مقاله دیپلماسى گردشگرى کلید توسعه pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله دیپلماسى گردشگرى کلید توسعه pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دیپلماسى گردشگرى کلید توسعه pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله دیپلماسى گردشگرى کلید توسعه pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله دیپلماسى گردشگرى کلید توسعه pdf :


به اعتقاد بسیارى از کارشناسان موفقیت یا شکست صنعت جهانگردى در هر کشور به طور مستقیم به اعمال سیاست هاى حمایتى دولت بازمى گردد. به نحوى که هر چه چتر حمایتى دولت نسبت به توریسم گسترده تر باشد، شکوفایى در این بخش هم بیشتر است.

تجربه چین، امارات متحده عربى و; در سال هاى اخیر حاکى از این بوده که فراهم آوردن زیرساخت هاى مناسب درخصوص توریسم، رشد اقتصادى و افزایش درآمد ملى را براى این کشورها به ودیعه آورده. مجموعه عوامل طولى و عرضى سبب گشته تا دولتمردان به پدیده توریسم به دلیل نقش موثرى که مى تواند در روابط و دیپلماسى ایفا کند، به عنوان یک اهرم بنگرند چرا که این صنعت (توریسم) مى تواند کشورها را از حالت تک محصولى رهایى بخشد زیرا بازار نفت، قهوه، کائوچو و; که به عنوان منبع درآمدى برخى کشورها محسوب مى

شود، مى تواند به وسیله قدرت هاى ذى نفع و رقیب دچار تلاطم یا افت و خیز شود اما سرمایه گذارى اندک در توریسم نسبت به دیگر صنایع مى تواند تغییرات بسیار مثبتى را به همراه داشته باشد. باید دقت داشت در صنعت توریسم اگر امنیت در وهله اول، قوانین و زیرساخت هاى مناسب فراهم باشد، سودآورى به صورت تصاعدى رقم خواهد خورد. از سوى دیگر تاثیرگذارى که گردشگرى در اقتصاد کشورها دارد، موجب شده تا توریسم به عنوان یکى از پایه هاى گفت وگوهاى هیات هاى بلند خارجى درآید. به عبارت دیگر «دیپلماسى بر پایه

گردشگرى» شکل گرفته و موفق شده آرام آرام جاى خود را در معاهده ها و قراردادهاى بین المللى باز کند. با توجه به اینکه راه توریست ها براى ورود به کشور از سفارتخانه ها مى گذرد و دولت هم به سفرایش به عنوان بلندپایه ترین نمایندگان خود اختیارات زیادى عطا کرده و آنها مستقیم و غیرمستقیم نقش بارزى را در پذیرش گردشگران ایفا مى کنند، لذا سفرا باید با رعایت تمامى جوانب و مسائل داخلى، خارجى و منطقه اى به گردشگران بنگرند، چرا که اجرایى شدن «دیپلماسى گردشگرى» تاثیر بسیار مستقیمى در مسائل اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و اجتماعى خواهد داشت.

به راستى ریشه اصلى راه نیافتن و نیامدن توریست به کشور را باید در کدام عامل جست وجو کرد؟ هر چند بسیارى نبود امنیت قوانین دست و پاگیر را مهمترین موانع توریسم مى دانند اما آیا عملکرد سفرا و سفارتخانه هاى ما در خارج از کشور که به عنوان رکن اصلى پذیرش توریسم به شمار مى آیند تاکنون مورد بررسى قرار گرفته؟ آیا بهتر نیست به دلیل ارتباط و برخوردى که دفاتر خارج از کشور ما با صنعت توریسم دارند، به تناسب از قوانین ساده ترى در حوزه پذیرش برخوردار باشند؟

وزارت امور خارجه به رغم اینکه «دروازه بان توریسم» به شمار مى آید، اما متاسفانه آنچه در این حوزه مشاهده شده جزیره اى و مستقل عمل کردن بوده است.
موانع سخت در پیش راه توریسم و عدم خلاقیت در برابر گردشگران خارجى که در سال هاى اخیر تمایل به دیدار از ایران دارند و داشته اند، موجب شده ایران نتواند به اهدافش در برنامه هاى پنج ساله دوم و سوم توسعه درخصوص جذب توریسم دست یابد و همچنان در این عرصه ناتوان باشد. از بعد دیگر هم وزارت امور خارجه به دلیل کم توانى در ارتباط برقرار کردن با دستگاه ها، سازمان ها و وزارتخانه هاى مرتبط با جهانگردى از جمله وزارت کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامى و راه و ترابرى نتوانسته کارنامه قابل قبولى ارائه دهد.

شاید بهتر بود پیش از مصوب شدن برنامه چهارم توسعه اشاره اى و الزامى در همکارى وزارت امور خارجه با بخش هاى مرتبط با میراث فرهنگى و گردشگرى مى شد تا در نهایت مقوله و بحث «دیپلماسى گردشگرى» از حالت تئورى به سوى اجرایى شدن گام برمى داشت. ولى به رغم دست نیافتن به دستاوردهاى برنامه سوم توسعه در عرصه توریسم باز هم در چشم انداز بیست ساله کشور بلندپروازانه و به شکل دستورى اقدام کرده ایم. به طورى که باید در سال پایانى افق برنامه 20 میلیون گردشگر را پذیرا باشیم. باید دقت کرد تحقق چنین آمار و ارقامى آن هم روى کاغذ و به صورت دستورى نوشتن و الزامى کردن هیچ گاه صورت اجرایى نمى یابد، بلکه لازم است نخست در شیوه برنامه نویسى خود تجدید نظر کنیم. امروزه در دنیا شیوه تکلیفى و الزامى در برنامه ها منسوخ شده و کشورها نخست زیرساخت هایشان را آماده مى کنند، بعد اهداف را تعیین مى نمایند. در این حالت (در کشورهاى توسعه یافته) اگر قانونى هم به تصویب برسد، به علت آماده بودن زیرساخت ها، قانون مشکل ضمانت اجرایى نخواهد داشت. به طور کلى آماده کردن پیش زمینه و بسترسازى مناسب موجب مى شود برنامه به صورت نیمه کاره یا شکست خورده رها نشود.
• ایران دروازه تمدن هاى کهن

کشور عزیزمان به استناد اسناد و ابنیه تاریخى موجود از حدود 5 هزار سال قبل همزمان با اوج تمدن و شکوه «عیلامیان» اقوام گوناگونى اعم از کاسپین ها، گوتى ها، لولوبى ها، هیتى ها، سکاها و گسیل ها و تیپورها را در درون خود پرورانده و بالنده کرده است. نمونه هاى عینى دیگر آن را مى توان به آثار و نشانه هاى زیستى به دست آمده که مربوط به دوره پارینه سنگى است با قدمتى حدود دوازده هزار سال قبل از میلاد که در «غار شکارچیان بیستون»، میرملاس خرم آباد، هوتو و کمربند بهشهر و کرفتو کردستان مرتبط دانست تا بعدها تمدن هاى عیلام در شوش، چغازنبیل و انزان، شهر سوخته زابل، تمدن جیرفت، مادها در هگمتانه، هخامنشیان در تخت جمشید، طاق بستان و کتیبه داریوش بیستون، شکوه و عظمت باستانى ایرانیان و آریایى ها را تجلى بخشند.

از طرف دیگر همسایگى با تمدن هاى سومر، بابل، آشور و در کل تمدن هاى «مزوپوتامیا» بسیار نقش آفرین و موثر بوده و موجب شده تا ایران در زمره کشورهاى صاحب نام در زمینه دارا بودن آثار باستانى و سابقه تمدنى قرار گیرد و فرش قرمزى را براى جهانگردان، محققان و دوستداران فرهنگ به ایران و آریایى تباران بگستراند. بسیارى از مردم خواهان و دوستدار این هستند که واقعاً بدانند سفارتخانه هاى ما در خارج از کشور چه نقشى در قبال پذیرش توریسم دارند و چه برنامه و استراتژى در این خصوص مى خواهند ارائه دهند؟!
• دیپلماسى 400 ساله و دیگر هیچ

ایران به رغم اینکه سابقه 400 ساله در روابط فرهنگى، سیاسى، بازرگانى و اقتصادى با کشورهاى دیگر دارد، اما به نظر مى رسد هنوز نتوانسته در زمینه تعامل فرهنگى و تاریخى با کشورهاى دیگر موثر عمل کند و سیاست جامعى را در این بخش ها ارائه دهد.
شاید این موضوع به کج نهادن سنگ بناى روابط فرهنگى، سیاسى و بازرگانى ما مربوط شود. نبود استراتژى مشخص و عدم ارائه برنامه جامع از جمله این موارد است و شاید هم به آن هنگام که شاه عباس صفوى در سال 1592 میلادى حسینعلى بیگ و حاج خسروخان را در رأس هیات هایى به همراه اشتران و اسبان مملو از هدایاى نفیس ابریشم، فیروزه، یشم، جواهر و فر ش هاى گرانقیمت راهى دربار روس و فرنگ مى کرد، بازگردد؟! واقعاً چرا باید با وجود این همه سابقه و پیشینه نتوانیم از موقعیت هاى طلایى اقتصادى، فرهنگى و تاریخى

کشورمان به نحو شایان توجهى استفاده کنیم و تراز هزینه – فایده ما در این بخش (فرهنگى) همسان نباشد؟ چرا باید به رغم اینکه جزء 10 کشور اول از لحاظ پیشینه تاریخى و حتى اکوتوریستى هستیم، اما سهم بازار گردشگرى در ایران حدود 5 صدم درصد دنیا باشد و در رتبه 92 قرار گیریم؟ این در حالى است که در میان 10 کشور برتر دنیا در صنعت توریسم 5 کشور اروپایى از جمله فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و آلمان با اعمال سیاست ها، مقررات و حمایت هاى مناسب توانسته اند نیمى از بازار توریسم و در عین حال 50 درصد درآمد حاصل از گردشگرى را به خود اختصاص دهند، جالب است بدانیم که فرانسه سالانه پذیراى 76 میلیون نفر گردشگر است و پس از آن آمریکا با 60 میلیون و اسپانیا با 2/48 میلیون نفر

جهانگرد در رتبه هاى بعدى قرار دارند. در میان کشورهاى آسیایى، چین با پذیرش 38 میلیون نفر گردشگر در سال در رتبه پنجم دنیا قرار دارد، به طور کلى کشورهاى چین و هنگ کنگ در سال هاى اخیر در زمینه توریسم با رفع موانع و مشکلات قانونى خود جهش خیره کننده اى در این صنعت برداشته اند. متاسفانه در ایران هنوز آمار رسمى و دقیقى از ورود گردشگران وجود ندارد. مثلاً آن دسته از ایرانیانى هم که در خارج از کشور هستند و به قصد دیدار از اقوام خویش به ایران مى آیند جزء آمار توریسم قلمداد مى شوند. یا افغانى هایى که به کشور ما وارد مى شوند و; نیز در آمار توریسم قرار مى گیرند؟!

• دفاتر خارج از کشور فاقد استراتژى توریسم فرهنگى
اینکه تا چه حد سفرا و افراد تصمیم گیر در وزارتخانه نسبت به ورود گردشگران خارجى نظر مثبت دارند، بر ما مشخص نیست! و باز اینکه نسبت به مزایاى این صنعت ارزان که امروزه پس از نفت و خودروسازى در حال تجلى است، چه میزان آگاهى دارند باز بر ما معلوم نیست؟!

آنها باید دریابند که با توجه به اینکه میانگین سن کشور ما جوان است و باید سالانه 960 فرصت شغلى در کشور ایجاد شود و از آنجا که ورود هر توریسم به ایران مساوى با ایجاد 8 تا 9 فرصت شغلى (مستقیم، غیرمستقیم، القایى و اشتغال ساختمانى) است، لذا مخالفت و گارد گرفتن نسبت به گردشگران نه تنها معنایى ندارد بلکه بسیار مخرب است. باید اذعان داشت که نه تنها استراتژى و برنامه مشخص و جامعى در سال هاى اخیر در دفاتر خارج از کشور درخصوص توریسم مشاهده نکرده ایم بلکه شاهد پسرفت، فراموشى، غبار خوردن و حتى بى اعتنایى نسبت به این صنعت درآمدزا بوده ایم.

نباید با برخورد خود نوعى دافعه را در میان گردشگران بین المللى به وجود آوریم. البته شاید ریشه این نوع نگرش به سال هاى جنگ تحمیلى با عراق و وقوع برخى بمب گذارى ها بازگردد. در حالى که وقت آن رسیده دفاتر خارج از کشور نگرش خود را نسبت به جهانگردانى که عمدتاً محقق، دوستداران فرهنگ و عاشقان سیر و سیاحت و دیدار با جاذبه هاى تاریخى ایران هستند، متحول کنند. باید براى آنها این موضوع مشخص شود، هر کس که قصد مسافرت به ایران را دارد، جاسوس نیست و مشکلات عقیدتى و امنیتى و; هم با ما ندارد، بلکه پیکى است که در انعکاس و ترویج فرهنگ غنى ایران مى تواند بسیار موثر باشد و حتى تبلیغات منفى اى که علیه ما در جریان است را عوض کند
توریسم :

این صنعت سالانه درآمد ارزی قابل توجهی برای دنیای امروز داشته است بر اساس
آمار سازمان بین المللی جهانگردی درسال 2000 این صنعت بیش از 500 میلیارد دلاردر آمد ارزی داشته که فرانسه بیش از 51 میلیارد از این در آمد را جذب کرده وکشورکوچکی مثل جاماییکا فقط به خاطر ساحل شنی وآفتابی که دارد حدود 35 میلیارد دلارو ایالات متحده با در آمد ارزی 75 میلیارد دلار تا قبل از حمله های تروریستی 11 سپتامبر 2001 صدر نشین این جدول بوده است از این درآمد بیش از 200 میلیارد به آسیا و بخصوص خاورمیانه سرازیر شده است ولی متاسفانه کشور ما که در راس کشورهای آسیایی توریست پذیر آسیا قرار دارد کمتر از دو میلیون دلار از این درآمدرا توانسته بخود اختصاص دهد

 

• گردشگران جهانى، فاتحان مرزهاى ناشناخته
اگر نگاهى به سیر تکاملى بشریت، تاریخ علم و فرهنگ بیفکنیم به وضوح مى بینیم که در این میان مسافرت و سیر و سیاحت هدفمند و غیرهدفمند، تا چه اندازه در دگرگونى و تغییر خط سیر تاریخى بشر موثر بوده است. ذهن پرسشگر و پویاى انسان که همواره بى تاب زندگى بهتر بوده، حتى از همان اوان سپیده دم خلقت و آفرینش و; موجب شده تا وى به حرکت، سفر و جست وجو دست یازد. سفر در عهد باستان هر چند عمدتاً در راستاى تامین غذا، دورى از خطر، بلایا و نیز تغییرات ناگهانى آب و هوا انجام مى گرفت، اما حرکت «فینیقى»ها را نمى توان از یاد برد. در این میان فینیقى ها به عنوان پیشروترین اقوام باستانى در حدود هزاره سوم قبل از میلاد به علت دسترسى و آگاهى به فن ساخت شناورهایى که غالباً با الوار

و تنه درختان کهن به شکل قایق مى ساختند، توانستند در میان رودخانه ها و دریاها به سفر و پویش روى آورند و کرانه هاى آفریقا را درنوردند و فرهنگ ها را با یکدیگر پیوند دهند یا آن هنگام که «مارکوپولوى ونیزى» که برخى او را نخستین توریست به معناى واقعى مى نامند، در نیمه قرن 13 میلادى سفر تاریخى خود و نگارش سفرنامه افسانه اى اش را که حاصل دیدنى ها و شگفتى هاى چین و هند بود، به رشته تحریر درآورد عامل مهم و ترغیب کننده سفر غربیان به مشرق زمین شد. کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب دریانورد نیز برگى از تاریخ را ورق زد.

• توریسم قاعده هرم گفت وگوى تمدن ها
هنگامى که سال 2001 میلادى سال «گفت وگوى تمدن ها» نام گرفت و خشتى از تپه ازبکى (مادها) به عنوان نمادى از این حرکت از طرف محمد خاتمى به سازمان ملل اهدا شد، موضوع توسعه روابط فرهنگى نیز بیش از پیش مورد توجه کشورها قرار گرفت. بدون شک یکى از اجزایى که مى تواند نقش بسزایى در اجرایى شدن گفت وگوى تمدن ها ایفا کند، توریسم است. گردشگران به دلیل نقش ارتباطى مستقیمى که دارند، مى توانند در انتقال آداب، فرهنگ و رسوم تاریخى بسیار موثر باشند، اگر خوب به مسئله نگریسته شود، مى بینیم هرم گفت وگوى تمدن ها بر روى قاعده توریسم بنا شده است و جهانگردان نیز به عنوان اجزاى اصلى گفت وگو و ارتباط فرهنگى و تمدنى محسوب مى شوند، لذا اگر وزارت امور خارجه خواهان اجرایى شدن گفت وگوى تمدن ها است و داعیه این را دارد که ایران این نظریه را در سطح جهان بیان کند، طبیعى است که باید تسهیلات مناسبى را براى تحقق گفت وگوى تمدن ها ارائه دهد و یکى از این موارد جذب گردشگر است

• مسافرى که توریسم مى نامیم
اگر مقایسه اى بین توریست هایى که به ایران مى آیند با دیگر کشورهاى موفق نظیر فرانسه، کانادا و چین انجام شود، به وضوح مى بینیم که نگرش نسبت به توریسم چه اندازه تفاوت دارد. به نظر مى رسد در ایران توریسم بیشتر به مسافر شبیه باشد. یعنى مسافرى است که «تنها» از یکسرى امکانات خاص که توسط دفاتر مسافرتى و آژانس ها ارائه مى شود، استفاده مى کند و بعد از مدتى به کشورش بازمى گردد. اما در کشورهاى دیگر توریسم به علت درآمدزایى بالایى که دارد، به طور طبیعى از شأن، مقام و جایگاه خوبى هم برخوردار است و از حمایت دولتى و تسهیلات مناسبى هم برخوردار مى شود که موجب ترغیب توریسم هاى دیگر به آن کشور مى شود.
• دیپلماسى گردشگرى چین، نمونه اى از تجربه موفق

«چین» بهترین نمونه در حوزه ورود گردشگران محسوب مى شود، این کشور پس از تجربه یک دوره قرنطینه و بسته بودن مرزهایش امروزه با فراهم آوردن برخى تسهیلات و مصوب کردن قوانین مناسب به خصوص در بخش صدور ویزا در کلیه مبادى ورودى و خروجى خود به پنجمین مقصد توریسم هاى دنیا تبدیل شده است و براساس برنامه ریزى هاى انجام شده چین تا سال 2020 رتبه نخست را در حوزه توریسم در سطح دنیا به خود اختصاص خواهد داد. به طور کلى این تحولات همگام با تغییر نگرش اقتصادى و فرهنگى این کشور به وقوع پیوسته و

چین توانسته در ادامه اصلاحات در توسعه مدیریت و ملزومات زیربنایى اصلاحات خود را بر پایه 17 استاندارد جهانى توریستى بنا کند و توانسته در این چارچوب بسیارى از طرح هاى خود را در حوزه گردشگرى به منصه ظهور برساند. ساخت 288 هزار شرکت توریستى، 274 هزار هتل و حدود 10 هزار سرویس خدمات مسافرتى از جمله این مواردند. چین امروزه به رغم داشتن مکتب و ایدئولوژى موسوم به چپ اما به دلیل برنامه ریزى صحیح در بخش اقتصادى و خاصه گردشگرى به الگو و پارادایمى براى دیگر کشورها تبدیل شده به نحوى که کشورهاى هند، مالزى و تایلند با کپى بردارى از اصلاحات و استراتژى هاى اقتصادى چین خواهان پیشرفت و رشد اقتصادى همانند چین هستند.
در همین راستا چین در اقدامى با مصوب کردن قانون جدیدى گام موثرى در برقرارى روابط با تایوان که از سال 1949 روابط سیاسى و دیپلماسى اش به سردى گرا

ییده بود برداشته است از این پس گردشگران چینى مى توانند از طریق هنگ کنگ به تایوان و بالعکس سفر کنند.
• تاثیر دیپلماسى گردشگرى بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ
شاید موضوع پذیرش توریسم و به عبارتى به عنوان اتباع کشورهاى دیگر به واقع آئینه تمام نمایى از سیاست خارجى هر کشور به شمار آید. توجه به این موضوع افزایش تقویت در ابعاد اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى را در پى خواهد داشت. در بعد اقتصادى نیز با توجه به اینکه صنعت توریسم نیازى به هزینه و مواد اولیه مصرفى ندارد در نتیجه به طور طبیعى درآمدزایى و رونق اقتصادى و اشتغال زایى بالا و در نهایت افزایش تولید ناخالص ملى را به همراه دارد.

دربعد «فرهنگى و اجتماعى» هنگامى که افراد یک منطقه یا ناحیه اى مشاهده کنند که گردشگران، نویسندگان و پژوهشگرانى نسبت به پیشینه تاریخى محل آنها کنجکاو هستند علاوه بر تقویت روحى و روانى با همین عامل موجب بازگشت به هویت و اصالت خویش مى شوند. از زاویه دیگر هنگامى که گردشگر به منطقه اى بیاید جداى از درآمدزایى باعث مى شود تا مسئولان در زیباسازى، مرمت آثار و نیز گردآورى موزه ها در قالب تسهیلات بلاعوض و قراردادن ردیف در بودجه سالیانه اقدام کنند. این عامل موجب ارتقاى زندگى و فراهم آوردن زیرساخت هاى اولیه از قبیل آب، برق، تلفن و از همه مهمتر امکانات بهداشتى و پزشکى خواهد شد. به عبارت دیگر با ورود توریسم سلسله وار مشکلات منطقه رفع مى شود. از «دید سیاسى» نیز تبلیغات رسانه ها موجب شده تا چهره مخربى از ایرانیان به غلط به تصویر کشیده شود بدون شک یکى از راه هاى محو و زدودن برچسب «تروریسم» توسط «توریسم» مى تواند صورت گیرد که توجه به این عنصر دستاورد بزرگى براى کشور به همراه خواهد داشت.

• راهکارهاى اجرایى در حوزه دیپلماسى گردشگرى
از جمله راهکارهایى که درخصوص حوزه توریسم در ابعاد خارجى و داخلى مى تواند مدنظر مسئولان قرار گیرد مى توان به این موارد اشاره کرد. در بعد داخلى دولت باید نخست براى اعتمادسازى در سطح بین المللى حمایت هاى ویژه اى نسبت به توریسم اعمال کند. در همین زمینه دولت مى تواند ستادى متشکل از برخى دستگاه ها و وزارتخانه ها از جمله دادگسترى، کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامى، راه و ترابرى، اقتصادى و دارایى، نیروى انتظامى و سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى وظیفه حمایت از توریسم را به عهده گیرند.
*در این راستا همچنین افراد بخش خصوصى مى توانند در قالب سازمان هاى غیردولتى (NGOهایى) تحت عنوان حمایت از توریسم در داخل کشور فعال شوند.
*ساخت برخى برنامه ها و فیلم هاى آموزشى در ارتباط با نحوه برخورد و تعامل با توریسم در دستور کار صدا و سیما به عنوان رسانه ملى قرار گیرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله در مورد زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله در مورد زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری pdf :

زندگی اثار و اخلاق اقبال لاهوری

بسم الله الرحمن الرحیم

علامه اقبال در روز جمعه سوم ماه ذیقعده ، سال 1294 هجری قمری ( 9 نوامبر 1877 ) در شهر سیالکوت به دنیا آمد . پدر وی از بازرگانان متدین بود. نیاکان اقبال از قبیله سپروی برهمنان کشمیر بودند که در قرن هفدهم به دین مبین اسلام مشرف شدند .
تحصیلات اقبال به رسم معمول زمان از آموختن قرآن در یکی از مساجد سیالکوت آغاز شد و پس از اتمام دوره مکتب به اسکاچ مشن کالج رفت و دوران ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذرانید . در آنجا مورد توجه مولانا سید میر حسن ، که یکی از معلمان آن مدرسه و دوستان پدر اقبال بود قرار گرفت . مولانا میر حسن بر خلاف میل باطنی که جوانان را در آغاز از شعر گفتن منع می کرد به جهت

استعداد درخشان و قریحه سرشار اقبال ، او را به سرودن شعر اردو تشویق و ترغیب می نمود . و در اوائل کار اقبال ، اشعار خود را برای تصحیح نزد « داغ دهلوی » ( متوفی 1905 م. ) می فرستاد که وی پس از مدتی گفت که اشعار اقبال از تصحیح بی نیاز است و خود را به داشتن شاگردی چون اقبال مفتخر می دانست .

اقبال بعد از به پایان رساندن اسکاچ مشن کالج ، در رشته فلسفه دانشگاه لاهور ثبت نام کرد و از سر توماس آرنلد بهره ور گردید و دوره فوق لیسانس را در سال 1899 م. در رشته فلسفه با احراز رتبه اول در دانشگاه پنجاب به پایان برد و پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه پنجاب در رشته های تاریخ و فلسفه و علوم به استادی برگزیده شد .

(( ناله ی یتیم )) اولین اثر وی بود که به سال1899 درجلسه ی سالیانه ی انجمن حمایت الاسلام در لا هور خواند و سال بعد هم در همان انجمن منظومه ی دیگری با عنوان (( خطاب یتیم به هلال عید )) را قرائت کرد که باعث شهرت وی گردید . شعر ((هیمالیا )) نخستین شعر اقبال بود که در مجله ی مخزن به سال1901 به چاپ رسید ،انتشار اشعار اقبال همینطور در مخزن ادامه یافت تا اینکه دیگران هم برای گرفتن شعر از اقبال برای چاپ در نشریه های خود به او روی آوردند .

علاوه بر شهرتی که اقبال در شعر و شاعری کسب کرد ،نخستین کتابش را در زمینه ی اقتصاد به زبان اردو به سال 1901 م. تالیف کرد . سپس برای ادامه ی تحصیلات به توصیه ی آرنلد عازم اروپا شد و سه سال در آنجا به مطالعه و تحصیل اشتغال داشت که اثر بر جسته ای بر افکار و آ راء او گذاشت. در دانشگاه کمبریج در رشته ی فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با ((مک تیگارت )) پیرو هگل که در آن زمان بسیار مشهور بود ملا قا ت کرد ، سپس با پروفسور براون و نیکسون آشنا شد .

اقبال پس از اخذ درجه ی فلسفه اخلاق از دانشگاه کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رساله ی خود را تحت عنوان سیر فلسفه در ایران نوشت و به دریافت درجه ی دکتری توفیق یافت . و مد تی هم به جای پرفسورآرنلد در دانشگاه لندن تدریس زبان و ادبیات عربی کرد.
در اواخر دوره ی اقامتش در اروپا به علت تحولی که در وجود او پیش آمده بود قصد ترک شعر و شاعری کرد ولیکن دوستش سر عبدالقادر مانع این کار شد و آرنلد هم در این امر بی تاثیر نبود.
تحول دیگری که در زمان تحصیل در اروپا برای اقبال پیش آمد آشنائی و مطالعه در زبان ادبیات

فارسی بود که بعدها زبان فارسی را برای بیان افکار خود برگزید و دیگر اینکه در اروپا ،اقبال از یک شاعر وطنی به شاعر ملی و اسلامی و جهانی تغییر یافت و سیر تحولات فکری او را می توان از مطالعه ی کتاب بانگ درا دریافت .
اقبال در اوت 1908 م به وطن بازگشت و رئیس بخش فلسفه ی دانشکده ی دولتی لاهور شد و ضمناٌ به وی اجازه داده شد که در خارج به شغل دادگستری بپردازد . بعد از چندی از شغل استادی دست کشید و به همان کار وکالت پرداخت تا افکار خود را آزادانه انتشار دهد . وی شغل وکالت را تا سال 1934 م ادامه داد .

در سال 1926 م علامه اقبال به عضویت مجلس قانون گذاری پنجاب انتخاب شد . اختلافات و کشمکش ها و و ضعیت ناگوار زندگی مردم و عشق به آزادی اقبال را علاقه مند به شرکت در فعالیتهای سیاسی کرد ، تا اینکه وی در سال 1930 م تشکیل دولت پاکستان را در جلسه ی سالیانه حزب مسلم لیگ در الله آباد پیشنهاد کرد .

اقبال به نمایندگی مسلمانان شبه قاره به سال 1931در اولین موتمر اسلامی فلسطین که در شهر بیت المقدس تشکیل یافته بود شرکت نمود و در اواخر سال 1932 در کنفرانسی که در لندن تشکیل شده بود شرکت کرد و در مراجعت از اسپانیا دیدن کرد و « مسجد قرطبه » در روحیه ی او

تاثیر عمیق گذاشت که در منظومه ای تاثبرات روحی و قلبی خود را به نام « مسجد قرطبه » جلوه گر ساخت و در سال 1933 از افغانستان دیدن بعمل آورد و از مزار حکیم سنائی را زیارت کرد.
در چهارم د سامبر 1933 دانشگاه پنجاب درجه ی دکترای افتخاری به او اعطا کرد .
در سال 1934 به گلو درد دچار شد که تا پایان عمر ادامه داشت و در آغاز سال 1938 به تنگی نفس و ضعف قلب مبتلا گردید تا اینکه بالأخره در ساعت پنج بامداد روز پنجشنبه بیست و یکم آوریل1938 (بیستم صفر سال 1937 ه . ق ) دار فانی را وداع کرد .

ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد چشم خود بر بست و چشم ما گشاد
و در گذشت او به زندگانی پر فراز نشیب او خاتمه داد در حا لی که دو آرزوی بزرگ او بر آورده نشده بود یکی زیارت خانه ی خدا و دیگری مسافرت به ایران .

آثار علامه ی اقبال به ترتیب زمانی
علم الا قتصاد : اولین کتاب درباره ی اقتصاد به زبان اردو که در سال 1903 در لاهور به چاپ رسید.
توسعه حکمت در ایران (سیر فلسفه در ایران ) : مشتمل بر تاریخ مختصری از حکمت الهی در ایران .
تاریخ هند : اقبال این کتاب را برای استفاده ی دانشجویان به رشته تحریر در آورد .
اسرار خودی : این کتاب را از طرفی جهت طرد تمدن مادی اروپائی و از طرفی برای مبارزه با بیگاری و تنبلی به نظم کشید ه است و سعی کرده تا مردن را به اسرار نهفته ی درونی نهاد مردم که آن را ((خودی )) نامیده است آشنا سازد .
رموز بیخودی : این منظومه رابطه ی فرد و ملت را شرح می دهد .
پیام مشرق : در این مجموعه ،اقبال افکار مشرق و مغرب را مقایسه کرده است .
بانگ درا : کتاب پیامهای شور انگیز شاعر به هموطنان خود از مسلمانان و هندو است و ترغیب آنان به کار و کو شش که اولین مجموعه ی اشعار اردوری است .

زبور عجم : مجموعه ی اشعار کتاب شامل غزلیات و قطعات و مستزاد اقبال که مثنوی گلشن راز جدید و بندگی نامه را به ضمیمه دارد .
جاوید نامه : اقبال این منظومه ی فارسی را به نام فرزندش جاوید اقبال سروده است .
احیای فکر دینی در اسلام : شامل هفت سخنرانی درباره ی مباحث اسلامی است که به سال 1929 م ایراد و در سال 1930 چاپ شده است .

مثنوی مسافر : شرح قسمتی از مسافرت اقبال به افغانستان و راهنمایی های او به ملت افغان است .
بال جبریل :دومین اثر اردوی اقبال است که در سال 1935 به چاپ رسیده است که شامل غزلیات و دو بیتی ها و منظومه های دیگر اوست .
پس چه باید کرد اقوام شرق : در این اثر اقبال به راهنمایی مولانا ، تعالیم اخلاقی به منظور رهایی از مشقات زندگی به مردم مشرق زمین می دهد .
ضرب کلیم : سومین دیوان ارد وی اقبال است که در 1936 انتشار یافت و حاوی موضوعات زیر است : اسلام و مسلمانان ،تعلیم و تربیت ،زن ،ادبیات و هنرهای زیبا ، سیاست شرق و غرب و افکار محراب گل خان .
ارمغان حجاز : مجموعه ی دو بیتی هایی به زبان فارسی و اردو است که شاعر به شوق زیارت اماکن متبرکه بیت الله آرزوهای قلبی خود را در آن گنجانده است و در قسمت دو م منظومه ی دیگریست تحت عنوان« مجلس شورای ابلیس » که در اقبال سیاست امروز جهان را مورد انتقاد قرار داده است .

یادداشتهای پراکنده : مجموعه ی خاطرات چند ماهه ی اقبال است که به همت جاوید در سال 1961 م. طبع شده است .
آثار دیگری پس از وفات وی چاپ شده است که روشن کردن جنبه های زندگانی اقبال و افکار او اهمیت زیادی دارد.
سبک شعر اقبال
آثار اقبال متنوع است و در هر نوع شعر طبع آزمائی کرده ولی آنچه از اقسام شعر مورد توجه ی شاعر قرار گرفته همانا غزل و دوبیتی و مثنوی است . اگر چه تعداد مثنویهای اقبال نسبت به اشعار دیگر او بیشتر است اما غزل با طبع سرشار و ذوق خدادادی او سازگار تر بوده است و غزلیات شیوای او در جاوید نامه گواه این مدعاست .

اشعار اقبال در سبک خراسانی بسیار محدود است زیرا وی اصلاٌ به این سبک توجهی نداشته و زمان او عصر قصیده سرایی نبوده است و قصیده هایی هم که سروده فاقد تشبیب و تغزل متداول در قصاید دیگر شعر است . گرچه برخی سروده های اقبال بویژه پیام مشرق یاد آور سبک خراسانی است اما خالی از تشبیهات و موجز می باشد . عصر اقبال از نظر شعری دورانی است

که سالیان متمادی از آغاز شعر فارسی گذشته و فراز ونشیب های زیادی را پشت سر نهاده از اینرو است که اقبال با مطالعه ی شعرا و آثار برجسته ی شاعران عارف پیشه تحت تاثیر تنی چند از آنان قرار گرفته و محور اساسی فکری خود را از نظر سبک و شیوه در آثارش بر تعالیم بزرگانی چون فردوسی ،خواجه عبدالله انصاری ،ناصر خسرو ،سنایی ،نظامی ،عراقی ،امیر خسرو ،عطار ،مولوی ،سعدی ، حافظ ،فیضی ،بیدل ،غالب ،صائب و دیگران گذاشته است . با توجه به خصوصیات سبک

عراقی به این نکته میرسیم که« سبک اقبال » بسیار نزدیک « سبک عراقی » است زیرا وی از نظر جنبه های صوری بیشتر به حافظ و از نظر معانی و محتوا به مولوی نزدیک است . در سروده های اقبال فکر و فن سخنوری مولانا کاملاٌ مشهود است چه از نظر برداشتهای عرفانی و فلسفی و چه از جهت اشارات قرآنی و روایتی .

از اینرو است که استاد فروزانفر در مورد اقبال می گوید « اقبال لاهوری تجلی روح مولوی بوده که در این عصر طلوع نموده است » . از توصیفات و تضمینات مولانا بسیار در آثار دیده می شود . در مثنوی اسرار خودی اقبال به توصیه ی پیرو روم ( مولوی ) برای بیداری مسلمانان و مردم در بند جهان اسلام درس خودی و خود شناسی توصیه میکند .

اقبال همچون مولوی زبده و چکیده ی جهان آفرینش را « انسان » می داند « انسان کامل » در نظر آنان حضرت رسول (ص ) است که حکم روح کاینات دارد . عشق و محبت در اندیشه ی هر دو بر تعلق و تفلسف برتری دارد و عشق را عصاره همه ی خوبیها کاینات می دانند . البته این را نباید ار نظر دور داشت که قصد اقبال تکذ یب عقل نبوده وآثارشعری خویش در موارد متعدد به اهمیت عقل و خرد و علم و حکمت اشاره کرده است . علاوه بر مولانا ،علامه اقبال به استقبال و تضمینات آثار فکری سعدی هم توجه نموده حتی از نظر وزن و ردیف و قوافی مشترکاتی بین اشعار فارسی ب

ا اردوی اقبال با سعدی می بینیم . در مورد توجه اقبال به اشعار حافظ باید گفت که اقبال یکی از واصفان بی مانند حافظ است بویژه شیفته سمبولیزم حافظ بوده و در موارد مختلف آثار خود به نقل و تضمین و توصیف اشعار شاعر شیراز پرداخته و از لغات و ترکیبات شعر حافظ در آثار خود بهره ها گرفته حتی جواب دیوان شرقی گوته را به سبک و زبان حافظ داده است .
اقبال با وجود استقبال از شعر شاعر سبک هندی سخن خود را از نقایص این سبک دور نگاهداشته است . دکتر حسین خطیبی در این باره چنین اظهار نظر می کند : « از سبک هندی اثری که در اشعار اقبال دیده می شود یکی گاه گاه مضامین و افکاری است که در ضمن غزل و مثنویها و سایر آثار او مشاهده می کنیم که تا اندازه ای ،آن هم نه با دشواری و تکلف به سبک هندی نزدیک می

گردد و دیگر بعضی از اصطلاحات و ترکیبات زبان فارسی مستعمل در میان ما متفاوت است و می توان قسمتی از آن را با قیمانده ی اصطلاحات ترکیبات سبک هندی و دنباله ی آن دانست و قسمتی دیگر را در شمار لغات و اصطلاحات کلمات است که در بیت غزلیات و سایر آثار او گاه گاه بچشم می خورد و در حقیقت مهمترین وجه امتیاز آثار او از اشعار شعرای سبک قدیم عراقی به شمار می آید » .

از آنجا که اقبال ، شاعر عارف است تمثیلها و رمزهای شعر او یاد آور شیوه ی بیان شعرای این سبک چون سنائی و عطار و مولوی است . از طرف دیگر اقبال شاعریست متفکر و بلند اندیشه و آگاه به مسائل روز ،به این جهت است که در هر یک از انواع شعر که سخن می گوید رمزی و نکته ای را می آورد چون فردی است خبیر و آشنا به مسائل دین و فلسفه و سیاست و در عین حال زبان ادبی او آمیخته با صنایع و بدایع و ظرافتهای هنر کلامی است . اینگونه ویژگیها به شعر اقبال

رنگ خاصی می دهد که در کمتر شاعری می توان این خصوصیان را سراغ گرفت ،لذا از نظر سبکی باید اقبال را شاعری صاحب سبک دانست که صدها شاعر فارسی و اردو زبان آن را مورد استقبال قرار دادند . بنابراین « سبک اقبال » در تاریخ شعر و ادب برای خود جای ویژه ای باز کرده است و بطور خلاصه منظور او از شعر تنها بهبود و پیشرفت عالم انسانی است .
ویژگیهای اساسی اندیشه ی اقبال
موضوعات اساسی که در محور اندیشه ی اقبال بر پیرامون آن دور می زند به علت متنوع بودن آثار او به اجمال شامل مباحث زیر می باشد :
عرفان بدون تردید در شعر و آثار اقبال جنبه ی بسیار قوی دارد از آنجائی که شاعر ار

ادت خاصی نسبت به مولوی دارد سعی می کند گام بر جای پای او بگذارد و ارزشهای مثبت تصوف را تایید کرده و جنبه های منفی آن را در مورد انتقاد قرار می دهد . از طرفی چون محیط اجتماعی که اقبال در آن می زیسته دستخوش حیله گریها و دسیسه بازیهای دولتهای استعمارگر و عاملان بدبختی مردم بوده این مسائل او را سخت ناراحت و مضطرب ساخته بود . لذااقبال برای اصلاح چنین جامعه ی فاسدهمت گمارده و در اشعار خویش تازیانه ی انتقاد را بکار می گیرد و مردم و جامعه را متوجه خطر می کند و اندیشه های بدیع و تابناک عرفانی وحکمی خود را با کمال نبوغ به

روشنی و سادگی آن چنان زیبا بیان می کند که گوئی سرود زندگی سر می دهد و خون تازه در عروق ملت خواب رفته می دهد و عظمت گذشته ی اسلامی آنان را یاد آور می شود و بیدارباش می دهد با از خواب غفلت تاخیزند و رکود فکری وانجماد اندیشه را رها کرده ئ زنجیر گران بندگی و استعمار را از پای خود بر کنند و امید به آینده ی روشن در سایه ی اتحاد و وحدت اسلامی داشته باشند و از حزن و یاس دست بردارند تا به زندگی سرشار از شعف و امید و سازنده و پویا دست یابند ،بر این پایه اقبال هند را برای زندگی و درخدمت زندگی می داند و بس ،و هنرهایی که فاقد شور حیات باشد از نظر اقبال باعث نابودی ملت می شود به این جهت است که اقبا ل« درباره ی هنرمندان منحط شبه قاره معتقد است که مخیله ی آنها روح مایوس و فلک زده را منعکس می

سازد و عشق و شور و مستی را نابود می کند . افکار تاریک آنها پیغام مرگ و هلاکت است . اینها خد را از واقعیات زندگی دور نگاه داشته اند و فقط احساسات هوس آمیز جنسی را ابراز می کنند; بنظر اقبال هنری که صلاحیات تربیت خودی ندارد ترحم انگیز است مقصد هنر اصلاح زندگی و هدف آن رسیدن به حیات جاویدان می باشد. ایده آل هنرآدم گری است ; » .
برای این است که « اقبال معتقد است که انسان تنها در اطاعت احکام الهی مجبور است و این جبردینی در حقیقت رهبر اختیار ما است ،زیرا اگر انسان مطیع و تابع حق گردد و خودی را با اوصاف الهی متصف سازد ، جمله ی قوای عالم مطیع وفرمانبردار او می گردد :

در اطاعت کوش ای غفلت شعار می شود از جبر پیدا اختیار ; »
اقبال به مردم توصیه می کند که « به جای توجه به تعلیمات صوفیه قرآن بخوانند و در سایه ی آن کتاب آسمانی راه زندگانی را پیدا کنند :
گر تو می خواهی مسلمان زیستن نیست ممکن جز به قرآن زیستن
از جانب دیگر محرک اساسی زندگی را آرزو می داند و می گوید :
آرزو را در دل خـــــــــــود زنده دار تا نگردد مشــــــت خاک تو مزار
محکم و استوار شدن خودی را از عشق می داند :
از محبت چون خودی محــکم شود قوتش فرمــــــانده ی عالم شود
پنجه ی او پنجه ی حق می شود ماه از انگشت او شق می شود.
البته عشقی که این همه نیروی فوق العاده دارد باید یاد آور شد که طبق عقیده ی اقبال از تقلید مرد کامل که عالیترین نمونه ی آن پیغمبر اسلام (ص ) می باشد برخوردار است . کردار پسندیده و اخلاق حسنه ی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم می تواند جهانیان را به عالیترین مقام راهنمایی نمود ; »

« انسان کامل از نظر اقبال که به نامهای مومن و مرد حر و مرد حق و نائب حق نامیده می شود اساساٌ همان آدمی است که علت آفرینش او در آیه ی ((انی جاعل فی الارض خلیفه )) ذکر شده است ، زیرا اقبال برای تربیت انسان کامل تنها احکام قرآنی را مستلزم قرار داده و رشد نمو او در پرتو آئین الهی دانسته است :
مردم حق از کـــــــس نگیرد رنگ و بو مرد حــــــق از حق پذیرد رنگ و بو
هر زمان اندر تنــــــــــــــش جانی دگر هر زمان او را چوحق شأنی دگر; »

اگر چه اصول اساسی اندیشه اقبال را به جهت گستردگی و تنوع ،هر چند فهرست وار نتوانستیم آنطور که باید و شاید بیان کنیم ولی همین مقدار می تواند گویای حقیقت و جود شخصیت این متفکر بزرگ عالم اسلامی باشد .
نکته دیگری که نمی توان بدون اشاره از آن گذشت همانا توجه و تمایل عجیب اقبال به قرآن و تعالیم اسلام و ارادت به حضرت ختمی –مرتبت (ص) و خانواده ی ائمه اطهار (ع) است . در کمتر اثری از علامه ممکن است نفوذ و تاثیر قرآن و تعلیمات حیات بخش اسلام وجود نداشته باشد . از آنجایی که دنیای اقبال بر تکاپو حرکت و تلاش برای بازسازی جامعه ی عقب مانده و مبارزه با

دشمنان ملت است و نیل به حریت و استقلال باید این دعوت بر اساس اصول اعتقادی باشد تا قابل پذیرش باشداقبال با تامل در آیات قرآن و تدبر در موضوع جبر و اختیار و تقدیر ، قائل به آزادی مسولیت هر کسی در برابر کردارش میشود ، و این بهترین عقیده ای است که می تواند اساس دعوت او قرار گیرد ;..
اصولاٌ اقبال از این که دانشمند ان مسلمان « قرآن را در روشنائی فلسفه ی یونانی فهم کنند » سخت مخالف است ، زیرا دریافته است که روح قرآن به امور عینی توجه دارد و فلسفه ی یونانی به امور نظری . بدین گونه فیلسوف ما با درون گرایی افراطی صوفیانه و نفی جهان محسوس – که به دنبالش ترک فعالیتهای اجتماعی را سبب می شود – صریحاٌ مخالفت می کند ؛ از سوی دیگر عشق ،خلوص نیت ، تزکیه نفس و مکاشفه و دیگر جنبه های مثبت و سازنده ی عرفان را – که در حقیقت تعلیمات اصیل اسلامی است – می پذیرد .

;.اقبال با توجه به پویایی و تحرکی که در متن دستورهای اجتماعی اسلام است معتقد است که « با بهره گیری اسلامی ، مسلمانان امروز می توانند به رفع دشواریهای سیاسی و اجتماعی عصر جدید نائل شوند ;» سپس او « اجتهاد » یعنی کوشش علمی برای استنباط احکام الهی را از مدارک شرعی ، نیروی زنده و محرک اسلام معرفی می کند ، که قادر است در رویدادهای دنیای جدید و تنگناهای عصر صنعت مسلمین را راهنما و یاور و تجات بخش باشد . او در آثار منظوم و منثورش ، و حتی خطابه ی تاریخی که در حزب مسلم لیگ خوانده ، همه جا مسلمانان را به جمع شدن برگرد قرآن و الهام گرفتن از تعلیمات حقوقی و سیاسی اسلام فرا خواند.
از طرفی چون اقبال دین اسلام را دینی وحدت آموز می داند همواره در آثار خود مسئله اتحاد و یگپارچگی مسلمانان اطراف و اکناف جهان را مطرح ساخته است .او معتقد است که در اثر

سیاستهای استعماری و تفرقه اندازی های دشمنان اسلام و دامن زدن به مسئله ملیت از طرف غربیان ،مسلمانان از هدف اصلی برادری و اخوت اسلامی دور افتاده و در چنگال اسارت استمارگران غربی خود را خوار و ذلیل و بی هویت کرده اند. اقبال بنای ملیت مسلمانان را در مبانی اسلامی مضمر می داند و یاد آور می شود که ملت اسلامیه نباید خویش را با ملل غرب یکی پندارند زیرا غریبیان به ملک و نژاد متکی اند ولی ملت اسلام از قوت دین استحکام میابد زیرا اگر مسلمانان دامان دین را رها کنند وحدت آنان از بین می رود . اقبال مسلمانان را متوجه به گذشته ی پر عظمت اسلام و مطالعه ی عمیق و دقیق وقایع تاریخ اسلام می کند .علامه به لزوم فرا گرفتن علوم و فنون غربیان به این شرط که به تمدن اسلامی لطمه ای نزند موافق بوده است .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

بررسی آثار و شخصیت شناسی سید رضی (ره) pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  بررسی آثار و شخصیت شناسی سید رضی (ره) pdf دارای 227 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی آثار و شخصیت شناسی سید رضی (ره) pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

فهرست
مقدمه                                             7-1
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی                     29-9
بخش اول: اوضاع سیاسی                                 9
بخش دوم: اوضاع اجتماعی                                 15
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی                         19
الف: نقش آل بویه در  نهضت فکری و ادبی قرن چهارم                 21
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم                         22
1- شعر                                         23
2- نثر                                         27
3- نقد                                             28
4- علم لغت                                        28
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع)                 77-30
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد                                 30
ب: شجره نامه                                     31
1- پدر( ابواحمد)                                     32
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق)                        37
3- ناصر کبیر یا فاتح مازندران                            38
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند                         39
د: غروبی نابهنگام                                     41
هـ: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی                     44
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی        
الف: اساتید و مشایخ رضی                                 49
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی         56
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی             58
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج»                61
هـ: تألیفات                                        63
1-    شعر( دیوان اشعار)                                64
2- سیره نویسی                                     65
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات)                            65
4- فقه                                         65
5- نحو                                        65
6- تفسیر                                         66
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل                        66
ب: معانی القرآن                                     66
7- بلاغت                                         67
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن                         67
ب: نهج البلاغه                                    67
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟                    68
 ب2: ادبیات نهج البلاغه                                 74
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه                 75
باب دوم:           
 نقد و بررسی دیوان سیدرضی                         256-78
فصل اول: دیوان رضی                                 79
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان                 85
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان                             89
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان                     90
فصل دوم: مدایح                                     92
الف: ممدوحان رضی                                 94
ب: ساختار قصیده های مدح                             109
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی                         114
ج1: شجاعت                                         114
ج2: بخشش و بخشندگی                                 116
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه)                119
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی                                 121
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها                             124
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ                                 125
مدیحه های رضی در یک نگاه                             126
فصل سوم: رثاء« سوگنامه»                            130
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است            133
ب: فرهنگ عاشورا در سوگنامه های حسینی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها) 138
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان                153
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی                         158
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها                         162
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان                             164
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی                 165
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی                         167
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی                     171
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ                                 172
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر             173
نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار                         174
فصل چهارم: فخر و حماسه                             178
الف: بررسی ساختار فخریات                             181
ب: مضامین فخریه های رضی                             182
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی طیبه)                    183
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل                     189
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب                         195
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی                         197
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و متنبّی                     200
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات                             204
ترانه های سرزمین یار( حجازیات)                            206
الف: بررسی ساختارغزلیات                                210
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی                         213
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی                         215
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار:                        218
 الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی)                218
متن و ترجمه غزل« لیله السفح»                            219
نقد وبررسی غزل« لیله السفح»                            224
برگزیده غزل« یا ظبیه البان...»                            229
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات                 232
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی                     233
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب                     234
فصل ششم: هجویات                                 237
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی                     238
1) هجو اخلاقی                                     238
2) هجو سیاسی                                     240
ب: نمونه هایی از هجویات رضی                             241
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها            
الف: نمای کلی حکمتهای رضی                             243
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی                     244
زبده البحث (چکیده پایان نامه به زبان عربی)                    249
منابع                                            265
چکیده انگلیسی                                    269

مقدمه
موضوع: برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان  می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
 وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد. با توجه به اینکه دیوان اشعار این نادره ی دوران بازتاب اندیشه های عمیق و آئینه ی تمام نمای سلوک عرفانی اوست ایجاب می کند که برای شناسایی اندیشمند فرزانه و شاعر گرانمایه، دیوان اشعار او را درکنار آثار گرانبها و ارزشمند فقهی و کلامی اش کاملاً مورد نقد و بررسی علمی و ادبی قرار گیرد.
 اهداف: لذا در این کار تحقیقی هدف ما بر آن بوده است که آرا  و اندیشه های یگانه ی دوران را از میان اثر ارزنده ی ادبی اش( دیوان اشعار) مورد ارزیابی و نقد بررسی قرار داد  تا از میان اشعار به بازخوانی نظریات و افکار عالمانه ی    « شاعر فقیه» بپردازیم. بنابراین در شناخت ابعاد شخصیتی این ادیب گرانقدر نیازمند آن هستیم که پاسخ های قانع کننده ای در قبال پرسش های زیر داشته باشیم:
1-    نحوه ی تجلی افکا رو اندیشه های رضی در دیوان چگونه بوده است؟
2-    تأثیر شریف رضی بر ادبای پس از خود و ادبیات عرب به چه میزان بوده است؟
3-    جلوه های انتساب به دودمان علوی و میزان تأثیر آن بر شخصیت وی چقدر می  باشد؟
4-    گردآورنده نهج البلاغه واقعاً کیست؟ و تأثیر آن بر ادبیات عرب چگونه و تا چه اندازه ای بوده است؟
فرضیه ها:
 با توجه به اینک رضی یک فقیه برجسته و آشنا به ظرایف علوم اسلامی است ولی اشعار خود را مرکب اندیشه های علمی و ادبی و مباحث فلسفی قرارداده و برای بیان مقاصد وتشریح مسائل علمی و عملی بهره های فراوان از آن برده است و در هر جائی که نیاز بوده  به طرح مباحث اخلاقی و مبانی فلسفی انسان شناسی و معادشناسی پرداخته است. سبک منحصربه فرد او در هجویات نمونه ی بازر اخلاق اسلامی است. و یا غزلهای عاری از وصف« می» و توصیف نوازندگان و خوانندگان زیباروی، حاکی از محتوای مکتب و تعالیم عرفانی وی است.
 وی با تأسیس اولین دانشگاه مدرن علوم اسلامی و تربیت شاگردان فاضل و فقهای نامداری چون شیخ  طوسی(ره) و نگارش و گردآوری کتاب گوهربار
« نهج البلاغه» تأثیر انکارناپذیری بر ادبیات جهان اسلام و عرب و ادبای پس از خود برجای گذاشت. لذا او با این اقدام خدمت ارزنده ای به جهان ادبیات و علم و اندیشه ی بشری نمود. ولی کار پرثمر او دچار تردید واقع شده و در برخی از محافل سخن از گردآورنده و یا نگارنده نهج البلاغه به میان می آید که او واقعاً کیست؟
 ما نیز د راین مجموعه با توجه به اسلوب نگارش نهج البلاغه و تطبیق آن با سبک نوشتاری رضی در کتابهای ماندگارش و با بیان دلایل وشواهد و قرائن ثابت نمودیم که افتخار گردآوری نهج البلاغه همچنان برای رضی بوده و خواهد بود.
 انتساب رضی به خاندان علوی وشرافت ذاتی این خاندان باعث گردید که نیروی عجیبی در رضی بوجود آید و چنان مقتدرانه پا به عرصه گذاشت ک در مطالبه ی علنی حقوق خانوادگی خویش در امر خلافت از هیچ مقامی و منصبی هراس به دل نداشت و لذا جسورانه خلیفه ی عباسی را مورد خطاب قرار می دهد و گاهی هم خواسته های قلبی خود را در قالب ستایش پدر به منصه ی ظهور می رساند.حتی برای ابراز انزجار از خلافت عباسی به خلیفه ی فاطمی که در جد و مرام تا اندازه ای با او مشترک بوده اظهار علاقه و محبت می کند.
مرثیه های رضی هم از این خواسته ی او خالی نیست و شاید اوج قدرت او در نکوهش خلافت اموی و عباسی باشد. وی در ضمن سوگنامه های حضرت سیدالشهداء(ع) با شیوه ای نو، به بیان وقایع تاریخی و ستم های قدرتمندان غاصب می پردازد.
 محتوا:
 پایان نامه ی حاضر در قالب دو باب تدوین شده است که در باب اول به بررسی اوضاع اجتماعی و ادبی قرن چهارم پرداخته که در این فصل علاوه بر بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی، به نقش آل بویه در حرکت فکری و فرهنگی قرن چهارم و مظاهر فرهنگی و ادبی این قرن در قالب محصولات فرهنگی نظیر: شعر، نثر، نقد و علم لغت می پردازد.
 در فصل دوم این باب به بررسی زندگی نامه ی سیدرضی از ولادت تا وفات می پرازد که در این میان به شجره نامه ی او ، پدر، مادر، و فرزندان بطور کامل توجه شده است و مطالب مفصلی را در باره مقام و منزلت پدرش سیدابواحمد موسوی و نقش اصلاح گرانه ی او در جامعه آن روز و وساطت میان خلفا و سلاطین و بزرگان آورده ایم  و در ضمن نکاتی هم درقالب همین بحث درباره ی خصوصیات اخلاقی او بیان کردیم.
 در ادامه ی سخن از اساتید و مشایخ رضی و تربیت یافتگان مکتب او و نقش مجتمع عظیم علمی، فرهنگی «دارالعلم» در نهضت فکری و تأسیس مجامع شبیه به آن بطور مفصل بحث شده است. رضی در کنار مناصب و مشاغل رسمی و اشتغال کامل، دست از تدریس و تألیف برنداشت و لذا علاوه بر بیان اسامی تألیفات و فعالیتهای علمی و بررسی شاگردان از اثربسیار ارزشمند او« نهج البلاغه» هم غافل نشده و لذا به بررسی نگاره ها و پژوهش های صورت گرفته در زمینه ی نهج البلاغه و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره ی متن و گردآورنده آن نیز پرداخته ایم.
 در باب دوم که به موضوع اصلی تحقیق مرتبط می شود به بررسی ونقد دیوان اشعار رضی و نسخه های خطی کتابخانه  های ایران و جهان می پردازد و دیوان اشعار او را از جهت محتوایی با استفاده از مفاهیم و مضامین وموضوعات قصاید مورد نقد کامل قرار می دهد.
 این باب از شش فصل به ترتیب موضوعات شعری و حجم آنها تدوین یافته است که در هرکدام از این فصول،  با طرح مباحثی به بیان ابعاد و ویژگی ها و ساختار و موضوع و مضامین قصاید دیوان و قالبهای شعری پرداخته ایم که عبارتند از: مدایح، رثا و سوگنامه ها، فخرو حماسه، غزلیات و حجازیات، هجویه ها و پند و اندرزهای حکیمانه.
 لازم به یادآوری است که در هر فصل به تناسب نیاز به شرح و ترجمه ی برخی قصاید و غزلیات نیز اهتمام تمام صورت گرفته است.
 رضی با سرودن ترانه های سرزمین یار(حجازیات) به همه ی دلسوختگان عاشق و عاشقان دلسوخته فهماند و نشان داد که می توان بی آنکه آلوده ی ناپاکی و فساد شوند در مسیر عشق الهی قدم بردارند؛ و در حقیقت از عشق زمینی راهی به وسعت هستی بسوی معشوق اصلی گشود. او ثابت کرد که می توان شب را درکنار محبوب بسر برد بی آنکه به گناه آلوده شد. رضی با طرحی ابتکاری در هجویات بی آنکه متعرض عیوبی شود که احساسات را جریحه دار می سازد، دست به روشی زد که در آن از روش هجویات برای اصلاح اخلاق ناپسند و رفتار زشت مخاطب استفاده نمود. وی عیبهای اشخاص را متذکر می شود نه اینکه متعرض آبروی او شود بلکه وضعیتی پیش آید که خود شخص به اصلاح خویش بپردازد.
 رضی که خود حکیم وارسته است لذا در انتظار فرصتهایی است که درهای حکمت را نثار افراد ومخاطب خویش کند. به حق باید گفت که رضی شایسته ی القابی چون« اشعر قریش» و« رائدالعفاف» است.
 
پیشینه ی بحث:
هر چند  که در زمینه ی آثار علمی و ادبی رضی تحقیقاتی صورت گرفته است ولی در مقایسه با شعرای همردیف و همطراز او بسیار اندک است. و شاید یکی از دلایل اصلی آن نبودن منابع کافی در زمینه ی نقد آثار ادبی وی و یا عدم دسترسی آسان به کتابهای اوست و شاید هم مفقود بودن خیلی از آثار وی باشد. ولی با وجود همه ی کمبودها، کارهای قابل توجهی انجام شده است که در جای خود قابل تقدیر و امتنان می باشد. از جمله ی کارهای صورت گرفته، پایان نامه های دانشگاهی است که با وجود همه مشکلات در راه شناخت و نقد زندگی سیدرضی، تلاشهای پسندیده ای کرده اند. ولی به تناسب موضوع تحقیق به بررسی بخشی از زوایای علمی و ادبی پرداخته شده و غالب تألیفات حوزوی نیز با بررسی محوریت نهج البلاغه موضوعات گوناگون با جنبه های فقهی و کلامی او را مورد توجه قرار داده اند.

 

منابع
1- قرآن کریم
2- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء التراث العربی، ج 1
3- ابن اثیر (عزالدین الجزری) – الکامل فی التاریخ، دار صادر و دار بیروت چاپ 1996 م. نسخه ی دارالفکر 1978 م.– ج 7 و ج 9
4- ابن جوزی (ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی)، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، مطبعه دار المعارف، الطبعه الاولی، 1939 هـ.
5- ابن خلّکان (ابوالعباس شمس الدین احمدبن محمدبن ابی بکر)، وفیات الأعیان، تحقیق شیخ محمد محی الدین عبدالحمید، مکتبه النهضه المصریه الطبعه الاولی، 1984 م.
6- ابراهیمی (دکتر محمود)، شرح فارسی دیوان ابوالعلاء معرّی (سقط الزند) دانشگاه کردستان، چاپ اول، 1381 هـ.
7- ابراهیم نژاد (محمد)، سید رضی بر ساحل نهج البلاغه، چاپخانه سپهر، چاپ اول بهار 1382 هـ.
8- امینی (علامه عبدالحسین)، الغدیر، دارالکتاب العربی بیروت، لبنان، ج 4.
9- امینی (علامه عبدالحسین) شهیدان راه فضیلت ترجمه ی شهداء الفضیله.
10- امینی (دکتر شیخ محمد هادی)، الشریف الرضی، موسسه نهج البلاغه، چاپخانه شمشاد، چاپ اول، 1408 هـ، 1366 ش.
11- ابوعلیوی (حسن محمود)، الشریف الرضی، دراسه عصره و أدبه، مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، الطبعه الاولی، 1406 هـ. 1986 م.
12- امین (سید محسن)، اعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1403هـ. ج 2.
13- بغدادی (ابوبکر احمدبن علی الخطیب)، تاریخ بغداد، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج 2.
14- بروکلمان (کارل)، تاریخ الادب العربی، ترجمه ی عبدالحلیم النجّار دارالمعارف، الطبعه الثانیه، 1968 م. الجزء الثانی.
15- تهرانی (علامه آغا بزرگ)، الذریعه الی تصانیف الشیعه، طبعه النجف، العراق، الطبعه الاولی، 1959 م.
16- الثعالبی (ابومنصور)، یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر، دارالکتب العلمیه، بیروت 1403 هـ.
17- الشریف الرضی (ابوالحسن محمد)، دیوان الشریف الرضی، داربیروت، 1403 هـ.
18- الشریف الرضی (ابوالحسن محمد) دیوان الشریف الرضی، صنعه أبی حکیم الخبری، الدکتور عبدالفتاح الحُلو، الجمهوریه العراقیه، وزاره الاعلام،         الجزء الثانی، و الطبعه الاولی، 1977 م.
19- الشریف المرتضی (ابوالقاسم) دیوان السید المرتضی، تحقیق رشید الصفار، داراحیاء الکتب العربیه 1958 م.
20- شهرستانی (هبه الدین)، پیرامون نهج البلاغه، ترجمه ی ماهو نهج البلاغه، مترجم سید عباس اهری، بنیاد نهج البلاغه.
21- حسن (محمد عبدالغنی)، تلخیص البیان فی مجازات القرآن، داراحیاء الکتب العربیه، 1955 م.
22- الحلّی (الشیخ عبدالحسین) مقدمه کتاب حقائق التأویل، منتدی النشر، الطبعه الاولی، بغداد، 1936 م. ج 5
23- حکیمی (استاد محمد رضا)، دانش مسلمین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
24- حنّا الفاخوری، الجامع فی تاریخ الأدب العربی – الأدب القدیم، دارالجیل، بیروت، لبنان، بدون تاریخ.
25- خلیل (جرّ)، فرهنگ لاروس، ترجمه ی سید حمید طبیبیان، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1375 هـ ش.
26- صبحی صالح، نهج البلاغه امام امیرالمؤمنین علی (ع)، دارالاسوه للطباعه و النشر، قم، 1381 هـ. ش.
27- صدر (سید حسن) تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام.
28- زیدان (جرجی)، تاریخ آداب اللغه العربیه، دارمکتبه الحیات، بیروت، چاپ دوم، 1978 م. ج 2
29- ذهبی (حافظ) العبر فی خبر من غبر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج 2.
30- عباس (احسان)، الشریف الرضی، دار بیروت، 1959 م.
31- عبدالزهراء حسینی (الخطیب)، مصادر نهج البلاغه و أسانیده، مطبعه القضاء، النجف الاشرف، الطبعه الاولی 1965 م.
32- دوانی (علی)، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1364 هـ.
33- دیلمی (مهیار)، دیوان، احمد نسیم، مؤسسه النور للمطبوعات، بیروت، لبنان، 1420 هـ. 1999 م.
34- متز (آدم) الحضاره الاسلامیه فی القرن الرابع الهجری، ترجمه ی محمد عبدالهادی، الطبعه الثالثه، بدون تاریخ، الجزء الاول
35- محی الدین (عبدالرزاق)، شخصیت ادبی سید مرتضی، ترجمه ی ادب المرتضی، ترجمه ی جواد محدثی، موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، چاپخانه ی سپهر، 1373 هـ ش.
36- محی الدین (عبدالرزاق)، ادب المرتضی من سیرته و آثاره، مطبعه المعارف، بغداد، الطبعه الاولی، 1957 م.
37- المعجم الوسیط، تألیف مجموعه ی نویسندگان، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، الطبعه الخامسه، 1416 هـ. 1374 هـ. ش، فی جزئین.
38- مبارک (محمد زکی عبدالسلام) النثر الفنی فی القرن الرابع الهجری، مطبعه السعاده، الطبعه الثانیه، 1934 م.
39- مبارک (محمد زکی عبدالسلام) عبقریه الشریف الرضی، بیروت لبنان، 1403 هـ.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله معاد در ادیان دیگر pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله معاد در ادیان دیگر pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معاد در ادیان دیگر pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معاد در ادیان دیگر pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله معاد در ادیان دیگر pdf :

معاد در ادیان دیگر

ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند. آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند. به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.

اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: “آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم”(قران النسا

57)(1). دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است. در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود. در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید. انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند. اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد. میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد. معاد شناسی

مبحث “آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت” است(3). موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است. معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.

در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است. عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است. بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی بر آورده نمودن امیال و غرائز طبیعی انسانی دل بستن به مسائل حقیر به شمار میرود. رسیدن به بهشت موعود هدف زندگی انسان است.

در دین زرتشت انسان آزاد است که از خوبی که دائما با بدی در حال مبارزه است پشتیبانی کند. اما این دین معتقد به دوگرائی، ثنویت، یا دوآلیسم، خوبی یا بدی، سفیدی یا سیاهی پدیده ها است، مقوله ای که میتواند انسان را در این دنیای پیچیده و رنگارنگ به نتایج غلطی برساند.مبحث مکاشفه یوحنا بخشی از معاد شناسی تفکری را در بر می گیرد که

“مکاشفه یوحنا” (apocalypse) نام گرفته است(5). یوحنا یکی از نام های خدا در انجیل، جان در انگلیسی، ژان در فرانسه، یوهانس در آلمانی ، نام یکی از مقدسین در کلیسای کاتولیک و ارتدکس و همچنین نامی است که اغلب پاپ های کاتولیک برای خود انتخاب می کنند. مبحث مکاشفه یوحنا در آغاز مسیحیت به وجود آمد. تصاویری از نبرد عیسی مسیح به نمایندگی خداوند از یکطرف و شیطان با طرفدارانش در روز معاد نقش شده است که مراحل پیروزی عیسی مسیح بر شیطان را نشان میدهند. این تصاویر در ضمن نشان می دهند که چگونه طی این نبرد جهان کنونی که یکی از صفات مشخصه آن کفر و مرکز فساد است (در آن زمان مسیحیان محل کفار یا مرکز فساد را بابل اطلاق می کردند)، بطور وحشتناکی از بین میرود و جهانی که حکومت خدا، کمال خلقت و مظهر عدل و داد است، جای آن را میگیرد. گفته میشود که ایده جنگ خوبی علیه بدی، نور علیه ظلمت و خدا علیه اهریمن از دین

زرتشت به ادیان دیگر راه پیدا کرده است(5).چون در رابطه با مبحث مکاشفه یوحنا به کلیسا انتقادات زیادی شد، امروز کلیسا از آن فاصله می گیرد. در مبحث نامبرده دنیای ناقص و فاسد امروز در پی جنگ عیسی مسیح علیه شیطان در یک فاصله زمانی کوتاه (لحظه) به دنیائی کامل تبدیل میشود. اما کلیسا امروز معتقد است که رسیدن به آخرت در یک لحظه نیست و طی یک روند یا پروسه صورت میگیرد. حاکمیت خداوند با خلقت عیسی مسیح و در قسمت هائی از زمین (کلیسا) شروع شده و طی روندی همه جهان را در بر خواهد گرفت(5).

مارتین بوبر فیلسوف یهودی الاصل آلمانی می نویسد(7): “دو نوع معاد شناسی وجود دارد. یکی پیامبرانه که در آن هموار کردن راه نجات ابدی، در هر لحظه تا حد غیر قابل تعیینی در اختیار خود انسان است”. برای مثال از نظر دین، انسان در اثر کارهای نیک که انجام و یا عدم انجام آن در گرو تصمیم و خواست خود او است یا به آخرت خوب یا به آخرت بد یعنی جهنم و نیستی کامل می رسد. او ادامه می دهد: “نوع دیگر، نوع مربوط به مکاشفه یوحنا (یا آپوکالیپتیک apocalyptic) است که در آن پروسه رهائی انسان با تمام جزئیاتش از آغاز جهان

مشخص شده و برای اجرای آن از انسان ها فقط به عنوان ابزار استفاده میشود. به آنها حد اقل این حق داده میشود که آنچه بطور تغییر ناپذیر از قبل آنچه تعیین شده است را بشناسند، از آن آگاهی یابند و در مورد نقش خود از آن اطلاع حاصل کنند”. به گفته زیگموند هورویتس (8): “یک فرد معتقد به مکاشفه یوحنا (Apokalyptiker) در واقع در لحظه حاضر که او آن را می گذراند زندگی نمی کند بلکه به خاطر آینده بهتری زنده است که با چشم خود آن را مشاهده نموده است”. ژاکوب تاوبس(9) مینویسد: مبحث نامبرده برمبنای این تصور قرار دارد که “آنچه تصویر گردیده است بعلت ضرورت های درونی باید تحقق یابد. وظیفه بیننده فقط آنست که پرده از این ضرورت بگیرد و آنرا آشکار کند”.

بنیاد گرائی اسلامی و معاد پرستی
بنیاد گرایان اسلامی از مکاشفه یوحنا باز هم فراتر می روند. آنها نه تنها دنیا را گذرا، بی ارزش و معاد را هدف غائی می دانند و رسیدن هرچه زودتر آن را خواهانند، بلکه علاوه بر این به نوعی معاد را می پرستند و معتقدند باید بطور فعال به فرا رسیدن آن سرعت بخشید. راه این سرعت بخشیدن را هم نابودی انسان ها و جهان خاکی می دانند. منطق بنیاد گرایان معاد پرست منطقی ساده، ابتدائی و جنایتکارانه است: مرگ و نابودی انسان ها را به آخرت می رساند. اگر مقتولی بی گناه باشد به بهشت می رود و اگر گناهکار باشد کشتن او به طریق

اولی جائز بوده است. بنابراین نظر، کشتار هرچه وسیعتر باشد ثواب بنیادگرا نیز بیشتر است. با شناختن این سیستم فکری، جنایات مسلمانان افراطی در 11 سپتامبر در آمریکا، در الجزیره که بنیادگرایان مردم دهات را گروه گروه (حدود پنجاه تا صد نفر) سر می بریدند و نیز در عراق و سایر نقاط دنیا لااقل تا حدی قابل درک میشود.
هدف تبلیغات معاد پرستان چه کسانی هستند؟

برای جامعه شناسان روشن است که فقر، سرکوب، تحقیر و نداشتن امید به آینده زمینه مناسبی برای رشد این طرز فکر بخصوص در جوانان است. پس باید میان قربانیانی که از نا امیدی و فشار زندگی جذب تفکر بنیاد گرائی میشوند و آن هائی که مروجین اصلی این تفکر هستند، تفاوت قائل شد. غالب انسان هائی که جذب این تفکر میشوند، به تصور خود چیزی برای از دست دادن ندارند. عموما از وضع موجود ناراضی اند و شانسی هم برای تغییر نمی بینند. همراه با تفکر معاد پرستی آنها قبول می کنند که راه حل مشکلات آنها و سایر انسان ها سرعت بخشیدن به فرا رسیدن معاد می باشد. اما این که مبلغین اصلی معاد پرستی چه کسانی هستند را کمی پائین تر مورد بررسی قرار می دهیم.
مبارزه با تفکر معاد شناسی

مبارزه با تفکر معاد شناسی و مقاومت در برابر آن شاید سنتی کمتر از خود این طرز فکر ندارد. در قرآن آمده است: “ای کسانی که ایمان آورده اید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه دین بی درنگ خارج شوید بخاک زمین دل بسته اید؟ آیا راضی به زندگی دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدید؟ متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است”(التوبه 38).حکیم عمر خیام در یکی از زیباترین رباعیات خود میگوید:

گویند بهشت و حور عین خواهد بود
وانجا می ناب و انگبین خواهد بود
گرما می ناب و معشوق پرستیم رواست
چون عاقبت کار چنین خواهد بود

احسان طبری (10) در مورد حافظ و خیام می نویسد که آنها “یکی از اصول مهمه ی دین (اصل معاد) را مورد تردید قرار میداده و در واقع نتیجه می گرفته اند که مواهید مذهب در باره زندگی فردی واهی است و باید قدر زندگی این جهان را دانست و از فضائل آن برخوردار شد و به دام زهد و رع و ریاضت و احتماء و احتراز از امور دنیوی نیافتاد و فریب ریا و سالوس کائنان جهالت پرست را نخورد”.

در دوران رنسانس (قرن 16 تا 18 میلادی) در اروپا این اعتقاد حاکم شد که زندگی سنتی مذهبی را باید مورد بحث منقدانه قرار داد تا زمینه یک فرهنگ عقلائی فراهم شود. رها کردن پیش داوری های مذهبی و خرافات، رو آوردن به “دین معقول”، رد حکومت های استبدادی و استقرار دموکراسی در چند کشور اروپائی و آمریکا از ویژگی های این دوران بودند. تفکر غالب در این دوران از این حرکت می کرد که خرد و آزادی بشریت را در آینده نزدیکی از سرکوب و فقر نجات خواهد داد. امانوئل کانت نوشت:”جرات کن که از خرد خویش استفاده کنی”(11). در این زمینه فکری، دنیا و فضائل آن در مقابل آخرت فرعی نبودند و مردم کم کم از حکومت ها انتظار بهبود وضع مادی، معنوی، امنیت و آزادی های بیشتر پیدا کرده و حکومت ها را با این معیار می سنجیدند که آنها چه دستاوردهائی در این زمینه ها داشته اند. می دانیم از دوران رنسانس به بعد بود که پیشرفت غرب سرعت گرفت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی قابلیت کنترل خونیواش و هفتبند در شرایط اختلاط برخی ع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی قابلیت کنترل خونیواش و هفتبند در شرایط اختلاط برخی علفکشهای پهنبرگ و باریکبرگکش کاربردی در گندم pdf دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی قابلیت کنترل خونیواش و هفتبند در شرایط اختلاط برخی علفکشهای پهنبرگ و باریکبرگکش کاربردی در گندم pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی قابلیت کنترل خونیواش و هفتبند در شرایط اختلاط برخی علفکشهای پهنبرگ و باریکبرگکش کاربردی در گندم pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی قابلیت کنترل خونیواش و هفتبند در شرایط اختلاط برخی علفکشهای پهنبرگ و باریکبرگکش کاربردی در گندم pdf :

چکیده

بمنظور بررسی امکان اختلاط دو علفکش بروموکسینیل + امسیپیآ %40 امولسیون و امسیپیآ + دیکلوپروپپی + مکوپروپپی %60 اس ال با باریکبرگکشهای کلودینافوپپروپارژیل %8 ایسی و فنوکساپروپپیاتیل ای دبلیو %7/5 در مزارع گندم مطالعهای طی سال زراعی 83-84 انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در گنبد اجرا گردید. دو پهن برگکش توصیه شده مزارع گندم شامل امسیپیآ + دیکلوپروپپی + مکوپروپپی به میزان توصیه شده 2/5 لیتر در هکتار و بروموکسینیل + امسیپیآ به میزان 1/5 لیتر در هکتار با باریک برگکشهای کلودینافوپپروپارژیل با میزان 0/8، 1 و 1/2 در هکتار و فنوکساپروپپیاتیل با نسبتهای 1، 1/2، 1/4 لیتر در هکتار با تریبنورون متیل 75 دیاف 20 گرم در هکتار + کلودینافوپپروپارژیل ./8 لیتر در هکتار و علفکش دو منظوره یدوسولفورونمتیل سدیم + مزوسولفورن متیل %6 دبلیو جی به میران 350 گرم در هکتار + سورفکتانت غیر یونی به میزان 2 در هزار مورد مقایسه قرار گرفتند. مقایسه نتایج بدست آمده از کنترل خونیواش و هفتبند موجود در این آزمایش حاکی از آن است که کارآیی دو پهنبرگکش امسیپیآ + دیکلوپروپپی + مکوپروپپی و بروموکسینیل + امسیپیآ در اختلاط با دو باریکبرگکش کلودینافوپپروپارژیل و فنوکساپروپپیاتیل کاهش نیافته و عملا میتوان این پهنبرگکشها با دو باریکبرگکش مورد مطالعه در این بررسی بر اساس دز توصیه شده آنها بصورت مخلوط (Mix tank) مصرف نمود.

واژههای کلیدی: اختلاط، مکوپروپپی-دیکلوپروپپی-امسیپیآ، بروموکسینیل-امسیپیآ، کلودینافوپ پروپارژیل، فنوکساپروپ-پی اتیل.

 

842 اکوفیزیولوژی علفهایهرز

مقدمه

اختلاط مطلوب در آن است که کارآیی علفکشها افزایش یابد ضمن آنکه صدمه ای به گیاه زراعی وارد نشود. تاکنون مثالهای متعددی در خصوص اثرات اشاره شده در کاربرد همزمان علفکش در یک مخزن سمپاش گزارش شده است. منتظری (3) گزارش کرد که پهن برگکش تریبنورون متیل با کلودینافوپپروپارژیل اثر افزایشی در کنترل خردل و یولاف وحشی در مزارع گندم داشته است. بررسی انجام شده توسط مولر وهمکاران (4) نشان داد که با افزدون توفوردی یا امسیپیآ به مخزن سمپاش حاوی فنوکساپروپ از کارایی این علفکش در کنترل قیاق میکاهد. بهطور کلی علفکشهای گروه فنوکسی نظیر توفوردی و امسیپیآ و علفکشهای گروه اسید بنزوئیک مانند بنتازون با علفکش دیکلوفوپمتیل خاصیت آنتاگونسیمی دارد و این مسئله بدلیل خواص شبه اکسینی این دو گروه از پهن برگکشها میباشد. مولر و همکاران (4) گزارش نمودند که با افزدون توفوردی یا امسیپیآ به مخزن سمپاش حاوی فنوکساپروپ از کارایی این علفکش در کنترل قیاق میکاهد. بررسی انجام شده در خصوص اختلاط دو علفکش توفوردی + امسیپیآ با کلودینافوپپروپارژیل نیز نشان داد که این اختلاط تاثیری در کارائی توفوردی + امسیپیآ ندارد ولی سبب کاهش کارایی کلودینافوپپروپارژیل برروی علفهایهرز باریک برگ میگردد بطوریکه دز 0/8 لیتر از ماده تجارتی بصورت خالص برابری با دز 1 تا 1/2 لیتر از ماده تجارتی این علفکش در اختلاط با توفوردی + امسیپیآ دارد .(1) بررسیهای انجام شده تاکنون نشان میدهد که علفکشهای گروه فنوکسی نظیر توفوردی و امسیپیآ و علفکشهای گروه اسید بنزوئیک مانند بنتازون با علفکش دیکلوفوپمتیل خاصیت آنتاگونسیمی دارد و این مسئله بدلیل خواص شبه اکسینی این دو گروه از پهن برگکشها میباشد .(2) در بررسی دیگر نشان داده شد که کنترل علفهرز یولاف وحشی توسط ترالکوکسیدیم بطور معنیداری با افزدون علفکش توفوردیامین کاهش مییابد. بررسی حاضر به منظور بررسی امکان اختلاط دو علف کش امسیپیآ + دیکلوپروپ + مکوپروپ و بروموکسینیل + امسیپیآ با باریک برگکشهای کلودینافوپ پروپارژیل و فنوکساپروپپی اتیل در مزارع گندم بمنظور استفاده در تناوب با مخلوط تریبنورونمتیل+ کلودینافوپپروپارژیل یا آپیروس (سولفوسولفورون)، تعیین مناسبترین دز اختلاط دو علفکش یاد شده، کاهش هزینه سمپاشی مزارع گندم از طریق کاهش تعداد دفعات سمپاشی، تاخیر در بروز مقاومت به علفکشها و نهایتا کنترل علفهای هرزی که توسط مخلوط تریبنورونمتیل و کلودینافوپ پروپارژیل کنترل نمیشوند انجام گرفت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >