سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برای محیط غیر قابل پیشبینی آینده pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برای محیط غیر قابل پیشبینی آینده pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برای محیط غیر قابل پیشبینی آینده pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برای محیط غیر قابل پیشبینی آینده pdf :

الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای: روشی به منظور برنامه ریزی برای محیط غیر قابل پیشبینی آینده

چکیده:
یکی از الگوهای انعطاف پذیری که امروزه بیشتر از سایر الگوها مورد توجه قرار گرفته است، الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای می¬باشد. انعطاف پذیری وظیفه¬ای به معنی توانایی شرکت در سازگاری، توسعه و هماهنگ نمودن مهارتهای نیروی¬کار با دامنه وسیعی از وظایف است. این الگو معمولا شامل گروههای کاری چند وظیفه ای، گروههای خود کنترل و حذف حد و حدود دقیق مرزهای کاری است.

دلیل اهمیت الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای از این جهت است که این الگو باعث ایجاد شرایطی می¬شود که شرکت بتواند با تغییر تعداد کارکنانی که در اختیار دارد، بر تغییرات محیطی غلبه نماید و از سوی دیگر بتواند با تغییر پراختی به افراد مختلف، در درآمد شرکت، انعطاف پذیری بوجود آورد.

مقدمه:
بر اساس بررسی¬های انجام شده توسط محققان، پنج نوع الگوی انعطاف¬پذیری شناسایی شده است که عبارتند از: الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای (شکستن مرزهای شغل و دادن فرصت به کارکنان برای برخورداری از مهارتهای گوناگون)؛ الگوی انعطاف¬پذیری عددی (توانایی پاسخگویی به نوسانات تقاضا از طریق توسعه و ایجاد تنوع در تعداد کارکنان استخدام شده)؛ الگوی انعطاف¬پذیری موقت ( توانایی پاسخگویی به نوسانات تقاضا از طریق تغییر در الگوی ساعات ک

اری کارکنان)؛ الگوی انعطاف¬پذیری مالی (استفاده از سیستم¬های پاداش مالی به منظور تشویق انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای ، ارائه پاداش به مهارتهای کمیاب و یا عملکرد فردی) و الگوی انعطاف¬پذیری مکانی (انجام کارهای شرکت در خارج از محیط رسمی کار) .
الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای به معنی تطبیق پذیری کارکنان و توانایی آنها برای انجام وظایف گوناگون و جابجایی در مشاغل مختلف ـ به منظور پاسخگویی به تغییرات تقاضا ـ است؛ ک

ه این تغییرات می توانند بازار محور (مانند جابجایی کارکنان در میان خطوط تولید) ، تکنولوژی محور (مانند نیاز به دسترسی بیشتر به مهارتهای تشخیصی و فرایندی و توسعه بیشتر این مهارتها نسبت به مهارتهای دستی) و یا تحت تاثیر سیاست و خط مشی شرکت باشند (مانند استفاده از مهندسین به جای فروشندگان به منظور بهبود و توسعه مهارتهای فنی نیروی فروش شرکت). در شرکتهایی که از الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای استفاده می¬شود، مهارتها و جابجایی کارکنان بیشتر از آنکه بر فعالیتهای گذشته آنها موثر باشد، بر فعالیتهای حال و آینده آنها تاثیر می¬گذارد.
انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای صحیح نیازمند آموزش کارکنان است؛ به طوری که بتوانند وظایف خارج از محدوده تخصصی خود را انجام دهند. این الگو بویژه برای صنایع تولیدی مناسب است؛ زیرا در این صنایع، مرزهای مصنوعی، محدودیتی برای توانایی مدیریت در جابجایی بهینه کارکنان هستند که این مسئله به ویژه در مرزهای میان بخش های تولید و نگهداری و همچنین در درون بخش های تولید و نگهداری وجود دارد.
البته این الگو برای بخش خدمات نیز مورد استفاده قرار می گیرد. انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای بویژه برای آن دسته از بخشهای خدماتی بکار می رود که هدف در آن شرکت، ارائه انواع خدمت به مشتریان در یک محل می¬باشد. در این شرایط کارکنان باید نسبت به کالاها و خدمات شرکت آشنایی و شناخت بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال در شرکتهای بیمه، کارکنان ممکن است مجبور شوند با انواع مختلف بیمه اعم از بیمه منزل، اتوموبیل و ; آشنایی پیدا کنند.
انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای می تواند از بالا به پایین، از پایین به بالا و یا به صورت افقی باشد: مثلا انعطاف پذیری برای یک کارگر تولیدی می تواند شامل انجام وظایف همکارش در زمان غیبت وی باشد و یا انجام خدمات نگهداری ماشین آلات بجای اینکه به متصدی مربوطه اطلاع دهد. انجام برخی کارهای گروهی نیز می تواند باعث بوجود آمدن انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای در شرکت شود؛ زیرا در این شرایط، هر یک از کارکنان در زمینه های دیگر نیز تبحر پیدا می کنند، اما در عین

حال می توانند وظایف اصلی خود را نیز انجام دهند.
نتایج تحقیقات انجام شده در انگلیس نشان می دهد که انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای در شرکتها به صورت فراگیر و گسترده مورد استفاده قرار می¬گیرد که علت آن را می¬توان تغییر از وضعیتی که وظایف به طور دقیق تعریف شده¬اند و مسئولیت¬ها کاملا مشخص شده¬اند به وضعیتی که تنها نحوه دستیابی به اهداف به طور کامل بیان می¬شود، دانست. نمودار زیر نشانگر این شرایط است؛ به طوری که بخش مرکزی کلاه، نشانگر بخش اصلی کار و حاشیه کلاه نشان دهنده بخ

شکل 2-1 تغییر وضعیت از شغل به نقش
Source: Reilly, P. (2001). Flexibility at Work, p.29
در شکل فوق، وضعیت اول، کلاه لبه¬دار و وضعیت دوم کلاه اسپانیایی نام دارد. در هر دو وضعیت، بخش مرکزی کلاه که نشانگر بخش اصلی و دایمی کار است، با رنگ تیره نشان داده شده است و حاشیه کلاه که نشانگر بخش انعطاف¬پذیر کار است با رنگ روشن مشخص شده¬است. در وضعیت اول وظایف و مسئولیت های افراد به کار کامل مشخص شده اند و تنها بخش محدودی از کار قابل انتقال می باشد. اما در وضعیت دوم، تنها نحوه رسیدن شرکت به اهدافش به طور کامل مشخص شده است و به افراد اجازه داده می شود تا بخش عمده ای از وظایف را برای رسیدن به این اهداف انجام دهند.

انواع روشهای انعطاف پذیری وظیفه ای
به طور کلی دو نوع انعطاف پذیری وظیفه ای وجود دارد؛ یکی جایگزینی کامل کار است که

شامل جابجایی کارکنان در مشاغل مختلف و انجام سایر مشاغل در صورت نیاز می¬باشد و دیگری رویکرد شکستن و ازبین رفتن مرزها است که شامل مشترک بودن بخشهایی از مشاغل مختلف می¬باشد به طوری که وظایف از یک فرد به فرد دیگر منتقل می¬شوند ـ به جای اینکه افراد از یک شغل به شغل دیگر منتقل شوندـ . به عنوان مثال در یک هتل زمانی جایگزینی کامل کار صورت می گیرد که یک پیشخدمت رستوران برای یک روز کامل به کافه منتقل شو

د و رویکرد حذف مرزها زمانی اتفاق می افتد که یک پیشخدمت رستوران، در بعداز ظهر که زمان اضافی دارد و هنوز زمان شام فرا نرسیده است، در کافه به دیگران کمک نماید. نوع اول انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای نیازمند آموزش برنامه¬ریزی شده است در حالی که نوع دوم انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای بیشتر بنیادی و تحولی است.

رویکرد برنامه ریزی شده

بر اساس این روش، در شرکت، از قبل برنامه ریزی شده است که در زمانهای مشخص، تعداد خاصی از کارکنان از یک بخش به بخش دیگر منتقل گردند. اقدامات لازم برای بکارگیری الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای از قبل برنامه ریزی شده به صورت زیر قابل تعریف است
– تعیین میزان نیاز به جایگزینی
– تعیین وظایفی که باید در آنها جایگزینی صورت گیرد
– تعیین سطوح جایگزینی
– آموزش مورد نیاز برای دستیابی به سطح جایگزینی مورد نظر
به عنوان مثال در یک هتل از یک سو باید میزان نیاز به جا

یگزینی میان رستوران و کافه و یا میان سایر بخشها مشخص شود و از سوی دیگر باید مشخص شود که در کدام شغلها باید جایگزینی انجام گیرد. همچنین باید میزان مهارتهای مورد نیاز برای هر کدام از کارکنان نیز تعیین گردد. زیرا در این شرایط است که می¬توان تعیین نمود که چه تعداد از کارکنان رستوران باید آموزش¬های لازم برای کار در کافه را ببینند و چه تعداد از کارکنان بخش کافه باید آموزش¬های لازم برای کار در رستوران را ببینند. سپس جزئیات برنامه های آموزشی و فرایند ها و رویه های آمورش تعیین می¬گردد.

رویکرد حذف مرزها
ایلس (1996) معتقد است که یکی از روشهای انعطاف¬پذیری که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، شکستن مرزهای مشاغل و فراهم نمودن فرصت برای کارکنان به منظور استفاده از مهارتهای مختلف ـ بویژه در تکنولوژی پیشرفته استخدام در گروهها ـ می¬باشد.
بر اساس رویکرد حذف مرزها ، انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای یک استراتژی است که نوسانات عرضه نیروی کار را کاهش می¬دهد. همچنین توسعه انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای نیازمند افرادی است که از یک سو گرایش زیادی به انجام کارهای تخصصی شرکت داشته باشند و از سوی دیگر این افراد بیشتر، خود را کارمند شرکت بدانند تا اینکه کارمند یک بخش خاص از شرکت. محققان معتقدند که رویکرد بنیادی بسیار اثربخش¬تر از رویکرد از قبل برنامه¬ریزی شده است؛ زیرا این رویکرد از درون به مرزها و موانع حمله می¬کند.
اولین حالت بیان شده در فوق (رویکرد برنامه¬ریزی شده)

نیاز به بررسی دقیق¬تر دارد. در اینجا دو سؤال مطرح می¬شود : اول اینکه اگر انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای یک راه حل است، آیا می¬توان میزان نیاز شرکت به آن را تخمین زد؟ و دوم اینکه مناسب ترین راه برای شروع بکارگیری انعطاف¬پذیری وظی

فه¬ای در یک شرکت و تقویت نمودن آن در شرکت کدام است؟
آیا می توان میزان نیاز به انعطاف پذیری وظیفه ای را

تخمین زد؟
برای پاسخ به این سؤال ، باید در عمل آن را مورد بررسی قرار داد. به طور کلی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای به معنی تاکید بر وظایف مدیریت در هنگام مواجهه با تغییرات روزانه است که یکی از رویکردهای مهم برای پاسخگویی به انواع مشکلات مربوط به تغییرات روزانه، طراحی یک سیستم اطلاعاتی برای افزایش سرعت عمل مدیریت در پاسخگویی صحیح به شرایط محیطی می¬باشد. به طور کلی روزانه تغییراتی در محیط اتفاق می¬افتد و

مدیریت باید توانایی نشان دادن واکنش صحیح نسبت به آن تغییرات و سازگاری با شرایط را داشته باشد، در این شرایط، سیستم اطلاعاتی نیز باید بتواند کمبود و مازادهای روزانه را پیش بینی نماید . باید توجه داشت که اگر انجام تغییرات فقط برای آینده امکان پذیر باشد، سیستم اطلاعاتی باید توانایی توصیف تغییرات موجود بین روزها را نیز داشته باشد.

اصول جایگزینی:
در ساده ترین حالت، انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای به معنی در اختیار داشتن کارکنان چند مهارته است به طوری که بتوانند در صورت نیاز بین مشاغل و وظایف مختلف جابجا شوند. بنابراین یکی از مسائل مهمی که وجود دارد این است که تا چه اندازه یک کارمند می تواند در یک شغل جایگزین کارمند دیگری شود. اصول راهنما برای جایگزینی می تواند تحت تاثیر رابطه میان فناوری و بازار نیروی کار باشد. از سوی دیگر جایگزینی می تواند بر استاندارهای کیفیت تاثیر گذاشته و باعث کاهش کیفیت شود. بنابراین باید تمامی این مسایل را مورد توجه قرار داد.
توانایی یک شرکت در جایگزینی یک فرد به جای دیگری تحت تاثیر عوامل زیر است:
ارائه آموزش بیشتر توسط شرکت
وجود مشاغل زیادی در شرکت که نیازمند مهارتهای تخصصی نباشند
حداقل وابستگی شغل به دانش و تخصص گذشته فرد
توانایی دستیابی به اطلاعات و دانش بیشتر از طریق جایگزینی افراد

شرکت شما تا چه اندازه به انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای نیازمند است؟
برای این منظور، باید دو مفهوم را مورد بررسی قرار داد که این دو مفهوم شامل ظرفیت انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای مورد نیاز و میزان سطوح انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای است. میزان انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای مورد نیاز شرکت به میزان نوسانات (تغییرات) درون سیستم بستگی دارد؛ به عبارت دیگر تفاوت میان عرضه و تقاضای نیروی کار، راهنماهایی برای تعیین میزان انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای مورد نیاز هستند. برای تعیین ظرفیت مور

د نیاز انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای ، شرکت باید توانایی لازم برای پیش بینی نوسانات عرضه و تقاضای نیروی کار را داشته باشد که این به عنوان مقیاسی برای کل تعدیلات مورد نیاز در یک دوره زمانی خاص، بکار می رود.
دومین مفهوم شامل سطوح انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای است. فرض کنید که شرکتی دارای 10 رسته شغلی باشد؛ در صورتی که هر فرد در شرکت بتواند تمامی 10 شغل را انجام دهد، انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای به طور کامل انجام می شود. البته نیازی نیست که انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای تا این اندازه و به طور کامل مورد استفاده قرار گیر

د؛ بلکه می-توان استراتژی¬ای در مورد انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای اتخاذ نمود که بر اساس آن هر فرد بتواند یک یا چند شغل دیگر را نیز انجام دهد.

محاسبه ظرفیت انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای در یک شرکت به تعداد تعدیلاتی که مدیر می¬تواند در برخورد با تغییرات محیطی انجام دهد، بستگی دارد. یک فرمول مناسب برای تعداد تغییرات بالقوه عبارت است از:
nPR = تعداد تغییرات ممکن
n = تعداد کل کارکنان
r = تعداد سطوح جایگزینی

مزایای انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای
انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای دارای مزایای زیادی برای کارکنان و کارفرمایان می¬باشد و شرکت را برای پاسخگویی به تغییرات آینده توانا می سازد. استفاده از الگوی انعطاف-پذیری وظیفه¬ای باعث افزایش توانایی کارفرما برای استفاده از روشهای استخدام بهتری و ایجاد انباره ای از کارکنان شایسته و مهارتهای مناسب در شرکت می گردد که افزایش انباره¬ای از مهارتها باعث ایجاد انعطاف¬پذیری بیشتر در نیروی کار شده و در نتیجه منجر به کاهش هزینه نیروی کاری و بهبود کارایی و بهره وری شرکت می گردد. به علاوه، همزمان با اینکه افراد در سطوح پایین شرکت دارای مهارتهای متنوع میگردند، این امر می تواند منجر به کاهش نیاز به نظارت بر کارکنان و یا کاهش هزینه های غیر مستقیم کارکنان گردد.
از سوی دیگر احتمال می رود که انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای باعث افزایش جنبه های انسانی در کار شود، امنیت شغلی بیشتری را برای کارکنان فراهم نماید و جذابیت شغل و امکان برخورداری بیشتر کارکنان از مشاغل گوناگون را به دنبال داشته باشد.
در رابطه با هزینه ها، شرکت باید تصمیم بگیرد که برای چه مشاغلی نیاز به توسعه مهارتهای کارکنان دارد و همچنین باید تصمیم بگیرد که از چه راهی ،

سیاستهای مدیریت بر کارکنان باید از این سرمایه گزاری ها حمایت نماید. به عنوان مثال باید سیاستهای مربوط به توسعه بازار داخلی نیروی کار را تعیین نماید. سیکز و همکاران معتقدند انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای از راههای زیر می تواند باعث کاهش هزینه ها گردد:
– ادغام وظایف: این ادغام می تواند به صورت افقی(کارکنان

می توانند با چرخش در مشاغل گوناگون، وظایف گوناگونی را انجام دهند) و یا عمودی باشد
– افزایش مهارت کارکنان(کارکنان چند مهارته): به گونه ای که بتوانند عملیات کنترل کیفیت، نگهداری و هدایت تجهیزات تولیدی را انجام دهند
– تاکید بر مسئولیت پذیری:به گونه ای که مسئولیت نظارت و سرپرستی، میان اعضای گروه تقسیم شود.

رویکردهای پیشنهادی برای بکارگیری الگوی انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای در ساختار شرکت
برخی رویکردهای پیشنهادی برای بکارگیری انعطاف¬پذیری وظیفه¬ای در ساختار شرکت عبارتند از:
عدم تمرکزو مسطح نمودن ساختار شرکت ( به منظور نزدیکی به فعالیتها)
تقسیم بندی سلولی ( با تاکید بر تساوی قدرت)
جداسازی نیروی کاری پیر از جوان ( به منظور افزایش وضوح و شفافیت فرهنگی و حمایت از آن)
شرکتهای ماتریسی (به منظور ایجاد نقش های دوگانه و چندجانبه)
شرکتهای شبکه ای

کارآفرینی، یادگیری سازمانی و ایجاد شایستگی ها و

مهارتهای چندگانه ادغام شده توسط مکانیزم های نیرومند

نتیجه گیری
امروزه با توجه به تغییرات غیرقابل پیش بینی و بازارهای رقابتی بین المللی، یکی از مسائل مهم این است که با توجه به تغییر محصولات و شیوه های تولید، کارکنان توانایی ایجاد تغییرات لازم در خود به منظور هماهنگی با تغییرات صورت گرفته را داشته باشند که این امر از طریق جابجایی کارکنان در مشاغل و وظایف گوناگون و به طور کلی از طریق بکارگیری الگوی انعطاف پذیری وظیفه ای صورت می پذیرد.
انعطاف پذیری وظیفه ای دارای دو رویکرد برنامه ریزی شده و حذف مرزها است که در این مقاله، رویکرد برنامه ریزی شده مورد بررسی قرار گرفته است. زیرا به علت سرعت زیاد نوسانات محیطی، یکی از راههای که به شرکتها برا غلبه بر این نوسانات کمک می نماید، پیش بینی میزان نیاز به استفاده از این الگو است. بنابراین به طور کلی به علت

تغییرات شدید محیط، تنها روش مناسب برای تخمین میزان نیاز به انعطاف¬پذیری وظیفه-ای، تعیین ظرفیت پوشش تمامی تعدیلات شناخته شده است. البته بدون پیش بینی¬های لازم درباره نوسانات موجود و اطلاع مدیریت از آنها، نمی توان این رویکرد را به طور اثربخش اجرا نمود. بنابراین نیاز زیادی به توسعه سیستم¬های اطلاعاتی وجود دارد؛ زیرا می¬توانند داده¬های مناسب و به موقع برای برنامه¬ریزی و پیش¬بینی عملیات تولید فراهم نمایند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قانون تحصیل اجباری pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قانون تحصیل اجباری pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قانون تحصیل اجباری pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قانون تحصیل اجباری pdf :

نقش تحصیلات مادر در سلامتی فرزند: مدارک مربوط به قانون تحصیل اجباری

پینار ماین گونش

چکیده
این مقاله تأثیر تحصیلات مادر بر روی سلامت فرزند و کانال هایی را بررسی میکند که در آن، تحصیلات توسط استفاده از تغییر در قانون تحصیل اجباری (CSL) در ترکیه عمل میکند. برای توضیح گرایش درونی تحصیل، تغییر در بین گروه های تحریک شده توسط زمانبندی CSL و تغییر در بین استان ها توسط فشردگی کلاس درس های اضافی ساخته شده در استان محل تولید مادر بعنوان یک متغیر ابزاری استفاده می گردد. نتایج نشان میدهد که تکمیل دوران ابتدایی توسط مادر، سلامت بچه را افزایش میدهد، که توسط وزن موقع تولید فرزند و سلامتی فرزند و قد بچه نسبت به سن آن، و وزن بچه نسبت به سن آن سنجیده شده است، که حتی عوامل مخل احتمالی زیادی نیز در این سنجش کنترل گشته است. این مقاله همچنین اثبات میکند که تحصیلات مادر منجر به آغاز مراقبت های پیشگیرانه زودتر، کاهش سیگار کشیدن، کاهش حاملگی، و افزایش سن اولین زایمان می گردد.
کلمات کلیدی: تحصیلات مادر، تحصیل اجباری، توسعه اقتصادی، سلامتی فرزند، متغیرهای ابزاری، ترکیه

تحصیلات و خصوصاً تحصیلات مادر، بر روی سلامت فرزند تأثیرگذار است که یک عامل مهم برای پیش بینی سلامت و باروری در دوران بزرگسالی است. با اینکه توجه زیادی به رابطه بین تحصیلات مادر و سلامت فرزند شده است، با اینحال بتازگی مطالعات کمی تلاش کرده اند تا علیت را در مورد کشورهای در حال توسعه بیان کنند.

این مقاله از اصلاحات ملی سیستم تحصیل اجباری (CSL) در ترکیه در سال 1997 استفاده میکند، که تحصیل اجباری را از 5 سال به 8 سال افزایش داد، که آنرا عاملی برای شناسایی تأثیر سببی تحصیلات مادر بر روی سلامتی نوزاد و بچه می داند. تغییر در سیاست تحصیلی یک تجربه طبیعی ایده آل را ایجاد میکند چون زنانی که این سیاست برای آنها لازم الاجرا بود، دارای تحصیلات بالاتری هستند. این مقاله با استفاده از اصلاح سیاست، نشان میدهد که تحصیلات مادر سلامتی نوزاد و بچه را افزایش میدهد.

این مقاله از دو لحاظ به مقالات موجود کمک میکند. اول اینکه این مقاله رابطه سببی بیت تحصیلات مادر و سنجش های تن سنجی سلامتی بچه را در یک کشور در حال توسعه بررسی میکند. سنجش های تن سنجی (مانند قد بچه نسبت به سن آن و وزن بچه نسبت به سن آن) سنجش های ایده آلی از سلامت بچه هستند چون سنجش های عینی هستند و برای تعداد زیادی از بچه ها اعمال می گردند. دوم اینکه، این مقاله مکانیزم های متعددی را بررسی می کند که در آنها، تحصیلات بر روی سلامت بچه تأثیر می گذارد (از جمله توجه به سلامتی، باروری، سن اولین زایمان، سیگار کشیدن، مشارکت در نیروی کار، نوع شغل، و تحصیلات همسر).

یک توضیح برای رابطه مشاهده شده بین تحصیلات مادر و سلامتی فرزند اینست که تحصیلات بالاتر مادر به معنای افزایش مراقبت بهداشتی است که شامل معاینه های پیش از تولد نیز می باشد. رابطه بین تحصیلات مادر و مراقبت بهداشتی (خصوصاً در کشورهای در حال توسعه) حتی پس از کنترل عواملی نیز وجود دارد که بر روی تحصیلات مادر و مراقبت بهداشتی تأثیرگذار هستند (مانند محل اقامت دوران بچگی، قومیت گرایی، و تحصیلات شوهر). علاوه بر مراقبت بهداشتی،

تحصیلات مادر می تواند از طریق چندین مکانیزم دیگر نیز بر روی سلامتی بچه تأثیر بگذارد. برای مثال زنان دارای تحصیلات بالاتر درآمد بالاتری دارند و احتمالاً شوهرهای دارای تحصیلات بالاتر و درآمد بالاتری نیز دارند (بهرمان و روزنویگ، 2002) . زنان تحصیل کرده همچنین اطلاعات بیشتری در مورد خدمات مراقبت بهداشتی مدرن و توانایی ارتباط با ارائه دهندگان خدمات مراقبت های سلامتی دارند. بعلاوه، تحصیلات می تواند بر روی سیگار کشیدن و رفتارهای سلامتی دیگر در هنگام حاملگی نیز تأثیر بگذارد (کوری و مورتی 2003) . یک کانال دیگر از طریق استقلال بیشتر زنان است، که آن هم به نوبه خود بر روی تصمیمات مربوط به سلامتی و تخصیص منابع در یک خانوار تأثیر می گذارد. توضیحات احتمالی دیگر شامل دانش بیشتر در مورد بیماری ها و اتخاذ بیشتر تکنیک های پزشکی مدرن می باشد (کالدول 1979، باررا 1990) .
این مقاله برای شناسایی اثرات سببی تحصیلات مادر، برآورد متغیرهای ابزاری (IV) را با استفاده از تغییرات بین گروه ها بکار می برد که توسط زمانبندی CSL و تغییرات در بین استان ها توسط کلاس درس های اضافی ساخته شده در استان های محل زایمان مادر بعنوان یک متغیر ابزاری تحریک می گردند. هدف اصلی CSL این بود که سطح تحصیلات را به استانداردهای جهانی افزایش دهد تا به اتحاد اروپایی وارد گردد. برای تطبیق دادن تعداد افزایش یافته دانش آموزان مدارس ابتدایی، مدارس و کلاس های بیشتری ساخته شدند، معلمان جدیدی استخدام شدند، و امکانات حمل و نقل برای دانش آموزانی که در مناطق روستایی زندگی می کردند فراهم شد، که اغلب فاصله زیادی با مدراس خود داشتند. بیش از 58000 مدرسه در سال اول تغییر در قانون ساخته شد (بین 1997/1998 و 1996/1997)، که تقریباً با 30 درصد افزایش در تعداد کلاس های درس از سال 1996/1997 ، و بطور میانگین 10 کلاس درس بیشتر به ازای هر 1000 دانش آموز ابتدایی در سال 1995 مطابقت دارد. این مقاله تأثیر سببی تکمیل مقطع ابتدایی توسط مادر بر روی سلامت فرزند در حین تولد، سلامتی بچه، و سلامت مادر بررسی میکند. من عوامل مخل زیادی را در این مطالعه کنترل می کنم که شامل خصوصیات سطح فردی و سطح جامعه، و سال تولد مادر و استان محل زایمان مادر می باشد.
در یک کشور در حال توسعه، چندین مطالعه، رابطه سببی بین تحصیلات مادر و سلامتی نوزاد و فرزند را با استفاده از راهکارهای مختلف بررسی کرده اند و نتایج متفاوتی دست پیدا کرده اند. تعداد مقالاتی که تأثیر سببی تحصیلات مادر را بر روی سلامتی نوزاد در کشورهای در حال توسعه بررسی میکنند محدود می باشد. بریروا و دافلو (2004) تأثیر تحصیلات مادر بر روی سنجش مرگ و میر فرزندان را با استفاده از برنامه ساخت مدارس ابتدایی در اندونزی بعنوان یک تغییر برونی در مدارس بررسی می کنند. چو، لیو، گراسمن و جویس (2010) تأثیر تحصیلات والدین بر روی سلامت نوزاد را بررسی میکنند که آنرا توسط احتمال وزن کم نوزاد در هنگام تولد (کمتر از 2500 گرم)، مرگ نوزاد قبل و بعد از یک ماهگی، و مرگ بچه با استفاده از توسعه مدارس راهنمایی در تایوان بعنوان یک تغییر برونی می سنجند. مقاله اول پی برد که تحصیلات والدین مرگ بچه را کاهش میدهد، و مقاله دوم به این نتیجه رسید که تحصیلات والدین احتمال وزن کم نوزاد در هنگام تولد و مرگ نوزاد را کاهش می دهد. در یک مقاله مطالعاتی اخیر، دینچر، کاشال، و گراسمن (2013) تأثیر مهمی از تحصیلات بر روی مرگ بچه را با استفاده از تغییر در قانون تحصیل اجباری در ترکیه بعنوان یک ابزار پیدا نکردند. تاکنون، هیچ مطالعه ای تأثیر تحصیلات مادر بر روی سنجش های تن سنجی سلامتی فرزند را بررسی نکرده است، که این کمک اصلی این مقاله به مقالات موجود است.

ترکیه یک مطالعه موردی جالب را انجام میدهد چون اقدامات راهکاری در زمانی انجام شد که خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه در دسترس بودند. روزنویگ و شولتز (1982) می گویند که تسهیلات موجود مراقبت بهداشتی جانشینی برای دانش در مورد بیماری ها و درمان های مدرن ناشی از تحصیلات هستند. البته این مقاله مدارک سببی را ارائه میدهد که اقدامات آموزشی برای افزایش تحصیلات مادر، می تواند سلامت فرزند را افزایش دهد، حتی در کشوری که خدمات مراقبت بهداشتی از قبل در دسترس باشد. قسمتی از توضیح این یافته اینست که با اینکه خدمات مراقبت بهداشتی برای زنان موجود است، با اینحال تحصیلات بیشتر آغاز مراقبت های پیشگیرانه را افزایش میدهد و بر روی رفتارهای سلامتی دیگر نیز تأثیر می گذارد.

این مقاله تأثیر تکمیل مقطع ابتدایی را بررسی میکند چون یک معیار مهم در ادامه تحصیل است، و میزان تکمیل مقطع ابتدایی معیاری است که توسط آن، توسعه اقتصادی سنجیده می شود. بعلاوه، CSL یک اقدام راهکاری اصلی بود و ارزیابی اثرات آن برای سیاست گذاران اهمیت ویژه ای دارد. این مقاله اثبات میکند که CSL تأثیر مهمی بر روی تکمیل تحصیلات مقطع ابتدایی دارد و اینکه تکمیل مقطع ابتدایی، باعث بهبود سلامتی نوزاد، فرزند و مادر می گردد، حتی پس از اینکه عوامل مخل زیادی کنترل گردند. من همچنین مدارکی را ارائه میدهم که تکمیل مقطع ابتدایی باعث آغاز زودتر مراقبت های پیشگیرانه می گردد، سیگار کشیدن را کاهش میدهد، باروری را کاهش میدهد، و سن اولین زایمان را افزایش میدهد.

بنابراین یافته های این مقاله نشان میدهد که مزایای تکمیل مقطع ابتدایی بیشتر از چیزی است که تصور می شود چون نه تنها نتایج بازاری را بهبود می دهد بلکه نتایج غیربازاری (سلامت بچه) را نیز بهبود می دهد، حتی در کشوری که از قبل خدمات مراقبت بهداشتی را داشته باشد. نتایج همچنین نشان میدهند که منطقه و سکونت شهری/روستایی نیز می تواند از عواملی باشد که بر روی سلامت نوزاد و بچه تأثیرگذار است، و اینکه تجربه حاملگی و قومیت گرایی از عواملی مهم برای استفاده از خدمات مراقبتی هستند. بنابراین اقدامات مربوط به این زیرجامعه ها برای کاهش سلامت نوزاد و ناهمخوانی های استفاده از مراقبت های بهداشتی مهم هستند.
ادامه این مقاله بدین شرح می باشد: در بخش 2 زمینه ای از سلامت فرزند، خدمات مراقبت بهداشتی، و سیاست آموزشی در ترکیه ارائه می گردد؛ در بخش 3 داده ها توصیف می گردد؛ در بخش 4 استراتژی تجربی را معرفی میکنم؛ بخش 5 نتایج و بررسی سازگاری را معرفی می کند؛ و در بخش 6 هم نتیجه گیری ها را بیان میکنیم.
2- زمینه
21 سلامتی فرزند و مراقبت های بهداشتی مادر در ترکیه قبل از قانون CSL
زنان می توانند به مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه در تسهیلات مختلف سلامت دسترسی داشته باشند که توسط وزارات بهداشت ترکیه ارائه می گردد. مراکز بهداشتی و خانه های بهداشت از مراکز عمومی خدمات مراقبت بهداشتی مادر در روستاها هستند، که یک ماما یا پرستار در آنجا کار میکند، درحالیکه تسهیلات مراقبت بهداشتی دیگر مانند بیمارستان ها اغلب در شهرها هستند. مراکز تنظیم خانواده و سلامت مادر و فرزند نیز خدمات بهداشتی را برای زنان باردار در سراسر کشور فراهم می سازند. بطور کلی، خدمات عمومی از منابع متداول برای مراقبت های پیشگیرانه در مقایسه با بخش خصوصی است، که اغلب در شهرهای بزرگ خدمات دهی می کنند.
مطابق تحقیقات سلامت جمعیتی در سال های 1993 و 1998، بترتیب 38 درصد و 33 درصد زایمان ها مربوط به مادرانی بود که از مراقبت های والدین رسمی استفاده نمی کردند؛ و بترتیب 25 و 27 درصد زایمان ها تحت مراقبت افراد حرفه ای در پزشکی نبوده است؛ و حدود 40 و 30 درصد زایمان ها در یک مرکز بهداشتی انجام نشده اند. در هر دو سال، کمک پرستاران سنتی زایمان و/یا اقوام و خویشان در هنگام زایمان در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بیشتر است. بعلاوه تفاوت بارزی در استفاده از مراقبت های بهداشتی در سطوح مختلف تحصیلاتی در کشور در هر دو سال وجود دارد.

مرگ نوزاد و بچه در سن کمتر از 5 سالگی در اوایل دهه 1960 خیلی بالا بود؛ البته مرگ نوزادان و بچه ها در اوایل دهه 1980 تقریباً به 130 مورد کاهش پیدا کرد. علیرغم بهبودهای انجام شده در میزان مرگ و میز نوزادان و بچه ها در دهه 1980، میزان هر دوی آنها از 55 نفر از هر 1000 تولد در دهه 1990 بیشتر بود قبل از اینکه قانون CSL وضع شود، که در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آمار بالایی است. علیرغم تلاش های دولت برای ارائه خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه، تفاوت های منطقه ای و مسکونی زیادی در مرگ نوزادان و بچه های زیر 5 سال وجود داشت. همچنین تفاوت های زیادی در سطح

تحصیلات مادران وجود داشت. در سال 1993 (1998)، میزان مرگ و میز نوزادان کمتر از 5 سال مادارانی که کمتر از 5 کلاس سواد داشتند 16 (17) برابر بالاتر از میزان مادرانی بود که حداقل 5 کلاس سواد داشتند. میزان داشتن سواد بزرگسالان در دهه 1990 و قبل از قانون CSL، برای زنان تقریباً 70 و برای مردان تقریباً 90 درصد کاهش پیدا کرده بود. بنابراین CSL زمانی رخ داد که میزان مرگ و میز نوزادان زیر 5 سال خیلی بالا بود، میزان سواد خیلی پایین آمده بود، و استفاده از خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه در سطوح پایین تر از سطح بهینه بود، حتی با اینکه خدمات مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه عمومی در سراسر کشور موجود بود.

22 اصلاحات آموزشی سال 1997
قبل از اصلاحات آموزشی در سال 1997 در ترکیه، همه شهروندان می بایست پنج سال تحصیل اجباری را می گذراندند، که در مدارس عمومی بصورت رایگان ارائه می شد. برای افزایش سطح تحصیلات به اندازه استانداردهای جهانی، در سال 1997 دولت ترکیه تحصیل اجباری را از 5 سال به 8 سال افزایش داد. دولت مدارس جدیدی را تاسیس کرد، کلاس های

بیشتری را به مدارس قبلی اضافه کرد، معلمان جدیدی را استخدام کرد، تسهیلات حمل و نقل را برای دانش آموزانی که محل زندگی شان از مدرسه دور بود فراهم ساخت، و یونیفرم و کتاب های رایگانی را در اختیار دانش آموزان بی بضاعت قرار داد.
بنابراین اصلاحات آموزشی شامل راهکارهای “کشیدن” و “هل دادن” بود تا تکمیل مقطع ابتدایی را با توسعه مدت زمان تحصیل اجباری و کاهش زیاد هزینه تحصیلات دوره ابتدایی (از طریق دسترسی بهتر به مدارس و کاهش هزینه های مختلف دیگر) افزایش دهد. چون همه مناطق و استان ها تحت تأثیر جنبه های “کشیدن” یا تقاضای این اصلاحات قرار می گیرند، این مقاله از تغییر در جنبه “کشیدن” با تأمین اصلاحات استفاده میکند، که در بین استان های مختلف ترکیه متغیر است. خصوصاً تغییر در کلاس های بیشتر در استان ها باید تغییر در افزایش ثبت نام مدارس ابتدایی تحریک شده بخاطر تغییرات در جنبه تأمین اصلاحات نشان دهد. چون هدف این اصلاحات این نبود که کیفیت آموزش را تغییر دهد، می توان گفت که کلاس های بیشتری ساخته شدند تا با ثبت نام بیشتر مطابقت داشته باشند، بجای اینکه کیفیت آموزش افزایش یابد و بخاطر آن، ثبت نام هم افزایش یابد.
58726 کلاس اضافی در سال اول تغییر در قانون ساخته شد، که تقریباً با 30 درصد افزایش در تعداد کلاس های موجود قبلی، و بطور میانگین با 10 کلاس اضافی در ازای هر 1000 بچه دارای سن مقطع ابتدایی در سال 1995 مطابقت داشت.
با اینکه هدف این برنامه این بود که فرصت های آموزشی را برای سهم بیشتر از جامعه فراهم سازد، با اینحال مؤلفه های کیفی سیستم آموزشی بطور کلی و طراحی برنامه درسی به همان شکل قبلی باقی ماند. در یک مطالعه موردی عمیق آماده شده برای بانک جهانی در مورد قانون تحصیلات پایه در سال 1997، دالجر (2004) تأیید میکند که برنامه آموزشی ابتدایی، همان برنامه درسی ملی سال 1968 را با تغییرات اندکی ادامه دارد، و اینکه بعلت محدودیت های زمانی در اجرا، وزارت آموزش عمدتاً بر روی مسائل گنجایش برای آموزش به دانش آموزان جدید متمرکز بود. بعلاوه، یک گزارش OECD در سال 2007 بر این تأکید می کند که برنامه آموزشی سال 1997 ترکیه دارای معیارهای برنامه آموزشی جدید برای بهبود کیفیت سیستم آموزشی نیست.
CSL باعث افزایش زیادی در میزان ثبت نام در بین سالهای 1997/1998 و 2000/2001 شد که تقریباً 15 درصد افزایش را نشان میدهد (شکل 1). ثبت نام افراد روستایی در کلاس ششم برای دخترها در بین سالهای 1997/1998 و 1999/2000 افزایش زیادی داشت که تقریباً 162 درصد افزایش را نشان میدهد. در سال اول تغییر قانون، میزان ثبت نام خالص و نسبت جنسیت بترتیب 104 و 34 درصد افزایش یافت. میزان ثبت نام مقطع ابتدایی برای پسران و دختران با گذشت زمان به هم نزدیک شده است و برای پسران به 9877 درصد و در سال 2011/2012 برای دختران به 9856 درصد رسیده است.

شکل 1 – تعداد دانش آموزان در 8 سال تحصیلات اجباری در سال تحصیلی؛ ثبت نام در 1992/1993-1996/1997 قبل از تغییر در CSL به اندازه مجموع تعداد دانش آموزان در 5 سال دوره ابتدایی و 3 سال دوره راهنمایی است.

3- داده ها و سنجش متغیرها
تحلیل تجربی بر مبنای سری داده های خاصی است که توسط ترکیب تحقیقات بهداشتی و جمعیت شناسی ترکیه در سال 2008، کتاب های آمار آموزش ملی MONE، و داده های کامل آموزشی از TurkStat (از جمله تعداد کلاس درس های اضافی در استان ها) بوجود می آید.
داده های اصلی استفاده شده در این مقاله از اغلب تحقیقات بهداشتی و جمعیت شناسی ترکیه (TDHS-2008) بدست می آید، که یک تحقیق معرف ملی انجام شده در ترکیه در سال 2008 است. TDHS نمونه معرفی از 7405 زن متاهل با سن باروری بین 15 تا 49 سال را نشان میدهد. این تحقیق اطلاعاتی را در مورد خصوصیات اجتماعی-اقتصادی و جمعیت شناسی، باروری، جمعیت خانواده، و همچنین سلامت مادر و فرزند دارد. همچنین، این تحقیق شامل اطلاعاتی در مورد استفاده از مراقبت های بهداشتی مادر می باشد که در پنج سال قبلی این تحقیق زایمان کرده بودند. بعلاوه، این تحقیق اطلاعاتی را در مورد استان محل زایمان مادران فراهم می سازد، که برای ترکیب داده های آموزشی و بچه های دارای سن مناسب مقطع ابتدایی در سطح استانی بکار می رود که توسط TurkStat و MONE ارائه شده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله سازمان بنیاد مسکن سنندج pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سازمان بنیاد مسکن سنندج pdf دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سازمان بنیاد مسکن سنندج pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سازمان بنیاد مسکن سنندج pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سازمان بنیاد مسکن سنندج pdf :

سازمان بنیاد مسکن سنندج

فهــرست مطــالب
مقدمه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 4
فصل اول
بنیاد مسن انقلاب اسلامی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 5
تاریخچه بنیاد مسکن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 7
اساسنامه سازمان بنیاد مسکن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 8
ارکان سازمان بنیاد مسکن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 11
بودجه ، امکانات و منابع مالی بنیاد مسکن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 12
فصل دوم :
کارهای انجام شده در محل کارآموزی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 14

سند حسابداری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 19
نمودار جریان فرآیند پرداخت حقوق ودستمزد کارکنان ;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 20
نتیجه گیری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..21
منابع و مآخذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 22
تقدیر و تشکر ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..23

فصل اول : بنیاد مسکن انقلات اسلامی

در پی فرمان حضرت امام در 21 فروردین 1358 و افتتاح حساب 100 و توجه عموم به این امر مهم بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در بیست وپنجم اردیبهشت ماه فعالیت خود را آغاز کرد. اساسنامه بنیاد در تاریخ هفدهم آذرماه سال 1366 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیدو طبق آن وظایفی بر عهده این نهاد گذارده شده که عبارت است از :

1- مطالعه و بررسی در زمینه تشخیص و تعیین نیازمندیهای مسکن محرومان اعم از روستایی و شهری و فراهم آوردن موجبات اجرای آن با مشارکت ، همکاری و خودیاری مرد

م و دستگاههای مختلف.
2- تهیه طرح مجتمع های زیستی و واحدهای مسکونی ارزان قیمت و اجرای آنها به طور مستقیم یا با مشارکت مردم با همکاری و هماهنگی دستگاههای ذیربط در روستا و شهر.
3- تهیه زمین مورد نیاز طرحها و پروژه های بنیاد و آماده سازی آنها.
4- کمک در جهت تا”مین مصالح ساختمانی کشور از طریق تهیه و تولید و توزیع.
5- نظارت بر پرداخت و مصرف وامهای قرض الحسنه مسکن روستایی وارزان قیمت شهری که از محل منابع مالی سیستم بانکی کشور تا”مین می شود.
6- تهیه طرحهای هادی و اصلاح معابر در روستا‌ها با هماهنگی دستگاهای ذیربط و اجرای آن با مشارکت مردم ازمحل اعتبارات مصوب واگذاری دولت.
7- تهیه و ارائه طرحهای لازم برای بازسازی و نوسازی مناطق مسکونی روستایی آسیب دیده در اثر جنگ، سیل، زلزله و سایر سوانح طبیعی و اجرای آنها با مشارکت مردم و هماهنگی با سازمانها وارگانهای ذیربط . از جدیدترین ما”موریت های محوله به این نهاد اجرای ب

رنامه ساماندهی روستاهای پراکنده و اجرای طرح سنددار کردن زمینهای روستایی است.
عالی ترین مرجع تصمیم گیری در بنیاد مسکن ، شورای مرکزی است که ترکیب آن به صراحت در فرمان حضرت امام (ره) قید شده است و عبارتند از : نماینده مقام معظمن و شهرسازی به انتخاب دو نفر اول. رئیس بنیاد هم از میان شورای مرکزی انتخاب می‌شود.
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در حال حاضر به غیر از مراکز استان دارای 120 شعبه دیگر در سراسر کشور و پنج سازمان وابسته ،سازمان بنیاد بتن ایران، شرکت سازمان توسعه مسکن، سازمان بانک ماشین آلات، مرکز پژوهش و مطالعات سوانح طبیعی و شرکت ایجاد محیط می‌باشد.

تاریخچه بنیاد مسکن
در پی فرمان تاریخی امام در 21 فروردین ماه 1358 و افتتاح حساب 100 و توجه عموم به این امر مهم بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در بیست و پنجم اردیبهشت ماه فعالیت خود را آغاز کرد. اساسنامه بنیاد در تاریخ هفدهم آذرماه 1366 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
متن فرمان امام(ره) درمورد افتتاح حساب 100
اینک به مرحله حساسی از دوران انقلاب اسلامی خود رسیده ایم، دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهره مند شوند. دورانی که باید شکوه نظام عدل اسلامی را لمس کنید، دورانی که باید همه دست به دست هم بدهیم تا ریشه فقر و استضعاف را برکنید. شما مردم شریف ایران در جریان مبارزه با استعمار و استثمار پیروزی بزرگی بدست آورده اید و توانستید با اتکا به خدای متعال و وحدت

کلمه و مشارکت قشرها بر طاغوت زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرتها را بلرزانید، اکنون نیز با خودیاری و همکاری برای مبارزه علیه فقر و محرومیت بسیج شوید و با تایید الهی به نجات مردم مستضعف کمر همت ببندید.
در رژیم منفورپهلوی مسئله مسکن یکی ازمصیبت بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود. بسیاری از مردم در اسارت تهیه یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بود

ند و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار بانکها و سودجویان و غارتگران بسر می بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه بکلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیغوله ها و اطاقکهای تنگ و تاریک و خرابه ها بسر می بردند و چه بسا قسمت مهمی از در آمد ناچیزشان بایستی

برای اجاره آن بپردازند و این میراث شوم برای ملت ما باقی مانده و اکنون جامعه ما با این چنین مصیبتی دست به گریبان است. نظام اسلامی چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد این از حداقل حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد، مشکل زمین باید حل شود و همه بندگان محروم خدا باید از موهبت الهی استفاده کنند. همه محرومان باید خانه داشته باشند، هیچکس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره ای بیندیشید و بر همه مردم است که در این مورد همکاری کنند.
اساسنامه بنیاد مسکن
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی که در این اساسنامه اختصارآ بنیاد نامیده می شود نهاد انقلاب اسلامی است که بر اساس فرمان 21 فروردین 1358 رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی مدظله به منظور تأمین مسکن محرومان به ویژه روستاییان در چهارچوب سیاستها و برنامه های دولت تشکیل گردیده است.
– مطالعه و بررسی در زمینه تشخیص و تعیین نیازم

ندیهای مسکن محرومان اعم از روستایی و شهری و فراهم آوردن موجبات اجرای آن با مشارکت ، همکاری ، و خودیاری مردم و دستگاههای مختلف .
– تهیه طرح مجتمع های زیستی و واحدهای مسکو

 

نی ارزان قیمت و اجرای آنها بطور مستقیم یا با مشارکت مردم با همکاری و هماهنگی دستگاههای ذیربط در روستا و شهر .
تبصره- دولت موظف است در اجرای پروژه ها و طرحهای مسکونی خود به غیر از خانه های سازمانی شهری اولویت را به بنیاد بدهد .
– تهیه زمین مورد نیاز طرحها و پروژه های بنیاد و آماده سازی آنها .
دولت و بنیاد مستضعفان مکلفند زمینهای مناسب خود را جهت اجرای طرحهای مسکونی مصوب شورای مرکزی بنیاد به استثنای هزینه های خرید و آماده سازی ( قیمت تمام شده برای دولت ) بطور رایگان و قطعی به بنیاد واگذار نماید .
اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند زمین های ملکی خود را به بنیاد هبه نمایند و قانون زمین شهری مانع این امر نخواهد بود .هیئت های هفت نفره واگذاری زمین و سازمان جنگلها و مراتع مکلفند زمین های دولتی مناسب را جهت واگذاری و اجرای طرحهای مسکن روستایی پس از اعلام نیاز بنیاد به شرط نداشتن کاربری کشاورزی در اختیار بنیاد قراردهند .- دولت موظف است نسبت به تأمین آب ، برق ، راه ، مدرسه ، درمانگاه و دیگر نیازمندیهای عمومی این طرحها از طریق وزارتخانه ها و سازمانهای ذیربط اقدام لازم به عمل آورد .کمک در جهت تأمین مصالح ساختمانی کشور از طریق تولید ، تهیه ، توزیع .
– وزارتخانه های صنایع و معادن و فلزات موظفند در مورد صدور موافقتهای اصولی و اجازه بهره برداری از معادن با اولویت برای بنیاد اقدام نموده و بنیاد از شمول محدودیتها ی ماده 38 قانون معادن مصوب 1/3/1362 مستثنی است .
دولت موظف است سهمیه لازم از مصالح ساختمانی و ماشین آلات مورد نیاز را دراختیار بنیاد قرار دهد. بنیاد مستضعفان مکلف است کارگاهها و کارخانجات تولید شن و ماسه ، مصنوعات بتنی و سیمانی ، آجر ، گچ و آهک خود را در حد نیاز به بنیاد واگذار نماید .نظارت بر پرداخت و مصرف وامهای قرض الحسنه مسکن روستایی و ارزان قیمت شهری که از محل منابع مالی و سیستم بانکی کشور تأمین می شود . دولت موظف است در احرای این ماده اعتبارات لازم را به صورت قرض الحسنه تأمین نماید .
تهیه طرحهای هادی و اصلاح معابر در روستاها ، ب

ا هماهنگی دستگاههای ذیربط و اجرای آن با مشارکت مردم از محل اعتبارات مصوب واگذاری دولت . تهیه و ارائه طرحهای لازم برای بازسازی و نوسازی مناطق مسکونی روستایی آسیب دیده در اثر جنگ ، سیل ، زلزله و سایر سوانح طبیعی و اجرای آنها با مشارکت مردم و هماهنگی با سازمانها و ارگانهای ذیربط .– دولت موظف است اجرای طرحهای موضوع این ماده را همراه با اعتبارات مربوطه با رعایت اولویت به بنیاد واگذار نماید.

ارکان بنیاد مسکن عبارتند از :
الف – شورای مرکزی
ب – سرپرست
ج – بازرسان
شورای مرکزی به عنوان عالیترین مرجع تصمیم گیری بنیاد دارای پنج نفر عضو به ترتیب ذیل می باشد.
الف- یک نفر روحانی ( نماینده مقام معظم رهبری در صورت تعیین) .
ب – نماینده دولت ( وزیر مسکن و شهرسازی ) .
ج – سه نفر از مهندسین و کارشناسان ساختمان و شهرسازی به اتنخاب دونفر فوق الذکر
اعضاء شورا از بین خود یک نفر را به عنوان ریاست شورا انتخاب می نمایند .
روحانی عضو شورای مرکزی علاوه بر وظایف عضویت در شورا مسئولیت انطباق فعالیتهای بنیاد با موازین شرعی را خواهد داشت .روحانی عضو شورا موظف است در مواردی که اجرای هر قسمت از مواد این قانون که نیاز به اذن ولی فقیه دارد موضوع را از محضر معظم اله استعلام نماید .وزیر مسکن و شهرسازی به عنوان نماینده دولت علاوه بر وظایف عضویت در شورا پاسخگوی مجلس در حدود اختیارات خواهد بود .
یکی از اعضاء شورای مرکزی انتخاب و یا حکم ریاست آن منصوب خواهد شد و انتخاب مجدد وی بلامانع است .شورای مرکزی می تواند سرپرست بنیاد را با حداقل 3 رأی عزل نماید .دو نفر بازرس از بین کارشناسان ذیصلاح توسط شورای مرکزی برای مدت یکسال انتخاب خواهند شد و انتخاب مجدد آن بلامانع است .
بودجه ، امکانات و منابع مالی بنیاد مسکن

 

بودجه ، امکانات و منابع مالی بنیاد مسکن عبارتند از:
1 حساب 100 امام .
2 کمکهای نقدی و غیر نقدی از قبیل زمین ،  شود.
3 کمکهای بلاعوض بنیاد مستضعفان صرفا برای تأمین مسکن فقرا و محرومان صرف می گردد و بنیاد مسکن گزارش فعالیتهای انجام شده از محل اعتبارات فوق را بصورت سالانه به بنیاد مستضعفان ارسال می نماید .وزارت اموراقتصادی و دارایی مکلف است کمکهای موضوع بند های 1 و 2و 3 این ماده را به عنوان هزینه های قابل قبول موءدیان محسوب نماید .
4 کمکهای دولت که در بودجه سالیانه کل کشور منظور می گردد.
5 درآمد حاصل از فروش مصالح تولیدی کارگاهها و کارخانجات متعلق به بنیاد و توزیع مصالح ساختمانی و ارائه خدمات فنی .
ماده 16- بنیاد از پرداخت مالیات بردرآمد و عواید حاصل از مشارکت و مالیات سهم سود در شرکتهای وابسته معاف می باشد .
ماده 17- بنیاد دارای شخصیت حقوقی بوده و نمایندگی قانونی بنیاد با سرپرست بنیاد است و می تواند برای طرح دعاوی و شکایات یا برای هر اقدام قانونی دیگر نماینده و یا وکیل تعیین و به مراجع قضایی ، اداری ، انتظامی و ثبتی معرفی نماید .
تبصره – بنیاد از پرداخت هزینه های دادرسی در تمام مراجع قضایی اداری معاف می باشد:
ماده 18- بنیاد در جهت انجام وظایف خود میتواند در استانها ، شهرستانها ، بخشهای کشور دارای شعب و نمایندگی باشد.
ماده 19- آیین نامه های اجرایی این قانون توسط شورای مرکز تهیه و به تصویب وزیر مسکن و شهرسازی خواهد رسید.
ماده 20- از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون کلیه قوانین مغایر با آن ملغی می گردد.
اساسنامه فوق مشتمل بر بیست ماده و پانزده تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه هفدهم آذرماه یکهزاروسیصد و شصت وشش مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 9/10/1366 با تأیید شورای نگهبان رسیده است .

فصل دوم

کارهای انجام داده و یاد گرفته شده در محیط کارآموزی
آشنایی با چگونگی پرداخت و مصرف وامهای قرض الحسنه مسکن روستایی وارزان قیمت شهری که از محل منابع مالی سیستم بانکی کشور تا”مین می شود .
آشنایی با چگونگی تهیه و ارائه طرحهای لازم برای بازسازی و نوسازی مناطق مسکونی روستایی آسیب دیده در اثر جنگ، سیل، زلزله و سایر سوانح طبیعی و اجرای آنها با مشارکت مردم و هماهنگی با سازمانها وارگانهای ذیربط . از جدیدترین ما”موریت های محوله به این نهاد اجرای برنامه ساماندهی روستاهای پراکنده و اجرای طرح سنددار کردن زمینهای روستایی است.
انتقال هزینه مطالعاتی طرح به حساب دارایی در جریان تکمیل .
ثبت ضمانت انجام تعهدات سازمان بنیاد مسکن

.
ارزیابی تهیه طرح مجتمع های زیستی و واحدهای مسکونی ارزان قیمت و اجرای آنها به طور مستقیم یا با مشارکت مردم با همکاری و هماهنگی دستگاههای ذیربط در روستا و شهر.
بررسی طرحهای هادی و اصلاح معابر در روستا‌ها با هماهنگی دستگاهای ذیربط و اجرای آن با مشارکت مردم ازمحل اعتبارات مصوب واگذاری دولت.
مرتب کردن لیستهای حسابداری شماره گذار

ی شده .
با یگانی و شناسایی صدور انواع ضمانتنامه شرکت در مناقصه از طرف بانکها موکول به دریافت وثیقه از طرف سازمان بنیاد مسکن .
بررسی گزینه های مختلف برای اجرای طرح و تعیین نکات مثبت و منفی .
تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از بکارگیری روشهای حسابداری .
آشنایی با چگونگی تنظیم و پرداخت صورت حقوق و دستمزد .
برآورد مغایرت بیمه ها .
بایگانی پاکتهای مرتب شده و در جدول مقایسه پیشنهادها کمیسیون مناقصه با رعایت مفاد آیین نامه تعیین برنده مناقصه و سایر مقررات و دستور عمل ها، پس از ارزیابی پیشنهادهای رسیده از بین پیشنهادهایی که تمامی شرایط مناقصه را دارا باشد و از لحاظ قیمت خارج از اعتدال نباشد، مناسبترین پیشنهاد را از نظر مالی و سایر شرایط انتخاب و به عنوان برنده مناقصه معرفی می کند. پس از اعلام نتیجه چنانچه برنده مناقصه حاضر به بستن قرارداد نشود سپرده یا ضمانتنامه وی به نفع کارفرما ضبط خواهد شد و از شخصی که پیشنهادش در مرتبه دوم است برای بستن قرارداد دعوت می شود .
تطبیق دادن میزان دستمزد و هزینه ها با توجه به اسناد .
مرتب کردن فرمها .
ثبت وجوه دریافتی بابت تصفیه تنخواه گردان .
ایجاد کردن بخشی از مخارج اجرای طرح از محل تنخواه گردانی که پیمانکار به هر کارگاه تخصیص می دهد پرداخت می شود .
تهیه صورت حسابی که به محض آنکه تحویل موقت کارها انجام گرفت دستگاه نظارت با همکاری پیمانکار به اندازه گیری و تهیه صورت وضعیت قطعی کارهای انجام شده خواهد پرداخت .
ثبت تجدید تنخواه گردان .
هرگاه بر اساس صورتحساب قطعی، پیمانکار بستانکار یا بدهکار باشد در مدت یک ماه از تاریخ امضای صورتحساب قطعی این بدهی یا طلب باید تصفیه شود .
چگونگی پرداخت بابت ثبت قرارداددر دفتر اسناد رسمی .
آشنایی با چگونگی مطالعه و بررسی در زمینه

تشخیص و تعیین نیازمندیهای مسکن محرومان اعم از روستایی و شهری و فراهم آوردن موجبات اجرای آن با مشارکت ، همکاری و خودیاری مردم و دستگاههای مختلف.

صورت وضعیت پیمانکاری شامل کسورات

چهار نوع چک وجود دارد که شامل چکهای :

هزینه های جاری : شامل خریدهای جزئیاداره و ملزومات اداره می باشد که توسط تنخواه گردان در اختیارش می گذارند خریداری و تشکیل سند می گردد .
بسمه تعالی
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کردستان ( شهرستان سنندج )
(( سند حسابداری ))
کد حساب شماره صفحه دفترمعین شرح حساب مبلغ جزء بدهکار بستانکار
— 187 دارایی در جریان ساخت 275208297
— 59 کدطرح064ت40907 پرشده 275208297
— 171 کسور ارسالی 56416278
— 173 مالیات صورت وضعیت 13105157
— 174 بیمه صورت وضعیت 17298807
— 176 سپرده صورت وضعیت 26210314
— — بانک تملک داراییهای ثابت
— 155 جاری 900029 چک 508119 مالیات 13105157
— 155 جاری 900029 چک 508119 بیمه 17298807
— 155 جاری 900029 چک 508119سپرده 26210314
— 155 جاری 900029 چک 508119 شرکت بوژان سازه کردستان 218594019
— 178 کسور وصولی
— 180 مالیات صورت وضعیت 13105157
— 183 بیمه صورت وضعیت 17298807
— 184 سپرده صورت وضعیت 26210314
جمع : سیصد و سی و یک میلیون و هشصدو بیست و دو هزارو پانصد و هفتاد و پنج 331822575 331822575
تنظیم کننده : مسئول پشتیبانی و عامل ذیحساب بنیاد مسکن سنندج : مدیربنیاد مسکن شعبه سنندج :
مهرو امضاء مهرو امضاء مهرو امضاء

 

نتیجه گیری :

عالی ترین مرجع تصمیم گیری در بنیاد مسکن ، شورای مرکزی است که ترکیب آن به صراحت در فرمان حضرت امام (ره) قید شده است و عبارتند از : نمایناسان ساختمان و شهرسازی به انتخاب دو نفر اول. رئیس بنیاد هم از میان شورای مرکزی انتخاب می‌شود.
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در حال حاضر به غیر از مراکز استان دارای 120 شعبه دیگر در سراسر کشور و پنج سازمان وابسته ،سازمان بنیاد بتن ایران، شرکت سازمان توسعه مسکن، سازمان بانک ماشین آلات، مرکز پژوهش و مطالعات سوانح طبیعی و شرکت ایجاد محیط می‌باشد.

منابع و ماخذ :

1 حسابداری دولتی عبدالحمید سمیعی انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی .
2 شناسائی درآمد، نویسنده تیموری، نشریه شماره 142 ،انتشارات سازمان حسابرسی .
3 بروشور آموزشی جهاد کشاورزی تایستان 87
4 مجله های اقتصادی وآموزشی بنیاد مسکن .
5 راهنمائیهای سرپرست کارآموزی .
6 سایت اینترنتی http://www.hoaz.blogsky.com

تقدیر و تشکر
در پایان پروژه از زحمات استاد راهنمای خود جناب آقای ویس

ی وکارکنان محترم سازمان بنیاد مسکن شهرستان سنندج که همکاریهای لازم را به عمل آورده‌اند کمال تشکر و قدردانی را دارم و لازم به تشکر از همه کسانی که من را در این راه همراهی کردند می باشد .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش با

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند pdf :

تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند

جالی پوری، شیو پراساد یاداو

چکیده
سری فازی شهودی (IFS)گسترشی از سری فازی و راهکاری برای تعریف یک سری فازی است زمانیکه اطلاعات موجود برای تعریف یک مفهوم غیردقیق توسط یک سری فازی قراردادی کافی نیست. مدل های DEAفازی موجود (FDEA) برای سنجش کارایی های فازی نسبی واحدهای تصمیم گیری (DMU) محدود به داده های ورودی/خروجی فازی هستند. البته در کاربردهای زندگی واقعی، بعضی از ورودی ها و خروجی ها به شکل فردی، زبانی و مبهم ممکن است بجای ابهام (فازی بودن) دارای ماهیت فازی شهودی باشند. بنابراین ما در مطالعه حاضر FDEA را به DEA فازی (IFDEA) گسترش دهیم، که در آن، داده های ورودی/خروجی توسط اعداد فازی شهودی (IFS) نمایش داده می شوند (خصوصاً IFS های مثلثی). این مطالعه اولین مطالعه در تحلیل کارایی های خوشبینانه/بدبینانه با داده های ورودی/خروجی فازی در DEA است. ما در این مطالعه مدل هایی را برای سنجش کارایی های خوش بینانه و بدبینانه از هر DMU در محیط فازی شهودی (IFS) ایجاد کردیم. ما با استفاده از تکنیک کارایی برتر الگوریتم هایی را ایجاد کردیم تا رتبه بندی کامل DMU ها بدست آوریم وقتی که شرایط خوش بینانه و بدبینانه بصورت جداگانه بررسی شوند. همچنین، برای رتبه بندی DMU ها وقتی که هر دو شرایط خوش بینانه و بدبینانه بطور همزمان بعنوان راهکار ترکیبی در نظر گرفته شوند، ما دو روش رتبه بندی دیگر را بترتیب بر مبنای سطوح ناکارآمدی و کارایی پیشنهاد میکنیم. برای بررسی عملکرد و کارایی کلی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه در IFS ، ما یک مدل تصمیم گیری کارایی IFDEA ترکیبی را پیشنهاد کردیم. برای اعتباریابی روش پیشنهادی و روشهای رتبه بندی پیشنهادی، ما مثالهای عددی مختلفی را توضیح دادیم و سپس نتایج را بر اساس شاخص کارایی میانگین هندسی، با راهکار رتبه بندی موجود مقایسه کردیم. ما همچنین کاربرد راهکار پیشنهادی را در بخش بانکداری معرفی کردیم، که در آن، دو ورودی با نامهای مخارج عملیاتی و کار در سطح شعبه ای دارای ماهیت فازی شهودی هستند و بصورت TIFN معرفی می گردند.
کلمات کلیدی: DEA فازی، DEA فازی شهودی، کارایی خوش بینانه و بدبینانه، روشهای رتبه بندی، کارایی شعبه بانک

1- مقدمه
تحلیل پوشش داده ها (DEA) – که توسط چارنز، کوپر و رودز (1978) پیشنهاد شده است – یک تکنیک خطی غیر پارامتری بر مبنای برنامه ریزی برای ارزیابی کارایی های نسبی یک سری از واحدهای تصمیم گیری متناجس (DMU) بر اساس ورودی ها و خروجی های مختلف است. مسئله جالب توجه در مورد DEA توانایی آن برای سنجش کارایی نسبی DMU ها بدون فرض اهمیت های قلی در ورودی ها و خروجی ها است. DMU یک کارایی تکه ای غیر پارامتری و حدود ناکارامدی را در داده ها ایجاد میکند، و با استفاده از این حدود، سنجش های کارایی حداقل و حداکثر را برای هر DMU نسبت به همه DMU های دیگر محاسبه میکند. چون DEA پیشنهاد شده است، بنابراین هم در تئوری و هم در عمل مورد توجه زیادی قرار گرفته است. توسعه های تئوری مختلفی در DEA را میتوان در مطالعه کوپر، سیفورد و تون (2007) مشاهده کرد. در DEAجدید، ارزیابی کارایی DMU را میتوان از دیدگاه های مختلفی اندازه گیری کرد. انتانی، مائدا، و تاناکا (2002) و وانگ، چین و یانگ (2007) مدل های DEA را با کارایی های ارزیابی شده از دیدگاه های حوش بینانه و بدبینانه پیشنهاد کردند. کارایی یک DMU اندازه گیری شده از دیدگاه خوش بینانه بعنوان کارایی نسبی خوش بینانه/بهتر در نظر گرفته میشود درحالیکه کارایی اندازه گیری شده از دیدگاه بدبینانه بعنوان کارایی نسبی بدبینانه/بدتر در نظر گرفته می شود. اگر کارایی خوش بینانه یک DMU به اندازه 1 ارزیابی گردد، از لحاظ خوش بینانه کارآمد است، و در غیر اینصورت بصورت ناکارآمد خوش بینانه در نظر گرفته می شود. اگر کارایی بدبینانه یک DMU به اندازه 1 ارزیابی گردد، گفته می شود که ناکارآمد بدبینانه است؛ و در غیر اینصورت بصورت غیر-ناکارآمد بدبینانه در نظر گرفته می شود.
DEA متعارف نیازمند داده های ورودی و خروجی جدید است، که ممکن است همیشه در کاربردهای دنیای واقعی موجود نباشند. البته در مسائل دنیای واقعی، ورودی ها و خروجی ها اغلب غیر دقیق هستند. بی دقتی در داده های ورودی/خروجی را میتوان به شکل فواصل یا روابط ترتیبی یا اعداد فازی معرفی کرد. برای بررسی داده های فازی، ایده ابهام (فازی بودن) در DEA معرفی شده است. DEA به DEA فازی (FDEA) گسترش داده شده است که در آن، بی دقتی توسط سری فازی یا اعداد فازی نشان داده میشود. مطالعات مربوط به FDEA شامل کائو و لیو (2000)، ساعتی، معماریان، و جهان شاه لو (2002)، وانگ، لئو و لیانگ (2009)، وانگ و چین (2011) و پوری و یاداو (2013، 2014) می باشد. چندین راهکار بیان شده است و بسیاری از راهکارهای جدید نیز برای بررسی داده های ورودی و خروجی فازی در FDEA در حال پیدایش هستند. حاتمی-ماربینی، امروز نژاد، و توانا (2011) آنها به بدین صورت طبقه بندی کردند: (1) راهکار مقاومت، (2) راهکار برش-آلفا، (3) راهکار رتبه بندی فازی ، و (4) راهکار امکانپذیری.
خصوصیات اصلی تئوری سری فازی اینست که در اعداد/سری فازی، درجه عدم عضویت عناصر برابر با 1 منهای درجه عضویت آن است، و بنابراین مجموع درجات عضویت و عدم عضویت برابر با 1 می باشد. البته در کاربردهای دنیای واقعی، ما با اطلاعاتی سر و کار داریم که بعضی اوقات مبهم یا غیر دقیق و یا غیر کافی هستند، و بنابراین این امکان وجود دارد که مجموع درجات عضویت و عدم عضویت یک عنصر ممکن است کمتر از 1 باشد. این بدین معناست که درجاتی از تردید باقی میماند. مسلماً تئوری سری فازی برای بررسی این نوع مسائل/شرایط مناسب نیست؛ بلکه تئوری سری فازی شهودی (IFS) مناسب تر است. سری فازی شهودی (IFS) گسترشی از سری فازی است و اثبات شده است که برای بررسی ابهام خیلی مفید است. IFS هر دو درجه عضویت (پذیرش) و عدم عضویت (رد شدن) یک عنصر را در نظر می گیرد بطوریکه مجموع هر دو مقدار کمتر یا برابر با 1 است.
در مقالات، راهکارهای مختلفی وجود دارد که نظرات فردی/ارزیابی ها، تصمیم گیری های زبانی و تردیدهای دیگر در مورد کاربردهای عملی مانند انتخاب فروشنده، ارزیابی انبار، مدیریت زنجیره تأمین و غیره را توسط سری مبهم/فازی شهودی یا سری ناهموار نشان میدهند. مقالات گسترده در مورد مسائل مربوطه قبلاً توسط بسیاری از محققان متمایزشده مانند بوران، گنچ، کورت، و آکای (2009)، ژانگ، لای، و لو (2009)، چن (2011)، چای، لیو و زو (2012، 2013) و چای و لیو (2014) گزارش شده است. کاربرد تکنیک های تصمیم گیری در انتخاب فروشنده و ارزیابی پرسنل توسط چای، لیو و ناگی (2013) و چای و ناگی (2014) مورد مطالعه قرار گرفته است. تا جایی که ما میدانیم، گزارشات کمی در مقالات DEA وجود دارد که تردید متغیرهای داده های ورودی و خروجی را در کاربردهایی مانند سازمان های آموزشی ، بخش های مالی، مؤسسات اعتباری و غیره، توسط اعداد/سری فازی شهودی بجای فقط استفاده از اعدد/سری فازی نشان میدهد. رویندگ (2011) برای اولین بار یک راهکار DEA یکپارچه و TOPSIS فازی شهودی را ارائه داد تا کارایی بخش های مختلف دانشگاه را تحلیل کند که ارزیابی های فردی متخصصان توسط IFS معرفی می گردد. گاندوترا، باجاج و گوپتا (2012) الگوریتم جدیدی را برای DMU ها در محتوای انتروپی وزنی فازی شهودی برای رتبه بندی DMU ها در DEA معرفی کردند. رضوی حاجی آقا، اکرمی، زواد کاس، و هاشمی (2013) یک راهکار DEA فازی شهودی را در مؤسسات مالی و اعتباری معرفی کردند که اطلاعات فردی در مورد دو متغیر خروجی با نام های رضایت مشتری و مسئولیت اجتماعی، توسط اعداد فازی شهودی معرفی شده اند. بنابراین مقالات جاری نشان میدهند که برای کاربردهای عملی بصورت واقعی تری و برای ترکیب متغیرهای داده های ورودی و خروجی با ماهیت فازی شهودی در DEA ، ضرورتی برای توسعه FDEA به FDEA شهودی (IFDEA) وجود دارد. این بدین معناست که راهکار IFDEA برای بررسی ورودی و خروجی و هایی مورد نیاز است که داده های آنها در شرایط واقعی به شکل های فردی، زبانی و مبهم وجود دارد.
بعلاوه، هیچکدام از مقالات ذکر شده در بالا این موارد را مطالعه نکرده اند: (1) تکنیک های DEA خوش بینانه و بدبینانه در محیط های فازی شهودی ، و (2) مسئله ارزیابی کارایی شعبه های بانک با متغیرهای داده های ورودی و خروجی فازی شهودی. در راهکارهای DEA و FDEA ، محققان زیادی مانند وانگ و همکارانش (2007)، وانگ و چین (2011) و عزیزی (2011، 2014) می گویند که کارایی های خوش بینانه و بدبینانه دو عملکرد نهایی هر DMU و هر ارزیابی را اندازه گیری میکنند، با فرض اینکه فقط یکی از آنها منحرف شده است. بنابراین هر دو کارایی باید بصورت همزمان بعنوان یک راهکار ترکیبی برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی DMU ها، و برای معرفی فرآیند تصمیم گیری مناسب در نظر گرفته شوند. بنابراین اهمیت مطالعه حاضر در اینست که تکنیک های خوش بینانه و بدبینانه را بصورت جداگانه، و همچنین بصورت همزمان با یک راهکار ترکیبی در IFDEA در نظر می گیرد و کاربرد آنرا در شعبه های بانک در هند امکان پذیر می سازد.
مدل های FDEA موجود برای سنجش کارایی های فازی نسبی از DMU ها محدود به داده های ورودی/خروجی فازی هستند. البته در شرایط زندگی واقعی، بعضی از ورودی/خروجی ها در DEA نیز ممکن است (بجای فقط ابهام) دارای ماهیت فازی شهودی باشند. برای مثال، در بخش بانکداری، دو ورودی با نام های تعداد کارکنان (کار) و مخارج عملیاتی (خصوصاً مخارج غیر قابل کنترل) وجود دارد که بعلت تفاوت در فکر در سطح مدیریت و سطح شعبه واقعی، دارای درجه ای از تردید است. برای درک بهتر مسئله ذکر شده در بالا، ما شرایط سطح شعبه ای یک بانک را در نظر می گیریم. تقاضا برای کار در شعبه بانک عمدتاً به عواملی مانند کارایی ضعیف کار، عدم مهارت و آموزش و غیره، در بعضی از کارهای موجود بستگی دارد که ممکن است بر سود روزانه یک شعبه، صرفنظر از هزینه کار موجود برای یک بانک تأثیر بگذارند. جنبه های دیگر مانند شرایط متداول بازار و منطقه عملیاتی شعبه نیز مسئول تقاضای کارکنان در سطح شعبه ای هستند. عوامل ذکر شده در بالا منجر به تردید در داده های کار می گردند که میتوان آنها را توسط تئوری سری فازی به بهترین شکل نشان داد. علاوه بر عوامل ذکر شده در بالا، مدیریت بانکی بالاتر به راه اندازه یک شعبه بانک با تعداد کمتری از کارکنان علاقمند خواهد بود تا هزینه کار خود را کاهش دهد، درحالیکه مدیر یک شعبه ممکن است به داشتن کارکنان بیشتری در شعبه علاقمند باشد تا به مشتریان بیشتری ارائه خدمات دهد، سود شعبه را افزایش دهد، حجم کار رو به افزایش را مدیریت کند و بر کاهش سود بعلت ناکارامدی بعضی از کارکنان موجود غلبه کند. بعبارت دیگر، احتمال دارد که تعداد کارکنان یک ویژگی ناخواسته برای مدیر بانک باشد، اما برای مدیر شعبه یک ویژگی مطلوب باشد. بنابراین، تفاوت فکر در سطح مدیریتی و سطح شعبه ای ممکن است منجر به وجود تردید در تقاضا و دسترس پذیری کارکنان در سطح شعبه ای گردد. این بخش از تردید مسئول وجود درجات عضویت و عدم عضویت در داده های کار یک شعبه باشد. بنابراین کار (تعداد کارکنان) دارای رفتار فازی شهودی در سطح شعبه ای هستند و بنابراین میتوان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت.
در شعبه های بانک، مخارج عملیاتی شامل مخارج غیر قابل کنترل مانند مخارج اجاره، مالیات، بیمه، استهلاک، مخارج حقوقی، وصول وام، و غیره هستند، که فراتر از کنترل مدیریت بانک و همچنین مدیر شعبه می باشد، و بنابراین باعث ابهام در داده ها می گردد. عواملی مانند متوقف سازی موقتی عملیات شعبه بعلت بعضی از دلایل غیر قابل اجتناب، تعداد زیاد وام های مشکل ساز، تورم، تغییرات محیطی اقتصادی خارجی، ناکارامدی مدیریت و غیره، ممکن است منجر به نوساناتی در مخارج غیر قابل کنترل گردد. بنابراین ابهام در مخارج عملیاتی در سطح شعبه بانک را نیز میتوان توسط تئوری سری فازی شهودی نشان داد و میتوان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت. در طرف خروجی، داده های خروجی های کیفی مانند رضایت مشتری، خدمات مشتری، مسئولیت اجتماعی و غیره، در واژگان زبانی وجود دارند. بنابراین این خروجی های کیفی دارای ماهیت فازی شهودی در سطح شعبه بانک هستند و میتوان آنها را توسط تئوری سری فازی شهودی در DEA نشان داد. مثال دیگری از این، میتواند ارزیابی فروشنده و مسئله انتخاب باشد که متغیر ورودی (شهرت و اعتبار فروشنده) بعلت ماهیت زبانی خود دارای ماهیت فازی شهودی است، و بنابراین می توان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت.
برای برطرف سازی مسئله ارزیابی کارایی شعبه بانک ذکر شده در بالا، نیاز به راهکار واقع گرایانه تری نسبت به FDEA وجود دارد. بنابراین در مطالعه حاضر، ما FDEA را به DEA فازی شهودی گسترش داده ایم که در آن، داده های ورودی/خروجی شعبه های بانک و خصوصاً IFS های مثلثی (TIFN)، توسط IFS معرفی میگردد. ما مدل های IFDEA خوش بینانه و بدبینانه را برای سنجش کارایی های هر شعبه در محیط های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانه ایجاد کردیم. ما همچنین یک راهکار ترکیبی از IFDEA خوش بینانه و بدبینانه برای سنجش ترتیب بندی شعبه های بانک در IFS ارائه میدهیم. مدل تصمیم گیری کارایی ترکیبی کامل را در بخش بعدی توضیح داده ایم.
چون DEA برای هر DMU ،فرصت خود ارزیابی کارایی نسبی با DMU های دیگر را فراهم می سازد، هر DMU این امکان را دارد که کارایی خود را با مطلوب ترین سنجه ها رتبه بندی کند، و بنابراین بیشتر اوقات بیش از یک DMU بصورت DMU مؤثر ارزیابی می گردد. بنابراین این DMU های مؤثر را نمی توان بیشتر متمایز ساخت. عدم وجود قدرت متمایزسازی یکی از موانع اصلی DEA است. در مقالات، چندین راهکار برای انجام رتبه بندی کامل DMU ها در DEA و همچنین FDEA ارائه شده است که میتوان آنرا در مطالعاتی مانند آندرسون و پیترسون (1993)، ادلر، فردمن، و سینوانی-استرن (2002)، ساتی و همکارانش (2009) و پوری و یاداو (2013) مشاهده کرد. ادلر و همکارانش (2002) آنها را به این صورت طبقه بندی کرده است: (1) روش ارزیابی کارایی متقاطع، (2) روش کارایی برتر که با حذف واحد امتیازدهی شده از برنامه خطی دوگانه، رتبه بندی را انجام می دهد؛ (3) روش بر مبنای محک زنی؛ (4) روش بر مبنای تکنیک آماری چند متغیری؛ (5) روش بر مبنای سنجش های نسبی ناکارامدی؛ و (6) روش بر مبنای اطلاعات امتیازی از تصمیم گیرندگان شایسته و روش های تصمیم گیری چند معیاری. در مطالعه حاضر، ما از تکنیک کارایی برتر استفاده میکنیم تا واحدهای کارآمد و ناکارآمد را در مدلهای پیشنهادی بترتیب در شرایط خوش بینانه و بدبینانه از هم متمایز سازیم. برای اندازه گیری کارایی کلی و بدست آوردن رتبه بندی کامل وقتی که هر دو شرایط خوش بینانه و بدبینانه با هم در نظر گرفته می شوند، ما دو روش رتبه بندی ثانوی را بیان میکنیم که سپس با شاخص کارایی میانگین هندسی مطالعه وانگ و همکارانش (2007) مقایسه می گردند. همچنین، روش پیشنهادی توضیح داده می شوند و در بخش بانکداری در هند اعمال می گردد.
بخش های این مقاله بدین شرح است: در بخش 2 مقدماتی را معرفی میکنیم که از تعاریف مبنای IFS ، IFN، و TIFN و عملیات حسابی در مورد TIFN تشکیل شده است. در بخش 3 ارزش های پیش بینی شده و ترتیب بندی IFS ها را معرفی میکنیم. در بخش 4 توسعه FDEA به IFDEA را توصیف میکنیم و روش شناسی برای ارزیابی کارایی های خوش بینانه و بدبینانه IFS از یک DMU را ارائه میدهیم. در بخش 5 الگوریتم های پیشنهادی را بر مبنای تکنیک کارایی برتر توصیف میکنیم تا رتبه بندی کامل DMU ها را در محیط های خوش بینانه و بدبینانه بدست آوریم. بخش 6 شامل طرح های پیشنهادی دو روش رتبه بندی جدید برای DEA جدید و همچنین IFDEA برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها است، زمانیکه هر دو موقعیت خوش بینانه و بدبینانه بصورت همزمان در نظر گرفته می شوند. در بخش 7 فرآیند تصمیم گیری کارایی IFDEA خوش بینانه و بدبینانه را معرفی میکنیم. در بخش 8 توضیحات مختلف برای اطمینان از اعتبار روش پیشنهادی و روشهای رتبه بندی را معرفی میکنیم. بخش 9 مربوط به یک کاربرد از راهکار پیشنهادی در بخش بانکداری است. در بخش 10 نتیجه گیری یافته های مطالعه خود را بیان میکنیم.
2- مقدمات
تئوری سری فازی اولین بار توسط ژاده (1965) معرفی شد. تابع عضویت سری فازی کلاسیک، اعدادی از هر عنصر حیطه افشاء را تعیین میکند که نشاندهنده درجه عضویت/تعلق پذیری یک عنصر به این سری است و این عدد به فاصله واحد تعلق دارد. فرض کنید X حیطه افشاء تعریف شده توسط است. درجه عضویت در یک سری فازی تعریف شده بر روی X فقط مدارک موجود برای را نشان میدهد اما به معنای مدارک بر ضد نیست. آتاناسو (1986) مفهوم IFS را معرفی میکند که توسط عضویت و همچنین تابع عدم عضویت توصیف می گردد.
این بخش شامل بعضی از تعاریف مبنا و افکار تئوری سری شهودی است که برای توسعه مفهوم IFDEA و گسترش FDEA به IFDEA برای ورودی/خروجی های فازی شهودی در مسائل دنیای واقعی مورد نیاز است، و شامل تعاریف سری فازی ضهودی (IFS)، عدد فازی شهودی (IFN)، و عدد فازی شهودی مثلثی (TIFN) و عملیات حسابی در TIFN است.
21 سری فازی شهودی (IFS)
فرض کنید X حیطه افشاء باشد. پس IFS ، در X توسط بدست می آید، که و با شرایط اعداد و بترتیب نشاندهنده درجه عضویت و درجه عدم عضویت عنصر x در است. همچنین، درجه تردید x در است. مشخص است که . اگر ، پس به یک عدد فازی تبدیل می شود.
22 عدد فازی شهودی (IFN)
فرض کنید یک IFS تعریف شده در سری R های واقعی با تایع عضویت و تابع عدم عضویت خود باشد، پس یک IFN است اگر
(1) نرمال باشد، یعنی هیچ وجود نداشته باشد که
(2) برای محدب باشد
(3) برای مقعر باشد
از لحاظ محاسباتی، را میتوان توسط با تابع عضویت و تابع عدم عضویت باشد که بصورت زیر بدست می آید

که
بطوریکه . توابع و توابع پیوسته تکه ای غیر کاهشی بترتیب در و باشد، و توابع و بترتیب توابع پیوسته تکه ای غیر افزایشی در و باشند.

شکل 1 –

23 عدد فازی شهودی مثلثی (TIFN)
TIFN یک IFN با تابع عضویت و تابع عدم عضویت است که بصورت زیر بدست می آید

که بطوریکه و توسط نشان داده می شود و نمایش گرافیکی آن در شکل اثبات می گردد.
بصورت عدد فازی مثلثی در می آید اگر و و به عدد واقعی تبدیل می گردد اگر
24 عملیات حسابی بر روی TIFN
فرض کنید و دو TIFN باشند. پس عملیات حسابی بر روی TIFN ها بصورت زیر بدست می آید:
(1) اضافه سازی:

(2) ضرب: برای
(3) ضرب مقیاسی: برای

3- مقادیر توسعه یافته IFN ها و ترتیب بندی آنها
فاصله پیش بینی شده IFS ، یک فاصله جدید است که توسط بدست می آید
که

و

مقدار توسعه یافته یک IFS توسط معادله زیر تعریف می گردد

فرض کنید یک TIFN باشد. پس با استفاده از معادله 1، بصورت زیر تعریف می گردد

و با استفاده از معادله 4، بصورت زیر بدست می آید

گروگور زسکی (2003) روش ترتیب بندی را برای IFN ها پیشنهاد کرده است. فرض کنید و دو IFN باشند. فرض کنید به معنای شبه-ترتیب بر اساس سنجه با توجه به افق پایینی و بالایی باشد. پس ما ترتیب های زیر را خواهیم داشت:

ناگورگانی و پونالاگو (2012) تابع دقت را برای TIFN ، تعریف کرده اند که با مقدار پیش بینی شده بدست آمده در معادله 6 برابر است و از ترتیب زیر استفاده کرده است:

که و بترتیب مقادیر تابع دقت برای TIFN های و هستند.
4- توسعه FDEA به FDEA شهودی (IFDEA)
4.1 تحلیل پوشش داده ها (DEA) – کارایی های خوش بینانه و بدبینانه
برای توصیف ارزیابی های کارایی DEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از DMU های متناجس n اندازه گیری شود. کارایی توسط یک فرآیند تولید m ورودی برای بدست آوردن خروجی s های توصیف می گردد. فرض کنید که داده های ورودی و خروجی مثبت هستند. مطابق گفته چارنز و همکارانش (1978) نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر است که باید با شرایطی به حداکثر مقدار رسانده شود که نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر DMU باید کمتر با برابر با اتحاد باشد. این کارایی در محیط خوش بینانه است. در محیط خوش بدبینانه، کارایی DMU ،k ام باید با شرایطی به حداقل مقدار رسانده شود که نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر DMU باید بزرگتر یا برابر با اتحاد باشد. کارایی های خوش بینانه و بدبینانه بترتیب توسط و نشان داده می شود و از روی مدل های DEA ارزیابی می گردد که در جدول 1 بیان شده است.
در جدول 1، مقداری از خروجی r ام تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ مقدار ورودی i ام استفاده شده توسط DMU ، k ام است؛ و بترتیب وزن های مطابق با ورودی i ام و خروجی r ام هستند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدس است. با استفاده از انتقال چارنز-کوپر، مدل های جدول 1 را میتوان به شکل های برنامه ریزی خطی زیر در جدول 2 انتقال داد.
گفته می شود که DMU ، k ام از لحاظ خوش بینانه کارآمد است اگر ؛ در غیر اینصورت از لحاظ خوش بینانه ناکارآمد می باشد. از طرف دیگر، DMU، k ام از لحاظ بدبینامه ناکارآمد است اگر ؛ در غیر اینصورت از لحاظ بدبینانه غیر-ناکارآمد می باشد.

جدول 1 – مدل های کارایی خوش بینانه و بدبینانه

جدول 2 – مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه

جدول 3 – مدل های بب خوش بینانه و بدبینانه

همه DMUهاب کارآمد بهینه مرز کارایی را تشکیل میدهند درحالیکه همه DMU های ناکارآمد بدبینانه مرز ناکارآمدی را تشکیل میدهند. مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه کمترین و بیشترینوزن های مطلوب را برای DMU ها تعیین میکنند.
42 تحلیل پوشش داده های فازی (FDEA) – کارایی های فازی خوش بینانه و بدبینانه
برای توصیف ارزیابی های کارایی FDEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از n ، DMU متناجس اندازه گیری شود. کارایی توسط فرآیند تولید m ورودی فازی توصیف می گردد تا s خروجی فازی بدست آید. فرض کنید که همه ورودی ها و خروجی های فازی اعداد فازی مثبتی هستند. از لحاظ محاسباتی، کارایی های فازی خوش بینانه و بدبینانه DMU ، k ام بترتیب توسط و نشان داده می شوند، و میتوان آنها را از مدل های FDEA بیان شده در جدول 3 اندازه گیری کرد.
در جدول 3، یک مقدار خروجی فازی r ام تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ و بترتیب وزن های فازی برای ورودی فازی i ام و خروجی فازی r ام از هستند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدسی است.
43 FDEA شهودی پیشنهادی (IFDEA) – کارایی های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانه
برای توصیف ارزیابی های کارایی IFDEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از n ، DMU همگن باید اندازه گیری شود. از m ورودی فازی شهودی برای تولید s خروجی فازی شهودی استفاده میکند.

جدول 4 – مدلهای IFDEA خوش بینانه و بدبینانه

در اینجا و با بترتیب TIFN های مثبت هستند. کارایی های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانه بترتیب توسط و نشان داده می شود میتوان آنرا از روی مدلهای IFDEA بیان شده در جدول 4 اندازه گیری کرد.
در جدول 4، مقدار خروجی فازی شهودی تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ مقدار ورودی فازی شهودی i ام استفده شده توسط DMU ، k ام است؛ و وزن های فازی شهودی برای ورودی فازی شهودی i ام و خروجی فازی شهودی r ام از DMU ، k ام هستند و توسط TIFN ها نشان داده می شوند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدس است. در مطالعه حاضر، و
431 روش حل مدل های IFDEA خوش بینانه و بدبینانه
با اسفتاده از مقادیر ورودی ها و خروجی های فازی شهودی، و وزن های فازی شهودی مطابق با آنها در مدل IFDEA ، به شکل زیر ساده سازی می گردد:
مدل 1

با استفاده از عملیات حسابی معرفی شده در بخش 24، مدل 1 را می توان به شکل زیر انتقال داد:
مدل 2

مدل 2 یک مسئله برنامه ریزی خطی فازی شهودی (IFDEA) است که میتوان آنرا با استفاده از یک مقدار پیش بینی شده بر اساس روش ترتیب بندی بحث شده در بخش 3 به آسانی به LPP جدید انتقال داد و توسط مدل زیر بدست می آید:
مدل 3

با استفاده از مقادیر پیش بینی شده TIFN ها در معادله 6، مدل 3 به LPP جدید زیر کاهش می یابد:
مدل 4

مدل 4 یک مدل LPP جدید شناخته شده با نام مدل IFE خوش بینانه است و کارایی IFE خوش بینانه است.
ما به شیوه مشابهی می توانیم مدل IFDEA بدبینانه را بر اساس یک مقدار پیش بینی شده بر اساس راهکار زیر به LPP جدید انتقال دهیم:
مدل 5

مدل 5 یک مدل IFE بدبینانه است و کارایی IFE بدبینانه است. اکنون ما تعاریف زیر را در IFDEA پیشنهاد میکنیم:
تعریف 1- DMU ، k ام کارآمد IFE خوش بینانه خواهد بود اگر ؛ در غیر اینصورت ناکارآمد IFEخوش بینانه خواهد بود.
تعریف 2- DMU ، k ام ناکارآمد IFE بدبینانه می باشد اگر در غیر اینصورت غیر-ناکارآمد IFE بدبینانه خواهد بود.
تعریف 3- کارایی فازی خوش بینانه توسط تعریف می گردد، که وزن خروجی فازی شهودی بهینه r ام بدست آمده از مدل 4 می باشد.
تعریف 4- کارایی فازی شهودی بدبینانه توسط تعریف می گردد، که وزن خروجی فازی شهودی بهینه بدست آمده از مدل 5 است.
5- تکمیل رتبه بندی DMU ها با استفاده از تکنیک کارایی برتر
در DEA جدید، تکنیک کارایی برتر تکنیکی برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ه است. برای رتبه بندی واحدهای کارآمد در یک مدل DEA بهینه، واحدهای کارآمد اجازه دارند که امتیاز کارایی بالاتر از 1 را با حذف محدودیت در مدل DEA داشته باشند که کارایی DMU ارزیابی شده را کمتر یا برابر با 1 محدود می سازد. از طرف دیگر، برای رتبه بندی واحدهای ناکارآمد در مدل DEA بدبینانه، واحدهای ناکارامد اجازه دارند که امتیاز کارایی کمتر از 1 را با حذف محدودیت در مدل DEA دریافت کنند که کارایی DEA ارزیابی شده بزرگتر یا برابر با 1 را محدود می سازد. این تکنیک امکان مقایسه DMU هاب کارآمد را در مدل DEA خوش بینانه فراهم می سازد بدون اینکه کارایی های DMU هاب ناکارامد را تغییر دهد و DMU های ناکارامد را در مدل DEA بدبینانه مقایسه کند بدون اینکه کارایی های DMU های غیر-ناکارامد را تغییر دهد. ما در مطالعه حاضر از تکنیک کارایی برتر برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها در IFE استفاده میکنیم. برای اینکار، ما الگوریتم های زیر را در بخش های فرعی 51 و 52 ایجاد کرده ایم:
51 الگوریتم رتبه بندی کامل DMU های کارآمد در مدل IFEبهینه
مرحله 1- مدل 4 را با داده های ورودی-خروجی مشخص برای هر DMU اجرا کنید و DMU های کارآمد و ناکارامد IFE خوش بینانه را بدست آورید.
مرحله 2- فرض کنید یک سری شاخص باشد.
بگذارید سری های متشکل از DMU های کارآمد و ناکارمد IFE خوش بینانه باشد.
مرحله 3- اگر ، DMU ها را مطابق با کاهشی رتبه بندی کنید و الگوریتم را متوقف سازید. در غیر اینصورت به مرحله 4 بروید.
مرحله 4- اگر ، مدل کارایی برتر IFE خوش بینانه را اجرا کنید و کارایی برتر را برای هر DMU در IFE بدست آورید.
مدل 6

مرحله 5- برای و برای . DMU ها را مطابق با مقادیر کاهشی رتبه بندی کنید.
52 الگوریتم رتبه بندی کامل DMU های ناکارامد در مدل IFE بدبینانه
مرحله 1- مدل 5 را با داده های ورودی-خروجی مشخص برای هر DMU اجرا کنید، و DMU های کارآمد و ناکارامد IFE بدبینانه را بدست آورید.
مرحله 2- فرض کنید یک سری شاخص باشد. فرض کنید و سری های متشکل از DMU های کارآمد و ناکارامد IFE بدبینانه باشد.
مرحله 3- اگر ، DMU ها را مطابق با کاهشی رتبه بندی کنید و الگوریتم را متوقف سازید. در غیر اینصورت به مرحله 4 بروید.
مرحله 4- اگر ، مدل کارایی برتر IFE بدبینانه زیر را اجرا کنید و کارایی برتر را برای هر DMU در IFE بدست آورید.
مدل 7

مرحله 5- برای و برای . DMU ها را مطابق با مقادیر کاهشی رتبه بندی کنید.
6- تکمیل رتبه بندی DMU ها با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه
چون کارایی های خوش بینانه و بدبینانه، کارایی هر DMU را در مطلوب ترین و بدترین شرایط تعیین میکنند، بنابراین برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی کامل DMU ها، هر دو ظرایط خوش بینانه و بدبینانه باید بصورت همزمان مد نظر قرار داده شود. برای اجرای رتبه بندی کامل هر DMU بر اسا شرایط خوش بینانه و بدبینانه، ما روشهای رتبه بندی جدیدی را برای DEA جدید و همچنین IFDEA پیشنهاد کردیم که در زیر مورد بحث قرار می گیرند.
61 رتبه بندی را با استفاده از مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه تکمیل کنید
وانگ و همکارانش (2007) شاخص میانگین کارایی هندسی را برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی کامل DMU ها در DEA جدید ایجاد کردند:

در مطالعه حاضر، ما روشهای رتبه بندی زیر را برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها در DEA جدید پیشنهاد میکنیم:
611 روش رتبه بندی پیشنهادی 1
مرحله 1- کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای هر DMU را بدست آورید ، یا بعبارت دیگر و را برای هر با استفاده از مدلهای بیان شده در جدول 2 پیدا کنید.
مرحله 2- فرض کنید سری شاخص باشد. فرض کنید و بترتیب حداکثر کارایی های بدست آمده در شرایط خوش بینانه و بدبینانه باشند.
مرحله 3- انحراف های و را در کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای همه DMU ها پیدا کندی، که و . در اینجا ناکارایی در DMU ، k ام نسبت به کارآمد ترین DMU در محیط خوش بینانه و ناکارایی در DMU ، k ام نسبت به غیر-ناکارامد ترین DMU در محیط بدبینانه است.
مرحله 4- انحراف کلی را بیابید که حداکثر ناکارایی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه است.
مرحله 5- DMU ها را مطابق با مقادیر افزایشی D رتبه بندی کنید.
612 روش رتبه بندی پیشنهادی 2
مرحله 1- کارایی های خوش بینانه و بدبینانه را برای هر DMU بدست آورید ، یا بعبارت دیگر و را برای هر با استفاده از مدلهای بیان شده در جدول 2 بیابید.
مرحله 2- فرض کنید سری شاخص باشد. فرض کنید و حداقل کارایی بدست آمده بترتیب در شرایط خوش بینانه و بدبینانه باشد.
مرحله 3- انحراف های و را در کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای همه DMU ها پیدا کنید که و . در اینجا کارایی در DMU ، k ام نسبت به ناکارامد ترین DMU در محیط خوش بینانه و کارایی در DMU ، k ام نسبت به ناکارامد ترین DMU در محیط بدبینانه است.
مرحله 4- انحراف کلی را پیدا کنید که حداقل کارایی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ترجمه آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ترجمه آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ترجمه آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ترجمه آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ترجمه آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده pdf :

آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده
یاسین اوزسلیک

دانشگاه فیرفیلد، دانشکده تجاری دالان، بخش سیستم های اطلاعات و مدیریت عملیات، جاده بنسون شمالی 1073، فرفیلد، CT 06824، ایالات متحده آمریکا
چکیده
این مقاله بررسی می کند که آیا اجرای پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری (BPR) کارایی شرکت را با تحلیل داده های فراگیر در شرکت های بزرگ در ایالات متحده افزایش میدهد. سنجش های کارایی بکار برده شده در این مقاله بهره وری کار، بازده دارائی، و بازده ارزش ویژه هستند. ما نشان میدهیم که پس از اینکه پروژه های BPR به پایان می رسند کارایی شرکت

افزایش می یابد، درحالیکه در هنگام اجرا بدون تأثیر باقی می ماند. ما همچنین پی برده ایم که پروژه های BPR که از لحاظ عملکردی بر روی همکاری میانگین بیشتر برای کارایی نسبت به همکاری با حیطه میان-عملکردی گسترده تر، متمرکز هستند. این ممکن است بر این دلالت داشته باشد که ریسک شکست احتمالی پروژه های BPR ممکن است از سطح حیطه معینی بیشتر افزایش یابد.
کلمات کلیدی: مهندسی مجدد فرآیند تجاری؛ ارزش و مزایا؛ تحلیل آماری
1- مقدمه
مهندسی مجدد فرآیند تجاری (BPR) بعنوان طراحی مجدد اصلی فرآیندها ببرای بدست آوردن بهبود های مهم در هزینه، کیفیت، و خدمات تعریف می گردد. شرکت ها توابع تجاری مختلف، از مدیریت روابط مشتری گرفته تا سفارش اجرا، و از خطوط انجمن تا آماد ها، را سالها مهندسی مجدد می کنند. مدارک روایتی نشان میدهند که سازمانهای زیادی از پروژه های BPR مزایای زیادی بدست آورده اند. برای مثال، شرکت CIGNA با موفقیت تعدادی پروژه های BPR را تکمیل کردند و با بهبود خدمات مشتری خود و کاهش مخارج عملیاتی، 100 میلیون دلار صرفه جویی کردند. همچنین، مهندسی مجدد فرآیند قابل پرداخت حساب ها در شرکت موتور فورد سرعت پرداخت ها را افزایش داد و روابط شرکت را با فروشندگان بهبود داد. از لحاظ بحثی، بعضی پروژه های BPR نمی توانند انتظارات را برآورده سازند. تحقیق انجام شده توسط آرتور دی. لیتل در مورد مشاوره شرکت، نشان داد که 85 درصد مدیران اجرایی که مورد تحقیق قرار گرفتند، از نتیجه پروژه های BPR خود راضی نبودند. بعلاوه، یک سری مطالعات در اوایل دهه 1990 نشان دادند که حدود 70 درصد ابتکارات BPR در حقیقت با شکست مواجه شده اند یا کمتر از توقعات مورد نظر را برآورده کرده اند. چنین نتایج ضعیفی ممکن است به چندین عامل نسبت داده شود، از جمله 1) توقع زیاد در فرصت کم، 2) قبول پروژه ها بدون تحلیلی جامعی از مخارج-مزایا، 3) عدم کارشناسی بر روی طراحی مجدد یک سری فعالیت های مرتبط، و 4) عدم شرکت بین بخش تکنولوژی اطلاعات داخلی (IT) و بخش های دیگر شرکت.
پروژه های BPR در طبیعت خود، شامل تغییرات اصلی در فرآیندهای تجاری هستند که ممکن است منجر به شکست و بی ثباتی سازمانی گردد. بنابراین، قابل قبول است که توقع داشته باشیم که پروژه های BPR اثر مهم و قابل اندازه گیری بر روی کارایی شرکت داشته باشند. در این مقاله، ما از لحاظ تجربی اثرات کارایی بر روی پروژه های BPR هم در حین اجرا و هم پس از دوره های اجرایی با استفاده از یک سری داده های سالیانه در دوره بین سالهای 1984 و 2004 را بررسی میکنیم. ما از بهره وری کار، بازده دارائی، و بازده ارزش ویژه بعنوان متغیرهای کارایی سطح شرکت استفاده میکنیم. ما از یک مدل رگرسیون داده های فهرست برای مد نظر قرار دادن طبیعت سری زمان ها و سطح مرحله ای استفاده میکنیم. ما نشان میدهیم که متغیرهای کارایی شرکت در حین دوره اجرایی پروژه های BPR بدون تغییر باقی می ماند، که عموماً جنجال اولیه ای را در عملیات شرکت ایجاد میکند. البته کارایی شرکت تا حد زیادی پس از اینکه پروژه های BPR با موفقیت به اتمام برسند افزایش می یابد. ما همچنین پی بردیم که پروژه های BPR متمرکز بر روی عملکرد نسبت به پروژه های با حیطه میان-عملکردی گسترده تر کمک بیشتری به کارایی میکنند، و اثبات میکنند که ریسک عدم موفقیت پروژه های BPR ممکن است در حیطه خاصی افزایش یابد.

این مقاله بشرح زیر می باشد. در بخش بعدی، ما بطور خلاصه مطالعات قبلی را در مورد این موضوع بررسی میکنیم و سپس فرضیه های خود را در بخش 3 معرفی میکنیم. ما داده های خود را در بخش 4 و متغیرهای رگرسیون را در بخش 5 توضیح میدهیم. و سپس روشهای تجربی خود را در بخش 6 توصیف میکنیم. در آخر، ما نتایج رگرسیون را در بخش 7 معرفی میکنیم و در بخش 8 هم نتیجه گیری ها را بیان میکنیم.

2- بازبینی مقالات
BPR برای اولین بار توسط داونپورت و شرت، و هامر توصیف شد. علیرغم محبوبیت روزافزون BPR در دهه 1990، مشاوران مدیریتی مختلف از این عبارت بعنوان راهی برای گسترش روشهای مالکانه استفاده کردند، که منجر به سردرگمی ها و اختلاف نظرهایی گشت. انجمن علمی با پاسخ به ادعاهای مربوط به BPR و سردرگمی های ایجاد شده، از BPR برای عدم داشتن اساس تئوری انتقاد کردند. دیکینز و مک گیل، می گویند که مقالات اصلی در مورد BPR ضرورتاً روایتی بودند و

تحقیقات دقیق برای حمایت از گفته های خود نداشتند. مقالات جدیدتر نشان میدهند که اولین نسل BPR، که تغییرات اساسی را در فرآیندهای تجاری نشان میدهد، در حال تبدیل شدن به یک مدیریت فرآیند عالی است، که توسط درسهای آموخته شده از موفقیت ها و شکست ها در زمینه اجرا پیشرفت پیدا میکند. بنابراین تعریف معاصر از BPR با توجه به طبیعت مسئله، شامل راهکارهای مختلفی برای گشتار فرآیند است. در حقیقت مطالعات زیادی در مطبوعات منتشر شده است تا

این راهکار جدید BPR را توضیح و ترقی دهد، از جمله داون پورت و همکارانش، هامر، هامر، بکر و همکارانش، ال ساوی، گروور و کتینگر، کالاکوتا و رابینسون، سیلور، و اسمیت و فینگار. با این وجود، حتی مقالات اخیر هم مملو از مدارک روایتی و کوتاه در مورد مدارک تجربی و اثرات کارایی پروژه های BPR است. این مسئله نشان میدهد که هنوز هم نیاز به سنجش بهتر اجرای BPR از طریق سنجش های عینی، و مرتبط کردن آنها با کارایی سازختاریافته در محتوای متغیرهای دیگر وجود دارد که ممکن است بر روی کارایی هم تأثیرگذار باشند، که تمرکز اصلی ما هم در این مقاله بر روی همین موضوع است.
تعداد مطالعات در مورد تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی شرکت کم است اما این تعداد در حال افزایش است. بیشتر مطالعات بصورت جمعی نشان میدهند که مزایای اساسی برای شرکت هایی وجود دارد که با موفقیت تغییرات ساختاری همراه با پروژه های BPR را انجام میدهند. هانتر و همکارانش، و مورنین و همکارانش، این ادعا را توسط تحلیل داده ها از صنعت بانکداری در خود تأیید میکنند. داوراج و کوهلی، نشان میدهند که سرمایه گذاری ها در تکنولوژی اطلاعات می تواند به سطح بالاتری از درآمدها کمک کند اگر توسط ابتکارات BPR حمایت گردند. با مطالعه تأثیر سه ابتکار مرتبط (تکنولوژی اطلاعات، سازماندهی مجدد محل کار، و محصولات و خدمات جدید) در تقاضا برای کار مهارتی، برسناهان و همکارانش، پی می برند که تقاضا برای کار مهارتی مکمل هر سه این ابتکارات است. و سرانجام اینکه، برشک و کیسر، پی می برند که سازماندهی مجدد محل کار سبب افزایش در بهره وری کار می گردد که ممکن است به مکل های بین تکنولوژی اطلاعات و سازماندهی مجدد محل کار نسبت داده شود.
3- فرضیه ها
پروژه های BPR مستلزم سرمایه های بزرگ بر روی سرمایه های انسانی و فیزیکی هستند. هزینه های پولی یک پروژه BPR شامل خرید تجهیزات جدید، استخدام پرسنل جدید، و آموزش کارکنان برای اجرای وظایف جدید می باشد. در حقیقت سازمانهایی که پروژه های BPR را اجرا میکنند ممکن است به افزایش بودجه های آموزشی تا 30 تا 50 درصد نیاز داشته باشند. پروژه های BPR همچنین ممکن است هزینه های غیر پولی بعلت مشکلات بوجود آمده در حین اجرا داشته باشند. این مشکلات شامل اینها هستند: 1) موانع ارتباطی بین منطقه های عملکردی، 2) عدم ارتباط بین مدیران سطح رده بالا و همچنین بین تیم های BPR و کارکنان دیگر، 3) مقاومت از طرف کارکنان، 4) بی میلی مدیریت برای واگذاری منابع برای پروژه های BPR در عنی اینکه انتظار نتایج سریع را دارد، و 5) عدم موفقیت برای رجوع به عادات کارکنان در حین اجرا. همه این عوامل فرضیه زیر را اثبات میکنند:

فرضیه 1 شرکت ها پایین آمدن کارایی را در حین اجرای پروژه BPR تجربه میکنند.
وقتی که پروژه های BPR بپایان می رسند و ریسک های اجرا برطرف می شود، کارکنان احتمال دارد که با طراحی فرآیند جدید راحت تر باشند و بنابراین شرکت ها ممکن است قادر باشند که بصورت مؤثرتری عمل کنند. بنابراین ما از کارایی شرکت توقع داریم که از سطوح قبلی خود پس از اجرا جلو بیفتد، که منجر به بوجود آمدن فرضیه دوم ما می شود:
فرضیه 2 کارایی شرکت پس از اجرای پروژه های BPR بالا می رود.

مسئله سوم در مورد تأثیر حیطه پروژه بر روی کارایی شرکت است. حیطه پروژه های BPR متغیر است؛ بعضی از پروژه ها بر روی یک تابع تجاری واحد مانند سفارش اجرا یا حساب های قابل پرداخت تمرکز دارند، در حالیکه بقیه ممکن است به توابع متعددی گرایش داشته باشند. حیطه پروژه های BPR ممکن است بر روی سطح تأثیر آن بر روی کارایی شرکت تأثیر بگذارد. البته، مطالعات در مورد مقالات از ارائه مدارک سازگار در مورد مسیر تأثیر فاصله دارند. برای مثال، بری و همکارانش، پی برده

اند که پروژه های BPR با حیطه بزرگ، بالاترین تأثیر ممکن را بر روی کارایی شرکت دارند. از طرف دیگر، دین پی می برد که کاربرد BPR در کل شرکت ممکن است به اندازه یک پروژه عملکرد-محور مانند تغییر به سیستم تولید تولید به موقع (JIT) مزیت نداشته باشد. برای بررسی بهتر این مسئله بصورت تجربی، ما متغیر حیطه را با تحلیل خود ترکیب میکنیم و فرضیه زیر را پیشنهاد میکنیم:

فرضیه 3 تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی شرکت با حیطه پروژه افزایش می یابد.
4- توصیف داده ها
داده های ما پروژه های BPR را پوشش میدهد که توسط شرکت های بزرگ ایالات متحده در بین سالهای 1985 و 2000 انجام شده است. برای اجتناب از طرفداری انتخاب، ما در نمونه خود همه شرکت های موجود در ویرایش 1998 لیست 1000 دارائی را آورده ایم، صرفنظر از اینکه آیا آنها پروژه BPR را انجام داده اند یا نه. ما از منابع خبری آنلاین ABI/INFORM و Lexis/Nexis برای بدست آوردن خبرهای مطبوعاتی در مورد پروژه های BPR و همچنین از COMPUSTAT برای استخراج دقیق داده های خود استفاده کردیم. همه ارزش های پولی در داده های ما توسط استفاده از ارزش های شاخص قیمت مصرف

کننده(CPI) بانک مرکزی فدرال میناپولیس با سال مبنای 1984-1982 از لحاظ تورم تنظیم شدند. ما بعضی از شرکت ها را بعلت عدم وجود داده ها حذف کردیم و اندازه نمونه خود را به 832 شرکت و فاصله زمانی بین 1984 و 2004 کاهش دادیم. از بین این شرکت ها، 93 شرکت پروژه BPR را اجرا کرده اند. ما پروژه های BPR را با توجه به حیطه پروژه به دو گروه طبقه بندی کردیم. پروژه هایی که احتمالاً بر روی یک واحد تجاری منفرد تأثیر می گذارند بعنوان متمرکز شونده از لحاظ عملکردی طبقه

بندی شدند. مثالهایی از آن شامل مهندسی مجدد اسناد مدیریتی، نیروهای فروش، و زمان بندی کار می باشد. پروژه هایی که بر روی چندین بخش تأثیر می گذارند فرض شدند که دارای تمرکز میان-عملکردی هستند. مثالهایی از این پروژه ها شامل ساختاربندی دوباره و تفکر دوباره استراتژیکی تجاری برای صرفه جویی در هزینه ها یا اهداف رشد درآمد هستند. بطور کلی، 56 شرکت از این 93 پروژه در داده های ما میان عملکردی بودند و 37 شرکت عملکرد-محور بودند.

5- توصیف متغیرها
51 متغیرهای وابسته و مستقل
ما از بهره وری کار، بازده دارائی (ROA)، و بازده ارزش ویژه (ROE) بعنوان متغیرهای وابسته برای سنجش کارایی شرکت از چندین بعد استفاده میکنیم. جدول 1 در زیر ساختمان اسن سنجش ها را بصورت خلاصه نشان میدهد.
متغیرهای مستقل کلیدی ما بشرح زیر هستند. دوره اجرا با متغیر مجازی متمایز می گردد که مقدار 1 را برای همه سالهایی می گیرد که در آنها، شرکت یک پروژه BPR را انجام داده بود و در غیر اینصورت عدد صفر می گیرد. دوره پس از BPR با یک متغیر مجازی دیگر تعیین می گردد که مقدار 1 را برای سالهای پس از اجرا می گیرد و در غیر اینصورت مقدار 0 را می گیرد. این متغیرهای مجازی به ما اجازه می دهند تا راهکار طولی را انتخاب کنیم و برای تست فرضیه های 1 و 2 مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به فرضیه 3، هر کدام از متغیرهای مجازی بالا به دو متغیر مجازی تقسیم می گردد، که یکی برای پروژه های BPR میان عملکردی و دیگری برای پروژه های با تمرکز عملکردی است. برای مثال متغیر مجازی برای دوره اجرای پروژه های BPR میان-عملکردی برای همه سالهایی که شرکت پروژه BPR را اجرا کرد 1 است و در غیر اینصورت 0 است.

52 متغیرهای کنترل
مدل ما شامل چهار متغیر در سطح شرکت و دو متغیر کنترل در سطح صنعت می باشد. مطالعات تجربی گذشته این کنترل ها را بعنوان عوامل تعیین کننده کلیدی کارایی شرکت شناسایی کرده اند.
521 کنترل های سطح شرکت
متغیرهای کنترل سطح شرکت ما، اندازه شرکت، بوجه کلی تکنولوژی اطلاعات، مخارج تبلیغات، و سهم بازار هستند. ابتدا ما باید از الگوریتم طبیعی تعداد کارکنان بعنوان نماینده ای برای اندازه شرکت استفاده کنیم چون در مقالات استاندارد است. دوم اینکه برای متمایز کردن تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی در شرکت ها با درجه های متغیر قابلیت تکنیکی، ما از بودجه کلی تکنولوژی اطلاعات بعنوان متغیر کنترل دیگری در سطح شرکت استفاده میکنیم. سوم اینکه مدارک زیادی در مقالات وجود دارد که از روابط مثبت بین مخارج تبلیغات و کارایی شرکت حمایت میکند. و سرانجام اینکه، سهم بازار بعنوان متغیر کنترل شامل می گردد چون هم تئوری کارایی و هم تئوری قدرت بازار مدارکی را برای روابط بین سهم بازار و کارایی شرکت فراهم میکنند. سهم بازار همچنین می تواند بعنوان نماینده ای برای دارائی های دیگر و خاص شرکت عمل کند مانند مهارت های مدیریتی، که در مطالعه ما بررسی نشده اند.
522 کنترل های سطح صنعت

ساختار یک صنعت بر روی کارایی شرکت ها در صنعت تأثیر می گذارد. بنابراین ما از دو متغیر استفاده میکنیم که به دفعات در مقالات می آیند تا تغییرات در کارایی شرکت بعلت خصوصیات تک ویژگی صنایع مختلف را در سطح SIC 2 رقمی را نشان دهند: تمرکز صنعت و شدت سرمایه صنعت. تمرکز صنعت در سازگاری با مقالات، در مطالعه ما نماینده سهم بازار کلی 4 تا از بزرگترین شرکت ها در صنعت است. شدت سرمایه صنعت در تحلیل شامل می گردد تا اثرات احتمالی موانع ورودی در کارایی شرکت را تعیین کند. شدت سرمایه صنعت بعنوان مجموع همه مخارج سرمایه ای تقسیم بر مجموع همه فروش ها در یک صنعت محاسبه می گردد.
523 کنترل های زمان

ما از متغیرهای مجازی جداگانه ای در هر سال برای تعیین سهام اقتصادی استفاده میکنیم که ممکن است بر روی کارایی شرکت تأثیر بگذارد. استفاده از این متغیرهای مجازی همچنین به ما کمک میکند تا روابط ممکن بین روندهای اقتصاد کلان و کارایی شرکت ها در حین دوره نمونه را حذف کنیم.

6- روشهای تجربی
ما یک تحلیل داده های پانل را برای تست فرضیه خود انجام میدهیم چون نشاندهنده سری زمان ها و طبیعت میان-بخشی داده های ما است. مدلهای داده پانل دو روش برآوردسازی دارند: اثرات ثابت و اثرات تصادفی. مزیت برآورد اثرات ثابت نسبت به اثرات تصادفی اینست که روش قبلی اجازه این را میدهد که اثر مشاهده نشده با متغیرهای تفسیری مشاهده شده مرتبط گردد. از معایب آن اینست که برآورد اثرات ثابت برآوردکننده های کم تأثیرتری را نسبت به برآورد اثرات تصادفی دارد. راه مقبول و عام انتخاب بین اثرات ثابت و تصادفی، اجرای تست هاسمن است، و نتایج رگرسیون ما بصورت متفق القول استفاده از برآورد اثرات ثابت را برای همه رگرسیون ها پیشنهاد میکنند.

ما از الگوریتم صورت کسر هر سنشج کارایی بعنوان یک متغیر وابسته، و از لگاریتم مخرج آن بعنوان متغیر کنترل استفاده میکنیم. این فرمول بر روی نسبت تابع الگوریتم، تکیه دارد. این مشخصات در تحقیقات گذشته مورد استفاده قرار گرفته است چون انعطاف پذیری را بین صورت کسر و مخرج ایجاد میکند، درحالیکه تفسیر را بعنوان یک سنجش کارایی حفظ میکند. بنابراین شکل کلی مدل های رگرسیون استفاده شده برای تست فرضیه های 1 و 2 به این صورت خواهد بود:

متغیر اجرائی بالا توسط روابط متقابل متغیر مجازی برای دوره اجرا با اندازه شرکت مشتق گیری می شود. این مسئله با تعیین کردن این معادل است که هم هزینه ها و هم مزایای پروژه های BPR در حین دوره اجرایی متناسب با اندازه شرکت هستند. ما معتقدیم که این مشخصات واقعی تری نسبت به اینست که فرض کنیم که مزایا و هزینه ها در همه شرکت ها با هم برابر است، که مانند حالتی خواهد بود که ما میخواستیم در خود تحلیل متغیر مجازی دوره اجرایی آنرا بیاوریم. با همان علامت، متغیر پس از اجرا توسط روابط متقابل متغیر مجازی برای دوره پس از اجرا با اندازه شرکت مشتق گیری می شود.
همانند تست فرضیه 3، ما متغیرهای اجرایی و پس از اجرا را به دو نوع تقسیم بندی میکنیم:

متمرکز بر روی عملکرد و میان-عملکردی. بار دیگر، این متغیرها توسط روابط متقابل بین متغیرهای مجازی همراه با اندازه شرکت مشتق گیری می شود. بنابراین، فرمولبندی مدلهای داده های پانل اثرات ثبات در هنگام بررسی اثر حیطه پروژه بشکل زیر خواهد بود:

7- نتایج رگرسیون
ماتریس همبستگی برای همه متغیرهای مستقل ما در جدول 2 نشان داده شده است. همه ورودی های همبستگی در بین متغیرهای مختلف در این جدول پایین تر از 09 هستند، و این اثبات میکند که همبستگی متغیرهای مستقل مسئله جدی برای تحلیل ما پیش نمی آورد.
نتایج رگرسیون داده های پانل برای فرمول بندی توصیف شده در معادله 1 در بالا در جدول 3 معرفی شده است، که هر ستون نشاندهنده یک رگرسیون سنجش کارایی مختلف است. مطابق جدول 3، ما مدارکی پیدا نکرده ایم که از فرضیه 1 پشتیبانی کند. هیچکدام از ضریبا های متغیر اجرایی زیاد با صفر تفاوت ندارد. این میتواند بوین معنا باشد که اثرات منفی احتمالی پروژه های BPR بر روی متغیرهای اجرایی شرکت در هنگام دوره اجرایی کاملاً توسط اثرات مثبت آنها در همان دوره متعادل می گردند. فرضیه 2 بصورت یکنواخت بعنوان ضرایب متغیر پس از اجرا در جدول 3 پشتیبانی می گردد و برای همه رگرسیون ها مثبت هستند. بعبارت دیگر، شرکت های نمونه ما کارایی خود را در هر سه منطقه مورد علاقه افزایش داده است پس از اینکه با موفقیت پروژه های BPR را اجرا کرده بودند. خصوصاً آنها درآمد و فروش های بیشتری را در واحد هر ورودی اجرا میکردند. بطور خلاصه، ما ارتباط آماری بین کارایی شرکت بهبود داده شده و پروژه های BPR در حین دوره پس از اجرا را بدون کاهش مهم در کارایی در حین دوره اجرایی می یابیم.

بیاد بیاورید که فرضیه 3 در مورد اثر حیطه پروژه بر روی کارایی شرکت است. ما ممکن است از مزایای مربوط به BPR توقع داشته باشیم که همراه با حیطه پروژه افزایش یابد، و فرض کنیم که ریسک های اجرای پروژه در سطح معینی از حیطه متعادل می گردد. نتایج رگرسیون داده های پانل برای فرمولبندی توصیف شده در معادله 2 در جدول 4 نشان داده شده است.
همانند نتایج مربوط به فرضیه 1، ما رابطه مهمی بین پروژه های BPR متمرکز عملکردی یا میان-عملکردی و کارایی شرکت در حین دوره اجرایی نمی یابیم، البته با این استثناء که اجرای BPR متمرکز بر روی عملکرد (بصورت ضعیفی) با بازده ارزش ویژه بالاتری در حین همان دوره مرتبط است . از طرف دیگر، ما رابطه (مثبت و) مهمی از لحاظ آماری بین اجرای BPR متمرکز عملکردی و همه سنجش های کارایی شرکت پس از دوره اجرائی می یابیم. در مقایسه با شرکت هایی که در BPR عمل

میکنند، شرکت هایی که یک پروژه متمرکز درآمد و فروش بیشتری در واحد هر ورودی پس از اجرا داشته اند. جالب اینکه، ما رابطه مهمی از لحاظ آماری بین پروژه های BPR میان-عملکردی و کارایی شرکت پس از دوره اجرایی نمی یابیم. در حقیقت، ضریب متغیر میان-عملکردی پس از اجرا کوچکتر از ضریب متغیر عملکردی پس از اجرا در همه برآورد ها است. این میتواند

بدین معنا باشد که شرکت هایی که پروژه های BPR را با تمرکز بیشتری انجام میدهند، سطح بالاتری از سرمایه گذاری را در دارائی ها و سرمایه سازمانی دارند، که ممکن است منجر به افزایش های قابل مقایسه در درآمد و فروش پس از دوره اجرائی نگردد. معنای دیگر این یافته اینست که ریسک عدم موفقیت پروژه های BPR ممکن است از سطح حیطه معینی بیشتر شود، در صورتیکه بدرستی مدیریت نگردد. از یک لحاظ مفهومی، این نتیجه با مشاهدات گزارش شده در یک مطالعه موردی مربوطه مترادف است. در حقیقت، وجود سطح بالایی از ریسک در پروژه های BPR بزرگ همچنین دلیل این مسئله را بیان میکند که چرا شرکت های بسیاری تصمیم می گیرند که فقط قسمت هایی از سیستم های مؤسسه ای مانند برنامه ریزی منابع مؤسسه (ERP) را اجرا کنند که معمولاً ابزاری برای انجام BPR را فراهم می سازد.

ضریب های متغیرهای کنترل ما در جداول 3 و 4 در مسیر پیش بینی شده هستند. اندازه شرکت، بودجه تکنولوژی اطلاعات، مخارج تبلیغات، و سهم بازار ارتباط مثبتی با همه متغیرهای کارایی دارند. تمرکز صنعت رابطه منفی با همه متغیرهای کارایی دارد. این بدین معناست که میانگین کارایی یک شرکت با سطح رقابت در صنعت آن افزایش می یابد، که یافته ای است که با یافته های ملویل و همکارانش، مترادف است. و سرانجام اینکه، ما رابطه مثبتی بین شدت سرمایه صنعت و کارایی شرکت می یابیم، که از این دیدگاه پشتیبانی می کند که شرکت های متعهد در صنایع با سرمایه شدید، می توانند مزایای بیشتری بدست آورند چون احتمال دارد که آنها با رقبای کمتری روبرو شوند.
8- نتیجه گیری
این مقاله به مقالات در حال افزایش در مورد ارزش تجاری پروژه های BPR کمک میکند. ما از لحاظ تجربی اثرات پروژه های BPR را بر روی کارایی شرکت هم در حین اجرا و هم پس از دوره اجرایی با در نظر گرفتن سنجش های مختلف از جمله بهره وری کار، بازده دارائی، و بازده ارزش ویژه بررسی کردیم. ما از مدلهای رگرسیون داده های پانل استفاده کردیم و بوضوح حیطه پروژه های BPR را در تحلیل تجربی خود بررسی کردیم. ما از یک سری داده های جامع در دوره سالهای بین 1984 و 2004 استفاده کردیم. ما پی بردیم که با اینکه کارایی کلی شرکت ها در حین اجرای پروژه های BPR بدون تأثیر باقی می ماند، با اینحال پس از دوره اجرایی تا حد زیادی افزایش می یابد. ما همچنین پی بردیم که پروژه های BPR با تمرکز عملکردی بطور میانگین نسبت به پروژه های با حیطه میان-عملکردی، رابطه مثبت تری با کارایی شرکت دارند. این می تواند بیانگر این باشد که ریسک عدم موفقیت احتمالی پروژه های BPR ممکن است تا سطح معینی از حیطه افزایش یابد.
محدودیت های معینی برای این مطالعه وجود دارد. اول اینکه، نتایج ما تأثیر ایتکارات BPR را بطور میانگین در شرکت های متنوع زیادی و پروژه های آنها بررسی میکند. اگرچه ما به رابطه مهمی بین کارایی بیشتر شرکت و اجرای BPR در سطح عملکردی پی برده ایم، با اینحال این امکان وجود دارد که بعضی از این پروژه ها در واقعیت با شکست مواجه شوند. بنابراین نتایج ما می تواند فقط سنجش کارایی میانگینی را در بین پروژه ها و شرکت ها مختلف نشان دهد. دوم اینکه، مشاهدات ما بطور اجتناب ناپذیری محدود به پروژه های BPR هستند که بطور عمومی منتشر شده اند. بنابراین، ما احتمال دارد که بعضی از پروژه هایی را که هنوز منتشر نشده اند را از دست داده باشیم، و در نتیجه بعضی از شرکت ها را به اشتباه بعنوان اجرا نکننده پروژه های BPR طبقه بندی کرده باشیم. و سرانجام اینکه، نتایج تجربی ما باید بصورت روابط تفسیر گردند نه بصورت برآوردهای یک مدل سببی.
مسیر های جالبی برای تحقیقات بعدی درباره این موضوع وجود دارد. از لحاظ بحثی، تأثیر پروژه های BPR ممکن است در همه فعالیت های یک شرکت یکسان نباشد. بنابراین، ما میتوانیم مدل خود را برای تحلیل اثرات BPR در واحدهای تجاری استراتژیکی شرکت ها گسترش دهیم، تا اینکه آنرا در سطح سازمانی توسعه دهیم. اینکار توسط تعریف سنجش های کارایی جدید برای واحدهای تجاری مختلف و مقایسه تفاوت های برآیند در بین آنها امکان پذیر خواهد بود. چنین تحلیلی ممکن است آگاهی های خاص تری درباره طراحی و ارزش ابتکارات BPR برای مدیران پروژه فراهم سازیم.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >