعه و شناسائی سیر روح در تمام طول تاریخ می‏پردازد

پدیدار‌شناسی هوسرل

واژه پدیدار

پدیدار (فنومن)، بخش اول کلمه پدیدار‌شناسی (فنومنولوژی)، واژه‌ای است به معنای آشکار شدن یا ظاهر شدن.3 فنومن در لغت به معنای نمود یا آن‌چه از یک شیء پدیدار است، به کار می‏رود.4 معادل انگلیسی آن appear و معادل فارسی آن «نمودن» است. پسوند logy نزد هوسرل به معنای شناخت یا‌شناسی است.5 نتیجه این‌که پدیدار‌شناسی معادل شناخت نمودنی‌ها یا شناخت آشکارشدنی‌هاست. واژه پدیدار‌شناسی (فنومنولوژی) را هوسرل وضع نکرده است، اما وی کلمه فنومن را به معنایی بی­سابقه و جدید به کار برد. تا زمان کانت، فنومن به معنای شبح، ظاهر و نمود به کار برده می‏شد که برای شناختِ ذات و حقیقت چیزها باید از آن گذر کرد، مگر آنکه همچون فنومنالیست‏هایی امثال هیوم و دیگران بر آن باشیم که دانش ما نمی تواند از حد فنومن (داده‌های حسی) درگذرد. این همان نظریه‌ای است که کانت در نقد عقل محض آن را به دقیق‌ترین وجه بسط می‏دهد. 6 کانت با طرح «پدیدار» در مقابل «شیء فی نفسه» می‌خواهد بین آن‌چه بی­واسطه تجربه می‏شود و آن‌چه در واقع موجود است اما به تجربه در نمی‏آید، جدایی افکند. به این ترتیب ظاهراً ناخواسته به یک رهیافت نیمه شکاکانه منجر می‏شود. اما هوسرل، مشکل فلسفه را در همین تمایز وجدایی و دوگانگی می‌داند؛ زیرا تمایز میان پدیدار(فنومن) و واقع(نومن) وقتی است که ما به تجربیات خود شک می‏کنیم. پس هوسرل برعکس کانت با درپرانتز نهادن عامل واقع(نومن) و به تعبیری با مسکوت گذاشتن آن می‏خواهد از راه شناخت پدیدارها به یک یقین کامل و تردیدناپذیر دست یابد

پدیدار نزد هوسرل یعنی آنچه بی‌واسطه و بی‌درنگ در وجدان ظاهر می‌گردد. البته باید متذکر شد که مفهوم بی‌واسطه و بی‌درنگ مفهوم روان‌شناختی نیست. محل ظهور پدیدارها به هیچ وجه لایه ناخودآگاه روان نیست.8 پدیدار نام هر چیزی است که دربرابر آنها و به وسیله تجربه‌های بی‌واسطه ظاهر می‏شود. لیکن منظورشان از پدیده­های بی­واسطه حسی هم نیست

پدیدارشناس می‌کوشد تا ساختارهای ماهوی یا ذاتی این پدیدارها را توصیف کند؛ می‌کوشد تا خود را از پیش‏فرض‏ها و تبیین‏ها آزاد کند و روشی برای توصیف پدیدارها و شیوه‏ای برای شهود معانی ذاتی تدارک ببیند. هوسرل می‏خواهد با توصیف این ساختارها به یقینی که فلسفه همیشه در پی آن بوده است برسد و فلسفه را از موضع نسبی‌گرایانه و یأس‌آلود فلسفه آلمانی برهاند

هوسرل معتقد است قلمرو طبیعت تحت سلطه علیت است، ولی بر قلمرو روح (علوم انسانی) انگیزش، تسلط دارد. مقصود وی طرد علیت از علوم روحی نیست، بلکه به نظر وی، علیت برای فهم پدیده‏های فرهنگی ناکافی است10 با اینکه در پدیدار شناسی، معانی (هنجارها، ارزش­ها، باورها و نظایر آن) در کانون توجه است، هوسرل عواطف، تخیل، توهم و نظایر آن را نیز مدنظر داشت.11 پدیدار‌شناسی افزون بر حوزه معرفت‌شناسی و فلسفه، درحوزه‌هایی مانند دین، اخلاق، تاریخ، نقد ادبی، حقوق، هنر و جامعه‏شناسی نیز کاربرد پیدا کرده است. نکته جالب توجه آنکه در علوم، به ویژه فیزیک، دانشمندان معمولاً از اصطلاح پدیدار‌شناسی مقصودشان «برداشت توصیفی» و شناخت و توضیح چگونگی‌هاست ؛ نه «برداشت تبیینی» و بیان چرایی­ها

پدیدار‌شناسی اجتماعی آلفرد شوتس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی فقهی جرم سیاسی بغی و نقش توبه در تخفیف مجازات آن pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی فقهی جرم سیاسی بغی و نقش توبه در تخفیف مجازات آن pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی فقهی جرم سیاسی بغی و نقش توبه در تخفیف مجازات آن pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی فقهی جرم سیاسی بغی و نقش توبه در تخفیف مجازات آن pdf

چکیده  
مقدمه  
بغی درلغت  
تعریف اصطلاحی بغی  
مستندات جرم بغی  
قرآن کریم  
قائلان به عدم حکم این آیه بر بغات  
ادله رد قول مخالفان  
ادله قائلان به وجود حکم این آیه بر بغات  
سنت  
شرایط جنگ با بغات  
نقد شرط فوق  
تعریف جرم سیاسی در حقوق، و تطبیق آن با بغی  
احکام مترتب بر پذیرش توبه، و ضمانت بغات در مراحل مختلف درگیری  
پیش از قیام علنی و شروع درگیری  
در اثنای درگیری و جنگ  
فراریان  
پس از خاتمه شورش و درگیری  
توبه اسرا بعد از اتمام جنگ  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی فقهی جرم سیاسی بغی و نقش توبه در تخفیف مجازات آن pdf

ابن‌عربی، محمدبن عبدالله‌بن ابوبکر (بی‌تا)، احکام القرآن( ابن العربى)، بی‌جا، بی‌نا

اصغری، سیدمحمد (1378)، بررسی تطبیقی جرم سیاسی، تهران، اطلاعات

پوربافرانی، حسن (1388)، جرائم علیه اشخاص، تهران، جنگل- جاودانه

تبریزى، جوادبن على‌ (1426ق)، منهاج الصالحین‌، قم، مجمع الإمام المهدی

جصاص، احمدبن على (1405ق) ، احکام القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربى

جوهرى، اسماعیل‌بن حماد‌ (‌1410ق)، الصحاح- تاج اللغه و صحاح العربیه، بیروت، دارالعلم للملایین‌

حر عاملى، محمدبن حسن (1409ق) ، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)

حسینى جرجانى، سیدامیرابوالفتوح (1404ق) ، آیات الأحکام ، تهران ، نوید

حسینى روحانى، سیدصادق (1412ق)، فقه الصادق (ع)، قم، دارالکتاب

حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین‌بن احمد (1363)، تفسیر اثنا عشرى ، تهران، میقات

حلّى، حسن‌بن یوسف (1414ق)، تذکره الفقها، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)

حلّى، محمد‌بن منصور‌بن احمد (1410ق)، السرائر الحاوی لتحریر، چ دوم‌، قم، انتشارات اسلامى

حلّى، مقدادبن عبداللّه سیورى‌ (1425ق)، کنز العرفان فی فقه القرآن‌، قم، مرتضوى‌

درویش، محی‌الدین (1415ق)، اعراب القرآن وبیانه، چ چهارم، سوریه، دارالارشاد

سمرقندی، محمدبن احمد (1414ق)، تحفه الفقهاء، چ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه

صدر، سیدمحمد‌باقر  (1420ق)، ماوراء الفقه‌، بیروت، دارالأضواء‌.‌

طباطبائی، سیدمحمدحسین (بی‌تا) ، المیزان فى تفسیرالقرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانى، چ پنجم، قم، انتشارات اسلامى

طباطبایى‌ حائرى، سیدعلى‌بن محمد (1418ق)، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)

طبرسى، فضل‌بن حسن (1372) ، مجمع البیان فى تفسیرالقرآن، چ سوم، تهران، ناصرخسرو

طبرى، ابوالحسن على‌بن محمد (1405ق)، احکام القرآن، چ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه

طرابلسی، قاضى عبدالعزیز‌ (1406ق‌)، المهذب، قم، انتشارات اسلامى‌

طوسى، محمدبن حسن‌ (1407ق)، الخلاف‌، قم، انتشارات اسلامى‌

ـــــ (‌1387)، المبسوط فی فقه امامیه، چ سوم، تهران، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه‌

طیب، سیدعبدالحسین (1378)، طیب البیان فی تفسیرالقرآن، چ دوم ، تهران، اسلام

عاملی، زین‌الدین (1365)، مسالک الأفهام الى آیات الأحکام، چ دوم، تهران، کتابفروشى مرتضوى

عاملى(شهید اول)، محمدبن مکى‌ (1410ق)، اللمعه الدمشقیه فی فقه الإمامیه، بیروت، الدار الإسلامیه

ـــــ (1417ق)، الدروس الشرعیه فی فقه امامیه، چ دوم، قم، انتشارات اسلامى

عمید‌زنجانی، عباسعلى (1421ق‌)، فقه سیاسی، چ چهارم‌، تهران، امیرکبیر‌

قرشى، سیدعلى‌اکبر (1412ق)، قاموس قرآن‌، چ ششم، تهران، دارالکتب الإسلامیه‌

قمى، على‌بن ابراهیم (1367) ، تفسیر قمی، چ چهارم ، قم ، دارالکتاب

کلینى، محمدبن یعقوب (1407ق)، الکافی، چ چهارم ، تهران ، دارالکتب الإسلامیه

مرعشی، سیدمحمدحسن (1373)، دیدگاهای نو در حقوق کیفر اسلام، تهران، میزان

مغربى، نعمان‌بن محمد (1385)، دعائم الإسلام، چ دوم ، قم ، مؤسسه آل‌البیت(ع)

مغنیه، محمدجواد (1424ق)، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیه

مکارم شیرازى، ناصر و دیگران (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه

منتظرى، حسینعلى (1409ق)، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه محمود صلواتى و ابوالفضل شکورى، قم، کیهان‌

نجفى، جعفربن خضر مالکى‌ (1422ق)، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء، قم، دفتر تبلیغات اسلامى‌

نجفى، محمدحسن‌ (1404ق)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، چ هفتم، بیروت، دارإحیاء التراث العربی‌

نوری طبرسی، میرزاحسین (1408ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)

بحرانی، محمد (بی‌تا)، اسس النظام السیاسی عند الامیه، بی‌جا، بی‌تا

کاظمی، (بی‌تا)، مسالک الافهام، بی‌جا، بی‌نا

کاظمی جوادبن سعید (1365)، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، چ دوم، تهران، کتابفروشی مرتضوی

چکیده

یکی از مصادیق بارز جرم سیاسی، شورش دربرابر حاکم و حکومت اسلامی، و خروج گروهی از مسلمانان بر امام عادل است، که در فقه، تحت عنوان بغی از آن یاد می‌شود. تعریف و احکامی را که فقها در کتاب‌های فقهی برای این جرم ارائه داده‌اند، محدودتر از آن چیزی است که از آیات و روایات فهمیده می‌شود و بسیاری هم در کتاب‌ها و مقاله‌های خود به ذکر همان احکام و شرایط بسنده می‌کنند؛ درحالی‌که این جرم، دایره‌ای گسترده‌تر دارد. ازسوی دیگر، به دلیل اینکه نهاد مقدس توبه، در منابع کیفری اسلام در جرایم خاصی پذیرفته شده و یکی از عوامل رفع مسئولیت کیفری در نظر گرفته شده است، مناسبت دارد که با بررسی دیدگاه‌ها و ادله آنها به تبیین دقیق بغی، شرایط و احکام آن پرداخته و نقش توبه باغی در تخفیف مجازات یا عفو از مجازات نیز بررسی شود

کلیدواژه‌ها: جرم سیاسی، بغی، بغات ، توبه، مجازات، فقه

 

مقدمه

بغی، یکی از مسائل فقه حکومتی است که فقها در باب جهاد به بررسی آن پرداخته‌اند؛ به نظر می‌رسد، دلیل ذکر آن در باب جهاد، ارتباط مستقیم جنگ با جرم سیاسی باشد. البته حقوق‌دانان و فقها به‌صراحت قائل به این نیستند که بغی همان جرم سیاسی است و در آن اختلاف‌نظر دارند؛ ولی با توجه به تعاریفی که فقها از بغی، و حقوق‌دانان از جرم سیاسی ارائه داده‌اند، اگر نتوان گفت که بغی همان جرم سیاسی است و همه مصادیق و شرایط آن را داراست، دست‌کم می‌توان گفت که بین آن دو رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است‌؛ به بیان دیگر، بغی مصداق بارز جرم سیاسی، و دربرگیرنده بیشتر احکام جرم سیاسی خواهد بود. بنابراین، می‌طلبد که احکام و شرایط این جرم دوباره بررسی شود؛ به‌ویژه اینکه جرم بغی، از جرایم مطرح‌شده در حقوق اسلام است و با نظم و امنیت در جامعه اسلامی ارتباط مستقیم دارد. اگرچه بغی در قانون جدید مجازات اسلامی تحت عنوان حدود واقع شده، اما همچنان به شرایط این جرم به‌طورمشخص اشاره‌ای نشده است؛ توبه در خصوص این جرم نیز در نهاد مؤثر و ارزشمند توبه که بیشتر در حدود و حقوق الله پذیرفته شده است، چه در فقه اسلامی و چه در قانون مجازات اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. ازاین‌رو، در این پژوهش، ضمن بررسی زوایای مختلف این جرم به پرسش‌های ذیل پاسخ داده می‌شود: آیا جرم بغی فقط شامل شورش در برابر امام عادل می‌شود یا فراتر از تعریفی است که فقها از آن ارائه داده‌اند؟ و آیا در جرم بغی، توبه پذیرفته می‌شود؟ در این صورت، با چه شرایطی، و گستره آن تا به کجاست؟

بغی درلغت

بغی در لغت، دارای معانی ذیل است

الف) «تعدى؛ یعنی هر چیزی که از حد خود تجاوز کند؛ یعنی افراط کردن بر مقداری که حد آن حد شیء است.» (جوهرى، 1410ق، ج6، ص2281)

ب) «طلب توأم با تجاوز از حد. این معنا با مطلق تجاوز قابل جمع است؛ زیرا تجاوز، از طلب جدا نیست. هر جا که تجاوز هست، طلب نیز هست.»(قرشى، 1412ق، ص207)

تعریف اصطلاحی بغی

فقها تعاریف متفاوتی دارند که مهم‌ترین نظرات آنها در یک دسته‌بندی، به این شرح است

الف) عده‌ای از فقیهان در تعریفی که از بغی ارائه داده‌اند،آن را شامل خروج امام معصوم(ع) می‌دانند و می‌گویند: «هرکس برعلیه امام معصوم(ع) خروج کند، باغی است و جنگ با او واجب است. باید با او جنگید تا به اطاعت امام معصوم برگردد یا همانند کفار کشته شود.» (عاملی(شهید اول)، 1410ق، ص83؛ طباطبایی‌ حائرى، 1418ق، ص480)

ب) دسته‌ای دیگر از فقها، بغی را خروج بر امام عادل می‌دانند و می‌گویند: «باغی کسی است که بر امام عادل خروج کند;.» (نجفی، 1404ق، ج21، ص322؛ طوسى، 1407ق، ج5، ص335)

البته باید یادآور شد، کسانی هم که باغی را به‌معنای خروج بر امام عادل می‌دانند، منظور از امام عادل را نزد شیعیان، همان امام معصوم می‌دانند. بنابراین، می‌توان گفت که بین گروه اول و دوم در تعریف، تفاوتی نیست: «مراد از امام عادل، نزد شیعه امام معصوم، و نزد اهل سنت، مطلق خلیفه و فرمانرواست.» (طوسى، 1387، ص347)

در برابر این دو گروه، دسته سومی هستند که خروج بر امام را مطلقاً باغی می‌دانند؛ بدون ذکر صفت عادل. این گروه را بیشتر، فقهای اهل سنت تشکیل می‌دهند: «دسته‌اى که با توجیه و تأویل بر امام بشورند و با جماعت مخالفت کنند.» با توجه به تعریف‌های ارائه‌‌شده، آنچه به ذهن می‌رسد این است که بیشتر فقهای شیعه این جرم را مخصوص به زمان امام معصوم(ع) می‌دانند: با این عقیده؛ اشکالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا می‌توان گفت جرم بغی در زمان غیبت وجود ندارد؟ همچنین آیا می‌توان گفت عادل و معصوم بودن امام، مانع بروز جرم بغی می‌شود؟

به این پرسش، می‌توان به دو صورت پاسخ داد؛ نخست اینکه بگوییم عادلیت و معصومیت امام، مانع بروز چنین جرمی می‌شود. این پاسخ به نظر درست نمی‌آید؛ زیرا در زمان ائمه(ع) هم این جرم بوده است. دوم اینکه بگوییم فقط ائمه معصوم(ع) می‌توانند با این گروه مقابله کنند. این پاسخ هم با مطلق بودن آیات و روایات سازگاری ندارد؛ و بر فرض سازگاری هم، از آنجاکه فلسفه جهاد با بغات، دفاع از کیان اسلام و امنیت در جامعه است، می‌توان گفت که این ضرورت ایجاب می‌کند که در زمان غیبت هم با بغات جنگید؛ که در این مقاله به نقد و بررسی شرایط و احکام این جرم از دیدگاه فقها و مفسران پرداخته می‌شود و تبیین مصادیق آن، به بحثی دیگر موکول می‌شود

مستندات جرم بغی

قرآن کریم

خداوند متعال در سوره حجرات می‌فرماید: «هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پرداختند، در میان آنها صلح برقرار سازید؛ و اگر یکى از آنها بر دیگرى تجاوز کند، با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. هرگاه در میان آن دو بر طبق عدالت صلح برقرار سازید، و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست‌ دارد.» (حجرات: 9)

حکم این آیه، عام است، وحکم قتال، به صفت بغی تعلق گرفته است؛ بدون اینکه فرد خاصی را مقید کرده باشد. در تفسیر این آیه آمده است: آیه درصدد بیان احکام مترتب بر باغیان است؛ فرقی نمی‌کند که از جانب دولتی بر دولت دیگر، یا از جانب گروهی برگروه دیگر باشد

پس به طور کلى، در آیه شریفه که اساس حکم «بغى» است، اسمى از امام نیست؛ ولی هر جنگ و نزاعى در خارج بر وجود امام یا فرمانده‌اى متوقف است که جنگجویان را رهبرى کند و کار و سخن آنان را سر و سامان دهد. قهراً وجود امام، شرط «وجود» است، نه وجوب؛ به این معنا که بدون امام، امکان دفع طغیان وجود ندارد؛ پس انتخاب و تحصیل امام، واجب است؛ نه اینکه وجود امام شرط وجوب باشد؛ به‌گونه‌ای که تا او نباشد، حکم وجوب دفع طغیان هم نباشد. (منتظرى، 1409ق، ج6، ص480)

اما بر دلالت این آیه برای مشروعیت جرم بغی، بین مفسران اختلاف است. گروهی از مفسران، این آیه را دال بر بغات نمی‌دانند

قائلان به عدم حکم این آیه بر بغات

دسته‌ای از مفسران دراین‌باره می‌گویند: «و اما آنکه بعضى فقها استدلال کرده اند به این آیه بر وجوب قتال با اهل بغى، به‌معنای جماعتى که خروج کنند بر امام عادل، ضعیف است؛ زیرا که افراد مذکور در آیه، مسلمان هستند، اما باغیان، افراد کافری هستند.» (حسینی جرجانى، 1404ق، ج2، ص80؛ حلّى، 1425ق، ص386)

ادله رد قول مخالفان

در پاسخ به استدلال این گروه می‌توان گفت، وقتی خداوند متعال برای افراد باغی مسلمان چنین حکمی را در نظر می‌گیرد، به‌طریق‌اولی برای کافران باغی در برابر امام معصوم یا مسلمانان، حکمی شدیدتر اعمال می‌کند. آیاتی که درباره جهاد با کفار آمده است، احکامی شدیدتر از این احکام دارد. افزون بر این آیه، آیات دیگری هم هست که مفسران برای مشروعیت جرم بغی، به آن استناد می‌کنند: «توبه:73؛ بقره:173؛ نساء: 59» البته تنها آیه‌ا‌ی که به‌طور کامل احکام بغات را بیان کرده، همین آیه است و بسیاری از فقها، احکام مترتب بر بغات را از همین آیه استنباط کرده‌اند. پس دلیلی ندارد که گفته شود باغیان، از حکم این آیه مستثنایند؛ آنچنان‌که این گروه استدلال می‌کنند

همچنین، استدلال این گروه، با پاسخ حضرت علی(ع) در ارتباط به پرسشی درباره کافر بودن باغیان، منافات دارد‌؛ زیرا حضرت، کافر بودن بغات را رد می‌کند: از امیرالمومنین(ع) پرسیده شد: «آیا کشته‌شدگان در جنگ جمل مشرک‌اند؟ فرمود: نه؛ بلکه از شرک، فرار کردند. عرض کردند: پس منافق بودند؟ فرمود: نه؛ منافقان، خدا را یاد نمى‌کنند، مگر اندکى. گفته شد: پس آنان چه کسانى هستند؟ فرمود: برادران ما بودند که بر ما شوریدند و ما با سرکوبى شورش آنان، بر ایشان پیروز شدیم. (نوری طبرسی، 1408ق، ج6، ص68)

صاحب جواهر می‌گوید: «با توجه به نصوص، فهمیده می‌شود که احکام مسلمانان بر بغات اجرا می‌شود؛ از قبیل نکاح با زنان آنان، خرید ذبیحه آنان;.» (نجفی‌، 1404ق، ج21، ص337) در پایان باید یادآور شد که مسلمان بودن، با باغی بودن منافاتی ندارد و خارج‌ کردن هر کسی که تجاوز کند از دایره اسلام، مخالف نص صریح است؛ زیرا خداوند در این آیه، حکم را به مسلمانان نسبت داده است

ادله قائلان به وجود حکم این آیه بر بغات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبشهای سال 2011 در جهان اسلام p

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبش‌های سال 2011 در جهان اسلام pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبش‌های سال 2011 در جهان اسلام pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبش‌های سال 2011 در جهان اسلام pdf

چکیده  
مقدمه  
1ـ نظریه بهار عربی  
الف. خاستگاه نظریه بهار عربی  
ب. ارزیابی  
2 نظریه لیبرال دموکراسی  
الف. خاستگاه نظریه لیبرال دموکراسی  
ب. ارزیابی  
1 مفهوم دموکراسی  
2 اسلام و دموکراسی  
نسبت مؤلفه های دموکراسی با اسلام  
3 نظریه سلفی گرایی  
الف. ویژگی های سلفی گری  
ب. ارزیابی  
4 نظریه بیداری اسلامی  
الف. خاستگاه نظریه بیداری اسلامی  
ب. ارزیابی  
جمع بندی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبش‌های سال 2011 در جهان اسلام pdf

ابوطالبی، مهدی، 1388، تبیین ناکارآمدی علم سیاسیت غربی در تبیین نهضت امام خمینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

ارسطو، 1378، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن ‏لطفى، تهران، طرح‏نو

افتخاری، بهرام، 1389، بهار 13 روزه بوداپست،

آربلاستر، آنتونى، 1379، دموکراسى، ترجمه حسن مرتضوى، تهران، آشیان

پورفرد، مسعود، 1386، جهان اسلام و رادیکالیزم افراطی، پگاه حوزه، ش 204، ص 14ـ18

حقیقت، سیدصادق، 1383، مسئله‏شناسى مطالعات سیاسى اسلامى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى

حیدری، محمد شریف، 1389، سلفی گری نوین، طلوع، ش 27، ص 85ـ166

دال، رابرت، 1378، درباره دموکراسى، ترجمه حسن فشارکى، تهران، شیرازه

سیدنژاد، سیدباقر، 1389، موج جدید سلفی گری و تأثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مطالعات راهبردی، ش 47، ص 95 – 122

صادقی، محمد، 1389، روایت دست اول از بهار پراگ: آخرین پیشنهاد: خاطرات الکساندر دوبچک، شرق، ش 1173، 10 بهمن 89

عبید الجحمی، سعید علی،1377، تنظیم القاعده: النشاه، الخلفیه الفکریه ـ الامتدادیه، القدس العربی، ارقام 12/13/14/18/2/

فراستخواه، مقصود، 1377، سرآغاز نواندیشی معاصر، تهران، شرکت سهامی انتشار

قدیری، نیلوفر، 1388، چین بعد از تیان آنمن،

قربانی، مهدی، 1390، تحلیل مفهوم دموکراسی غربی و مردم سالاری دینی، معرفت، ش 168، ص 103 ـ 122

کریک، برنارد، 1378، دفاع از سیاست، ترجمه فرهاد مشتاق‏صفت، تهران، روز

مارش، دیوید و استوکر، جری، 1388، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمد حاج یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی

مصباح، محمدتقى و محمدجواد نوروزى، 1387، مردم‏سالارى دینى و نظریه ولایت فقیه، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره

ـــــ، 1384، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره

مطهّرى، مرتضى، 1371، پیرامون انقلاب اسلامى، تهران، صدرا

موسوی بجنوردی، کاظم، ‎1367، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی

هلد، دیوید، 1384، مدل‏هاى دموکراسى، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران و مطالعات زنان

ی. سو ،آلوین، ‎1378، تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی، ترجمه محمود حبیبی مظاهری، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی

Fukuyama, Francis,1992,The End of History and the Last Man, Avon Books

Heywood, Andrew, 1994, Political IdisAnd Concepts, London, Macmilan Press

چکیده

تحولات سال 2011 در جهان اسلام، که چندین کشور را دربر گرفت، بار دیگر تحلیلگران و اندیشمندان را واداشت تا به بررسی و تحلیل ماهیت این تحولات بپردازند. پیرامون این تحولات، طیف وسیعی از نظریات ارائه شده است. در یک‌سو، تجددخواهی است که در قالب بهار عربی و لیبرال دموکراسی مطرح شده‌اند. از سوی دیگر، افراط‌گرایی است که در قالب سلفی‌گرایی مطرح شده است. در این میان، مقام معظم رهبری این تحولات را در قالب «بیداری اسلامی» و بازگشت به هویت اسلامی که متأثر از انقلاب اسلامی است، تحلیل می‌کنند. تحقیق حاضر، به دنبال این است تا با استفاده از روش توصیفی‌ـ تحلیلی، به ارزیابی نظریات مطرح پیرامون این تحولات بپردازد. یافته‌های علمی این تحقیق، حکایت از این دارد که نظریه بیداری اسلامی تنها نظریه‌ای است که می‌تواند واقعیت این تحولات از حیث اعتقادی، رفتاری و ساختاری تبیین نماید و اهداف واقعی این جنبش‌ها را تحلیل کند

کلیدواژه‌ها: لیبرال دموکراسی، بهار عربی، سلفی‌گرایی، بیداری اسلامی

 

مقدمه

جهان اسلام در طول تاریخ، بخصوص پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، که عنوان اسلامی را اساس مشروعیت خود قرار داده بود، همواره مورد طمع غرب بوده است. درواقع، منابع طبیعی سرشار جهان اسلام، بخصوص خاورمیانه و موقعیت استراتژیکی آن، پای دنیای غرب را به جهان اسلام باز کرد. غربی ها از ابتدا با شیوه های گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سعی در تحمیل اقتدار نظامی ، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود و تحقیر اصول، ارزش ها، باورها و در یک کلام، تغییر هویت اسلامی جهان اسلام را داشتند. به موازات این تحقیرشدگی، عده ای از اندیشمندان و نخبگان در جهان اسلام مبارزه خود علیه غرب را آغاز کردند و پایه گذار جنبش هایی در جهان اسلام شدند. به طور کلی، می توان این جنبش ها را به دو دسته تقسیم کرد: دسته ای از این جنبش ها، از سوی کسانی شکل گرفت که عامل عقب ماندگی را اسلام می دانستند. آنها معتقد بودند: باید برای پیاده کردن ارزش ها و مدل های غربی (در همه زمینه ها) کوشید. این جنبش ها را در اصطلاح، جنبش های تجددخواه یا غرب گرا می نامند. در مقابل این جنبش ها، جنبش های دیگری در جهان اسلام شکل گرفت که تنها راه مبارزه علیه غرب را بازگشت به اسلام و احیای هویت اسلامی می دانستند. آنها برخلاف جنبش های غرب گرا، که برگرفته از افکار لیبرالیستی، مارکسیستی و ناسیونالیستی، غرب بودند، دوری از هویت اصیل اسلامی را عامل این تحقیرشدگی می دانستند. این جنبش ها را در اصطلاح جنبش های اسلام گرا می نامند. انقلاب اسلامی ایران، نمونه ای از جنبش های اسلام گراست. البته در بین اسلام گرایان، برخی گروه های افراطی، عمدتاً در جهان اهل سنت نیز شکل گرفتند که آنها را سلفی و بنیادگرا می دانند

سال 2011 برای جهان اسلام، توأم با سونامی ای بود که بخش زیادی از کشورهای اسلامی از جمله تونس، مصر، لیبی، بحرین و یمن را دربرگرفت. این حرکت زمانی اهمیتی دوچندان می یابد که بدانیم براساس فرهنگ سیاسی اهل سنت قیام، انقلاب و هرگونه اعتراضی علیه حاکم وقت، حرام و غیرجایز است. با توجه به این مسئله، بسیاری از متفکران و نظریه پردازان براساس اصول، مبانی و اهداف خود به ارائه نظریه و تحلیل پیرامون این وقایع پرداختند. عده ای از نظریه پردازان، این تحولات را در راستای جنبش های غرب گرا و در قالب نظریات لیبرال دموکراسی، و یا بهار عربی، معرفی می کنند. برخی دیگر، این تحولات را در راستای جنبش های اسلام گرا بیداری اسلامی و یا سلفی گری قلمداد می کنند. اما به راستی کدامیک از این نظریات، توان بیان تمام واقعیت این جنبش ها را دارند؟ خاستگاه هریک از این نظریات چیست؟ چه ارزیابی ای از این نظریات می توان ارایه کرد؟ واقع نمایی هریک از این نظریات، نسبت به این تحولات، به چه میزان است؟ اینها سؤالاتی هستند که در این تحقیق نگارنده در پی پاسخ به آنهاست. با توجه به اهمیت این تحولات، ضروری است تا با ارزیابی تمام نظریات مطرح، با توجه به واقع نمایی این نظریات، به نظریه صحیح پیرامون این تحولات دست یابیم

1ـ نظریه بهار عربی

یکی از مهم ترین نظریاتی که بیشتر از سوی رسانه های عربی و غربی، پیرامون جنبش های اخیر جهان اسلام مطرح می شود بهار عربی است. برای نمونه، در ویکی پدیای انگلیسی، در صفحه ای با نام بهار عربی، در فرآیند تعریف و تبیین تحولات اخیر منطقه مجموعاً هفتاد بار از کلمات و واژگانی همچون دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و اصلاحات بهره گرفته است. در حالی که از میان تقریباً بیست هزار واژه ای که در این صفحه نگاشته شده است، تنها شش بار از کلمه اسلام و دین استفاده شده است که دو مورد آن مربوط به سیف الاسلام قذافی است. سایر موارد هیچ ارتباطی به موضوع ماهیت اسلامی این انقلاب ها ندارد. همچنین در این صفحه به صراحت خاستگاه و انگیزه اصلی بروز قیام مردمی در این کشورها، به اموری چون دولت های استبدادی، فقر شدید، فساد اداری و دولتی، نقض حقوق بشر، تورم، فرقه گرایی، و بیکاری منحصر گشته و اهداف حقیقی این انقلاب ها نیز به مواردی همچون تغییر رژیم حاکم، انتخابات آزاد و عادلانه، رعایت حقوق بشر، و در نهایت، دموکراسی تقلیل یافته است. روشن است که در این نگاه، هیچ بازتابی از تأثیر آموزه های دینی و شور اسلام خواهی در تحقق تحولات اخیر به چشم نمی خورد (ویکی پدیا انگلیسی، 2011)

درواقع، مهم ترین تأکید این نظریه بر مشکلات اقتصادی و فقر و بیکاری در جهان اسلام است. اما خاستگاه این نظریه چیست؟ و مابه ازای خارجی آن در گذشته چه بوده و چه سرنوشتی را در پی داشته است؟

الف. خاستگاه نظریه بهار عربی

در رابطه با خاستگاه این نظریه، ریشه در جنبش های ملی گرا یا همان پان عربیسم دارد. به بیان دیگر، این نظریه معتقد است: علت خیزش های اخیر در جهان اسلام، نه اعتقادات مذهبی بلکه احساسات ملی و عربی است. مردم به دنبال آزادی های ملی و رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی خود هستند. البته به کار گیری واژه بهار در مورد جنبش های مردمی، بخصوص از سوی غربی ها سابقه دارد که سرنوشت همه آنها، با خیانت و عدم مداخله غربی ها با شکست روبه رو شد و انسان های بی گناهی در این ماجرا ها کشته شدند. برای نمونه: 1 بهار بوداپست (بهرام افتخاری، 1382)؛ 2 بهار پراک (صادقی، 1389)؛ 3 بهار پکن (قدیری، 1388). در این وقایع، غرب علی رغم حمایت های رسانه ای از انقلابیون و نامیدن این تظاهرات به بهار، زمانی که منافع خود را در خطر دید و احساس کرد که حکومت های کمونیست شوروی و چین، برای سرکوب انقلاب های مردمی عزم و اراده ای جدی دارند، حمایت خود را از انقلابیون رها و آنها را تنها گذاشت تا کاملاً سرکوب شوند

ب. ارزیابی

برای ارزیابی دقیق این نظریه، یادآوری چند نکته ضروری است

1 اینکه بسیاری براساس یک پندار اشتباه، تصور می کنند که دغدغه اقتصادی یا سیاسی، لزوماً دلالت بر غیردینی بودن آن چیز می کند. به عبارت دیگر، برخی از نظریه پردازان غربی، در یک تصور غلط دین را تنها، عامل رفع نیازهای معنوی و اخروی می پندارند. ازاین رو، تصور می کنند که دین و مذهب نمی تواند عامل جنبش و تحرک و قیام شود و یا نمی تواند پاسخ گوی نیازهای سیاسی و اقتصادی بشر باشد. ازاین رو، اگر قیامی با دغدغه مبارزه با استبداد و فساد اقتصادی، فرهنگی و رفع مشکلات معیشتی شکل گرفت، لزوماً قیامی غیردینی است و باید عناوین دیگری را برای آن تعیین کرد

2 اینکه بسیاری از کسانی که قایل به بهار عربی هستند، فقط به مشکلات معیشتی، اقتصادی و بعضاً سیاسی مردم عنایت و توجه ویژه ای دارند؛ هیچ توجهی به بسیاری از مشکلات فرهنگی جوامع اسلامی ندارند. به بیان دیگر، مشکل این نظریه این است که انعکاس دهنده تمام واقعیت نیست و از نوعی تقلیل گرایی رنج می برد. برای نمونه، نظریاتی که از سوی نظریه پردازان غربی پیرامون انقلاب اسلامی صادر شده است، شاهدی است بر این مدعا. مثلاً، برخی انقلاب اسلامی را تنها معلول مشکلات اقتصادی، فقدان آزادی های سیاسی، جنگ طبقاتی، فشارهای بین المللی و یا غیره می دانند (ابوطالبی، 1388). ازاین رو، از حیث ارزش علمی، به هیچ وجه، نمی توان به نظریه ای که تنها بیانگر بخشی از واقعیت بیرونی یک پدیده است، تمسک کرد

هر نظریه پردازی برای اینکه بتواند نظریه خود را از جهت تئوریک استحکام بخشد، آن نظریه را بر یک کلان نظریه یا نظریه مادر مبتنی می کند. ازاین رو، تکیه اصلی این نظریه، بر ناسیونالیسم عربی و ملی گرایی است. اما تجربه تاریخی نشان می دهد که جنبش های ملی گرا به هیچ وجه نتوانستند جهان عرب را به مجد و عظمت گذشته سوق دهند؛ زیرا علی رغم دستاوردهای ابتدایی و ظاهری، مانند ملی شدن صنعت نفت در ایران و یا ملی شدن کانال سوئز در مصر، به دلایل مختلف زیر با شکست مواجه شدند

الف. خیانت های رهبران ملی گرا به اهداف این جنبش ها: برای نمونه، در مصر برخلاف اهداف اولیه، انورسادات پیمان کمپ دیوید را امضا و رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت

ب. ملی گرایی مهم ترین عامل تفرقه بین مسلمانان؛ زیرا در بین کشورهای منطقه سه کشور ایران، ترکیه و مصر از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. مهم ترین هدف استعمار جدایی این سه کشور از یکدیگر می باشد. ازاین رو، تنها عامل پیوند دهنده بین این سه کشور، یعنی اسلام را از صحنه خارج کرده، و با طرح شعارهایی ملی گرایانه در قالب پان ترکیسم در ترکیه، پان عربیسم در مصر و پان ایرانیسم در ایران، به ایجاد تفرقه بین ملل مسلمان پرداختند

ج. شکست پی در پی از اسراییل: ملی گرایان در ابتدا مدعی بودند که برای بازگرداندن فلسطین به دامان خلق عرب تلاش خواهند کرد. ازاین رو، با شعارهای ملی گرایانه سعی در تهییج اعراب علیه اسراییل داشتند. اما شکست های تحقیرآمیزی از سوی اسراییل به اعراب تحمیل شد که مهم ترین آن، در سال 1967 یعنی جنگ شش روزه بود. در این جنگ، اسراییل توانست ارتش های عرب را به راحتی شکست دهد و بخش های زیادی از بلندی های جولان در سوریه، صحرای سینا در مصر، جنوب لبنان و کرانه باختری رود اردن را در تصرف درآورد. این نبردها به حدی برای اعراب تحقیرآمیز بود که در نظر بسیاری از اعراب، اسراییل به اسطوره شکست ناپذیر تبدیل شد

د. حمله صدام حسین به کویت: صدام حسین خود را سردار قادسیه در جنگ با انقلاب اسلامی معرفی کرد و توانست اتحاد همه اعراب به جز سوریه را برای جنگ علیه ایران با خود همراه کند، اما تکیه رزمندگان ایرانی بر اسلام ناب موجب شکست صدام و تحقیر او شد. صدام نیز برای احیای اقتدار خود، علی رغم تأکید بر اتحاد ملی عربی، به کویت حمله کرد. ازاین رو، با توجه به اینکه، شعارها و جنبش های ملی گرایانه نتوانستند، عظمت و مجد گذشته جهان اسلام را برگردانند و در مقابل، جنبش های اسلام گرا مانند انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان، با اتکا بر اصول و شعارهای اسلام ناب، توانستند برای اولین بار شکستی سخت را به اسراییل تحمیل کنند و افسانه شکست ناپذیری اسراییل به واقعیت تبدیل شد و اسرائیل شکست سختی متحمل شد

شعارهای مطرح در این تحولات، که به عنوان نمادی بر خواسته های واقعی مردم در انقلاب است، به  خوبی نشان می دهد که این شعارها، هیچ ارتباطی با شعارهای و نماد های ملی گرایانه ندارد. شعارهایی از قبیل

الف. الشعب یرید اسقاط النظام: با مشاهده و مطالعه این تحولات، به این نتیجه می رسیم که در تمام کشورهای درگیر این حوادث، مهم ترین و فراگیرترین شعار در این تحولات شعار الشعب یرید اسقاط النظام است. تحلیل این شعار به خوبی نشان می دهد، که ملت نظامی را که بر پایه لائیسم، ظلم، فساد، زور، استکبار و اشرافیت بنا نهاده شده است و ثمره آن ذلت و تحقیر از سوی غربی ها بوده است، نمی خواهند. نظامی که با اسراییل و دشمنان اسلام دست دوستی می دهد و حفظ امنیت و منافع اسراییل را در اولویت های کاری خود می داند. ازاین رو، ملت های منطقه به دنبال ساقط کردن این نظام هستند

ب. الاسلام هو الحل: شعار الشعب یرید اسقاط النظام بیشتر حالت سلبی داشت، اما این شعار که در همه کشورهای درگیر تکرار می شد، جنبه ایجابی داشته و اسلام خواهی مردم را نشان می دهد. البته این شعار سابقه تاریخی زیادی دارد. حتی اخوان المسلمین در آرم خود از این شعار استفاده می کند. درواقع، مردم جهان اسلام، کمال و پیشرفت خود را که یکی از مؤلفه های بیداری اسلامی است، در آموزه های اسلامی و عمل به احکام و دستورات آن مشاهد می کنند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی pdf

چکیده  
مقدّمه  
عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی  
1 نژادپرستی  
2 سودگرایی  
3 فریب  
4 خشونت  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی pdf

الهی، حسین، (مترجم و مؤلف) تاریخ آفریقا، تهران، چابخش، ‎

الهی، همایون، شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، تهران، قومس،

آرنیل، باربارا، «جان لاک و دفاع اقتصادی از استعمار»، ترجمه علی‏ شهبازی؛ اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 115 و 116، فروردین و اردیبهشت 1376، ص 214- 221

آلکسی دو توکویل، تحلیل دموکراسی در آمریکا، ترجمه رحمت‌اله مقدم مراغه‌ای، تهران، زوار، 1347

برمن، ادوارد، کنترل فرهنگ: نقش بنیادهای کارنکی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نی، ‎

چامسکی، نوام، دولت‌های سرکش، حکومت زور در جهان، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،

ـــــ، مثلث سرنوشت ساز: فلسطین، آمریکا و اسرائیل، ترجمه عزت الله شهیدا، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ‎

ـــــ، کشورهای فرومانده، ترجمه اکرم پدرام‌نیا، تهران، افق، ‎

چمنی، فراز، سیاست حقوق بشر کارتر و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ‎

حائری، عبدالهادی، نخستین رویاروی‌های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران، امیر کبیر، 1378

دیکسون، بروس، «آنچه آمریکا بر سر آفریقا می‌آورد»، سیاحت غرب، شماره 75، 1388، ص 65- 66

دیویدسن، زیل، آفریقا: تاریخ یک قاره، ترجمه هرمز ریاحی و فرشته مولوی، تهران، امیرکبیر، ‎

رایزن، جیمز، دولت جنگ: روایتی سری از عملکرد سیا و دولت بوش، ترجمه محمدمهدی احمدی معین و مهدی ذوالفقاری، تهران، اندیشه سازان نور، ‎

زعتیر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ‎

سالیوان، آیلین، «مبادی ارزشی و ایدئولوژیک لیبرالیسم»، ترجمه سعید زیباکلام، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش 133، مهر و آبان 1377، ص94-105

ساموئل پی، هانتینگتون، برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمدعلی رفیعی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1378

ضیاء‌الدین سردار و مریل وین دیویس، چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ ترجمه عظیم فضلی پور، تهران، اطلاعات، 1383

فاستر، مایکل، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ الاسلامی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1377

فوگل، اشپیل، تمدن مغرب زمین،ترجمه محمدحسین آریا، تهران، امیر کبیر، 1380

کلینتون، دیوید، دو رویه منفعت ملی، ترجمه اصغر افتخاری، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1379

کینزر، استفن، براندازی: روایت یک قرن عملیات تغییر رژیم توسط امریکا از هاوایی تا عراق، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، ثالث، ‎

گارودی، روژه، آمریکا پیشتار انحطاط، ترجمه قاسم صبوری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376

گارودی، روژه، آمریکاستیزی چرا؟، ترجمه جعفر یاره، تهران، کانون اندیشه جوان، 1381

گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمه نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ‎

گارودی، روژه، محاکمه صهیونیسم اسرائیل، ترجمه جعفر یاره و دیگران، مجید خلیل‌زاده، تهران، کیهان، ‎

لوون، حیمز دبلیو، دروغ‌هایی که معلمم به من آموخت، ترجمه اسماعیل امینی و امیر مسعول شهرام‌نیا، تهران، صفحه سفید، 1388

مگداف، هاری و تام گمپ، امپریالیسم، ترجمه هوشنگ امیر احمدی، تهران، کویر، 1378

مگداف، هاری، جهانی شدن و جهانی سازی: پیشینه و چشم‌انداز، ترجمه علی امینی، تهران، نشر دیگر بی‌تا

منتسکیو، شارل لوئی دوسکوندا، روح القوانین، ترجمه و نگارش علی‌اکبر مهتدی، تهران، امیرکبیر، ‎

مورتون ه. هالپرین ودیگران، دولت بی قانون: جنایت‌های سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده، ترجمه رضا سندگل، تهران، محراب قلم، ‎

میل، جان استوارت، تأملاتی در حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نی، ‎

ــــ، زندگینامه خودنوشت، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، مازیار، ‎

نصیر صاحب خلق، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، تهران، هلال، 1384

نوریس، جان و ویل فولر، جنگ نوین (ش. م. ه): جنگ‌های شیمیایی، بیولوژیک و هسته‌ای، ترجمه محمدابراهیم مینایی، تهران، دانشگاه امام حسین (ع)، موسسه چاپ و انتشارات، ‎

نهرو، جواهر لعل، کشف هند، ترجمه محمود تفضلی، تهران، امیرکبیر، ‎

نیکسون، ریچارد، فرصت را دریابیم، وظیفه آمریکا در جهانی با یک ابرقدرت، ترجمه حسین وفسی‌نژاد، تهران، طرح نو، 1371

نیکولو ماکیاولی، شهریار، ترجمه داریوش آشوری، تهران، کتاب پرواز، ‎

وب، مارکوس، ایالات متحده آمریکا، ترجمه فاطمه شاداب، تهران، ققنوس، 1383

ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر: اسراری از سقوط شاه و نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب ایران، ترجمه محمود طلوعی، تهران، نشر علم، ‎

ویلیام، بلوم، دولت خودسر، ترجمه جمعی از مترجمان، قم، موسسه امام خمینی (ره)، 1382

وین گلاسر، اندیشه‏های لیبرالیستی لاک و مشارکت وی در برده‏داری، ترجمه عبد الرّحیم گواهی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 119 و 120، مرداد و شهریور 1376

همیلتون جردن، بحران آخرین سال ریاست جمهوری کارتر، ترجمه محمود مینا، تهران، نشر نو، ‎

هیوم، دیوید، جستاری در باب اصول اخلاق، ترجمه مجید داودی، تهران، مرکز، 1388

Daniel Bell, The end of ideology, (London: HARVARD UNIVERSITY PRESS, 1988)

David Boucher, The Limits of Ethics in International Relations, Oxford: Oxfors University Press,

Edwin Cannan, ed.. Adam Smith, An Inquiry Into the Natue and Causes of the Wealth of Nations, New York,

Francis Fukuyama, The end of history and the last man, (New York: AVON BOOKS,

Gorge Kennan, Morality and Foreign Policy, ” Foreign Affairs 64 (winter 1985)

Hans J. Morgenthau, Politics Among Nations: The Struggle for Power and Pece, New York: Alfred A. Knopf, 1978, p

Harry Magdoff, Imperialism without Colonism, (Monthly Review press, March, 2003)

Jermy Bentham, Principles of International Law, The Works of Jermy Bentham II, ed. John Bowring, New York,

Mark D Gismondi, Ethics, Liberalism and Realism in International Relation, London: Rutledge,

چکیده

لیبرالیسم پرنفوذترین مکتبی است که امروزه جمع زیادی از حکومت‌ها، به ویژه حکومت‌های غربی، از آن تبعیت می‌کنند. لیبرالیسم بر اساس جهان‌بینی و انسان‌شناسی اعتقادی خودش، معرّف غایات و همچنین معرّف بایدها و نبایدها و روش عملی است که به صورت آشکاری در جهت‌دهی به عمل فرد و حکومت تأثیر بارزی دارد. در این مقاله، تلاش شده است با نگاه اجمالی به انسان‌شناسی، غایت‌شناسی و روش‌شناسی لیبرالی، جایگاه اخلاق انسانی در سیاست خارجی لیبرالی شناسایی شود. برای این منظور، عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی معرفی شده است. این عناصر عبارت است از: نژاد پرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. به دلیل آنکه عقلانیت لیبرالی در عرصه سیاست خارجی از این عناصر تشکیل شده، لازم است برای دست یازیدن به هرگونه تحلیل درست و واقع‌بینانه از اقدام‌ها و فعالیت‌های دولت‌های لیبرال در عرصه روابط بین‌الملل، استلزامات عناصر یاد شده را مدّ نظر داشته باشیم. در غیر این صورت، با توجه به تصویر اخلاقی و مثبتی که لیبرالیسم از خود نشان داده، رسیدن به یک تحلیل واقعی، دور از انتظار است

کلیدواژه‌ها: لیبرالیسم، سیاست، اخلاق، نژادپرستی، سودگرایی

 

مقدّمه

لیبرالیسم از بدو پیدایش، داعیه‌های اخلاقی فراوانی داشته است. حمایت از آزادی‌های فردی، تساهل و تسامح در برابر مخالفان، نفی استبداد، دموکراسی‌خواهی و دفاع از حقوق بشر از جمله مهم‌ترین ادعاهای اخلاقی لیبرالیسم به شمار می‌رود. پس از فروپاشی بلوک شرق، برخی از لیبرال‌ها این شکست را به ضعف اخلاقی سوسیالیسم و قوّت اخلاقی لیبرالیسم ارجاع دادند و به این نتیجه رسیدند که لیبرالیسم اوج و قلّه اندیشه بشری، و در واقع، تمام ‌تلاش‌های بشری برای رسیدن به سعادت، در گرو پیمودن مسیری است که لیبرالیسم طی کرده.1 این ادعا هرچند بزرگ و بسیار هوادارانه در شرایط احساس پیروزی از دشمن قدرتمندی همچون بلوک شرق مطرح شد و عملاً پس از مدت کوتاهی مسکوت گذاشته شد، ولی سطح رقیق‌تر این مدعا سخنی است که بسیاری از لیبرال‌ها از گذشته تاکنون، به صورت مستمر درباره لیبرالیسم به زبان و قلم جاری می‌کنند

به هر حال، حتی اگر سخن فوکویاما را هم واگذاریم، لیبرالیسم به عنوان یک ایدئولوژی تمام‌عیار و به عنوان دینی زمینی، داعیه‌های بزرگی در ابعاد گوناگون حیات بشری، اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ، حقوق و اخلاق دارد. از میان تمام ادعاهای لیبرالی، موضوع «سیاست لیبرالی»، و در این بحث، «سیاست خارجی لیبرالی»، به عنوان موضوع این نوشتار بررسی می‌شود. مسئله این است که سیاست خارجی لیبرالی چه نسبتی با اخلاق دارد؟ آیا لیبرالیسم در سیاست خارجی علی‌رغم ادعاهای اخلاقی فراوانی که دارد، حاضر است حریم اخلاق را پاس بدارد یا خیر؟ اساساً آیا عقلانیت لیبرالی به چنین پاسداشتی می‌انجامد یا خیر؟ اهمیت این بحث از آن نظر است که لیبرالیسم خود را بزرگ‌منادی اخلاق در عرصه سیاست از طریق حمایت از حقوق‌ بشر، آزادی، دموکراسی و نفی استبداد می‌خواند. روشن است که چنین ادعای بزرگی بدون اینکه اخلاق جایگاه برجسته‌ای در سامان‌دهی به رفتارهای سیاسی داشته باشد، زمینه ظهور پیدا نخواهد کرد

اخلاقی عمل کردن پیروان یک مکتب مستلزم وجود سه عنصر در هر مکتب است

1 مکتب باید به صورت پرقدرت و مستدل، تصویری اخلاقی از انسان به دست دهد و نگاه ابزاری به انسان را به طور کلی منتفی بداند

2 غایاتی که از سوی مکتب پیش روی عامل قرار می‌گیرد باید غایات اخلاقی باشد. اگر غایات ترسیم شده ماهیت صرفاً مادی داشته‌ باشد، انتظار اخلاقی عمل کردن از عاملان، انتظار به جایی نخواهد بود

3 مکتب باید پای‌بندی به اخلاق را در روش‌ها هم مستدل ساخته باشد. اگر مکتبی توسّل به هر روشی را برای رسیدن به اهداف تجویز کند، به طور طبیعی، برای پیروانش بستر تمرّد از اخلاق را فراهم ساخته است

این سه عنصر در ارتباط با همدیگر، عقلانیتی را رقم می‌زند که در فضای آن، اخلاقی عمل کردن منطقی و خردمندانه جلوه خواهد نمود. هرگونه نقصی در هر یک از اضلاع یاد شده، موجب می‌شود اخلاقی عمل کردن خارج از عقلانیت باشد. درباره مسئله مورد بحث، که جایگاه اخلاق در سیاست خارجی لیبرالی را رصد می‌کند، گفته می‌شود: پای‌بندی لیبرالیسم به اخلاق، در گرو پذیرش سه مسئله است: 1 نگاه اخلاقی به انسان؛ 2 غایات اخلاقی برای سیاست؛ 3 ممنوعیت توسّل به شیوه‌های غیر اخلاقی در نیل به اهداف سیاسی

برای پی بردن به پاسخ مسئله، لازم است عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی را بشناسیم. اگر این عناصر اخلاقی باشند، زود به پاسخ سؤالمان خواهیم رسید و پی خواهیم برد که اقدامات غیر اخلاقی لیبرال‌ها در عرصه بین‌الملل تمرّد از اصول لیبرالیسم است و نباید این اقدامات را به پای لیبرالیسم نوشت. اما اگر عناصر و سازه‌های اصلی سیاست خارجی لیبرالی، خود غیر اخلاقی باشند، به عکس نتیجه فوق خواهیم رسید. آنگاه به خود حق خواهیم داد رفتارهای اخلاقی لیبرال‌ها را در عرصه سیاست خارجی هم دارای ماهیت غیر اخلاقی بدانیم

عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی

با مطالعه آثار متفکران طراز اول لیبرالی و همچنین رصد رفتار دولت‌های لیبرالی، که معمولاً با تأییدات و همکاری‌های صاحب‌نظران لیبرال همراه بوده است، این نتیجه به دست می‌آید که سیاست خارجی لیبرالی دارای چهار عنصر اساسی و بنیادی است: نژادپرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. عنصر نخست به انسان‌شناسی لیبرالی مربوط است. عنصر دوم با غایت‌شناسی لیبرالی ارتباط دارد. عناصر سوم و چهارم به روش‌شناسی رفتاری لیبرالی ناظر است. در ادامه، جایگاه تک‌تک این عناصر در سیاست خارجی لیبرالی، به اختصار بررسی می‌شود. برایند این بررسی ما را رهنمون خواهد ساخت تا به جایگاه اخلاق انسانی و فطری در سیاست خارجی لیبرالی پی ببریم

1 نژادپرستی

«خودبرتربینی»، یکی از خصلت‌هایی است که از دوران باستان، در فکر و اندیشه ساکنان مغرب‌زمین وجود داشته است. این خصلت، که با کم‌بینی دیگر جوامع و نژادها همراه است، در جهت‌دهی به سیاست خارجی جوامع غربی نقش بارزی داشته است. استعمار دیگر جوامع از سوی آنان، با استناد به همین موضوع توجیه می‌شود. منتسکیو، نویسنده پرآوازه روح القوانین، که در آن درباره حقوق طبیعی، لزوم آزادی، برابری و برادری، تفکیک قوا، قانون اساسی، حکومت مشروطه و پارلمانی داد سخن ‌داده، آشکارا مخالفتش را با تعمیم این ارزش‌ها به سیاه‌‌پوستان ابراز می‌کند، با این استدلال که سیاه‌پوستان از دایره انسانیت خارجند

این موجودات که یکسره به رنگ سیاه هستند با چنان بینی پهن، کمتر می‌توانند مورد ترحم قرار گیرند. من باور نمی‌کنم خدا با شعوری که دارد، این موجود کریه را با این موهای وزوزی و لب‌های کلفت و بینی پهن، به عنوان انسان خلق کرده باشد; اگر آنان را انسان بدانیم این سوء ظن پدید می‌آید که پس ما دودمان مسیحی نیستیم !

در همین چارچوب انسان‌شناسی است که برده‌داری از سوی لیبرال‌ها و رهبران فکری آنها به عملی درست و شایسته پی‌گیری تبدیل می‌شود، بدون اینکه تضادی با شعارهای حقوق‌ بشر‌خواهی داشته باشد. منتسکیو به اروپاییان حق می‌دهد مردمان جوامع غیراروپایی را به بردگی بگیرند: «اروپاییان پس از آنکه [بومیان آمریکایی] را ریشه‌کن ساختند، ناچار بودند که آفریقایی‌ها را به بردگی کشند تا بتوانند آن سرزمین پهناور را آماده سازند.»3 در همین فضای فکری، لاک به خود حق می‌دهد همزمان با نظریه‌پردازی درباره آزادی و دموکراسی، از طریق خرید و فروش برده، امرار معاش کند!4 و جان استوارت میل پس از بازنشستگی از «کمپانی هند شرقی»، به نوشتن کتاب درباره آزادی بپردازد

غربی‌ها با همین روحیه نژادپرستی و خودبرتربینی به جوامع جدید و ناشناخته قدم گذاشتند. آنان به هنگام ورود به این جوامع و مواجهه با بومیان، این احساس را داشتند که گویا با یک عده حیوانات بی‌ارزش و مزاحم مواجهند و آنها به عنوان انسان‌های متشخّص، دارای این حق هستند که برای از بین بردن این مزاحم‌ها، به هر جنایتی دست بزنند. آلکسی دو توکویل (1805 ـ 1859) در گزارش جامعی به سال 1835 از وحشی‌گری‌ها، غصب‌ اراضی و قتل‌عام‌های فجیع بومیان آمریکایی از سوی مهاجران اروپایی، گزارش می‌دهد، بدون اینکه هیچ اعتراضی به اقدامات ظالمانه آنها داشته باشد. او با لحنی حق به جانب و تأییدآمیز، می‌نویسد

روزگاری قبایلی که نام برده شد، تا سواحل اقیانوس اطلس گسترش یافته بودند. ولی امروز برای دیدن یک فرد بومی، باید صدها فرسنگ در داخل قاره پیش رفت. این قبایل وحشی را اروپاییان نه‌تنها به عقب راندند، بلکه آنها را در عین حال، مضمحل و منقرض ساختند. به تدریج که این مردم وحشی به عقب می‌روند و می‌میرند ملت‌های جوان دیگری در همان سرزمین می‌رویند و توسعه می‌یابند. هرگز در جهان، جامعه‌هایی مانند کوچ‌نشین‌های اروپایی با چنین سرعتی رشد نکرده‌اند، و هرگز در جهان، جامعه‌هایی مانند جامعه بومیان آمریکایی با چنین سرعت و شدتی نابود نگردیده‌اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >