سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله ترجمه تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده: ارزش بالای پادتن های آنتی pdf دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده: ارزش بالای پادتن های آنتی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده: ارزش بالای پادتن های آنتی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده: ارزش بالای پادتن های آنتی pdf :

تشخیص بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده: ارزش بالای پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لوئیس سورل، ژوزه اِی. گاروت، ژوزه اِی. گالوان، سیرا ولازکو، کارمن آر. ادروسا، و ادواردو آرانز

 

اهداف: هدف اصلی این مطالعه اینست که وجود بیماری سلیاک (CD) را در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده، و همچنین ابزار تشخیص CDرا در این بیماران ارزیابی کند.

روشها: بطور کلی 40 بیمار مبتلا به بیماری عفونی معده مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماری سلیاک توسط بافت برداری روده ای و نشانه های سرم شناختی تأیید یا رد می شد. پادتن های آنتی گلیدین توسط پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز و ELISA با معیار یک مرحله ای تصویر رنگ نگاری شده ایمنیو ELISA تعیین می شد.

نتایج: از 40 بیمار مبتلا به بیماری عفونی معده، 37 بیمار مخاط روده ای نرمال را نشان دادند. در این گروه، پادتن های IgA برای چسب نشاسته در 7 بیمار مثبت بود، و 82 درصد اختصاصی بودن را نشان داد. همه آنها برای پادتن های ترانز گلوتامیناز با معیار تصویر رنگ نگاری شده ایمنی و ELISA منفی بودند (100 درصد اختصاصی بودن). 3 بیمار باقیمانده لاغری کرکی روده ای سازگار با CD را نشان دادند، که البته فقط دو تا از آنها پادتن IgA را نسبت به چسب نشاسته و ترانز گلوتامیناز نشان دادند.

نتیجه گیری ها: بعلت اختصاصی بودن پایین، پادتن های ضد چسب نشاسته برای نمایش CD در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده سودمند نیستند. از طرف دیگر، پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز خیلی خاص و حساس هستند. معیار تصویر رنگ نگاری شده ایمنی یک مرحله ای یک روش ثانوی آسان و کم هزینه است. یافته های لاغری کرکی باید توسط نشانه های دیگر CD برای تشخیص CD در این بیماران پشتیبانی شود.

 

مقدمه

اسهال طولانی اغلب در اهالی کشورهای گرمسیری مشاهده می گردد. آزمایشات و تست های بالینی دقیق میتواند به طبقه بندی این بیماران به نهادهای بالینی مجزا کمک کند که عوامل سبب شناسی اساسی متفاوتی دارند. بیماری عفونی معده علت اصلی اسهال است، اما در افراد مبتلا به بیماری سلیاک (CD) نیز اینطور است. شیوع CD (هم در بچه ها و هم در بزرگسالان) خیلی بیشتر از چیزی است که قبلاً تصور می شد، و به نظر می رسد که یک مشکل جهانی باشد. بنابراین مهم است که افراد مبتلا به CD را از افرادی مبتلا به بیماری عفونی معده بخاطر اسهال متمایز کنیم. بعلاوه، این احتمال که یک بیمار مبتلا به بیماری عفونی معده که بطور همزمان به CD نیز مبتلا است نیز نباید حذف گردد.

 

بیماری سلیاک یک بیماری التهابی مصون در روده کوچک است که توسط هضم گلوتن گندم یا پروتئین های جو و چاودار در افراد مستعد تحریک می گردد. استاندارد طلایی برای تشخیص CD، بافت برداری روده ای است که لاغزی مخاطی روده کوچک را نشان میدهد. البته این تغییرات در ساختار مخاطی مختص به CD نیست: فرآیند های دیگر مانند نابردباری پروتئین گاو، حساسیت غذایی، یا انگل زدگی میتواند لاغری های کرکی مشابهی را ایجاد کند. با این وجود، بافت برداری اولین آزمایش موجود برای نمایش توده برای متمایزسازی CD از بیماری عفونی معده و علت های دیگر اسهال نیست. آزمایشات سرم شناختی مانند پادتن های آنتی گلادیان، آنتی اندومیزیم، و آنتی ترانز گلوتامیناز ابزار مفیدی هستند، که البته باید حساسیت و اختصاصی بودن این معیارها با دقت ارزیابی گردند.

 

مواد و روشها

40 بیمار با میانگین سنی 37 ± 20 yr با هجوم Giardia lamblia از لحاظ CD مورد مطالعه قرار گرفتند. در همه تشخیص ها، بیماری عفونی معده توسط آزمایش انگل شناسی نمونه های سرگین و جستجوی تروپوزویت در استنشاق اثنی عشری تأیید می شد و CD توسط بافت برداری روده ای و آزمایش وجود پادتن های آنتی گلیادین و آنتی ترانز گلوتامیناز بررسی می شد. بیماری سلیاک مورد تردید بود وقتی که هر دو تغییر سازگار در مخاط روده ای و حداقل در یک نشانه  سرم شناختی یافته می شد.

 

پادتن های سرم IgA برای چسب نشاسته توسط ELISA تعیین شد. پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز توسط معیار تصویر رنگ نگاری شده ایمنی یک مرحله ای تعیین می شدند. بطور خلاصه، این معیار از نوار نیتروسلولز تشکیل شده است که در نمونه های سرم یا پلاسما قرار داده می شود و پس از 10 دقیقه نتیجه مثبت بصورت دو نقطه رنگی بر روی نوار دیده می شود، که یکی در ناحیه واکنشی و یکی در ناحیه کنترل است. در معیار منفی فقط نقطه کنترل دیده می شود. همچنین پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز IgA نیز توسط ELISA تعیین شدند. نمونه های خون پس از رضایت بیماران از آنها گرفته شد.

 

 

 

نتایج

از 40 بیمار مبتلا به بیماری عفونی معده، 37 بیمار ساختار کرکی نرمال را نشان دادند. در این گروه، پادتن های IgA برای چسب نشاسته (AGA) در 7 بیمار مثبت بود، که 82 درصد اختصاصی بودن را نشان میداد. هیچکدام از این بیماران توسط معیار یک مرحله ای تصویر رنگ نگاری شده ایمنی یا ELISA دارای پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز نبودند. سه بیمار باقیمانده مبتلا به بیماری عفونی معده، لاغری کرکی و لنفوسیتوز میان-مخاطی سازگار با تشخیص CD را نشان دادند. درجه شدت آسیب ها در همه بیماران شباهت زیادی به هم داشتند و این امکان وجود نداشت که آنها را از آزمایش بافت شناسی متمایز سازیم؛ البته فقط دو مورد از آنها نتایج مثبتی برای پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز در هر دو آزمایش داشتند. این دو نفر بعنوان افراد مستعد برای CD تشخیص داده شدند. یک رژیم غذایی بدون چسب نشاسته (GFD) در بین درمان های خاص برای بیماری عفونی معده ایجاد شد. بیماران با مخاط هموار و AGA منفی و آنتی-tTG فقط با سکنیدازول (30 mg/kg) در یک دوز دهانی منفرد درمان شدند.

 

بهبود بالینی در پیگیری دو بیمار مستعد برای CD مشاهده شد. بازیابی بافت شناسی توسط یک بافت برداری روده ای ثانوی ارزیابی شد، و این حقیقت که نشانه های سرم شناختی منفی شدند با تشخیص ما مطابقت دارد.

بحث

سبب شناسی اسهال مزمن در بچه های مناطق گرمسیری توسط راستوگی و همکارانش، و آلتونتاس و همکارانش بررسی شد. آنها پی بردند که بر اساس تاریخ، آزمایش بالینی و بافت برداری اثنی عشری، بیماری عفونی معده و CD از جمله علت های اصلی به شمار می آیند. چون بیماری عفونی معده و CD دارای علائم بالینی مشترکی هستند، پیشنهاد می شود که بعنوان بیماری های متمایزی در نظر گرفته شوند، اگر بیمار بطور همزمان مبتلا به بیماری عفونی معده و CD

باشد. این مسئله مهم است چون بررسی ها نشان داده اند که درمان بیماری عفونی معده، علائم اسهال را برطرف ساخت و ریخت شناسی تحقیقی کوچک را به شکل نرمال بازیابی کرد بدون اینکه به GDF مراجعه کند. تشخیص CD بر یک بافت برداری روده ای دلالت دارد، که یک راهکار دشوار برای استفاده بعنوان گزینه اصلی برای نمایش اهداف است. پادتن های

آنتی گلادین سرم و آنتی ترانز گلوتامیناز بطور گسترده در تشخیص CD مورد استفاده قرار گرفته اند. ما در این مطالعه پادتن های IgA مثبتی را برای چسب نشاسته در تعداد قابل ملاحظه ای از بیماران با بیماری عفونی معده پیدا کردیم، که در آن، CD توسط بافت برداری روده ای رها می شد، بنابراین اختصاصی بودن AGA به اندازه کافی برای نمایش CD در بیماران مبتلا

به بیماری عفونی معده مناسب نیست. وقتی که ما از معیار یک مرحله ای تصویر رنگ نگاری شده ایمنیبرای شناسایی پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز استفاده کردیم، هیچکدام از بیماران غیر سلیاکی با بیماری عفونی معده با 100 درصد اختصاصی بودن مثبت نبودند. از طرف دیگر، یک بیمار (یک مرد 84 ساله) تغییرات مخاطی را با نشانه  دیگری از CD نشان داد و ما پی بردیم که لاغری کرکی بعلت عفونت انگلی بود، و پس از درمان توسط سکنیدازول ، بهبود بالینی رخ داد. نشانه های

سرم شناختی CD پس از درمان تکرار شدند و بصورت منفی باقی ماندند، و بافت برداری روده ای دوم، بازیابی مخاطی کاملی را نشان داد.

دو بیمار با بیماری عفونی معده مستعد برای داشتن CD بصورت همزمان برای هر دو فرآیند درمان شدند. ما احتمال آغاز درمان را ابتدا برای گیاردیا و رژیم غذایی نرمال، و سپس برای GDF در نظر گرفتیم، پس از اینکه گیاردیا برطرف شده بود. البته این راهکار از لحاظ اخلاقی قابل قبول نبود چون ریسک برگشت CD به مرحله نهفته وجود داشت. این حقیقت که پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز منفی شدند، ارزش زیادی برای تأیید تشخیص CD داشت.

معیار یک مرحله ای تصویر رنگ نگاری شده ایمنی خیلی ساده است، و نیازمند هیچ تجهیزاتی نیست و نتایج آن در عرض چند دقیقه بدست می آید. در یک مطالعه قبلی، مشخص شد که برای تشخیص CD در بیماران درمان نشده حساسیت و دقت بالایی دارد. ما اکنون پی بردیم که این آزمایش برای تشخیص CD در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده نیز دقیق است. این معیار را میتوان در مطب دکتر در مناطق روستایی یا شهری انجام داد. به این شیوه، فقط اگر بیمار نتیجه مثبتی را در آزمایش نشان دهد باید بافت برداری روده ای تاییدی برای او پیشنهاد گردد. این مسئله در کشورهای گرمسیری و کشورهای در حال توسعه با منابع کمیاب مهمتر است، که شیوع بیماری عفونی معده بالا است و CD نیز ممکن است که خیلی متداول باشد.

بطور کلی، CD باید در بیماران مبتلا به بیماری عفونی معده درمان گردد. در این بیماران نشانه های دیگر بیماری مانند پادتن های آنتی ترانز گلوتامیناز، بافت شیمی ایمنی، و ریسک ژنتیک میتواند برای تأیید یافته های بافت برداری روده ای مفید باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران pdf دارای 400 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران pdf :

بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و عملکرد مدیران

1-1) مقدمه
از هنگام شکل‌گیری روان‌شناسی علمی در اواخر قرن نوزدهم میلادی، سعی بر آن بوده است که شخصیت آدمی، مناسبات اجتماعی، چگونگی تفکر و شناخت او نسبت به پدیده‌های متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. سعی و علاقه روانشناسان در کنار شناخت اجزاء متفاوت رفتار و شناخت آدمی متوجه چگونگی سنجش رفتار و عملکردهای ذهنی نیز بوده است. به همین دلیل دانشمندان روانشناس، همواره در کنار بحثهای نظری و مفهومی در جستجوی ابزارهایی بوده‌اند که به سنجش

عوامل روانی بپردازند. ابزارهایی که چه از جهت کیفی و چه از نظر کمی، مسایل روان آدمی را مورد سنجش قرار دهند. در این بین کشف پدیده‌ای به نام هوش، کشفی بسیار جذاب و چشم‌

 

گیر بود. وجود قوایی در ذهن که به وسیله آن آدمی به حل مشکلات می‌پردازد، پدیده‌ای که دارای ریشه‌های زیستی و وراثتی است و عوامل محیطی و اجتماعی نیز در آن تاثیر می‌گذارد، توجه همگان را به خود جلب کرد.
ابزارسازیهای اولیه شکل گرفت و به دنبال خود انتقادهای متفاوت را باعث شد. بدست دادن علائمی از وجود هوش سرشار در میان مشاهیر علم و ادب، «هوش» را بیش از پیش جذاب ساخت، حال همگان می‌خواستند به میزان هوش خود پی‌ببرند. مولفه‌های تشکیل‌دهنده آن را بشناسند و دریابند که آیا راهی برای افزایش آن وجود دارد یا خیر.
با گذشت زمان تعریفهای جدید جای تعاریف قدیمی و ابزارهای سنجش، جای ابزارهای قدیمی را گرفت. تعاریف به تدریج تکامل و معنای عمیق‌تری می‌یافتند. دیگر تنها صحبت از یک هوش نبود: هوش کلامی هوش غیر کلامی ، هوش فضایی و مانند آن هر یک قابلیت و استعدادهای خاصی را می‌سنجیدند. با نفوذ هر چه بیشتر مسائل اجتماعی  به میان آمد.
به نظر می‌رسد که توجه و علاقه جهانی به هوش عاطفی به این علت باشد که در این رویکرد به همه جنبه‌های انسانی عاطفی فردی و بین فردی ارتباط، مهارتهای بین فردی و اجتماعی، خودآگاهی در تامین بهره‌وری بهینه سازمان و ترغیب کنشهای سازنده در محیط کار پرداخته شده است. درست است که عملکرد افراد در سازمانها و محیط کار از جنبه‌های سخت‌افزاری و امکانات فنی نیز تاثیر می‌پذیرد، ولی جنبه‌ها و زمینه‌های روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر محیط کار نقش تعیین کننده‌تری دارند.(ساعتچی،1379،ص42)
اگر نیروی محرک هوش در قرن بیستم هوش منطقی(IQ) بوده است، بنابراین طبق شواهد موجود در آغاز قرن بیست‌یکم، هوش عاطفی(EI) و انواع مربوطه، هوش سودمند و خلاق خواهد بود. مطالعاتی که در زمینه هوش عاطفی انجام شده حاکی از آن است که باهوش‌ترین افراد از نظر عقلانی اغلب در تجارت یا زندگی موفق نیستند. طی چند سال اخیر هوش عاطفی همپای هوش منطقی به طور وسیع مورد قبول واقع شده است. تحقیقات نشان می‌دهد که مدیر یا متخصصی که از هوش عاطفی بالایی برخوردار و از نظر فنی نیز باتجربه است با آمادگی و مهارت بیشتر و سریع‌تر از دیگران به رفع تعارضها، ضعفهای گروهی و سازمانی و خلاء‌های موجود، تیرگی روابط متقابل و مرموزی که ارزشمند و سودمند جلوه می‌نماید، خواهد پرداخت.
یافته‌های علمی نشان می‌دهد که نقش احساسات و عواطف مثبت مانند بردباری‌، خوش‌بینی، آرمان‌خواهی احساس عزت نفس و امثال آن در کنار عوامل منطقی شامل هوشمند بودن، تفکر، تحلیل و سایر امور منطقی نظیر آن، در کامیابی و موفقیت انسانها آن طور که باید شناخته نشده است. حتی برخی پژوهشگران نقش هوش عاطفی

را تا هشتاد درصد و نقش هوش منطقی (شناختی) را تنها بیست درصد در این امر می‌دانند.(شیروانی،1383،ص52)
دکتر استین در همین رابطه می‌گوید: هوش عاطفی کند که شخص بسیار کارآمد با هوش بهر بالا، ممکن است از ساختار عاطفی لازم برای مقابله با تنشهای محیط کار برخوردار نباشد. انسان حقیقتا باهوش انسانی است که نه تنها از لحاظ «شناختی» بلکه از لحاظ «عاطفی» نیز باهوش باشد.( Bar – on, et al,2000,p12)
در این فصل شمایی کلی از تحقیق ارائه می‌شود. بدین صورت که ابتدا سئوالات اصلی تحقیق در قالب بیان مسئله مطرح شده سپس اهمیت و ضرورت بحث، در خصوص موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه اهداف محقق از انجاور خلاصه روش تحقیقِ مورد استفاده در این تحقیق توضیح داده خواهد شد.
در پایان نیز پس از تعریف کوتاهی از واژه‌های تحقیق، تعاریف عملیاتی مربوط به هر یک از شاخص‌ها به طور جداگانه عرضه خواهد شد.

1-2) بیان مساله
پژوهشگران در طی هشت دهه‌ی اخیر جنبه‌های اجتماعی کار را با علاقه مورد بررسی قرار داده‌اند. به طور کلی سوابق آن را می‌توان در مطالعات مشهور هاثورن (1920) ردیابی نمود. این مطالعات نشان داده است که نیازهای اجتماعی و هیجانی کارکنان برای انگیزش، کار و فعالیت، درست به اندازه مشوقهای پولی و یا تنبیه‌‌‌ها و محدودیتها تاثیرگذار است. به طور تخصصی‌تر این مطالعات نشان می‌دهد، هنگامی‌که مدیران توجه بیشتری به کارکنان داشته و سلامت و بهزیستی آنها را به نحو موثرتری مورد توجه قرار می‌دهند، هم رضایت‌مندی شغلی کارکنان افزایش می‌یابد و هم عملکرد آنها بهبود می‌یابد. بر همین اساس برنامه‌های آموزشی بی‌شماری در زمینه آموزش روابط و در جهت بهبود اداره روابط انسانی در گروههای کاری رشد خود را آغاز نموده است. (Bar – on, 1999,p50)
روانشناسان در صدد شناسائی عواملی هستند که با استفاده از آنها بتوان افراد را در زندگی فردی و اجتماعی یاری داد تا موفق‌تر عمل نموده و با احتمال شکست کمتری مواجه شوند. در گذشته تمرکز اغلب آنان روی فرایندهای شناختی و هوش عمومی بوده است اما مطالعات پیرامون موفقیت افراد در جنبه‌های مختلف زندگی نشان می‌دهد که غیر از هوش‌بهر بالای افراد، عوامل دیگری وجود دارند که فرد با کمک آنها قادر به مقابله بهتر با مسایل تنش‌زا بوده و خواهد توانست فراز و نشیبهای زندگی را راحت‌تر پشت سر بگذارد.(گلمن ،1380،ص12 )
آنها درصدد هستند به این سئوالات پاسخ دهند که چرا برخی از مردم نسبت به بعضی دیگر از بهداشت روانی بهتری بر‌خوردارند؟ این سئوال به

سئوال دیگری می‌انجامد که چرا برخی نسبت به برخی دیگر در زندگی موفق‌ترند؟ چه عواملی این تفاوتها را رقم می‌زند؟ پاسخ به این سئوالات به لزوم بررسی و عواملی (مهارتهای عاطفی) که تصور می‌شود موفقیت افراد را تبیین می‌کند دخالت دارد. به سرعت روشن شد که کلید تعیین و پیش‌بینی موفقیت و کامیابی تنها هوش شناختی نیست. بسیاری از افراد با هوش شناختی بالا در زندگی حیرانند، حال آنکه بسیاری با هوش شناختی پایین‌تر به موفقیت دست یافته‌اند، شاید افراد باهوش را بشناسیم که به علت بی‌لیاقتی اجتماعی یا فقدان انگیزه در زندگی اجتماعی‌شان چندان موفق نبوده‌اند. بعلاوه چه بسا دوستانی داشته باشیم که با هوش عمومی متوسط و با اتکا و اعتماد به توانایی‌هایشان به موقعیتهای اجتماع

ی و شغلی بالا و موفقیتهای چشمگیری دست

یافته باشند. (Bar – on, 1999,p64)
همگام با رشد صنایع و فناوری تکنیکی، امروزه توجه ویژه‌ای نیز به بعد انسانی و تلویحا روانشناختی کار شده است. صاحبان صنایع با سرمایه‌گذاریهای کلان سعی دارند، با ایجاد شرایط فیزیکی و روانی مناسب برای پرسنل خود، آنها را در انجام بهتر و دقیق‌تر وظایف خود یاری دهند، تا اهداف اصلی آنها و از جمله مهمترین آنها افزایش بهره‌وری آسیب نبیند. توجه ویژه به وضعیت روانشناختی کارکنان‌، موضوع جدید و تازه‌ای نیست و یکی از جدیدترین پدیده‌هایی که در این حیطه مورد توجه قرار گرفته است، موضوع هیجان و هوش عاطفی کارکنان است. وجود سایتهای بی‌شمار اطلاع‌رسانی و ارائه سالانه و حتی ماهانه صدها مقاله در مجامع علمی خود موید این مطلب است.
تردیدی نیست که اداره مطلوب سازمانها بیش از هر چیز در گرو نحوه‌ی عملکرد نیروی انسانی آنهاست. نیرویی که قادر است با اتکا به مهارتهای حرفه‌ای خود وظایف محوله را با شایستگی انجام دهد و به این ترتیب رشد و پویایی را نصیب سازمان متبوع خود سازد.(ساکی،1378،ص80)
در سالهای اخیر نوع نگرش به مدیریت منابع انسانی، ارزیابی و کنترل عملکرد کارکنان و مدیران دستخوش تحولات عمده‌ای شده است. کار گروهی، که در آن افراد با تواناییها و مهارتهای فنی مختلف با هم در تعامل و کنش متقابل هستند، به طور محسوسی مبتنی بر مهارتهای اجتماعی، تواناییهای فردی و بین فردی، همکاری و کار گروهی، قبول و احترام به دیگران شده است. مهارت مدیران در ایجاد همدلی در بین کارکنان، توان آنان در ایجاد انگیزش، میزان مشارکت دادن آنها در گردانش امور و تصمیم‌گیریها، حضور روانشناختی مدیران و سر‌پرستان، ایجاد فضای صمیمانه و حس تعلق و علاقه به سازمان در بین کارکنان، منتهی به ایجاد شرایط مثبت برای کار باعلاقه خواهد شد. لذا شناسایی این مهارتها و دانش بر فرایند آنها، مدیران را در رسیدن به عملکرد بالا یاری خواهد رساند.
مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه‌ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است که تفاوت‌های فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته‌اش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف می‌ش

ود. برای تغییر و حرکت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلی‌ترین عامل نیروی انسانی است. در واقع ثروت و دارایی هر جامعه‌ای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی به نظر برسد ولی واقعیت‌های پیشرو در جوامع گوناگون این امر را ثابت می‌کند. اگر یک جامعه را با همه امکانات مادی و ثروت‌ها‌ی بیکران، با جامعه‌ای که از همه این امکانات بی‌بهره است مقایسه کنیم و مشاهده کنیم که جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است تنها عاملی که این مسئله را ایجاد کرده باید عامل انسانی باشد. هوش عاطفی به نظر می‌رسد می‌تواند شکل تکامل یافته‌ای از توجه به انسان در سازمان‌ها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون سازمان و تامین رضایت آنها.
سازمانهای آموزشی به عنوان سازمانهای مورد مطالعه در این تحقیق اصولا قالب و الگوی سایر نهادها و موسسه‌های موجود در جوامع هستند و از این رو از ارکان اصلی توسعه جوامع در زمینه‌های مختلف محسوب می‌شوند.
تقریبا همه اعضای جامعه دورانی مهم از زندگی خود را در درون سازمانها‌ی آموزشی سپری می‌کنند و در بخش‌های دیگر زندگی نیز به صورتهای مختلف تحت تاثیر عملکرد این سازمانها قرار می‌گیرند. به این ترتیب سازمان‌های آموزشی و عملکردشان که متاثر از عملکرد نیروی انسانی آنهاست، اهمیت و حساسیت اجتماعی بالایی دارد که کمتر سازمانی در جامعه دارای آن است.(ساکی،1378،ص80)
فرایند آموزش و پرورش با انسان سرو کار دارد و چون انسان موجودی پیچیده است از این رو نظام آموزشی و کارورزان آن به ایفای دشوارترین و پر‌‌مسئولیت‌ترین وظایف و فعالیتهای اجتماعی اشتغال دارند. در هر نظام آموزشی سنجیده و عقلانی که دارای هدفهای روشن و برنامه مشخص است، ایفای وظایف و فعالیتهای آموزشی و رهبری آنها باید به افراد شایسته و صاحب صلاحیت سپرده شود.
از مسایل اساسی و بااهمیت نظام آموزش و پرورش، مدیریت و سازماندهی آن است. مدیریت در آموزش و پرورش از مدیریت کردن بر یک سازمان دیگر تقریبا متمایز است، زیرا مدیریت آموزشی امری ظریف، تخصصی، علمی است که علاوه بر عوامل گفته شده کارش تولید کالا نیست بلکه مدیریت در این سازمان انسان‌سازی است لذا مدیریت باید ت

خصص خود را با خصوصیات روان‌شناسی اعمال نماید.
مدیر آموزشی نقش حساس و حیاتی در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت دارد. مدیر باید دارای ویژگیها، تواناییها و مهارتهای خاصی باشد تا بتوان با کمال اطمینان کودکان و نوجوانان را به دست او سپرد. دانش و آگاهی و مهارتهای مدیر باید قبل از پرداختن به مدیریت در حدی باشد که نیازی به آزمایش و خطای مکرر نباشد. در تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی هر آزمایش و خطایی همراه با زیانهای بزرگی خواهد بود که خیلی از آنها جبران‌نا

پذیر است.(میر‌کمالی،1378،ص20 )
همانطور که اشاره شد یکی از عوامل روانشناختی که در محیطهای کاری مورد توجه قرار گرفته، هوش عاطفی و اثر آن بر موفقیت افراد می‌باشد. در این پایان‌نامه سطح معنی‌دار بودن ارتباط بین دو مقوله(هوش عاطفی مدیران و عملکرد آنان) مورد بررسی قرار می‌گیرد.
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوالات می‌باشد:
1- مولفه‌های هوش عاطفی مدیران چه می‌باشند؟
2- آیا بین هوش عاطفی مدیران و عملکرد آنان رابطه‌ای وجود دارد؟
3- آیا بین هریک از مولفه‌های هوش عاطفی با عملکرد مدیران رابطه وجود دارد؟
4- آیا بین هوش عاطفی مردان و زنان و همچنین مدیران دبیرستانهای دولتی و غیر‌انتفاعی تفاوت وجود دارد؟

1-3) اهمیت تحقیق
صلاحیت مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی، یکی از مهمترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمان است. اثربخشی و کارایی مدیران مستلزم داشتن مهارتهای مدیریتی است و نقصان هر یک از مهارتها شانس موفقیت خود و در نهایت سازمان را به عنوان یک کل کاهش می‌دهد.(میر سپاسی،1370،ص23)
اهمیت این بحث بر مدیران و مسئولان سازمانها و موسسات پوشیده نیست، که موفقیتهای حرفه‌ای تا حد زیادی تحت تاثیر عوامل تشکیل‌دهنده هوش عاطفی است. بعضی از دلایل مربوط به اهمیت هوش عاطفی در محیط کار بسیار واضح است. در این مورد می‌توان به بازاریاب‌هایی اشاره کرد که به آسانی قادر به جلب اعتماد مشتریها بوده و سلیقه آنها را به آسانی کشف می‌کنند. همچنین می‌توان به مدیرانی اشاره کرد که از لحاظ فنی توانمند بوده اما در کنار آمدن با دیگران و کنترل شرایط تنش‌زا ناتوان هستند. رهبری و ریاست به معنای تسلط نیست بلکه هنر متقاعد کردن اشخاص برای کار در جهت یک هدف مشترک است.
با توجه به اهمیت این امر در سالهای اخیر به منظور

افزایش قابلیتهای هیجانی و اجتماعی در موسسات و سازمانها، برنامه‌های آموزشی ترتیب داده شده است. در این برنامه‌ها پرورش قابلیتهایی مانند خودآگاهی، همدلی، پشتکار، انطباق‌پذیری، کارآمدی و روابط اجتماعی موثر، مورد توجه متخصصان قرار گرفته.(کاووسی،1381،ص66)
هوش عاطفی امروزه از جایگاهی رفیع و مطمئن و غیر قابل انکار در تعلیم و تربیت برخوردار است با وجودی که مربیان و دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت بهمه‌های آموزشی مدارس به کندی صورت می‌گیرد. در نظریه هوش عاطفی ادعا شده است که از مدارس باید به عنوان سازمانهایی یاد کرد که در آن‌ها یادگیری‌ها به صورت جامع و فراگیر ارائه می‌شوند و معلمان و کارکنان مدارس هم برای استفاده از هوش عاطفی و شیوه‌های یادگیری اجتماعی-عاطفی از مهارت کافی بر‌خوردارند.(سیاروچی و همکاران ،1383،ص242)
امروزه همچنین به مدارس و محیطهای آموزشی به کاخهای آموزشی تعبیر می‌شود که در آنها روح ملی که با روحیه عاطفی عجین است جریان دارد.(قورچیان،1380،ص12)
کارکنان و عوامل انسانی موجود در مدارس در سطوح گوناگونی با مساله هوش عاطفی درگیر هستند. معلمان نه تنها باید به مهارتهای عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان توجه نموده، بلکه باید از میزان هوش عاطفی خودشان و چگونگی استفاده از مهارتهای هوش عاطفی‌شان آگاهی داشته باشند. مدیران و مسئولان مدارس نیز نه تنها باید نسبت به هوش عاطفی دانش‌آموزان و معلمان حساس باشند بلکه باید نسبت به هوش عاطفی خودشان هم حساس باشند و به آن توجه نمایند. کارکنان مدارس هم‌چنین با والدینی در تعامل هستند که از سطوح گوناگون هوش عاطفی برخوردارند و به صورت‌های گو‌ناگون از این هوش در مورد ارتباط با فرزندانشان استفاده می‌نمایند.(سیاروچی و همکاران،1383،ص240 )
متخصصان باید معلمان و مسئولان مدارس را به اهمیت هوش عاطفی آشنا سازند و به آنان بگویند که چگونه کارکنان مدارس می‌توانند به عنوان مدلی برای انجام اعمال هوشمندانه عاطفی، عمل نمایند و چگونه می‌توانند مهارتهای هوش عاطفی را به صورت مستقیم در برنامه‌های درسی و آموزشی مدارس بگنجانند و به دانش‌آموزان آموزش دهند.(همان منبع)
مدیریت مدرسه یکی از چند پست مهم و اصلی در نظام آموزشی است و این سخن معروف، کسی که مدرسه را اداره می‌کند کشور را اداره می‌کند، بیانگر ارزش و اهمیت مدیریت آموزشی و مسئولیت بسیار خطیر مدیران است. به همین سبب در انتخاب مدیر مدرسه باید بیشترین دقت و احتیاط را به کار برد و در این انتخاب تنها عقل را داور قرار داد نه احساسات و روابط شخصی.(شعاری نژاد،1366،ص186 )

1-4) ضرورت تحقیق
مدیریت در جهان امروز و در چند دهه گذشته دگرگونیهای ژرفی را تجربه نموده و ضروری است همه به ویژه مدیران از نزدیک با این دگرگونیها آشنا شوند تا به خوبی دریابند

 

که راز موفقیت کشورهای صنعتی در امر توسعه و اقتصاد چیست؟ و نیز بتوانند با اتکا بر ذوق، استعداد و مهارتهای خویش این یافته‌ها را با نیازهای سازمان خود و فرهنگ بومی ایران بسنجند و راههای نوین را برای بهتر اداره کردن سازمانهای کشورمان انتخاب و تجربه نمایند. از جهت دیگر دانستن علل کامیابی مدیران موفق نیز از جمله موارد ضروری است که آگاهی از آن در راستای توسعه و تعالی سازمانها برای مدیران از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد.
از این رو با توجه به اینکه حدود 70درصد از زمان و انرژی مدیران در کار با انسانها صرف می‌گردد و اینکه نیروی انسانی از مهمترین سرمایه‌های هر سازمان است مسئله آموزش مدیران در زمینه‌های گوناگون روانشناسی بسیار اهمیت دارد. اهمیت روانشناسی تا حدی است که می‌توان گفت یکی از دلایل توفیق صنعتی کشور‌های پیشرفته توجه آنها به روانشناسی و کاربرد آن است چون عدم آشنایی مدیر با مفاهیم کاربردی روانشناسی، موجب عدم شناخت روحیه کارکنان و رضایت شغلی آنها گردیده و موجب ایجاد فضای روانی نامناسب و در نهایت بهره‌وری کمتر خواهد بود. بنابراین یکی از نیازهای ضروری برای یک مدیر، شناخت خود و به کارگیری مهارتهای شناختی، عاطفی و رفتاری مناسب برای کار با نیروی انسانی می‌باشد که البته این مهم در صورت آموزش مدیران با تاکید واقعی به پرورش آنان از ابعاد گوناگون رفتاری میسر خواهد گردید.
سازمانهای بالنده دارای ویژگیهای متعددی هستند. وقتی یک سازمان به سوی دستیابی به سطوح بالای بهره‌وری حرکت می‌کند، یعنی تلاش برای رسیدن به مرحله بالندگی را آغاز کرده است. یکی از مهمترین عوامل موثر بر بهره‌وری، استفاده بهینه از نیروی انسانی در سازمان است. اگر بخواهیم نیروی انسانی سازمانها، کارآمد و کارایی و بهره‌وری شغلی در سطح مطلوب باشد، باید از یافته‌ها و اصول روان‌شناسی در محیط کاراستفاده کنیم. روان‌شناسان معتقدند، هوش عاطفی که یکی از عومل مهم موفقیت در محیطهای آموزشی، حرفه‌ای و روابط اجتماعی است، عبارت از آگاهی فرد از احساسات خود و دیگران، تشخیص هیجانها و عواطف مختلف و کنترل آنها و توانایی همدردی کردن با دیگران است.
از این‌رودر کشور ما اکنون زمان آن فرا رسیده که امر مدیریت و رهبری در نظام آموزشی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا نسبت به تربیت افراد که مسئولیت اداره امور مدارس را بر عهده دارند اقدامات موثری به عمل آید. بدون شک کوشش در جهت ارتقای سطح معلومات و مهارتهای مدیران آموزشی کشور علاوه بر اینکه از بار مسائل و مشکلات نظام می‌کاهد، باعث به کارگیری رو

شهای صحیح انجام کار و اجرای اثر بخشی برنامه‌های آموزش و پرورش می‌شود.(صافی،1371‌،ص11 )
محقق امیدوار است که انجام این تحقیق زوایایی از بحث هوش عاطفی را آشکار نموده و به طور خاص این بحث را به نوعی برجسته نموده و توجه مدیران و برنامه‌ریزان را به این موضوع مهم جلب نماید. از جمله گروه‌هایی که از انجام این پژوهش بهره می‌برند و مهم‌ترینشان خود مدیران سازمان‌ها می‌باشند که در صورت بررسی این ارتباط،

توجه بیشتری به این موضوع مهم خوا

هند داشت.
گروه بعدی، مدیران منابع انسانی سازمان‌ها می‌باشند که با انجام این پژوهش و برجسته‌ شدن این موضوع توجه بیشتری به بحث هوش عاطفی نموده و در گزینش، انتخاب، کارمند‌یابی، آموزش کارکنان و ; به این مولفه مهم توجه بیش از پیش خواهند داشت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای: رابطه بین بعضی از متغیرهای موجود در آن (اندازه و سرمایه گذاری) pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای: رابطه بین بعضی از متغیرهای موجود در آن (اندازه و سرمایه گذاری) pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای: رابطه بین بعضی از متغیرهای موجود در آن (اندازه و سرمایه گذاری) pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای: رابطه بین بعضی از متغیرهای موجود در آن (اندازه و سرمایه گذاری) pdf :

یک مطالعه تجربی در انتخاب سیستم های برنامه ریزی منابع سرمایه ای: رابطه بین بعضی از متغیرهای موجود در آن (اندازه و سرمایه گذاری)

آگوستو اِی. پاچکو-کامر، جوئان سی. گونالز-کاستولو

چکیده
سیسیتم برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) یکی از مهمترین پروژه های بهینه سازی تجارت است و چیزی بیش از تلاشی است که توسط یک شرکت قابل انجام باشد. میزان عدم موفقیت اجرای ERP نسبتاً بالا است. فرآیند انتخاب یک عامل مهم برای موفقیت است. این مقاله اولین نتایج را از مطالعه تجربی معرفی میکند که ما پی بردیم که رابطه ای بین اندازه شرکت و مقدار سرمایه گذاری وجود دارد. سیستم های اقتصادی دیگر که به اندازه ای مهم هستند که در ERP شامل گردند، هوش تجاری و مدیریت روابط مشتری است. محاسبه تکاملی، سیستم های چند-عاملی و سیستم های موازی را می توان بعنوان تکنیک های هوش محاسباتی برای مدلسازی فرآیند انتخاب ERP مورد استفاده قرار داد.

کلمات کلیدی: برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP)، انتخاب، عامل موفقیت مهم (CSF)، هوش تجاری، مدیریت روابط مشتری، سیستم های چند-عاملی، محاسبه تکاملی، سیستم های موازی(PN).

1- مقدمه
فرآیند انتخاب یک سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) یک مسئله پیچیده است که مستلزم چندین عامل و متغیر است چون یک فرآیند تصمیم گیری است که بصورت یک نوع غیرساختاربندی شده توصیف می گردد.

برنامه ریزی منابع سرمایه ای (ERP) یک سیستم اطلاعاتی است که حجم داده های بیش از توان یک سازمان را جمع آوری میکند و در عملیات سازمان از آنها استفاده می شود.

اجرای آن نیازمند این موارد است: پول، زمان، و مقدار زیادی از تلاش افراد؛ و مانند یک سیستم اقتصادی (ES) تغییر در فرهنگ سازمانی را تقویت میکند.
سیستم های ERP در تجارت امروزه دارائی اهمیت ویژه ای هستند چون آنها توانایی پشتیبانی از استراتژی های سازمانی، یکپارچه سازی جریان اطلاعات و افزایش مزایای رقابتی و کارایی فردی را دارند، و دارای یک پایگاه داده مرکزی است که شامل همه معاملاتی است که یک سازمان می تواند ثبت کند؛ که به سری مدول های عملکردی آن بستگی دارد. این مدول های عملکردی ممکن است مدیریت مواد، تولید، فروش، بازاریابی، توزیع، خدمات مالی، منابع انسانی، گزارشات و غیره باشند. سیستم ERP چون بر روی کل سازمان تأثیرگذار است باید بدرستی انجام شود.

اجرای یک سیستم ERP یک مسئله بدون ریسک و کم هزینه نیست. حدود 40 تا 70 درصد اجراهای ERP تا حدودی شکست را تجربه می کنند. به همین دلیل است که سازمان باید مناسب ترین سیستم های ERP را برای نیازهای تجاری آنها انتخاب کند.

شکل 1 ساختمان ERP

فرضیه تحقیق ما بدین شرح است: فرآیند انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه ای بر مبنای هوش محاسباتی موفقیت اجرایی را در مقایسه با استفاده از فرآیند های انتخاب تجربی افزایش میدهد. بنابراین از روش تحقیقاتی زیر استفاده میکنیم:
– شناسایی، شناخت و تحلیل مربوط به مقالات تحقیقاتی:
عوامل مهم موفقیت در اجرای ERP
تأثیر بین فرآیند انتخاب ERP و اجرای موفقیت آمیز، و
معنای اجرای موفقیت آمیز سیستم ERP.
– درک و توضیح فرآیند انتخاب ERP در نمونه ای تجارت ها در منطقه کلان شهری گوادالاهارا در مکزیک با اعمال یک مطالعه تجربی برای:
متغیرهای مهم طبقه بندی شده مورد استفاده
طبقه بندی و توصیف روابط بین متغیرهای مهم، و
پیدا کردن رابطه بین انتخاب و موفقیت تحویل ERP.
– مطالعه تکنیک های هوش محاسباتی که در مقالات برای فرآیند انتخاب مورد استفاده قرار نگرفته اند.
این عناصر تحقیقاتی با سوالات تحقیقاتی زیر مرتبط هستند:

1- فرآیند انتخاب چطور بر روی موفقیت اجرای سیستم های ERP تأثیر می گذارد
2- متغیرهای مورد نیاز در فرآیند انتخاب ERP کدام هستند؟

3- روابط متقابل بین این متغیرها کدام هستند؟
4- آنها را چطور می توان در یک مدل محاسباتی برای انتخاب ERP شامل ساخت؟
5- هوش محاسباتی را چطور می توان برای مدلسازی فرآیند انتخاب ERP مورد استفاده قرار داد؟

در این مقاله ما تلاش میکنیم تا پاسخ های سوال 1 را بیان کنیم. در بخش 3 مدل چند-عاملی پیشنهادی را بعنوان راهی برای بهبود فرآیند انتخاب ERP معرفی میکنیم و پاسخ سوالات 4 و 5 را توضیح میدهیم. در بخش 4 نتایج اولیه مطالعه تجربی که برای نمونه برداری از شرکت های واقع در منطقه کلان شهری گوادالاهارا در مکزیک انجام شده است تا پاسخ سوالات 2 و 3 بدست آید. در بخش 5 نتیجه گیری های یافته های خود را بیان میکنیم، و راهنمایی برای مطالعات بعدی را نیز بیان میکنیم.

2- انتخاب و مدیریت پروژه از عوامل مهم موفقیت برای اجرای سیستم های ERP هستند.
اهداف اصلی یک سیستم ERP، خودکار کردن فرآیند های تجاری، بهبود روابط متقابل بین سازمان و خارج سازمان، و حذف کار اصلاح برای سیستم های نمایندگی هستند. موفقیت اجرای ERP تحت تأثیر CSF ها قرار می گیرد. CSF بصورت تعداد محدودی از مناطق تعریف می گردد که در آن، نتایج اطمینان کارایی رقابتی موفقیت آمیز را برای سازمان ایجاد میکنند.

داده های تحقیقات اقتصادی نشان میدهند که میانگین سرمایه گذاری برای اجرای ERP میتواند بین 50 هزار دلار تا چند میلیون دلار باشد. برآورد هزینه خسارت ممکن است چندین میلیون دلار باشد بنابراین اهمیت فرآیند انتخاب باید آشکار و مشخص باشد.
در جستجوی EBSCO، منابع اسپرینگر، ACM، AIS و IEEE با استفاده از برنامه ریزی منابع سرمایه ای، انتخاب و عوامل موفقیت آمیز، ما 97 مرجع مربوط به این کلمات کلیدی را پیدا کردیم. پس از طبقه بندی منابع، ما تشخیص دادیم که 11 منبع مربوط به تعاریف ERP بودند، 30 منبع پروژه های CSF و ERP را جمع آوری کرده بودند، 29 منبع جمع آوری فازهای مدل اجرای ERP را معرفی کرده بودند، 39 منبع مدلهای انتخاب ERP را بعنوان راهی برای بهبود تحویل ERP بیان کرده بودند و 2 منبع نیز آنچه را بیان کرده بودند که مربوط به اجرای راه حل های ERP بود.
ما در این سری مقالات پی بردیم که انتخاب سیستم مناسب، اعمال مدیریت پروژه و پیروی از روش اجرا، همان CSF ها هستند.
همانطور که بیان شد که انتخاب بصورت CSF است، روش انتخاب مناسبی برای افزایش موفقیت تحویل ERP مورد نیاز است اما: متغیرهای همراه با فرآیند انتخاب کدام هستند و اینکه این متغیرها چطور با هم مرتبط هستند؟ این سوال اینست که ما باید چکار کنیم تا اعمال یک مطالعه تجربی نمونه ای از شرکت ها از مکزیک را شناسایی کنیم چون اجرای این نوع سیستم ها رابطه زیادی با رفتارهای اجتماعی در داخل هر تجارت دارد و بهترین راه برای ارزیابی این رفتارها با انجام یک مطالعه تجربی است.
3- تکنیک هوش محاسباتی پیشنهادی برای فرآیند انتخاب ERP
گروههای تحقیقاتی مختلف، مدلهای ارزیابی انتخاب متفاوتی را برای بهبود فرآیند انتخاب پیشنهاد کرده اند که شامل WSM، روش امتیازدهی وزنی، AHP، فرآیند مرتبه بندی تحلیلی، FL، Fussy Logic، ANP، فرآیند شبکه تحلیلی، SHERPA، بدست آوردن ERP با کمک سیستماتیک، PM، ماتریس اولویت، PROMETHEE، TOPSIS، تکنیک ترتیب اولویت با شباهت به راه حل ایده آل، DEA، و تحلیل توسعه داده ها می باشد، که در جدول 1 نشان داده شده است.

جدول 1 مدلهای ارزیابی انتخاب ERP

محاسبه بر مبنای عامل یکی از تکنیک های هوش کامپیوتری برای یافتن راه حل هایی برای مسائل پیچیده است. هدف سیستم های چند-عاملی (MAS) اینست که به روندهایی در علوم کامپیوتر مانند حضور همزمان، ارتباط متقابل و هوش بپردازند. عامل یک سیستم کامپیوتری است که قابلیت انجام فعالیت های مستقل برای منفعت رساندن به مالک یا کاربران

خود را دارد. یک سیستم چند عاملی از یک سری عاملان تشکیل شده است که در یک محیط با هم روابط متقابل دارند و از طرف اهداف و محرک های مالکان خود عمل میکنند. عاملان توانایی همکاری، هماهنگی، و مذاکره با توجه به همه زمان ها

برای مطابق بودن با اهدافی را دارند که بخاطر آنها ایجاد شده اند. می توان از عاملان برای شبیه سازی مسائل اقتصادی و مدیریتی استفاده کرد. MAS را می توان برای شناسایی استانداردهای مورد استفاده توسط جریان های فرآیند های مربوط به سیستم ERP بکار برد.

در تحلیل و طراحی سازمان ها، می توان از MAS برای توصیف هر نوع سازمان فقط با استفاده از سه عنصر استفاده کرد: عاملان، نقش ها و گروه ها. مدل MAS پیشنهادی ما دارای هدف خاصی برای مرحله فرآیند ارزیابی است، که جایی است که فرآیند انتخاب و تصمیم گیری مدلسازی می گردد. طبقاتی که باید در فرآیند انتخاب ارزیابی گردند بدین شرح هستند: جنبه های عملکردی، عملیاتی، فنی و اقتصادی. این طبقات در یک مدل و ابزار شبیه سازی به ساده ترین شکل معرفی می گردند چون این طبقات را می توان به آسانی به قوانین کمیتی تبدیل کرد.

در این ساختار پیشنهادی پنج نوع عامل مختلف وجود دارد. این عاملان ممکن است از دو پایگاه داده تشکیل شده باشند (یکی برای دانش و رفتارها و یکی برای طبقه بندی خصوصیات).

شکل 2 ساختار سیستم چند عاملی برای فرآیند انتخاب ERP

 

پنج عامل مدلسازی شده بدین شرح هستند: عامل خصوصیات ارزیابی (ACE)، عامل مدیریت برتر (AAD)، عامل مدیریت عملکردی (AGF)، عامل سیستم ERP(ASERP)، و عامل شرکت کنترل و بررسی (AMCE).
عاملان ACE مسئول شامل سازی اطلاعاتی خواهند بود که باید با خصوصیات ERP مطابقت داشته باشند، و امکان روابط متقابل بین این خصوصیات وجود داشته باشد.
عاملان AAD شامل ویژگی ها و پروفایل های شخصی رفتارهای مدیریت برتر خواهند بود که در تطابق با داده های بدست آمده از عاملان ACE و ASERP، قوانین تصمیم گیری بر مبنای پروفایل های AAD، ACE و ASERP معرفی شده اند.
عاملان AGF شامل ویژگی ها و پروفایل های شخصی رفتارها و مدیریت عملکردی، قوانین تصمیم گیری بر مبنای پروفایل های عاملانAGF, ACE و ASERP خواهند بود.
عاملان ASERP شامل اطلاعات و خصوصیات سیستم های ERP خواهند بود که با معیارهایی مرتبط هستند که باید دارای خصوصیات ارزیابی شده باشند.
عامل AMCE مسئول آغاز فرآیند ارزیابی خواهد بود. عامل AMCE شامل اطلاعات ضروری برای بیان یک راه حل سیستم ERP بر مبنای اطلاعات شامل در عاملان ASERP و بر مبنای ارزیابی های عاملان AAD و AGF باشد که با سطوحی از تأثیر بر روی تصمیمات عاملان ذکر شده ترکیب شده است.

هر کدام از عاملان باید بر روی کامپیوترهای مختلف قرار داشته باشند که با عامل مرکزی مرتبط خواهد بود که به عاملان اجازه میدهد تا بین آنها ارتباط برقرار کنند و هدف اصلی آنرا به انجام برسانند. این ساختار نیازمند متغیرها و روابطی است که در مطالعه تجربی یافته می شود.

همچنین برای درک داده های بدست آمده از طریق کاربرد مطالعه تجربی ذکر شده، ما فکر میکنیم که تکنیک های جمع آوری داده ها می تواند دانش مورد نیاز برای ما را فراهم سازد و جمع آوری داده ها همچنین به فرآیند شناسایی وابستگی های جدید و الگوهایی کمک میکند که معتبر، قابل درک و عملکردی هستند. کاربرد تکنیک های جمع آوری داده ها مرحله ای در فرآیند کشف دانش در پایگاه داده ها است. این فرآیند شامل پیش-پردازش، طبقه بندی، پاک کردن، و نتایج تفسیر کاربرد داده ها می باشد، که تأیید میکند که داده های بدست آمده سودمند هستند.

تحلیل مقالات با استفاده از کلمات کلیدی: برنامه ریزی منابع سرمایه ای، جمع آوری داده ها، و فرآیند انتخاب، که در مطالعات مربوط به استفاده از این تکنیک ها یافت می شود. این مسئله می تواند با غیاب داده های کافی فرآیند انتخاب مطابقت داشته باشد که توسط هزاران شرکت انجام می شود که قبلاً این نوع سیستم را انتخاب و اجرا کرده اند. بنابراین کاربرد این تکنیک برای داده های بررسی شده از لحاظ تجربی می تواند به ما کمک کند تا فرآیند انتخاب را درک کنیم و مدل یا رفتارهای الگو در داخل داده ها را شناسایی کنیم.

محاسبه تکمیلی قسمتی از الگوریتم های هوش محاسباتی با استفاده از فرآیند های کاوشی برای درک بهتر فرآیند ایجاد و توسعه هوش مصنوعی با استفاده از ابزار محاسباتی است. عناصر محاسباتی تکاملی شامل یادگیری، اتخاذ و بهینه سازی فرآیند بدست آوردن نتایج مورد نظر می باشد، که با شناسایی بهترین راه حل برای مسئله مطابقت دارد که در مورد ما بهترین فرآیند برای انتخاب سیستم ERP است.

مطابق گفته کوزا، مهمترین مراحل در فرآیند آماده سازی برای استفاده از الگوریتم ژنتیک متعارف دریک زنجیره ثابت بدین شرح است: 1) طرحی که قرار است معرفی شود را تعیین کنید، 2) محدوده تناسب را تعیین کند، 3) پارامترها و متغیرهایی را تعیین کنید که الگوریتم را کنترل می کنند و 4) تعیین کنید که نامگذاری معیارهای تکمیل و نتایج چطور انجام می شود.
این مدل نیازمند تعریف یک ژن یا زنجیره کروموزوم است که از عناصر مختلف استفاده میکند که بعنوان بهترین تکنیک ها در فرآیند انتخاب و اجرای سیستم های ERP شناخته شده اند. سنجش تناسب افراد با روش ارزیابی هر ژن ثبت شده ای مطابقت دارد که تأثیر مطلوبی بر روی موفقیت نصب و استفاده از سیستم ERP دارد.

مطالعه بیشتر برای مطابقت با شناسایی عملکرد تناسب مورد نیاز است و اگر عناصری که ژن نام دارند فقط شامل ارزیابی این مسئله باشند که آیا هر گونه از گزینه های بالا را می توان با هم مرتبط ساخت. بررسی تجربی میتواند به ما کمک کند که هر کدام از ژن هایی را شناسایی کنیم که در زنجیره قابل استفاده هستند.

4- مطالعه تجربی برای درک فرآیند انتخاب ERP
فرضیه ما برای سوالات 2 و 3 در پایان بخش 1 بدین صورت می باشد: یک سری از متغیرها وجود دارند که از طریق کاربرد یک مطالعه تجربی از نمونه ای از شرکت های واقع در مکزین قابل شناسایی هستند. و متغیرهایی که می توان آنها را بعنوان هوش محاسباتی برای بهبود موفقیت تحویل ERP مدلسازی کرد.
برای انجام این هدف، ما باید یک تحقیق تجربی بصورت زیر را معرفی کنیم:
– معیارهای ارزیابی و عناصر محیطی تصمیم گیری،
– شناسایی تصمیم گیرندگان و سهامداران،
– انتخاب روش و عناصر تصمیمات قبلی ، و
– تعریف موفقیت برای تحویل ERP
مطالعه تجربی با پیروی از خصوصیات زیر انجام شد:
– تقسیم بندی تحقیق توسط هر موضوع تحقیقاتی
– استفاده از سوالات بسته با استفاده از مقیاس نقاط لینکرت
– استفاده از متغیرهای ترتیبی با تعداد کلی زیر: بی اهمیت، کم اهمیت، با اهمیت متوسط، خیلی مهم، خیلی خیلی مهم
این تحقیق 21 سوال داشت: شش سوال جمعیت شناسی، یک سوال برای شناسایی سرمایه گذاری پروژه÷ یکی برای شناسایی موقعیت فرد داخل پروژه، یکی برای شناسایی دلیل اجرا، یکی برای شناسایی مهمترین جنبه برنامه ریزی پروژه، دو تا برای شناساییتجربه اجرای ERP، چهار تا برای ارزیابی تجربه اجرا، یکی برای شناسایی معیارهای انتخاب، یکی برای شناسایی اینکه چه کسانی در تصمیم گیری شرکت داشته اند، یکی برای شناسایی اینکه چه چیزی موفقیت را تعریف میکند، یکی برای شناسایی معیارهای ارزیابی و دو تا برای شناسایی مدول های ERP ضروری.
مطابق آمارگیری انجام شده توسط مؤسسه ملی آمار مکزیک در سال 2004، 127730 واحد اقتصادی در ZMG جدول 2 وجود دارد. در سیستم اطلاعاتی تجارت مکزیک 87408 واحد اقتصادی ثبت شده در ZMG وجود داشت. این با 6843 درصد آمارگیری INEGI مطابقت دارد که مرجع خوبی برای مطالعه جمعیت است چون داده های شامل در پایگاه داده SIEM مناسب تر هستند.

جدول 2 مقایسه واحدهای اقتصادی توسط شهرداری و منابع اطلاعاتی

ستون D جمعیت کلی استفاده شده برای کاربرد بررسی و نمایش 631 درصد جمعیت SIEM را نشان میدهد. مطابق با نوع شهرداری، تونالا و تلاجوموکلا درصد پایین تری از ایمیل های ثبت شده را دارند. تحقیق تکمیل شده کلی 152 تحقیق بود که 275 درصد ستون D را نشان میدهد.

با استفاده از داده های ستون های A, B, D برای تحلیل مقایسه چند-نمونه ای، ما پی بردیم که چون مقدار P 0.248044 در واریانس لاون بیشتر یا برابر با 005 است، بنابراین تفاوت زیادی در بین انحراف های استاندارد در 95 درصد وجود ندارد. بنابراین ما میتوانیم بگوییم که نتایج نشاندهنده جمعیت بصورت تأییدی از جدول ANOVA هستند چون نسبت F ، 242319 بود. چون مقدار P تست F ، 01036 بود و بیشتر یا برابر با 005 بود بنابراین ما نتیجه گیری میکنیم که تفاوت آماری زیادی بین میانگین این 4 متغیر در سطح اطمینان 95 درصد وجود ندارد. نمونه ها از توزیع های طبیعی می آیند و مقادیر کورتیزوس با مقادیر مورد نیاز برای توزیع های طبیعی در جدول 3 مطابقت دارند. با تأیید اینکه نتایج بررسی از نمایش جمعیت می آید.

 

جدول 3 تست های توزیع طبیعی توسط نمونه ها

41 نتایج بررسی
این بررسی بین 19 ام سپتامبر و 6 ام نوامبر 2011 انجام شد. این بررسی دارای 781 مشاهده و 216 تحقیق بود و 180 تحقیق آن تکمیل نشدند. از روی نتایج تکمیل شده، 152 تحقیق معتبر وجود داشت چون آنها توسط شرکت ها در حیطه مطالعه پاسخ داده شدند.

117 متغیر از نتایج این تحقیق وجود دارد: هفت متغیر اسمی هستند و 110 متغیر ترتیبی هستند. همه آنها را می توان بصورت متغیرهای تصادفی تعریف کرد، چون اعداد مقادیر مختلف آنها متناهی است. فرآیند های آماری را می توان برای تحلیل این نوع متغیرها بکار برد.

نتایج کلی بدست آمده از 152 تحقیق تکمیل شده نشان میدهد که 316 درصد آنها به شرکت های متوسط، 237 درصد به شرکت های کوچک، 92 درصد به شرکت های نسبتاً بزرگ، 151 1 درصد به شرکت های بزرگ و 204 درصد به شرکت های عظیم تعلق دارند.

411 رابطه بین اندازه و سرمایه گذاری
متغیرهای اندازه و سرمایه گذاری برای معتبرسازی این فرضیه است که رابطه مستقیمی بین اندازه شرکت و مقدار پول سرمایه گذاری شده بر روی سیستم ERP وجود دارد. ما پی بردیم که مدل root-Y squared-X (1) یک مدل همبستگی مناسب است چون نتایج آن ضریب همبستگی 09124 و R-squared به اندازه 8325 درصد را به ما میدهند، پس از اینکه 13 داده غیرعادی حذف شدند، که برای مدلسازی مناسب نبودند و می توان آنها را بعنوان نظراتی از سوی افرادی توصیف کرد که این بررسی را پاسخ داده بودند اما با اندازه شرکت های نمونه ما مرتبط نبودند.

مدل معادله بدست آمده برای توصیف رابطه بین اندازه و سرمایه گذاری بصورت زیر می باشد:

خطای استاندارد این برآورد نشان میدهد که انحراف استاندارد باقیمانده ها 0228549 بود. میانگین خطای کلی 017126 بود. ما نتیجه گیری کردیم که هیچ رابطه مهمی بر مبنای ترتیب داده ها وجود ندارد و هیچ نشانه ای خود-همبستگی سریال در باقیمانده ها در سطح اطمینان 95 درصدی وجود ندارد. بنابراین ما نتیجه گیری کردیم که این معادله را می توان برای پیش بینی رفتار آینده مورد استفاده قرار داد.
412 سیستمی که میتوان آنرا در اجرای ERP شامل ساخت
عناصر ترتیبی دارای شرایط لازم اهمیت متغیرهای ارزیابی شده هستند و این مقادیر با داده های عددی بین 1 تا 6 مطابقت دارند، که 1 با پاسخ مشخص مطابقت ندارد و بعنوان عدم فاقد ارزش برای فرآیند های آماری در نظر گرفته شده است. 2 با اهمیت صفر مطابقت دارد یعنی اینکه این متغیر برای موضوع ارزیابی شده مهم نیست. 3 با معنای کم اهمیت مطابقت دارد که این متغیر مهم است اما برای موضوع ارزیابی شده بحرانی نیست. 4 به معنای اهمیت متوسط است و 5 نیز با اهمیت بالا مطابقت دارد. 6 به معنای اهمیت خیلی زیاد است.
ما تست “t student” را برای شناسایی این مسئله بکار بردیم که اگر میانگین مقادیر بدست آمده برای متغیرهای جدول 4 به اندازه 5 مهم باشند و یا از آن مهمتر باشند، پس می توان این متغیر را بعنوان سیستمی در نظر گرفت که در سیستم ERP بعنوان یک مدول شامل خواهد شد. = میانگین متغیر کمتر از 5 است. و میانگین متغیر برابر با 5 یا بیشتر از آن است.

جدول 4 تست نمونه “t student” با اطمینان 95 درصدی و تفاوت مقدار تست =5

فقطردیف هایی که تفاوت میانگین را نشان می دهند بزرگتر از صفر هستند و مقدار آنها در داخل دامنه تشکیل شده توسط حدود پایین تر و بالاتر فاصله اطمینان ستون هایی است که Ha آنها مورد قبول است.
5- نتیجه گیری ها
اولین نتیجه گیری که می توان از این مطالعه تجربی بیان کرد اینست که رابطه مستقیمی بین اندازه شرکت و مقدار سرمایه گذاری بر روی پروژه اجرای ERP وجود دارد. این رابطه را می توان با معادله 2 مدلسازی کرد، که اندازه شرکت 1 برای شرکت دارای 1 تا 10 کارمند، 2 برای شرکت های دارای 11 تا 50 کارمند، 3 برای شرکت های دارای 51 تا 100 کارمند، 4 برای شرکت های دارای 101 تا 250 کارمند، و 5 برای شرکت های دارای بیشتر از 250 کارمند است. نتیجه سرمایه گذاری در دامنه 1 تا 7 قرار دارد که 1 1 معنای سرمایه گذاری تا مبلغ MXP100,000 ، 2 سرمایه گذاری تا MXP500,000 ، 3 سرمایه گذاری تاMXP1,000,000 ، 4 سرمایه گذاری تا 2,000,000 MXP ، 5 سرمایه گذاری تا 5,000,000 MXP، 6 سرمایه گذای تا 10,000,000 MXPو 7 سرمایه گذاری بیشتر از 10,000,000 MXPاست.

در مورد سیستم هایی که در سیستم ERP بعنوان یک مدول شامل می گردند ما میتوانیم بگوییم که BI و CRM نیز شامل می باشند چون این تحقیق تجربی مدارک آماری به ما داد که از این ایده پشتیبانی می کند.

هنوز متغیرهای ترتیبی وجود دارد که باید از مطالعه تجربی تحلیل گردند. وابسته ترین متغیرها را می توان برای شناسایی مدل برای استفاده در ایجاد همبستگی بین این متغیرها بکار برد. این مدل را می توان بعنوان یک تکنیک هوش محاسباتی در MAS ، محاسبات تکاملی، شبکه های عصبی و یا سیستم های موازی بکار برد.

ما همچنین می توانیم داده های تحقیقی را در یک ابزار جمع آوری داده ها معرفی کنیم تا بررسی کنیم که آیا روابط غیر مشخص دیگری وجود دارد یا نه.

تحقیق تجربی استفاده شده در شناسایی نیاز به یک تحقیق جدید به ما کمک میکند که عناصر م

ورد استفاده در فرآیند های انتخاب و اجرا را نشان میدهد و همچنین اینکه این عناصر چطور با موفقیت تحویل ERP مرتبط هستند. بعنوان مثال شامل سازی سوالات خاص مربوط به درصد رضایتی که شرکت ها از سیستم ERP واقعی خود دارند، درصد زمان و سرمایه گذاری، شرایط مورد نیاز و اجباری شناخته شدند و اینکه دارای چه درصدی هستند. با این نتایج این امکان وجود دارد که مدل بهتری را برای شناخت عنصری تعریف کنیم که بر اساس اجراهای انجام شده توسط پاسخ دهندگان به تحقیق باید برای انتخاب و اجرای بهتر شامل گردد.

تحقیقات آتی در مورد این موضوع با شناسایی مدل و کاربرد آن در تکنیک هوش محاسباتی بعنوان یک الگوریتم ژنتیک یا سیستم موازی مطابقت خواهد داشت چون هر یک از عناصر تعریف شده در رضایت از استفاده از سیستم ERP را می توان بعنوان یک کروموزوم از ژن تعریف کرد و مدل بدست آمده بین رابطه عناصر و رضایت را می توان به یک معادله یا تابع گنجایش برای ارزیابی هر نسل تبدیل کرد. همچنین این عناصر را می توان بصورت حالتی دید که برای مدلسازی سیستم موازی استفاده خواهد شد که به نتیجه ای از رضایت می رسند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل pdf دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل pdf :

پنیر سفید پروبیوتیک با اسیدوفیلوس لاکتوباسیل

چکیده
هدف مطالعه حاضر اینست که اثرات اسیدوفیلوس بر روی خصوصیات حسی، زمان رسیدن (یک ماده نارس)، و ترکیب پنیر سفید ترکیه را تعیین کند و همچنین بقای ال. اسیدوفیلوس را در حین رسیدن پنیر نگهداری شده در خلاء یا شوراب بررسی کند. دو نوع پنیر سفید – پنیر سنتی (کنترل، ساخته شده با Lactococcus lactis ssp. lactis و Lactococcuslactis ssp. cremoris) و پنیر پروبیوتیک (ساخته شده با Lactococcus lactis ssp. lactis، Lactococcus lactis ssp. cremoris و L.

acidophilus 593 N) – تولید شدند و در خلاء و یا شوراب در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 90 روز رسیده شدند. نمونه های پنیر از لحاظ خصوصیات ترکیباتی میکرب شناسی،پروتئولیز، و ارزیابی حسی در مراحل مختلف رسیدن ارزیابی شدند. ال. اسیدوفیلوس با رسیدن در خلاء، تا تعداد باقی ماند، که برای اثرات مثبت بر روی سلامتی ضروری است. پروتئین، ماده

خشک، محتوای نمک، و درصد اسید لاتیک در پنیرهای پروبیوتیک رسیده شده در خلاء و در شوراب تا حد زیادی متفاوت بود. همچنین، محتوای اسید لاتیک پنیرهای پروبیوتیک نیز کمی بیشتر از کنترل های پنیرهای رسیده شده در خلاء و در شوراب بود. پنیرهای پروبیوتیک رسیده شده در خلاء بالاترین سطوح پروتئولیز و بالاترین امتیازات حسی را در بین همه پنیرها داشتند. در نتیجه، ال. اسیدوفیلوس را میتوان برای تولید پنیر سفید پروبیوتیک برای کاهش زمان رسیدن استفاده کرد، و بسته بندی خلاء شیوه ذخیره سازی ترجیحی است.

مقدمه
پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم های زنده ای هستند که در هنگام جذب شدن به تعداد معینی، مزایای سلامتی فراتر از تغذیه مبنای ذاتی را به دنبال دارند. غذاهای حاوی این باکتری ها در طبقه “غذاهای کاربردی” قرار دارند و بصورت غذاهایی توصیف می گردند که گفته میشود تأثیر مثبتی بر روی سلامتی دارند. غذاهای کاربردی باید حداقل حاوی باکتری پروبیوتیک باشند و باید در سطوح بالاتر از مصرف شوند تا تأثیرات مثبتی بر روی سلامتی داشته باشند. محصولات حاوی پروبیوتیک بخاطر خصوصیات سلامتی خود، به انتخاب اصلی برای مصرف کننده تبدیل شده اند. بنابراین بازار این محصولات رشد سریعی دارد.
بسیاری از گونه ها و گونه های مختلف لاکتوباسیل ها و بیفیدو باکتریها بصورت تجاری بعنوان پروبیوتیک استفاده شده اند. کاملاً مشخص است که اسیدوفیلوس لاکتوباسیل تأثیرات مثبت برای سلامتی، و فعالیت ضد عاملان بیماری زای غذاها دارد.

ال. اسیدوفیلوس یک میکرو ارگانیسم پروبیوتیک موجود در غذاهای سنتی و مکمل تغذیه است. اغلب غذاهای پروبیوتیک موجود در بازار (مانند ماست و شیر تخمیر شده) از محصولات تازه هستند و عموماً چند روز یا چند هفته پس از تولید مصرف میشوند. پنیر ممکن است از لحاظ ارائه پروبیوتیک های ماندنی (مانند pH بالاتر پنیر، و محتوای بیشتر چربی و سازگاری بیشتر پنیر) مزایایی معینی نسبت به ماست داشته باشد و پنیر میتواند محافظت بیشتری را نسبت به پروبیوتیک ها در روده

و معده داشته باشد. پنیر سفید یک پنیر نیمه سفت است و در خاورمیانه و سواحل دریای مدیترانه تولید میشود و نام های مختلف مانند برینزا، تلم، فتا، دانی، دومیاتی، جیبنا و پنیر سفید بلغاری دارد. پنیر سفید ترکیه یک پنیر رسیده شده در شوراب و یکی از پر مصرف ترین انواع پنیر در ترکیه است. با اینکه پنیر سفید در شوراب می رسد، اما اخیراً در خلاء نیز رسیده میشود. به همین دلیل، این مطالعه بر تولید پنیر سفید پروبیوتیک متمرکز است. مقالات اندکی ترکیب و بقای ال. اسیدوفیلوس را در پنیرها گزارش میدهند. اغلب مطالعات مربوط به تولید پنیر پروبیوتیک فقط با بیفیدو باکتری ها، یا فقط با ال. سیک، و یا با کشت ترکیبی بیفیدو باکتری ها و ال. اسیدوفیلوس ، و یا گونه های دیگر لاکتوباسیل انجام شده اند.

استفاده از ال. اسیدوفیلوس قبلاً برای تولید پنیر سفید گزارش نشده است. اهداف مطالعه حاضر اینست که پنیر سفید ترکیه را با اضافه کردن ال. اسیدوفیلوس تولید کند و بقای ال. اسیدوفیلوس را در حین تولید و رسیدن مطالعه کند، و همچنین تأثیرات ال. اسیدوفیلوس بر روی خصوصیات حسی، زمان رسیدن، و ترکیب شیمیایی پنیر را تعیین کند.

2- مواد و روشها
21- کشت ها
کشت آغازگر پنیر Chr. Hansen R 707 بعنوان کشت آغازگر در تولید پنیر سفید ترکیه مورد استفاده قرار می گرفت. کشت های غلیظ منجمد-خشک با غلظت های برابر (1:1) در شیر بی چربی سترون شده انجام شد، که در دمای 37 درجه سانتیگراد بمدت 16 تا 18 ساعت عمل آورده شد. 593NL. acidophilus از مؤسسه هیفزیسیها در وزارت بهداشت (ترکیه، آنکارا) بدست آمد. ال. اسیدوفیلوس در مایع کشت MRS مایه کوبی شد و در دمای 37 درجه بمدت 24 ساعت عمل آورده شد.
22- تولید پنیر
پنیرها مطابق با راهکار استاندارد تولید شدند. پنیر سفید سنتی ترکیه بعنوان کنترل استفاده شد، و پنیر سفید ترکیه با استفاده از کشت پروبیوتیک در یک کارگاه نمونه تولید شد. دویست لیتر شیر گاو سالم بدون آنتی بیوتیک (pH 6.8) از تحقیقات دامپزشکی و مزرعه آزمایشی دانشگاه آنکارا بدست آمد. شیر در دمای 72 درجه سانتیگراد بمدت 2 ساعت پاستوریزه شد. پس از اینکه شیر تا دمای 32 درجه سرد شد، کشت آغازگر R 707 و به شیر اضافه شد. سپس شیر به خمره های پنیر ساخته شده از فولاد ضد زنگ منتقل شد،

که هر یک دارای ظرفیت 100 لیتر شیر بودند. شیر پنیر پروبیوتیک با ال. اسیدوفیلوس مایه کوبی شد. کیموسین به هر خمره پنیر در سطح کافی برای دلمه شدن شیر پس از 60 دقیقه اضافه شد. دلمه با چاقو به مکعب های کوچکی تقسیم شد و کشک ها بمدت 5 تا 10 دقیقه در آب پنیر باقی ماندند. سپس کشک ها (pH 6.4) به قالب های ساخته شده از فولاد ضد زنگ منتقل شدند، که با پارچه درشت باف پوشیده شده بودند. سطح پنیرها با پارچه درشت باف پوشانده شد، و بدون فشار بمدت 20 دقیقه آب آنها گرفته شد، و سپس بمدت (دقیقه) تحت فشار قرار داده شدند. سپس وزنه ها برداشته شدند، و پارچه ها باز شدند و پنیر بصورت مکعب های کوچکی بریده شد. مکعب ها بمدت 13 ساعت در شوراب قرار داده شدند.

سپس هر دسته بمدت 6 ساعت در دمای اتاق (20 درجه) نگه داشته شد؛ این مرحله، مرحله ساکن تولید نامیده می شود. سپس هر دسته از کشک به دو گروه تقسیم بندی شد، که یکی از آنها در خلاء رسیده شد، و دیگری در قوطی های لاک و الکل زده حاوی شوراب (آب نمک) نگه داشته شد. پس از بسته بندی، 4 نوع وجود داشت، که دو نوع (CV و PV) بدون شوراب رسیده بودند و دو نوع (CB و PB) در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 90 روز با شوراب رسیده شده بودند. اختصارات روبرو برای پنیرهای مختلف بکار میرود: CV = پنیر سفید سنتی ترکیه رسیده شده در خلاء و استفاده شده بعنوان کنترل 1؛ CB = پنیر سفید سنتی ترکیه رسیده شده در شوراب استفاده شده بعنوان کنترل 2؛ PV = پنیر سفید ترکیه تولید شده با استفاده از کشت پروبیوتیک (ال. اسیدوفیلوس) رسیده شده در خلاء؛ PB = پنیر سفید ترکیه تولید شده با استفاده از کشت پروبیوتیک و رسیده شده در شوارب .

23- نمونه برداری
در حین تولید پنیر، نمونه های شیر پس از مایه کوبی ال. اسیدوفیلوس ، از لحاظ باکتری های مزوفیلیک هوازی، ال. اسیدوفیلوس ، لاکتوباسیل آغازگر، و باکتری های کلیفرم تحلیل شدند. بر روی نمونه های پنیر در روزهای 1، 7، 15، 30، 60 و 90 ، اندازه گیری pH، شمارش باکتری، تحلیل شیمیایی و ارزیابی حسی انجام شد.

24- تحلیل میکرب شناسی
از هر نوع پنیر، 10 گرم پنیر به یک کیسه سترون شده در شرایط ضد عفونی شده پ منتقل شد و در 90 میلی لیتر از محلول سیترات تری سدیم سترون شده بمدت 2 دقیقه و با استفاده از Labblender 400 stomacher هموژنیزه شد.
محلول های ردیفی توسط اضافه سازی 1 تا 9 میلی لیتر آب پپتون سترون شده آماده شدند. نمونه ها از لحاظ شمارش باکتریهای مزوفیلیک هوازی، ال. اسیدوفیلوس ، لاکتوباسیل آغازگر، و باکتریهای کلیفرم با استفاده از روشهای استاندارد مورد آزمایش قرار گرفتند.
از آگار شمارش صفحه برای شمارش باکتریهای مزوفولیک هوازی استفاده شد. صفحات بصورت هوازی در دمای 30 درجه سانتیگراد بمدت 48 ساعت عمل آورده شدند. ال. اسیدوفیلوس بر حسب آگار MRS شمارش شد و بصورت ناهوازی در دمای 37 درجه بمدت 3 روز عمل آورده شد. لاکتوباسیل های آغازگر بر حسب آگار M17 شمارش شدند و بصورت هوازی بمدت 48 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد عمل آورده شدند. برای شمارش باکتریهای کلیفرم، از آگار violet red bile (صفرای بنفش مایل به قرمز) استفاده شد و بصورت هوازی در دمای 37 درجه بمدت 48 ساعت عمل آورده شد.
25- تحلیل ترکیبات
نمونه های پنیر از لحاظ نمک مطابق روش استاندارد IDF، از لحاظ محتوای چربی توسط روش باتیرومتریک گالیک، و از لحاظ مقدار تحلیل شدند. محتوای پروتئین با یک تحلیل گر نیتروژن اندازه گیری شد، و از ضریب تبدیل نیتروژن به پروتئین، به اندازه 638 استفاده شد. قدرت اسیدی قابل عیارگیری مطابق با استاندارد بریتانیا تعیین شد و بصورت درصدی از اسید لاتیک بیان شد. همه تحلیل ها دوبار انجام شدند.
26- تحلیل پروتئولیز

عصاره های قابل حل در آب (pH 4.6) هر یک از پنیرها مطابق با شیوه ای که توسط کوچرو و فاکس (1982) توصیف شده است آماده شد. محتوای نیتروژن عصاره ها با تحلیل گر نیتروژن تعیین شد. نتایج بصورت نسبت نیتروژن حل شونده در آب به محتوای کلی نیتروژن بیان شد.

27- درجه بندی پنیرها از لحاظ مقبولیت
نمونه های پنیر بر حسب ورقه امتیازات پنیر مطابق استاندارد 591 ترکیه درجه بندی شدند. این ورقه ها 45 امتیاز به طعم، 30 امتیاز به غلظت و ساختار، 15 امتیاز به تاریخ انقضاء و ظاهر، و 10 امتیاز به رنگ اختصاص میدهند. نمونه های پنیر توسط 5 سنجشگر آموزش دیده در استفاده از صفحات امتیاز، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه ها بمدت یکساعت در دمای 20 درجه سانتیگراد متعادل شدند، قبل از اینکه امتیازدهی شوند.

28- تحلیل آماری
در کل سه آزمایش پنیر در روزهای مختلفی از شیرها انجام شد. در هر آزمایش ، چهار نوع پنیر تولید شد . نتایج این سه آزمایش با استفاده از آزمایش کروسکال-والیس تحلیل شد و از راهکار آزمایش نرم افزاری آماری برای تعیین اهمیت آماری تفاوت ها استفاده شد. در نتایج، تأثیرات توصیف شده بعنوان تأثیرات مهم حداقل بودند.

3- نتایج و بحث
31- تحلیل میکرب شناسی
تعداد ال. اسیدوفیلوس ها در پنیرهای پروبیوتیک در حین رسیدن، در شکل 1 نشان داده شده است. تعداد اولیه ال. اسیدوفیلوس های مایه کوبی شده در شیر، بود، اما آنها در طی 7 روز اول رسیدن رشد سریعی داشتند و در پنیرهای PB و PV بترتیب به رسیدند. رشد سریع ال. اسیدوفیلوس ممکناست بعلت تخمیر لاکتوز توسط لاکتوباسیل های آغازگر باشد. مشخص شده است که لاکتوباسیل ها در شرایط اسیدی بیشترین رشد را خواهند داشت. ضریب پخش نمک در پنیر سفید ترکیه است. بنابراین رطوبت بالا و محتوای پایین نمک در مرکز پنیر میتواند از ال. اسیدوفیلوس ها و لاکتوباسیل های آغازگر بمدت 7 روز پشتیبانی کند (شکل 1). تعداد سلول های ماندنی ال. اسیدوفیلوس پس از 15 روز پس از رسیدن بخاطر کاهش سطح رطوبت، افزایش محتوای نمک، و دمای ذخیره سازی پایین (4 درجه سانتیگراد)، بتدریج کاهش پیدا کردند. با اینکه ال. اسیدوفیلوس تا پایان دوره رسیدن کاهش پیدا می کرد، اما در پنیرهای PV و PB بترتیب از و کمتر نشد. همانطور که قبلاً

گفتیم، ضروری است که تغییرپذیری ال. اسیدوفیلوس ها را در از پنیر حفظ کنیم، تا به پروبیوتیک پنیر نیاز پیدا کنیم. تغییرپذیری ال. اسیدوفیلوس در پنیر PV بیشتر از پنیر PB بود . این ممکن است بخاطر محتوای نمک متفاوت پنیرهای PV و PB باشد. گومز و همکارانش (1998) رفتار رشد و بقای و را در پنیر گودای نیمه سفت، که در شرایط مختلف شوراب نمک زده شده بود بررسی کردند. نتایج حاضر از لحاظ رشد، کاهش، و بقای ال. اسیدوفیلوس ها با نتایج آنها مطابقت دارد. همچنین، گومز و

نمیکند، اما بالاتر از عدد قابل قبول برای داشتن تأثیر پروبیوتیک بعد از 70 روز پس از رسیدن در پنیر بز نیمه سفت است. با اینکه برای بقای ال. اسیدوفیلوس بین نتایج مطالعه حاضر و نتایج گومز و مالکاتا (1998) شباهت وجود داشت، اما این مطالعات از لحاظ نتایج رشد ال. اسیدوفیلوس متفاوت بودند. گومز و مالکاتا (1998) رشد پایین ال. اسیدوفیلوس را بر اساس

رقابت بین ال. اسیدوفیلوس و برای مغذی ها و منابع انرژی در پنیر در مطالعه خود توضیح دادند. ال. اسیدوفیلوس همچنین توسط ویندرولا، پروسلو، گیلبترو و رینهایمر (2000) برای تولید پنیر فرسکوی آرژانتینی بخاطر بقای خود در پیشنهاد شده است. تعداد لاکتوباسیل های آغازگر در پنیرهایCV ، CB ، PV و PB در حین رسیدن در شکل های 1 و 2 نشان داده شده است. هیچ تفاوت مهمی بین پنیرهای CV ، CB ، PV و PBاز لحاظ شمارش لاکتوباسیل های آغازگر در حین دوره رسیدن وجود

نداشت . همچنین، بقا و رشد لاکتوباسیل های آغازگر در مراحل مختلف رسیدن برای پنیرهای CV ، CB ، PV و PB مشابه ال. اسیدوفیلوس بود . لاکتوباسیل های آغازگر کاهشی را بعد از روز هفتم رسیدن نشان دادند. این کاهش ممکن است بعلت توانایی رشد پایین لاکتوباسیل ها در شرایط اسیدی باشد. اکجون (1995) تأثیر L. sake را بر روی خصوصیات میکرب

شناسی و شیمیایی پنیر سفید ترکیه مورد مطالعه قرار داد. اکجون (1995) بصورت آزمایشی پنیر سفید رسیده با شوراب را در مقایسه با پنیر سفید سنتی ترکیه رسیده با شوراب، با اضافه کردن L. sake تولید کرد. نتایج مطالعه حاضر برای پنیر سفید سنتی، با نتایج آکجون (1995) مطابقت دارد. در مطالعه حاضر، شمارش باکتریهای مزوفیلیک هوازی با گروه های باکتری دیگر مرتبط است (شکل های 1 و 2). باکتریهای کولیفرم در هیچ یک از نمونه ها در مطالعه حاضر شناسایی نشدند.
32- تحلیل ترکیباتی
ترکیبات پنیرهای CV ، CB ، PV و PB در جدول 1 بصورت خلاصه بیان شده است. مقادیر آنها در دامنه مورد قبول برای پنیر سفید قرار داشت، که در آن، ماده خشک (DM) حداقل 40 درصد و نمک در DM حداکثر 10 درصد است. هیچ تفاوت مهمی بین پنیرهای CV و PV از لحاظ سطوح پروتئین، DM، نمک موجود در DM و محتوای اسید لاتیک (LA) وجود نداشت. همچنین، هیچ تفاوت مهمی از لحاظ پروتئین، DM، SDM و LA بین پنیرهای CB و PB وجود نداشت. البته سطوح نمک و DM بین پنیرهای CV و CB، با پنیرهای PV و PB در حین رسیدن (90 روز) تا حد زیادی متفاوت بود. برای پنیرهای کنترل و پنیرهای پروبیوتیک ، تفاوت های مهمی در ماده خشک بین روزهای 1 و 7 وجود داشت. در مرحله ساکن تولید، پنیرها بمدت 6 ساعت در دمای اتاق (20 درجه) نگه داشته میشوند، قبل از اینکه در خلاء یا در شوراب رسیده شوند. بنابراین محتوای رطوبت آنها در این مرحله کاهش یافت. همچنین، محتوای DM پنیرهای CB و PB در روزهای 90-15 کمی بالاتر از پنیرهای CV و PV بود. سطوح بالای ماده خشک در پنیرهای CB و PB ممکن است از ترکیب و اسمز در طی مرحله رسیدن در شوراب ناشی گردد. درحالیکه NaCl از شوراب به پنیر وارد می گردد، آب از پنیر خارج می گردد.
چربی در و محتوای پروتئین در حدود توصیف شده توسط TSI (1995) برای پنیر قرار داشت، که برای FDM حداقل 40 درصد ، و برای پروتئین کلی در پنیرهای سفید با کیفیت بالا، حداقل 1343 درصد بود (جدول 1). در طی 90 روز محتوای FDM پنیرهای رسده در خلاء بالاتر از پنیرهای رسیده در شوراب بود . این تفاوت در FDM ممکن است بعلت تجزیه چربی و انتقال اسیدهای چرب از پنیر به شوراب باشد. محتوای پروتئین پنیرهای تولید شده توسط شیوه های مختلف تفاوت زیادی بال هم نداشتند . ترکیبات CV و PV مشابه ترکیبات گزارش شده توسط اوزدمیر (1998) بود، که تاریخ مصرف پنیر سفید سنتی رسیده در خلاء و پنیر تولید شده با استفاده از L. sake را بررسی کرد، درحالیکه ترکیبات پنیرهای CB و PB با ترکیبات گزارش شده آکجون (1995) مطابقت داشت.
33- پروتئولیز
تفاوت مهمی در سطوح نیتروژن قابل حل در آب بین پنیرهای کنترل و پروبیوتیک وجود داشت (شکل 3)، که این سطوح در پنیرهای PV و PB نسبت به پنیرهای CV و CB کمی بالاتر بود. تفاوت در پروتئولیز ممکن است بعلت تغییر فعالیت های پروتئولیز باکتریهای آغازگر و باکتریهای پروبیوتیک مورد استفاده باشد. همچنین، تفاوت های مشابهی در پروتئولیز بین پنیرهای CV و PV ، با پنیرهای CB و PB وجود داشت . هیچ محدودیتی برای سطوح پروتئولیز در پنیر سفید ترکیه رسیده در کشور ترکیه وجود ندارد. پنیر سفید ترکیه معمولاً در مدت 90 روز می رسد، اما عملاً پنیر موجود در بازار پس از 60 روز بفروش می رسد. مطابق نتایج حسی و پروتئولیز مطالعه حاضر، پنیر PV نسبت به پنیرهای دیگر برای بازاریابی نیازمند زمان کوتاهتری است. سطوح پایین تر پروتئولیز در پنیرهای CB و PB ممکن است بعلت نسبت بالای SDM باشد. اثر مخالف غلظت بالای نمک بر روی رشد و فعالیت آنزیمی ال. اسیدوفیلوس و لاکتوباسیل های آغازگر توسط گومز و همکارانش (1998) گزارش شده است. در مطالعه حاضر، پروتئولیز نسبت به مطالعات قبلی بالاتر بود. این ممکن است بعلت تفاوت بین فعالیت لاکتوباسیل های آغازگر و گونه های آزمایشی باشد.

34- درجه بندی پنیرها از لحاظ مقبولیت
امتیازات میانگین درجه بندی پنیرها در حین مرحله رسیدن در شکل 4 نشان داده شده است. در یک روز، امتیاز کلی برای غلظت و ساختار (30 امتیاز)، تاریخ انقضاء و ظاهر (15 امتیاز)، رنگ (10 امتیاز)، و طعم (25 امتیاز) برای همه پنیرها 80 امتیاز بود. مطابق ورقه امتیاز پنیرها، حداکثر امتیاز برای غلظت و ساختار 30 امتیاز، برای تاریخ انقضاء و ظاهر 15 امتیاز، برای رنگ 15 امتیاز، و برای طعم 45 امتیاز است، که توسط TSI (1995) تعیین شده است. در 7 روز از مرحله رسیدن، امتیازات طعم پنیرهای CV ، CB ، PV و PBافزایش یافت که منجر به افزایش در امتیاز کلی شد. تفاوت در میانگین امتیازات طعم بین پنیرهای CV ، CB ، PV و PB در 7 روز ممکن است بخاطر تفاوت در پروتئولیز باشد.

بین روزهای 7 و 90، تفاوت های زیاد و مهمی در امتیازات درجه بندی بین پنیرها مشاهده شده (شکل 4)، که میانگین امتیازات درجه بندی پنیرهای PV و PB بترتیب نسبت به پنیرهای CV و CB تا حد زیادی بالاتر بود . پنیر PV در 15 روز از مرحله رسیدن بالاترین امتیاز (100) را داشت. در پایان مرحله رسیدن، میانگین امتیازات درجه بندی از بالا به پایین، برای پنیرهای CV ، PB و CB بترتیب 983، 973 و 925 بود. تفاوت در امتیازات درجه بندی ممکن است بخاطر تفاوت در پروتئولیز باشد، که سطوح آن روند مشابه با امتیازات درجه بندی را نشان میدهد. پروتئولیز در پنیر سفید ترکیه گسترده تر از تجزیه چربی است. در حین رسیدن پنیر، پروتئولیز مهمترین مسیر برای افزایش طعم است. پپتیدهای کوتاه و اسیدهای آمینه آزاد برای افزایش طعم مهم هستند و به حیطه پروتئولیز وابسته هستند. گومز و مالکاتا (1998) گزارش دادند که امتیازات بالای طعم پنیر بز نیمه سفت تولید شده با و با سطوح بالایی از پروتئولیز همراه بود. همچنین، آنها گزارش کردند که ال. اسیدوفیلوس تأثیر مثبتی بر روی شیر بزهای حسی دارد.

4- نتیجه گیری
مطالعه حاضر نشان میدهد که ال. اسیدوفیلوس را میتوان برای تولید پنیر سفید پروبیوتیک ترکیه مورد استفاده قرار داد. مطابق مطالعه ایشی باشی و شیما مورا (1993)، تعداد نهایی ال. اسیدوفیلوس ها بزرگتر از حداقل مقدار است که برای ایجاد مزایای سلامتی مورد نیاز بیان شده برای پنیر پروبیوتیک است. بعلاوه، ال. اسیدوفیلوس را میتوان برای بدست آوردن طعم خوب، ساختار خوب، و سطح بالایی از پروتئولیز مورد استفاده قرار داد. همچنین، پنیر پروبیوتیک که در خلاء رسیده است (PV)، نسبت به پنیر مطابق با آن (که در شوراب رسیده بود) مقبول تر بود. بنابراین بسته بندی در خلاء برای پنیرهای سفید پروبیوتیک ترکیه قابل ترجیح تر است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی م

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی متقابل فازی pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی متقابل فازی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی متقابل فازی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی متقابل فازی pdf :

انتخاب استراتژی نگهداری بهینه توسط روش واگذاری خطی متقابل فازی

مهدی بشیری، حسین بدری، طاها حسین حجازی

چکیده
در محیط رقابتی کنونی، مدیران تولید و سازمان های خدماتی تلاش میکنند تا سازمان های خود را توسط فراهم سازی تحویل به موقع محصولات کیفیت-بالا رقابتی سازند. نگهداری (بعنوان یک سیستم) نقش کلیدی را در کاهش هزینه، به حداقل رساندن مدت از کار افتادگی تجهیزات، افزایش کیفیت، افزایش بهره وری و فراهم سازی تجهیزات قابل اطمینان و در نتیجه، رسیدن به اهداف سازمانی ایفا میکند. این مقاله راهکار جدیدی را برای انتخاب استراتژی بهینه تعمیر و نگهداری با استفاده از داده های کیفی و کمی از طریق روابط متقاب با متخصصان تعمیر و نگهداری معرفی میکند. این راهکار بر مبنای روش واگذاری خطی (LAM) با تغییراتی برای ایجاد روش واگذاری خطی فازی متقابل (IFLAM) می باشد.
راهکار پیشنهادی ما روش متقابل است که از داده های کیفی و کمی برای رتبه بندی استراتژی های نگهداری استفاده میکند. این روش به مدیران کمک میکند تا بهترین استراتژی تعمیر و نگهداری را بر مبنای معیارهای تعیین شده پیدا کنند. متخصصان نگهداری نیز می توانند اطلاعات اولویت بندی را بتدریج در فرآیند متقابل ایجاد و اصلاح کنند تا نتیجه را منطقی تر سازند. روش پیشنهادی توسط یک مثال عددی توضیح داده شده است.
کلمات کلیدی: مسئله انتخاب استراتژی نگهداری (MSSP)، روش واگذاری خطی، تحلیل متقابل، برنامه نویسی فازی

1- مقدمه
محیط های تولیدی اخیراً آنقدر سریع تغییر کرده اند که رقابت سیستم تولیدی افزایش یافته است. شرکت های تولیدی سرمایه گذاری زیادی برای افزایش کارایی تولیدی خود از لحاظ هزینه، کیفیت، و انعطاف پذیری کرده اند و تلاش کرده اند تا با شرکت های دیگر در بازارهای جهانی رقابت کنند. در شرکت های تولیدی مسائل مختلفی وجود دارد که میتواند بر روی هزینه تولید، کیفیت محصول و زمان تحویل محصولات به مشتریان تأثیر بگذارد (مانند انتخاب تکنولوژی تولید، انتخاب استراتژی نگهداری، موقعیت ماشین، ارزیابی تابع کیفیت). تعمیر و نگهداری (بعنوان یک سیستم) نقش کلیدی را در کاهش هزینه، به حداقل رساندن مدت از کار افتادگی تجهیزات، افزایش کیفیت، افزایش بهره وری و فراهم سازی تجهیزات قابل اطمینان، و در نتیجه، رسیدن به اهداف سازمانی ایفا میکند.
یکی از گزینه اصلی مصرف برای شرکت های تولیدی، هزینه تعمیر و نگهداری است که ممکن است به 15 تا 70 درصد هزینه های تولید برسد که با توجه به نوع صنعت متغیر خواهد بود. از طرف دیگر، یک سوم همه هزینه های نگهداری بخاطر فعالیت های نگهداری غیر ضروری یا نامناسب اتلاف می شود. بنابراین انتخاب استراتژی نگهداری بهینه می تواند تأثیر زیادی بر روی مخارج تولید بگذارد.
در مقالات، تعمیر و نگهداری را میتوان به دو نوع کلی طبقه بندی کرد: اصلاحی و پیشگیرانه. نگهداری اصلاحی، نگهداری است که پس از خرابی سیستم ها انجام می شود، و به معنای همه اعمالی است که از شکست ناشی می گردد؛ نگهداری پیشگیرانه، نگهداری است که قبل از خرابی سیستم ها برای حفظ و نگهداری تجهیزات در شرایط خاص توسط بررسی های سیستماتیک، شناسایی، و جلوگیری از وقوع خرابی انجام می شود. متداول ترین استراتژی های نگهداری ثانوی در مقالات بشرح زیر می باشد:
1- نگهداری اصلاحی: این استراتژی نگهداری ثانوی، نگهداری آتش نشانی، نگهداری بر مبنای شکست، یا نگهداری از کار افتادگی نیز نامیده می شود. زمانیکه از استراتژی نگهداری اصلاحی استفاده میشود، تا زمان رخ دادن خرابی نگهداری دیگری انجام نمی شود.
2- نگهداری پیشگیرانه بر مبنای زمان: مطابق خصوصیات قابلیت اطمینان تجهیزات، نگهداری بصورت دوره ای برای کاهش خرابی های متداول و ناگهانی، برنامه ریزی و اجرا می شود. این استراتژی نگهداری، نگهداری پیشگیرانه بر مبنای زمان نام دارد که واژه زمان به معنای زمان تقویمی، زمان عملیاتی یا طول دوره می باشد.
3- نگهداری بر مبنای شرایط: تصمیم نگهداری با توجه به داده های اندازه گیری شده از یک سری سیستم های حسگر در هنگام استفاده از استراتژی نگهداری بر مبنای شرایط گرفته می شود. در حال حاضر تعدادی تکنیک های بررسی مانند بررسی لرزش، تحلیل روغنکاری، و آزمایش فراصوت وجود دارد.
4- نگهداری پیشگویانه: نگهداری پیشگویانه یک استراتژی نگهداری است که قادر است روند موقتی کاهش کارایی را پیش بینی کند و همچنین خرابی های ماشین ها را با تحلیل داده های پارامترهای مشاهده شده پیش بینی کند.
تصمیم گیری چند معیاری (MCDM) ابزاری را برای یافتن بهترین گزینه در بین موارد ثانوی ممکن بر مبنای ارزیابی معیارهای مغایرت چندگانه فراهم می سازد. MCDM یکی از حوزه های رو به رشد تحقیقات عملیاتی است چون اغلب مشخص می گردد که مسائل واضح بسیاری را می توان توسط چندین معیار (مغایر) نشان داد. چندین معیار کیفی و کمی در هنگام ارزیابی موارد ثانوی میتواند بصورت متقابل بر هم تأثیر بگذارند، که این میتواند فرآیند انتخاب را پیچیده و چالش برانگیز سازد. در موارد زیادی، تصمیم گیرنده (DM) با توجه به یک ویژگی، اطلاعات دقیقی در مورد موارد جایگزین دارد.
زمانیکه اطلاعات دقیق نباشند، روشهای MCDM قدیمی نمی توانند مشکلات را بطور مؤثر برطرف سازند. این روشهای قدیمی (فرآیند های تصادفی و قطعی) در انتقال خصوصیات عدم دقت و عدم وضوح، کمتر مؤثر هستند. نظریه مجموعه فازی (که توسط زاده (10) پیشنهاد شده است) ابزار قوی برای بررسی داده های غیر دقیق است.
مسائل MCDM را می توان به دو نوع تقسیم کرد. یکی مسائل MCDM قدیمی است که از بین آنها رتبه دهی و تعیین اهمیت معیارها برای اعداد جدید را میتوان نام برد. دیگری مسائل تصمیم گیری چند معیاری نامعلوم (FMCDM) است، که از بین آنها میتوان به رتبه بندی و تعیین اهمیت معیارهای ارزیابی شونده برای عدم دقت، عدم وضوح و ذهنی بودن اشاره کرد که معمولاً توسط واژه های زبان شناسی بیان می شوند و سپس بصورت اعداد فازی تعیین می گردند.
پیچیدگی سیستم های تولیدی تصمیم گیری در مورد استراتژی نگهداری را مشکل می سازد. بخاطر این شرایط یک فرآیند تصمیم گیری طراحی شده خوب برای کمک به مدیران برای کاهش شکست در تصمیمات مورد نیاز است. ما در این مقاله روش واگذاری خطی فازی متقابل (IFLAM) را برای انتخاب استراتژی نگهداری پیشنهاد میکنیم که دو ویژگی اصلی آن، استفاده از داده های کیفی و کمی و تصمیم گیری از طریق یک فرآیند متقابل با متخصصان نگهداری است.
ویژگی های اصلی راهکار پیشنهادی مغایر با ویژگی های روشهای موجود بشرح زیر می باشد:
– در راهکار پیشنهادی، چندین تصمیم گیرنده میتوانند نظرات خود را در مورد اهمیت معیارها و ارزیابی موارد ثانوی بیان کنند.
– راهکار پیشنهادی دارای قابلیت بررسی داده های کیفی و کمی است.
– گفته های غیر دقیق تصمیم گیرندگان را می توان توسط راهکار پیشنهادی از طریق تئوری فازی و عاملان مربوطه مورد تحلیل قرار داد.
– تصمیم گیرندگان میتوانند با راه حل های میانی روابط متقابل داشته باشند تا نتایج محاسباتی را با در نظر گرفتن تجربه های خود بهبود دهند، و بنابراین راه حل میانی، راه حل نهایی خواهد بود اگر تصمیم گیرندگان از آن راضی باشند.
ادامه مقاله بدین شرح است: در بخش 2 بعضی از راهکارهای پیشنهادی در زمینه MSSP را معرفی میکنیم. در بخش 3 مرور مختصری بر نظریه مجموعه فازی خواهیم داشت. در بخش 4 روش پیشنهادی خود را معرفی و توصیف میکنیم. بخش 5 مربوط به راهکارهای روش پیشنهادی با استفاده از یک مثال عددی است. نتیجه گیری ها را نیز در بخش 6 بیان میکنیم.
2- بازبینی مقالات
چون انتخاب استراتژی نگهداری بهینه برای هر یک از تجهیزات، یک تصمیم حیاتی برای شرکت های تولیدی است، مطالعات زیادی به این موضوع اختصاص داده شده است. المدیا و بوهوریس بازبینی از بعضی مفاهیم نظریه تصمیم گیری مبنا را ارائه میدهند و در مورد کاربردپذیری آنها در انتخاب استراتژی های نگهداری توضیح میدهند. ترایان تافیلو و همکارانش روشی را برای یافتن اهمیت هر معیار مربوط به استراتژی های نگهداری پیشنهاد کرده اند، که معیارهای نگهداری پیچیده را ساده سازی میکنند. آزدیوار و شو راهکار جدیدی را برای انتخاب استراتژی نگهداری بهینه برای هر طبقه از سیستم ها در یک محیط بموقع معرفی میکنند. آنها در این مقاله 16 عامل خصوصیتی را بررسی کرده اند که میتوانند نقش مهمی در انتخاب استراتژی نگهداری ایفا کنند. مورتی و اصغری زاده راهکاری را برای تصمیم گیری پیشنهاد کردند زمانیکه منابع تعمیر و نگهداری شرکت به پایان می رسد. آنها از تئوری بازی برای انجام این تصمیم استفاده کردند، زمانیکه مشتری (دریافت کننده تعمیر و نگهداری) میخواهد تصمیم بگیرد که آیا قرارداد خدماتی داشته باشد یا نه.
لوسی، اوکومورا و اوکینو روشی را برای انتخاب موثرترین استراتژی نگهداری مطابق با تلفات تولیدی مختلف و هزینه های تعمیر و نگهداری برای هر استراتژی پیشنهاد کرده اند. لوفسن مدلی را بر مبنای تحلیل هزینه برای انتخاب بین نگهداری اصلاحی یا پیشگیرانه پیشنهاد کرده است. بویلاکوا و بارگلیا از AHP همراه با تحلیل حساسیت برای انتخاب استراتژی نگهداری در یک پالایشگاه نفت در ایتالیا استفاده کردند. آیوی و نمبارد کنترل کیفیت آماری (SQC) و فرایندهای تصمیم گیری قابل مشاهده مارکو (POMDP) برای ارزیابی سیاست های نگهداری در شرایط اطلاعات محدود، ترکیب کردند. برتولینی و بویلاکوا از مدل ترکیبی AHP-GP برای مئله سیاستی انتخاب نگهداری استفاده کردند و در یک مطالعه موردی از آن برای شناسایی سیاست تعمیر و نگهداری بهینه برای یک سری پمپ های دارای نیروی گریز از مرکز در فرآیند و دستگاه های خدماتی پالایشگاه ایتالیا استفاده کردند.
منبع 21 از مدل بهینه سازی نگهداری جدید استفاده میکند که محاسبات فرکانس شکست ها و مدت از کار افتادگی را بعنوان مسائل داده های نگهداری با استفاده از شبکه تصمیم گیری (DMG) با منطق فازی در سیستم پشتیبانی تصمیم گیری نگهداری (DSS) انجام میدهد. جعفری و همکارانش راهکار جدیدی را برای MSSP ارائه دادند که میتواند بهترین استراتژی نگهداری را با در نظر گرفتن سطح عدم اطمینان و همه چنین همه معیارهای نگهداری و اهمیت آنها را تعیین کند. سائومیل و همکارانش مدل کاهش زنجیره زمانی پیوسته مارکو و مدل هزینه را برای تعیین مقدار اثرات نگهداری بر روی یک سیستم چند ماشینی ایجاد کردند. یک سیاست نگهداری بهینه برای سیستم چند ماشینی در غیاب محدودیت منابع و همچنین با وجود محدودیت منابع بدست آمده است، که دو روش اولویت دهی برای بدست آوردن سیاست های نگهداری مؤثر برای سیستم چند ماشینی پیشنهاد شده است. همچنین یک مطالعه موردی متمرکز بر قسمتی از خط مونتاژ خودروهای موتوری برای نشان دادن تأثیر و کارایی روش پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته است. لی و همکارانش یک آستانه نگهداری دینامیک (DMT)بر مبنای قابلیت اطمینان را بر اساس وضعیت تجهیزات بروزرسانی شده محاسبه کرده اند. در این مقاله مزایای DMT در یک مطالعه موردی عددی در یک فرآیند تمرینی اثبات شده است.
همیشه معیارهای متنوعی برای انتخاب مناسب ترین استراتژی نگهداری وجود دارد. بعضی از این معیارها بصورت کمی هستند (مانند هزینه های سخت افزار و نرم افزار، هزینه های آموزش ، زمان بین خرابی ها، قابلیت اطمینان تجهیزات). معیارهای کیفی زیادی نیز وجود دارد که باید در انتخاب استراتژی نگهداری مد نظر قرار داده شود که شامل امنیت، انعطاف پذیری، پذیرش توسط کار، و کیفیت تولید بالا می باشد. در شرایط دنیای واقعی بخاطر اطلاعات غیر کامل یا غیر قابل حصول، داده ها اغلب آنقدر قطعی نیستند و اغلب این داده ها را میتوان توسط ادراک و قضاوت انسان ارزیابی کرد. بنابراین آنها معمولاً غیر دقیق هستند و بنابراین نظریه فازی را میتوان برای این مسئله بکار برد تا ارزیابی های کلامی کیفی تحلیل گردد. مدلهای زبانشناسی فازی امکان ترجمه عبارت کلامی به واژه های عددی را امکان پذیر می سازد، و بدینوسیله بصورت کمی ، عبارت اهمیت اهداف مختلف را بررسی میکند. سپس این مقادیر را میتوان برای ارزیابی درجه بهینه سرمایه گذاری در استراتژی های مختلف نگهداری بکار برد. بسیاری از اهداف نگهداری یا معیارهای تطبیقی (مانند امنیت و هزینه) باید در انتخاب استراتژی های نگهداری مناسب مد نظر قرار داده شود. بنابراین روش تصمیم گیری چند معیاری را میتوان برای انتخاب استراتژی نگهداری مورد استفاده قرار داد. محققان زیادی روشهای MCDM را برای انتخاب استراتژی نگهداری مورد استفاده قرار داده اند. شارما و همکارانش متداول ترین استراتژی های نگهداری را با استفاده از نظریه استنباط فازی و روش ارزیابی MCDM در محیط فازی ارزیابی کردند. النجار و الصیوف از داده های گذشته و تحلیل فنی ماشین های پردازش و مؤلفه های آنها برای شناسایی معیارهای برای یک مسئله MCDM استفاده کردند. آنها از سیستم استنباط فازی (FIS) برای ارزیابی قابلیت هر راهکار نگهداری استفاده کردند. و در نهایت با بکارگیری روش تعیین اهمیت اضافی ساده (SAW)، راهکار نگهداری مؤثر انتخاب شد.
همانطور که در بالا نیز گفته شد، معیارهای کیفی زیادی در انتخاب مناسب ترین استراتژی نگهداری وجود دارد و نظریه فازی از این نظر راه حل خوبی محسوب می شود. روش فازی بر مبنای ورودی های ارزیابی کلامی کیفی در کاربرد عملی مناسب تر است، چون بسیاری از اهداف کلی نگهداری سازمان ناملموس هستند. مچفسکی و وانگ پیشنهاد کردند که استراتژی نگهداری بهینه با استفاده از زبانشناسی فازی ارزیابی و انتخاب گردد. در این راهکار پیشنهادی، ابتدا هدف سازمانی تعیین می گردد، و سپس توسط مصاحبه با مدیران و کارکنان اهمیت هر هدف و قابلیت هر استراتژی نگهداری برای رسیدن به هدف تعیین می گردد، و سپس با استفاده از معادلاتی در محیط فازی استراتژی نگهداری بهینه انتخاب می گردد. وانگ و همکارانش روشی را برای ارزیابی استراتژی های نگهداری مختلف بر مبنای فرآیند سلسله مراتبی تحلیلی فازی (AHP) پیشنهاد کردند.
ما در این مقاله روش جدیدی را برای انتخاب استراتژی نگهداری بهینه از طریق روابط متقابل با متخصصان نگهداری معرفی میکنیم. این راهکار بر مبنای روش واگذاری خطی (LAM) با بعضی تغییرات برای توسعه روش واگذاری خطی فازی متقابل (IFLAM) می باشد.
راهکار پیشنهادی ما یک روش متقابل است که از داده های کیفی و کمی برای رتبه بندی استراتژی های نگهداری استفاده میکند. این روش به مدیران کمک میکند تا بهترین استراتژی نگهداری را بر مبنای معیارهای تعیین شده پیدا کنند. متخصصان نگهداری نیز میتوانند اطلاعات اولویت بندی خود را بتدریج در فرآیند روابط متقابل ارائه دهند تا نتیجه را منطقی تر سازند.
3- تعاریف مقدماتی و داده های فازی
در ادامه، ما بصورت مختصر بعضی تعاریف مبنا از سری های فازی را بازبینی میکنیم که در سراسر مقاله مورد استفاده قرار می گیرد. بگذارید X یک سری قدیمی از اهداف باشد که عناصر کلی آن توسط x نشان داده می شود. عضویت در یک زیرمجموعه جدید از X اغلب بصورت تابع خصوصیتی از X به مشاهده می گردد، بطوریکه:

که سری ارزیابی نام دارد. اگر سری ارزیابی مجاز باشد که در فاصله واقعی باشد، سری فازی نامیده می شود و توسط نشان داده می شود و درجه عضویت x در است.
تعریف 1- یک متغیر زبانشناسی، متغیری است که مقادیر آن بصورت واژه های زبانشناختی است. مفهوم متغیر زبانشناختی در موقعیت هایی که خیلی پیچیده هستند یا بخوبی تعریف نشده اند تا بتوان آنها را بصورت عبارت های کمی قراردادی نشان داد خیلی سودمند است. مقادیر زبانشناختی را نیز میتوان توسط اعداد فازی نشان داد.
تعریف 2- سری فازی در عالم مقال X است که توسط تابع عضویت نشان داده می شود که با هر عنصر x در X یک مقدار واقعی در فاصله مرتبط است. مقدار تابع درجه عضویت x در است.
تعریف 3- عدد فازی ذوزنقه ای را میتوان بصورت نشان داد، که b و c مقادیر مرکزی ، و گسترش چپ و d گسترش راست است.
تعریف 4- فرض کنید و دو عدد فازی ذوزنقه ای هستند. اگر باشد، پس .
تعریف 5- ماتریس فازی نامیده می شود، اگر حداقل یک ورودی عدد فازی باشد.
تعریف 6- عدد فازی ذوزنقه ای را میتوان توسط تعریف کرد که در شکل 1 نشان داده شده است. تابع عضویت بصورت زیر تعریف می گردد:

4- روش پیشنهادی
ما در این مقاله راهکار جدیدی را برای انتخاب استراتژی نگهداری بهینه پیشنهاد میکنیم. این راهکار بر مبنای روش واگذاری خطی (LAM) با بعضی تغییرات ایجاد شده است. در اینجا هدف ما اینست که راهکار جدیدی را ایجاد کنیم که معیارهای کمی و کیفی را در فرآیند انتخاب استراتژی نگهداری مد نظر قرار دهد و همچنین رابطه متقابل با متخصصان نگهداری را حفظ کند. این روابط متقابل به متخصصان نگهداری اجازه میدهد تا اطلاعات اولویت بندی خود را در انتخاب، فراهم و اصلاح کنند و نتایج را منطقی تر سازند. بدین منظور یک روش واگذاری خطی فازی متقابل (IFLAM) ایجاد شده است و برای انتخاب استراتژی نگهداری بهینه اعمال شده است. الگوریتم راهکار پیشنهادی در سه مرحله اصلی زیر ایجاد می گردد.
در ابتدا و پس از تهیه لیستی از معیارهای انتخاب نگهداری، یک هیئت از متخصصان تشکیل می گردد تا استراتژی های نگهداری مختلف را ارزیابی کنند. معیارهای کیفی و کمی مختلفی برای انتخاب استراتژی نگهداری وجود دارد، و تیم تخصصی باید بعضی از معیارهای را بر مبنای اهداف سازمانی نشان دهند. رتبه بندی هر استراتژی نگهداری بر اساس معیارهای کمی مانند زمان میانگین بین شکست ها (MTBF)، هزینه های تجهیزات را میتوان ارزیابی و محاسبه کرد. اما بر اساس معیارهای کیفی هر استراتژی نگهدای باید توسط تیم تخصصی با استفاده از متغیرهای زبانشناختی ارزیابی گردد. تیم تخصصی باید از متغیرهای زبانشناختی برای ارزیابی اهمیت معیارهای انتخاب نیز استفاده کنند (مرحله 1).
با تبدیل ارزیابی زبانشناختی به اعداد فازی ذوزنقه ای و ترکیب رتبه بندی ها و مقدار اهمیت ها، ما رتبه بندی اولیه ای از استراتژی های نگهداری را با استفاده از روش واگذاری خطی فازی بدست می آوریم. این مدل نسخه اصلاح شده . ترکیبی از روش واگذاری خطی است که از داده های کیفی و کمی برای رتبه بندی استراتژی های نگهداری در محیط فازی استفاده میکند (مرحله 2). مرحله بعدی یک فرآیند متقابل است که از رتبه بندی اولیه بدست آمده در مرحله 2 بعنوان ورودی استفاده میکند و تلاش میکند تا پیوسته آنرا بهبود دهد. بدین منظور ابتدا سری محدودیت های محکم توسط حل یک مدل برنامه نویسی خطی و سپس لیست جفت ها شناسایی می گردد که تعیین میکند که این محدودیت های به تیم تخصصی نشان داده می شود تا رتبه بندی را اصلاح کنند (مرحله 3).

شکل 1 – عدد فازی ذوزنقه ای

روش پیشنهادی در شکل 2 نشان داده شده است و روند آن بر مبنای مدل مفهومی بالا بصورت زیر می باشد:
مرحله 1:
گام 1: هیئتی از متخصصان نگهداری تشکیل دهید. فرض کنید که هیئتی از k متخصص وجود دارد ، که مسئول ارزیابی m استراتژی نگهداری بر مبنای هر یک از n معیار انتخاب و همچنین اهمیت معیارها هستند.
گام 2: لیستی از استراتژی های نگهداری و معیارهای انتخاب تهیه کنید.
گام 3: بعضی از معیارها را مطابق اهداف سازمانی نشان دهید.
گام 4: متغیرهای زبانشناختی مناسب را برای اهمیت معیارهای انتخاب و رتبه بندی های زبانشناختی انتخاب کنید.
گام 5: اهمیت هر معیار برای متخصصان را با استفاده از متغیرهای زبانشناختی ارزیابی کنید.
گام 6: امتیاز رتبه بندی هر استراتژی نگهداری را بر مبنای هر معیار برای متخصصان نگهداری و با استفاده از متغیرهای زبانشناختی ارزیابی کنید.

 

شکل 2 – روش پیشنهادی

مرحله 2:
گام 1: واژه های زبانشناسی را به اعداد فازی ذوزنقه ای تبدیل کنید. فرض کنید که اهمیت زبانشناختی معیار j ام مشخص شده برای استراتژی های نگهداری توسط متخصص باشد و فرض کنید که رتبه بندی زبانشناختی تعیین شده برای استراتژی نگهداری برای معیار بصورت زیر محاسبه شود:

همچنین امتیاز رتبه بندی ترکیبی استراتژی های نگهداری بر مبنای معیار را می توان بصورت زیر محاسبه کرد

گام 3: برنامه نویسی واگذاری خطی فازی را حل کنید تا رتبه بندی اولیه استراتژی ها را بدست آورید. در اینجا ما راه حل های برنامه نویسی واگذاری خطی فازی را مطالعه میکنیم. روش پیشنهادی ما برای تشکیل و حل روش واگذاری خطی فازی (FLAM) بر مبنای روش معرفی شده توسط ژآنگ و همکارانش، و هوانگ و یون است، که در معادلات 5 تا 9 نشان داده شده است. آنها قضیه هایی را بیان کردند تا روش خطی فازی (FLM) را به مسئله بهینه سازی چند هدفی با توابع چهار هدفی تبدیل کرده اند.
بگذارید ماتریس را بصورت یک ماتریس غیر منفی مربع تعریف کنیم که عناصر آن نشاندهنده مجموع اهمیت های فازی معیارهایی است که در آنها، بصورت رتبه p ام ویژگی رتبه بندی می گردد.
بگذارید ماتریس تبدیل را بصورت یک ماتریس مربع تعریف کنیم که عنصر آن باشد اگر به رتبه کلی p اختصاص داده شود و در غیر اینصورت .
چون ما اهمیت ها را بصورت اعداد فازی ذوزنقه ای تعریف کرده ایم، بنابراین ما ماتریس را بصورت نشان میدهیم. مسئله واگذاری خطی فازی را میتوان توسط فرمت برنامه نویسی خطی زیر (LP) نوشت:

که اهمیت تابع هدف r ام باشد و توسط متخصصان تعیین گردد و بترتیب تعداد معیارهای کیفی و کمی باشند. محدودیت های 6 و 7 این اطمینان را به ما میدهند که هز مورد ثانوی دقیقاً به یک موقعیت تعلق دارد.
مرحله 3:
گام 1: ماتریس را بر مبنای رتبه بندی شناسایی شده از FLAM بسازید.
بگذارید تبدیل m استراتژی بدست آمده از FLAM باشد، که نشاندهنده ترتیب اولویت m استراتژی است، و (p) استراتژی در موقعیت p ام ترتیب باشد.
گام 2: ماتریس و اهمیت را از حالت مبهم خارج کنید.
با بدست آوردن ترتیب امکانپذیر اولیه ، بگذارید ماتریس باشد که ردیف های آن ( ) توسط بدست می آیند. در اینجا ما اعداد فازی را از حالت مبهم خارج می سازیم و ماتریس را توسط معادله زیر بدست می آوریم:

امتیازات کمی پس از بهنجارسازی خطی مستقیماً در ماتریس وارد می گردند.
گام 3: مدل را برای شناسایی محدودیت های حل کنید. این مرحله بر مبنای روش تعیین اهمیت اضافی ساده متقابل است.
اکنون مسئله اینست که سری محدودیت های محکم را شناسایی کنیم. حدود توسط ردیف هایی از معادله 12 تعیین می گردد که محدودیت های محکمی (فعال) برای مقادیری از w هستند. برای این ردیف ها، مقدار بهینه مسئله LP زیر به اندازه صفر در می آید.

گام 4: لیست جفت های را به هیئت متخصصان معرفی کنید که حدود را تعیین می کنند. اگر هیچ محدودیتی وجود نداشت یا اگر این ترتیب توسط هیئت مورد قبول قرار گرفت فرآیند را متوقف کنید، در غیر اینصورت از متخصصان بخواهید که رتبه بندی یک جفت را از لیست بازبینی کنند و آنرا تغییر دهند و به گام 1 از مرحله 3 برگردید.
مرحله 4:
در این مرحله، مدل زیر برای همه محدودیت ها حل می گردد تا به قابل اطمینان ترین اهمیت معیارها برسیم، درحالیکه رتبه بندی نهایی مورد قبول بدون تغییر باقی میماند:

معادلات 15 و 16 این اطمینان را ایجاد می کنند که رتبه بندی کنونی بدون تغییر باقی می ماند و معادله 17 برای پیدا کردن قابل اطمینان ترین مقادیر اهمیت با توجه به مقدار عضویت از پیش تعیین شده مورد استفاده قرار می گیرد، که پارامترهای تعریفی برای اهمیت فازی i ام هستند.
5- مثال عددی
ما برای توضیح روش پیشنهادی، یک مثال عددی فرضی را بیان میکنیم. فرض کنید که یک شرکت می خواهد که مناسب ترین استراتژی نگهداری را انتخاب کند که نیازمند موارد فرعی مختلفی برای ارزیابی شدن برای دامنه ای از معیارها است. با توجه به نوع صنعت اعمال شده در یک شرکت، استراتژی های مختلفی در سیستم های مدیریت نگهداری وجود دارد. این استراتژی ها را می توان به دو گروه اصلی از استراتژی های اصلاحی و پیشگیرانه طبقه بندی کرد. در استراتژی نگهداری اصلاحی،هیچ فعالیت نگهداری قبل از رخ دادن خرابی انجام نمی شود. حاشیه های مزایای کوچک در امتداد روند رقابت صعودی باعث می شود که مدیران نگهداری از استراتژی های نگهداری قابل اطیمنان تری استفاده میکنند. برعکس، استراتژی نگهداری پیشگیرانه، استراتژی است که قبل از خرابی سیستم انجام می شود تا سیستم را در شرایط مطلوب نگه دارد. استراتژی های پیشگیرانه را می توان به زیرشاخه های مختلف تقسیم بندی کرد (مانند استراتژی های بر مبنای زمان، بر مبنای شرایط، و استراتژی های نگهداری پیش گویانه).
این استراتژی ها پنج استراتژی نگهداری اصلاحی (CM)، نگهداری پیشگیرانه(PM)، نگهداری بر مبنای زمان (TBM)، نگهداری بر مبنای شرایط (CBM) و نگهداری پیش گویانه (PDM) هستند که گروه تصمیم گیری باید یکی از آنها را انتخاب کنند. مطابق مراحل توضیح داده شده در بخش 3، روش پیشنهادی اعمال می گردد تا قضاوت های فردی تصمیم گیرندگان در مورد آنها بیان گردد.
مرحله 1:
گام 1: هیئتی از سه متخصص نگهداری و تشکیل می گردد تا فرآیند ارزیابی را انجام دهند و مناسب ترین استراتژی نگهداری را انتخاب کنند.
گام 2: این هیئت لیست اولیه از معیارهای انتخابی تهیه میکنند و پنج سیاست معمول و برای ارزیابی انتخاب می گردند.
گام 3: پس از نمایش چهار معیار مزیت بصورت سنجش های کیفی در نظر گرفته می شوند: و . همچنین دو معیار هزینه بصورت سنجش های کمی در نظر گرفته می شوند: (هزینه کلی) و (میانگین زمان بین شکست ها –MTBF).
گام 4: هفت متغیر زبانشناختی برای تعیین اهمیت مورد استفاده قرار گرفته اند که در جدول 1 نشان داده شده اند. ما همچنین هفت متغیر زبانشناختی را برای استراتژی های رتبه بندی انتخاب میکنیم که در جدول 2 نشان داده شده اند.
گام 5: تصمیم گیرندگان از متغیرهای زبانشناختی تعیین اهمیت (جدول 1) برای ارزیابی اهمیت معیارهایی استفاده میکنند که در جدول 3 نشان داده شده اند.

جدول 1 – متغیرهای زبانشناختی برای اهمیت هر معیار

جدول 2 – متغیرهای زبانشناختی برای رتبه بندی ها

جدول 3 – مقادیر اهمیت هر معیار توسط DM ها

جدول 4 – رتبه بندی موارد ثانوی بر مبنای هر معیار بر حسب متغیرهای زبانشناختی تعیین شده توسط DM

گام 6: آنها همچنین از متغیرهای زبانشناختی (جدول 2) برای رتبه بندی موارد جایگزین استفاده میکنند. رتبه بندی موارد جایگزین در جدول 4 نشان داده شده است.
مرحله 2:
گام 1: واژه های زبانشناختی را به اعداد فازی ذوزنقه ای تبدیل کنید (جداول 5 و6).
برای مثال در جدول 5 مقدار VH برای اهمیت مطابق با خواهد بود. و مقدار MG برای رتبه بندی گزینه ثانوی A بر مبنای معیار مطابق است.
گام 2: اهمیت فازی ترکیبی معیار و رتبه بندی فازی ترکیبی گزینه ثانوی بر مبنای معیار را با استفاده از معادلات 3 و 4 محاسبه کنید.

بنابراین: و برای گزینه ثانوی CM بر مبنای معیار :

جدول 5 – اهمیت معیارها بر حسب اعداد فزای برای هر DM

جدول 6 –رتبه بندی موارد جایگزین بر مبنای هر معیار بر حسب اعداد فازی

بنابراین:
گام 3: ماتریس تصمیم فازی را با اهمیت فازی هر معیار ایجاد کنید (جدول 7).
گام 4: رتبه بندی اولیه موارد جایگزین را با حل برنامه نویسی واگذاری خطی فازی بدست آورید. توجه داشته باشید که قبل از هر تلاش دیگر، چون در معیارهای موارد جایگزین CM و PDM و در معیار موارد جایگزین CM و CBM دارای رتبه بندی یکسانی هستند، بنابراین ما یک معیار دیگر را با نصف ارزش اهمیت اصلی در نظر می گیریم. بنابراین اهمیت ها بصورت زیر خواهند بود:

جدول 8 همه موارد جایگزین و رتبه بندی های نسبی بر مبنای هر معیار را نشان میدهد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >