مقاله آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ pdf :
مقدمه
کشور هند که در قرن بیستم از شاخصترین مبـارزان ضـد اسـتعمار بـود و از رهبـران جنبش های ضد غرب در جهان محسـوب مـی شـد، در دوران پـس از جنـگ سـرد بـا چرخشی صد و هشتاد درجه ای در سیاست خارجی خود رفتـهرفتـه بـه سـمت غـرب متمایل شد و به یکی از هم پیمانان مهم امریکا در منطقه جنوب آسـیا و اقیـانوس هنـد تبدیل شد. این چرخش ناگهانی پس از دوران جنـگ سـرد در بسـیاری از کشـورهای بلو ک شرق و همچنین کشورهای غیر متعهد رخ داد ولی هیچیک از آنان جایگاه هند را در عمــق ایــدئولوژی غــرب ســتیزی نداشــتند. بــه همــین دلیــل چــرخش هنــد در موضعگیریهای جهانی، برای ناظران سیاسی جالب بوده و در پی تحلیل آن برآمدهاند.
برخی ناظران معتقدند مردم هنـد تنهـا پـس از گذشـت دو نسـل، شـعارهای انقلابـی ماهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو را فراموش کردهاند و نخبگان هنـدی کـه زبـان انگلیسـی را به عنوان زبان آکادمیک خود حفظ کرده بودند، در عصر جهـانی شـدن نخسـتین قربانیـان استعمار نوین فرهنگی غرب شدند. گویا به دلیل عناصر اجتماعی و فرهنگـیِ بـاقیمانـده از دروان استعمار بریتانیا، آنان ساده ترین طعمههـای گفتمـان سـلطه نـوین غـرب بودنـد. ایـن ناظران معتقدند نسل جدید طبقه متوسط هند مصیبتهای خود را در دوران اسـتعمار از یـاد برده و این بار ناآگاهانه گرفتار سلطه غرب به شکل نرم شده است.
از سوی دیگر، برخـی تحلیلگـران معتقدنـداتفاقـاً نخبگـان سیاسـی هنـد بسـیار هوشمندانه اوضاع جدید جهانی را تحلیل کرده اند و با استفاده از تجربیات موفق دیگـر کشورهای مستقل در جنوب شرقی آسیا و همچنین با استفاده از تجربه چین و ژاپن، راه صحیح توسعه در قرن بیست و یکم را به درستی تشخیص داده اند. در حقیقـت چـرخش هند به سمت یک اقتصاد آزاد و موضع جدید آن کشور در سیاست خـارجی اش مبتنـی بر درک صحیح از واقعیتهای روز سیاست جهانی است. برخی از این گروه تحلیلگران معتقدند هند با نزدیک شدن به امریکا و اروپا و با آگاهی کامل از منـافع خـود، رؤیـای ابرقدرت شدن در چند دهه آینده را در سر میپروراند و نزدیک شدن به امریکـا هرگـز
آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ 51
به معنای تن دادن به استعمار نوین نیست.
تحلیل شرایط جدید و بررسی هریک از این دو نظریـه از جهـات مختلـف بـرای جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد. نخست آنکه هند یکـی از شـرکای مهـم تجـاری ایران و از قدرت های با نفوذ در منطقه است و جهت گیری سیاست خارجی آن کشـور به طور مستقیم در منافع ایران تأثیر دارد. دوم آنکه تغییر موضعگیریهـای هنـد در رأی آن کشور در مجامع بین المللی تأثیر داشته و هم صدایی هند با امریکا از سـال 2005 در اعمال تحریمها علیه ایران، تنها نمونهای از اهمیت موضع این قدرت بزرگ جهانی برای کشور ماست؛ بالاخره اینکه تحلیل چگونگی درک هند از اوضاع جهانی به عنوان یـک بازیگر مهم و باتجربه سیاست جهانی شاید بتواند برای ترسیم کنندگان سیاست خارجی کشور ما نیز مفید باشد. در این مقاله ابتدا نگـاهی اجمـالی بـه سـیر تـاریخی سیاسـت خارجی هند از دوران استقلال تا به امروز میاندازیم و سپس با بررسی علـل چـرخش هند به سمت امریکا، ن ظرات هر دو دسته از تحلیلگران موافق و مخالف را بـه صـورت نقادانه تحلیل میکنیم. در پایان خواهیم دید که کدام تحلیل بیشتر واقعبینانه اسـت و در حقیقت سیاست هند در عرصه جهانی بر چه اساسی استوار بوده است؟
هند تازه استقلالیافته
جواهر لعل نهرو، نخستین نخست وزیر هند، معمار اصلی سیاسـت خـارجی هنـد تـازه استقلال یافته بود. او که قهرمان پیروز میدان نبرد با استعمار بود، تلاش کرد همـانطـور که کشور خود را از یوغ امپراتوری انگلستان نجات داده بـود، ن ظـام جهـانی را نیـز بـه سمت عدالت و برابری سوق دهد. با چنین طرز تفکری بود که او به مبارزه سختی علیه قدرت های باقیمانده استعماری در جای جای دنیا پرداخت1 و در راسـتای خلـع سـلاح
.1 عملکرد نهرو نشان می دهد که چندان مبارز تندرویی نبوده است. نمونه آن را میتوان در پیوستن هند به جامعه کشورهای مشترکالمنافع دید که همگی روزگاری مستعمره انگلیس بوده ولی حاضر بودند تحت نظ ارت همـان کشور، جامعه متحدی را تشکیل دهند. این اقدام او با انتقاد بسیاری همراه شد اما او همواره تأکید میکرد که باید از تندروی پرهیز کرد.
52 فصلنامه مطالعات جهان؛ سال اول؛ شماره دوم؛ زمستان 1390
جهانی و همچنین برای تقسیم بهتر منابع جهانی، همت گمارد. او هرگز نمـی خواسـت کشورش به سمت نظامی شدن پیش رود و از این بیم داشت که منابع محدود اقتصـادی هند صرف مسابقات تسلیحاتی بین ابر قدرتها شود.1
در این راستا نهرو تلاش کرد تا هند عضو فعالی برای سازمان ملل متحد باشد کـه در آن زمان به تازگی تأسیس شده بـود، و نقـش فعـالی را در گسـترش صـل ح جهـانی عهده دار شود. او تلاش کرد در جنگ کره به عنوان میانجی نقش ایفـا کنـد؛ سـپس بـه بی طرف نگاه داشتن لائوس کمک کرد و به همراه لهستان و کانادا عضـویت کمیسـیون کنترل بین المللی در ویتنام را پذیرفت و بالاخره به صورت فعال در کنترل اوضاع کنگو پس از ترک قوای استعمارگران، نقش اساسی ایفا کـرد. نهـرو کـه مخـالف سرسـخت گسترش سلاحهای اتمی بود در سال 1953 قطعنامهای را به مجمع عمومی ارائه کرد که خواستار توقف آزمایش سلاحهای اتمی شده بود.
ولی ایدههای متعالی نهرو چندان با واقعیتهای سیاست بینالملل همخوان نبود. او که اخطارهای معاون خود سردار پتـال2 را در مـورد تهدیـد نظ ـامی از طـرف همسـایه قدرتمند شمالی خود، جمهوری خلق چین، نادیده گرفته بـود، بـالاخره در سـال 1962 طی شکستی مفتضحانه از چین بهشدت لطمه خورد. این تجربه تلـخ موجـب شکسـت نهرو هم به عنوان یک سیاست مدار و هم بـه عنـوان یـک مکتـب فکـری در سیاسـت خارجی هند شد. از آن زمان بود که هند، حرکت به سمت یک سیاست خارجی مبتنـی بر منافع خود و نهصرفاً مبتنی بر آرمانهایش را پیش گرفت .(Ganguly, 2010)
پیروی هند از سیاست عدم تعهد در دوران جنگ سرد اهراًظ بـه معنـای اسـتقلال تصمیم گیری در سیاست خارجی آن کشور بود. در آن دوران هند تلاش میکرد رهبری کشورهای تازه استقلال یافته را در عرصه جهـانی بـه عهـده بگیـرد و بـدون توجـه بـه معادلات قدرت میان ابرقدرت ها از منافع کشورهای غیرصنعتی و فقیر پاسـداری کنـد؛
.1 درباره نظر نهرو در مورد انباشت تسلیحات ر. ک: .(Cohen, 1991)
2 Deputy Prime Minister , Sardar Vallabhbhai Patel
آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ 53
البته عملکرد هند در واقعیت قدری متفاوت بود؛ در عمل گرچـه بـا صـدایی رسـا بـه مخالفت با سیاست های امپریالیستی امریکا می پرداخت ولی وقتی نوبـت نقـد شـوروی می شد، قدری با احتیاط عمل میکرد، شاید به این دلیل که اتحاد جمـاهیر شـوروی بـه ظاهر قدری همدلانه تر با کشورهای جهان سوم عمل میکرد یا شاید سابقه منفیای کـه هند از استعمارگران انگلوساکسون داشت پیشزمینه فکری آن کشور را بیشتر ضد غربی و ضد کاپیتالیستی کرده بود تا ضد شرقی و ضد کمونیستی. در نتیجه هند چندان مایـل به نقد شوروی در اشغال چکسلواکی و در دهههای پس از آن، اشغال افغانسـتان نبـود. همچنین هند از عضویت کوبا در جنبش عدم تعهد طرفداری کرد، گرچـه روشـن بـود کوبا در عرصه سیاست جهانی آشکارا در بلوک شرق قرار مـیگرفـت (Ganguly, 2004)؛ البته این طرفداری هند از بلو ک شرق بدون عوض نبود. حق وتوی شوروی در شورای امنیت همواره می توانست در منازعات بین المللی هند با دو همسایه پر دردسرش یعنـی چین و پاکستان به کمک هند بیاید.
سیاست های اقتصادی نهرو نیز باید در پیش زمینه مبارزات ضد استعماری او و هم در شرایط تاریخی دوران نخست وزیری او تحلیل شود. بسیار طبیعی بوده که هند تـازه استقلال یافته، بیش از هر چیز به نفوذ اقتصادی مجدد دولت های استعمارگر حساسـیت نشان دهد زیراصولاً آغاز تاریخ استعمار در هند با نفوذ و قدرت گرفتن شـرکتهـای اقتصادی غربی و از همه مهم تر کمپانی انگلیسی هند شرقی 1 همراه بود. تنها با در نظـر گرفتن این نکته است که می توان در ک کرد چرا نهرو مانند گاندی سیاست خودکفـایی اقتصادی را به عنوان مهم ترین اصل اقتصادی خود برگزید. از طرف دیگر با اینکه نهرو از نظر خط مشی اقتصادی کمونیست نبود ولی با توجه به جمعیـت فقیـر هندوسـتان و پیش زمینه فکری مبارزان در آن روزگار و نیز به دلیل نفوذ تفکر سوسیالیسم بریتانیـایی، هند گرایش جدی به سوی سوسیالیسـم ـ و تـا انـدازه ای پیـروی از مـدیریت مرکـزی اقتصاد در شوروی پیدا کرد و ترکیب ایـن نگـرش هـا و سیاسـت هـا بـرای هنـد یـک
1 East India Company
54 فصلنامه مطالعات جهان؛ سال اول؛ شماره دوم؛ زمستان 1390
بروکراسی پیچیده و بازار محدود و بسته را به ارمغان آورد. ملـی کـردن صـنایع و منـع واردات و یا وضع تعرفههای سنگین برای بسـیاری از کالاهـا و مهـمتـر از همـه لـزوم دریافت مجوز »راج1« برای هرگونه فعالیت صنعتی و تجاری که در مجموع یـک نظـام اقتصادی ناکارآ را شکل می داد، دستاورد آن سیاست ها بود. در هند دوران جنگ سـرد، نه تنها یک بنگاه تجاری یا صنعتی برای راه اندازی و گسترش خود نیاز به کسب مجـوز از دولت داشت بلکه وقتی آن بنگاه یا کارخانه به دلایـل اقتصـادی ضـررده مـیشـد و می خواست تعطیل شود، برای تعطیلی نیز به مجوز ویژه نیاز داشت و برای امکان ادامـه حیات در مدت زمان از تقاضا تا تصویب تعطیلی، از دولت یارانه دریافت میکرد. اگـر بر فرض، مالک یک کارخانه در شرُف ورشکستگی از ترس ضررِ بیشتر، منتظر مراحـل قانونی نمی ماند و متواری می شد و برخی تجهیزات کارخانه خـود را نیـز بـه صـورت غیرقانونی از کارخانه خارج می کرد و پنهان می نمود، باز دولـت موظـف بـود از محـل بودجه عمومی، حقوق کارگران را تأمین کند تا حتیالمقـدور آن کارخانـه، اگرچـه بـه صورت ناقص، به خدمات خود ادامه دهد. برای ما در این زمانهپرواض ح است که چنان سیاستهای اقتصادیای، چه پیامدهای تلخی را در پی دارد و واقعیت هم جز این نبود، تا آنجا که در عرف اقتصادی آن زمان، از نرخ رشد پایین اقتصاد هند به طعنـه بـه نـرخ رشد هندو2 تعبیر میشد.
چهار دهه پس از استقلال
در اواخر دوران جنگ سرد، هنگامی که رهبران هند رشد اقتصادی خود را با کشورهای دیگر آسیایی مانند تایوان، کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و مالزی مقایسه مـی کردنـد متوجه شدند سیاست های اقتصادی نهرو نتایج چندان مسـاعدی در بـر نداشـته اسـت. کشورهای آسیایی دیگر با آزادسـازی اقتصـاد و فـراهم آوردن امکـان سـرمایه گـذاری خارجی توانسته بودند رشد اقتصادی بالایی را به دست آورند ولی هند با سیستم بسـته
1 License Raj 2. Hindu Rate of Growth
آیا هند دگرباره به دامان امپریالیسم بازگشته است؟ 55
اقتصادی خود، نتایج مطلوبی را به دست نیاورده بود. این بـود کـه راجیـو گانـدی بـه صورت محدود سیاست آزادسازی اقتصاد را پیش گرفت و بـا کـم کـردن تعرفـههـای گمرکی تا اندازه ای درهای واردات را باز کرد؛ البته این سیاسـتهـاطبیعتـاً هنـد را بـا کسری بودجه و استقراض خارجی مواجه ساخت.
وقتی راجیو گاندی در سال 1989 ترور شـد ابتـدا دو دولـت در هنـد بـه قـدرت رسیدند که عمرشان کوتاه بود تا آنکه دولت آقای ناراسیمها رائو1 در سال 1991 قدرت را به دست گرفت. وضعیت نابسامان اقتصادی و قروض خارجی که این دولت به ارث برده بود، در کنار عواقب اقتصادی جنگ نخست امریکا علیه عراق که هم باعث گرانتر شدن قیمت نفت و نیز اخراج جمع وسیعی از کارکنـان هنـدی در کشـورهای حاشـیه خلیج فارس شده بود، همچنین بحران ارزی هند در همان سال، همه دست به دست هم دادند تا دولـت آقـای رائـو و بـه ویـژه وزیـر اقتصـاد وقـت آقـای مانموهـان سـینگ2 (نخست وزیر فعلی هند که یک اقتصاددان دانش آموخته دانشگاه آکسفورد است) مجبور به تجدید نظر اساسی در سیاست های اقتصادی آن کشور شوند.3 تحت ایـن فشـارهای شدید، دولت هند با تجدید نظری اساسی در سیاست اقتصادی خود، مسیر اقتصاد باز را پیش گرفت. به رغ م مخالفت داخلی بسیار، و در جهـت توصـیه هـای بانـک جهـانی و صندوق بین المللی پول، دولت هند عوارض گمرکی را به اندازه قابل ملاحظهای کاهش داد، قوانین و مقررات دستوپاگیر حاکم بر صنعت و تجارت را تقلیل داد، یارانه بخش کشاورزی را کم کرد و از همه مهم تر اینکه تلاش کرد بدنه دولت را کوچک کنداتفاقاً.
این مسیر بهخوبی جواب داد و رشد اقتصادی هند را به صورت محسوسی افـزایش داد (Walter, 2001)طبیعتاً. سیاست درهای باز در اقتصاد، در سیاست خارجی نیز تأثیر مهمی بر جای گذاشت و هند به جای اینکه راه نهرو را در انتقاد از کشورهای ثروتمند ادامـه
1 Narasimha Rao 2. Manmohan Singh
.3 برای آشنایی بیشتر با ریشههای بحران مالی هند در آن زمان و تغییراتی که آن بحران در سیاستهای هند ایجاد کرد ر.ک: به .(Nayar, 2003)
56 فصلنامه مطالعات جهان؛ سال اول؛ شماره دوم؛ زمستان 1390
دهد، به جلب نظر و سرمایهگذاری آنان پرداخت.
در کنار عامل اقتصادی، تغییرات سیاست جهانی را نیز نباید نادیده گرفـت. وقتـی پارادایم جنگ سرد پایان پذیرفت و جهان از حالت دوقطبی خارج شد، طبیعی بود کـه رهبران کشورها به تجدید نظر در سیاست خارجی خود بپردازند. هنـد کـه بـر اسـاس ابتکار نهرو پیشگام در نهضت عدم تعهد بود نیـز از ایـن قاعـده مسـتثنی نبـود و بایـد جایگاه و موقعیت خود را در ن ظام نوین جهانی بازتعریف میکرداصـولاً. فلسـفه عـدم تعهد در نظ ام دو قطبی تعریف شده بود و در جهانی با یک ابرقدرت، کارایی خود را تا حد زیادی از دست داده بود. همچنین هند دیگـر از حـق وتـوی شـوروی در شـورای امنیت سازمان ملل محروم شده بود وطبعاً در عرصه دیپلماسـی در مقابـل دو همسـایه خود چین و پاکستان که یکی حق وتو داشت و دیگـری متحـد نزدیـک امریکـا بـود و می توانست در صورت لزوم از حق وتوی امریکا استفاده کند، تضعیف شده بود. اینجـا بود که منافع اقتصادی هند و سیاست درهای باز اقتصادی، رهبران آن کشور را تشـویق کرد تا در سیاست خارجی خود به طور عام و در رابطه با امریکا به طور خاص تجدید نظر کنند. نخستین نشانه گسـترش در روابـط هنـد و امریکـا افـزایش حجـم مبـادلات اقتصادی دو کشور از 5/68 میلیارد دلار در سال 90 به 9/02 میلیارد در سال 95 بـود و این شتاب تا جایی ادامه یافت که در سال 2010 حجم مبادلات به 48/873 میلیارد دلار رسید.
کلمات کلیدی :