مقاله در مورد بررسی وضعیت گازسوز کردن خودروها در ایران و سایر کشورها pdf دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد بررسی وضعیت گازسوز کردن خودروها در ایران و سایر کشورها pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی وضعیت گازسوز کردن خودروها در ایران و سایر کشورها pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد بررسی وضعیت گازسوز کردن خودروها در ایران و سایر کشورها pdf :
بررسی وضعیت گازسوز کردن خودروها در ایران و سایر کشورها
در سالهای اخیر، وقوع بحرانهای نفتی، افزایش سریع تعداد خودروها، کاهش ذخایر نفتی و تصویب قانونهای سخت مبارزه با آلودگی محیطزیست، منجر به آن شده تا ساخت خودروهای کممصرف و با آلایندگی کم و همچنین استفاده از سوختهای جایگزین، در دستور کار مراکز تحقیقاتی جهان قرار گیرد.
در کشور ما نیز بهدلیل مصرف بیرویه فرآوردههای نفتی و محدودیت ظرفیتهای پالایشگاهی برای تولید بنزین و گازوییل، مشکل تأمین بنزین را تا حدی بغرنج ساخته که اخیراً برخی مسئولان، جیرهبندی بنزین را بهعنوان راه چاره مطرح کرداند.
در سه ماهه اول سال 82 ظرفیت تولید بنزین در داخل حدود 16 میلیون لیتر کمتر از میزان بنزین مورد نیاز کشور است که میزان این کمبود، نسبت به مدت مشابه سال قبل، 525 درصد افزایش پیدا کرده است. واردات بنزین در همین مدت از سال، حدود 316 میلیون دلار بوده که در مقایسه با چهار ماه نخست سال گذشته، 55 درصد رشد داشته است. طبق آمار موجود، میزان گازوئیل مصرفی در همین مدت از سال 82، حدود 68 میلیون و 900 هزار لیتر بوده که بنا به گفته مسؤلان، با این روند مصرف، کشور ما در آینده به واردکننده گازوئیل نیز تبدیل خواهد شد.
در حال حاضر به بیشترین میزان ممکن، بنزین به کشور وارد میشود و پالایشگاههای کشور نیز با حداکثر ظرفیتهای خود، بنزین تولید میکنند. از طرف دیگر برای واردات بیشتر بنزین نیز با محدودیت اسکلهها مواجه خواهیم بود. با وجود چنین محدودیتهایی، روند مصرف به نحوی است که طبق پیشبینیهای انجام شده، مصرف بنزین در خلال سالهای برنامه چهارم توسعه کشور، به 100 میلیون لیتر در روز خواهد رسید.
چنانچه این نکته را که میزان قابل توجهی از بنزین تولیدی و وارداتی به علت تفاوت قیمت با کشورهای همجوار، به صورت قاچاق از مرزهای شرقی خارج میشود، به مشکلات برشمرده بیفزاییم، به این نتیجه میرسیم که کشور ما در زمره کشورهایی قرار دارد که در آینده با معضل اساسی در تأمین سوخت مورد نیاز وسائل نقلیه خود روبرو خواهند شد. لذا بررسی راهحلهای موجود برای تامین سوخت مورد نیاز، ضروری به نظر میرسد.
مشکلات برشمرده نظیر محدودیت تأمین سوخت، آلودگیهای ناشی از مصرف بیش از حد بنزین و بار اقتصادی تحمیل شده به دولت، موجب شده تا مسئولین به سمت کاهش مصرف سوخت خودروها، جایگزین خودروهای فرسوده و استفاده از سوختهای جایگزین حرکت کرده و برنامههایی را در این زمینه تدوین نمایند.
از میان راهحلهای موجود، بنا به دلایلی نظیر عدم دسترسی به تکنولوژی روز در خودروسازی، ناتوانی اقشار آسیبپذیر در جایگزینی خودروهای فرسوده و همچنین وجود پتانسیل فراوان در زمینه استفاده از سوختهای جایگزین، خصوصاً گاز طبیعی، گزینه استفاده از سوختهای جایگزین عملیتر به نظر میرسد. در این مطلب به بررسی مزایای این جایگزینی و زیرساختهای مورد نیاز آن میپردازیم:
استفاده از سوختهای با منشاء گاز طبیعی در خودرو:
با توجه به فراوانی منابع گاز موجود در کشور، گاز طبیعی یکی از گزینههای مناسب به عنوان سوخت جایگزین است، گزارشهای منتشر شده از سوی انجمن جهانی انرژی، بیان میدارد که حداقل تا آغاز سال 2020، گاز طبیعی برای مصارف حمل و نقل زمینی، بهترین و عملیترین جایگزین سوختهای فسیلی نظیر بنزین و گازوییل میباشد.
استفاده از گاز طبیعی به عنوان سوختی با آلودگی کم، نسبت به بنزین، گازوییل و گاز پروپان (LPG)، به صورت روزافزون در سطح دنیا در حال افزایش است؛ در حال حاضر، حدود 22 میلیون خودروی سواری گاز طبیعی سوز درکل جهان در حال تردد هستند و بالغ بر 5180 ایستگاه سوخترسانی، به این خودروها گاز طبیعی عرضه مینمایند.
طبق آمار جهانی، در سال 1996 ایران با داشتن 800 خودروی گاز طبیعی سوز و تنها یک جایگاه سوخترسانی فعال، در رده هجدهم جهان قرار گرفته است. این مساله نشان میدهد که ایران علیرغم داشتن رتبه دوم از نظر میزان ذخایر گاز در جهان، از امکانات بالقوه خود برای استفاده از این سوخت بهره چندانی نبرده است.
امتیازات استفاده از گاز طبیعی بهعنوان منشاء سوخت:
الف) آلودگی هوا:
آلودگی هوا از معضلات اساسی شهرهای بزرگ کشور محسوب میشود. این آلودگی اثرات مخربی بر سلامت افراد از نظر جسمانی و روانی، گیاهان، اشیا و ساختمانها (از نظر خوردگی، سیاه شدن و کاهش مقاومت) دارد. 70 درصد آلودگی در شهرهای بزرگ، ناشی از وسائل نقلیه میباشد. میزان این آلودگی در شهرهایی نظیر تهران و اصفهان، در برخی مواقع از هفت برابر حد مجاز سازمان بهداشت جهانی نیز فراتر میرود.
استفاده از گاز طبیعی فشرده، باعث کاهش آلایندههای خروجی از اگزوز خودروها میشود؛ به طوری که بر اساس یکی از مطالعات انجام شده برای مقایسه آلایندههای ناشی از سه سوخت بنزین، گازوییل و گاز طبیعی، کاهش آلایندههای ناشی از گاز طبیعی نسبت به دو سوخت دیگر، محسوس میباشد:
– براساس مطالعات صورت گرفته، مصرف گاز طبیعی روی هم رفته (از مرحله چاه تا چرخ) باعث کاهش انتشار 24 درصدی گازهای گلخانهای نسبت به بنزین و گازوئیل میگردد.
– انتشار ذرات معلق منتشرشده از آخرین نسل اتوبوسهای گازسوز تقریباً غیرقابل تشخیص است.
– اکسیدهای نیتروژن تولیدی موتور اتوبوسهای گازسوز، 2/0 اکسید نیتروژن تولید شده توسط اتوبوسهای گازوئیلسوز است.
– میزان سموم موجود در گاز طبیعی، نظیر بنزن پایینتر از حدی است که برای محیطزیست خطر به حساب بیایند.
– علاوه بر موارد فوق اختلاط سریع و مناسب با هوا به دلیل حالت گازی سوخت و همچنین عدد اکتان بالا و بهسوزی حاصله، امتیازات زیستمحیطی دیگری برای اتوبوسها و تاکسیهای گازسوز به شمار میآیند.
بنابراین، با استفاده از گاز طبیعی آلودگی هوا کاهش مییابد و یا حداقل رشد آن متوقف میشود. این امر موجب کاهش هزینههای اجتماعی و اقتصادی میشود که از آلایندگی بخش حمل و نقل، ناشی میشود.
ب) کاهش مصرف فرآوردههای نفتی:
افزایش تولید خودروهای پرمصرف، کثرت خودروهای فرسوده، عدم سوختگیری صحیح، خروج غیرقانونی سوخت از کشور و عدم تنظیم موتور خودروها، باعث گردیده که مصرف این فرآوردهها، به خصوص بنزین رشد چشمگیری داشته باشد. مصرف بنزین از 1413 هزار متر مکعب در سال 1350 به 15510 هزار متر مکعب در سال 1379 بالغ گردیده است. چنانچه همین روند مصرف در کشور ادامه یابد، میزان کسری بنزین در کشور طی 20 سال آینده، به بیش از 500 میلیارد لیتر خواهد رسید.
استفاده از گاز طبیعی در بخش حمل و نقل، نه تنها باعث کاهش مصرف فرآوردههای نفتی و همچنین کاهش واردات میشود، بلکه به دلیل سقف صادرات نفت و فرآوردههای آن موجب افزایش صادرات و درآمد ارزی کشور نیز میشود. زیرا کل تولید نفت خام کشور عدد محدودی است که توسط اوپک تعیین میشود. از این رو هرچقدر مصرف داخل در کشور بالا رود، توان صادرات و درآمد ارزی آن کاهش مییابد.
ج) کاهش یارانه بخش حمل و نقل:
سالانه مبالغ هنگفت یارانه به حاملهای انرژی در کشور اختصاص مییابد. در میان بخشهای مصرفکننده این مواد، بخش حمل و نقل بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. در سال 1379، از مبلغ 1276241 میلیارد ریالی کل یارانههای انرژی، حدود 42745 میلیارد ریال به بخش حمل و نقل تعلق داشته است. از مبلغ مذکور، بنزین و گازوئیل به ترتیب با 525 و 447 درصد، بالاترین مقدار یارانه را به خود اختصاص دادهاند.
براساس بررسیهای صورت گرفته، افزایش قیمت بنزین تا مرز 2000 ریال، مصرف بنزین را تنها حدود 20 درصد کاهش میدهد؛ در حالی که اثرات اجتماعی و سیاسی این افزایش قیمت، برای جامعه و دولت، بسیار زیاد است. بنابراین استفاده از این اهرم برای کاهش مصرف بنزین، منطقی و بهصرفه نیست. بهترین راهحل برای این مسئله، استفاده از گاز طبیعی میباشد؛ با توجه به ویژگیهای گاز طبیعی و موقعیت ایران از نظر برخورداری از منابع گاز، مصرف گاز طبیعی در خودروها موجب میشود که یارانه تخصیصیافته به این بخش، کاهش یابد.
د) ایمنی بیشتر خودروها:
گاز طبیعی نسبت به هوا سبکتر است و در زمان نشت از مخزن ذخیره سوخت و یا سایر قسمتهای خودرو، به دلیل چگالی کمتر به سمت بالا حرکت میکند. این مساله در کنار دمای اشتعال بالاتر گاز طبیعی (حدود 650 درجه) نسبت به بنزین (350 درجه سانتیگراد)، موجب کاهش خطرات ناشی از انفجار و یا آتشسوزی در خودروهایی میگردد که با استفاده از گاز طبیعی حرکت میکنند. همچنین مخازن گاز طبیعی خصوصاً مخازن CNG با استحکام بیشتری نسبت به مخازن بنزینی ساخته شده و تحت آزمونهایی نظیر آزمون مواد اولیه، ترکیدن تحت فشار هیدرواستاتیک، قرار گرفتن در معرض آتش، نفوذ گلوله، محیط اسیدی و سقوط از ارتفاع قرار میگیرند تا از ایمنی آنها جهت استفاده در اتومبیل، اطمینان لازم حاصل گردد.
ه) سایر منابع اقتصادی:
برای برآورد میزان صرفهجویی اقتصادی ناشی از جایگزینی بنزین با گاز طبیعی بایستی برآوردی از میانگین مسافت سالانه طی شده توسط هر خودرو میزان مصرف سوخت و قیمت سوخت داشت. بعنوان مثال چنانچه یک خودرو که به ازای هر 100 کیلومتر 10 لیتر بنزین مصرف میکند، سالانه 50000 کیلومتر مسافت طی کند، میزان صرفهجویی حاصله معادل 71600 ریال خواهد بود. حال اگر 000/000/1 خودرو گازسور چنین مسافتی را طی کنند میزان صرفهجویی ملی معادل 71 تریلون و 600 میلیارد ریال خواهد بود. این ارقام صرفاً از اختلاف در قیمت CNG و بنزین و میزان مصرف آنها ناشی شده است. حال آنکه اثرات اقتصادی ناشی از آلایندههای منتشره از خودروهای گازسوز و بنزینسوز نیز در افزایش مزایای اقتصادی خودروی گازسوز مؤثر است.
انواع سوختهای با منشاء گاز طبیعی:
در حال حاضر، CNG بهعنوان سوخت اصلی با منشاء گاز طبیعی برای وسایل نقلیه کشور مطرح شده است؛ اما در کشورهای پیشرفته نظیر آمریکا و کشورهای اروپایی، بر روی انواع دیگری از سوختهای گازی، نظیر ANG، LNG و مشتقاتی نظیر DME و متانول نیز سرمایهگذاری شده و با توجه به مزایای آنها از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و فنی نسبت به CNG، از آنها در وسائل نقلیه این کشورها استفاده میشود. به عنوان نمونه، اکثریت ناوگان حمل و نقل سنگین آمریکا از سوخت LNG استفاده مینمایند. اکنون این سوال پیش میآید که آیا در ایران، بررسیهای لازم در این زمینه صورت پذیرفته است؟
بنا بر چه معیاری، CNG بهعنوان اولویت کشور انتخاب شده است؟
از نظر سازمان بهینهسازی مصرف سوخت، با توجه به شرایط اقلیمی ایران و با توجه به وجود شبکه گسترده توزیع گاز، CNG جایگزین بسیار مناسبی برای سایر سوختها شمرده میشود. این سازمان بر قیمت و آلایندگی کم این سوخت تاکید دارد. اما آیا در مقایسه با سوختهایی نظیر DME و LNG، مزایای فوق به قوت خود باقی است؟
سوخت CNG از متانول، بنزین و گازوئیل ارزانتر است و آلایندگی آن نیز به مراتب کمتر میباشد. این سوخت در احتراق، عدد اکتان بالاتری نسبت به بنزین دارد. اما موتورهای با سوخت CNG در مقایسه با LNG قدرت کمتری دارند. LNG، ظرفیت انرژی بالاتری نسبت به CNG و متانول داشته و استفاده از LNG برای وسایط نقلیه سنگین مانند تریلرها، اتوبوسهای ترانزیت و لوکوموتیوها در مسافتهای طولانیتر، مطلوبتر میباشد.
95 تا 99 درصد سوخت LNG، از متان تشکیل شده است؛ در حالیکه CNG، 88درصد متان است. بنابراین آلایندگی LNG نسبت به CNG، بسیار کمتر است. قیمت LNG نیز در مقایسه با متانول، گازوئیل و بنزین ارزانتر است و تکنولوژی تولید، ذخیرهسازی و حمل و نقل آن نیز شناخته شده است. هزینههای ساخت جایگاههای سوخترسانی LNG، در مقایسه با گازوئیل و بنزین بیشتر، ولی در مقایسه با CNG ارزانتر و همچنین ساخت آن سریعتر میباشد.
در حال حاضر از LNG در کشورهایی نظیر بلژیک، سوئد، فنلاند، نروژ، ژاپن، آلمان، ازبکستان و آمریکا استفاده شده و برنامههای مشخصی به منظور توسعه خودروهای LNGسوز تدوین شده است. استفاده از این وسایل نقلیه در آمریکا از رشد بیشتری برخوردار است و طبق برآوردها 1500 دستگاه وسیله نقلیه با سوخت LNG در این کشور در حال تردد میباشند که اکثر آنها، خودروهای سنگین مانند کامیونها و اتوبوسها هستند.
همین محاسبات و بررسیها را در مورد سوختهایی چون DME نیز میتوان مطرح نمود و به خصوص در این بررسیها بایستی پیشبینی تحولات روزبهروز تکنولوژی را نیز مدنظر قرار داد. به طور کلی لازم است نهادهای مسئول اجرای طرح گازسوز کردن خودروها، نظیر سازمان بهینهسازی مصرف سوخت، توجه خود را تنها به یک نوع سوخت نظیر CNG معطوف نداشته و در کنار CNGسوز کردن وسایل نقلیه، در زمینه نحوه بهرهگیری و مزایای استفاده از سوختهای با منشاء گاز طبیعی دیگری نظیر LNG و زیرساختهای مورد نیاز آنها به تحقیق و پژوهش بپردازند تا در سالهای آتی، در این زمینه از کشورهای پیشرفته عقبتر نباشیم.
بررسی عملکرد ایران در زمینه استفاده از گاز طبیعی بهعنوان سوخت؛ مشکلات و هزینهها:
مشکلات ناشی از مصرف بنزین و گازوییل که در بخشهای قبل برشمرده شد، مسئولین ذیربط را بر آن داشت تا در سالهای اخیر، استفاده از گاز طبیعی در وسایل نقلیه سبک و سنگین را تجربه کرده و برنامههایی جهت گازسوزکردن ناوگان حمل و نقل کشور تدوین نمایند.
طبق برنامهای که سازمان بهینهسازی مصرف سوخت تدوین نموده و در دست اجرا است، تا پایان سال 1384، بایستی 554 هزار خودرو گازسوز در ایران تولید و یا تبدیل شوند. این در حالی است که بنا به گفته کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی، طی سالهای 1379 تا سالهای 1382 بالغ بر 140 میلیون دلار و همچنین 176 میلیارد ریال صرف گازسوز کردن خودروها شده که در جهت برنامهریزی جهت گازسوزکردن 200 هزار دستگاه خودرو بوده است. (حیات نو اقتصادی 3/ 9/ 82 )
علاوه بر این شورای اقتصاد در ماههای پایان سال 1380، برای تولید 650 هزار خودرو CNGسوز را تصویب کرد که تأمین هزینه 944 میلیون دلاری آن در کنار 344 میلیون دلار هزینه احداث جایگاه سوخترسانی، از طریق منابع داخلی و یا بیع متقابل انجام خواهد شد.با وجود چنین برنامهریزیهایی، محدود بودن تعداد خودروهای گازسوز شده و همچنین کمبود ایستگاههای سوخترسانی راهاندازی شده، نشان میدهد که ایران در اجرای برنامه توسعه وسایل نقلیه گازسوز، چندان موفق عمل نکرده است؛ امری که خود مسئولان نیز بدان اذعان دارند. سرعت کند گازسوز کردن خودروها ]عباسپور، مشاور رئیس جمهور[، وجود مشکل انبار کردن گاز جهت استفاده خودروهای گازسوز ]مهندس هاشمی، رئیس بهینهسازی[، وجود تنها یک پمپ گازرسانی به اتوبوسها در تهران و درنتیجه محدودیت استفاده از اتوبوسهای گازسوز و بلااستفاده ماندن تعدادی از این اتوبوسها ]معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران[ و ناهماهنگی میان ارگانها، سازمانها و نهادهای درگیر مساله گازسوزکردن، نظیر شرکت واحد و خودروسازان و وجود یک تجربه نامناسب در زمینه LPG در ذهن مردم ]مهندس فیضبخش، مدیر پروژه CNG ایران خودرو[، نمونهای از مشکلاتی است که مانع موفقیت طرح گازسوز کردن خودروها در ایران شده است.
به اعتقاد کارشناسان مسأله تغییر سوخت مورد استفاده در حمل و نقل یک کشور، کار وسیعی است که تنها با اجرای یک برنامه درازمدت و هدفدار که از طریق کارشناسان ذیربط تهیه شده و با دقت و هماهنگی اجرا شود، امکانپذیر خواهد بود.
تجربههای دیگر کشورها:
بنا به گزارش ارایه شده از سوی انجمن اروپایی خودروهای گازسوز، “برای این که دولتها بتوانند از ابتدا در تدوین برنامههای جدید حمل و نقل گازسوز موفق شوند، باید از تجارب موفقیتها و شکستهای دیگران استفاده مدبرانه کنند؛
دولتها میتوانند با مطالعه تجارب کشورهای دیگر، معقولترین راه گسترش خودروهای گازسوز را در کشور خود، به بهترین نحو پیشبینی کنند.”
نتیجهای که از بررسی کلی سیاست دولتهای موفق در این زمینه، نظیر آرژانتین، ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا، بلژیک و انگلستان بهدست میآید، این است که دولتها در مساله گازسوز کردن خودروها باید با استفاده متعادل از وسایل و روشها، درباره سیاستهای حمل و نقل تصمیمگیری نمایند. اگر ترکیب سیاستها و چگونگی اجرای آنها نامناسب طراحی گردد،
به طور ناهماهنگ به کار گرفته شود و یا دارای قدرت عمل ضعیفی باشد، سیاستگذاریها به هدف نهایی نرسیده و با شکست مواجه خواهد شد. زمانبندی اجرا و اعمال سیاستها – این که چه زمانی شروع میشوند و چگونه خاتمه مییابند – نیز تأثیر عمدهای در موفقیت سیاستهای دولت دارد. یکی از عوامل مهم مؤثر در اجرای کارآمد سیاستها، در ادامه معرفی شده است:
لزوم ائتلاف گروههای ذینفع:
مسأله تغییر سوخت مورد استفاده در حمل و نقل یک کشور، کار وسیعی است که تنها با همکاری و توجه طرفهای ذینفع و برنامهریزیهای مؤثر امکانپذیر میگردد؛ به نحوی که کلیه گروههای مرتبط با آن، از تغییرات جدید منتفع گردند. دولت، تأمینکنندگان گاز طبیعی، تولیدکنندگان خودروها، سازندگان تجهیرات وسایل نقلیه گازسوز و جایگاههای سوخترسانی و مهمتر از همه
مصرفکنندگان، گروههای هستند که با مساله گازسوز کردن خودروها در ارتباط میباشند. از این¬رو، وجود ساختارهای هماهنگکنندهای که منافع، نیازها و مشکلات این گروهها را شناخته و متولی امر توسعه و گسترش خودورهای گازسوز و تسهیلات مورد نیاز آن باشد، یک ضرورت است.
کلمات کلیدی :