حقیق در مورد شهرستان یزد pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  حقیق در مورد شهرستان یزد pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد حقیق در مورد شهرستان یزد pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی حقیق در مورد شهرستان یزد pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن حقیق در مورد شهرستان یزد pdf :

نمونه شهرهای تاریخی ( یزد )
مجموعه شهر : در نخستین بازدیدها از کل مجموعه شهر دو بخشی قدیمی و بخش جدید قابل تشخیص بود. با پیشرفت تدریجی کار معلوم شد که میان سه بخش عمده می توان تمایز قائل شد :
1) بخش تاریخی شهر، شامل بخشی قدیمی و درونی شهر مربوط به پیش از قرن نهم هجری قمری ( زمان تألیف تاریخ یزد)
2) بخش تاریخی شهر، شامل بخش میانی که مجموعه شهر را تا استقرار حکومت پهلوی در سال 1299 نشان می دهد.
3) بخشهای جدید و بیرونی که عمدتاً بیرون دیوارهای تاریخی شهر شکل گرفته است. گسترش این بخشها به ویژه در فاصله 57- 1347 سرعت گرفت و در دوران انقلاب اسلامی بر سرعت آن افزوده شد.

این تقسیم بندی تاریخی به صورتی با ترکیب کالبدی شهر نیز هماهنگ است. بخش درونی دارای ترکیبی فشرده، بخش میانی ترکیبی نسبتاً باز و بخشهای جدید گوناگون است. همچنین این تقسیم بندی در دیگر شهرهای که در این پژوهش بدانها اشاره شده کم و بیش صادق است.
بخشی تاریخی شهر. شهر یزد برجسته ترین نمونه ای است که ساخت آن علی رغم تغییرات عمده اواخردهه چهل به بعد، می تواند روشنگر ترکیب فضایی یک شهر سنتی ایرانی در دوره اسلامی باشد. در سه دهه پیش هنوز نشانی مبتنی بر پیشرفت حرفه های سنتی و تجارت و رونق شهر و تخصص پیشه وران و سلسله مراتب در سازمانهای صنفی دیده می شد، که در این بخش به مواردی اشاره شده است. ویژگیهای این شهر موجب گردید که در جریان مطلاعات نظم فضایی و ساخت شهر و معماری نواحی گرم و خشک و نیز در بررسیهای تطبیقی، همواره یزد به عنوان نمونه و پایه مورد بررسی واقع شود. در اینجا ابتدا تغییرات کالبدی شهر را در ادوار مختلف تاریخی- تطبیق متن کهن با وضع موجود شهر- با تأکید بر دوره رونق شهر مورد مطالعه قرار می دهیم و سپس به تحلیل عناصر و نظم فضایی شهر می پردازیم.

2-1 یزد. هسته مرکزی شهر، حدود قلعه دوره آل کاکویه در بالا و سمت چپ عکس به چشم می خورد. خیابان مسجد جامعه و خود مسجد جامع در پائین دیده می شود . قسمتی از خیابان پهلوی سابق ( اولین خیابان یزد) که تقریباً جهت شمال شرقی جنوب غربی دارد پیداست. حدود جنوبی قلعه قدیمی  ( شمال مسجد جامع) از بین رفته، و در سال 1352، خیابانی ( خیابان سید گل سرخ) در حد غربی  قلعه احداث شد، که کارهای ساختمانی آن چند سال متوقف شده بود. بافت بسته و متراکم محله قدیمی فهادان و محله های مجاور در خور توجه است.
در قرن پنجم شهر مقر حاکم نشین یکی از سلسله های کوچک محلی به نام آل کاکویه بوده است. در این دوره تغییرات کالبدی روشنی درشهر به وجود آمد. در سال 432 هجری دیواری گرد شهر کشیده شد، و چهار دروازه به نامهای درب کیا، درب قطریان، درب مهریجرد و درب کوشکنو ایجاد گردید

در حال حاضر محل این دروازه ها در شهر قابل شناسایی است. حاکمین این خاندان همچنین اقدام به ایجاد عناصر دیگری در شهر نمودند. ابویعقوب محله ای در شهر بنا کرد که امروز به همین نام – محله یاقوبی – شناخته می شود.
در دوره اتابکان یزد قرون ششم و هفتم نیز حکام شهر به ساختن محلات روستایی، باغها، قصر، بازار، مدارس علمیه، سراها و دروازه اقدام نمودند. قریه ای در جانب شرقی شهر که امرزو به نام مریم آباد شناخته می شود، توسط مادر اسفهسالار قطب الدین ابو منصور
( متوفی 642 هـ) ایجاد گردید و در آن زمان مریاباد نامیده می شد. دروازه ای نیز که امروز محل آن قابل شناسایی است و محله آن به نام مالمیر شناخته می شود به دستور مادر امیر بنا گردید.

در دوران حکمرانی آل مظفر در قرن هشتم هجری نیز ساخت کالبدی شهر دچار تغییرات بسیاری شد. محمد بن مظفر امیر مبارزالدین محمد در شهری دیگری به دستور امیر چخماق و فرزندانش ایجاد گردیدند که امرزو برخی از آنها باقی مانده اند. این عناصر عبارتند از : بازار علی آقا در دورازه مهریجرد 815 هـ ؛ بازار خواجه شمس الدین ؛ مسجد جامع در خارج شهر در محله سرریگ. 770 و 818 هـ؛ بقعه سیدرکن الدین 815 و 843 هـ؛ مدرسه ضیائیه سرپلک 788هـ، مدرسه خانزابنت محمد بن مظفر بیرون دروازه در محله سراب نو با خانقاه و مقبره 700 هـ، و مزار پیر برج نزدیک به برج دروازه مهریجرد.

آثار دوره صفویه درشهر یزد معدود است. در این دوره بیشتر فعالیتهای حکام و سلاطین وقت به ویژه در اصفهان متمرکز بوده است. در یزد مجموعه شاه شامل میدان بزرگ که تکیه بوده، مسجد و مدرسه شاه طهماسب متعلق به دوره صفوی است. این مجموعه امروز تقریباً به کلی از هم پاشیده شده و در دو نوبت خیابان کشی، تکیه به صورت محوطه تقاطع دو خیابان در آمده است.
بعد از صفویه تا دوره آخر دگرگونی شهر در دهه های اخیر به ویژه می توان از کارهای محمد تقی خان یزدی معاصر شاهرخ میرزای افشار و کرمیخان زند یاد کرد. منجمله باغ دولت آباد که در سال 1160 به فرمان محمد تقی خان بنا شد و مدتها نیز محل اقامت کریمخان بود. در زمان وی و فرزندانش همچنین عناصر دیگری ماند بازارخان، مدرسه خان، قیصریه خان و میدان مشهور خان احداث گردیدند . در دوره قاجاریه به ویژه اعیان شهر خانه های باشکوهی برای خود ساختند که از جمله مجموعه عربها را می توان نام برد.

همانطور که می بینیم حکام شهر که در ادوار مختلف اداره کامل منطقه را از نظر  اقتصادی اجتماعی زیر نظر داشته اند، در دگرگونی ساخت مرکز حکومتی نیز دارای نقش اساسی بوده اند. تاریخهای محلی از کار و وضع زندگی مردم اطلاعات چندانی به دست نمی دهند، اما از متن آنها به نحوه کار در عناصر تولیدی شهر تاریخی مانند کارگاهها که فضای فعال آنها جریان صدها سال کار یکنواخت را نشان می دهد و امروز نیز برخی از آنها به جا مانده، می توان پی برد. اطلاعات معتمدین محلی که زندگی نیم قرن پیش را به خوبی به یاد دارند، تصویری از نحوه فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در شهر و زندگی اجتماعی فرهنگی مردم و همچنین نحوه عملکرد عناصر شهری به دست می دهد که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد.

ساخت شهر یزد.

بررسیها نشان می دهد که در گذشته شهر یزد دارای محلات متعددی بوده است. محلات شهر جایگاه زندگی طبقات اجتماعی مختلف، صاحبان مشاغل گوناگون و پیروان ادیان مختلف بوده است. روابط نزدیک اقتصادی اجتماعی نظام محله ای ویژه شهرهای دوره اسلامی و شیوه تولید کارگاهی بر نظم اجتماعی فضایی شهر تأثیر داشته است. به طوری که دریک محله بخشهای اعیان نشین- صاحبان کارگاههای خصوصی- و طبقه اجتماعی متوسط کنار هم قرار داشته و یا دو محله متعلق به اعیان و متوسط شهری کنار هم قرار می گرفته است. خانه های اعیان نشین معمولا مشخص و مانند مراکز محلات در تقاطع و یا در مسیر گذرهای اصلی قرار داشته است.
حدودک یک قرن پیش شهر یزد دارای 6 محله زردشتی نشین بوده که در شهر و یا اطراف شهر به صورت مجموعه و یا محلات روستای وجود داشته اند و امروز (1353) نیز باقی هستند. زردشتیان به طور عمده به زراعت اشتغال داشتند و در محله های خود در داخل شهر دارای زمینهای مزروعی بودند. آثار این زمینها امروز نیز باقی است و بخش عمده زمینهای بایر شهری را در محلات زردشتی نشین تشکیل می دهد. در مجموع می توان گفت که جز در موارد اقتصادی از لحاظ روابط اجتماعی جامعه زردشتیان جامعه بسته ای بوده است و این به ویژه در ترکیب کالبدی شهر به چشم می خورد.

در محلات شهر یک نفر از بزرگان محله از طرف اهالی انتخاب می شد که نقش رئیس محله را داشت بزرگ محله را گاهی کلانتر می نامیدند، که در این صوتر نقش وی مهم تر بود. بزرگ محله رابطی مابین مردم محله و حاکم شهر به شمار می رفت که ممکن بود در امور جاری از طرف مردم را بگیرد و یا طرف حکم را. اما چون کلانتران نقش مالیات گیری به عهده داشتند معمولا طرف دولت را می گرفتند. استادان نساج در محلاتی که ساکنان آنرا عمدتا نساجان دستباف تشکیل می دادند به سمت بزرگ محله انتخاب می شدند. برای نمونه از محله شاه ابوالقاسم یزد می توان نام برد که نساجان دستباف متعلق به طبقات بالا و متوسط اجتماع اکثر ساکنین آنرا تشکیل می دادند. استاد نساجی که به عنوان بزرگ محله انتخاب می شد، با اعتباری که در بازار دشت از ورشکستگی نساجان محله خود در شرایط بحراین جلوگیری می کرد. چنین روابطی در واقع به مدیون شدن نساجان جزء به نساجان معتبر می انجامید. این وابستگی شکلی از انحصار کوچک، در مقیاس محلی را در پی داشت.
در محلات دیگر شهر یزد زارعان، پیله وران، تاجران، شالبافان و غیره سکونت داشتند. صنایع گوناگونی مانند ترمه بافی، نساجی، صباغی (رنگرزی) طناب بافی، عصاری ( روغن کشی)، قالی بافی ، حناسابی، قندریزی،

– نظم فضایی شهرهای تاریخی ایران
ساختار شهرهای تاریخی ایران که در این پژوهش بررسی شده، نشان می دهد که محیط شکل گیری این شهرها، موجب پیدایش ویژگی های مشترکی شده است. دو علت عمده را می توان برای این امر در نظر گرفت. یکی ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه اسلامی و دیگر شرایط نظم دهنده آب و هوایی در اقلیم گرم و خشک ایران ترکیب کالبدی – فضایی عوامل شکل دهنده بدین صورت پدیدار شده است:
1- مجموعه شهر 2- مرکز شهر شامل بازار و مسجد جامع 3- شهر 4- مراکز محلات 5- برخی فضاهای شهری شامل گذرهای اصلی، میدانها، تکیه ها و حسینیه ها 6- ارگ شهر

2 مجموعه شهر: مجموعه شهر با اندازه ای مطلوب، دارای مقیاس و قابل دسترسی و قابل درک بوده، این مجموعه همچنین با اجزایی به صورت کل دهرم تنیده، محصور با دیوار و برج و بارو و دروازه ها، با کوچه پسکوچه های باریک و ارتباط تنگاتنگ دارای ساختاری فشرده بوده است.

2 مرکز شهر: ساختاری مرتبط الاجزاء کلی هماهنگ، ترکیبی یکپارچه، همراه با فراوانی عناصر عمومی در مواردی شامل مسجد جامع، مدارس علوم دینی امامزاده ها، میدانها و بازار شهر مرکب از راسته ها با عناصر عملکردی گوناگون مانند تیمچه ها، سراها، کاروانسراها، قیصریه ها، کارگاهها و حمامها بوده است.

3 محلات : اجزایی از ساختار کلی شهر، به گونه ای ادغام در کل شهر، سکونتگاه فقیر و غنی و محل صاحبان پیشه های گوناگون و برخی اقلیتهای مذهبی بوده است.

4 مراکز محلات شامل مسجد و بازارچه و میدانچه و تکیه و حسینیه و عناصر دیگری در مقیاس محلات که هر چند به خودی خود ارزش معماری خاصی نداشته اند، اما در اتحاد با سایر اجزاء مجموعه هایی مطلوب بوده اند.

5 فضاهای ارتباط دهنده مشتمل بر گذرهای اصلی، میدانها، تکیه ها و حسینیه ها

6 ارگ شهر مرکز حکومتی، دیوانی و اداری شهر

گوهر ساختار شهر مبتنی بر وحدت شکلی بوده به گونه ای که میان عناصر مجموعه شهر صورتی از پیوستگی و ارتباط فضایی وجود داشته وترکیب منسجمی ایجاد می کرده که می توان آن را به صورت یک اصل بیان نمود:
« ساختار کالبدی شهرهای تاریخی ایران بر پیوند فضایی میان عناصر مجموعه 1) مرکز شهر و 2) مراکز محلات، از طریق یک رشته فضاها و عناصر ارتباط دهنده : 3) گذرهای اصلی و 4) میدانها استوار است.»

این ساختار چنان که نقشه ها و تصاویر تحلیلی شهرها نشان می دهد به ویژه از اوایل قرن حاضر به تدریج تغییر کرده، انسجام و ارتباط میان عناصر از بین رفته، مفهوم رندگی محله ای دگرگون شده و فضاها و فعالیتها تغییر کرده است. تنها نمونه ای که هنوز می توان این نظم را تا حدودی در بخش تاریخی آن دید شهر یزد است و در این فصل تصویر خلاصه شده ای از آن آورده شده است.
2 42 یزد. این نقشه که یک مرحله خلاصه شده تصاویر 2، 7، 2 8 می باشد. کاملترین صورت بیان نظم فضایی در شهرهای تاریخی ایران است که تا اینجا درباره آن سخن رفته است. علی رغم ایجاد چند خیابان درطول چند دهه، هنوز ارتباط فضایی میان مرکز شهر و مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی به چشم می خورد.

تأثیر عوامل آب و هوایی
منطق شکل و فضای معماری و بافت شهر در برابر مسایل آب و هوایی
در بررسی ترکیب معماری و بافت شهرها و روستاهای نواحی گرم و خشک، به این مورد مهم پی می بریم که، عامل آب و هوا در شکل منطقی دادن به بافت شهرها و تریکب معماری این نواحی نقش عمده ای داشته و مسایل آب و هوایی همیشه به صورت مشکلات حاد برای مردم این نواحی مطرح بوده است. این مشکلات در طول هزاران سال مردم را به یافتن راه حلهایی هدایت نموده که به طور حیرت انگیزی جنبه های آزار دهنده آب و هوایی را کم می کند، و از جنبه های راحتی بخش آن بهره می گیرد.
مشکلات عمده ای که مردم نواحی گرم و خشک را به چاره جویی وا داشته، چنین بوده: آفتاب سوزان و گرمای زیاد، درجه حرارت بالا در روز و پائین در شب ( نوسان حرارتی روزانه به ویژه در تابستان)، تابستانهای خیلی گرم و زمستانهای سرد، هوای خشک در نتیجه کمی بارندگی و کم آبی، و وجود طوفانهای پرگرد و خاک و گرم و احیاناً شنی.

از آنجا که مرزهای اقلیمی ارتباطی با مرزهای سیاسی ندارد، و خصوصیات آب و هوایی برای مردمی که در نواحی اقلیمی همانندی زندگی می کنند، مسایل مشابهی را مطرح می نماید. از این رو راه حلهایی که مردم نواحی گرم و خشک در سرتاسر جهان، برای پاسخگویی به مشکلات اقلیمی پیدا کرده اند، اگر چه از نظر شکل متفاوتند، اما از نظر معنی یکسانند.
یکی از موارد ارزنده این راه حلها، برای جواب گفتن به مشکلات ناشی از مسایل آب و هوایی در اقلیم گرم و خشک ایران به چشم می خورد. علاوه بر ضرورت امر دفاع در برابر حمله مهاجمان به شهر و روابط اجتماعی اقتصادی داخل شهر قلعه ای، که سهمی در شکل پیچیده و بسته شهر و همچنین روستاهای این نواحی دارد، کم کردن تماس با گرما، و آفتاب تند تابستان، به خصوص تهیه سایه، نقش عمده ای را در ترکیب فشرده و بسته مجموعه ها دارا بوده است. مجموعه روستا یا شهر به صورت توده ای متراکم به نظر می رسد کمترین سطح نمایان و رو به آفتاب پیش بینی شده است. روزنه ها کوچک است.

جهت قلعه در این اقلیم که طبعاً جهت کوچه های اصلی، و جهت قسمت تابستان نشین خانه ها را شامل می شده، با توجه به برکنار بودن از آفتاب گرم بعد از ظهر تابستان و در امان ماندن از بادهای گرم و طوفانی، موقعیت زمین و بهره گیری بیشتر از آب بوده است.
یک نمونه که نسبتاً سالم به ما رسیده، هسته مرکزی شهر یزد است که « محله فهادن» را شامل می شود. هسته مرکزی شهر کنونی که در دوران پیش از اسلام احتمالاً قصبه ای بیش نبوده، باید بخشی از شهر آل کاکویه باشد که در بخش اول بدان اشاره شد. اصطخری اطلاعاتی را تا قرن چهارم هجری، در مورد جغرافیای تاریخ ناحیه یزد، که مراکز کثه، میبد، نائین و فهرج را  شامل می شده، به دست می دهد.
جهت قلعه قدیمی دوره آل کاکویه، جهت گذرهای اصلی است، و تقریباً جهت شمال جنوب دارد. گذرها به خاطر باریک بودن و بلند بودن دیوارهای دو طرف در بعد از ظهرهای گرم تابستان پر از سایه است. این خصوصیت را در بیشتر شهرهای اقلیم گرم و خشک ایران می توان دید.
مجموعه های شهری و روستایی فشرده و متراکم است، و این از نفوذ گرمای تابشی به داخل مجموعه جلوگیری می کند. جان پناه بلند بامها، علاوه بر اینکه خانه را از انظار محفوظ می دارد و مانع مناسبی است در مقابل باد نامطلوب، روی بامها و کوچه ها سایه می اندازد و کوچه ها و حیاطها را گودتر می کند. این بسته بودن، گود و پر سایه بودن تماس مجموعه را با گرمای خارج کم می کند.

رنگ روشن کاهگل به نوبه خود گرمای تابیش را باز می گرداند. شکل گندبی باممها، گذشته از اینکه منطق ساختمانی دارد و در این مناطق که چوب کم یافت می شود، پوششی است مقرون به صرفه، و به سادگی در اثر مهارت سازندگان دهانه های وسیعی پوشیده می شده است. در نواحی گرم و خشک به نحوی مطلوب جوابگوی مشکل گرمای تابیش و پس دادن گرمای شبانه است.

دیوارها و بامهای کلفت از نفوذ گرمای تابشی به داخل جلوگیری می کند. مجاورت خانه ها، حالت حفاظت در توده را به وجود می آورد. حیاط را سایه می گیرد. بدین ترتیب گودیهای خنکی ایجاد می شود که واحدهای مسکونی را از هوای داغ بیرون، متوجه درون یعنی حیاط می کند.
این نظم فضایی از نیازهای زیستی ناشی می شود. هوای سرد، هنگام شب به داخل حیاطهای گود ته می نشیند. تا مدتی در طول روز هوای حیاط، به خصوص در قسمت پشت به آفتا خنک است. ایوان یا تالار بخش اصلی خانه ها در شهر یزد رو به شمال شرق واقع شده است. این خصوصیت در بیشتر شهرهای این نواحی به چشم می خورد. جهت شمال شرقی بخشی اصلی خانه یعنی بخش تابستان نشین باعث می شود که این قسمت عمدتاً در سایه قرار گیرد. روبروی این بخش، در سمت دیگر حیاط قسمت زمستان نشین ساخته شده، که از آفتاب مطبوع زمستان بهره می گیرد. صاحبخانه بسته به وسع و توانایی مالی دو طرف دیگر حیاط را می ساخته است. خانه هایی را که حیاط در مرکز و چهار طرف آنرا ساختمان گرفته، چهار فصل، می نامند. ولی آنچه که اهمیت دارد و معماری در ساختمان آن به کار رفته عمدتاً همان قسمت تابستان نشین می باشد.

ایوان در قسمت تابستان نشین فضای نیمه بازی را تشکیل می دهد، که عصرهای تابستان همین که آفتاب از دیوار مقابل بالا می رفته، مورد استفاه قرار می گرفته است. کف ایوان را دو یا سه پله و در بعضی موارد، چند پله بلندتر از کف حیاط می گرفته اند، به طوری که ایوان به حیاط مسلط می شده است. در این اختلاف ارتفاع، هواکشهای سردابی را که زیر قسمت تابستان نشین قرار می گرفته، پیش بینی می نموده اند. سرداب معمولاً زیر ایوان و پنج دری وسط پیش بینی می شده و در بعد از ظهرهای گرم تابستان این قسمت مطلوب ترین محل برای استراحت بوده است.

هر چند که در بعضی شهرها و روستاهای نواحی گرم و خشک بسته به وضع زمین و وجود باد مطلوب، ایوانها را به سمت باد خنک می ساخه اند، و این مورد را می توان در شهرهای ساحلی شمال آفریقا و شهرهای ساحلی خلیج فارس- نمونه بندر عباس- مشاهده نمود، که ایوانها و هواکشها به طرف نسیم خنک دریا واقع شده اند، اما در بیشتر موارد، به خاطر بسته بودن و فشرده بودن مجموعه، بیشتر از راه بادگیرهاست که شهر تنفس می کند.

بادگیر نشان ویژه معماری در بیشتر شهرهای نواحی گرم و خشک است. فقط به خاطر کوهپایه بودن موقعی مجموعه، که شهر در این حالت نسبتاً خنک است، و یا برعکس وجود بادهای گرم و طوفانی است که ممکن است شهر بدون بادگیر باشد. نمونه کامل بادگیر را می توان در شهرهای کاشان و یزد دید.
در حالیکه وجود بادهای مطلوب از طرف کرکس کوه در کاشان ساختن بادگیرهای بلند و چهار طرفه را مطرح نموده است. در آران که از توابع این شهر است، و به فاصله کمی از آن در طرف شمال شرقی شهر واقع شده، به ندرت به بادگیر بر می خوریم، و بادگیرهای موجود نیز اغلب کوتاه است. در اینجا به خاطر وجود بادهای پرگرد و خاک کویری، بادگیرخوب کار نمی کند، و در عوض مکشهایی که به جای بادگیر پیش بینی شده هوای سردابها را خنک تر می کند. جریان هوا در خانه بدین صورت است که، دهانه سرداب زیر ایوان ساخته می شود و مختصر جریان هوا در حیاط از راه دهانه سرداب به سرداب، و به وسیله دو یا یک مکش به بالا کشیده می شود. در نمونه خاه ای درشهر آران، این شکل جریان هوا نشان داده شده است.

بادگیر در خانه، معمولاً در محلی قرار می گرفته که با توجه به وسعت خانه و تعداد آن، قسمت تابستان نشین را خنک کند. اطاقی را که بیشتر در تابستان مورد استفاده بوده، بادگیر می گذاشته اند. یک حالت قرار گرفتن بادگیر درست در محور اطاق پنج دری وسط یا در دو طرف آن، و یا در محور تالار بوده که معمولاً به سرداب در زیر نیز راه داشته است. در یزد با این نمونه زیاد مواجه می شویم. به مواردی نیز می توان برخورد که بدون استفاده از بادگیر خانه را خنک می کرده اند. نمونه این، خانه های سبک چهار صفه، در زواره است. در اینجا، وسط ساختمان، بالای چهار طاقی وسط، یک هواکش قرار دارد که چهار طاقی را نیز روشن می کند.

در شهرهایی که باد مطلوب جهت مشخصی دارد، به بادگیر یک طرفه برخورد می کنیم. ردیف بادگیرهای که بالای خانه ها و بناهای شهر طبس به چشم می خورد، یک طرفه است. مجموعه عقدا نیز از همین نوع است. در طبس بیشتر ایوانها و بادگیرها به سمت باد مطلوب که از طرف شمال می وزد ساخته شده و شهر جهت محسوسی به خود گرفته است. در مجموعه عقدا نیز این خصوصیت دیده می شود.
چون معمولا جهت وزش بادهای خنک و بادهای طوفانی درشهرهایی که مثال آورده شد، مخالف هم است. لذا وقتیکه بادهای طوفانی بر پشت بادگیرها می وزد، این بادگیرها، کار مکش انجام می دهند، و هوای داخل را بیرون می کشند.
نحوه بهره گرفتن از بادهای تند و طوفانی را می توان در آسیابهای بادی مشاهده نمود. در مسیر شهرهای خراسان در شرق کوههای با خزر به طرف کوهپایه قائنات و تا زایل به استفاده های حیرت انگیزی بر می خوریم که در نهایت سادگی، از بادهای 120 روزه سیستان برای ساختن آسیابهای بادی نموده اند. این آسیابها هنوز هم در بعضی نواحی که آسیاب موتوری به کار نیفتاده مورد استفاده است. چون معمولا این آسیابها به طور منظم کنار هم قرار می گرفته و گاهی تا کی کیلومتر طول مجموعه آنها بوده، از این رو مانع خوبی در مقابل بادهای سریع و ناراحت کننده برای مجموعه جلو خود بوده و در یک آن دو کار مفید انجام

– ترکیب بام گنبدی و طاق
گنبد. بامهای گنبدی، به علت برجستگی که دارند، همواره در معرض وزش نسیم قرار می گیرند. این در کم کردن گرمایی که بام در اثر تابش شدید آفتاب می گیرد مؤثر است. هنگام شب نیز گرمایی که بام پس می دهد، به ترتیبی که گفته شد سریعتر برطرف می گردد.
در بامهای گنبدی یا استوایی چون شدت تابش آفتاب بر تمام رویه بام یکسان نیست، همیشه قسمت 3 گرمای کمتری نسبت به قسمت 1 دریافت می کند، و این در تقلیل درجه حرارت زیر گنبد تأثیر دارد، به خصوص که اگر گنبد دارای ساقه نیز باشد.

در معمار ایران با اختراع گنبد دو پوسته ای مسئله بالا را به طریق جالبتری حل کرده اند. بدین معنی که عمل عایق سازی فضای بین دو پوسته باعث می شود که پوسته داخلی نسبت به پوسته خارجی سرد باشد. این طرز عمل در معماری اماکن عمومی بیشتر به چشم می خورد، جائیکه ازدحام جمعیت و آمد و شد زیاد بوده است. معماران ایرانی همواره به دنبال راه حلهای بهتری برای خنک نگاه داشتن زیر گنبد در تابستان و بالعکس گرم بودن آن در زمستان می گشته اند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آنوتومی خودمختاری pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آنوتومی خودمختاری pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آنوتومی خودمختاری pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آنوتومی خودمختاری pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آنوتومی خودمختاری pdf :

موضوعات پیچیده مربوط به تخصصی نمودن مقررات خاص علوم ورزشی در تلاش‌های اخیری که به منظور پیشرفت فیزیولوژی حرکتی، ورزش های حرفه ای صورت گرفته، واضح است. سؤالات مربوط به اینکه چه کسی در آینده این مقررات را کنترل می کند باعث شده تا سازمان انجمن آمریکائی فیزیولوژیست های ورزشی (ASEP) تشکیل گردد، سازمانی متشکل از فیزیولوژیست هایی که هدف اصلی آنها حرفه ای کردن فیزیولوژی ورزش است.

در بین مشکلات عنوان شده توسط اعضاء ASEP این موضوع مهم است که تنها فیزیولوژیست ها باید بر مسیر مورد نظر، نظارت کنند. نکته مهم در بحث های مستمر امروزی آن است که آیا کالج آمریکایی درمان مشکلات ورزشی(ACSM)- سازمانی منتخب، مختص علوم ورزشی و متشکل از حداقل 56 شغل (شامل فیزیولوژی ورزش)- به عنوان متخصص حق و توانایی نظارت بر توسعه فیزیولوژی ورزش را دارد. (در این زمینه باید به تلاش های مداوم و جدید ACSM برای پیشرفت ثبت تخصصی فیزیولوژیست های درمانی ورزش توجه نمود). این بحث ادامه می یابد و در اینجا متوقف نخواهد شد، اما این استدلال باید توسط هر فرد با هر گرایشی به بخش های تخصصی ورزشی، بررسی شود. اتونومی، توانایی متخصصان برای فعایت مستقل بر خودمختاری، یک عنصر اصلی برای دست یابی به موقعیت های تخصصی است.

ضوابط اخلاقیACSM
اصول و اهداف
مقدمه: این اصول برای کمک فردی و اشتراکی به اعضاء و افراد کالج منظور می شود تا سطح بالایی از رفتار اخلاقی را حفظ نمایند. این موارد قانون نیستند بلکه استانداردهایی هستند که توسط آنها یک فرد یا عضو می تواند تناسب رفتاری خود، ارتباط با همراهان، با اعضاء تخصص های مربوطه، با عموم مردم و نیز با تمامی افرادی که یک رابطه حرفه‌ای را ایجاد نموده اند، را مشخص نماید. هدف اصلی کالج، ایجاد ترویج دانش مربوط به تمامی جنبه های افراد شرکت کننده در تمرین می باشد البته با رعایت احترام نسبت به مقام انسانی آنها.

بخش1: اعضاء باید پی در پی کوشش کنند تا دانش و مهارت خود را بهبود بخشیده و امکان بهره مندی از دستاوردهای حرفه ای خود را برای هم قطارانشان فراهم نمایند.
بخش2: بایستی اعضاء استانداردهای علمی و حرفه ای بالایی را حفظ کنند و به طور عمدی با هر فردی که از این اصول تخطی می کند مشارکت نکنند.
بخش3: کالج موظف است تا از عموم افراد و خودش در مقابل اعضائی که در زمینه رفتار اخلاقی یا رقابت حرفه ای ضعف نشان داده اند، دفاع نمایند.
بخش4: آرمان های کالج حاکی از آن است که مسئولیت های هر فرد یا عضو نه تنها در قبال فردی توسعه می یابد بلکه در برابر اجتماع با هدف بهبود سلامت و رفاه فردی و اجتماعی نیز گسترش می یابد.

ادامه ضوابط اخلاقیACSM
حفظ ثبات مناسب در تخصص های تعیین شده
به هر فرد یا عضوی باید به طور قانونی مجوز داده شود، تائید شود و یا حتی توسط هر اداره دولتی کنترل شود تا در زمینه حرفه خود فعالیت نماید و باید قبل از آنکه آن اداره به عنوان شرط عضویت دائم کالج آن را بپذیرد در ثبات خود باقی بماند. چون ممکن است تنبیه انضباطی توسط کالج برای هر فرد اعمال شود، هر گونه اخراج، تعلیق، مجازات یا مصوبه دیگری توسط چنین اداره دولتی اجرا می گردد.

تشهیر (افشاء عمومی) وابستگی
به غیر از فعالیت اقتصادی، هر عضو یا فرد(FACSM) ممکن است وابستگی خود را در هر زمینه شفاهی یا مستند، با کالج افشاء کند، مشروط به اینکه به طور رایج صحت داشته باشد. در این بخش هیچکس نمی تواند کالج را مجبور به امضاء هر آنچه به افشاء موضوع می شود بکند، مگر اینکه این موضوع صراحتاً توسط کالج عنوان شود. افشاء وابستگی در ارتباط با فعالیت تجاری ممکن است صورت گیرد به شرط آنکه به روشی حرفه ای و مناسب انجام شود نه با روندی غلط، گمراه کننده و یا فریبنده و نیز پروانه فعالیت، دستیابی به تخصص یا وضعیت گواهی کا را به مخاطره نیندازد. از آنجایی که عضورت در ACSM به افراد اعطاء می شود، افشاء وابستگی و یا استفاده از ACSM نخستین به عنوان بخشی از نام تجاری، اشتراکی یا متحد نمی باشد.
بازگویی تخلف این مقوله ممکن است به عنوان تنبیه انضباطی تلقی گردد.

استفاده عمومی از مهارت های حرفه ای
افراد و اعضاء تشویق می شوند تا ورای موقعیت شغلی شان، هنگامی که فرصت ایجاب می کند مهرت حرفه ای خود را به معرض مشاوره بگذارند. در چنین موقعیتی، انتظار می‌رود تا کارشناس از جعل و حذف وقایع مربوطه، درگیری زیاده از حد بخشی از مهارت و مشکلات مربوط به ACSM در هنگام کار در زمینه یک ظرفیت انتسابی اجتناب کند.

نظم
ممکن است هر فرد یا عضو کالج به خاطر رفتار خود تأدیب یا اخراج شود که این امر به نظر هیأت امناء به خاطر مقام و موقعیت کالج مضر بوده و یا با اهداف کالج منافات دارد. ممکن است اخراج یک عضو با رأی مثبت دو- سوم اعضاء هیأت امناء حاضر در یک جلسه ماهانه یا خاص اعمال شده باشد و تنها بعد از آن عضو مذکور از مسئولیت‌های موجود در مقابل خود مطلع شده باشد و قبل از رأی هیأت امنا فرصتی برای تکذیب یا رد چنین مسئولیت هایی را نداشته باشد. تنبیه های انضباطی دیگر از جمله توبیخ، مجازات و انتقاد نیز توسط کمیته رفتار حرفه ای و اخلاقیات پیشنهاد می‌شود و به دنبال رأی مثبت دو- سوم اعضاء هیأت حاضر در جلسه یا توسط رأی مخفی ارسالی اعمال می شود، مشروط به اینکه اکثریت آراء با آن موافق باشند.

همانگونه که در فصل1 شرح داده شد، بدنه اصلی آگاهی در نظم علم ورزش، حرکت می باشد. علیرغم آگاهی های خاص شاه راه اصلی وضعیت حرفه ای برای هر گروه پیشه روی تدریجی آن را تضمین می کند: تشخیص بخش خاصی از آگاهی؛ شرط یک دوره آموزشی رسمی پایان تخصصی با یک مدرک آکادمیک؛ و تجربه دوره انترنی و نیز مرحله مطالعه سخت برای پشت سر گذاشتن امتحانات عملی و شناختی و اخذ گواهی یا مدرکی که صلاحیت کاری را تضمین نموده، منجر به استخدام تخصصی گشته و علوم مردم را از مشاغل جعلی مبرا سازد. هر چند این مرحله برای افراد علاقمند به تحصیل علوم ورزشی قابل دسترسی است، فقدان شناخت تخصصی متداول به فقدان مشاهده شده یک یا بیشتر از یک ناحیه هرم تخصصی مربوط می شود.

دو خصوصیت به جامانده طبق میزان اهمیت آن در سطح تقریباً پائین تری قرار می‌گیرند. سازمانی حرفه ای برای ارائه استانداردها، قوانین، ساختار و ابزار ارتباطی ضروری است (فص3). اغلب سازمان های متخصص به افرادی اختصاص می یابند که از طریق تمرین تخصص هایشان دوره زمانی را برای ارائه خدماتشان تعهد می کنند.
مطمئناً، سطوح مختلف صلاحیت بین افراد متخصص وجود دارد، بسیاری از آنها توسط قوانین ایالتی یا برنامه های تشخیص ملی تعیین می شوند و بسیاری نیز اختیاری هستند. چنین مواردی به سلامت و تخصص های صلاحیتی مربوط می شوند و در اکثر ایالات به کار تخصص های علوم ورزشی در یک محیط کلینیکی.

گواهی یا پروانه
در سال1975، ACSM اولین راهنماها را برای دستور آزمایش نمره دار (مدرج) ورزشی منتشر ساخت(3). در این مقاله موضوعات رفتاری (فرآیند ذهنی غیربصری) و موضوعات آموزشی خاص (رفتار برحسب موارد قابل مشاهده تعریف می شود) برای پزشکان، مدیران برنامه و متخصصین ورزشی عنوان شد، مطالب تحت سرفصل های آناتومی کارکردی، فیزیولوژی ورزشی، فیزیولوژی رفتاری و دینامیک های گروهی، اقدامات فوریتی، تمرینات درمانی، دستورات تمرینی و تکنیک های آزمایشگاهی ورزشی منظم شد. برای نخستین بار یک تخصص (فیزیولوژی ورزش درمانی) از طرف جامعه علمی مورد توجه قرار گرفته است. در همین سال، ACSM گواهینامه ملی درمان را برای مدیران برنامه و متخصصین ورزشی صادر نمود. این کار در سال1976 با گواهینامه ای برای تکنولوژیست آزمایش تمرینات ادامه یافت (امروزه این امر متوقف شده است). در سال1986، ACSM ابتدا گواهینامه هایی را با معرفی رهبر تمرین، مربی بهداشت و مدیر بهداشت برای بخش بهداشت پیشنهاد نمود. امروزه، راهنمایACSM به ششمین چاپ خود رسیده است.

مبحث گواهی یا جواز اخیراً به خاطر مقالات ارائه شده توسط دولت ایالات متحده آمریکا و سازمان های حرفه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. در سال1991، سازمان خدمات انسانی و بهداشتی ایالات متحده(DHHS) (5) مقالهHealthy People 2000 را منتشر ساخت: موضوعات جلوگیری بیماری و توسعه بهداشت ملی که توسط مقاله انجمن قلب آمریکا (AHA) دنبال شد، با این عنوان که رکود فیزیکی (به همراه کلسترول بالای خون، افزایش فشار خون و دود سیگار) یک عامل بسیار خطرناک در پیشرفت بیماری قلبی بود.
در سال1995، مراکز کنترل و جلوگیری از بیماریACSM, (CDC) مشترکاً پیشنهاداتی را برای فعالیت فیزیکی و بهداشت عمومی منتشر کرد(7). در همین سال، انجمن ریاست جمهوری سلامت فیزیکی و ورزش ها بودجه چند میلیون دلاری را برای ترویج ورزش‌ها و فعالیت های فیزیکی مربوط به جوانان اختصاص داد. بعد از چنین پیشرفت‌هایی، پزشک ارشد ایالات متحده موافقت نمود که تمام آمریکائی ها باید از فعالیت فیزیکی منظم بهره مند گردند و اداره کشاورزی ایالات متحده (USDA) بیانیه ای را در مورد فعالیت فیزیکی منظم در راهنماهای رژیم غذایی خود برای بزرگسالان آمریکا منتشر نمود. با پیدایش ورزش به عنوان یک جزء لاینفک جلوگیری از بیماری به منظور آگاهی عموم، این مقالات و بیانیه ها نقش حرفه ای علوم ورزشی را در بهداشت و سلامت مردم در آینده مستحکم ساخت.

به نظر می رسد، تخصص های علوم ورزشی تنها از گواهینامه ها و مجوزها سود می‌برند. با این حال اخذ مجوز یا پروانه تخصص ها یک موضوع دولتی است نه ملی، چون تنها دولت می تواند قوانین مورد نیاز برای این مجوز را وضع نماید. گرچه بسیاری از سازمان های ملی مجوز دولتی را تائید می کنند، گرفتن مجوز یک تخصص (و احتیاجات مربوط به مجوز) باید در داخل ایالت صورت گیرد. اما گواهی یک مسئله ملی است که تنها توسط سازمانی که از آن به وجود آمده کنترل می شود. بنابراین، کنترل افراد گواهی داده شده در بین اداره گواهی دهنده انجام می پذیرد.
در بسیاری از نمونه ها، برنامه اخذ گواهی به عنوان یک امتحان اخذ مجوز تلقی می‌‌شود. این امر در لوایزیانا رایج است به گونه ای که تنها مجوز برای فیزیولوژیست های ورزش درمانی می باشد.

لوایزیانا از مدرک متخصص ورزشیACSM به عنوان آزمایش اخذ مدرک آن استفاده می کند. تعاریف زیر در عمل پیشنهاد می شوند:
فیزیولوژیست ورزش درمانی: فردی که طبق دستورالعمل، تائید و نظارت پزشک مربوطه، در تمرین فیزیولوژی ورزش همکاری می کند.
فیزیولوژی ورزش: تعیین، توسعه و اجرای تشریفات و برنامه های ورزشی، اداره آزمایشات ورزشی و کسب آموزش در خصوص آزمایشات و برنامه های ورزشی، در یک برنامه توانبخشی قلبی- ریوی برای افرادی با مشکلات سیستم قلبی- عروقی، دیابت، اختلالات لیپید، افزایش فشار خون، سرطان، بیماری انسداد ریوی مزمن، ورم مفاصل، بیماری های کلیه، پیوند اعضاء، امراض عروقی دستگاه های جانبی و چاقی(10).

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

تحقیق در مورد دین و حقوق بشر pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق در مورد دین و حقوق بشر pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد دین و حقوق بشر pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد دین و حقوق بشر pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد دین و حقوق بشر pdf :

دین و حقوق بشر

مانی که جایزه ی صلح نوبل سال 2003 میلادی به شیرین عبادی اختصاص یافت و او در اظهار نظری به این مناسبت، اسلام را با حقوق بشر سازگار دانست، بحث در این باره بالا گرفته است. هدف نوشته ی زیر زدودن برخی ابهامها در بررسی گفتمانهای مربوط به این موضوع است. در این نوشته، که موضوع اصلی آن روش تحلیل گزاره ها با نظر به گفتمان بستر ساز آنهاست، گزاره ی سازگاری دین و حقوق بشر در سطح گفتمانهای نظری، همگانی و ایدئولوژیک استراتژیک بررسیده شده و برنموده می شود که برخورد متناسب با هر گزاره ای تابع تشخیص گفتمانی است که بستر آن را تشکیل می دهد.

موضوع سازگاری دین و حقوق بشر به لحاظ نظری
نکته ی نخست در مورد سازگاری یا ناسازگاری دین با حقوق بشر این است که دینها عمدتاً باستانی اند، حقوق بشر اما پدیده ای است نو که درست در آنجایی رخ نموده و بالیده، که جایگه گسست از حقوق کهن دینی ـ عرفی و نحوه ی نگرش آن به انسان بوده است. حقوق بشر مفهومی است شکل گرفته در عصر جدید. پیشینه ای که در گذشته دارد تا همان حدی است که شیمی در کیمیاگری دارد، یا اگر بخواهیم گشاده دست باشیم، می توانیم بگوییم تا آن حدی

که فلسفه ی عصر جدید ریشه در فلسفه ی سده های میانه و دوران کهن دارد. فلسفه ی جدید با گسستهای انقلابی آغاز شده است. نامهای فرانسیس بیکن، رنه دکارت، دیوید هیوم و ایمانوئل کانت همه یادآور گسستهایی قطعی اند. گسست شاخص عصر جدید، گسست از عبودیت است، باور به آزادی انسان است و تلاش انسان برای این که سرفراز باشد و خود سرنوشت خویش را تعیین کند. دین یعنی عبودیت و عبادت. عصر جدید گسست از دین است.

مشخصه ی عمده ی این گسست اما نه دین ستیزی و دین زدایی، بلکه دستکاری هایی در دین است تا باورهای دینی در کار انسان عصر جدید بی سامانی پدید نیاورند. دستکاری دین همیشه وجود داشته است، هر سلطانی دین را متناسب با سلطنت خود می کرده و هر فرقه ای تفسیری از آن به دست می داده، تا همخوانش کند با بنیادهای فکر فرقه ای و جریان و الزامهای رقابت با پیرامونیان دستکاریهای جدید از دستکاری های کهن “ صادقانه “ ترند : تفسیر جدید

معمولاً با حق انسانی تفسیر می آغازد و لزوم تداوم منش دینی و در نتیجه لزوم همخوان شدن آن با نیازهای تازه. دستکاری های کهن این چنین نبودند. می گفتند این است و جز این نیست و همیشه این گونه بوده است. عده ای گردن می نهادند، عده ای سرکشی می کردند و عده ای نیز سکوت می کردند و منتظر تغییر وضعیت می ماندند. بندگی خاستگاهی زمینی دارد. اگر جامعه ی بشری به گونه ای شکل می گرفت و تکامل می یافت که در آن کسی بنده ی کسی نمی شد، در صورتی که دینی وجود داشت، کاملاً متفاوت با این شکلهای شناخته شده ی آن بود. آن دین مفروض مشکلی با حقوق بشر ـ که فرض می کنیم انسانهای از آغاز آزاد نیز می دانستند چیست ـ نداشت، یا اگر داشت از جنسی دیگر بود، یعنی مشکل جز اینی بود که بر ما آشناست و در نهایت از آن رو پدید آمده که حقوق بشر مفهومی است با خاستگاهی بیرون از قاموس دینی و بیرون از آن محیط سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی ای که پذیرای پیدایش و رشد عبودیت بوده است.
این غریبگیای است تا حد تقابل، اما نه از نوع تقابل کیهان شناسی جدید با آن کیهان شناسی کهنی که هر چند تقدسی دینی داشت و درمتنهای کانونی دینی بازتاب یافته بود، اما می شد آن را فرعی و عارضی دانست و بطلان آن را ضربه ای به دستگاه اندیشگی دینی تلقی نکرد. حقوق بشر مشکل دارد با اصل دین، که عُبودیت است. از دیدگاه عبودیت ذاتی انسان، این موجود هیچ حقی ندارد، نه در برابر فرمانروای کیهانی و نه فرمانروای زمینی که سایه ی اوست، دست کم در آنجایی که علمای دین تأییدش می کنند.از دیدگاه عبودیت، انسان فاقد مصونیت است ؛ نه مصونیت روانی. شخصیتی دارد، نه مصونیت جسمی. باید معروف را بپذیرد و از منکر دوری جوید، و گرنه مجازات می شود. در این حال مجاز نیست اصل آزادی فردی را در برابر فرمان دین بگذارد.

موضوع حقوق بشر، انسان چونان انسان است. در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر مجموعه ای از آزادیها برشمرده شده که حق هر انسانی اند. ماده ی نخست اعلامیه با صراحت می گوید : « تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند. » و ماده ی دوم بر این مبنا قید می کند : « هر کس می تواند بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین عقیده ی سیاسی یا هر عقیده ی دیگر، و همچنین منشأ ملی یا

اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همه ی آزادی های ذکر شده در این اعلامیه بهره مند گردد. »این بینش با نگرش دینی، خاصه در نوع توحیدی، آن ناسازگار است. دینهای توحیدی فقط با یکتادانی آفریدگار و یکتاپرستی مشخص نمی شوند. مشخصه ی تاریخی و تاریخ ساز آنها این بوده است که پیروانشان فقط خود را بر حق دانسته و خارج از دایرهی آیین خویش را گمراهی و تباهی میدانستهاند. از منظر این دینها، در دورهای که هنوز عصر جدید آنها را

وادار به همسازی با پیامدهای ادراک آزادی نکرده، نمی توان حکم کرد که همه ی انسانها، با هر دین و عقیده ای، از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابر اند
حقوق بشر را اگر نه به انسان چونان انسان، بلکه به انسانهای مشخصی برگردانیم که به عنوان شهروند تابع نظم سیاسیِ مشخصی هستند، به سخنی دیگر اگر نه از یک ایده ی انتزاعیِ حق، بلکه از نظم سیاسی و تلاش برای دموکراتیک کردن جامعه و سیاست عزیمت کنیم، باز در مورد برداشت دین از حقوق بشر به

نتیجه ی مشابهی می رسیم. نظم سیاسی و اجتماعی ای که دین ارزشهای خود را در آن متجلی می بیند، آنی نیست که بتوان آن را دموکراسی ای دانست که بودش یابیِ حقوق بشر تابع بودش یابیِ آن است. پس کلاً می توان گفت که دین اصیل سنتی، یعنی آن دینِ دستکاری نشده توسط عصر جدید، درکی از حقوق بشر نداشته است، زیرا حقوق بشر با گسست از منشِ عبودیت پا گرفته است، اما آن دین بر بنیادِ عبودیت بوده است. اگر منشِ عبودیت با انقلابهای فکری و سیاسی عصر جدید در هم نمی شکست، هزاران سال هم اگر می گذاشت در واتیکان یا قم مفهومی به نام حقوق بشر زاده نمی شد.

موضوع در سطح گفتار همگانی
پس می توانیم برنهیم که دین با حقوق بشر سازگار نیست. این برنهشت اما فقط آن هنگام درست است که هر دو مفهوم دین وحقوق بشر را با محتوایی شفاف و با مرزهای تیز ـ جدا گشته از پیرامونشان تعریف کنیم. این دو مفهوم در کاربست روزمره ی خود چندان شفاف نیستند، به سیالیت تفسیری میدان می دهند و تابع برداشتهای مختلف می شوند. آنها به اموری انسانی ارجاع می دهند و از این نظر سیالیت تفسیری در بود آنهاست. پیش می آید که با تفسیری خاص، به صورت آگاهانه یا فقط در واکنش تجربی و بی هیچ مقدمه چینیِ گفتمانی ِمشخصی، گفته شود : “ دین با حقوق بشر سازگار است.“ این سخن

معمولاً بیش از آن که بخواهد مدعی ثبت واقعیت در گزاره ای آغازگر یک بحث نظری باشد، بیان یک خواست،آرزو، انتخاب و سلیقه است. گزارنده با این گزاره می گوید، که دینی می خواهد یا دینی را می پسندد و آن ادراکی از دین را درست می داند که با حقوق بشر سازگار باشد. گزارنده ممکن است مفهوم حقِ بشری را نیز به همین صورت ناشفاف در ذهن داشته باشد و تصور کند آزادی به عنوان مقوله ی بنیادی در ایده ی حقوق بشر، سازگاری کامل دارد با ارزشهای دینی، که بنا بر برداشت وی سمت آزادگی را برنموده اند.

گزاره ی “ دین با حقوق بشر سازگار است “ را در این مفهوم آرزویی، سلیقه ای و انتخابی آن گزاره ای گفتاری می نامیم و معنای آن را در گفتار جاری زیست ـ جهانی می جوییم. شکل منفیِ این گزاره را پیشتر در سطح نظری برنهشتیم. پرسیدنی است که گزاره ی نظری “ دین با حقوق بشر سازگار نیست، آیا به راستی وازنندهی گزارهی گفتاریای است که میگوید: ” دین با حقوق بشر سازگار است”؟ و نیز اگر در سطح نظری کسی برنهد که “ دین با حقوق بشر سازگار است “، آیا همان چیزی را می گوید که گزاره ی گفتاری نظیر آن بیان می کند ؟ گزاره نظری با ادعای میان ـ نهادی بودن در میان گذاشته می شود. گوینده باور دارد که هر نهادِ ادراک کننده ای اگر به درستی موضوع را بررسد، یعنی فقط واقعیتها را ببیند، روشن بیندیشد و درست استدلال کند، به همان نتیجه ی وی می رسد ؛ از این رو این نتیجه تابع نهادِ ادراک کننده ی خاصی نیست، و به این اعتبار میان ـ نهادی است.

محتوای گزاره ی میان ـ نهادی را می توانیم نتیجه ی بحثی واقع بین و استدلالی تلقی کنیم میان انسانهایی که تواناییِ پیشبردِ چنین بحثی را دارند. در جریان چنین بحثی طبعاً روا نیست که کسی بگوید “ این تفسیر من است، می خواهید بپذیرید، می خواهید نپذیرید“، یا سلیقه ی من این است “، “ من این گونه می پسندم “، به من الهام می شود،“ “ من چیزهایی را می بینیم، که شما نمی توانید ببینید،“ “ این نظرِ من است، چون من نظر کرده هستم “ و حرفهای

دیگری از این دست. در پهنه ی گفتارِ روزمره، آنگاه که کسی می گوید “ من این گونه فکر می کنم “، چه بسا منظورش این است که بحث نکنید، مرز پذیرشِ من اینجاست و من تمایلی دارم که انگیزه های خود را دارد و با استدلالهای شما تغییر یافتنی نیست. اگر پای اعتقادی فردی در میان باشد و از آن اعتقاد زیانِ مشخصی به ما نرسد، پاسخ ما در این حال مثلاً این می شود که “ ما به نظر شما احترام می گذاریم“،“ هر کس حق دارد نظر خود را داشته باشد. “ بر همین

پایه باید بر عقیده ی گزارنده ی سازگاری دین با حقوق بشر در پهنه ی گفتارِ روزمره احترام گذاشت. کسی که چنین می گوید شاید آرزویی را بیان کند و این خواست را، که این چنین کنیم، نه آن چنان که آن دیگران می کنند.

معمولاً با مفهومهای شفاف و زنجیره های استدلالیِ مطلوبِ بحث ِنظری با گفتارِ روزمره درگیر شدن بیهوده کاری است، خاصه در مبحثهایی که تخصصی نشده اند یا باورِ عمومی نظردهی درباره ی آنها را حقِ خود می داند. گفتارِ روزمره تجویزهای پزشکیِ خاص خود را دارد. جایی که سواد و آگاهی عمومی در مورد بهداشت وجود دارد، اگر پزشکان به عنوانِ متخصصان مفهومها و گزاره های پزشکی دخالت کنند و زبانِ روزمره را نقد کنند، سخنشان پذیرفته می شود. اما اگر مثلاً پای رخدادی در تاریخ دین در میان باشد و مورخان پا در پهنه ی بحث گذاشته و بگویند واقعیت تاریخی جز آن است که در گزاره های اعتقادی دینی در مورد رخدادهای گذشته بیان شده است. نمی توانند انتظار داشته باشند سخنشان همچون سخنان پزشکان در مورد پیشین پذیرفته شود. نباید تعجب کرد اگر

بحثی درگیرد و در جریان آن کسی گوید ذره ای در باورهایش تغییر نمی دهد، حتی اگر حق با مورخان باشد. در بحثهای سیاسی نیز چنین است. متخصص باید زبان تخصصی اش را کنار بگذارد و مقصودش را در گفتارِ طبیعی ِروزمره بیان کند. تقسیم موضوعهای سیاسی به مبحثهای تخصصی و سپردنِ آنها به خبرگان خواست دموکراتیکی نیست. شفافیت یابیِ ادراک سیاسی عمومی جریانِ پیچیده ای است که با تزریق مستقیمِ مقوله های نظری نمی توان فرایندِ آن را کوتاه کرد.

زبان استراتژیک دینی
دین همه گیر است و مثل هر پدیده ی همه گیرِ دیگری مقوله هایش در گفتارِ همگانی تعریف می شوند ـ تعریف نه در معنای مرزگذاریِ معرفتی، بلکه به صورت تشخص یابی در کاربرد. هر مقوله ای دارای یک طیفِ معنایی است که در تغییر است و روحِ زمان را منعکس می کند. دین اما عالمان ِخود را نیز دارد که موظف اند مقوله های دینی را تعریف کنند یعنی بر آنها مرز بگذارند، مرزهایی که هر چند متغیر هستند، اما ابهامهای آنها از نوع ابهامهای گفتار روزمره نیست و سیالیت و انعطافی هدفمند دارند. زبانِ تخصصیِ دینی از نوع زبانِ نظری نیست، چیزی است که زمره ی گفتارهای استراتژیک که هدفی را در نظر دارند و ابزارهای آن را

فراهم می کنند و یکی از این ابزارها خود می تواند مبهم گویی و ابهام آفرینی باشد. زبان عالمان دینی زبان یک شغل است و آوازه گری هایشان تبلیغ برای متاعِ معینی است. گفتارِ اینان همان گفتارِ روزمره نیست، اما توانایی منحصر به فردی دارد برای آنکه از راهِ عامیانه شدن به گفتارِ عمومی راه یابد و به مثابه ایدئولوژی، گفتار عمومی در مورد دین را جهت دهد.

مدتی است که متخصصان دین از اندیشه ی حقوق ِبشر هستند. در زبان استراتژیک آنان هر دو گزاره ی مثبت و منفی درباره ی سازگاری یا ناسازگاری دین با حقوقِ بشر تقریر شده است. سنت گرایان طبعاً بر ناسازگاری این دو تأکید می کنند. محتوای گزارهای آنان فرق دارد با آنچه در گفتار روزمره یا در بحث نظری در این باره گفته میشود. گزاره های نظری را نمی توان دربرابر گزاره های ایدئولوژیک گذاشت. این گزاره های نظری اند که ثابت یا باطل می شوند. گزاره های

ایدئولوژیک میداندار می شوند، به تدریج از میدان به در می روند، یا رنگ عوض می کنند، محتوا عوض می کنند و می کوشند در صحنه بمانند. هیچ گزارهی ایدئولوژیکی را نمی توان باطل کرد. تنها کارِ شدنی تنگ کردن عرصه بر آنهاست تا به دلیلِ آگاهیِ انتقادیِ عمومی فرصتِ میدانداری نداشته باشند. بسیار پیش می آید که در برابر یک گزاره ی ایدئولوژیک یک گزاره ی ایدئولوژیک دیگر قرار گیرد. گزاره ای به صورت منفی و گزاره ای به صورت مثبت تقریر می شود. اینها اما نه نقیض هم، بلکه رقیب هم اند.

گزاره های ایدئولوژیک چه بسا به صورت گزاره های نظری معرفی می شوند و گاه همانی را بیان می کنند که در عرصه ی نظر بیان شدنی است. گزاره ی ناسازگاری دین و حقوق بشر به عنوان گزاره ای دینی از این نوع است. در این حال گزارنده صریحاً هویت واقعیتی تاریخی را بازتاب می دهد. گزاره ی ایدئولوژیک سازگاری چنین نیست. این گزاره معمولاً با توسلِ به حقِ تفسیر بیان می شود و بیان کننده ی آن روشنفکران دینی اندیشی هستند که بر آنند به بایستگی های عصرِ جدید گردن بگذارند. از حقِ تفسیر اما به لحاظ نظری هیچ حقانیتی در تفسیر حاصل نمی شود. دین مدام موضوعِ تفسیر است. به تعداد مؤمنان دین وجود دارد. اشتراک در یک فرهنگ دینی، که قاموس و آداب و رسوم و منشِ اخلاقی و جهان بینیِ خاص خود را دارد، مجموعه ای را مشخص می کند که به صورت طبیعی ـ تاریخی شکل می گیرد. کسی که در جامعه ای پیروِ دینی خاص متولد شود، معمولاً به کیشِ آن جامعه درمی آید. این وجه ِطبیعی آن مجموعه است. قید تاریخی به تبارشناسیِ آن و دوره های مختلفِ زندگیِ مجموعه به عنوان یک واحد اشاره دارد.
کسی که با حرارت از یک اعتقادِ دینی دفاع می کند و پیروی از آن را واجبِ مطلق می داند، خود به صورتِ اتفاقی بدان باور رسیده است. ممکن بود در میان پیروان ِکیش دیگری متولد شده یا خانواده اش به دیاری دیگر کوچ کرده و او در محیط ِتربیتی دیگری رشد کرده بود و نیز ممکن بود در زمانی دیگر متولد شده بود که در آن حرفها و حدیثها از نوعی دیگر بودند. اعتقادِ دینی اعتقادِ یک مجموعه ی تاریخی است که اگر نبود، آن اعتقادها نیز وجود نداشتند. از این نظر حکمه

ای اعتقادی، از نوعِ گزاره های میان ـ نهادی نیستند، استدلال برنمی دارند و آن جایی که با استدلال پا به پیش می گذارند، از منطق به صورتِ ابزاری برای سخنوری و آوازه گری استفاده می کنند. گزاره های دینی نه میان ـ نهادی، بلکه میان ـ گروهی است هر گروهی با حدی از سختگیریِ تفسیری مشخص می شود. هر فرد در جریانِ تربیت حدِ خود را می شناسد و درمی یابد تا چه حد قادر است اعتقادِ گروهی را به صورت فردی تفسیر کند. طبعاً جایگاه فرد در مراتبِ قدرت تأثیر می گذارد که اختیار او در این چه میزان باشد.

تا پیش از عصرِ جدید و برهم خوردنِ سامانِ باورهای سنتی، کسی از حقِ تفسیر سخن نمی گفت و بر مبنای این حق خواهان آن نمی شد که برداشت ِاو از دین روا دانسته شود. روادانیِ تفسیرِ فردی دستاوردِ عصرِ جدید است. در این عصر دینهای مختلف به تدریج می آموزند که باید از سختگیری در تفسیر بکاهند. انسانِ دورانِ ما در انتخاب سبک زندگی آزاد است، از زیرِ فشارِ فرهنگ بسته ی گروهی در آمده و امکان ِمقایسه و گزینش و تلفیق دارد. این انسان با درهم آمیزی ِباورهای مختلف ممکن است به این نظر رسد که “ دین با حقوق بشر سازگار است “. همچنان که پیشتر گفتیم او با بیانِ این نظر آرزویی و خواستی را

بیان می کند و این را حقِ خود می داند که هم اعتقادِ دینی اش را داشته باشد و هم به حقوقِ بشر ارج نهد. پیش می آید که بخواهند سخنِ “ دین با حقوق بشر سازگار است “ را به عرصه ی نظر برکشند. با استفاده از حقِ آزادی در تفسیر، برداشت خود را از دین عرضه می کنند، و به جای آنکه بگویند این برداشت با حقوقِ بشرِ سازگار است، گزاره ای کلی در مورد سازگاریِ دین و حقوق بشر به دست می دهند. اگر از آنان انتقاد شود، در نهایت ممکن است این پاسخ از آنان شنیده شود که ماییم که ذاتِ دین را می شناسیم و تفسیری از آن به دست می دهیم که با ذاتش همخوان است. این پاسخ ایدئولوژیک است و فاقدِ ارزشِ نظری است.

تاریخ دین در برابر ماست و ما دستِ کم می توانیم خطوطِ اصلیِ هویت ِآن را در دوران گروههای اعتقادی بسته و سختگیری در تفسیر، یعنی پیش از آغاز عصر جدید، در خطه های فرهنگی مختلف ترسیم کنیم. در آن دوران استواری هویت، دین نقشی محوری در فرهنگ دارد. تاریخ آن مستقل است و تاریخهای دیگر، که موضوعشان به عنوانِ نمونه هنر یا فلسفه است، در حاشیه ی این تاریخ جاری اند. روشنفکران دینی بسیار مایل اند که تاریخ دین را نبینند و همه چیز را به تفسیرِ امروزیِ خود فروکاهند. این تفسیر امروزین درباره ی آن دین در استقلال تاریخی اش چیزی نمی گوید و آنچه می گوید بر گرفته هایی است از دیدگاههای جدید. تأثیر مثبت عصر جدید است که این گونه تفسیرها را به سمتِ جانبداری از آزادی و حقوق بشر می کشاند. گزاره ای که از زبان روشنفکران دینی در مورد سازگاری دین با حقوق می شنویم، همتراز است با گزاره های دیگری که شنیده ایم به عنوان نمونه در مورد دین و دانشهای جدید، دین و انقلاب، دین و مبارزه ی طبقاتی و دین و عدالتخواهی ِسوسیالیستی.

نمونه ی مسیحیت نشان می دهد که گزاره های بسیارِ دیگری درباره گونه های دیگری از سازگاری ها خواهیم شنید که تنها واقعیتی را که بیان می کنند الزامهای سازگاری است نه نفسِ سازگاری. روشنفکر مسیحی به این موضوع پی برده است و از این رو از تقریر حکمهای تمامیت خواهانه با ادعای توضیح تمامیت تاریخ دین و تمامیت مشکلهای جهانی خودداری می کند. این آن نوعی سازگار شدن با جهان مدرن است که در خطه ی فرهنگی ما هنوز باید انتظارش را بکشیم. گزاره ی “ دین با حقوق بشر سازگار است “ تنها در حالتی ایدئولوژیک یعنی پوشنده و واژگون نما نیست که بیانگر خواستِ تغییر باشد. این سخن در گفتارِ همگانی سخنی است سیاسی که مثل هر سخن سیاسی دیگری می تواند موضوع داوری قرار گیرد. باور بدان و جریان سازی گِردِ آن یک حقِ دموکراتیکِ سیاسی است.

نویسنده : محمدرضا نیکف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله رایانه یا کامپیوتر pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رایانه یا کامپیوتر pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رایانه یا کامپیوتر pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله رایانه یا کامپیوتر pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله رایانه یا کامپیوتر pdf :

رایانه، رایانگر، یا کامپیوتر (به انگلیسی: Computer) ماشینی است که برای پردازش اطلاعات استفاده می‌شود.
نام
در زبان انگلیسی «کامپیوتر» به کسی می‌گفتند که محاسبات ریاضی را (بدون ابزارهای کمکی مکانیکی) انجام می‌داد. بر اساس «واژه‌نامه ریشه‌یابی Barnhart Concise» واژه کامپیوتر در سال به زبان انگلیسی وارد گردید که به معنی «شخصی که محاسبه می‌کند» بوده است و سپس از سال به ماشین‌های محاسبه مکانیکی گفته می‌شد. در هنگام جنگ جهانی دوم «کامپیوتر» به زنان نظامی انگلیسی و آمریکایی که کارشان محاسبه مسیرهای شلیک توپ‌های بزرگ جنگی توسط ابزار مشابهی بود، اشاره می‌کرد.
در اوایل دهه میلادی هنوز اصطلاح ماشین‌ حساب (computing machines) برای معرفی این ماشین‌ها به‌کار می‌رفت. پس از آن عبارت کوتاه‌تر کامپیوتر (computer) به‌جای آن به‌کار گرفته شد. ورود این ماشین به ایران در اوائل دهه بود و در فارسی از آن زمان به آن «کامپیوتر» می‌گفتند. واژه رایانه در دو دهه اخیر در فارسی رایج شده و به‌تدریج جای «کامپیوتر» را گرفت.
برابر این واژه در زبان‌های دیگر حتما همان واژه زبان انگلیسی نیست. در زبان فرانسوی واژه ordinateur، که معادل سازمان‌ده یا ماشین مرتب‌ساز می‌باشد به‌کار می‌رود. در اسپانیایی ordenador با معنایی مشابه استفاده می‌شود، همچنین در دیگر کشورهای اسپانیایی زبان computadora بصورت انگلیسی‌مآبانه‌ای ادا می‌شود. در پرتغالی واژه computador به‌کار می‌رود که از واژه computar گرفته شده و به معنای محاسبه کردن می‌باشد. در ایتالیایی واژه calcolatore که معنای ماشین حساب بکار می‌رود که بیشتر روی ویژگی حسابگری منطقی آن تاکید دارد. در سوئدی رایانه dator خوانده می‌شود که از data (داده‌ها) برگرفته شده است. به فنلاندی tietokone خوانده می‌شود که به معنی ماشین اطلاعات می‌باشد. اما در زبان ایسلندی توصیف شاعرانه‌تری بکار می‌رود، tlva که واژه‌ایست مرکب و به معنای زن پیشگوی شمارشگر می‌باشد. در چینی رایانه dian nao یا مغز برقی خوانده می‌شود. در انگلیسی واژه‌ها و تعابیر گوناگونی استفاده می‌شود، به‌عنوان مثال دستگاه داده‌پرداز (data processing machine).


تاریخچه
لایبنیتز (leibniz) ریاضی‌دان آلمانی از نخستین کسانی است که در ساختن یک دستگاه خودکار محاسبه کوشش کرد. او که به پدر حسابدارش در تنظیم حساب‌ها کمک می‌کرد، از زمانی که برای انجام محاسبات صرف می‌کرد ناراحت بود.
چارلز بابیج (Charles Babbage) یکی از اولین ماشین‌های محاسبه مکانیکی را که به آن ماشین تحلیلی گفته می‌شد، طراحی نمود، اما بخاطر مشکلات فنی فراوان مورد استفاده قرار نگرفت.
در گذشته دستگاه‌های مختلف مکانیکی ساده‌ای مثل خط‌کش محاسبه و چرتکه نیز کامپیوتر خوانده می‌شدند. در برخی موارد از آن‌ها به‌عنوان کامپیوتر‌های آنالوگ نام برده می‌شود. چراکه برخلاف کامپیوتر‌های رقمی، اعداد را نه به‌صورت اعداد در پایه دو بلکه به‌صورت کمیت‌های فیزیکی متناظر با آن اعداد نمایش می‌دهند. چیزی که امروزه از آن به‌عنوان کامپیوتر یاد می‌شود در گذشته به عنوان کامپیوتر‌های رقمی (دیجیتال) یاد می‌شد تا آن‌ها را از انواع کامپیوتر‌های آنالوگ جدا سازد(که هنوز در برخی موارد استفاده می‌شود مثلاً نشانک پرداز آنالوگ (analog signal processing).( بر گرفته از مقاله ای مندرج توسط دانشجو حامد حاج سعیدی )
تعریف داده و اطلاعات
داده به آن دسنه از ورودی هایی خام گفته می شود که برای پردازش به رایانه ارسال می شوند.
اطلاعات به داده های پردازش شده می گویند.
رایانه‌ها چگونه کار می‌کنند؟
از زمان رایانه‌های اولیه که در سال ساخته شده بودند تا کنون فناوری‌های دیجیتالی رشد نموده است، معماری فون نوِیمن یک رایانه را به چهار بخش اصلی توصیف می‌کند: واحد محاسبه و منطق (Arithmetic and Logic Unit یا ALU)، واحد کنترل یا حافظه، و ابزارهای ورودی و خروجی ( که جمعا I/O نامیده می‌شود). این بخش‌ها توسط اتصالات داخلی سیمی به نام گذرگاه (bus) با یکدیگر در پیوند هستند.
حافظه
در این سامانه، حافظه بصورت متوالی شماره گذاری شده در خانه‌ها است، هرکدام محتوی بخش کوچکی از داده‌ها می‌باشند. داده‌ها ممکن است دستورالعمل‌هایی باشند که به رایانه می‌گویند که چه کاری را انجام دهد باشد. خانه ممکن است حاوی اطلاعات مورد نیاز یک دستورالعمل باشد. اندازه هر خانه، وتعداد خانه‌ها، در رایانه مختلف متفاوت است، همچنین فناوری‌های بکاررفته برای اجرای حافظه نیز از رایانه‌ای به رایانه دیگر در تغییر است(از بازپخش‌کننده‌های الکترومکانیکی تا تیوپ‌ها و فنرهای پر شده از جیوه و یا ماتریس‌های ثابت مغناطیسی و در آخر ترانزیستورهای واقعی و مدار مجتمع‌ها با میلیون‌ها خازن روی یک تراشه تنها).

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله در مورد مقاله فرستنده موج کوتاه همراه با متن انگلیسی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله در مورد مقاله فرستنده موج کوتاه همراه با متن انگلیسی pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد مقاله فرستنده موج کوتاه همراه با متن انگلیسی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد مقاله فرستنده موج کوتاه همراه با متن انگلیسی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد مقاله فرستنده موج کوتاه همراه با متن انگلیسی pdf :

این مدار فرستنده در باند موج کوتاه HF (15Mhz – 6mhz) کار می کند ، و قابل استفاده برای ارتباطات با برد کوتاه برای مقاصد آموزشی است.

مدار شامل یک تقویت کننده میکروفن ، یک نوسان ساز (اوسیلاتور) فرکانس متغیر ، یک طبقه تقویت کننده مدولاسیون می باشد. T1 (BF 195) به عنوان یک اوسیلاتور RF ساده استفاده شده است. مقاومت های R6 و R7 مقدار بایاس پایه بیس ترانزیستور T1 را تعیین می کند ، در حالی که مقاومت R9 برای پایداری استفاده شده است. فیدبک با استفاده از خازن C11 با مقدار 150pf برای تقویت نوسان ایجاد شده است. اولیه سیم پیچ نوسانی موج کوتاه به همراه خازن متغیر VC1 فرکانس شبکه را تعیین می کند.(کندانسور)

با تغییر دادن مقدار اندوکتانس سیم پیچ یا مقدار خازنی کندانسور (چگالنده) فرکانس نوسان را می توان عوض کرد. سیگنال carrier RF از اوسیلاتور به صورت القائی از ثانویه ترانسفورمر X1 عبور می کند و به تقویت کننده دیگر RF می رسد. طبقه مدولاسیون ساخته شده در اطراف ترانزیستور T2 در نوع کلاس A فعالیت می کند.

سیگنال های صوتی تولیدی از تقویت کننده صوتی در اطراف آی سی BEL 1895 ساخته شده و به امیتر ترانزیستور T2 (2N2222) برای مدولاسیون RF القاء می شوند. آی سی BEL 1895 یک آی سی تک پارچه پاور آمپیلی فایر صوتی است که برای کاربرد های حساس رادیوئی AM طراحی

شده است.این آی سی توانائی تحویل قدرت 1 وات را به بلند گوی 4 اهمی را با منبع تغذیه 9 ولت دارد. البته با کمترین مقادیر نویز و اعوجاج. هنگامی که گین ولتاژ تقویت کننده بیشتر از 600 است ، سیگنال خارج شده از میکروفن خازنی می تواند مستقیما به ورودی آی سی وصل شود بدون اینکه هیچ تقویتی بشود.

پایداری فرستنده به وسیله کیفیت و تنظیم عالی قطعات به اندازه قطعات تنظیم شده در منبع تغذیه تعیین می شود. یک منبع تغذیه 9 ولت دقیق نیاز است. فرکانس رادیوئی خارج شده به طرف آنتن هوائی مقذاری امواج هارمونیک دارد و این به علت نبودن سیم پیچ تنظیم شده در کلکتور ترانزیستور T2 است. به هر حال برای ارتباطات با برد کوتاه این مدار هیچ مشکلی ایجاد نمی کند. هارمونیک

به همراه خروجی را می توان کم کرد و این کار به وسیله کیفیت بیشتر فیلتر L-C یا تنظیم رزونانس L-C برای هر یک از هارمونیک های مهم انجام می شود. توان خروجی این فرستنده در حدود 100 میلی وات است.

مرور محصول

در این سریال از دوربین رنگی 13″ SONYاستفاده شده است که HAD CCD آن دارای قدرت تشخیص عالی رنگ است و دارای سنسور تصویر می باشد، دارای عمر مفید طولانی و قابلیت اطمینان زیاد. بعلاوه دارای میکروفن حساس و همچنین افزایش کیفیت بوسیله نظارت است.

خصوصیات

• کریستال وضوح تصویر
لنز 13″ SONY H.R. رنگ عالی HAD CCD سنسور تصویر برای وضوح بهترتصویر.
• قدرت تشخیص عالی.
کیفیت تصویر بالا با قدرت تشخیص عالی .
• حداقل شدت روشنایی مناسب:025/F1.2
• با میکروفن حساس.
• کنترولر خودکار دیافراگم الکترونیکی .
• نسبت بیشتر سیگنال به نویز نسبت به 48dB .

پشت قطعه:

مشخصات

509 مشخصات
دوربین 13″SONY رنگ عالی HAD CCD سنسور تصویر آشنایی با سازه برقی
582(V) <PAL> 494(V) <NTSC> / 752(H) 768(H)
تعداد پیکسل
480 خط تلویزیون قدرت تشخیص
025Lux / F1.2 حداقل شدت روشنایی
بیشتر از 48dB (AGC off) نسبت سیگنال به نویز
160 در 1100000 ثانیه (NTSC) ;1.50 در 1100000 ثانیه (PAL) دیافراگم الکترنیکی
پایه ی قابل تغییر C / CS پایه ی لنز
قابلیت انتخاب توسط کاربر AES / D.D. / V.D. مدل عنبیه(اسکن تصویر)
خاموش / روشن BLC
حداکثر قابلیت انتخاب توسط کاربر / معمولی AGC
قابلیت انتخاب توسط کاربر در حالت خاموش /(FL1/100(120)) در حالت روشن شدت لرزش تصویر
ATW / HOLD تنظیم روشنایی
On / Off CRLESS
اهم , 75 مخلوط 10Vp-p خروجی تصویر
خروجی صدا خروجی صدا

توان منبع برق

توان مصرفی

ابعاد (میلی متر)

دوربین گنبدی

مرور محصول

قدرت تشخیص بالا ، پرفروش ترین سری دوربین.
درای قدرت تشخیص بالا ، دوربین مخصوص کنترل محیط ، ارائه دهنده
تصاویر چند بعدی ، ارائه دهنده امنیعت.
دارای کیفیت اجراء بالا و ارازن قیمت (بی همتا) ، فراهم کننده امنیعت برای
شما قابل خریداری.

خصوصیات

دوربین رنگی 13″ RH .
قدرتتشخیص بالا در 480 TVL . (خط های افقی تلویزیون = TVL)
حساسیت کم دوربین به نور در 05 Lux در F1.6 . (واحد درخشندگی = Lux)
قابلیت تغییر پذیری کانون عدسی تا 2X . (f = 4.0 ~ 9.0mm)
طرح پوشش مقاوم در مقابل خرابکاری. (جلسه IPxx7 استانداردهای بین المللی)

مشخصات

AVC694 مدل
دوربین 13″HR رنگی CCD سنسور تصویر آشنایی با سازه برقی
582(V) <PAL> 492 (V) <NTSC> / 753 (H) 771 (H)
تعداد پیکسل
480 خط تلویزیون قدرت تشخیص
05 Lux / F1.6 حداقل شدت روشنایی
بیشتر از 48dB (AGC off) نسبت سیگنال به نویز
ثانیه / 100,000 در 160 (150) دیافراگم الکترنیکی
)میلی متر f 4.0mm ~ f 9.0mm (mm = لنز
36درجه 83 ~ درجه زاویه لنز
AES مد IRIS
ATW تنظیم روشنایی
IPxx7 درجه IP
اهم , 75 مخلوط10Vp-p خروجی تصویر
DC 12V توان منبع برق
110 mA جریان مصرفی
(ارتفاع 92 ( )قطر دایره 1243 (
ابعاد (میلی متر)
گرم 460 وزن خالص
ریزپردازنده‌ها

پیدایش ریز پردازنده‌ها در سال 1970 به طور قابل توجهی در طراحی و پیاده سازی پردازنده‌ها تأثیر گذار بود. از زمان ابداع اولین ریزپردازنده (اینتل4004)در سال 1970 و اولین بهره برداری گسترده از ریزپردازنده اینتل 8080 در سال 1974 ، این روند رو به رشد ریزپردازنده‌ها از دیگر روشهای پیاده سازی واحدهای پردازش مرکزی (CPU) پیشی گرفت ،کارخانجات تولید ابر کامپیوترها و کامپیوترهای شخصی در آن زمان اقدام به تولید مدارات مجتمع با برنامه ریزی پیشرفته نمودند تا بتوانند معماری قدیمی کامپیوترهای خود را ارتقا دهند و در نهایت ریز پردازنده‌ای سازگار با مجموعه دستورالعمل‌ها ی خود تولید کردند که با سخت افزار و نرم افزارهای قدیمی نیز سازگار بودند. با دستیابی به چنین موفقیت بزرگی امروزه در تمامی کامپیوترهای شخصی CPUها منحصرا از ریز پردازنده‌ها استفاده می‌کنند.
نسل قبلی ریزپردازنده‌ها از اجزا و قسمت‌های بیشمار مجزا از هم تشکیل می‌شد که در یک یا چندین برد مداری قرار داشتند. اما ریزپردازنده‌ها ، CPUهایی هستند که با تعداد خیلی کمی IC ساخته می‌شوند ، معمولاً فقط از یک IC ساخته می‌شوند. کارکرد در یک قالب مداری به مفهوم زمان سوئیچینگ سریعتر به دلیل حذف عوامل فیزیکی می‌باشد. مانند کاهش بهره پارازیتی خازنها ، که همگی در نتیجه کوچکی اندازه CPU هاست. این حالت باعث هم‌زمان سازی ریزپردازنده‌ها می‌شود تا بتوانند پالس ساعتی در رنج چند ده مگا هرتز تا چندین گیگا هرتز داشته باشند. به علاوه تعداد مینی ترانزیستورها روی یک IC افزایش می‌یابد و پیچیدگی عملکرد با افزایش ترانزیستورها در یک پردازنده به طرز چشمگیری باعث افزایش قابلیت CPUها می‌شود. این واقعیت به طور کامل مبین قانون مور می‌باشد که در آن بطور کامل و دقیق رشد افزایشی ریزپردازنده‌ها و پیچیدگی آنها با گذر زمان پیش بینی شده بود.

در حالیکه پیچیدگی ، اندازه ، ساختمان و شکل کلی ریزپردازنده‌ها نسبت به 60 سال گذشته کاملاً تغییر کرده ، این نکته قابل توجه‌است که طراحی بنیادی و ساختاری آنها تغییر چندانی نکرده‌است. امروزه تقریباً تمام ریزپردازنده‌های معمول می‌توانندپاسخگوی اصل نیومن در مورد ماشینهای ذخیره کننده برنامه باشند.

مطابق قانون مور که در حال حاضر نیز مطابق آن عمل می‌شود ، روی کرد استفاده از فناوری جدید کاهش در مدارات مجتمع ترانزیستوری مد نظر است. در نهایت مینیاتوری کردن مدارهای الکترونیکی باعث ادامه تحقیقات و ابداع روشهای جدید محاسباتی مانند ایجاد کامپیوترهای ذره‌ای (کوانتومی) شد . به علاوه موجب گسترش کاربرد موازی سازی و روشهای دیگر که ادامه دهنده قانون سودمند کلاسیک نیومن است گردید.

عملکرد ریزپردازنده‌ها

کارکرد بنیادی بیشتر ریزپردازنده‌ها علیرغم شکل فیزیکی که دارند ، اجرای ترتیبی برنامه‌های ذخیره شده را موجب می‌شود. بحث در این مقوله نتیجه پیروی از قانون رایج نیومن را به همراه خواهد داشت. برنامه توسط یک سری از اعداد که در بخشی از حافظه ذخیره شده‌اند نمایش داده می‌شود.چهار مرحله که تقریباً تمامی ریزپردازنده‌هایی که از [ قانون نیومن] در ساختارشان استفاده می‌کنند از آن پیروی می‌کنند عبارت‌اند از : فراخوانی ،رمز گشایی ، اجرا ، بازگشت برای نوشتن مجدد.

مرحله اول ، فراخوانی ، شامل فراخوانی یک دستورالعمل (که به وسیله یک عدد و یا ترتیبی از اعداد نمایش داده می‌شود) از حافظه برنامه می‌باشد. یک محل در حافظه برنامه توسط شمارنده برنامه(PC) مشخص می‌شود که در آن عددی که ذخیره می‌شود جایگاه جاری برنامه را مشخص می‌کند.به عبارت دیگر شمارنده برنامه از مسیرهای پردازنده در برنامه جاری نگهداری می‌کند.

بعد از اینکه یک دستورالعمل فراخوانی شد شمارنده برنامه توسط طول کلمه دستورالعمل در واحد حافظه افزایش می‌یابد. گاهی اوقات برای اینکه یک دستورالعمل فراخوانی شود بایستی از حافظه کند بازخوانی شود. که این عمل باعث می‌شود ریزپردازنده همچنان منتظر بازگشت دستورالعمل بماند. این موضوع به طور گسترده‌ای در پردازنده‌های مدرن با ذخیره سازی و معماری مخفی سازی

در حافظه‌های جانبی مورد توجه قرار گرفت. دستورالعملی که پردازنده از حافظه بازخوانی می‌کند باید معین شده باشد که چه عملی را CPU می خواهد که انجام دهد. در مرحله رمزگشایی ، دستورالعمل به بخش‌هایی که قابل فهم برای قسمت‌های پردازنده هستند تفکیک می‌شود. روشی که در آن مقادیر دستورالعمل شمارشی ترجمه می‌شود توسط معماری مجموعه

دستورالعمل‌ها (ISA) تعریف می‌شود. اغلب یک گروه از اعداد در یک دستورالعمل که شناسنده نامیده می‌شوند بیانگر این هستند که کدام فرایند باید انجام گیرد. قسمت باقیمانده اعداد معمولاً اطلاعات مورد نیاز برای دستور را در بر دارند ، مانند عملوندهای یک عملیات اضافی که در واقع چنین عملوندهایی ممکن است به عنوان یک مقدار ثابت داده شوند(مقدار بیواسطه) ، یا اینکه به

 

عنوان یک محل برای مکان یابی یک مقدار ، یک ثبات و یا آدرس حافظه که به وسیله گروهی از مدهای آدرس دهی تعیین می‌گردد داده شوند. در طرحهای قدیمی سهم پردازنده‌ها یی که در رمزگشایی دستورالعملها نقش داشتند از واحد سخت افزاری غیر قابل تغییر برخوردار بودند. اگرچه

در بیشتر پردازنده‌ها و ISA‌های انتزاعی و پیچیده اغلب یک ریز برنامه دیگر جهت ترجمه دستورالعمل به صورت ترکیب سیگنالهای مختلف برای CPU ‌ها وجود دارد. این ریز برنامه گاهی قابلیت دوباره نویسی را دارد ، بنابر این آنها می‌توانند برای تغییر نحوه رمز گشایی دستورالعملها حتی پش از آنکه CPU ها تولید شدند اصلاحاتی را مجدداً انجام دهند.
بعد از مراحل فراخوانی و رمزگشایی مرحله اجرای دستور انجام می‌گیرد. در طول این مرحله قسمت‌های مختلفی از پردازنده با هم مرتبط هستند و می‌توانند یک عملکرد مطلوب ایجاد کنند. برای مثال اگر یک عملکرد اضافی درخواست شود واحد محاسبه و منطق (ALU)با یک سری از ورودی‌ها و خروجی‌ها مرتبط خواهد شد. ورودی‌ها اعداد مورد نیاز برای افزوده شدن را فراهم

می‌کنند و خروجیها شامل جمع نهایی اعداد می‌باشند. ALU شامل مجموعه‌ای از مدارهاست تا بتواند عملیاتهای ساده محاسباتی و منطقی را روی ورودی‌ها انجام دهد. اگر فرایند اضافی نتیجه بزرگی برای کارکرد پردازنده ایجاد کند یک پرچم سر ریز محاسباتی در ثبات پرچمها ایجاد می‌شود.
مرحله پایانی یعنی بازگشت به مکان اولیه و آمادگی برای نوشتن مجدد پس از مرحله اجرا در

قسمتی از حافظه به وجود می‌آید. گاهی اوقات نتایج محاسبات در ثباتهای پردازنده‌های خارجی نوشته می‌شوند که اینکار برای دسترسی سریع به وسیله دستورهایی که بعدا به برنامه داده می‌شود انجام می‌گیرند. در حالت دیگر ممکن است نتایج با سرعت کمتری نوشته شوند اما در حجم بزرگ‌تر و ارزش کمتر ، که این نتایج در حافظه اصلی ذخیره خواهند شد. برخی از دستورات

شمارنده برنامه که قابل تغییر هستند نسبت به آن دسته از اطلاعاتی که مستقیما نتایج را تولید می‌کنند ترجیح داده می‌شوند. در اصل همگی این موارد خیزش نامیده می‌شوند و رفتارهایی شبیه حرکت در یک لوپ ، زمان اجرای برنامه (در طول استفاده از خیزش‌های شرطی) و همچنین روند

توابع در برنامه‌ها را تسهیل می‌دهند. تعداد بسیاری از دستورات وضعیت یک رقم در ثبات پرچمها را تغییر می‌دهند. این پرچمها می‌توانند برای تأثیر گذاری در چگونگی عملکرد یک برنامه مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال یک نوع از دستورات مقایسه‌ای به مقایسه یک عدد و مقدار موجود در ثبات پرچمها رسیدگی می‌کند. این پرچم ممکن است بعدا با یک دستورالعمل جهشی برای مشخص کردن روند برنامه مورد استفاده قرار بگیرد.

بعد از اجرای دستورالعمل و نوشتن مجدد روی اطلاعات منتجه فرآیند به طور کامل تکرار می‌شود و با دستور بعدی چرخه به طور معمول مقدار بعدی را از ترتیب شمارشی فراخوانی می‌کند، که این عمل به دلیل روند افزایشی مقدار شمارنده برنامه می‌باشد. در پردازنده‌های خیلی پیچیده تر

نسبت به آنچه توضیح داده شد چندین دستورالعمل قابل فراخوانی ، رمز گشایی و اجرا به صورت هم‌زمان می‌باشند. این امر به طور کلی بیان می‌دارد که چه مباحثی به روش زمانبندی کلاسیک RISC مربوط می‌شود ، که در حقیقت این فرایند در پردازنده‌های معمولی که در بسیاری از دستگاههای الکترونیکی مورد استفاده قرار می‌گیرند متداول است. (ریز کنترل کننده یا میکرو کنترولر)

Technical language

Masrer name : Mrs mirnezami
Writer name : mohsen abbasi
Academic field : electronics
Faculty name : technical faculty sama karaj
Spring 87

به نام ایزد یکتا

زبان فنی

نام استاد : خانم میرنظامی
نام نویسنده : محسن عبّاسی
رشته تحصیلی : الکترونیک
نام دانشکده : دانشکده فنی سما کرج
بهار 87

 

Shortwava Transmitter

This transmitter circuit operates in shortwave HF band (6 MHz to 15 MHz), and can be used for short-range communication and for educational purposes.
The circuit consists of a mic amplifier , a variable frequency oscillator , and modulation amplifier stages. Transistor T1 (BF195) is used as a simple RF oscillator , Resistors R6 and R7 determine base bias , while resistor R9 is used for stability . Feedback is provided by 150pF capacitor C11 to sustain. The primary of shortwave oscillator coil and variable

condenser VC1 (365pF , 1/2J gang) form the frequency determining network.
By varying the coil inductance or the capacitance of gang condenser , the frequency of oscillation can be changed. The carrier RF signal from the oscillator is inductively coupled through the secondary of transformer X1 to the next RF amplifier-cum-modulation stage built around transistor T2 that is operated in class ‘A’ mode. Audio signal from the audio amplifier built around IC BEL1895 is coupled to the emitter of transistor 2N2222 (T2) for RF modulation.
IC BEL1895 is a monolithic audio power amplifier designed for sensitive AM radio applications. It can deliver 1W power to 4 ohms at 9V power supply , with low distortion and noise characteristics. Sinca the amplifier’s voltage gain is of the order of 600 , the signal from condenser mic can be directly connected to its input without any amplification.
The transmitter’s stability is governed by the quality of the tuned circuit components as well as the degree of regulation of the supply voltage. A 9V regulated power supply is

required. RF output to the aerial contains harmonics , because transistor T2 doesn’t have tuned coil in its collector circuit. However , for short-range communication , this dose not create any problem. The harmonic content of the output may be reduced by means of a high-QL-C filter or resonant L-C traps tuned to each of the prominent harmonics. The power output of this transmitter is about 100 milliwatts.

Microprocessors

Main article: Microprocessor

The introduction of the microprocessor in the 1970s significantly affected the design and implementation of CPUs. Since the introduction of the first microprocessor (the Intel 4004) in 1970 and the first widely used microprocessor (the Intel 8080) in 1974, this class of CPUs has almost completely overtaken all other central processing unit

implementation methods. Mainframe and minicomputer manufacturers of the time launched proprietary IC development programs to upgrade their older computer architectures, and eventually produced instruction set compatible microprocessors that were backward-compatible with their older hardware and software. Combined with the advent and eventual vast success of the now ubiquitous personal computer, the term “CPU” is now applied almost exclusively to microprocessors.

Previous generations of CPUs were implemented as discrete components and numerous small integrated circuits (ICs) on one or more circuit boards. Microprocessors, on the other hand, are CPUs manufactured on a very small number of ICs; usually just one. The overall smaller CPU size as a result of being implemented on a single die means

faster switching time because of physical factors like decreased gate parasitic capacitance. This has allowed synchronous microprocessors to have clock rates ranging from tens of megahertz to several gigahertz. Additionally, as the ability to construct exceedingly small transistors on an IC has increased, the complexity and number of

transistors in a single CPU has increased dramatically. This widely observed trend is described by Moore’s law, which has proven to be a fairly accurate predictor of the growth of CPU (and other IC) complexity to date.
While the complexity, size, construction, and general form of CPUs have changed drastically over the past sixty years, it is notable that the basic design and function has not changed much at all. Almost all common CPUs today can be very accurately

described as von Neumann stored-program machines. As the aforementioned Moore’s law continues to hold true, concerns have arisen about the limits of integrated circuit transistor technology. Extreme miniaturization of electronic gates is causing the effects of phenomena like electromigration and subthreshold leakage to become much more

significant. These newer concerns are among the many factors causing researchers to investigate new methods of computing such as the quantum computer, as well as to expand the usage of parallelism and other methods that extend the usefulness of the classical von Neumann model.

CPU operation
The fundamental operation of most CPUs, regardless of the physical form they take, is to execute a sequence of stored instructions called a program. Discussed here are devices that conform to the common von Neumann architecture. The program is represented by a series of numbers that are kept in some kind of computer memory. There are four steps that nearly all von Neumann CPUs use in their operation: fetch, decode, execute, and writeback.

The first step, fetch, involves retrieving an instruction (which is represented by a number or sequence of numbers) from program memory. The location in program memory is determined by a program counter (PC), which stores a number that

identifies the current position in the program. In other words, the program counter keeps track of the CPU’s place in the current program. After an instruction is fetched, the PC is incremented by the length of the instruction word in terms of memory units.[3] Often the instruction to be fetched must be retrieved from relatively slow memory, causing the CPU to stall while waiting for the instruction to be returned. This issue is

largely addressed in modern processors by caches and pipeline architectures (see below).
The instruction that the CPU fetches from memory is used to determine what the CPU is to do. In the decode step, the instruction is broken up into parts that have significance to other portions of the CPU. The way in which the numerical instruction value is interpreted is defined by the CPU’s instruction set architecture (ISA).[4] Often,

one group of numbers in the instruction, called the opcode, indicates which operation to perform. The remaining parts of the number usually provide information required for that instruction, such as operands for an addition operation. Such operands may be given as a constant value (called an immediate value), or as a place to locate a value: a register or a memory address, as determined by some addressing mode. In older

designs the portions of the CPU responsible for instruction decoding were unchangeable hardware devices. However, in more abstract and complicated CPUs and ISAs, a microprogram is often used to assist in translating instructions into various configuration signals for the CPU. This microprogram is sometimes rewritable so that it can be modified to change the way the CPU decodes instructions even after it has been manufactured.

After the fetch and decode steps, the execute step is performed. During this step, various portions of the CPU are connected so they can perform the desired operation. If, for instance, an addition operation was requested, an arithmetic logic unit (ALU) will be connected to a set of inputs and a set of outputs. The inputs provide the numbers

 

to be added, and the outputs will contain the final sum. The ALU contains the circuitry to perform simple arithmetic and logical operations on the inputs (like addition and bitwise operations). If the addition operation produces a result too large for the CPU to handle, an arithmetic overflow flag in a flags register may also be set (see the discussion of integer range below).

The final step, writeback, simply “writes back” the results of the execute step to some form of memory. Very often the results are written to some internal CPU register for quick access by subsequent instructions. In other cases results may be written to slower, but cheaper and larger, main memory. Some types of instructions manipulate the program counter rather than directly produce result data. These are generally

called “jumps” and facilitate behavior like loops, conditional program execution (through the use of a conditional jump), and functions in programs.[5] Many instructions will also change the state of digits in a “flags” register. These flags can be used to influence how a program behaves, since they often indicate the outcome of various operations. For example, one type of “compare” instruction considers two values and sets a

number in the flags register according to which one is greater. This flag could then be used by a later jump instruction to determine program flow.
After the execution of the instruction and writeback of the resulting data, the entire process repeats, with the next instruction cycle normally fetching the next-in-sequence instruction because of the incremented value in the program counter. If the completed instruction was a jump, the program counter will be modified to contain the address of the instruction that was jumped to, and program execution continues normally. In

more complex CPUs than the one described here, multiple instructions can be fetched, decoded, and executed simultaneously. This section describes what is generally referred to as the “Classic RISC pipeline,” which in fact is quite common among the simple CPUs used in many electronic devices (often called microcontrollers[clarify]).[6]

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   61   62   63   64   65   >>   >