بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان م

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 6 آموزش و پرورش pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 6 آموزش و پرورش pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 6 آموزش و پرورش pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 6 آموزش و پرورش pdf :

 

مقدمه:
رضایتمندی شغلی معلمان از عوامل مهمی است که پیوسته در توسعه تکنولوژیک مورد توجه قرار می‌گیرد، مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع تکنولوژیک نشان می‌دهد که رضایتمندی شغلی نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع به جوامع تکنولوژیک تاثیر انکارناپذیری داشته است.

از آنجا که هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علاوه بر تامین نیازهای مادی از نظر فردی- اجتماعی و روان شناختی نیز او را ارضاء نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب مطالعه خصوصیات فردی و اجتماعی و روان‌شناختی نیروی انسانی لازم و ضروری است. در غیر این صورت، با سپردن مشاغل به افرادی که یا علاقه‌ای به انجام شغل مورد نظر ندارند و یا فاقد رضایتمندی شغلی لازم برای انجام آن هستند علاوه بر آنکه فردی ناشایست بر سر کاری گمارده می شود، بلکه موجب تغییر در سطح آموزشگاه نیز می گردد.

تحول در آموزش مشکلات فراوانی را در تصمیم گیری مناسب شغلی و حرفه ای به وجود می آورد. به عنوان مثال می توان گفت تنوع و تعدد حرف و مشاغل و نیز پیچیده بودن روابط بین افراد، طرح ریزی حرفه ای و انتخاب شغل و رضایتمندی شغلی مفاهیمی هستند که معطوف به آموزش اند.

از آنجا که کار قسمت اعظمی از اوقات زندگی هر فرد را به خود اختصاص می دهد حتی در جوامع بدوی نیز هر کس مجبور به انجام کاری است و باید قسمتی از وظایف محوله در جامعه خود را بر عهده گیرد. گروهی معتقدند انسان به خاطر ارضای نیازهای مادی خود بالاجبار به کار تن می دهد در حالیکه گروهی دیگر کار کردن و اشتغال را بالاجبار توام نمی دانند و معتقدند اجبار نمی تواند عامل مهمی در ادامه اشتغال به شمار رود.

به نظر این گروه گرچه انسان از طریق کار نیازهای زندگیش را برطرف می سازد. در حین حال از کار نیز لذت می برد و به خاطر کار کردن زندگی می کند کار از سوی دیگر علاوه بر رفع نیازهای مادی برای جسم و ذهن تمرین و ممارستی طبیعی محسوب می شود و ارضاء کننده فعالتیها و تلاشهای جسمی و ذهنی انسان است.

ارضای نیازهای جسمانی که از طریق کسب پول در مقابل انجام کار حاصل می شود، نمی تواند تنها علت لازم و کافی برای کار کردن محسوب گردد. ارضای نیازهای روانی- اجتماعی نیز از تعیین کننده های مهم در اشتغال و نوع آن به شمار می روند. هیچ عاملی به اندازه انجام کاری که درست انتخاب شده باشد، برای انسان لذت‌آور و رضایتمندیبخش نیست.

از طریق کار کردن انسان خود را با دیگران مقایسه می کند. توانایی ها و مهارت های خود را می شناسد و همچنین محدودیتهایش را کشف می کند. تعامل بین انسان و پدیده های محیط شغلی ساختار رضایتمندی و در نهایت سطح عملکرد را به تصویر می کشد.

تحقیق حاضر به بررسی تاثیر رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اختصاص دارد. اگر رضایتمندی شغلی به شکل صحیح مطالعه و بررسی شود و با توجه به نتایج به دست آمده برای دستیابی به آن، طرح ریزی شده و بر اجرای طرحها نظارت شود، منافع چندگانه عام و خاص برای آموزش و پرورش، به همراه خواهد داشت.

بیان مساله:
در دنیایی که هر روز به سوی تکنولوژی گام بر‌می‌دارد و در دنیایی که هر فردی برای داشتن زندگی در آن نیاز به کار کردن دارد، آیا ضروری است که مدیران و برنامه‌ریزان بخش آموزش، با خواستها و ملاکهایی که یک فرد در زمینه عوامل رضایتمندی شغلی با آن روبروست آشنا شوند؟

آیا شناخت خواستهای معلمان می‌تواند منجر به تغییر سطح پیشرفت آموزش و تحصیلی دانش‌آموزان گردد؟ آیا وقتی معلمی برای شغل خود ارزش و اعتبار قائل شود و یا اهمیت آن را واقعاً دریابد، این فرایند به تغییر سطح رضایتمندی شغلی او و تغییر سطح پیشرفت آموزش و تحصیلی دانش‌آموزان می‌انجامد؟ و از همه مهمتر اینکه آیا همیشه رضایتمندی شغلی موجب پیشرفت آموزش بالا می شود یا خیر؟

مهمترین مسأله تلاش در جهت انجام مطالعه هدفمند و معطوف به رضایتمندی شغلی در راستای پیشرفت تحصیلی است. یعنی شناخت علمی فرایند متغیر مستقل، بر متغیر وابسته، در شرایط تعدیل کننده و… دربحث رضایتمندی شغلی و پیشرفت دانش‌آموزان.

آنچه در پی‌ می‌آید جزئیات کوشش پژوهشگر است برای شناسایی و سنجش میزان رضایتمندی شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی و در نهایت ارائه استراتژیهای مناسب برای بهبود وضعیت موجود در خصوص جامعه هدف تحقیق.

هدف از تحقیق و علت انتخاب موضوع:
هدف پژوهش حاضر مطالعه شرایط رضایتمندی شغلی معلمان بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی است. نتایج تحقیق، منعکس کننده بخشی از رضایتمندی یا نارضایتمندی گروههای خاصی از کارکنان است و به عبارت دیگر بیانگر احساسات کارکنان در خصوص کارشان است که این احساسات مربوطه به کدام بخش از رضایتمندی شغلی می‌شود،

پیشرفت تحصیلی بیشتر از کدام بخش از رضایتمندی تاثیر خواهد پذیرفت و به چه عاملی مربوط می‌شود. جنبه‌های وابسته به ابزار سنجش عبارتند از کار، سرپرست، همکار، ترفیع و دستمزد که مبانی رضایتمندی شغلی را شامل می‌شود.

این رو هدف اساسی از انجام پژوهش حاضر مطالعه ارتباط رضایتمندی شغلی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی است.

گرچه رضایتمندی شغلی همواره ذهن مدیران را به سوی خود معطوف داشته، اما همیشه مورد تجزیه و تحلیل دقیق و کندو کاو علمی قرار نگرفته است.

مهمترین هدف این پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شغلی و در نهایت کاربرد موثر رضایتمندی شغلی معطوف به پیشرفت تحصیلی است.
با وجود آنکه مقصود اصلی این پژوهش بررسی رضایتمندی شغلی اعم از شناخت عواملی مانند کار، سرپرستی شغل، حقوق مزایا، امکان ترفیع و رشد در شغل و نقش همکاران در این حوزه از یکسو و درک عوامل معطوف به سطح واحد (میزان نیل به هدف نسبت به نیروی انسانی و میزان رضایتمندی ذینفعان اصلی نسبت به نیروی انسانی) از سوی دیگر است.

اما در این میان ایجاد حساسیت در مدیران شرکت از ناحیه درک بیشتر پیامدهای عدم رضایتمندی شغلی و همچنین بسترسازی جهت اثرگذاری بر ادراک و طرز تلقی کارکنان نسبت به تلاشهای شرکت در جهت اهمیت دادن به منابع انسانی و اولویت بندی رضایتمندی شغلی معطوف به پیشرفت تحصیلی است.

اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق:
رضایتمندی شغلی معلمان مفهومی است که به مشخص کردن برنامه ریزی های مهم جامعه و وضعیت اجتماعی، سبک زندگی و ضوابط خانوادگی، بهداشت و درمان و نیازهای آموزشی تاثیرگذار است. از آنجا که رفتار فرد توسط تعامل میان شغل او یا ویژگیهای محیطی- شغلی تعیین می شوند، چنین تعاملات فرهنگی میان افراد و محیط آنها به انتخاب شغلی با ثبات تر، پیشرفت شغلی بیشتر، دست یابی به رضایتمندی بیشتر و سرانجام آموزش موثر منجر می شود.

اغلب بزرگسالان بیشتر اوقات خود را در محل کار می گذرانند، پس تعجب آور نیست که مشاغل یا حرفه ها منبع مهم در بهداشت روانی- اجتماعی نقش موثر ایفا کنند بنابراین بررسی رضایتمندی شغلی علیرغم اهمیت در آموزش برای بهداشت روانی معلمان از اهمیت بالای پژوهشی برخوردار است.

از سوی دیگر، رضایتمندی شغلی نیروی انسانی بعنوان استراتژیک ترین عامل سازمانی آموزش و پرورش نقش ویژه ای در آموزش دارد. به طوریکه متون جدید ارزش هر سازمان را معادل ارزش کارکنان آن می دانند. اگربا نگرشی واقع بینانه به سازمانهای موفق نظری بیفکنیم متوجه خواهیم شد که تنها و تنها سازمانهای تکنولوژیک که به منابع انسانی توجهی عمیق داشته اند. به توفیق واقعی دست یافته‌اند.

امروزه منابع انسانی چه به لحاظ مهارت ها و توانایی ها و چه به لحاظ تفکرات، ارزشها، نیازها و خواسته ها با گذشته متفاوت است و دیگر نمی توان با همان انگیزاننده‌های ساده و غیرپویای گذشته.

انسان پیچیده امروزی را به تحرک و پویایی ترغیب نمود. بنابراین درک میزان رضایتمندی کارکنان از سازمانها و شناسایی عوامل انگیزاننده و نگهدارنده در دنیای امروز برای هر سازمانی متناسب با شرایط خاص خود، مهم به نظر می رسد که این اهمیت، ضرورت انجام این تحقیق را ایجاب نموده است.

از آنجا که رضایتمندی شغلی در آموزش مفهومی پیچیده و چند بعدی است و عوامل موثر بر رضایتمندی شغلی در کار و آموزش تکنولوژیک به علت فقدان تعاریف و مفاهیم روشن از یکسو و تکثر و تفاوت فرهنگ ها و محیط ها متفاوت تکنولوژیک از سوی دیگر بسیار گسترده و فراوانند،

از این رو انجام پژوهش عملیاتی براساس مفاهیم نظری و دستمزدن به شاخصهای آن در فرایند علمی و تجربی فعالیتی تازه محسوب می شود.

مطالعه موردی پیشرفت تحصیلی، زاویه ای دیگر از آموزش به حساب می آید که پژوهش در حیطه آن گامی مهم تلقی می شود. از جهت دیگر پاسخ به سوالات کارشناسان آموزش ابهامات فرایند نظامدار در زمینه تغییر سطح آموزش و افزایش آن را مرتفع خواهد ساخت.

زیرا دستمزدن به این بخش آموزش، زمینه های بسط و توسعه پژوهش در سایر منابع تحقیقی نیروی انسانی و پیشرفت و آموزش را امکان‌پذیر می سازد. در بخش مبانی نظری پژوهش، هدف پژوهشگر ذکر مهمترین تعاریف، مفاهیم و نظریه های رایج و عوامل و روشهای ارزیابی رضایتمندی شغلی معلمان بوده است.

فرضیه تحقیق:
بین رضایتمندی شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه آماری معناداری وجود دارد.
تعریف واژه ها (اصطلاحات):
رضایتمندی شغلی: به نمره حاصل جمع ارزشیابی مجموع معیارهای پنجگانه پرسشنامه سنجش رضایتمندی شغلی (JDI) ویسوکی و کروم اتلاق می شود.

معیار اول (کار): که طراحی شغل در خصوص غنی سازی،‌ توسعه شغلی و به مجموعه امتیازهایی استناد دارد که پیچیدگی، غیرتکراری و خلاقانه بودن، شیفته بودن، خوب، محترمانه، مفید و ارزشمند، مطبوع و سودمند همراه با احساس موفقیت و رسیدن به هدف را می سنجد.

معیار دوم (سرپرستی): که به کاربرد در روابط انسانی و مواردی همچون شایستگی، هوش، در دسترس بودن، مورد پسند بودن، میانه روی، انعطاف پذیری، عدم دخالت در کار، بازخورد دهی سرپرست را مورد سنجش قرار می دهد.

معیار سوم (حقوق و مزایا): به مجموعه ارزیابی عملکرد و ارزشیابی شغل و ملاک‌های خوب بودن، امنیت شغلی، دستمزد بالا، مکفی و متناسب و توانمند بودن حقوق را اندازه گیری می نماید.
معیار چهارم (امکان ترفیع و رشد در شغل): که برنامه ریزی کارراهه را با ملاک های ترفیع مناسب، منظم و براساس توانایی، مستمر همراه با فرصت پیشرفت را مورد سنجش قرار می دهد.

معیار پنجم (همکاران در شغل): که مجموعه روابط انسانی، مشاغل گروهی و حلقه‌های کیفیت را با زیر مجموعه انگیزه دهنده، وفادار، سریع، مسئولیت پذیر، زیرک، فعال، مراعات کننده، خوشایند، دوستانه و پرجاذبه بودن را می سنجد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله جغرافیای افغانستان pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جغرافیای افغانستان pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جغرافیای افغانستان pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جغرافیای افغانستان pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جغرافیای افغانستان pdf :

جغرافیای طبیعی افغانستان
مقدمه :
جغرافیای طبیعی افغانستان افغانستان، در جنوب غربی آسیا یبن 29 درجه و 22 دقیقه و 53 ثانیه و 38 درجه و 29 دقیقه و 27 ثانیه عرض البلد شمالی و بین 60 درجه و 28 دقیقه و 41 ثانیه و 47 درجه و 51 دقیقه و 47 ثانیه طول البلد شمالی واقع شده است. مساحت این کشور 650000 کیلومتر بوده و حداکثر طول آن از شرقی‏ترین نقطه تا غربی‏ترین نقطه جنوبی آن 912 کیلومتر است و این کشور محاط به مناطق خشک بوده، به دریا متصل نمی‏باشد،

نزدیک ترین بندر دریایی به آن، بندر کراچی با فاصله 727 میل می‏‏باشد. این کشور در شمال پیوسته است به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان و از طرف غرب به کشور جمهوری اسلامی ایران و از شرق و جنوب به کشور پاکستان و از طرف شمال شرقی به ولایت سین کیانگ چین. افغانستان کشور کوهستانی و نسبتاً خشک است. مرتفع‏ترین و معروف‏ترین رشته کوه‏های آن عبارت‏اند از: هندوکش، بابا، سلیمان، سفید کوه و سیاه کوه. مرتفع‏ترین قله

کوه‏های آن، «نوشاخ» با ارتفاع 7485 متر در رشته کوه هندوکش شرقی می‏باشد و ; میزان بارندگی در این کشور کم است و مهمترین رودهای آن عبارتند از: آمودریا، رود کابل، هریرود، رود هلمند و رود مرغاب و طویل‏تری رودهایش، آمودریا (2620کیلومتر)، هیرمند (1400کیلومتر)، هریرود(1230 کیلومتر) اکثر این

رودخانه‏ها ناشی از برف‏های زیادی است که در زمستان در نقاط مرتفع‏ می‏بارد و در بهار و تابستان به تدریج آب می‏شود. آب و هوایش متغیر و در بسیاریی از نقاط زمستان بسیار سرد و طولانی (حدود شش ماه)و در برخی نقاط تابستان خیلی گرم و سوزان می‏باشد. اما در عین حال جلگه‏ها و دره‏های فراوان دارای خاک و آب‏ و هوای مساعد، نزی در آن نهفته است که برای کشاورزی و دامداری بسیار مناسب می‏باشند. حدود 01/0 خاک آن را جنگل‏ها پوشانده است. تقسیمات اداری از سال (1773) به بعد درست از زمانی که تیمور شاه کابل را پایتخت خود قرار داد. آن «شهر» همیشه مرکز پادشاهی افغانستان بوده است. شاهزادگان ولایت

را کم و بیش خودمختاری داده بودند. مهم‏ترین ولایات تحت کنترل شاهزادگان و امیران، کابل، قندهار، هرات، ترکستان افغانستان، قطغن و بدخشان بودند.

چکیده :
امیر عبدالرحمن خان 1901ـ1880 که از سوی بریتانیا به عنوان امیر کابل و حواشی آن به رسمیت شناخته شد دامنه قلمرو سلطنتی‏اش را به ولایات هرات، ترکستان افغانستان، هزاره‏جات، نورستان و بدخشان گسترش داده بود. در زمان نادرشاه «33ـ1921» افغانستان به پنج ایالت اصلی و یا عمده و چهار ایالت فرعی تقسیم گردید. بعد از حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی در سال 1964 افغانستان به 26 ولایت تقسیم شده که هر کدام به دلیل اهمیت و

چگونگی انکشاف آن به گروه‏های یک، دو و سه تقسیم گردیده بودند. کابل، غزنی، گردیز، جلال‏آباد، مزار شریف، هرات و قندهار جزء مراکز درجه یک ولایات در تقسیمات کشوری قرار گرفتند. هر کدام از این ولایات به وسیله فرمانداری «والی»، اداره می‏شد که در برابر وزارت داخله در کابل مسئولیت داشتند. مضافاً این که نماینده‏هایی در هر ولایت وجود داشت که روند اجرایی کار را مستقیماً به کابل گذارش می‏دادند. هر ولایتی دارای چندین «ولسوالی» بود که به وسیله مسئولی به نام «ولسوال» اداره می‏شدند و ولسوالی‏ها در برابر «والی» مسئولیت داشته و می‏بایست گزارش کار را به آنها می‏دادند، البته هر ولسوال امکان داشت چندین

علاقه‏داری را نیز اداره کند. علاقه‏داری‏ها در روستاهای مهم مستقر و در قبال ولسوالی‏ها مسئولیت مستقیم داشتند، علاقه‏داری‏ها به تناسب جمعیت آنان به چهار گروه تقسیم می‏شدند. در سال 1970 افغانستان به 26 ولایت شش ولسوالی بزرگ «لوی ولسوالی» 175 ولسوالی و 118 علاقه‏داری تقسیم شده بودند؛ در حال حاضر افغانستان دارای 34 ولایت می باشد . واحدهای کوچک روستایی به وسیله رئیس روستا که معروف به «قریه‏دار» ملک، و ارباب بود اداره می‏شد. آنها نقش رابط را بین روستا و رئیس بخش «علاقه‏دار» داشتند. اما شهرها به نواحی مختلف تقسیم می‏شدند. جغرافیای انسانی افغانستان سرزمینی که اکنون به نام

افغانستان یاد می‏شود، بر اساس گفته‏های مورخین و اسناد باستانی، با نام‏ها و عنوان‏های دیگر (مثل آریانا، خراسان و ;) دارای پیشینه تاریخی چندین هزار ساله بوده و مدنیت‏های فراوان را در درون خود پرورانده و بعضاً مدفون ساخته است. اما آنچه را که امروز در جغرافیای سیاسی به نام افغانستان می‏خوانیم، همان کشوری است که در اواسط قرن هجده (1747م) توسط احمد شاه ابدالی بنیان گزاری شد. این کشور دارای موقعیت خاص سیاسی ـ تجاری و فرهنگی است که فعلاً مجال بحث آن نیست. به هر صورت این کشور امروزه زیستگاه اقوام، تبارها و تیره‏های فراوانی است که هر کدام در بسیاری از جهات فرهنگی خصوصیات و

ویژگی‏های خاص خود را دارد و چون برخی از این ویژگی‏ها در ورطه‏های سیاسی ـ اجتماعی دارای اهمیت خاصی است، در این جا ناگزیریم که اجمالاً آنها را مورد اشاره قرار دهیم که از آن جمله است: تعداد جمعیت، ترکیب قومی، دین، زبان، فرهنگ و رسوم قومی و خصوصیات تاریخی ـ روانی تباری. کلیات اولیه این مسایل پیش از شرایط امروزه در متون جغرافیایی ساده اغلب چنین بیان شده است: نام: افغانستان جمعیت: بالغ بر 20500000نفر تراکم جمعیت: 7/31 نفر در

کیلومتر مربع ساکنین شهرها: 15% متوسط عمر: مردان 9/39 و زنان 7/40 میزان تولد: 2/49 در هزار میزان مرگ: 8/23 در هزار رشد جمعیت: 054/2 میزان مرگ کودکان: 182 نفر در هر نوزاد دین: اسلام (75% سنی) زبان: پشتو و فارسی ترکیب جمعیت: 60% پشتون، 30% تاجیک، 5% ازبک، 5% هزاره و ;

پرجمعیت‏ترین‏ شهرها 1ـ کابل 345/36% نفر؛ 2ـ قندهار 191345 نفر؛ 3ـ هرات 150497 نفر؛ 4ـ مزار شریف 110367 نفر؛ 5ـ جلال آباد 57824 نفر؛ 6ـ کندوز 57112 نفر؛ 7ـ بغلان 41240 نفر؛ ولی بسیاری از این قضاوت‏ها و ارقام نه درست و دقیق‏اند و نه به این سادگی، و لذا ناگزیریم به شرح و تفصیل بیشتر. حقیقت امر این است که در افغانستان هیچگاه آمارگیری و سرشناسی دقیق، علمی و بی‏طرفانه صورت نگرفته. آمارهای داده شده یا اغلب بر پایه تخمین و گمانه‏زنی استوار

است، یا آمارگیری ناقص و یا حتی بر اغراض سیاسی، و از همین نظر است که تعداد جمعیت این کشور از سوی منابع و مراجع مختلف با رقم‏های بسیار متفاوت ارایه شده است که ما در این جا درصدد بیان آنها نیستیم اما با توجه به فقدان آمار علمی و تلفات سنگین بیست و چند ساله جنگ می‏توان گفت که تعداد جمعیت این کشور امروز بین 20 تا 17 میلیون نفر می‏‏باشد که از این تعداد حدود 4 میلیون آن آواره و خارج از کشور می‏باشند. و با وضع اسفبار و ناپایدار فعلی، ارایه میانگین سن، میزان رشد جمعیت، میزان مرگ و میر و ; نیز کار بیهوده و بی‏اساس خواهد بود. اما چند مساله به خاطر اهمیت خاص خود نیاز به بحث

بیشتری دارد: 1ـ دین: تردیدی نیست که بیش از 99% ساکنان افغانستان مسلمان هستند و تا چندی قبل حدود 5 هزار هندو در این کشور می‏زیستند که اکنون تعداد بسیار اندکی از آنها باقی مانده‏اند و در این که از نظر مذهبی اکثریت قاطع مردم این سرزمین را اهل سنت تشکیل می‏دهند نیز شکی وجود ندارد، لیکن درصد دقیق این اکثریت مورد بحث و گفتگو و کنجکاوی است. زیرا که منابع شیعی مدعی هستند که آنها حدود 25 تا 30 فیصد را در این کشور تشکیل می‏دهند و

این آمار یکی از موارد بحث بین گروه‏های شیعه با دولت موقت مجاهدین (تشکیل شده در سال 1368هـ ش) در پشاور و دولت آقای ربانی در سال‏های (74-1371) در کابل بود و نشریات و مطبوعات گروه‏های سیاسی آن زمان در این مورد بحث‏های فراوان داشت که علاقمندان را به آنها ارجاع می‏دهیم. اما خالی از فایده نمی‏دانیم که در اینجا مقداری از مطالب منتشر شده در این زمینه از سوی یکی از موسسات پژوهشی را نقل کنیم. این موسسه چنین می‏نویسد: «دین 98

فیصد مردم افغانستان اسلام است. از این میان قریب به 70 درصد اهل تسنن هستند که اکثریت بر مذهب حنفی می‏باشند و بیش از 25 درصد نیز شیعه اثنی عشری‏اند. اکثریت شیعه‏ها را قوم هزاره تشکیل می‏دهند که در مناطق مرکزی افغانستان سکونت دارند و مرکز آنان شهر تاریخی بارسان (بامیان) است. تشیع همچنین در بین قزلباش‏ها‏، ترکمن‏ها، تاجیک‏ها و حتی پشتون‏ها پیروانی دارد. اقلیت‏های کوچکی نیز بر مذهب اسماعیلی هستند، رهبر فعلی فرقه اسماعیلیه حاج سید منصور (نادری) است. بیش از 20 هزار نفر هندو و ازبک در کابل، قندهار و مزار شریف و هرات و خوست سکونت دارند. حدود 150 خانوار کلیمی در کابل و قندهار و هرات وجود داشته‏اند که تدریجاً افغانستان را ترک گفته‏اند ; اقلیت‏های دیگری نیز وجود دارند که تعدادشان چندان نیست. طبق قانون اساسی رژیم

سطلنتی (در زمان ظاهرشاه)، پادشاه باید حنفی مذهب باشد. از ابتدای تشکیل حکومت تا امروز، دستگاه حکومت سنی مذهب بوده است. در اواسط دهه هفتاد در افغانستان پانزده هزار باب مسجد وجود داشت; مساجد افغانستان معماری ساده دارند. در داخل مساجد هیچ گونه تصاویر و شمایل و یا علایم دیگری که حضور قلب و تمرکز حواس نمازگزاران را از بین ببرد، وجود ندارد، در میان حنفی‏ها روحانیون مولوی نامیده می‏شوند. روحانیون هم در بین شیعیان و هم اهل تسنن، نفوذ زیادی در جامعه دارند. روحانیون از روزگاران گذشته نقش مهمی در آموزش افغانستان داشته‏اند، مردم عموماً در پای منبر وعظ آنها حاضر شده و با

دقت به حرف‏های آنها گوش می‏دهند.» 2ـ ترکیب قومی ـ ملی کارشناسان سیاسی و پژوهش‏گران علمی غربی، اکثراً گفته‏اند که در افغانستان حضور ملت به آن صورت که در اروپا رایج است، شکل نگرفته است و روح جمعی ملی، حس میهن پرستی، درک و ترجیح منافع ملی و در نهایت شعور جمعی ملی، حس

میهن‏پرستی، درک و ترجیح منافع ملی و در نهایت شعور جمعی ملی ـ کشوری، در میان مردم عامه این کشور وجود ندارد؛ بلکه هویت‏های پراکنده و غلیظ قومی جانشین مقوله‏های یاد شده در این سرزمین است، (مقوله که همواره می‏تواند هم دست‏آویز خوب سیاسی باشد و هم مایه شورش‏ها و غائله‏ها) و لذا برخی از آنها این کشور را «موزه اقوام» خوانده‏اند. مثلاً آقای الیور روا افغانستان‏شناس معاصر فرانسوی می‏گوید: «افغانستان هیچ گاه ملت یکپارچه نداشته ;» وی معتق

د به وجود نوعی تقابل میان جامعه و دولت و یا شهر و روستا در این کشور است. از نظر او، شهریان تحصیل کرده، تاجر پیشه، کارمند دولت هستند با روستاییان که در محدوده روستا‏های خویش از طریق دامداری و کشاورزی روزگار می‏گذرانند و به سیاست هیچ علاقه‏ای نداشته تغییر حکومت را پادشاه گردشی می‏نامند، در تقابل قرار دارند. که نه تنها رفتار و کردار کرکترشان با هم تفاوت دارند که دهاتیان به شهریان که آنها را آدم‏های حکومت می‏دانند به دیده بیگانه و همراه با سوء ظن می‏نگرند و در ضمن خود این دهاتیان نیز کاملاً هر کدام‏‏شان در درون ده، تیره و قبیله خود فرو رفته‏اند. یک نفر انگلیسی در این مورد چنین می‏گوید: «این ملت از

مجموعه‏ای از قبایل تشکیل می‏شود که دارای نیروهای متفاوت و عادات گوناگون می‏باشند که کمابیش آنها را به هم پیوند داده است. این پیوستگی بستگی به شخصیت قبیله دارد. احساس میهن پرستی آن طور که در اروپا متداول است نمی‏تواند در میان افغان‏ وجود داشته باشد، زیرا یک کشور مشترک برای آنها وجود ندارد. به جای حس میهن‏‏پرستی حس پرجوش و خروش آزادی فردی در آنها موجود است که بالطبع مایه طغیان علیه سردمداران حکومت می‏گردد. در نتیجه این مردم تاب تحت کنترل گرفتن را ندارند. خواه قدرت انگلیسی، روسی، ایرانی یا درانی باشد.» و فرد دیگر انگلیسی (آنتونی هی من) در این مورد چنین می‏گوید:

«قلب سرزمین امپراطوری درانی به تدریج استحکام پذیرفت و به صورت کشوری درآمد و صورت تجدد و تشکیل یک ملت را به خود گرفت این اقدام تشکیل دهنده و تجدد طلبی به کوشش و فعالیت امیر عبدالرحمن که بزرگ‏ترین فرمانروای افغانستان جدید است انجام گرفت. این ادعا کاملاً صحیح است اما با وجود این گسترش نیروی پشتون و اسکان آنها در قسمت‏های که پیش از آن مستقل بودند نتوانسته بود کشور را به صورت یک پارچه درآورد از ابتدا فقط کابل و نواحی

مجاور آن در اختیار حکومت مرکزی بود. حکومت مرکزی تحت فرماندهی امیر آهنین ابتدا قبایل پشتون را که جنوب بودند سرکوبی کرد. بعد به ازبک‏ها روی آورد و پس از انقلاب کردن خوانین ازبک و ترکمان در شمال و ایل هزاره در مرکز و کافرستان در مشرق تسلط خود را بر این نواحی استوار کرد; . با وجود این موفقیت‏های حس میهن‏پرستی یا ملیت در دل اتباع او بوجود نیامد. آنها، به صورت تابع باقی ماندند و جنبه همشهری‏گری در ملت واحد در آنها پدیدار نشد.» اگر چند وی

پیش‏بینی می‏کند که تجاوز شوروی به افغانستان سبب وحدت ملی، تضعیف هویت قومی و در نهایت تشکیل ملت واحد با حس میهن‏پرستی خواهد شد. اما این پیش بینی چندان درست از کار در نیامد. زیرا هنوز هم در این کشور متاسفانه هویت‏های قومی بر هویت ملی غلبه دارد. اگر چه در زمان جهاد و جنگ علیه روس‏ها این مردم وحدت ملی کم‏نظیری از خود نشان داد، اما این وحدت ملی بدبختانه عمرش با عمر جهاد در کشور به پایان رسید و از نظر تاریخی نیز همواره چنین بوده است که این مردم همیشه در برابر سلطه خارجی‏ و تجاوز، وحدت ملی شگرفی از خود نشان داده‏اند اما پس از رفع تجاوز و راندن دشمن خارجی و

تجاوزگر، اغلب باز هم هویت قومی بر هویت و منافع ملی و حس میهن دوستی چیره شده است. البته این بحث در سطح کلان توده‏ای در رابطه با کلیت‏ روستایی اقوام و قبایل بیشتر مطرح است، ورنه حساب جمعی تحصیل کرده، روشن‏فکر، سیاست‏مدار مال‏اندیش و بزرگ‏ بین از این قاعده جدا است. چون ترکیب قومی همواره در این کشور مهم و مورد توجه کارشناسان و پژوهش‏گران بوده است و لذا ناگزیر تحقیقات و نظریات برخی از آنها را می‏آوریم: آقای لودویک و آدمک، افغانستان شناس معروف و معاصر در این رابطه چنین می‏نویسد: گروه‏های قومی «جمیعت افغانستان مجموعه‏ای از گروه های کثیر و غیر متجانس قومی است

که با لهجه‏های مختلف و زبانی که برای طرف دیگر قابل فهم نیستند صحبت می‏کنند، بزرگترین گروه‏های قومی، پشتون، تاجیک، ازبک و هزاره می‏باشند. در سال 1986 «آوریوال» فهرستی از گروه‏های قومی در افغانستان را به شرح زیر یادداشت نموده است: 1- پشتو 11- ترکمن 31- شادی باز 41- گوارباتی 2- هزاره 12- طاهری 22- عرب 32- قزلباش 42- جوگی 3- تایمنی 13- براهوایی 23- گوجار 33- تیرابی 43- سیگ 4- موری 14- مغول 24- مونجانی 34- شیخ محمدی 44- زوری 5- قرقیز 15- اشکاشمی 25- شیغنانی 35- یهودی 45- جت 6- قپچاق 16- سنگلیچی 26- قارلیق 36- تیموری 46- پیکراغ 7- روشانی 17- فارسی 27- فیروز کوهی 37- میش مست 47- قزاق 8- واخی 19- ازبک 28- جمشیدی 38- غوربت 48- پاراچی 9- نورستانی 20- ایماق 29- ملیکی 39- وانگ والا 49-

ارموری 10- تاجیک 21- بلوچ 30- جلالی 40- تاتار 50- کوتانا 51- هندو زبان بسان تنوع قومی، تنوع زبانی نیز به صورت وفور در افغانستان وجود دارد به گونه‏ای که «جورج مورکنستر» زبان‏شناس معروف نروژی می‏گوید: «امپراطوری قدیم افغانستان را می‏توان گنجینه‏ای از شعبه‏های مختلف زبان‏های آسیا و اروپا شمرد.» زبان‏های فراوان ملی و محلی با لهجه‏های فراوانتر در میان اقوام و تیره‏های مختلف این کشور وجود دارد . پژوهش‏گران وجود بیش از 30 زبان را در این کشور برشمرده‏اند که ما در اینجا تعدادی از آنها را با مناطق جغرافیایی عمومی افغانستان با اندکی تلخیص نقل می‏کنیم: 1- زبان پشتو: زبان پشتو در مناطق جنو

ب، شرق و جنوب غرب و برخی از مناطق دیگر مورد گفتگو است. بیشتر این زبان‏ دارای لهجه‏ های فراوان است که معروف‏ترین آنها دو لهجه شمالی و غربی (قندهاری)می‏باشد. الف ـ لهجه غربی(قندهاری): از اتک شروع شده به غرب رود سند یعنی، دیره اسماعیل خان، بنو، توری، وزیرستان، کویته، شیندند،

قندهاری، زمین‏داور، فراه، جوین، سبزوار، اوبه و بعضی از جاهای دیگر به این لهجه مکالمه می‏نمایند؛ زبان دری: این زبان از جمله قدیمی‏ترین زبان‏های کشور بوده، عده زیادی نفوس افغانستان با لهجه های مختلف این زبان آشنای داشته و به فصاحت و بلاغت سخن می‏رانند. لهجه‏های مختلف این زبان عبارت از لهجه غربی، لهجه شمال شرقی، (بدخشان، کاپیسا و پروان) و لهجه اهالی مرکز و اطراف کابل، لهجه مناطق مرکزی (منطقه هزاره نشین که بعضی از لغات مغولی در آن حفظ گردیده است.) مناطقی که به زبان دری محاوره می‏نمایند، اکثر نفوس مردم غرب کشور، هزاره‏جات، بدخشان، ولایت کاپیسا، پروان، کابل، لغمان، نیمروز

، بلخ، تخار، قندوز و قسمتی از مردم بلوچستان و چترال را تشکیل می‏دهند؛ 3ـ بلوچی: این زبان‏ از بلوچستان تا کراچی، مروج است و در ساحه خاک افغانی در هلمند، حوالی گودزره، هامون صابری، حواشی سر حد غربی کشور و بلوچستان سخن می‏رانند؛ 4ـ ازبکی: در ولایت شمال کشور عمومیت دارد؛ 5ـ ترکمنی: در شمال و شمال غرب کشور تا ولایت هرات؛ 6ـ پراچی: در یکی از دره‏های نجراب: متصل به آلرسای تگاب؛ 7ـمنجی: در منجان بدخشان؛ 8ـ واخی: در واخان؛ 9ـ سریگی: در حاشیه شمال واخان؛ 10ـ سنگلیچی: در شمال منجان و جنوب زیباک بدخشان؛ 11ـ زیباکی: در زیباک بدخشان؛ 12ـ اشکاشمی: در اشکاشم

بدخشان؛ 13ـ شغنی: در اشکاشم و شغنان افغانی و شوروی؛ 14ـ روشانی و وارشری: در حاشیه غربی بدخشان به جوار رود پنج;؛ 15ـ که ته: در نورستان شرقی، مرکزی و غربی؛ 16ـ وایگلی: در نورستان مرکزی؛ 17ـ انبکویی: در نورستان مرکزی و غربی؛ 18ـ پارونی: در نورستان مرکزی؛ 19ـ پشه‏ای: در جنوب نورستان مرکزی، غربی بحوالی لغمان، دره‏های تگاب، نجراب و کوهستان، کاپیسا و لغمان؛ 20ـ گورتبی: در حاشیه شرقی نورستان شرقی و ; .
موقعیت
در آسیای میانه

مختصات جغرافیایی
در جنوب غربی آسیا یبن 29 درجه و 22 دقیقه و 53 ثانیه و 38 درجه و 29 دقیقه و 27 ثانیه عرض البلد شمالی و بین 60 درجه و 28 دقیقه و 41 ثانیه و 47 درجه و 51 دقیقه و 47 ثانیه طول البلد شمالی واقع شده است.
مساحت
مساحت افغانستان 652225 کیلومتر مربع است.که از نظر مساحت در جهان مقام چهلم و در قاره آسیا جایگاه یازدهم را دارا می‌باشد. حداکثر طول آن از شرقی‏ترین نقطه تا غربی‏ترین نقطه جنوبی آن 912 کیلومتر است

مرزها

افغانستان محاط به مناطق خشک بوده، به دریا متصل نمی‏باشد، نزدیک ترین بندر دریایی به آن، بندر کراچی با فاصله 727 میل می‏‏باشد. این کشور در شمال پیوسته است به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان و از طرف غرب به کشور جمهوری اسلامی ایران و از شرق و جنوب به کشور پاکستان و از طرف شمال شرقی به ولایت سین کیانگ چین. افغانستان کشور کوهستانی و نسبتاً خشک است.

کل: 5529 کیلومتر
مرزهای مشترک:
ایران (غرب): 936 کیلومتر
ترکمنستان (شمال): 744 کیلومتر
ازبکستان (شمال): 137 کیلومتر
تاجیکستان (شمال): 1206 کیلومتر
چین (شرق): 76 کیلومتر
کشمیر (شمال شرق): ؟؟؟ کیلومتر
پاکستان (جنوب): 2430 کیلومتر

آب و هوا
آب و هوای افغانستان متغیر و در بسیاریی از نقاط زمستان بسیار سرد و طولانی (حدود شش ماه)و در برخی نقاط تابستان خیلی گرم و سوزان می‏باشد. اما در عین حال جلگه‏ها و دره‏های فراوان دارای خاک و آب‏ و هوای مساعد، نیز در آن نهفته است که برای کشاورزی و دامداری بسیار مناسب می‏باشند. حدود 01/0 خاک کشور را جنگل‏ها پوشانده است

میزان بارندگی در افغانستان کم است و مهمترین رودهای آن عبارتند از: آمودریا، رود کابل، هریرود، رود هلمند و رود مرغاب و طویل‏تری رودهایش، آمودریا (2620کیلومتر)، هیرمند (1400کیلومتر)، هریرود(1230 کیلومتر) اکثر این رودخانه‏ها ناشی از برف‏های زیادی است که در زمستان در نقاط مرتفع‏ می‏بارد و در بهار و تابستان به تدریج آب می‏شود.

نام دریاهای افغانستان :
دریای آمو ( جیحون ) : از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و حدود 1126 کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی کشور با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان می باشد و قسمت هایی از آن قابل کشتیرانی است در سواحل آن رودخانه شیرخان بندر و بندر حیرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به ممالک آسیای میانه از این طریق مبادله می شود.جیحون دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروهای هیدرولیک قابل استفاده است

دریای هریرود : از کوه بابا در مرکز افغانستان سرچشمه گرفته، از هرات می گذرد و در شمال غربی کشور اندکی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل داده سرانجام در ریگزارهای ترکمنستان فرو می رود. 1230 کیلومتر طول داشته و دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروی برق مناسب است.

دریای کابل : از کوههای شرقی سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم «کابل» و «جلال آباد» عبور کرده وارد خاک پاکستان می شود و به رود «سند» می ریزد.

دریای هلمند ( هیرمند ) : از کوههای یغمان در غرب کابل سرچشمه گرفته و 1400 کیلومتر طول دارد و در جنوب غربی افغانستان قسمت کمی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل می دهد و مهمترین منبع تامین آب دریاچه های سیستان و بلوچستان و اراضی زراعی شمالی آن است.
دریای لوگر در لوگر
دریای پنجشیر در پنجشیر
دریای الیشینگ در والینگار نورستان
رود کنر در کنر
دریای مرغاب در شمال غرب افغانستان
دریای ارغندلب در غزنی
دریای خاش در غرب کشور
فراه رود در فراه
رود ادرسکن در شندی
دریای غزنی در غزنی

جهیل های افغانستان:
هامون هلمند در جنوب غرب افغانستان
هامون پوزک در جنوب غرب افغانستان
هامون صابری در جنوب غرب افغانستان
بند امیر در بامیان
جهیل زرکول در شمال شرق افغانستان
جهیل چقمقتین در شمال شرق افغانستان
جهیل شیوا در شمال شرق افغانستان
ارتفاع

کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستان‌ها و خشکی‌ها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوه‌است اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد. مرتفع‏ترین و معروف‏ترین رشته کوه‏های آن عبارت‏اند از: هندوکش، بابا، سلیمان، سفید کوه و سیاه کوه. مرتفع‏ترین قله کوه‏های آن، «نوشاخ» با ارتفاع 7485 متر در رشته کوه هندوکش شرقی می‏باشد
کوهای مشهور افغانستان :
کوه چگائی
کوه سلیمان
تور غر (سیاه کوه) 3982 متر
گل کوه
سیاه کوه
فیروز کوه یا سفید کوه
سلسله کوه تیر بند ترکستان
کوه بابا 5413 متر
سلسله کوه خواجع محمد
هندوکش 6298 متر
کوه پامیر 6281 متر
کوه واخان
سفید کوه 4755 متر
شاه مقصود 2773 متر
بالا کوه 3872 متر
هزار جات 4101 متر
دوشاخ 2110 متر
یاه بند (2560 متر

بلندترین نقطه: قله نوشاک (Nowshâk) به ارتفاع 7485 متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع 258 متر از سطح دریا.

دشت ها:

دشتهای افغانستان عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسیر 4- ریگستان 5- سیاه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدی.

منابع طبیعی
از منابع طبیعی آن می‌توان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگ‌های سفید و سبز و خاکستری) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگ‌های قیمتی (گوهر) ، اورانیوم و ;. اشاره کرد.

محیط زیست
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزال‌های وحشی ، قوچ و ; باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیت‌های زیست محیطی این کشور می‌توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی)، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آب‌های آزاد و ; اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.

جغرافیای انسانی
طبق آمار سال 2005 دارای 35 ولایت است. پرجمعیت ترین شهرهای افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ; هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانه‌است [نیاز به ذکر منبع] که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش‌سفیدان و بزرگان حل و فصل می‌شود.

تقسیمات کشوری
تقسیمات اداری از سال (1773) به بعد درست از زمانی که تیمور شاه کابل را پایتخت خود قرار داد. آن «شهر» همیشه مرکز پادشاهی افغانستان بوده است. شاهزادگان ولایت را کم و بیش خودمختاری داده بودند. مهم‏ترین ولایات تحت کنترل شاهزادگان و امیران، کابل، قندهار، هرات، ترکستان افغانستان، قطغن و بدخشان بودند. امیر عبدالرحمن خان 1901ـ1880 که از سوی بریتانیا به عنوان امیر کابل و حواشی آن به رسمیت شناخته شد دامنه قلمرو سلطنتی‏اش را به

ولایات هرات، ترکستان افغانستان، هزاره‏جات، نورستان و بدخشان گسترش داده بود. در زمان نادرشاه «33ـ1921» افغانستان به پنج ایالت اصلی و یا عمده و چهار ایالت فرعی تقسیم گردید. بعد از حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی در سال 1964 افغانستان به 26 ولایت تقسیم شده که هر کدام به دلیل اهمیت و چگونگی انکشاف آن به گروه‏های یک، دو و سه تقسیم گردیده بودند. کابل، غزنی، گردیز، جلال‏آباد، مزار شریف، هرات و قندهار جزء مراکز درجه یک ولایات در تقسیمات کشوری قرار گرفتند. هر کدام از این ولایات به وسیله فرمانداری «والی»، اداره می‏شد که در برابر وزارت داخله در کابل مسئولیت داشتند. مضافاً این که نماینده‏هایی در هر ولایت وجود داشت که روند اجرایی کار را مستقیماً به کابل گذارش می‏دادند. هر ولایتی دارای چندین «ولسوالی» بود که به

وسیله مسئولی به نام «ولسوال» اداره می‏شدند و ولسوالی‏ها در برابر «والی» مسئولیت داشته و می‏بایست گزارش کار را به آنها می‏دادند، البته هر ولسوال امکان داشت چندین علاقه‏داری را نیز اداره کند. علاقه‏داری‏ها در روستاهای مهم مستقر و در قبال ولسوالی‏ها مسئولیت مستقیم داشتند، علاقه‏داری‏ها به تناسب جمعیت آنان به چهار گروه تقسیم می‏شدند. در سال 1970 افغانستان به 26 ولایت شش ولسوالی بزرگ «لوی ولسوالی» 175 ولسوالی و 118 علاقه‏داری تقسیم شده بودند؛ در حال حاضر افغانستان دارای 34 ولایت می باشد . واحدهای کوچک روستایی به وسیله رئیس روستا که معروف به «قریه‏دار» ملک، و ارباب بود اداره می‏شد. آنها نقش رابط را بین روستا و رئیس بخش «علاقه‏دار» داشتند. اما شهرها به نواحی مختلف تقسیم می‏شدند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق مداخله نظامی آمریکا در گرانادا pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق مداخله نظامی آمریکا در گرانادا pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق مداخله نظامی آمریکا در گرانادا pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق مداخله نظامی آمریکا در گرانادا pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق مداخله نظامی آمریکا در گرانادا pdf :

ملاحظات لجستیکی
برای دستیابی به اهداف این عملیات، حوزه های بسیار متفاوتی از لجستیک باید شناسایی و طرح ریزی می دشند. یکی از نیازمندی ها نحوه محافظات از فرودگاه و شناسایی موارد مورد نیاز برای این کار بود. سوالاتی چون تعداد افراد موردنیاز و نوع تجهیزات، مهمات و پشتیبانی مطرح شدند.
نیازمندی اصلی دیگر تقسیم گیری بر سر نحوه استقرار محافظت و جستجوی کارآمد دانشجویان آمریکایی در بند دولت گرانادا بود. (توجه علمیات Urgent funy) به واسطه دستگیری چند دانشجوی پزشکی آمریکایی در گانا به اتهام جاسیوسی برای CIA بود. ملاحظات این اقلام شامل نوع ترابری هوایی، غذایی مورد نیاز دانشجویان و سایر اسرای جنگی بود. پاسخ به سوالات فوق نوع امکانات و آمکانات و آمادهایی که به جزیره گراندا برده می شدند ر تعیین می کرد. چالش دیگر لجستیکی هماهنگ کردن نقش هر یک از سرویس های نظامی بود. نیروهای هوایی، دریایی، زمینی و تفنگداران دریایی ماموریت داشتند که این عملیات را انجام دهند اما هر یک مشکلات لجستیکی خاص خود را داشتند. ویژگی مشترک این عملیات هماهنگی وسیع لجستیکی را طلب می کرد.
در طول ساعات اولیه صبح رنجرهای نیروی زمینی فرودگاهی را در Point Salines اشغال کردند. این فرودگاه تنها باند پروازی داشت که می توانست یک هواپیمای C-141 را در خود جای دهد و از سوی دیگر این باند رد حال ساخت بود. لازم بود تا تعداد زیادی نیرو و آمادهای مربوط به آنها را از طریق یک فرودگاه حمل شوند. این امر به گردش کاری سریع نیاز داشت تا تخلیه نیروها و آمادها انجام شود و هواپیمای بعدی فرود آید. در طول بخش اولیه علمیات، پشتیبانی زمینی ظرف 20 دقیقه اطراف فرودگاه را پوشش داد. اولین نیروهای حاضر در صحنه تجهیزات مورد نیاز را برای تخلیه هواپیما های در حال پرواز به فرودگاه را به همراه داشتند. این افراد باید تصمیم می گرفتند که بارهای تخلیه شده را در جایی قرار دهند که در زمان مورد نیاز بدون اشغال کردن باند فرود به آنها دسترسی داشته باشند.
محدودیت ها
محدودیت های لجستیکی زیادی در این عملیات تجربه شد. برخی از این محدودیت های عبارت بودند از: ظرفیت محدوده فرودگاه، منابع سوخت و آب قابل شرب انتقال آمادهای ضروری به منطقه بسیار مشکل بود. هر سرویس ترابری هوای استراتژیک را مستقیماً از فرماندهی ترابری هوایی نظامی (Military Airlift Command) درخواست می کرد که هیچ یک از فرماندهی های منفرد جریان هوایی را براساس نیازهای عملیاتی هماهنگ و الویت بندی نکرده بودند. به دلیل ظرفیت محدود باند فرود، فرود هواپیماها براساس اصل «انجام اولین کار وارده» انجام می شد و میزان ذخیره سوخت هر هواپیما وضعیت ان را در صف تعیین می کرد. برخی از هواپیماهایی که حامل آمادهای مهم و اساسی بودند برای سوختگیری به فرودگاه های دیگر انتقال داده شدند و این به معنی آن بود که رقابت مداومی برای دست یابی به فرودگاه در جریان بود.
فقدان سیستم اولویت بندی (Priotization System) به معنی آن بود که میزان یک محموله چندین بار تغییر می کرد. و راهی برای پیش بینی زمان رسیدن آمادهای بحرانی وجود نداشت.
در صروتی که دکترین فعلی لجستیک دنبال می شد این مشکل قابل اجتناب بود. دکترین فعلی (در آن زمان) تمام نیازمندی ها به ترابری هوایی را بر عهده فرماندهی ستاد لجستیک آتلانتیک محول کرده بود. به این ترتیب، تمام درخواست های مربوط به ترابری هوایی قبل از ارجاع به فرماندهی ترابری هوایی نظامی باید از طریق این ستاد ارائه می شدند. برای برنامه ریزی مجدد پرواز های کم اهمیت تر می شد. نظم و ترتیب اولویت بندی را توسع داد.
ذخایر سوخت هوایی در فرودگاه بین المللی Seawall در بارادوس مستقر بودند و به واسطه سوختگیری سریع هوایی به سرعت خالی شدند و این امر موجب تغییر اجباری در عملیات ترابری هوایی شد. حداکثر ظرفیت بار مجاز از 50 هزار پوند به 35 هزار پوند کاهش داده شد تا هواپیماها بدون نیاز به سوختگیری مجدد بتوانند از فرودگاه های ایالات متحده به گرانادا پرواز کنند.
در جزیره گرانادا آب آشامیدنی زیادی پیدا نمی شود. اطلاعات واصله از این موضوع لجستیکی ناردست بودند. با آنکه سطخ آب های زیر زمینی در جزیره بالا بود اما آب آشامیدنی قابل استحصال کمی در دسترس بود. برای غلبه بر این مشکل، سیتسم آب شیرین کن مستقر در سنت جورجه تعمیر شد. تا زمان رسیدن دستگاه های آب شیرین کن، آب از طریق هوا به منطقه انتقال داده می شد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله چگونگی ساخت اهرام مصر pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله چگونگی ساخت اهرام مصر pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله چگونگی ساخت اهرام مصر pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چگونگی ساخت اهرام مصر pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله چگونگی ساخت اهرام مصر pdf :

اهرام مصر :
عهد دودمان سوم مصر معمار نابغه ای به نام ایم حوتپ Imhotep برای فرعون مصر، زوسر «جوزر» (حدود 2649 - 2663 ق م) مجتمع عظیمی در سقاره، و گورستان گروهی نزدیک تختگاه مصر؛ ممفیس می سازد. افزون بر این، هرمی پله پله از سنگ بنا ساخت م مرقد و تأسیسات جانبی دیگری در اطراف هرم بدان افزود. هرم عظیم زوسر که به منظور حفاظت از جسد فرعون مصر بنا گردید؛ کهن ترین اثر معماری باقی مانده از مصر باستان است. این معماری خود الگویی گشت تا آیندگان به تقلید و تبعیت از آن، دست به کار ساختمانی عظیمی بزنند که یکی از عجایب هفتگانه جهان شناخته شود.
معماری پادشاهی کهن، اهداف و انگیزه های آن دست مایه ای گردید تا مورخان و باستان شناسان بر این دوره پانصدساله و شرایط و اوضاع اجتماعی آن را بر مبنای بناهایی که به هر صورت از سنگ آهک و گرانیت در مقیاس بزرگ برای ساختن ساختمان ها در مقبره ها به کار می رفت، شناسایی کنند.جالب اینکه در این دوره ، معابدی شبیه آنچه در دودمان یکم و دوم پادشاهی متداول بود، به ندرت ساخته می شد .به طوریکه اشاره شد، در پایان دودمان سوم پادشاهی، ساختن اهرام آغاز و به تدریج گسترش پیدا کرد. اما کمال حشمت این معماری تنها مدیون دودمان چهارم پادشاهی است که در آن عهد احداث چنین آرامگاه های پادشاهی با عظمت و پرشکوه، رونقی فراوان یافت.
ساخت اهرام مهمترین و اصلی ترین سازندگی این دوره را تشکیل می دهد؛ این معماری بدیع خود موجد تحولی شگرف گردید و تمدن و فرهنگ فراعنه به یک شکوفایی بی نظیر دست یافت؛ به گونه ای که مشعل هدایتی برای صنعتگران مصری برای یک دوره سه هزار ساله بعدی شد. اهرام مصر نمایانگر اوج دستاوردهای فنی، معماری، طراحی و تزیینات است که تنها در سایه یک سازمانبندی منظم، استادکارانی بی نظیر و هنرمندانی با انگیزه های قوی، و مهم تر از همه امنیت کافی و ثروتی کلان امکان پذیر بود. دوره دودمان چهارم پادشاهی اندکی افزون بر یک سده دوام آورد (2498-2613پ م) و شش پادشاه از این دودمان بر مصر فرمانروایی کردند.هرم غول پیکر مصر از قدیمی ترین عجایب هفتگانه است البته این تنها بنایی است که در میان عجایب هفتگانه تا به امروز باقی مانده است.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس pdf :

1ـ مقدمه

همانطور که بارها تکرار شده است و می‌دانیم جنگ تحمیلی علیه ایران به ابتکار آمریکا و توسط عراق آغاز شد. از یک نگاه آمریکا حق داشت همه تلاش‌خود را برای تغیر دوباره حکومت ایران به کار گیرد. آرنولد توینبی می‌گوید: بدیهی است که ذهن آدمی از خلاء روحی و معنوی کراهت دارد و اگر بر مردمی یا جامعه‌ای این بدبختی فرود آید که سرچشمه زلال الهامات و امیدهایی که زمانی بدان‌ها دلبسته بوده است از دست بدهد دیر یا زود در صدد تصرف نخستین مائده‌ای که فراراهش قرار گیرد برخواهد آمد و حتی اگر این مائده خشن و فریبنده باشد تصاحب آن را به محرومیت ترجیح خواهد داد.
آمریکا نیز حکایت چنین جامعه‌ای را دارد که ذکرش در این جملات می‌رود. اگر آغاز سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران را 28 مرداد 1332 در نظر بگیریم حکومت آمریکا در طی 25 سال با تمام توان و امکانات ایران را و فقط ایران را به عنوان استراتژیک‌ترین نقطه منطقه ـ از نظر نقاط ساحلی در جنوب و شمال و مرکزیت در میان کشورهای منطقه و مرزهای طولانی با شوروی و ... تحت پوشش مادی و معنوی قرار داده بود. تمام امیدهای طولانی مدت خود را به رژیم حاکم بر ایران بسته بود و یکی از پایه های اصلی آینده جهانی شدن و نقش آمریکا در تحولات بین‌الملل را نیز ایران قرار داده بود.
حال انقلابی ضد آمریکایی نه تنها همه امکانات مادی را که برای منظورهای فوق فراهم شده بود تصاحب کرد بلکه شعار جدی نفی آمریکا در صحنه بین‌الملل را هم سرلوحه سیاست خود قرار داد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >