سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله اقتضائات اصل توحید نظری در اندیشه سیاسی اسلامی؛ با تأکید ب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اقتضائات اصل توحید نظری در اندیشه سیاسی اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه کلامی و سیاسی آیت الله مصباح و آیت‌الله جوادی آملی pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اقتضائات اصل توحید نظری در اندیشه سیاسی اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه کلامی و سیاسی آیت الله مصباح و آیت‌الله جوادی آملی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اقتضائات اصل توحید نظری در اندیشه سیاسی اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه کلامی و سیاسی آیت الله مصباح و آیت‌الله جوادی آملی pdf

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم  
الف. سیاست  
ب. توحید  
مراتب توحید  
الف. توحید ذاتی و استلزامات سیاسی آن  
ب. توحید صفاتی و استلزامات سیاسی آن  
1 توحید در صفات ذات  
1ـ1 توحید در حیات  
1ـ2 توحید در علم  
1ـ3 توحید در قدرت  
2 توحید در صفات فعل  
2ـ1 توحید در خالقیت  
2ـ2 توحید در مالکیت  
2ـ3 توحید در ربوبیت  
24 توحید در الوهیت  
25 توحید در ولایت و حاکمیت  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اقتضائات اصل توحید نظری در اندیشه سیاسی اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه کلامی و سیاسی آیت الله مصباح و آیت‌الله جوادی آملی pdf

ابوالحمد، عبدالحمید، 1376، مبانی سیاست(جامعه شناسی سیاسی)، تهران، طوس

ابن منظور، محمدبن مکرم، 1412ق، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف

پازارگاد، بهاء الدین، 1348، تاریخ فلسفه سیاسی، تهران، زوار

جعفری، محمدتقی، 1379، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج البلاغه

جوادی آملی، عبداله، 1383، توحید در قرآن (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج2)، قم، إسراء

ـــــ، 1382، سرچشمه اندیشه، جلد4، گردآورنده عباس رحیمیان محقق، قم، إسراء

ـــــ، 1375، شمیم ولایت، گردآورنده سیدمحمود صادقی، قم، اسراء

ـــــ، 1379، عید ولایت، گردآورنده علی اسلامی، قم، إسراء

ـــــ، 1389، ظهور ولایت در صحنه غدیر، گردآورنده محمد صفایی، قم، إسراء

ـــــ، 1381، نسبت دین و دنیا؛ نقدی بر نظریه سکولاریسم، قم، إسراء

ـــــ، 1379، ولایت فقیه؛ ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء

حائری یزدی، مهدی، 1995م، حکمت و حکومت، بی جا، شادی

حلی، جعفربن حسن، 1407ق، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تعلیق حسن حسن زاده آملی، قم، نشر اسلامی

موسوی خمینی، سیدروح اله، 1378، صحیفه نور، جلد 4، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

دهخدا، علی  اکبر، 1373، لغت  نامه دهخدا، زیر نظر محمد معین و سیدجعفرشهیدی، تهران، موسسه لغت نامه دهخدا

دوورژه، موریس، 1349، اصول علم سیاست، ترجمه ابوالفضل قاضی، تهران، فرانکلین

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1404ق، المفردات فی غریب القرآن، بی جا، الکتاب

شرتونی، رشید، 1403ق، أقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، قم، مکتبه المرعشی النجفی

صدوق، جعفر محمد، 1413ق، منلایحضره الفقیه، قم، نشر اسلامی

صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، 1422ق، شرح الهدایه الثیریه، بیروت، موسسه التاریخ العربی

ـــــ، 1354، المبدأ والمعاد، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران

طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1374، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی

فارابی، ابونصر محمد، 1348، إحصاء العلوم، ترجمه حسین خدیو جم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران

کلینی، محمدبن یعقوب، 1413ق، اصول کافی، بیروت، دار الاضواء

مصباح، محمدتقی، 1374، توحید در نظام عقیدتی و نظام ارزشی اسلام، تهران، شفق

ـــــ، 1379، آموزش عقاید، تهران، بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی

ـــــ، 1383(الف)، آموزش فلسفه، چ چهارم، تهران، امیرکبیر

ـــــ، 1383(ب)، در پرتو ولایت، تنظیم و نگارش محمدمهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

ـــــ، 1388، انقلاب اسلامی؛ جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، نگارش قاسم شبان نیا، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1384، حقوق و سیاست در قرآن، نگارش محمد شهرابی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1386، فلسفه سیاست(2)؛ روش شناسی در حوزه فلسفه سیاسی اسلامی ، معرفت فلسفی، ش 3، ص 11ـ36

ـــــ، 1389، خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی معارف قرآن(1-3)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

ـــــ، 1390(الف)، انسان سازی در قرآن، تنظیم محمود فتحعلی، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1390(ب)، سجاده های سلوک، نگارش کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1390(پ)، نظریه سیاسی اسلام، نگارش کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(الف)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، چ هشتم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(ب)، پرسش ها و پاسخ ها، چ هشتم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(پ)، پیش نیازهای مدیریت اسلامی، چ چهارم، نگارش غلامرضا متقی فر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(ت)، چکیده ای از اندیشه های بنیادین اسلامی، ترجمه حسین علی عربی، تدوین محمدمهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(ث)، شکوه نجوا؛ شرحی بر مناجات شعبانیه و مناجات المریدین، نگارش محمدرضا غیاثی کرمانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(ج)، گفتمان روشنگر درباره اندیشه های بنیادین، تدوین علی زینتی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

ـــــ، 1391(چ)، نظریه حقوقی اسلام، نگارش محمدمهدی نادری قمی و محمد مهدی کریمی نیا، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

ـــــ، 1391(خ)، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، تدوین محمدمهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

مجلسی، محمدباقر، 1404ق، بحارالانوار، بیروت، الوفاء

مطهری، مرتضی، 1374، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا

ـــــ، 1368، مجموعه آثار، تهران، صدرا

معین، محمد(1378)، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر

مومن قمی، محمد، 1428ق، الولایه الالهیه الاسلامیه، قم، نشراسلامی

هیوود، اندرو، 1389، مقدمه نظریه سیاسی، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، قومس

چکیده

اصل «توحید»، اساسی‌ترین اصل نظام عقیدتی اسلام و «سیاست» نیز از اساسی‌ترین علوم عملی است که در نظام ارزشی اسلام وجود دارد. توحید به عنوان «مبدأ»، «جهت» و «مقصد» در همه مؤلفه‌های سیاسی اسلام، ظهور دارد، به‌طوری که می‌توان ادعا کرد مبانی و مسائل سیاست اسلامی از توابع و ملزومات قریب و بعید توحید می‌باشند

این نوشتار، با روش توصیفی ـ تحلیلی در پی این است تا با تحلیل اقتضاءات و استلزامات دو بُعد توحید ذاتی و صفاتی در سیاست اسلامی، ابعاد و زوایای توحیدی بودن نظریه سیاسی اسلام، که منشأ تمایز حقیقی نظام سیاسی اسلام با سایر نظام‌های سیاسی الحادی است، روشن نماید. همچنین نتایج حاصله از تحقیق حاضر، می‌تواند به مثابه پاسخی برای اصلاح نابسامانی‌های سیاست داخلی و خارجی اسلامی، بخصوص طرحی برای تحقق «وحدت گروی»، در عین کثرت سیاسی، در عرصه داخلی، وحدت امت اسلامی و حتی جامعه انسانی محسوب گردد

کلیدواژه‌ها: خداوند، توحید نظری، توحید ذاتی، توحید صفاتی، ولایت، سیاست

 

مقدمه

مجموعه معارف دین اسلام را به طورکلی می توان به صورت دو نظام مرتبط با هم، که کل نظام اسلامی را تشکیل می دهند، در نظر گرفت. در اسلام از یک سو، یک مجموعه عقاید اصولی مطرح است که جنبه نظری دارند و فرد با پذیرش آنها، در جرگه اسلام درمی آید. از سوی دیگر، یک سلسله ارزش هایی وجود دارد که فرد مسلمان باید آنها را هنگام رفتار و عمل مراعات کند. بخش اول نظام عقیدتی و بخش دوم، نظام ارزشی اسلام نامیده می شود. بین این دو نظام، رابطه اصل و فرع وجود دارد. ازاین رو، در ادبیات اسلامی، عقاید را اصول دین و نظام ارزشی را فروع دین نامیده اند (مصباح، 1374، ص13)

سنگ بناى نظام عقیدتی و ایدئولوژى اسلامی را خداشناسى و خداپرستى شکل می دهد. این نقطه، درست همان نقطه جدایى جهان بینی الهی از جهان بینی مادّى است (همان، 1391، ص 166). سیاست نیز از بارزترین مصادیق نظام ارزشی اسلام است. متفکران اسلامی، علوم را به دو دسته نظری و عملی تقسیم (همان، 1384، ص73 و130؛ جوادی آملی، 1381، ص 177ـ178)، و سیاست را از علوم عملی برشمرده اند (مصباح، 1383الف، ج1، ص27). حکمت مدنی حاوی دو بخش است: بخش نخست، اموری متعلق به مملکت داری و سلطنت است که علم سیاست نامیده می شود و دیگری، مواردی است که متعلق به نبوت و شریعت است که علم نوامیس (قانون) خوانده می شود (صدرالمتألهین، 1422ق، ص 4ـ5). با توجه به وجود رابطه منطقی میان دانش و ارزش، نظام رفتاری در سیاست زمانی از اعتبار لازم برخوردار خواهد بود که سیاستمدار پیش از آن، شناخت های نظری صحیح را به دست آورده باشد (مصباح، 1386). این بیان خود، بیانگر طرح مبانی توحیدی به عنوان مبنای ضروری سیاست اسلامی است

معتقدیم که میان دو اصل توحید و سیاست، رابطه زیربنا و روبنا وجود دارد؛ باید های سیاسی مستقیم یا غیرمستقیم، ریشه در هست های توحیدی دارند. عدم تفکیک سیاست از توحید یک حقیقت است، نه یک امر قراردادی و ادعایی. میزان پیوند توحید و سیاست را می توان از این جمله امام خمینی ره به روشنی برداشت کرد که فرمود

دیانت اسلام یک دیانت عبادی تنها نیست. همین طور یک مذهب و دیانت سیاسی تنها نیست، عبادی است و سیاسی؛ سیاستش در عبادتش مدغم است و عبادتش در سیاستش مدغم است؛ یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد (موسوی خمینی، 1378، ج 4، سخنرانی20/8/57، ص 63)

این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که توحید ذاتی و صفاتی، که از شئون توحید نظری می باشند، دارای چه اقتضاءات و استلزامات نظری و عملی در عرصه سیاست اسلامی است

گرچه تحلیل ذات و صفات خداوند، با رهیافت کلامی صرف، یا تحلیل نظریه سیاسی اسلام به صورت مستقل، در آثار کلامی و سیاسی زیادی از سوی متفکران مسلمان مورد بحث قرار گرفته است، اما موضوع استلزامات سیاسی اصل توحید، به نحو محدود، غیرمستقیم و پراکنده مورد توجه محققان قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است تا با بهره گیری از دیدگاه کلامی ـ فلسفی، علامه مصباح و علامه جوادی آملی، به طور مستقیم به تحلیل و تبیین اقتضاءات سیاسی اصل توحید نظری بپردازد

 

مفاهیم

الف. سیاست

در لغت نامه های عربی و فارسی، سیاست ، به معانی اداره کردن امور مملکت، حکومت، ریاست، حراست، محافظت حدود ملک، امر و نهی، سزا و جزا، پرورش و پروراندن و پرداختن به امور مردم بر طبق مصالح شان تعریف شده است (معین، 1378؛ ابن منظور، 1412ق؛ ذیل سیاست ) در أقرب الموارد سیاست اصطلاحاً، به معنای همت گماشتن به اصلاح مردم با ارشاد و هدایت آنان به راهی که در دنیا و آخرت موجب نجاتشان است، بیان شده است (شرتونی، 1403ق، ذیل سوس ) این تعریف، با آموزه های اسلامی موجود در منابع روایی و متون دینی سازگار است. در برخی روایات، سیاست به واگذاری تدبیر امور دین و دنیا به رهبران الهی برای اعمال سیاست نسبت به بندگان خدا تعریف شده است (کلینی، 1413ق، ج1، ص 266). در زیارت جامعه کبیره، ائمه معصومین با وصف ساسه العباد (صدوق، 1413ق، ج 2، ص 610) و در روایات، با تعبیر عالم بالسیاسه (کلینی، 1413ق، ص202)، یاد شده اند. از منظر فارابی، به حاصل خدماتی که حاکم در جهت نشر فضایل و اخلاق و به منظور رسیدن به سعادت انجام می دهد، سیاست گویند (فارابی، 1348، ص 107ـ108؛ ابوالحمد، 1376، ص 12ـ33). علامه جعفری، در تعریف سیاست می گوید: مدیریت و توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان ها، با نظر به واقعیت های انسان آنچنان که هست ، در مسیر حیات معقول یعنی از دیدگاه هدف های عالی مادی و معنوی و با نظر به انسان آن چنان که باید (جعفری، 1379، ص 47). سیاست در قالب حکومت اجرایی می شود. حکومت رهبری منسجمی است که در سطح کلان جامعه، امر و نهی و اعمال قدرت می کند (جوادی آملی، 1381، ص 20)

باید توجه داشت که سیاست در عرف جامعه، یک معنای منفی هم دارد؛ به این معنا که سیاستمدار برای رسیدن به مقاصد خود، از مکر و دروغ و; استفاده می کند. این معنا نزد متفکران اسلامی، مذموم و با تعبیر سیاست شیطانی نام برده می شود و در سیاست اسلامی جایی ندارد (مصباح، 1391الف، ص 17؛ نهج البلاغه، خ 200). سیاست مدنظر اسلام، امری عبادی، مقدس و در طراز یکی از باارزش ترین تکاپوهای انسانی است که در هدف بعثت انبیاء الهی منظور شده است و در خدمت دین، اخلاق و توحید می باشد (جعفری، 1379، ص48). حاصل آنکه، سیاست عبارت از: مدیریت و تدبیر امور جامعه برای تأمین مصالح جامعه (اعم از مادی و معنوی) می باشد (مصباح، 1390پ، ج1، ص42)

ب. توحید

توحید در لغت، مصدر فعل وحّد و به معنای انفراد، یکی بودن و یکی دانستن و از غیر مبرا کردن است. راغب اصفهانی می نویسد

وحدت یعنی انفراد. برخی چیزها واحد شمرده می شوند به علت نظیر نداشتن و برخی به علت عدم امکان تجزیه. خدا واحد است؛ یعنی تجزی و تکثر در او راه ندارد. اگر احد در معنای ثبوتی و به عنوان وصف استعمال شود تنها برای خدا جایز است (راغب اصفهانی، 1404ق، ذیل وحد )

در نزد متکلمان و فلاسفه امامیه وجود واجب متعال امری فطری است (صدرالمتألهین، 1354، ص 16)

اصل توحید به عنوان یک اصل اسلامی هیچ معنایی جز یکی دانستن و یکی شمردن خداوند ندارد (مصباح، 1389، ص 58). توحید درواقع مبدئی است که نظام هستی از آنجا آغاز شده است (جوادی آملی، 1383، ج2، ص23)

مراتب توحید

توحید به دو مرتبه کلی نظری و عملی تقسیم می گردد. مقصود از توحید نظری ، یگانه دانستن خداوند در همه شئون به لحاظ اعتقادی و نظری می باشد. این مرتبه از توحید، خود دارای سه شأن ذاتی، صفاتی و افعالی می باشد. تکرار سه باره کلمه وحده در شعار لا اله الا الله وحده وحده وحده ، بیانگر مراتب سه گانه مذکور است، نه آنکه از سنخ تکرار باشد (همان، ص201؛ مصباح، 1389، ص 87ـ89)

جایگاه توحید عملی یعنی یگانه دانستن خداوند در مقام عمل نیز متعالی و گستره آن متواسع است. آنچه در شئون مختلف بشر متجلی است و در صیرورت و شدن انسان مؤثر است و هر کسی شب و روز با آن سروکار دارد، توحید عملی و در رأس آن توحید عبادی است. جلوه های توحید عملی نیز ذیل چند عنوان متبلور می شود: توحید در عبادت، توحید در حمد، توحید در دعا (جوادی آملی، 1383، ص 510)

در اینجا به دلیل گستردگی بحث، به مبحث توحید ذاتی و صفاتی و استلزامات سیاسی آن دو اکتفا شده است

الف. توحید ذاتی و استلزامات سیاسی آن

توحید ذاتی به این معناست که ذات خداوند متعال یکتاست و شریکی در ذات برای او نیست. توحید ذاتی مشتمل بر دو بُعد است: اول اینکه، خداوند، احد و یکتاست؛ یعنی برخلاف شیء مرکب، دارای هستی محض و بسیط است و درون او هیچ جزیی و ترکیبی فرض ندارد. این بُعد از توحید ذاتی را توحید اَحَدی می نامند که نافی هرگونه ترکیب و کثرت درون ذاتی از خداوند سبحان است. دوم اینکه خداوند واحد و یگانه است؛ یعنی شریک و شبیهی برای او متصور نیست. این بعد از توحید ذاتی توحید واحدی نامیده می شود که به معنای نفی هرگونه کثرت برون ذاتی و بیانگر بطلان تعدد خداوند از جمله ثنویت، یا تثلیث است. اساساً ترکیب یا تعدد ذات الهی محال است. همین ویژگی خداوند را واجد کمالات همه اشیاء و مبرا بودن از هرگونه نقص و عیب قرار می دهد (همان، ص 201ـ202؛ مصباح، 1389، ص 87). منظور از وحدت و یگانگی خدا، وحدت وجودی حقیقی است نه وحدت عددی و شخصی؛ زیرا وحدت عددی توهم امکان وجود یا فرض دیگری را پیش می آورد و این معنا با مطلق و نامنتها بودن وجود خدا سازگار نیست. وحدت شخصی رایج نیز در برابر وحدت صنفی، نوعی و جنسی است. می توان گفت: بازگشت آن به وحدت عددی است. افزون بر این، با بسیط الحقیقه بودن خدا و صرف الوجود بودن او قابل جمع نیست. بنابراین، وحدت عددی از صفات سلبیه حق تعالی است (جوادی، 1383، ص203). توحید واحدی، مستلزم یکپارچگی جهان و وحدت گروی است. چه عالم را یک واحد بدانیم، که دارای اجزایی خواهد بود و چه متعدد؛ یعنی مرکب از نظام های مستقل که رابطه ارگانیکی و عضوی با هم نداشته باشند، نمی توان وحدت نظام، همبستگی، پیوستگی، تفاعل و تأثیر و تأثر میان موجودات را انکار کرد. چنین جهانی نمی تواند چند خدا یا چند آفریننده داشته باشد (مصباح، 1389، ص 80ـ87). بازگشت همه کثرت های ترکیبی و عددی، به ذات واحد الهی است. فلاسفه از این مبنا، با اصطلاح وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت تعبیر می کنند (مصباح، 1383الف، ج1، ص 368 و 391)

به طور کلی، از این اعتقاد مبنایی در اثبات سایر گزاره های توحیدی استفاده خواهد شد. از لوازم توحید اَحَدی، مطلق و نامتناهی بودن ذات الهی است. این اطلاق ذات، در حوزه صفات و افعال خداوند متعال جریان می یابد که خود منشأ استلزامات سیاسی متعددی است که در مباحث آتی بیان خواهد شد

همچنین یکی از براهین فلسفی در اثبات توحید ذات، برهان واجب الوجود بودن خداست که خود مقتضی پذیرش امکان و فناء در حیات نظام سیاسی و دولت ها و ملاحظه دست علّی و هستی بخش خداوند در امور سیاسی است. در اثبات برخی گزاره های مبنایی سیاست، مانند وحدت انسان در عین برخورداری از ماهیتی تألیفی از جسم و روح (مصباح، 1379، ص 349ـ350)، وحدت اعتباری جامعه، ذیل دین و توحید، در عین کثرت افراد (همان، 1391ب، ج1، ص 160)، نظام وارگی در عالم سیاست از این مبنا بهره می بریم. رساندن کثرت های سیاسی به وحدت، از اهداف فلسفه سیاسی اسلامی است. بر این اساس، ولایت های متکثر سیاسی (ولایت حاکم، استاندار و فرماندار و;) و نیز کثرت های سیاسی در سطوح متعدد دیگر نظیر احزاب، گروه ها و;، باید در امتداد و طول ولایت الهی (باواسطه ولی منصوب) به وحدت برسند. وحدت ولایت نیز رجوعش به وحدت ذات است. توحید واحدی مقتضی این است که ما در حوزه مشروعیت و حقانیت عمل سیاسی، به صراط واحد سیاسی، با ملاحظه ملاک صراط مستقیم (حمد: 6)، و حزب واحد (مبتنی بر شاخصه های حزب الله ) (مجادله: 22) معتقد باشیم

ب. توحید صفاتی و استلزامات سیاسی آن

توحید صفاتی ، به معنای آن است که ما صفاتی را که به خداوند متعال نسبت می دهیم، چیزی غیر از ذات خداوند نیست. نه اینکه موجوداتی خارج از ذات خدا باشند که به ذات خدا ملحق شوند (مصباح، 1391ب، ج1، ص 88). صفات خداوند از یک جهت، به دو دسته صفات ذات و فعل تقسیم می شوند

1 توحید در صفات ذات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بازخوانى دیدگاه مونتگمرى وات درباره نبوت پیامبراعظم(صلى ال

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بازخوانى دیدگاه مونتگمرى وات درباره نبوت پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بازخوانى دیدگاه مونتگمرى وات درباره نبوت پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بازخوانى دیدگاه مونتگمرى وات درباره نبوت پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) pdf

چکیده    
مقدمه    
وات و مسئله وحى    
معانى لغوى و اصطلاحى وحى    
وحى در لغت    
وحى در اصطلاح    
نقد و بررسى    
انواع وحى از دیدگاه وات    
نقد و بررسى    
وات و سرچشمه هاى دین اسلام    
1 تعالیم مسیحیت و یهودیت    
نقد و بررسى    
2 شرایط اجتماعى فرهنگى محیط عربستان    
نقد و بررسى    
وات و تردید افکنى در پیامبر(صلى الله علیه وآله)    
نقد و بررسى    
وات و تکامل ایمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)    
نقد و بررسى    
قرآن از نگاه وات    
نقد و بررسى    
نتیجه    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بازخوانى دیدگاه مونتگمرى وات درباره نبوت پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) pdf

1 نهج البلاغه

2 ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ترجمه حسین روحانى، تهران، اساطیر، 1374

3 ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، [بى تا]

4 ابن هشام، السیره النبویه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، [بى تا]

5 بدوى، عبدالرحمن، موسوعه المستشرقین، ترجمه صالح طباطبایى، تهران، روزنه، 1377

6 حسینى طباطبایى، مصطفى، نقد آثار خاورشناسان، تهران، چاپخش، 1375

7 راغب اصفهانى، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، 1416ق

8 زرگرى نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، سمت، 1378

9 طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1973م

10 طبرى، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، بیروت

11 قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، نجف، مطبعه النجف الاشرف، 1387 ق

12 عاملى جعفر، مرتضى، الصحیح من سیره النبى، بیروت، دارالسیره، 1415ق

13 مطهرى، مرتضى، پیامبر امى، چاپ پنجم: قم، صدرا، 1369

14 مطهرى، مرتضى، مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى، قم، صدرا، 1357

15 وات، مونتگمرى، درآمدى بر تاریخ قرآن، ترجمه بهاءالدین خرمشاهى، قم، مرکز ترجمه قرآن، 1382

16 وات، مونتگمرى، محمد فى مکه، تعریب شعبان برکات، بیروت، المکتبه العصریه، 1953م

17 وات، مونتگمرى، محمد فى مدینه، تعریب شعبان برکات، بیروت، المکتبه العصریه، 1956م

18 وات، مونتگمرى، محمد پیامبر و سیاستمدار، ترجمه اسماعیل والى زاده، تهران، کتابفروشى اسلامیه، 1344

19 یوسفى غروى، محمدهادى، موسوعه التاریخ الاسلامى، قم، مجمع الفکر الاسلامى، 1417 ق

20 امینى، ابراهیم، وحى در ادیان آسمانى، چاپ اول: قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1377

21 سحاب، ابوالقاسم، فرهنگ خاورشناسان، تهران، مؤسسه جغرافیایى و کارتوگرافى سحاب، 1356

22 دائره المعارف القرن العشرین

 

چکیده

اندیشمندان غیرمسلمان در مورد اسلام و تعالیم قرآن دیدگاه هایى مطرح نموده اند که بررسى آن ها به منظور رسیدن به واقعیت، همواره مورد توجه مسلمانان بوده است

مونتگمرى وات از دانشمندان مسیحى اسکاتلندى است که کتاب هاى متعددى در مورد اسلام و تاریخ عصر نبوى نوشته است. انکار وحى و طرح مسئله تخیل خلاّق، ریشه بشرى داشتن اسلام، تأثیر پذیرى پیامبر(صلى الله علیه وآله) از تعالیم یهودیت و مسیحیت، تأثیر شرایط حاکم بر حجاز بر تعالیم اسلام، کامل نبودن قرآن و تناقضات آن، از مهم ترین دیدگاه هاى وات در مورد اسلام و پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)است که در این نوشتار به بررسى آن مى پردازیم

 

واژگان کلیدى: وحى، تخیل خلاّق، پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)، مونتگمرى وات، نبوت و اسلام

مقدمه

موضوع نبوت از مسائل مهم در حوزه اندیشه دینى به شمار مى آید. در نظرمسلمانان، نبوت از اصول دین به شمار آمده و معیار الهى بودن دین به آن است که پیامبرش فرستاده خدا براى هدایت بشریت باشد و از سوى خداوند تعالیمى را به واسطه وحى و فرشته الهى دریافت و به مردم ابلاغ نماید

این موضوع در نظر غیرمسلمانان به گونه اى دیگر تفسیر مى شود. یهودیان و مسیحیان با وجود آن که در عهدین، به نبوت پیامبر اشاره شده است، نبوت آن حضرت را انکار نموده، تفسیرهاى متعددى ارائه مى نمایند

بررسى این موضوع و نیز مسائل دیگر، نظیر سرچشمه هاى دین اسلام، تکامل ایمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)، بررسى آیات قرآن و; از نگاه اندیشمند مسیحى معاصر، مونتگمرى وات2 هدف این نوشتار است. وات در سال 1909م در اسکاتلند متولد شد. او استاد مطالعات عربى و اسلامى دانشگاه ادینبورگ بود و در فلسفه اخلاق و فلسفه باستان و دانشیار مطالعات عربى از سال 1947 1964م مربى ارشد بود. در سال 1964م ریاست دانشگاه را بر عهده گرفت و در سال 1979م بازنشسته شد. سرانجام در سن 96 سالگى در سال 2005م (چندى قبل) درگذشت

وات در حوزه اسلام و تاریخ اسلام کتاب هایى نگاشته که متناسب با موضوع تحقیق، کتاب هاى تاریخى وى مانند محمد در مکه، محمد در مدینه و محمد پیامبر و سیاستمدار محور تحقیق حاضر است. دو کتاب نخست به عنوان اولین آثار تاریخى وات مى باشد که اولى را در سال 1953م و دومى در سال 1956م نوشت. هم چنین خلاصه دو کتاب را به صورت کتاب محمد پیامبر و سیاستمدار به نگارش درآورد

ما در این نوشتار، ابتدا دیدگاه ها و پنداشت هاى وات رادر محورهاى مختلف بر اساس کتاب هاى یاد شده، بیان نموده، سپس بر اساس یافته هاى تاریخى و منابع معتبر تاریخ اسلام، دیدگاه هاى او را نقد و بررسى خواهیم کرد

وات و مسئله وحى

وحى از جمله مسائل مهم در ادیان الهى به شمار آمده و الهى شمردن ادیان به تفسیر صحیح از پدیده وحى برمى گردد

وات در بررسى مسئله وحى، ابتدا آن را بر اساس منابع اسلامى و آیات قرآن تبیین کرده، در ادامه به بیان دیدگاه هاى خود مى پردازد. او درباره چگونگى آغاز وحى به پیامبر روایاتى را به نقل از زهرى آورده است، از جمله

سمعت النعمان بن راشد یحدث على الزهرى عن عروه عن عایشه اِنها قالت کان اول ما ابتدى به رسول الله(صلى الله علیه وآله)من الوحى الرؤیا الصادقه، کانت تجىء مثل فلق الصبح. ثم حبب الیه الخلا فکان بغار حراء، یتحنث فیه اللیالى ذوات العدد قبل ان یرجع الى اهله، ثم یرجع الى اهله فیتزود لمثلها حتى فجاه الحق فاتاه فقال: «یا محمد انت رسول الله». قال رسول الله(صلى الله علیه وآله) فجثوت لرکبتى و انا قائم ثم رحفت ترحف بوادى ثم دخلت على خدیجه فقلت زملونى، زملونى، حتى ذهب عنى الروع، ثم اتانى فقال: «یا محمد انت رسول الله». قال: فلقد هممت ان اطرح نفسى من خالق جبل فتبدى لى حین هممت بذلک فقال: «یا محمد انا جبرییل و انت رسول الله»

آن گاه در تفسیر وحى مى گوید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع pdf

چکیده    
مقدمه    
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار    
2 کثرت شیعیان صحابى از میان انصار    
3 تقابل انصار با رقباى امیرمؤمنان(علیه السلام)    
4 همراهى انصار با امیرمؤمنان(علیه السلام)    
نتیجه    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع pdf

1 قرآن کریم

2 نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام

3 ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاء التراث العربى

4 ابن اثیر، الاصابه فى معرفه الصحابه، تهران، المکتبه الاسلامیه

5 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، بیروت، داراحیاء التراث العربى

6 ابن خلدون، مقدمه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1408 ق

7 ابن سعد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار بیروت، 1405 ق

8 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق

9 ابن کثیر، السیره النبویه، تحقیق مصطفى عبدالواحد، بیروت، دار احیاء التراث العربى

10 ابوالفرج اصفهانى، الأغانى، بیروت، داراحیاء التراث العربى

11 ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضى

12 تسترى، قاموس الرجال، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

13 «تسمیه من قتل مع الحسین»، مجله تراثنا، شماره 2، 1406ق

14 جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، چاپ پنجم: قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1377

15 زبیر بن بکار، الأخبار الموفقیات، تحقیق سامى مکى عانى، منشورات شریف رضى

16 سیوطى، تاریخ الخلفاء، قم، انتشارات شریف رضى

17 شیخ طوسى، رجالى کشى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

18 شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

19 شیرازى، سیدعلى خان، الدرجات الرفیعه فى طبقات الشیعه، بیروت، مؤسسه الوفاء

20 طبرسى، إعلام الورى باعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

21 طبرسى، الاحتجاج، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات

22 علامه مجلسى، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا

23 قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى(علیه السلام)

24 کاندهلوى، حیاه الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه

25 کلینى، الاصول الکافى، دارالکتب الاسلامیه

26 مبرد، ابوالعباس محمد بن یزید، الکامل فى الادب، دمشق، منشورات دارالحکمه

27 مسعودى، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات

28 مؤنس، حسین، تاریخ قریش، جده، الدار السعودیه

29 نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى

30 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، دار الاعتصام

 

چکیده

انصار لقب آن دسته از مسلمانان اولیه است که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در مدینه مى زیستند و به دلیل یارى پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، به این لقب مفتخر شدند. آنان مردم خوش نامى بودند که به مسلمانان رانده شده از مکه پناه داده و در راه پیشرفت اسلام جان نثارى کردند. اگرچه بعد از رحلت پیامبر و در جریان سقیفه نقش بارزى از انصار که حاکى از دفاع جدّى آنان از حقانیت خاندان پیامبر باشد، گزارش نشده است، ولى از بررسى مواردى چون رابطه مثبت آنان با بنى هاشم، عمومى بودن محبت به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار(علیهم السلام) در میان ایشان، ستایش اهل بیت(علیهم السلام) از آنان، همراهى جدى آنان با امیرمؤمنان در عصر حکومتش و تقابل آشکارشان با رقباى سیاسى آن حضرت، مى توان گرایش آن ها را به تشیع و مکتب اهل بیت نتیجه گرفت. و هم چنین مى توان اجتماعشان را در سقیفه به منظور جلوگیرى از حاکمیت قریش ارزیابى کرد، نه مخالفت با رهبرى امیرمؤمنان علیه السلام

واژگان کلیدى: انصار، قریش، سقیفه، تشیع، جمل، صفین و نهروان

مقدمه

انصار، یکى از دو بخش عمده جامعه اولیه مسلمانان و از یاران مخلص و فداکار پیامبر به شمار مى آمدند و در راه پیشرفت اسلام زحمت هاى زیادى را متحمّل شده و در سخت ترین فرصت ها، پیامبر را یارى کرده بودند، لذا در آیات قرآن2 و روایات نبوى3 از آنان تعریف و تمجید شده است. در حقیقت، عنوان انصار، واژه اى است که قرآن براى آنان انتخاب کرده است. اینان به هیچ وجه کسانى نبودند که خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)را از حقشان محروم کنند. اگرچه عموم آنان از نظر اعتقادى، یعنى پیروى از على(علیه السلام)و فرزندانش و اعتقاد به این که امیرمؤمنان و فرزندانش جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند،4 شیعه به شمار نمى آیند، ولى براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، یعنى مقدم دانستن خاندان پیامبر بر دیگران در رهبرى جامعه و نیز دوست داشتن آنان، مى توان آن ها را شیعه دانست، چنان که برخى از رجال نویسان و شرح احوال نویسان اهل سنّت بر اساس همین معنا بسیارى از بزرگان و شخصیت هاى صدر اسلام را شیعه به شمار آورده اند

به هر حال، براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، مى توان گفت که عموم انصار به شیعه گرایش داشتند و عموم آنان دوست دار خاندان پیامبر بودند و عده بسیار کمى از آنان به خاندان پیامبر عداوت ورزیدند و نیز آنان از نظر سیاسى طرف دار زعامت خاندان پیامبر بودند. اگر چه اعتقاد به جایگاه الهى ائمه و جانشینى همه جانبه امامان از پیامبر نیز در میان آن ها بیشتر از مهاجران و اهل مکه رواج داشت و بیشتر شیعیان صحابى و یاران اولیه ائمّه، از میان آنان بودند

حال با این پرسش روبه رو هستیم که با وجود آنان چگونه امیرمؤمنان(علیه السلام) از حقّش محروم شد و چرا آن حضرت را یارى نکردند و فراتر از آن، آیا انصار در محرومیت اهل بیت نقش نداشتند و تشکیل اجتماع سقیفه را چگونه مى توان توجیه کرد؟ ضمن بیان دلایل تاریخى گرایش انصار به تشیع به این پرسش پاسخ خواهیم داد

1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار

با این که اجتماع سقیفه ابتدا از سوى انصار تشکیل شد، ولى در سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) چندان شکایتى از انصار به سبب محروم ساختن آنان از حقشان به چشم نمى خورد، در حالى که امیرمؤمنان(علیه السلام) در موارد متعددى از ظلم و تعدّى قریش شکایت کرده و به کوشش آنان براى دست یابى به خلافت تصریح مى کند، چنان که در یکى از خطبه هاى آن حضرت آمده است

خدایا! من در برابر قریش و کسانى که آن ها را یارى مى کنند، به تو شکایت مى کنم، زیرا آنان پیوند خویشى مرا قطع کردند و منزلت مرا کوچک شمردند و در امر خلافت که اختصاص به من داشت، بر دشمنى با من اتفاق کردند

هم چنین در جواب نامه برادرش عقیل مى فرماید

پس قریش و سخت تاختن شان در گمراهى، و جولانشان در دشمنى، و ستیزگى و نافرمانى شان را در سرگردانى از خود رها کن، زیرا آنان به جنگ با من اتفاق کرده اند، مانند اتفاقى که در جنگ با رسول خدا کرده بودند، پیش از من، کیفر رساننده ها به جاى من قریش را کیفر دهند که خویشاوندى بریدند و سلطنت پسر مادرم را از من ربودند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک pdf

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت  
1 ماهیت خیر  
2 ماهیت سعادت  
3ماهیت فضیلت  
رابطه فضیلت و وظیفه‌شناسی  
4 نسبت سعادت و فضیلت  
خصائص نظریه‌های اخلاق فضیلت  
الف. غایت‌گرایی 45  
ب. تأکید بر حسن فاعلی بیش از حسن فعلی  
ج: ارزش‌مداری مبتنی بر ارزش‌های ذاتی  
د: جایگاه ممتاز نیّت و انگیزه در فعل اخلاقی  
ه‍ : برتری فضیلت حکمت نسبت به قواعد الزامی  
و: تقدم الگوها و اسوه‌های اخلاقی  
6 اصناف نظریه‌های اخلاق فضیلت  
الف. از منظر تاریخی  
ب. از منظر غایت‌گروی  
ج. از منظر وحدت‌انگاری و تکثر‌گرایی  
د. از منظر دینی و سکولار  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک pdf

ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، چ سوم، تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، 1358

ـــــ، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسین لطفی، تهران، طرح نو، 1378

ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، 1368

افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، خوارزمی، 1374

اُلسون، رابرت جی، فلسفه اخلاق، پل ادواردز، ترجمه انشاء الله رحمتی، تهران، تبیان، 1378

حسن سرور، ابراهیم، المعجم الشامل للمصلحات العلمیه والدینیه، الجزء الثانی، بیروت، دارالهادی، 1429

دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه امیرحسین آریان‌پور، تهران، انقلاب اسلامی، 1365

راولز، جان، نظریه عدالت، ترجمه محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1387

فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، تهران، طه، 1376

فروغی محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، تصحیح امیر جلال‌الدین اعلم، تهران، البرز، 1375

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه (از ولف تا کانت)، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، چ سوم، تهران، علمی و فرهنگی (سروش)، 1380

کاسیرر، ارنست، فلسفه و فرهنگ، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، 1360

کسنوفون، خاطرات سقراطی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1373

گادامر، هانس گئورگ، مثال خیر در فلسفه افلاطونی-ارسطویی، ترجمه حسن فتحی، تهران، حکمت، 1382

محمدرضایی، محمد، تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379

مصباح، محمدتقی، نقدو بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384

مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، مجموعه آثار، چ هشتم، تهران، صدرا، 1378

موسوی خمینی، سیدروح‌اله، چهل حدیث، چ دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371

نقیب زاده، میر عبدالحسین، فلسفه کانت، بیداری از خواب دگماتیسم، چ سوم، تهران، آگاه، 1374

چکیده

اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک، از سنخ اخلاق غایت‌گرا و هنجاری است و با مفاهیم اخلاقی چون فضیلت و رذیلت، خیر و خوبی، بایستی اخلاقی، فعل ارادی، فاعل ارادی، سعادت و کمال در ارتباط است. نظریه‌های اخلاقی فضیلت‌محور، از ویژگی غایت‌گرا بودن، تأکید بر عامل درستکار به جای صرف عمل، ابتنای ارزش‌ها بر ارزش‌های ذاتی عقلی، ممتاز بودن جایگاه نیّت و انگیزه‌های فاعل در آن، برتری حکمت بر قواعد الزامی و تقدم الگوها و اسوه‌های اخلاقی برخوردارند. همچنین اخلاق فضیلت را می‌توان از چهار منظر تاریخی، غایت‌گروی، وحدت یا کثرت‌گروی، دینی یا سکولار مورد بررسی قرار داد

کلیدواژه‌ها: اخلاق، فضیلت، خیر، غایت، سعادت، سیاست، فلسفه سیاسی کلاسیک

 

مقدمه

«فلسفه اخلاق»1 کاوشی فلسفی و عقلانی در باب مسائل و احکام اخلاقی است که به‌طور سنتی، دو قسم اخلاق هنجاری2و «فرا اخلاق»3 را در بر می‌گیرد. اخلاق هنجاری، بر دو دسته اخلاق «غایت‌گرا» و «وظیفه‌گرا» تقسیم می‌شود. نظریه‌های غایت‌گرا، به نوبه خود، شامل دو نوع اخلاق «فضیلت‌مدار» و «سودگروی اخلاقی»4 است. بر این اساس، اخلاق فضیلت، که نظریه اخلاقی فیلسوفان اسلامی از جمله نظریه اخلاقی امام خمینی(ره) بر آن مبتنی است، نوعی اخلاق غایت‌گرا و زیرمجموعه اخلاق هنجاری است. در نظریه‌های وظیفه‌گرا برخی افعال فی‌نفسه، بدون لحاظ غایات خوب و بد، صواب یا خطا محسوب می‌شوند و اخلاقی بودن فعل، به ماهیت ذاتی آن فعل یا تطابق آن با یک قاعده یا اصل، و انگیزه اطاعت از قانون وابسته است. در نظریه‌های غایت‌گرا، اخلاقی بودن فعل یعنی «صواب و خطا» یا «خوب و بد بودن» افعال بر حسب غایات افعال رقم می‌خورد. به دلیل اختلاف در تعیین ماهیت غایت و نتایج مربوط به فعل و تفسیر «خیر» یا «خوبی»، غایت‌گرایان به گروه‌های متعددی از جمله قدرت‌گرایی، لذت‌گرایی، معرفت‌گرایی، کمال‌گروی و; تقسیم می‌شوند. با این حال، درج همه این انواع تحت عنوان «غایت‌گرایی» صحیح نیست؛ زیرا برای مثال، بدیهی است که «غایت‌گرایی» به یکسان در باب اخلاق فضیلت و سودگروی اخلاقی به کار برده نمی‌شود. اگرچه برخی، سودگروی را، که ناظر به پیامد و نتیجه فعل است، در زمره اخلاق غایت‌گرا برشمرده‌اند، اما سودگروی اخلاقی، در همه اشکال به ظاهر متفاوتش (عمل‌نگر، قاعده‌نگر و عام)، غایت فعل را حصول بیشترین سود برای بیشترین افراد جامعه می‌داند. در حالی که، در اخلاق فضیلت، غایت یا سعادت به عنوان خیر نهایی بشر شمرده می‌شود و سعادت فاعل، به معنای کمال نفسانی، و یا فعالیت مطابق با فضایل بر حسب دیدگاه ارسطو، مورد نظر می‌باشد. ذاتی بودن فضیلت و یا ابزاری بودن آن، در دو نظریه اخلاق فضیلت و سودگروی، شاهد دیگری بر تمایز میان آنها است. بر پایه این تمایز، فلاسفه قرن بیستم از نظریه سودگروی با عنوان «پیامدگرا» و از اخلاق فضیلت ارسطویی با عنوان «غایت‌گرا» یاد می‌کنند. در نتیجه، آنها پیامدگرایی، اخلاق فضیلت و وظیفه‌گرایی را از انواع نظریه‌های هنجاری برمی‌شمارند

از آنجا که فضیلت یک خصلت شخصیتی قابل تحسین یا مطلوب است، می‌توان گفت: اخلاق فضیلت شکلی از تأمل و تفکر است که برای این قبیل خصایل شخصیتی مرتبه و موقعیتی اساسی قایل است. اغلب اخلاق فضیلت، فی‌نفسه در مقابل آن رویکرد به فلسفه قرار دارد که بر قواعد، تکالیف یا یک الزام کلی نیکوکاری تأکید می‌ورزد. هرچند که رابطه واقعی میان برداشت‌های گوناگون، خود یک موضوع قابل بحث است

مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت

1 ماهیت خیر

«خیر»5 یا «خوبی»، هرچند مفهومی بدیهی است و تعریف آن چیزی جز شرح‌اللفظ نمی‌باشد، اما در عام‌ترین معنا، مساوی با مطلوبیت یا ارزش مثبت6 است. بسیاری از فلاسفه، به تبع ارسطو، خیر را بر دو قسم ذاتی و غیرذاتی تقسیم کرده‌اند. خیر ذاتی،7 چیزی است که به‌نفسه و در حد خود، با ارزش است. برای مثال، «سلامت» خیری ذاتی است. در مقابل، خیر غیرذاتی8 چیزی است که به اعتبار ارتباطش با یک خیر ذاتی باارزش است. مثلاً، «ورزش» در قبال «سلامت» خیری غیرذاتی است. برخی از خیرهای غیرذاتی، که همانند وسیله‌ای باارزش برای دستیابی به یک خیر ذاتی به‌کار می‌روند، اغلب خیر ابزاری9 نامیده شده‌اند. در این صورت، «طب» و «جراحی» خیری ابزاری خواهد بود. خیر ذاتی متعدد است، اما «خیر اصیل»10 از یک منظر، خیرهایی هستند که حاکی از تجارب موجودات حساس و آگاه می‌باشند. ممکن است در مقیاس ارزشی، برخی از خیرهای ذاتی، بر برخی دیگر برتری داشته باشند که به آنها «خیر عالی»11 یا «ممتاز» گفته می‌شود. در نهایت، آن قسم از خیر ذاتی که در بالاترین مرتبه ارزش‌ها قرار دارد، «خیر غایی»12 یا «خیر اعلا»13 نامیده می‌شود. اغلب سعادت و کمال، که خود دارای ارزش ذاتی است، خیر غایی معرفی می‌شود. از این‌رو، به آن «برترین خیر»14 یا «خیر کامل»15 اطلاق می‌شود

خیر اخلاقی، اگر چه در ارتباط با واژه «اختیار» است، اما به نظر می‌رسد که واژه «خیر» مقدم بر اختیار است؛ زیرا خیر وقتی بیان می‌شود که بپرسیم آنچه انسان اختیار می‌کند، چیست؟ در پاسخ، مسئله خیر و خوب مطرح می‌شود. ازاین‌رو ابتدا باید حقیقت خیر روشن گردد

در برخورد با اصناف خیر، دو رویکرد عمده وجود دارد

1 عین‌گرایی:16 طبق این رویکرد، خیر یا خوبی، واقعیتی است که می‌توان بر برخی فعالیت‌های انسانی یا وضعیت‌های عینی مستقل از هر گرایشی حمل کرد. بر این اساس، می‌توان افلاطون را به جهت اعتقاد به وجود خیر در عالم مثال، و نیز وظیفه‌گرایان را به دلیل اعتقاد به امکان اثبات خوبی انواع معینی از رفتار اخلاقی صرف‌نظر از پیامدهای آن، «عین‌گرا» نامید

2 ذهن‌گرایی:17 در این رویکرد، هیچ فعالیت انسانی یا وضعیت عینی را نمی‌توان خوب تلقی کرد، مگر آنکه تمایلی به انگیختن یک حالت ذهنی مطلوب در موجودات آگاه داشته باشد. به عبارت دیگر، ذهن‌گرا را می‌توان کسی تعریف کرد که معتقد است که «خیر» یا «خوبی» اولاً و بالذات، قابل حمل بر حالات ذهنی است و ثانیاً و بالعرض، قابل حمل بر دیگر چیزها است

به نظر ارسطو، «مثال خیر» افلاطون، که در حوزه معرفت هستی «موجود بما هو موجود» به کار گرفته می‌شود، ربطی به خیر در حوزه معرفت عملی ندارد و خیر مثالی فاقد فایده عملی است؛ زیرا خیر در حوزه عمل، به اوضاع و احوال عمل انسانی محدود می‌شود.19 به عبارت دیگر، «خیر در هستی‌های نامتحرک، چیزی است کاملاً متفاوت از خیر در آنچه «انجام دادنی» است و عقلانیت عملی انسان معطوف به آن است.20برای خیر عملی، باید امر واقع را دریافت و بحث را از خیر مورد توافق آغاز کرد: «ما باید با خود عمل‌مان آغاز کنیم و با آگاهی زنده‌ای که در آن عمل، از آنچه به عنوان «خیر مورد توافق» است، در اختیار داریم.»21 اعتدال یا حد وسط، همان خیر عملی مورد توافق است که شناخت دو طرف آن، تا حدی روشن است. اما نیازمند درک پویا از شرایط و موقعیت‌های واقعی است

از منظر فیلسوفان اسلامی، خیر اخلاقی، که در مباحث فلسفه اخلاق مورد توجه است، از یک‌سو، خیری است برآمده از عواطف اخلاقی و منطبق با انسانیت و وجدان انسانی22 و از سوی دیگر، معطوف به خیر مطلق؛ یعنی ذات اقدس خداوند است

2 ماهیت سعادت

آیا می‌توان از خیر اصیل و بالذاتی نام برد که همه خیرهای ذاتی یا اصیل به اعتبار آن خیر باشند؟ هرچند در اغلب موارد، به این پرسش پاسخ مثبت داده شده است،23 و این مسئله مورد توافق قرار گرفته است که خیرهای اصیل، باید مؤدی به سعادت باشند، اما هیچ‌یک از پاسخ‌ها در باب چیستی سعادت و سنخ خیرهایی که مؤدی به سعادت می‌شوند، مورد موافقت همگانی قرار نگرفته است

«سعادت» عبارت از: رضایت تام نفس در حین وصول به خیر یا غایتی است که هر انسانی مشتاق و در تلاش برای تحصیل آن است.24 ارسطو و پیروان او سعادت (ائودایمونیا) را عبارت از «فعالیت مطابق با طبیعت بشری» تلقی می‌کردند. اما دو پدیده در تغییر این نگرش تأثیر بسزایی داشت: یکی ظهور داروینیسم25 یا شکست آموزه انواع ثابت؛ و دیگر، مشخص شدن تأثیر خلق و خو و فرهنگ و شرایط تاریخی در شکل‌گیری شخصیت فرد

فایده‌گرایان، همچون اپیکوریان (لذت‌گرایان باستان)، سعادت را همچون زندگی توأم با لذت فراوان و آلام اندک تفسیر کرده‌اند. به نظر آنان، وجه مشترک همه خیرهای ذاتی اصیل، لذت است. با این حال، لذت‌گرایان یا باید معنای لذت را وسعت بخشند تا حس موفقیت و عزّت نفس و انجام فعل بر حسب تکلیف را هم شامل شود که در این صورت، فرق میان لذت و خیر، تفاوت در لفظ خواهد بود، یا آنکه باید لذت را در معنای اصطلاحی آن استعمال کنند که در این صورت، تبیین آنان ناقص خواهد بود؛ زیرا توجیه‌گر موارد فوق نمی‌تواند باشد

فلاسفه تحلیلی بر اساس کاربرد عرفِ زبان معتقدند که «خوب» را نمی‌توان بر وفق هیچ خصیصه طبیعی واحد یا متکثری تعریف کرد. ازاین‌رو، تلاش برای یافتن خیر غایی مشترک میان همه تجارب خوب، محکوم به شکست است؛ زیرا «خوب» در ساحت‌ها و بافت‌های گوناگون، با موضوعات و خصائص متفاوت استعمال می‌شوند. به نظر می‌رسد، در فرض مزبور مفهوم «خوب» باید مشترک لفظی باشد. در حالی که، چنین نیست؛ یعنی ما از واژه «خوب» معانی متعدد دریافت نمی‌کنیم، بلکه «خوب» یک معنا بیشتر ندارد و آن عبارت است از: تلائم میان دو شئ، خواه این دو «ذات و صفات» باشند، خواه «فعل و غایت»، خواه «فاعل و فعل»

نفی خیر غایی مشترک در فلسفه تحلیلی، گاه با واژه «مطلوبیت‌های متمایز» بیان می‌شود. برخی فلاسفه تحلیلی، همچون دیویی با پذیرش نسبیت فرهنگی، بر این باورند که «مطلوبیت» در بافت‌های گوناگون فرهنگی و تاریخی «متمایز» است؛ چیزی که در یک تاریخ و فرهنگ مطلوب است، ممکن است در فرهنگ یا تاریخ دیگر نامطلوب باشد. از این‌رو، مفهوم خیر غایی یعنی سعادت، برساخته‌ای است که می‌تواند برای غنای شخصیتی انسان در حوزه فردی و پیشرفت اجتماعی، مانع راه باشد؛ زیرا به‌طور ضمنی شکل‌پذیری طبیعت بشری را انکار می‌کند. دیویی حتی تمایز میان خیر ذاتی و خیر غیرذاتی را انکار می‌کند

به نظر می‌رسد، فهم معنای مطلوبیت و عدم مطلوبیت، غیر از تشخیص مصادیق آن دو می‌باشد. مطلوبیت ارزش و خیر، نسبی نیست، بلکه از تلائم یا رابطه واقعی میان دو شیء حکایت دارد. اما اینکه این دو شیء، چه چیزی باید باشند، ممکن است توافق جمعی بر آن حاصل نشود. با این حال، بی‌تردید هر شیء با غایت خود، دارای رابطه‌ای واقعی است. اما نسبت به سایر غایات، دارای رابطه‌ای امکانی است؛ یعنی فرض تطابق یا عدم تطابق دارد. از این‌رو، مطلوب دانستن چیزی، با نظر به غایت مخصوص خویش، هیچ تنافی با نامطلوب خواندن آن چیز، در قیاس با غایتی دیگر ندارد

سعادت یا خیر اعلا از نظر فیلسوفان سیاسی کلاسیک، اهمیت بسزایی برای ارزیابی انواع خیرها و اولویت‌بندی آن داشت؛ زیرا آنان برای انسان، طبیعتی واحد، مشترک و معطوف به غایتی خاص قائل بودند. این در حالی است که، انکار طبیعت واحد انسانی، نفی وجود غایت مشترک و نیز تبیین سعادت به عنوان انتخاب شخصی، از سوی فیلسوفان دوران مدرن و معاصر، قدرت ارزیابی و اولویت‌بندی انواع خیرها را از آنان سلب نموده است؛ زیرا با چنین مفروضاتی، انتخاب میان انواع خیرهای ناسازگار کاملاً خودسرانه بوده و هیچ معیاری برای ترجیحات و انتخابات وجود نخواهد داشت. معیارهای فایده‌گرایانه جرمی بنتهام؛ یعنی «لذات بیشینه برای بیشترین افراد» نیز به جهت کمّی بودن از یک‌سو، و مقایسه‌ناپذیری بسیاری از لذات از سوی دیگر، فاقد اعتبارند. شاید تعبیر جان استوارت میل در این‌باره، تعبیری جالب باشد. وی می‌گوید: که «تنها به موجب معیارهای بنتهام، یک انسان پست فطرت خرسند، احتمالاً بهتر از یک سقراط ناخرسند است.»

«سعادت» از منظر اخلاق، فضیلتِ دینی اعم از سعادت دنیوی و اخروی است. در این نوع اخلاق، فاعل از طریق عمل به فضایل اخلاقی، علاوه بر سعادت دنیوی، به سعادت اخروی نیز دست می‌یابد. هرچند در تأمین سعادت اخروی، نیّت و انگیزه الهی عامل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است

3ماهیت فضیلت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات pdf

چکیده  
درآمد  
تبیین موضوع  
مفهوم شناسی  
پیشینه تحقیق  
نظریه کنترل غیررسمی در جامعه‌شناسی  
همنوایی  
چارچوب نظری دینی  
کنترل غیررسمی از منظر دین  
کنترل غیررسمی و سیاست کنترلی دین  
انسان و تأثیر پذیری از کنترل‌های غیر رسمی  
روحیه پاداش‌خواهی و تنبیه‌گریزی انسان  
تأثیر بیم و امید بر رفتار انسان  
تأثیر ثواب و عقاب بر رفتار  
عناصر تشکیل‌دهنده‌ سازوکار کنترلی غیررسمی  
مدح وذم  
مراقبت  
حیا‌ء  
خوف و خشیت  
امربه معروف و نهی از منکر  
مناسک دینی  
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات pdf

احمدی، حبیب، «تحلیل نظریه‌های مربوط به کجروی‌های اجتماعی»، روانشناسی و علوم تربیتی،ش40، ص60-61

استارک، رادنی و سیمز بن بریج، ویلیام، «دین کجروی و کنترل اجتماعی»، ترجمه علی سلیمی، حوزه و دانشگاه، بهار 1379، ش 22، ص170-193

استونز، راب، متفکران بزرگ جامعه شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، چ چهارم،‌تهران، مرکز، 1384

ایوانز تی دیوید، «بررسی مجدد رابطه دین و جرم»، ترجمه علی سلیمی، حوزه و دانشگاه، شه 23، تابستان 1379، ص142-178

آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی، باقر پرهام، چ هشتم، تهران، علمی و فرهنگی، 1386

آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیم، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366

جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه‌ی معرفت، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، 1373

حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم، جامعه مدرسین، دوم، 1404ق

خدمتی، ابوطالب، «نظارت و بازرسی در اسلام»، معرفت، زمستان 1377، ش 27، ص46-57

دیلمی، شیخ حسن، ‏إرشاد القلوب إلی الصواب‏، قم، شریف رضی، 1412، جلد1

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، اول1412ق

ستوده، هدایت‌الله، آسیب‌شناسی اجتماعی، چ شانزدهم، تهران، آوای نور، 1385

سلیمی، علی و محمد داوری، جامعه‌شناسی کجروی، چ چهارم قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387

سلیمی، علی، و همکاران، همنشینی و کجروی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388

سیدرضی‏، نهج البلاغه، تحقیق محمد عبده، قم، هجرت، 1414ق

شعیری، تاج‌الدین، جامع الأخبار، قم، رضی، 405 ق

شیخ صدوق‏، أمالی‏، چ پنجم، بیروت، اعلمی، 1400

ـــــ ، علل الشرائع، نجف، مکتبه الحیدریه، 1996م

ـــــ ، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، جهان، 1378، جلد2

طبرسی، فضل ابن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چ سوم، تهران، ناصر خسرو، 1372

عاملی، شیخ حر، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، قم، آل‌البیت(ع)، 1409،جلد16، جلد20

علامه حلی، الألفین‏، چ دوم، قم‏، هجرت، 1409 ق

فرانک پی ویلیامز و مالین دی مک شین، نظریه‌های جرم‌شناسی، حمیدرضا ملک محمدی، تهران، میزان، 1383

کوذر، لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، محسن ثلاثی، چ یازدهم، تهران، علمی، 1383

گیلانی‏، عبدالرزاق، مصباح الشریعه، تهران، پیام حق، 1377

مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چ دوم، بیروت، موسسه الوفا، 1403، ج1؛ 67ـ69؛ 74ـ75

مفضل بن عمر جعفی کوفی، توحید المفضل،قم، مکتبه الداوری، 1969م

میرخلیلی، سیدمحمود، پیشگیری وضعی از بزهکاری، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1388

چکیده

این تحقیق درصدد بررسی کنترل اجتماعی غیررسمی در متون دینی است. بر اساس این تحقیق، دین مبین اسلام کنترل غیررسمی را به عنوان یک اهرم کنترلی کارآمد مورد توجه قرار داده است. از منظر دین، آمال و آرزوها در نحوه رفتار تأثیر می‌گذارد و باورهای دینی نظیر ثواب و عقاب اخروی زمینه همنوایی افراد جامعه را فراهم می‌نماید. نیز اهرم‌های کنترلی نظیر حیاء، ترس، تمجید و مذمّت، مراقبت و امر به معروف و نهی از منکر سبب کاهش کجروی و هدایت شدن افراد می‌گردد.

کلید واژه‌ها: کنترل اجتماعی، کنترل‌غیررسمی، مراقبت، امربه‌معروف، نهی‌ازمنکر، همنوایی.

 

درآمد

انسان‌ها به لحاظ روانی مطابق انگیزش‌ها، کشش‌ها، خواسته‌ها و گرایش‌های درونی رفتار می‌کنند. عوامل درونی و بیرونی سبب می‌شود که در برخی موارد رفتار نادرست، قبیح و برخلاف آداب، سنت و هنجارهای متعارف و متداول جامعه از انسان سر بزند. به همین دلیل، در قرآن به انسان «طغیانگر» و «زیانکار» خطاب شده1 و یادآوری گردیده که تمایلات نفسانی، انسان‌ها را به رفتار کجروانه و نادرست وا می‌دارد

ویژگی پیش‌گفته انسان می‌طلبد که خواسته‌ها، تمایلات و گرایش‌های گوناگون او، تحت کنترل قرار گرفته و از این طریق زمینه هدایت، تکامل و انجام رفتار درست او فراهم شود. در دین اسلام، کنترل و نظارت انسان‌ها مورد توجه ویژه بوده است، به گونه که نظارت کامل، دقیق و مداوم بر رفتار، کردار و نیات انسان‌ها از سنت‌های ثابت الهی و معیاری برای سنجش، ارزیابی رفتار و اعطای ثواب و عقاب در نظر گرفته شده است

در این تحقیق تلاش شده است یکی از سازوکارهای کنترلی تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته و نظر دین در مورد آن جست‌وجو شود. «کنترل غیررسمی از منظر آیات و روایات» عنوانی است بیانگر کاوش در نظریه کنترلی دین از خلال آیات و روایات به عنوان یکی از متون معتبر دینی؛ هرچند قرآن کریم کتابی نیست که در حوزه‌های علوم متداول امروزی نظریه‌پردازی کرده باشد. دلیل آن نیز روشن است؛ چراکه در متون دینی هرآنچه برای هدایت انسان لازم است ذکر شده است. با این حال، می‌توان با مطالعه آیات و روایات و کنار هم چیدن آنها، پاسخی برای سؤالات خود به دست آورد. و در مواردی نظریه‌ای را بر اساس آنها سامان داد

 

تبیین موضوع

کنترل اجتماعی از مباحث محوری در حوزه جامعه‌شناسی کجروی است. در مباحث کنترل اجتماعی، کنترل غیررسمی از اهمیتی بیشتری برخوردار است. بیشتر بودن اهمیتش بدین دلیل است که کنترل غیررسمی نوعاً هنجارشکنی‌هایی را تحت پوشش قرار می‌دهد که از قلمرو تسلط نظارت‌های رسمی خارج است. بررسی کنترل غیررسمی در جوامع دینی که فرهنگ آنها خاستگاه دینی دارد این بحث را ضرورت می‌بخشد که دین به عنوان بنیاد فرهنگی جوامع دینی چه تدبیری برای جلوگیری از شکستن هنجارهای دینی در نظر گرفته است. هم کنترل‌های رسمی و هم کنترل‌های غیررسمی را می‌توان از منظر دین بحث کرد؛ اما به تناسب موضوع تحقیق، مسئله اصلی پژوهش پیش‌رو این خواهد بود که نظر دین راجع به کنترل‌های غیررسمی چیست؟ این پرسش به نوبه خود دو سؤال فرعی دیگری به دنبال خواهد داشت که در طول تحقیق سعی می‌گردد پاسخی برای آنها به دست آید: یکی اینکه کنترل غیررسمی به عنوان یک اهرم کنترلی، اصلاً مورد تأکید دین بوده است یا خیر؟ و دیگر اینکه در صورت مثبت بودن جواب پیشین‌ سازوکاری که دین در قالب کنترل غیررسمی پیشنهاد می‌کند کدام است؟

مفهوم شناسی

«کنترل غیررسمی» در مقابل «کنترل رسمی» مطرح می‌گردد. کنترل رسمی مجموعه اقداماتی است که منابع اقتدار از آنها در مسیر مقابله با وقوع جرم و کجروی در جامعه استفاده نموده و نوعاً با اجبار و الزام‌های برخاسته از ضمانت‌های اجرایی دولتی همراه است.4 کنترل‌های رسمی بر عنصر حقوقی و قانونی مبتنی است5 و صرفاً هنجارهای رسمی را تحت پوشش قرار می‌دهد. از این‌رو، کنترل غیررسمی سازوکارهایی را تحت پوشش قرار خواهد داد که کنترل اجتماعی را نه از خلال قوانین کیفری و سازمان‌های رسمی، بلکه از طریق تکیه‌کردن بر اصول اخلاقی و ارزش‌ها و هنجارهای متعارف ممکن ساخته و متغیرهایی نظیر: «ترس از پذیرفته‌نشدن رفتار در جامعه»، «نگرانی از طردشدن توسط نزدیکان» و «طرد و تمسخر و سرزنش دیگران» را مورد توجه قرار ‌دهد

پیشینه تحقیق

بررسی مسئله کنترل اجتماعی از منظر دین و یا نقش کنترلی دین از انحرافات اجتماعی سابقه دیرینه دارد. اولین تحقیق در این زمینه به نام دورکیم به ثبت رسیده است. او بی‌هنجاری را معلول ضعف کنترل دانسته و جوامع سنتی را سرشار از همبستگی مکانیکی و برخوردار از قواعد اخلاقی‌ قدرتمند می‌داند که یکپارچگی را تقویت نموده و در نهایت زمینه‌های بی‌هنجاری را نابود می‌کند.7 تحقیقات دیگری که نقش کنترلی دین را برجسته نموده و دین را به عنوان یک نیروی بازدارنده از انواع کجروی‌های اجتماعی معرفی کرده‌اند، تحقیق ایوانز.تی. دیوید با عنوان «بررسی مجدد رابطه دین و جرم»8 و تحقیق استارک و سیمز بن بریج تحت عنوان «دین، کجروی و کنترل اجتماعی»است.9 در هر دو تحقیق، اهرم‌های کنترلی غیررسمی دین نظیر باورهای دینی و مناسک مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است

در زمینه کنترل دینی با تمرکز بر آموزه‌های اسلامی و با استفاده از منابع معتبر دینی در اسلام، می‌توان به کتاب‌های همنشینی و کجروی10 و کتاب پیشگیری وضعی از بزهکاری با نگاهی به سیاست جنایی اسلام11 اشاره کرد که مولفان در ذیل بحث‌های کنترل اجتماعی، به کاویدن این مهم از منظر آیات و روایات همت گمارده و نگاه دینی را در این موضوع به بحث گرفته‌اند

نظریه کنترل غیررسمی در جامعه‌شناسی

نظریات مطرح در حوزه کنترل اجتماعی، نظریه «بی‌هنجاری» دورکیم و نظریه «خودکنترلی» هیرشی است. دورکیم نابهنجاری اجتماعی را معلول گسست نظم و ضعف کنترل در جامعه می‌دانست و نظریه بی‌هنجاری خود را بر این مبنای انسان‌شناختی که انسان‌ها موجودی آمیخته با تمایلات است، استوار ساخته بود. همین مبنا بود که از نظر دورکیم نظارت اخلاقی و اجتماعی و همچنین ضروت انضباط در جامعه را توجیه می‌کرد.12 او معتقد بود: «هرگاه شیرازه تنظیم‌های اجتماعی از هم گسیخته گردند، نفوذ نظارت‌کننده جامعه بر گرایش‌های فرد دیگر کارایی‌اش را از دست خواهد داد.»13 در نهایت، با ضعف نظارت و یا نفوذ بازدارنده جامعه، بی‌هنجاری در جامعه شکل خواهد گرفت

هیرشی نیز در نگاه اول بر این باور بود که دلبستگی فرد به دیگران، پذیرش نقش یا درگیرشدن در فعالیت‌های اجتماعی و همچنین اعتقاد به ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی می‌تواند فرد را از کجروی باز داشته و به سمت رفتار بهنجار هدایت کند.14 اما در نظریه خود کنترلی تأکید داشت که افراد برخوردار از خودکنترلی قوی بیشتر در معرض جرم و کجروی قرار دارند و خودکنترلی قوی احتمال درگیر شدن در جرم را به حداقل می‌رساند

همنوایی

همان‌گونه که در نمودار شماره 1 اشاره شده است. هر دو نظریه رابطه وجود اهرم‌های کنترلی و بازدارندگی را مثبت قلمداد نموده و بر این ایده تأکید می‌کنند که هرگاه اهرم‌های کنترلی در جامعه فعال و نیرومند باشد همنوایی با هنجارها بیشتر میسور است. وانگهی، اگر نظام کنترلی در جامعه رو به ضعف گراید، همنوایی به حداقل رسیده و زمینه‌های ارتکاب جرم و کجروی فعال و تحقق جرم در جامعه بیشتر خواهدشد

چارچوب نظری دینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >