مقاله افسردگی و ناراحتی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله افسردگی و ناراحتی pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله افسردگی و ناراحتی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله افسردگی و ناراحتی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله افسردگی و ناراحتی pdf :

افسردگی و ناراحتی

علت بیماری : علت اصلی این بیماری استرس ها ، اتفاقات ناگوار ، آلودگی صوتی ، مشکلات و گرفتاری های روزمره و ;..است از نظر خوراکی نیز اگر بعد ناراحتی و استرس و ; ترشیجات مصرف شود در این حالت خلط سوداء بر طبیعت غالب آمده و فرد دچار حالات مذکور میشود.منشأاین مرض طحال(سپرز)است.طحال عضویست در بدن که بعضی ازا

سیدهای لازم در آن جمع میشود که بعد از تخلیه معده قدری از آن اسید به معده ارسال میشود که شخص در آن حال احساس گرسنگی میکند، حال اگر ناگهانی و به طور اتفاق شخص با یک موضوع ناملایم برخورد کند،این اسید در خون تأثیر کرده وچون خون در کل بدن گردش دارد وقتی به مغز میرسد شخص احساس نگرانی، ترس، تشویش خاطره، دلهره و اضطراب و استرس مینماید که ابتدا با ضعف اعصاب مشتبه میشود و زودرنج و افسرده میشود، آمادگی او ب

رای گریه بیشتر میشود، رنگ چهره تدریجا تیره میشود، پس از معالجه نباید کوتاهی کرد.
علائم بیماری : 1- فکر و استرس بی مورد
2- کم خوابی

3- کم حوصله شدن
4- تنفر از جمعیت و سروصدا
5- تیره شدن رنگ زبان و دهان
6- احساس بوی بد در دهان
7- دستگاه گوارش از اعمال وظایف کوتاهی میکند به طوری که قوه دافعه ضعیف شده وبر اثر یبوست معده ممکن است مبتلا به بواسیر شود.
8- دیدن کابوس در خواب

9- وسواس بیمورد به اطرافیان
10- لکه های پوستی
11- تمایل به گوشه نشینی و انزوا
12- تمایل به تنها بودن در جاهای تاریک و کم نور
13- نا امید بودن از زندگی
14- تمایل به پوشیدن لباسهای با رنگ تیره
15- بیمار مایل به خوردن غذاها، لبنیات و میوه های ترش میباشد.
16-این بیماری در موارد حاد به ورم های سرطانی و جنون منتحی میشود.
توضیحات : برای مداوای این بیماری بیمار باید از غذاهای شور ، ترشیجات و عدس پرهیز کند.

درمان افسردگی و ناراحتی های روحی با ویتامین B
هر نوع بیماری و یا دردی که در بدن یا روح انسان ها به وجود می آید ناشی از کمبود چیزی است که خداوند متعال برای سلامتی انسان

ها آفریده است و بایستی برای درمان آن بیماری یا تالمات روحی کمبودهای تغذیه ای بدن را برطرف کرد.بر همین اساس متخصصان فن تغذیه و کارشناسان مسائل روحی و روانی انسان ها در پی مطالعات دریافتند که ویتامین های گروه B در حفظ تعادل شیمیایی مغز و حالت های روحی نقش اساسی را ایفا می کنند.
این ویتامین ها برای حفظ سلامت سلول های عصبی و گلبول های قرمز ضروری هستند. بنابراین ویتامین های گروه B و بویژه ویتامین12 B می تواند افسردگی و سایر مشکلات روحی را برطرف کند. گوشت، پنیر، تخم مرغ و ماهی دارای

مقدار زیادی ویتامین12 B هستند.
جلوگیری از افسرده شدن افراد بازنشسته
انسان ها و بویژه افرادی که در طول زندگی خود بیشتر عمر خود را با کار و فعالیت بدنی یا فکری گذرانده اند زمانی که به سن بازنشستگی نایل می شوند ناخودآگاه از نظر روحی در یک حالت افت قرار می گیرند که اصطلاحا بدان افسردگی می گویند.
تحقیقات نشان می دهد که افراد بازنشسته ای که وقت خود را با انجام فعالیت های مختلفی از قبیل فعالیت های جسمانی، شرکت در کلاس های مختلف و ارتباط با دوستان می گذرانند کمتر دچار نگرانی و افسردگی می شوند.
بنابراین متخصصان به افراد بازنشسته پیشنهاد می کنند به جای گوشه نشینی وعزلت در کنج منزل، با حضور در جمع دوستان و اجتماع و شرکت در فعالیت های اجتماعی ذهن خود را کمتر درگیر مسائل بازنشستگی خود کنند.
سیگار نکشید، حتی یکبار!
نوجوانان کم سن و سالی که فقط دو روز از نخستین سیگار کشیدنشان می گذرد از روز سوم احساس می کنند که میل شدیدی به نیکوتین دارند. این یافته نتیجه پژوهش های گسترده ای است که کارشناسان مسائل نوجوانان و جوانان بدان دست یافتند. براساس این گزارشات مشخص شد که این باور عمومی که مردم فکر می کردند مصرف طولانی مدت و زیاد سیگار باعث اعتیاد می شود غلط بوده و این واقعیت درست برعکس است زیرا در واقع اعتیاد به کشیدن سیگار باعث مصرف درازمدت و زیاد سیگار می شود. پس از همین الان اگر می خواهید بیشتر از گذشته دچار عوارض کشیدن حتی یک نخ سیگار شوید مصرف این هیولای سفید را نه به یکباره بلکه به تدریج کاهش دهید تا از عوارض طولانی مدت آن در امان بمانید.

افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه ک

س مشخص می‌شود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می‌دهد.
افسردگی مجموعه‌ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می‌کند. برای‌ بیماری‌ افسردگی‌ هیچ‌ علت قطعی و روشنی‌ نمی‌توان‌ متصور بود، در برخی موارد یک زندگی

پر استرس می‌تواند محرکی برای افسردگی شود و در برخی موارد علت کاملاً به شخصیت فرد مربوط است. در کل به نظر می‌رسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و به طور خود به خودی روی می‌دهد.

افـسردگی اختلالی است که قادر است افکار، خلق و خو،احـساسات، رفـتــار، سلامتی جسمانی و روحی شما را تحـت الشـــعاع قرار دهد. هر انسانی در مقاطع خاصی از
زنـدگی خود به افسردگی دچار میگردد. نشانه ها و علایم افسردگی عبارتند از:
* غم و اندوه پایدار، اظطراب، احساس پوچی.
* احــساس نا امیدی و بدبینی- احساس گناه، احسـاس
بی ارزشی و در ماندگی – احساس تیره بختی.
* کاهش سطح انرژی و احساس خستگی.
* دشواری در تمرکز، یاد آوری و تصمیم گیری-عدم توانایی
در اندیشیدن.
* بی خوابی و یا افزایش میزان خواب.
* از دست دادن اشتها و کاهش وزن – یا پر خوری و افزایش وزن.
* عدم تمایل به ملاقات با دیگران – یا وحشت از تنها ماندن – حضور یافتن در فعالیتهای اجتماعی دشوار و غیر ممکن میگردد.
* احساس بی ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگی- احساس شکست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و میل به فعالیتهای معمولی در زندگی و یا سرگرمیهایی که پیشتر برای فرد لذت بخش بوده اند.
* بیقراری و بیتابی – زود رنجی و تحر

یک پذیری- و یا کند شدن حرکات و واکنشها- بی تفاوتی.
* افت اعتماد بنفس – سرزنش مدام خود – نگرانی از گذشته و آینده.
* مشکلات جسمانی که معمولا به دارو جواب نمیدهند مانند: خارش بدن – تاری دید -تعریق شدید- خشکی دهان- مشکلات گوارشی (یبوست، اسهال – سوء هاضمه)-سردرد – کمردرد.
* افکار صدمه زدن به خود و یا دیگران – افکار خود کشی.
علائم و نشانه هاى افسردگى

دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد می‌باشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانه‌هاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب به‌صورت کم‌خوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى می‌باشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر می‌کنند به‌طوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر می‌کنند و 10 تا 15 درصد آنها به زندگى خود خاتمه می‌دهند.
اگر یک بیمار مورد از علائم بالا را به‌مدت هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا می‌باشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان به‌شمار می‌رود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود می‌باشد.
افسردگى در گروههاى مختلف
افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان

از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى می‌تواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بنشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
میزان افسردگى دانشجویان می‌تواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهمیتى به وى دست دهد. لذا در چنین شرایطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهت‌دار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهاى این گروه سنى یعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابیت و ; بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.
از طرف دیگر در توانایى تحلیل که لازمه فعالیتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضایتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیمارى مى گردد.
مطالعات زیادى در مورد شیوع افسردگى در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضى از مطالعات انجام شده در ایران اشاره می‌شود که بر اساس یافته هاى یکى از این مطالعات، حدود 3/21 دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفیف تا متوسط بوده اند.

این میزان در بین دانشجویان دختر 2/22 درصد و دانشجویان پسر 4/17 درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، 1373). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (1/22 درصد) افسردگى بیشترى نسبت به دانشجویان متاهل (2/19 درصد) وجود داشته است.
همچنین احمدى (1371)، در مطالعه

خود بر روى دانشجویان علوم پزشکى اهواز نتیجه گرفت که 52 درصد دانشجویان زن و 38 درصد دانشجویان مرد دچار افسردگى خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگى دانشجویان مجرد 42/10 درصد و دانشجویان متاهل 97/7 درصد گزارش شده است. یافته‌هاى این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که 11 درصد دانشجویان مرد و 20 درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن 8 درصد دانشجویان ‌مرد و 7 درصد دانشجویان زن داراى افکار خودکشى بودند.

شایعترین مشکلاتى که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است شامل:
حجم زیاد دروس پزشکى، فعالیتهاى زیاد در بخشهاى بالینى، وجود دروس غیر ضرورى، طولانى بودن دوره تحصیل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهاى زیاد و انتظارات بیش از حد برخى از کادر پزشکى از دانشجویان می‌باشد.
نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانى که از رشته تحصیلى خود رضایت نداشته و بى علاقه بودند (5/45 درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسى نمره قبولى نیاورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجویانى که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و یا روانى دارند و یا سابقه بیمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگى بیشترى نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانى که علاقمند به فعالیتهاى ورزشى و گروهى بودند میزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهى اشاره نمودند از جمله: یزدى و همکاران (1374) در مطالعه خود بر روى دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگى را 30 درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (1374)، بر روى دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان 58 درصد ذکر گردید. در سال 1374 باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجویان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــی بیشترى را در دانشجویان زن (65 درصد) نسبت به دانـــشــــجـــویان مرد (41 درصد) گزارش نموده است.

شایعترین علائمى که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و یادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینى، کاهش توانائیهاى ج

سمانى، نا امیدى نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.
در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه مى شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است براى فعالیتهاى درمانى و جلوگیرى از شدت علائم اقدام نمایند.
افسردگی در زنان بیشتر از مردان است
عوامل بیولوژیکی، روحی، میطی، فرهنگی و اجتماعی در افسردگی زنان اثرگذار هستند. در هر لحظه ممکن است حداقل 15 تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه، عوارض و نشانه‌های افسردگی شدید را از خود بروز دهند. البته همه انسان‌ها در طول زندگی در دوره‌های کوتاه‌مدت ممکن است به علت از دست دادن عزیزان،‌ ناکامی و شکست در مسائل مختلف دچار یأس و ناامیدی شوند که این عوامل در کوتاه‌مدت منجر به افسردگی می‌شود. براساس یافته‌های روانشناسان پیش از آنکه دختران و پسران به سن بلوغ برسند، میزان افسردگی در هر دوی آنها به یک اندازه است و تنها پس از دوران بلوغ است که اختلاف و تفاوت‌های مربوط به افسردگی در آنها به صورت آشکار قابل تشخیص است. نوسانات شدید هورمونی در زنان می‌تواند تاثیری شگرف بر زندگی آنها بگذارد و با توجه به تاثیری که بر زندگی شخصی و اقتصادی و ارتباط آنها با دیگران می‌گذارد است که گفته می‌شود زنان بیش از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
وجود تبعیض بین دختر و پسر،‌ حاکمیت باورهای غلط در خانواده‌ها، احساس تنهایی، داشتن شرم و حیا، بروز مشکلات و ناراحتی‌ها، بی‌توجهی والدین به دختران، سوءاستفاده از زنان، تحکم و جبر، اذیت و آزارهای جسمی و… از جمله عوامل مهم روان‌شناختی در ابتلای زنان به افسردگی هستند. از دیگر عواملی که زنان را به سمت افسردگی سوق می‌دهد، می‌توان به استرس و فشارهایی که آنها در درون و بیرون خانه تحمل می‌کنند اشاره کرد. مشکلات مالی زنان خانه‌دار با ایجاد روزمرگی در آنها می‌تواند در ابتلای آنها به افسردگی موثر باشد. افسردگی در زنان به شکل افسردگی فصلی، افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و افسردگی پیش از قائدگی و پس از یائسگی بروز می‌کن

د. افسردگی تنها مربوط به دلایل زیست‌شناختی و بیولوژیکی نیست بلکه استرس‌های ناشی از زندگی اجتماعی و فرهنگی نیز در این بیماری موثرند. علائم افسردگی در زنان به شکل احساس گناه، بیهودگی، خستگی، آشفتگی در خواب و اضافه وزن دیده می‌شود که علائمی متفاوت از افسردگی مردان است.
دکتر ابوالفضل ساجدی روان‌شناس و استاد دانشگاه، در مورد افسردگی زنان می‌گوید: «عوامل زیستی به عنوان عامل مشترک افسردگی در زنان و مردان از طریق وراثت، ابتلا به بیماری‌ها، آسیب‌های مغزی، آسیب به

مغز در حین تولد در ایجاد افسردگی موثر است. عوامل اجتماعی نیز به وضعیت فرد در مقاطع مختلف زندگی و تحولات زندگی مربوط می‌شود».
دکتر ساجدی بی‌اعتنایی به ارزش‌های اخلاقی در خانواده را در افزایش ابتلای زنان به افسردگی اثرگذار می‌داند و می‌گوید: «در محیط خانواده اگر آرامش، صمیمیت و تفاهم بیشتری بین زن و مرد باشد و به ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتنایی نشود، میزان ابتلا به افسردگی کاهش پیدا می‌کند».
خانمی 27 ساله که مهندس کامپیوتر است و مدتی است داروی ضدافسردگی مصرف می‌کند، علت افسردگی‌اش را سرخوردگی از زندگی می‌داند و می‌گوید: «تصورم از زندگی خیلی دور از ذهن نبود بلکه یک شرایط مناسب بود. وقتی شخصا به عنوان یک زن تحصیلکرده نتوانستم به آنچه برای خودم ترسیم کرده بودم و انتظارش را داشتم برسم، دچار چالش روحی شدم و نتیجه‌اش شد ابتلا به افسردگی».
شاید بتوان گفت سرخوردگی از کار، زندگی، موقعیت اجتماعی و حتی ضربه عاطفی منجر به ایجاد چالش روحی در شخص شود. آیا نمی‌شود به گونه‌ای دیگر با این موضوع برخورد کرد؟ البته ظرفیت روانی انسان‌ها در شرایط مخ

تلف و در مواجهه با مشکلات متفاوت است با این همه ، چاره چیست؟
دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال می‌گوید: «زن در جامعه باید دوشادوش مرد برای تامین مایحتاج زندگی، ازدواج و اشتغال کار کند و از طرفی فشار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، روحی و روانی، شوهر و فرزندان را در جامعه و خانه تحمل کند، به این لحاظ زنان از نظر عاطفیلی اعضای خانواده با زنان نیاز است».
فرزانه زن 30 ساله‌ای است که از زمان ابتلا به MS دچار افسردگی است. او علت افسردگی خود را ضعف ناشی از بیماری، مشکلات تهیه دارو و مخارج بالای آن و احساس سرافکندگی در نزد شوهر و خانواده شوهر عنوان می‌کند.
دکتر قرایی‌مقدم وجود افسردگی زنان را زاییده عوامل متعددی می‌داند و می‌گوید: «افسردگی ذاتی و فطری نیست بلکه عوامل اجتماعی دست به دست هم می‌دهند تا زنان بیش از مردان افسرده شوند».مریم 28 ساله و مهندس شیمی است که مدتی است به افسردگی مبتلا شده است. او علت افسردگی‌اش را متناسب نبودن محیط اجتماعی با افکار، سلیقه‌ها و باورهای شخصی‌اش می‌داند و می‌گوید: «در محیط کار انتظاراتی وجود داشت که با اعتقادات من همخوانی نداشت و همین باعث می‌شد مورد تحقیر قرار گیرم».
دکتر ساجدی وابستگی زنان به امور مادی و تجملات را عامل دیگری در افسردگی آنان می‌داند و می‌گوید: «زنانی که نمی‌توانند توانایی‌های خود را به فعلیت درآورند یا به خواسته‌های خود دست پیدا کنند، دچار افسردگی می‌شوند». همچنین در برخی استان‌های مرزی، رفتارهای بد خانواده و برخوردهای سنتی باعث بروز افسردگی می‌شود. از این رو است که بیشترین درصد افسردگی در استان‌های مرزی دیده می‌شود. دکتر قرایی‌مقدم نیز در این باره می‌گوید: «در چنین مناطقی زن باید با حداقل درآمد شوهر، مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر یا فرزندان و اطرافیان تحمل کند و سنگ صبور همه باشد، اما کسی نیست که به حرف او گوش بدهد. در این حالت طبیعی اس

ت که چنین زنی افسرده شود».با این همه افسردگی زنان را نمی‌شود نادیده گرفت، چرا که فرزند سالم از خانواده سالم زاییده می‌شود. با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند و بدون آنها نهاد خانواده در معرض آسیب قرار می‌گیرد، پس توجه به سلامتی آنان مقوله مهمی است که باید به آن توجه شود. باید نقش واقعی زنان در جامعه از سوی نهادهای آموزشی و رسانه‌ها تبیین شود تا زنان به جایگاه واقعی خود دست یابند.

افسردگی و راه های بیرونرفت از آن
افـسردگی اختلالی است که قادراست افکار،خلق وخو،احـساسات،رفـتــار، سلامتی جسمانی و روحی شماراتحـت الشـــعاع قراردهد. هرانسانی درمقاطع خاصی از زنـدگی خود به افسردگی دچارمیگردد. نشانه ها و علایم افسردگی عبارتند از:
* غم و اندوه پایدار، اظطراب، احس

اس پوچی.
* احــساس نا امیدی و بدبینی- احساس گناه، احسـاس بی ارزشی و در ماندگی – احساس تیره بختی.
* کاهش سطح انرژی و احساس خستگی.
* دشواری در تمرکز، یاد آوری و تصمیم گیری-عدم توانایی در اندیشیدن.
* بی خوابی و یا افزایش میزان خواب.
* از دست دادن اشتها و کاهش وزن – یا پر خوری و افزایش وزن.
* عدم تمایل به ملاقات با دیگران – یا وحشت از تنها ماندن – حضور یافتن در فعالیتهای اجتماعی دشوار و غیر ممکن میگردد.
* احساس بی ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگی- احساس شکست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و میل به فعالیتهای معمولی در زندگی و یا سرگرمیهایی که پیشتر برای فرد لذت بخش بوده اند.
* بیقراری و بیتابی – زود رنجی و تحریک پذیری- و یا کند شدن حرکات و واکنشها- بی تفاوتی.
* افت اعتماد بنفس – سرزنش مدام خود – نگرانی از گذشته و آینده.
* مشکلات جسمانی که معمولا ب

ه دارو جواب نمیدهند مانند: خارش بدن – تاری دید -تعریق شدید- خشکی دهان- مشکلات گوارشی (یبوست، اسهال – سوء هاضمه)-سردرد – کمردرد.
* افکار صدمه زدن به خود و یا دیگران – افکار خود کشی.
علل پدید آمدن افسردگی
علل پدید آمدن افسردگی نیز گوناگون میباشد:
* وراثت.
* محیط های نا ایمن و خطرنا

ک مانند: آلودگی هوا و آب.
* محیطهای آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.
* درگذشت همسر، فرزند، والدین و دوستان.
* ضربه های روحی شدید در کودکی و یا بزرگسالی.
* از دست دادن حمایتهای اجتماعی در پی طلاق، دوری از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.
* شرایط ناسالم اجتماعی مانند: فقر، بی خانمانی و خشونت در جامعه.
* بیماریهای مزمن مانند سرطان، دیابت و ایدز.
* شکست و ناکامیها-تجارب ناخوشایند.
* تغییرات هورمونی – اختلال در تعادل انتقال دهنده های عصبی همچون سروتونین.
* در اثر مصرف برخی داروها مانند داروهای خواب آور، ضد بارداری و کاهنده فشار خون بالا.
* استفاده از الکل، مواد مخدر و

دیگر داروها.
* تغذیه نامناسب مانند کمبود فولات و ویتامین B1 و یا مصرف زیاد مواد قندی و ….
* ضعف شخصیت، اعتماد بنفش پایین، بد بینی و هم وابستگیها.
* استرس .
* الگوی تفکرات منفی.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اهمیت هنر در مدارس pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اهمیت هنر در مدارس pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اهمیت هنر در مدارس pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اهمیت هنر در مدارس pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اهمیت هنر در مدارس pdf :

اهمیت هنر در مدارس

کودکان و نوجوانان برای پرورش«تواناییهای ذهنی» و «قدرت آفرینندگی»، باید در نظامها و روابط میان پدیده ها و رویدادهای محیط زندگی خود به جستجو و بررسی بپردازند و برای طی کردن این راه، مورد تشویق قرار گیرند. تأکید بر «اکتشاف» در یادگیری،این اثر را بر یادگیرندگان دارد که آنان را به صورت فردی«مبتکر» و سازنده در می آورد. آنها از طریق رو به رو شدن با فعالیتهای

«کاوشگری» که به تولید «آثار خلاق» منجر می شود، می توانند هنر خود را رشد و گسترش دهند؛ این امر در «کارگاه هنر» بهتر و راحت تر انجام می گیرد. وزارت آموزش و پرورش، همان گونه که به تجهیزات لوازم و وسایل مورد نیاز در «آزمایشگاه علوم» و «کارگاه فنی حرفه

و فن» در دوره راهنمایی می پردازد، باید به تجهیز و ایجاد «کارگاه هنر» در دوره «دبستان» نیز اقدام کرد تا دانش آموزان بتوانند روحیه سازندگی و با هم کار کردن را در همین کارگاه هنر فرا بگیرند.
در کارگاه هنر اهداف زیر حاصل می شود:
1- به دانش آموزان فرصت داده می شود «استعداد» و توانایی خود را در زمینه های گوناگون هنری، علاوه بر موضوعات درسی بیاموزند و بدین طریق از اوان کودکی به اختیار و انتخاب به پرورش استعداد خود بپردازد.
2- برای دانش آموزان محیط مدرسه مطبوع تر و دلپسندتر می شود.
3- روحیه همکاری و نظم و انضباط در دانش آموزان تقویت می گردد.
4- سبب تکوین شخصیتی «فعال» و «کاوشگر» در دانش آموزان م

ی شود. بدون شک فردی که از کودکی با کاوشگری، «آزمایش و خطا»، جستجو و تحقیق سر و کار دارد، در بزرگسالی دیگر به انتظار اطلاعات و تازه ها نمی نشیند، بلکه خود فعالانه به دنبال اطلاعات می رود و به تولید دانش می پردازد.
5- سبب شناسایی و شکوفا شدن استعدادها از سوی خود افراد صاحب استعدادها می شود.
6- سبب پی ریزی و تقویت «تفکر خلاق» در دانش آموزان می شو

د.
7- جهت دهی و «والایش انرژی روانی» ناشی از مشکلات احتمالی عاطفی.
دانش آموزانی که با مشکلات عاطفی دست به گریبان اند، علاوه بر راههای موجود با راه جدیدی برای «تخلیه انرژی» مزاحم مواجه می شوند و این امکان برای آنها فراهم می آید تا « انگیزه ها» و رفتارهای نامعقول خود را به رفتاری مقبول تر از نظر شخصی و اجتماعی تبدیل کنند.
8- انگیزه ها و علایق خود جوش را در دانش آموزان برای یادگیری فعالانه ایجاد می کند.
9- فرصت هایی در اختیار کودک قرار می دهد تا بتواند از «قدرت تصور» و «نیروی خلاقیت» خود براحتی استفاده کند.
10- امکان تجربه مستقیم را برای کودک فراهم می سازد تا هنگام برخورد با مسائل و ابراز خلاقیت ها به راه های تکامل یافته تری برسد 0
11- کودک می تواند در آن امکان در باره ی توانایی های خود و بهره هایی که می تواند از یک وسیله کسب کند ، به کاوش بپردازد .
12- امکان تجارب خلاق را فراهم می آورد و مانع بی علاقه شدن و افشردگی می گردد و خوشحالی و رضایت که کسب می گردد حس اعتماد به نفس را در کودک دبستانی تقویت می کند و او را برای حل مشکلات و مسائل بعدی آماده می سازد .
13- وقتی کودک در محیطی که از نظر تجربی و امکانات غنی و پر تحرک است خود را کاملاًَ راحت حس می کند از ژرفنای وجود به فعالیت می پردازد .
14- معلم در این محیط یادگیرندگان را تشویق می کند تا با ابزار سر گرم شوند و خود ناظر پیشرفت آنهاست .

15- به کودک با دادن فراغت خاطر آزادی عمل و در اختیار گذاشتن امکاناتی که مشوق و محرک کاری وی است او را در امر آموزش (( فعالیت محتوای برنامه های درسی هنر )) کمک می کند .
16- کارگاه هنر (( استعداد های فردی کودکان )) را در نظر می گیرد در اتخاذ روشهای آموزش و پرورش مطلوب از روانشناسان و علمای علوم تربیتی کمک می طلبد ، روح همکاری و تعاون را گشترش می دهد .
17- کارگاه هنر (( قدرت عقلانی )) و علایق مشترک بین دانش اموزان را افزایش می دهد و فرصتی در اختیار دانش آموزان قرار می دهد تا از منابع گوناگون یادگیری استفاده کند .
18- در کارگاه هنر رفتار فعل ، مولد و خلاق به طرق گوناگون تقویت می شود و یادگیری فعال و توام با عمل را به جای (( یادگیری غیر فعال ))و بدون عمل رواج می د

هد .
19- دانش آموزان عملاًَ در تعلیم خود از طریق (( خود آموزی )) شرکت می کنند و شخصیت او اثر آشکاری در یادگیری و آموزش وی خواهد داشت .
20- کارگاه هنر از این رو که باید دانش آموزان را پرسش گر و جستجو گر بار بیاورد ، در جهت حفظ و تقویت حس کنجکاوی عمل می کند .

مقدمـــــــه
بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وامدار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در ساحتهای گوناگون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است، نیاز بشر اولیه به خوراک و تسخیر عوامل مادی ـ طبیعی ـ بهانه ایی بوده است، تا او بتواند با تکیه بر ذوق فطری خویش دست به خلاقیت هنری (غالبا تجسمی ) زده که در گاه دیگر با مهار این نیازمندیها؛ با دیدگاه زیبا شناختی خود توانسته است احساسات و افکار خود را ابراز دارد؛ با این رویکرد می شود چنین نتیجه گرفت که آبشخور هنر، سرچشمه نیازمندیهای ابتدایی (مادی )، درونی (عاطفی) و احساسی بشر بوده که در گذر زمان شکلهای متنوعی به خود گرفته است.

گاهی در ساحت تفریح و تفنن؛ گاهی در رسالت یک رسانه فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه درمانی و چندین ساحت دیگر طی طریق نموده است تا جایی که اگر این ساحتها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است این مقدمه گونه حاکی از ضرورت هنر در حوزه های زندگی مادی و معنوی بشر بوده که در تمامی دوره های تاریخی همزاد با بوده است؛ چون تاکید این مقاله بر دامنه اثر بخشی هنر، این میراث فرهنگی بر گروهی ویژه از جامعه یعنی تیپ کودک و دانش آموز است این مقدمه را پیوند هنر دانش آموز پی می گیریم؛ از آنجایی که فعالیت تجسمی و بصری کودک در قسمت نیمکره راست

مغز و امور تحلیلی، بیانی و علمی کودک به نیمکره چپ او مربوط است بنابراین چنانچه مباحث علمی، ارقامی و یا دروس کلاسه شده و بعضا خشک و بی روح استفاده زیاد از نیمکره چپ را بدنبال دارد.

ایجاد فعالیت های هنری به ویژه هنر های موسیقیایی و تجسمی استفاده از نیمکره راست را در بر می گیرد که این فرایند در بالانس و تعادل قوای فکری و روحی و روانی بچه یا دانش آموز، شایسته و ضروری به نظر می رسد این تمهیدات زمینه و بستری است تا کودک یا دانش آموز با ارائه خلاقیت های هنری است می تواند هم به تخلیه و تحلیه روحی ـ روانی نائل آید و هم به موجودی دارای ظرفیت قابل فهم و درک برای پذیزش بهتر تغذیه های علمی و آموزشی تبدیل گردد؛ هنر های تصویری و تجسمی به لحاظ دانش حس دیداری ماندگار تر از هر چیز دیگری در حافظه انسان نقش می بندد از تصاویر سنگ نگاره های دوران غار نشینی مانند تصاویر گاوهای وحشی در غارهای التامیرای اسپانیا و لاسکوی فرانسه گرفته تا نقوش انتزاعی ماندالاهای کودکان و تصاویر و نقوش گرافیکی و تجریدی مدرن با ماکتب و دبستان های خاص؛ همه و همه این نکته را در ذهن متبادر می سازد که دیدن؛ ماناتر جاودانه تر از شنیدن و گفتن است. این نظریه ما را بدانجا رهنمون میشود که به خاطر جذابیت های هنر های بصری و تجسمی نزد کودکان با این وسیله (شکل و تصویر ) بهتر می توان مسائل غامض مانند ریاضیات و دیگر علوم ب

ه ظاهر سخت را به آنان تفهیم نمود؛ داستانهای مصور و تصاویر متحرک ( پویا نمایی ) همیشه جذابتر از داستانهای شفاهی یا سخنرانیها نزد بچه ها هستند. البته این قضیه به همین جا تمام نمی شود؛ اگر قرار است کودک را با دنیای نقاشی یا هنر های تجسمی آشناتر سازیم و استعداد های او را شکوفاتر و جهت مند کنیم باید به عنوان یک مربی از فن دانشها دانستن وضعیت مخاطب به لحاظ ظرفیت سنی و روحی اوست.

جــــدول آمادگــــــیها :
جدوال آمادگی و ظرفیت های سنی و بصری هنر آموز را از دوران کودکی تا مراحل بلوغ نشان می دهد که مربی یا مدرس هنر ملزم به شناخت آن است.
سن هنرجو ——
1 تا 5/1 سالگی کشیدن خطوط ساده و ناهماهنگ
5/1 تا 5/2 سالگی کشیدن خطوط ساده و مرکب ( تصاویر دیاگرام و ماندالا)
5/2 تا 4 سالگی دوران قبل از تصویری ( تصاویر ذهنی و انتزاعی )
4 تا 6 سالگی دوران تصویری ( خلق فضای مناسب از روابط اشیاء)
6 تا 9 سالگی دوران واقعیت گرایی یا قبل از بلوغ ( ترسیم طبیعی اشیاء)
9 تا 13 سالگی دوران بلوغ یا تمیز قابلیت های هنری خود
13 تا 15 سالگی دوران بلوغ فکری و تحلیل( ناتورئالیسم گرایی: تصاویر سه بعدی اشیاء با جزئیات)

پس مربی یا مدرس هنر باید نسبت به این پیش زمینه ها و پیش تولیدها آگاهی داشته باشد؛ او باید بداند هنر آموزش در کدام شرایط سنی و شرایط زندگی به سر می برد تا بتواند فضایی مناسب برای آزادی عمل و هنر خلاقانه ایجاد نماید. برای مثال: بچه هایی که در جنوب کشور یا روستا های بنادر جنوب ایران زندگی می کنند تاکنون برف ندیده و لمس نکرده اند؛ چگونه می توان از آنها انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی نقاشی کنند؟ و یا کودکی که تازه به سن دو سالگی رسیده است چگونه می توان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند؟ کشیدن گربه پشت دیوار خانه ( که قاعدتا پشت دیوار قابل دیدن نیست ) و یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از بقیه (به خاطر نقش کلیدی اش در خانواده ) همه حکایت از تعلقات خاطر و تمتیات کودک دارد که در حوزه روانشاختی کودک قابل تامل و پذیرش است.

هر اندازه سن کودک بالا تر رود احساس واقع گرایی و تجربه اندوزی وی نیز بیشتر می شود و آفرینشهای هنری او نیز تغییر می یابند ; در هر مرحله بهتر از قبل می تواند تصویر واقعی بسازد و علمی تر بیاندیشد البته عملی نگری و واقعیت پردازی منافاتی

با تخیل و رویا ندارد. انسان هیچگاه بی نصیب از رویا، تخیل و حتی خرافه نخواهد بود؛ حتی در دوران معاصر که عصر مدرنیته بوده و اساسش بر مبادی خرد گرایی تجربه و پوزیتیویسمی استوار است.

خیـــــــال پـــــــردازی:

تا زمانی که خواب، مرگ؛ اضطراب؛ عشق، نفرت و خطر همراه بشر است رویا پردازی؛ نمادگرایی؛ اسطوره سازی و تخیل همراه او خواهد بود. گویی یکی از مولفه های انسانیت انسان در همیشه تاریخ زمین و زمان حس تخیل رویا پردازی و نمادگرایی اوست.

دانشمندان می گویند چیز هایی مانند نقاشی که بتواند احساس کودک را بر انگیزانند و رویا و فانتزی های (خیال پردازیهای ) او را تقویت و فعال سازند برایش جذاب خواهند بود؛ به همین دلیل تاکید آنها بر این است که آموزش هر چیزی به کمک هنر راحت تر است (این هنر نه تنها نقاشی و هنر های پلاستیک و تجسمی بلکه موسیقی و نمایش را نیز شامل می شود ) علاوه بر این کاربرد؛ اگر کودک یا دانش آموزی به دلایلی مانند خجالتی بودن ؛ لال بودن و یا لکنت زبان داشتن نتواند در بر قراری ارتباط کلامی ؛ احساس خود را ابراز کند به وسیله هنر ؛ صادقانه و بی تکلف ارتباط حسی می آفریند و به درستی ؛ آنجا که سخن از گفتن باز می ماند موسیقی (هنر ) آغاز می شود (ناگفته نماند که نقاشی خود نوعی موسیقی منجمد اس

 

ت ) نقش کار آمد و مثبت مربی یا مدرس هنر درکنار کتاب هنر راهگشای تاثیر هنر در فرایند تعلیم و پرورش کودکان و دانش آموزان خواهد بود؛ مربی در وهله اول بایستی مهارت های لازم در کار خود داشته باشد تا بتواند شرایطی را به وجود آورد تا هنر جویان بتوانند در فضایی مطبوع و خوشایند با هنر خود صادقانه رفتار نمایند ؛ بتوانند بدون تکلیف و تکلف تمایل قلبی به کار خود داشته باشند خود آگاه و نا خود آگاه خویش را سر خوشانه به کار گیرند و در دنیایی از کشف و شهود همچون عارفی مست و شیدا احساس خود را ابراز کنند.

از جمله این شرایط و فضای مناسب ایجاد کار گروهی بین هنرورزان (دانش آموزان ) است این فضاتمرینی است برای ورود به اجتماع با حس همکاری و تعاون، از دیگر شرایط مناسب و بستر ساز برای دستیابی به هنر خلاقانه و جذاب وادار نکردن بچه ها نسبت به مدل های کلیشه ای و تکراری است که باعث می شود ذهن خلاق آنها را عقیم سازد و تخته بند ی

ک کار دیکته ای و تزریقی کند ؛ اصولا تکرار و کپی از مدلهای آماده و پیش روی، حس نماد گرایی و آفرینش گری انسان را عقیم میسازد آن هم کودک که سرشار از تخیل و رویاست کلیشه گرایی قدرت تجسم و تخیل و رویاست. کلیشه گرایی قدرت تجسم و تخیل فرد در باره اشیاء پدیدارها و مفاهیم را ضعیف و نابود می کند و از کودک موجودی منفعل می سازد و نه فعال بخش موسیقی ملایم و بدون کلام به خاطر ایجاد آرامش در حالات روحی هنر مند یا هنر جو فضای مطلوب و دلچسب به همراه می آورد. دانش آموزان در این فضا (ماتریس) اندیشه و احساس خود را توامان به کار می گیرند و در پردازش اثر هنری (تجسمی ) خود از شرایط داده شده بهره بهتری می برند.

خـــــــــــود باوری :
از دیگر مواد درسی کتاب هنر می توان به کولاژ، کار دستی و مانند اینها اشاره نمود؛ در این شیوه های تکنیکی شاهد ارتباط مستقیم و فیزیکی بین انگشتان کودک و اجسام و احجام هستیم در این تعامل جند پیامد حاصل این هنر کارگاهی می باشد نخست اینکه کودک به دستان خود می نگرد؛ از آنها معجزه می خواهد و اعتماد می گیرد که می تواند بسازد؛ می تواند زیبا بیافریند ; و این ساختن به مرور تبدیل به مهمترین و زیباترین لحظه های عمر او می گردد؛ یعنی ساختن فردای خود و در نگاهی کلی ساختن جامعه خود خمیرهای رنگی، مقوا های گوناگون؛ ابزار و اشیاء موجود در زیر دستان کودک هر کدام می تواند المانی از اجزای واقعی یا حقایق درونی یا برونی وی باشند؛ تعاملی زنده و ارتباطی دو سویه بین ذهن و عین یا به عبارتی ازتباط بین واقعیت و حقیقت.

او دوست ندارد خانه مقوایی اش سست و بی گل و درخت باشد او دوست ندارد مجسمه هایش آدمهای شرور و بد سیرت باشند، او دوست ندارد هر آنچه که پدر و مادر و معلم

ش دوست ندارند، آری کودک ما فارغ از تمامی خط کشیهای قرمز و قید و بندها توسن خیال به عالم حقیقی و اتوپیای درون خود سفر می کند آنجا که آنچه که باشد و آنچه که باید دوست داشت.

مسئله دیگر بر خورد مربی با آثار هنری کودکان تحت عنوان قضاوت و داوری است. معمولا دانش آموزانو کودکان مشتاقند بدانند نظر معلمشان در باره آثار هنریشان چیست؟ در ای

ن حوزه مربی یا معلم باید شرایط سنی و روحی دانش آموز یا کودکستانی را درک نماید. یک مربی یا معلم هنر تا حد لزوم باید روانشاسی کودک هم دانسته باشد تا بهتر بتواند در دل مخاطبش راه یابد به جز کتاب درسی هنر که منحصر به هنرهای تجسمی است، برنامه های موسیقی در کودکستان و مراکز آموزشی مانند دبستان یا راهنمایی می توانند در نشاط و انعطاف پذیری بچه ها برای درک بهتر مهارتهای درسی مفید فایده قرار گیرند برنامه هایی همچمون سرودهای دسته جمعی و تعلیم موسیقی در زمانهای فوق برنامه ای.

اهمیــــت هنـــــــــر:
برای اهمیت این مطلب به جند جمله از مقاله یک استاد دانشگاه (اج راچر دانشکاه روانشاسی دانشگاه ویسکانین ) اشاره می کنیم، گرچه تحقیقات نشان داده است که برخی شنیدن موسیقی نیز بر روی هوش انسان تاثیر دارد؛ اما قویترین تاثیرات از شرکت فعال در ساختن به دست می آید، کودکانی که فقط موسیقی را منفعلانه می شنوند بیشتر سود خواهند برد؛ واصح است که تحریکات شناختی درخلال آموز موسیقی به سطح بالایی می رسد ;

کودکی که بر روی مساله ریاضی کار می کند معمولا برای مدت طولانی فقط می نشیند و فکر می کند و تنها با مداد و کاغذ سر وکار دارد همان کودک هنگامی که با گروهی همکاری می کند باید خود را با گروه هماهنگ کند و همزمان باید به فکر باشد تا برای آنچه باید انجام دهد آماده باشد در هیچ فعالیت دیگری کودک این چنین جذب کار هایی نمی شود که باید در خلال اجرای موسیقی باید دائما توجهشان به کار باشد ساختارهای تفکر باید دائما روز آمد و دقیق باشد این ترکیب هوشیاری و احتیاط همراه با پاسخ های فیزیکی در حال تغییر یک تجربه ی آموزشی است که ارزش بی همتایی دارد. (مجله مقام موسیقیایی : سال هشتم شماره 14 ص 46 )

نتیجــــــه گیــــــــری :
با همه این توضیحات و توصیفات، ضرورت پردازش و توجه کارشناسانه به درس هنر و برنامه های هنری ایجاب می کند که زنگ هنر شایسته است مختص به خلاقیت های هنری کودکان یا دانش آموزان باشد، اعتبار بخشیدن به این درس با ایجاد زمینه های تشویقی و ترغیبی ارزشمندی هنر را نزد مخاطب ( بچه ها ) دو چندان می کند، ای بسا در این رهگذر استعداد های درخشان کشف گردد و مربی بتواند آنها را برای آشنایی با رشته های هنری هدایت نماید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تیتراسیون pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تیتراسیون pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تیتراسیون pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تیتراسیون pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تیتراسیون pdf :

تیتراسیون

روشی که توسط آن ، محلولی با غلظت مشخص به محلولی دیگر اضافه می‌شود تا واکنش شیمیایی بین دو ماده حل شده کامل گردد، تیتراسیون نامیده می‌شود.

مقدمه
تیتر کردن از روش‌های تجزیه حجمی است. در تجزیه حجمی ابتدا جسم را حل کرده و حجم معینی از محلول آن را با محلول دیگری که غلظت آن مشخص است که همان محلول استاندارد نامیده می‌شود، می‌سنجند. در تیتراسیون محلول استاندارد به‌طور آهسته از یک بورت به محلول حاوی حجم مشخص یا وزن مشخص از ماده حل شده اضافه می‌شود.

افزایش محلول استاندارد ، آنقدر ادامه می‌یابد تا مقدار آن از نظر اکی‌والان برابر مقدار جسم حل شده شود. نقطه اکی‌والان نقطه ای است که در آن ، مقدار محلول استاندارد افزوده شده از نظر شیمیایی برابر با مقدار حجم مورد نظر در محلول مجهول است. این نقطه را نقطه پایان عمل از نظر تئوری یا نقطه هم ارزی نیز می‌گویند.
روش تیتر کردن
در عمل تیتر کردن ، محلول استاندارد را از یک بورت به محلولی که باید غلظت آن اندازه گرفته می‌شود، می‌افزایند و این عمل تا وقتی ادامه دارد تا واکنش شیمیایی بین محلول استاندارد و تیتر شونده کامل شود. سپس با استفاده از حجم و غلظت محلول استاندارد و حجم محلول تیتر شونده ، غلظت محلول تیتر شونده را حساب می‌کنند.
یک مثال
نقطه اکی‌والان در عمل تیتر کردن NaCl با نقره تیترات وقتی مشخص می‌شود که برای هر وزن فرمولی -Cl در محیط یک وزن فرمول +Ag وارد محیط عمل شده باشد و یا در تیتر کردن ، سولفوریک اسید (H2SO4 ) با سدیم هیدروکسید ( NaOH ) نقطه اکی‌والان وقتی پدید می‌آید که دو وزن فرمولی اسید و دو وزن فرمولی باز وارد محیط عمل شوند.
تشخیص نقطه اکی‌والان
نقطه اکی‌والان در عمل بوسیله تغییر فیزیکی ( مثلا تغییر رنگ ) شناخته می‌شود. نقطه ای که این تغییر رنگ در آن روی می‌دهد، نقطه پایان تیتر کردن است. در تیتراسیون اسید و باز شناساگرها برای تعیین زمان حصول نقطه اکی‌والان بکار می‌روند. تغییر رنگ معرف ، نشانگر نقطه پایانی تیتراسیون می‌باشد.

انواع تیتر کردن
بر حسب واکنش‌هایی که بین محلول تیتر شونده و استاندارد صورت می‌گیرد، تجزیه‌های حجمی (تیتراسیون) به دو دسته تقسیم می‌شوند:

• روش‌هایی که بر اساس ترکیب یون‌ها هستند. یعنی تغییر ظرفیت در فعل و انفعالات مربوط به آن صورت نمی‌گیرد. این روش‌ها عبارت اند از:
1 واکنش‌های خنثی شدن یا واکنش‌های اسید و باز
2 واکنش‌های رسوبی
3 واکنش‌هایی که تولید ترکیبات کمپلکس می‌کنند.
• روشهایی که بر اساس انتقال الکترون هستند؛ مانند واکنش‌های اکسایش و کاهش
تیتر کردن واکنش های اسید و باز یا خنثی شدن
تیتر کردن ، عبارت است از تعیین مقدار اسید یا باز موجود در یک محلول که با افزایش تدریجی یک باز به غلظت مشخص یا بر عکس انجام می‌گیرد. موقعی که محلول یک باز دارای یونهای -OH است به محلول اسید اضافه کنیم، واکنش خنثی شدن انجام می‌شود:

OH- + H3O+ —–> 2H2O

محاسبات
معمولا حجم مشخص (V) از محلول اسید با نرمالیته مجهول (N) انتخاب کرده ، به‌کمک یک بورت مدرج به‌تدریج محلو ل یک باز به نرمالیته مشخص (N) به آن اضافه می‌کنند. عمل خنثی شدن وقتی کامل است که مقدار اکی‌والان گرم های باز مصرفی برابر مقدار اکی‌والان گرم های اسید موجود در محلول شود.

برای این که عمل تیتراسیون بدقت انجام شود، باید عمل افزایش محلول باز درست موقعی متوقف گردد که تساوی فوق برقرار شود. روش معمول و همگانی برای تعیین پایان تیتراسیون استفاده از شناساگرهاست. دستگاه PH متر نیز برای محاسبات دقیق در تعیین نقطه اکی والان کاربرد دارد.

آزمایش تیتر کردن اسید و باز

تئوری آزمایش
در روش تیتر کردن سلولی با غلظت مشخصی به محلول دیگر اضافه می‌شود تا واکنش شیمیایی بین دو ماده حل شده کامل گردد. محلولی که غلظت آن مشخص باشد، محلول استاندارد است. در عمل تیتر کردن ، محلول استاندارد را از یک بورت به محلولی که باید غلظت آن اندازه گرفته شود، می‌افزایند و این عمل تا وقتی ادامه دارد که واکنش بین محلول استاندار تیتر شونده کامل شود. پس با استفاده از حجم و غلظت محلول استاندارد و حجم محلول تیتر شونده ، غلظت محلول تیتر شونده را حساب می‌کنند.
وسایل لازم
بورت 50 میلی لیتر
بالون ژوژه 100 میلی لیتری و 50 میلی لیتری
ارلن مایر 250 میلی لیتری
بشر 100 میلی لیتری
ترازوی دقیق
مواد شیمیایی لازم
تیتر ازول کلریدریک اسید 0،1 نرمال
سود
اگزالیک اسید خالص
فنل فتالئین
روش آزمایش
بخش اول : تعیین نرمالیته سود مجهول
نمونه مجهول سود (NaOH) در بالون ژوژه 100 میلی لیتری را با آب مقطر به حجم رسانده ، هم می‌زنیم. پس یک بورت 25 میلی لیتری را ابتدا با آب مقطر سپس با محلول سود تهیه شده شستشو می‌دهیم و توسط گیره به پایه متصل می‌کنیم. داخل بورت ، محلول سود ریخته ف محلول را در صفر تنظیم می‌کنیم.

در نوک بورت نباید حباب هوا وجود داشته باشد. در صورت وجود داشتن هوا در نوک بورت باید شیر بورت را کمی باز کرد تا نوک بورت از مایع پر شود.
در موقع خواندن بورت ، چشم باید در امتداد سطح مایع بوده و عدد مقابل خط زیر سطح مقعر مایع خوانده شود.
حال یک ارلن مایر که پیپت 10 میلی لیتری و با کلریدریک اسید 0،1 نرمال شستشو داده ایم، 10 میلی لیتر کلریدریک اسید 0،1 نرمال می ریزیم. سپس 2 قطره فنل فتالئین اضافه می‌کنیم. ارلن را زیر بورت قرار داده ، با دست چپ بشر بورت را باز می‌کنیم تا قطره قطره محلول سود به محلول اسید اضافه شود و با دست راست ، ارلن را به‌آهستگی حرکت دورانی می‌دهیم. طی این عمل ، محلول داخل ارلن ، رنگ ارغوانی (صورتی رنگ) می‌شود و این نشانگر بازی شدن محلول داخل ارلن است. افزایش سود را متوقف کرده و حجم سود مصرفی را از روی بورت می‌خوانیم.

از فرمول زیر نرمالیته سود مجهول به‌راحتی محاسبه می‌شود:

اسید V * اسید N = سود V * سود N

اسید V * اسید N /سود N = سود N

بخش دوم : تعیین نرمالیته اگزالیک اسید
یک گرم اگزالیک اسید را داخل بشر 100 میلی لیتری ریخته و کمی آب مقطر به آن اضافه می‌کنیم تا حل شود و سپس محلول را به یک بالون ژوژه 50 میلی لیتری انتقال داده و به حجم می‌رسانیم. توسط پیپت ژوژه ، 10 میلی لیتر از این محلول را داخل ارلن مایر 250 میلی لیتری می‌ریزیم و دو قطره فنل فتالئین به آن اضافه می‌کنیم. سپس بورت را از سود با نرمالیته معلوم پر می‌کنیم و محلول داخل ارلن را با آن تیتر می‌کنیم.

روش تیتر کردن به این صورت است که طبق بخش اول ، سود را قطره قطره به محلول داخل ارلن افزوده تا صورتی کم‌رنگ ایجاد شود. سپس حجم بورت را یادداشت می‌کنیم. نرمالیته اسید با استفاده از رابطه زیر به‌سادگی حاصل می‌شود.
سود V *سودN = اسید V * اسید N

سود V *سود N / اسیدN = اسید N

نتایج آزمایش
با استفاده از رابطه فوق با داشتن حجم اسید ، حجم و نرمالیته باز می‌توان نرمالیته اسید را بدست آورد.
با معلوم بودن حجم باز و نرمالیته و حجم اسید به‌راحتی می‌توان نرمالیته باز را محاسبه کرد.
در رابطه فوق برای حجم از هر واحدی می‌توان استفاده کرد، مشروط بر اینکه هر دو حجم ( یعنی اسید V و باز V) دارای یک واحد باشند.
در محلول که دارای نرمالیته یکسان باشند، با حجم‌های مساوی بر یکدیگر اثر می‌کنند.
پرسش های پیشنهادی
چند نمونه از تیتراسیون که در زندگی روزمره شما کاربرد دارد نام ببرید.
برای تیتر کردن اسید معده (HCl) ، باز مناسب چه ماده ای است؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله پرورش حس خودارزشمندی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پرورش حس خودارزشمندی pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پرورش حس خودارزشمندی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پرورش حس خودارزشمندی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله پرورش حس خودارزشمندی pdf :

پرورش حس خودارزشمندی

مقدمه :
احساس خود ارزشمندی ، یعنی پذیرفتن شایستگی های خود ، یعنی داشتن احساس رضایت و خشنودی نسبت به استعدادها و توانایی های خود . زمانی که کودک احساس می کند صلاحیت و لیاقت انجام کارهای گوناگون را دارد ، اعتماد به نفس او افزایش می یابد و قادر خواهد بود با اعتماد و ایمانی راسخ تر به اهداف و برنامه هایش برسد . کودکان برای اینکه بتوانند در آینده اداره امور مختلف خود را به عهده بگیرند ، بهتر است از همان اوان خردسالی مهارت ها و توانایی های گوناگونشان را پرورش دهند تا بتوانند به حس خود ارزشمندی و کفایت برسند ( فالون ، 2003 )

 

احساس خودباوری و لیاقت کودکان به میزان اعتماد آنان نسبت به صلاحیت و کارایی شان بستگی دارد . هر چه والدین بیشتر باعث موفقیت و پیشرفت فرزندان خود شوند ، پیام های مثبت بیشتری به آنان منتقل می کنند و استقلال و « خودگردانی » را بیش تر به آنان می آموزند . پدر و مادر می توانند به فرزندشان کمک کندد تا با انجام دادن بخش های ساده ای از وظایف خود ، حس خودباوری ، اتکای به نفس و ارزشمندی را در خود رشد دهند . برای مثال ، آنان ابتدا باید بتوانند عهده دار مسائل

جسمی خود ( مثل : توالت رفتن ، تغذیه و نظافت ، سپس پذیرش مسئولیت های ساده خود ( مثل : تمیز کردن اتاق ، همکاری در انجام وظائف خانگی و انجام تکالیف مدرسه ) و آن گاه شیوه اداره کردن خود در خارج از منزل ( مثل : به مدرسه رفتن و دانستن مهارت های اجتماعی ) را یاد بگیرند . وقتی کودکان بتوانند خودشان را اداره کنند ، به طور حتم افرادی کار آمد ، لایق ، مستقل و شایسته بار خواهند آمد . احساس خودباوری و خودارزشمندی به کودکان کمک می کند تا در محیط درس و مدرسه فعال و پویا باشند و احساس مفید بودن در جمع را تجربه کنند .

نقش والدین در پرورش حس خودارزشمندی کودکان
در طی دوران خردسالی ، چگونگی روابط بین پدر و مادر اهمیتی خاص دارد . در حقیقت آنها هستند که احساس کودک را نسبت به خودش شکل می دهند . آیا کودک را پذیرفته اند ؟ آیا دنیا را مکانی امن و مورد اطمینان برای کودک ساخته اند ؟ آیا کودک برای رفع نیازهای اولیه اش باید مدت ها بی تابی کند و منتظر بماند؟
اغلب پدر و مادرها نسبت به اهمیت تاثیر حس خودارزشمندی بر سلامت روانی فرزندانشان آگاهی دارند . این ویژگی به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا تصویری مثبت و سازنده از خود در ذهن داشته باشند . بر اساس یافته های پژوهشگران ، باورهای فکری کودکان درباره توانایی ها و استعدادهای درونی شان تاثیری شگرف بر عملکرد و پیشرفت های بعدی آنان می گذارد . در حقیقت ، پرورش حس خود ارزشمندی کودک بهترین هدیه ای است که پدر و مادر می توانند به فرزندشان بدهند . این هدیه ، در سراسر عمر کودک می تواند بهترین انگیزه برای فعالیت و پویایی او باشد .

ویژگی ها و صفاتی مثل اعتماد به نفس ، پایداری و خوداتکایی در کودکان ، از احساس رضایت ، خشنودی و حمایتی که آنان از والدین و مراقبین خود کسب می کنند ، سرچشمه می گیرد . کودکان متکی به نفس توانایی مقابله با موقعیت های دشوار در زندگی شان را دارند . تعاملات سالمی که والدین و سایر افراد خانواده با کودکان برقرار می کنند ، موجب رشد و پرورش حس خود ارزشمندی آنها می شود .

روابط ساده خانوادگی به راحتی می تواند حاوی این پیام برای کودک باشد که او فردی ارزشمند است . خنده ، حالت چهره ، شیوه گفتار و حرکات والدین می تواند این حس را به او منتقل سازد ، یا بر عکس ، کلمات و اعمال والدین می تواند به گونه ای باشد که کودک به سادگی دریابد ارزش و اهمیتی نزد پدر و مادرش ندارد . با کمی توجه و دقت به آن چه می گویید و انجام می دهید ، می توانید حس خود ارزشمندی را در کودک به وجود آورید .

کودکانی که احساس می کنند مورد علاقه کسی نیستند ، رفتارهایی متفاوت نسبت به کودکانی که احساس می کنند دیگران دوستشان دارند ، از خود نشان می دهند . آنها نیاز به صرف وقت و انرژی زیادی دارند تا توانایی ها و ارزش هایشان را به دیگران نشان دهند . در مقابل ، کودکانی که می دانند دیگران دوستشان دارند ، نیازی به صرف وقت برای نشان دادن خودشان ندارند . آنها ترسی از شکست ندارند ، زیرا می دانند که حتی اگر شکست هم بخورند ، باز هم مورد محبت ، احترام و پذیرش والدین خودند .

یکی از نکاتی که برای پرورش حس خودارزشمندی کودک باید مد نظر داشت این است که به او برچسب نزنید . اگر کودکی را مدام تنبل ، کودن و دست و پا چلفتی بنامید ، او این صفات را در خود درونی خواهد کرد و خود را آن گونه خواهد دید . اگر خود پندارنده کودک توسط پدر و مادر و اعضای خانواده اش لطمه ببیند ، او خود را فردی ناتوان ، ضعیف و بی دست و پا خواهد دانست که نمی تواند به هدف ها و خواست هایش در زندگی برسد . کودکانی که دچار ضعف عزت نفس اند ، همیشه منتظر قضاوت دیگران درباره کارهایشان می مانند ، زیرا بر این باورند که خودشان کوچک تر از آن اند که بتوانند درست قضاوت و تصمیم گیری کنند .

 

مراحل رشد حس خود ارزشمندی در کودکان

نوزادان ( تولد تا یک سالگی )
خود ارزشمندی در کودکان زیر یک سال را می توان از طریق توجه به نیازهای اساسی و ایجاد حس امنیت اولیه در آنان پرورش داد . زمانی که کودک گریه می کند ، قصد دارد به والدینش بفهماند که گرسنه است ، خوابش می آید ، کهنه اش خیس است یا تنها مانده است . شیوه پاسخ دهی والدین به این گونه نیازهای کودک ، احساس و علاقه آنان را به کودک نشان می دهد . کودکان به ناز و نوازش و در آغوش گرفته شدن احتیاج دارند . آنها دوست دارند یک نفر با آن ها حرف بزند ، برایشان شعر بخواند ، قصه بگوید و سرگرمشان کند . زمانی که نیازهای اولیه این گروه از کودکان ارضا می شود ، حس ارزش ، اعتماد و امنیت در آنان رشد و پرورش می یابد .
نکته اصلی در خصوص شیوه برآورده ساختن نیازهای بنیادی کودکان آن است که چه پیامی به کودک منتقل می کنند . برای مثال ، پدر و مادر می توانند از غذا دادن به کودک به عنوان تجربه و امکانی برای تعامل موثر با کودک استفاده کنند . گفت و گوهای صمیمانه ، آموزش های ملاطفت آمیز و لحن آرامش بخش مادر و پدر همواره بهترین پیامی است که کودک می تواند هنگام رفع نیازهایش از آنان دریافت کند . اعمال و رفتار ما اغلب تاثیرشان بیش تر از کلمات است . حتی اگر تصور می کنید که نوزادان نمی توانند همه کلماتی را که می شنوند ، درک کنند ، ولی می توانند آهنگ صدای گوینده ، لبخندها و ظاهر او را درک کنند . والدین همیشه با استفاده از این گونه شیوه ها محبت ، علاقه و عشق خود را نثار فرزندانشان می کنند .

نوپایان ( 3-2 سالگی )
اولین گام دوران کودکی ، اولین قدم برای مستقل شدن است . در طی سالهای دوم و سوم زندگی ، کودک با مفهوم «من» ، « مال من » ، « می خواهم » و « نه » آشنا می شود . به وجود آوردن محیطی امن و سالم که کودک بتواند به راحتی در آن جا دست به اکتشاف و یافتن پاسخ های خود بزند ، از جمله وظایف پدر و مادر است . زمانی که مادر کودکی او را تشویق می کند تا جورابش را در آورد ، در حقیقت به او اجازه می دهد که توانایی این کار را در خود پرورش دهد . کنجکاوی های نوپایان ،

بی پایان است . آنان می خواهند همه چیز را یاد بگیرند و تجربه کنند . آن ها از باز کردن شیر آب ، انداختن توپ ، کشیدن سیفون توالت ، ریختن تیله ها بر زمین و هزاران کار دیگر ، بسیاری از درس های مشکل را فرا می گیرند . نکاتی که کودک طی 3-2 سال اول زندگی اش می آموزد ، بسیار متنوع ، جالب و لذت بخش است ، به شرط آن که پدر و مادر از هر کدام از این نکات ، کلاس درسی شیرین و آموزنده بسازند . مهارت های زیادی که کودک در این ایام یاد می گیرد ، موجب افزایش لذت یادگیری ، پرورش حس کنجکاوی و افزایش خودباوری کودک می شود .

 

پیش دبستانی ها ( 6-4 سالگی )
برخی از کودکان 6-4 ساله می توانند بسیاری از کارهای شخصی خود را انجام دهند ، غذا بخورند ، لباسشان را عوض کنند ، کارهای دیگران را تقلید کنند و بزرگ تر از سن خود رفتار کنند . حس خودارزشمندی و خوداتکایی آنان بستگی به میزان یادگیری مهارت های جدید آن ها دارد . با بزرگ شدن یک کودک سه ساله و رسیدن او به سن شش سالگی ، کودک موفق به کشف علایق ، استعدادها و مهارت های خود می شود . برای مثال ، اغلب کودکان سه ساله نسبت به کاری که انجام می دهند ، چندان دقتی ندارند . در حالی که یک کودک 6 ساله هنگامی که نقاشی می کشد یا رنگ آمیزی می کند ، تلاش می کند درست بکشد و دقیق رنگ آمیزی کند . او سعی می کند از طریق مقایسه کارش با واقعیت ، مهارت خود را ارتقا دهد .

 

کودکان دبستانی ( 10-7 سالگی )
کودکانی که وارد مدرسه می شوند ، نسبت به توانایی هایشان شناخت بیشتری پیدا می کنند . اغلب آنها انتظارات خیلی بالایی از خودشان – در انجام کارهای کلاسی – طلب می کنند . مدرسه برای آن ها جالب و جذاب است ، زیرا می توانند بسیاری از نقاط ضعف خود را بشناسند و به نقاط قوت تبدیل کنند . کودکان در این سن هنوز تجربه زیادی برای رسیدن به هدف و پیروز شدن ندارند . هم چنین تاکنون کم تر مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته اند . والدین و اعضای خانواده می توانند با فراهم آوردن شرایطی که کودکان بتوانند بدین وسیله دست به کاوش و کند و کاو بزنند ، آن ها را برای تقویت استعدادها و توانایی هایشان کمک و یاری دهند . پیشرفت در یادگیری مهارت های جدید و کسب شایستگی و لیاقت در این مهارت ها ، بهترین راه برای شناخت خود و پرورش حس خود ارزشمندی کودکان است .

احساس صلاحیت و شایستگی
دو رمز داشتن حس خود ارزشمندی ، دوست داشته شدن و کسب صلاحیت و شایستگی است . پدر و مادر می توانند همه روزه با رفتارهای خود به این دو نکته توجه داشته باشند . برای کودک مهم است که به حرف هایش گوش دهند ، احساساتش را جدی بگیرند و زمانی را برای بودن با او صرف کنند . احترام گذاشتن به کودک و حمایت همه جانبه والدین از او به کودک کمک می کند تا بهتر تصمیم بگیرد و نظرها و خواست هایش را بیان کند .

همچنان که کودک بزرگ می شود ، شروع به کشف سایر استعدادها و علاقه مندی هایش می کند . والدین می توانند با ایجاد فرصت هایی برای کودکان در انجام فعالیت های گوناگون مثل : فوتبال ، شنا ، دوچرخه سواری ، نواختن ساز موسیقی یا پیوستن به گروههای مختلف کلاس و ; آنان را یاری کنند تا از تجربیاتی که به دست می آورند ، احساس شادی ، رضایت و خشنودی کنند . سعی کنید همه انواع مهارت ها را مد نظر داشته باشید . هیچ گاه برای شرکت در کلاس و دوره بخصوصی به کودک فشار نیاورید . دوران کودکی ، دورانی است که باید با آرامش سپری شود و کودک همه تجربه هایش را بدون فشار و تنش بیندوزد .

 

روش های پرورش حس خود ارزشمندی در کودکان
روان شناسان و متخصصان تربیت کودک برای تقویت این ویژگی درکودکان چنین پیشنهاد می کنند :
• نسبت به کودکان خود توجه کافی داشته باشید .

به سخنان کودک گوش دهید ، به کارهای او علاقه نشان دهید و او را مهم و با ارزش بدانید . هنگامی که شما علاقه مندانه به حرف های کودک توجه می کنید ، او احساس می کند که شما برایش ارزش و احترام قائل اید . در بسیاری موارد ، کودکان می توانند با کمی صحبت و مشورت با فردی که به آن ها اهمیت بدهد ، مسائل و مشکلاتشان را حل نمایند . سعی کنید صبح ها وقتی بچه ها به مدرسه می روند یا بعد از ظهر که از مدرسه به خانه می آیند ، در منزل باشید . زمانی که کودک استعدادش را در کاری نشان می دهد ( برای مثال ، به عضویت تیم ورزش مدرسه در آمده است ، یا عضو انجمن ریاضی و علوم مدرسه شده است ) ، خود را کنجکاو و مشوق نشان دهید .

 

• کودکتان را با احترام بار آورید .
زمانی که کودک در اتاق حضور دارد ، به او توجه نشان دهید ( حتی اگر سرتان خیلی شلوغ باشد ) . درباره ویژگی های مثبت و ارزشمند او با دیگر افراد خانواده صحبت کنید . تعریف ها و تشویق های خود را طوری مطرح کنید که کودک هم بشنود سعی کنید جلوی دیگران از او انتقاد و عیب جویی نکنید .

• رفتار محبت آمیز با کودک خود داشته باشید .
احساس ، عاطفه و علاقه خود را به صورت حمایت های کلامی و تماس های بدنی به کودک نشان دهید . اغلب کودکان خردسال دوست دارند که پدر و مادر آن ها را بغل کنند ، ببوسند ، و در کنار خود جای دهند . کودکان کمی بزرگتر هم از اینکه در آغوش والدین بروند و حمایت جسمانی از آنان بگیرند ، بدشان نمی آید . سعی کنید برای ارتباط عاطفی برقرار کردن با کودکان خود ، وقت کافی صرف کنید . برای مثال ، برای آن ها یادداشت های کوتاه صمیمانه بگذارید ، با آن ها صحبت های ساده و دوستانه داشته باشید ، یا حتی آنها را در کنار خود بنشانید .

• از کارهای شایسته کودکتان قدردانی کنید .
طوری رفتار کنید که فرزندتان دریابد شما متوجه رفتارهای پسندیده و نیک او هستید . حتی اگر آنها کار بخصوصی هم انجام نداده اند ، باز هم از زحماتی که برای یادگیری ، درس خواندن و ; متحمل می شوند ، قدردانی کنید . این نکته برای آن ها خیلی اهمیت دارد که بدانند شما آن ها را فقط برای خودشان دوست دارید و نه برای برآورده ساختن انتظارات دیگران . برای تقویت خودپنداره کودک ، کافی است او را برای آن چه که هست – و نه آن چه که دوست دارید ، باشد – مورد قدردانی و محبت قرار دهید . پیامی که والدین باید همواره به کودکشان منتقل کنند این است که : (( ما تو را به خاطر خودت دوست داریم ، تو مجبور نیستی در مسابقه یا رقابت خاصی برنده شوی تا ما تو را دوست داشته باشیم .)) احساس شایستگی و ارزشمندی ، ناشی از محبت و توجهی است که والدین نثار کودکانشان می کنند .

• کودکتان را به نظم و انضباط سازنده عادت دهید .
زمانی که کودکی بد رفتاری می کند ، هیچ گاه سخت گیری نکنید . در عوض به او وقت بدهید تا درباره شیوه های درست رفتار کردن خود فکر کند و اشتباهش را تصحیح نماید . کودک به روش های ملایم و احترام آمیز بهتر از خشونت و تندی پاسخ می دهد . تحقیقات نشان می دهند زمانی که والدین درباره بدرفتاری های کودکانشان نرمش به خرج می دهند و شیوه مذاکره را با آنان در پیش می گیرند ، آنها اعتماد به نفس بالاتر و خویشتن داری بیشتری از خود نشان می دهند ، تا زمانی که والدین ، آن ها را مورد شماتت و تنبیه قرار می دهند . در حقیقت زمانی که پدر و مادر یاد می گیرند که گفتار و رفتار خود را کنترل کنند ، موجب خود ادراکی قوی فرزندشان می شوند .

• کودکتان را مسئول و مستقل بار آورید .
ابتدا قوانین را به کودک بیاموزید و سپس از او انتظار داشته باشید که کشف کند و یاد بگیرد . وظایفی برای آنها تعیین کنید و از آنان بخواهید که بدان ها عمل کنند . از کودکان حمایت کنید و شیوه انجام هر کاری را به آن ها بیاموزید ، اما به آن ها فشار نیاورید که هر کاری را درست مثل شما انجام دهند . به آن ها اجازه پیشرفت و تغییر بدهید . همان طور که به کودکان یاد می دهید مستقل باشند ، یاد بدهید که مورد اعتماد هم باشند .

• انتظارات بالا ، ولی واقع بینانه از کودکتان داشته باشید .
خواست هایی معقول ، قابل فهم و متناسب با شرایط کودک از او داشته باشید . کودکان نیاز دارند بدانند که دیگران از آن ها چه انتظاراتی دارند و تا چه اندازه قادرند از عهده انجام آن ها بر آیند . به آنها بگویید که می توانند با موفقیت به هدفشان برسند . نسبت به توانایی های کودکان خوش بین باشید . به آن ها فرصت بدهید تا بتوانند با اتکای به نفس ، به خواست های خود برسند .

• کودکتان را تشویق کنید .
تشویق کودک ، راه پیروزی را بر او می گشاید . هنگامی که کودکان دریابند والدینشان به تلاش های آن ها توجه دارند ، به تلاش و تمرینشان برای موفق شدن ادامه خواهند داد .

• همواره در دسترس کودک باشید .
سعی کنید زمانی که کودک به کمک شما نیاز دارد ، در دسترس او باشید . اما زیاد در کارهای او دخالت نکنید . زمانی برای بودن با کودک و رفع نیازهایش اختصاص دهید .
• با علاقه به سخنان کودک گوش کنید و موقعیت او را درک نمایید .
به کودک اجازه دهید که حرفش را بزند و احساساتش ( آن چه را که برایش مهم است ) را بیان کند . سخنان او را جدی بگیرید و سعی کنید منظور او را درست بفهمید . هنگامی که کودک دریابد سخنان او توسط پدر و مادرش شنیده و درک می شود ، اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهد آورد . والدین می توانند با گوش دادن به کودک او را خوب بشناسند و به آن چه برایش اهمیت دارد ، پی ببرند .

• زمانی که کودک اشتباه می کند ، از سرزنش و توبیخ او بپرهیزید .
رفتار و پاسخی که والدین در قبال اشتباه های فرزندشان نشان می دهند ، تاثیر فراوان بر حس خود ارزشمندی او می گذارد . اگر کودک اشتباهی می کند ، آن را کوچک جلوه بدهید و در صدد رفع آن بر آیید . هنگامی که والدین اشتباه های کودک را می پذیرند و او را هدایت و حمایت می کنند ، اعتماد به نفس کودک تقویت می شود .

• تفاوت های فردی کودکان را بپذیرید و روش آموزش خود را با هر یک از آن ها تطبیق دهید .
هر کودکی دارای نقاط قوت و نقاط ضعف خاص خودش است . بدیهی است با شناخت ویژگی های کودکان می توانید برنامه ای متناسب با نیازها و استعدادهایشان طرح ریزی نمایید . هیچ گاه بچه ها را با یکدیگر مقایسه نکنید ، بلکه سعی کنید ویژگی های تک تک آن ها را در جای خود بررسی کنید . گاهی پدر و مادر برای اینکه انگیزه پیشرفت را در دل کودکانشان رشد دهند ، آنان را با سایرین مقایسه می کنند . در حالی که این مقایسه به رابطه آن ها با یکدیگر و حس خود ارزشمندی آنان لطمه می زند . والدین باید هر کودکی را برای استعداد و توانایی خاص خودش دوست داشته باشند و بپذیرند .

سالها پیش، کارشناسان به والدین به شدت توصیه می کردند که نوزادی که گریه می کند را بغل نکنند ، زیرا این کار سبب لوس شدن او می گردد.
البته امروزه می دانیم که این مساله درست نیست. در واقع ، هر قدر بچه ها بیستر مورد لبخند ، در آغوش گرفتن و توجه و کلمات محبت آمیز قرار گیرند، کمتر گریه خواهند کرد. شما به عنوان پدر یا مادر بیشترین تاثیر را برای ایجاد حس مثبت یا منفی خود ارزشمندی در کودکتان دارید. کودکان وقتی آسیب می بینند که عشق و علاقه ای در میان نباشد. آنها شاید به این نتیجه برسند که تلاش کردن هیچ حاصلی ندارد یا ارزش دوست داشته شدن را ندارند.

برخی مشخصه های احساس قوی خود ارزشمندی در کودکان:
* کودک من دوست دارد چیزهای نو را امتحان کند.
* کودک من نشان می دهد که احساس امنیت می کند.
* کودک من می گوید که او را دوست دارند.
* کودک من نشان می دهد که با اعتماد به نفش و تواناست.

مشخصه های احساس ضعیف خود ارزشمندی در کودکان:
* کودک من معمولاً ناراحت است.
* کودک من ترسو و زودرنج است و هرگز چیزی نو را امتحان نمی کند.
* کودک من معمولاً از دردهایی با منشاء نا مشخص رنج می برد و سرزنده به نظر نمیرسد.
* کودک من دائماً میگوید که کسی او را دوست ندارد و علاقه خود به دیگران را هم نشان می دهد.

مهم است بدانیم که تمامی کودکان، در حین رشد فراز و فرودهایی را در اعتماد به نفس خود تجربه می کنند و با مسایل دشواری روبرو میشوند. خوشبختانه بسیاری از کودکان نوپا و پیش دبستانی دارای حس قوی خود ارزشمندی هستند. زیرا در خانهای پر محبت با انبوهی توجه روبرو هستند. در عین حال برخی از کودکان با موقعیت نامناسب عاطفی و بی اعتنایی از سویی دیگران روبرو می باشند و در اینصورت به پادرمیانی تخصصی نیاز خواهند داشت. اگر کودک شما به طرز واضحی دارای حس ضعیف خود ارزشمندی است، در اسرع وقت با یک متخصص مشورت کنید.

برای ایجاد و تقویت حس خود ارزشمندی در کودکتان، میتوانید در خانه از این فعالیت ها استفاده کنید:

زنگ تفریح شاد : به کودک خود چندین زنگ تفریح پنج تا ده دقیقه ای به عنوان پاداش بدهید. می توانید از تعدادی کوپن استفاده کنید تا شما و کودکتان یادتان باشد تا در یک روز پر مشغله چند دقیقه ای با هم خوش بگذرانید. کوپنها را در یک ظرف قرار دهید و ببینید که در هفته چقدر وقت را با فرزندتان گذرانده اید.

برگه جایزه : وقتی که کودکتان کار خانه یا فعالیت و کاری آموزشی را که متناسب با سن و سالش است را انجام داد کاری کنید که او حس انجام موفقیت آمیز آن دست بدهد. شب هنگام، تعدادی برگه جایزه را در زیر بالش او قرار دهید. جایزه نوشته شده روی برگه نمی بایست دارای ارزش مادی باشد. مثلاً میتوان وعده وقت گذاشتن و توجه نمودن به او را داد.

گالری خاطرات : یک گالری از خاطرات را روی دیوار اتاق خواب کودک یا در اتاق خانواده ایجاد کنید، بطوری که همه بتوانند آنرا ببینند. کودک شما می تواند از عکسها و نقاشی ها برای ایجاد خاطرهای مثبت استفاده کند. هر هفته گالری را تغییر دهید تا تاثیر مثب آن حفظ شود. میتوان خاطرات خوب گذشته را نیز مرور نمود.

یادداشتهای محبت آمیز: جملات کوتاهی را (روی برچسب یا کارت) برای تحسین کودکتان بنویسید و ان را در جایی بگذارید که بتواند آنرا ببیند.

شجره نامه : هر ماه به کودک خود کمک کنید تا با درست کردن یک کاردستی از شجره نامه خانوادگی، در مورد خانواده چیزهایی بیاموزد. از آن کاردستی میتوان به عنوان وسیله تزئینی استفاده نمود.

تقویت حس ارزشمندی و عزت نفس کودک
همه پدر و مادرها، بهترین‌ها را برای فرزند خود می‌خواهند، ولی در عین حال که نیت خیرخواهانه دارند، روش‌هائی را به‌کار می‌برند که با ایده‌آل‌های آن‌ها مطابقت نداشته و آن‌ها را از رسیدن به هدف‌های موردنظرشان دور می‌کند.
آنچه در این مسئله، دارای اهمیت می‌باشد، این است که پدر و مادر برای دستیابی به نیت‌های خیرخواهانه خود، می‌بایست در تربیت فرزندان، روش‌هائی را به‌کار گیرند که موجب افزایش عزت نفس فرزندان خود شده و با محاسن فردی، تقویت نکته‌های مثبت شخصیت آن‌ها و یادآوری توانمندیشان، حس ارزشمندی را در وجود خود افزایش داده و قدم‌های جدی‌تری در راه کسب موفقیت برخواهند داشت.
برخی از نکته‌ها یا راه کارهائی که پدر و مادر را در رسیدن به این اهداف یاری می‌رساند، عبارتند از:
1) ایجاد تغییرهائی در شخصیت خودتان، به‌عنوان الگوهائی برای کودکان، تا آن‌ها متوجه شوند که پدر و مادر نیز دچار اشتباه شده و قادر به تغییر خود می‌باشند. پس کودکان نیز در برابر اشتباه‌های خود، می‌توانند از پدر و مادرشان الگوبرداری نموده و تغییرهائی در شخصیتشان ایجاد نمایند.
2) یادآوری نکته‌های مثبت شخصیت کودکان در طرح شبانه‌روز و قرار دادن برخی از نکته‌های منفی شخصیت آن‌ها در لا به لای نکته‌های مثبتشان.
به این نحو، کودک برای برطرف نمودن نکته‌ها و ویژگی‌های منفی خود، علاقه نشان خواهد داد.
مثال: علی جان! شما که پسر مهربانی هستی، در خرید منزل به مادر کمک می‌کنی، به موقع مسواک می‌زنی، چه قدر خوب است که اتاقت را هم مرتب نمائی تا هم مادر زیاد خسته نشود و هم بیشتر به شما افتخار کند.
3) پرهیز از تکرار باورهای منفی کودکان.
نباید باورها، نکته‌های منفی شخصیت کودکان را بیش از اندازه، تکرار نمود، چون کودکان نیز این باورها را در ذهن خود ثبت کرده و در ناخودآگاهشان حفظ می‌نمایند و به طور مرتب آن‌ها را مرور می‌کنند.
مثال: علی! تو خیلی پسر تنبلی هستی، علی! تو هیچ وقت درس‌خوان نمی‌شوی، همیشه باید در انجام تکالیف به تو تذکر بدهم و ;
این موارد، علی را به این باور می‌رساند که در امور درسی خود پسری تنبل، بدون تلاش و ناموفق است.
4) داشتن انتظارهائی معقول، سنجیده، متناسب با سن و سال، جنسیت، موقعیت، هوش، استعداد، توانائی‌های واقعی خود کودکان، از آن‌ها و پذیرش آن‌ها همان گونه که هستند، نه آن گونه که می‌توانند باشند.
5) اگر تمایلی به تربیت فرزندان خود، به‌عنوان افرادی مسئول، کارآمد و منظم دارید، خودتان نیز باید این موارد را رعایت کرده و الگوهای صحیحی از نظم، مسئولیت پذیری و کارآمدی برای آن‌ها باشید.
6) بر خوبی‌های فردی، کمک‌ها و نقاط قوت فرزندان خود تأکید کنید تا خود آن‌ها نیز احساس مفید بودن را حس کرده و درونی نمایند.
7) درنظر نگرفتن نتیجه کار فرزندان به تنهائی.
به این معنی که تلاش و کوشش‌های قبلی آن‌ها برای رسیدن به نتیجه کارها را نیز درنظر بگیرید و به آن‌ها نیز یادآوری نمائید.
8) ایمان داشتن به کودکان و این که آن‌ها قادر به انجام امور محوله و پذیرش مسئولیت‌های خود خواهند بود.
با این عمل کودکان نیز خودشان را پذیرفته و به توانائی‌های خود اعتقاد پیدا می‌کنند.
9) تمجید به‌موقع کودکان، به منظور دلگرم تر کردن آن‌ها در انجام امور و پذیرش مسئولیت‌های خود.
10) ایجاد رقابت سالم بین خواهرها و برادرها با تأکید بر روی نکته‌های مثبت شخصیت هرکدام و تقویت اعتماد به نفس در آن‌ها.

خود ارزشمندی تجربه توانا بودن برای مقابله با مسائل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. خود ارزشمندی از دو مقوله تشکیل یافته:
1) احساس کارآمدی شخص:
به معنای اعتماد به عملکردهای ذهنی و توانایی های خود برای فکر کردن، یاد گرفتن، قضاوت کردن، انتخاب کردن و تصمیم گرفتن و مهم تر از همه به معنای مقابله و غلبه بر مسائل و مشکلات متعدد و مختلف زندگی و کنترل خود است.
2) احترام به خود:
به معنای باور داشتن حق خود برای زندگی کردن و خوشحال بودن و فراتر از آن باور داشتن خود برای ابراز ایده ها، احساسات، خواسته ها، نیازها و سزاوار بودن برای رسیدن به هدف و موفقیت است و خود را شایسته محبت و احترام دیگران دانستن است.
اینکه گفته می شود احساس با ارزش بودن نیاز اساسی هر انسانی است بدین معناست که خود ارزشمندی نقش حیاتی در فرآیند زندگی ایفا می کند و در حقیقت برای بقا و زیستن ضروری است. به نظر راجرز تصویر خویشتن رشد یافته، انسان را به سوی سازگاری با جهان بیرون سوق می دهد.
خود ارزشمندی در واقع به منزله سیستم خودآگاهی ایمن عمل می کند و مقاومت، قدرت و توانایی لازم را برای بازسازی ایجاد می کند و بدون آن رشد روانی فرد مختل می شود و زمانی که احساس خود ارزشمندی پایین است:
– قدرت مقابله و میزان انعطاف پذیری شخص در برابر مشکلات و سختی ها کاهش می یابد.
– شخص دچار آشفتگی، اضطراب و پریشانی می شود.
– شخص خود را درمانده و شکست خورده می پندارد.
– شخص بیشتر می خواهد از غم و اندوه اجتناب کند تا بخواهد شادی و نشاط را تجربه کند.
– موارد منفی بیشتر از موارد مثبت بر فرد حکمرانی و تسلط دارد.
– پیشرفت آنها کمتر از حد واقعی شان است.
– قادر نیستند از موفقیت خود خوشحال شوند و رضایت درونی به دست آورند.
– نسبت به احساسات و افکار خود تردید و از ابراز آن ترس دارند.
– تمایل چندانی برای تعامل با دیگران ندارند و گاه آن را خصمانه تلقی می کنند.
بنا به نظر کوپراسمیت احساس خود ارزشمندی ارزشیابی و قضاوتی شخصی است از شایستگی خود که ویژگی عامل شخصیت است نه یک نگرش لحظه ای برای موقعیت های خاص. به نظر وی والدین مهم ترین عامل رشد احساس خود ارزشمندی سالم در کودکان و نوجوانان هستند.
والدین می بایست اصول ذیل را در رفتار با کودکان و نوجوانان جهت رشد خودارزشمندی رعایت کنند:
1) فرزندان را با عشق و احترام بزرگ کنند و این احساس را در آنها ایجاد کنند که به اندازه کافی خوب و قابل قبول هستند.
2) در محیطی حمایت کننده نقش های مناسب و قابل اجرا را به آنها محول کنند.
3) از آنها متناسب با توانایی هایشان انتظار و توقع داشته باشند.
4) آنها را دچار تناقض نسازند.
5) برای کنترل آنها به رفتارهایی نظیر مسخره کردن، ایجاد احساس گناه، تحقیر کردن و سو»رفتار جسمی متوسل نشوند.
6) از هر فرصتی استفاده کنند تا به آنها نشان دهند که به شایستگی و خوب بودنشان اعتقاد دارند.
7) آنها را برای آشکار ساختن احساسات غیرقابل قبول مجازات نکنند.
8) توانایی خویشتن داری را در آنها پرورش دهند.
9) آنها را به اندازه ای حمایت و محافظت کنند که یادگیری و اعتماد به نفسشان خدشه دار نگردد.
10) احساسات و افکار آنها را ارزشمند و با اهمیت تلقی کنند.
نتیجه گیری :
اعتماد به نفس ومقوله ی خود ارزشمندی، ازاساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت افرادست. علمای اخلاق وروان شناسان اعتماد به نفس را اساس تامین سعادت وآسایش وآرامش آدمی ذکر کرده اند وبرخورداری از اراده واعتماد به نفس قدرت تصمیم گیری وابتکار خلاقیت ونوآوری ، سلامت فکر وبهداشت روان،رابطه ی مستقیمی با میزان چگونگی عزت نفس وحس خودارزشمندی فرد دارد.
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه می دهد تا ازخود تصویری مثبت داشته باشد وبه توانایی های خود اعتماد کند واین حس عامل مهمی در رشد شخصیت افراد وکسب موفقیت های زندگی اوست. واولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطرست از توانمندی هایمان وخود را به عنوان یک موجود ارزشمند پنداشتن است .

منابع :

مجله رشد
مجله پیوند
مجله علوم تربیتی و روان شناسی ، دانشگاه شهید چمران اهواز ( دوره سوم ، سال پنجم ، شماره یک و دوم ) به نقل از دین کیت سیمونتن / ترجمه دکتر حسین شکر شکن.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اجرای بودجه pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اجرای بودجه pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اجرای بودجه pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اجرای بودجه pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اجرای بودجه pdf :

اجرای بودجه

بودجه برنامه مالی دولت است که برای یکسال مالی تهیه می شود و حاوی پیش بینی درآمد و برآورد هزینه به منظور انجام عملیاتی است که نیل به سیاستها و اهداف تعیین شده را میسر می سازد . تهیه و تنظیم بودجه از وظائف قوه مجریه ، تصویب آن بر عهده مجلس و اجرای آن نیز در حوزه صلاحیت قوه مجریه است . بحث بودجه همواره در چهارچوب مباحث اقتصادی مطرح بوده و جنبه های حقوقی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتیکه اهمیت دیدگاههای حقوقی خصوصاً در تصویب و اجرای بودجه کمتر از جنبه های دیگر آن نیست به کیفیتی که عنوان حقوق

بودجه ای در بسیاری از کشورهای غربی جا افتاده است هدف ما از این بحث تحلیل حقوقی از تصویب و اجرای بودجه است .
مبحث 1- تصویب بودجه
در بین فعالیتهای پارلمانی مسئله تصویب بودجه محل ممتازی را اشغال می کند . در این امر به تکامل نقش پارلمان مربوط می شود که در آغاز ضرورت وجود مجوز قانونی برای وصول مالیات م

بنای دخالت آنرا در مسائل مالی تشکیل میداد .
صلاحیت مالی مجلس از اهمیت واعتبار سیاسی زیادی برخوردار است بهمین جهت قوانین و مقررات و آیین نامه های داخلی مجالس قانونگذاری در کشورهای مختلف جهان آئین های خاصی را برای رسیدگی به لایحه بودجه در نظر گرفته اند که با دیگر لوایح تفاوت عمده ای دارد .1 بحث های پارلمانی درباره بودجه اقدامات اساسی دولت را در سال مالی پیشین از غربال می گذراند تمام خدمات و سازمانها در فرصت بحث از اعتباراتی که به آنها اختصاص خواهد یافت زیر سؤال قرار می گیردند . در واقع با تصویب بودجه پارلمان حدود و چهارچوب مالی برای خدمات آتی دولت تعیین مینماید .
الف: ویژگیهای لایحه بودجه
برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس و تصویب آن قواعدی در قانون اساسی و قوانین دیگر از جمله قانون محاسبات عمومی پیش بینی شده که دولت
مکلف به رعایت آن است .

1 در صورتیکه در مورد لوایح دیگر چنین ضرب الاجلی تعیین نشده است قوه مجریه بنا به نیازها لوایح مزبور را تهیه و برای تصویب هر موقع که صلاح بداند به مجلس تقدیم مینماید .
چون بودجه بیانگر وضعیت مالی و سیاستهای اقتصادی دولت است لذا نسبت به لایحه بودجه نطق نمایندگان ، اصولاً محدودیتی در مدت و موضوع ندارد و هر نماینده ای باید بتواند هر مقدار بخواهد و راجع به هر موضوع که به بودجه مربوط می شود سخن براند .

2 – چون لایحه بودجه برنامه مالی دولت است و هرخرجی از خزانه ملت باید با نظر و صلاحدید نمایندگان مجلس صورت پذیرد بنابراین نمایندگان مجلس باید وقت کافی برای ارائه نظرات خود نسبت به برنامه مالی دولت داشته باشند و لذا بودجه از لوایحی است که اصولاً درخواست دو فوریتی برای آن پذیرفته نمی شود .
لایحه بودجه یک شوری است یعنی یکبار در مجلس مورد شور واقع می شود و سپس بتصویب می رسد .
3 – ممکن است این سئوال مطرح شود که لایحه باین مهمی چرا باید بصورت یک شوری بتصویب برسد ؟ لایحه بودجه باید بخاطر اهمیتی که دارد دو شوری باشد تا با عجله تصویب نشود . ولی باید دانست در تهیه و تنظیم بودجه از طرفی وقت کافی صرف می شود و از طرفی دیگر لایحه بودجه باید ظرف زمان ثابتی تهیه و تصویب شود . بین زمان تهیه بودجه وسال بودجه نباید فاصله زیادی وجود داشته باشد در غیر اینصورت پیش بینی ها بواقعیت تطابق نخواهند یافت بهمین جهت لایحه بودجه در شش ماه دوم سال جاری تقدیم مجلس می شود و در این حالت چون وقت زیادی برای شروع سال مالی نخواهد ماند مجلس مجبور است در کار خود سرعت بخشد و بودجه را با یک شور ولی با دقت بتصویب بگذارند . البته باید دانست لایحه بودجه قبل از طرح در جلسه علنی بوسیله کمیسیون محاسبات و بودجه مجلس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد .
نسبت به لایحه بودجه اصولاً با ورقه رأی گرفته می شود .
اصولاً نمایندگان مجلس حق پیشنهاد خرج ندارند و فقط می توانند تقاضای دولت را رد و یا تقلیل دهند در هرحال طبق اصل هفتاد و پنجم قانون اس

اسی طرح های قانون

ی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می کنند وبه تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می انجامد در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تأمین هزینه جدید نیز معلوم شود .
معمولاً لایحه بودجه بطور کامل از طرف پارلمان رد نمی شود لایحه بودجه اکثراً در مجلس تعدیل میشود ولی اگر مجلس از تصویب بودجه خودداری کرد در واقع با کار و برنامه دولت مخالفت کرده است و بدنبالش سقوط دولت لازم میاید این روش

ی است که تقریباً درهمه ممالک که نظام پارلمانی دارند پذیرفته شده است . موقع تنظیم وتقدیم مجلس نگردد و به تصویب نرسد البته نمیتوان کار کشور را تعطیل کرد . در صورتیکه دولت مورد اعتماد مجلس باشد بوی اجازه داده می شود تا موقعیکه بودجه آماده گردد در حدود یک یا چند دوازده

م اعتبار مصوب بودجه سال قبل را برای یک یا چند ماه اول سال خرج نماید تا در ظرف مدت معقول بودجه تنظیم و تقدیم مجلس گردد .
ب : ویژگیهای قانون بودجه
لایحه بودجه پس از تصویب مجلس بصورت قانون در می آید و برای اجرا به دولت ابلاغ می شود این قانون ویژگیهایی دارد که بشرح پاره ای از آن می پردازیم :
1- قانون بودجه مربوط به یک سال مالی است و با پایان یافتن سال، دیگر اعتبار ندارد و اجرای مقررات آن متوقف می گردد مگر تبصره های بودجه که تا لغو نشده اند به قوت خود باقی می مانند تبصره های بودجه حاوی احکام و دست

ورالعمل های اجرایی است و گرچه برای سال معینی وضع شده لیکن اعتبار آن محدود به سال نیست . لذا پاره ای عملیات مالی که برای تکمیل اجرای قانون بودجه سال معینی تحت عنوان تبصره در نظر گرفته شده در سالهای بعد نیز قابل اجرا است .
2- ارقام برآورد هزینه مندرج در بودجه برای دولت جهت انجام مخارج ایجاد تعهد نمی کند و فقط هنگامی تحت شرایط قانونی ، کالائی و یا خدمتی خریداری شده دولت می تواند از آن استفاده نماید .
3- قانون بودجه فقط برای استفاده دولت است و اشخاص برای حقوق خود و یا برای دعاوی خود علیه دولت نمی توانند از آن استفاده ن

موده و به آن استناد نمایند . مثلاً اگر شخصی بابت کالا یا خدمتی خود را از دولت طلبکار بداند و در بودجه هم برای پرداخت بهای این کالا یا این خدمات اعتباری به تصویب رسیده باشد نمی تواند برای وصول طلب خود با این قسمت از قانون بودجه استناد کند . قانون بودجه در قسمت مخارج ، تعهدی برای مأمورین دولت بنفع اشخاص ایجاد نمی کند ، یعنی اگر برای خرید کالایی یا پرداخت بهای خدمتی مبلغی در بودجه پیش بینی شده باشد کسی نمی تواند باستناد آن دولت یا اداره دولتی مربوط را وادار بخرید کالا یا استخدام نماید و دولت را ملزم نماید به مناسبت اینکه مبالغی در بودجه پیش بینی شده وجوهی پرداخت کند . ارقام خرج فقط اجازه هایی است برای دولت و دستگاههای اداری .
4- قانون بودجه نمی تواند منشأ حقوق و مطالبات دولت باشد بلکه منشأ آنها قوانین مالیاتی گوناگون است یا سایر قوانین و مقرراتی است که برای دولت طلبی بوجود آورده است .1
باید توجه کرد که خود قانون بودجه شرط لازم جهت وصول عایدات نیست برخلاف قسمت هزینه که وجود اعتبار بودجه ای برای خرج ضرورت کامل دارد .
دولت می تواند به استناد قوانین و مقررات مالیاتی و یا احکام محاکم و حتی بدون وجود وتصویب بودجه مطالبات خود را وصول کند و کسی نمی تواند به بهانه عدم تصویب بودجه بدهی خود را بدولت نپردازد .2
5- درمورد درآمدها، برخلاف مخارج تصویب

لایحه بودجه و ذکر ارقام درآمد ایجاد وظیفه و تکلیف برای وزارت دارائی و ادارات وصول درآمد می نماید مثلاً اگر در سال مالی 63 مقرر شد از محل مالیات بردرآمد فلان مبلغ وصول شود ، این تکلیف وظیفه دستگاه مالی است .

6- ارقام بودجه در قسمت درآمد جنبه تخمینی دارد یعنی دستگاه مالیه باید در حول وحوش ارقامی که پیش بینی شده است درآمدها را وصول نماید در حالیکه در قسمت مخارج جنبه تحدیدی دارد یعنی میزان مخارج را مشخص و محدود می سازد بکیفیتی که هیچ دستگاهی حق تجاوز از اعتبار پیش بینی شده در بودجه را ندارد .
مبحث 2 – اجرای بودجه
الف – اصول عمومی اجرای بودجه :
اجرای بودجه در صلاحیت قوه مجریه می باشد و در قلمرو وظائف واختیارات وزارت دارائی قرار می گیرد . البته علاوه بر وزیر مزبور که عرفاً و قانوناً اجرا کننده بودجه است دستگاههای اجرائی دولت مثل وزارتخانه ها و مؤسسات عمومی و نظایر آنها و نیز سازمان برنامه و بودجه هریک قسمتی از اجرای بودجه را برعهده دارند .
1- ابلاغ بودجه :
بودجه برنامه مالی و عمرانی دولت است که پس از تصویب بصورت قانون در می آید و جهت اجرا بدولت ابلاغ می شود و سپس دولت اعتبارات مربوط به هر یک از دستگاهها را بوسیله سازمان برنامه و بودجه به آنها ابلاغ می کند . ابلاغ بودجه در واقع آغاز اجرای بودجه است که از مجلس شروع و به کوچکترین واحدهای اجرائی دستگاهها ادامه مییابد بدین صورت که در هر دستگاه اعتبار و یا اعتبارات واحدهای کوچکتر از بالا به آنها ابلاغ می شود .
2- تخصیص اعتبار: (عبارت است از تقسیط اعتبار در دوره های زمانی معین)1
پس از ابلاغ اعتبارات ، اعتبار هر دستگاه باید در اختیار آن قرار گیرد منتها چون وصول درآمدها و پرداخت هزینه های پیش بینی شده در بودجه طی سال انجام می گیرد و یکنواخت نمی باشد و بستگی به نوع درآمد و هزینه دارد بطوریکه ممکن است قسمت عمده ای از دریافتها در شش ماه دوم وارد خزانه شود در صورتیکه بعلل گوناگون قسمت بیشتری از هزینه در شش ماه اول سال پرداخت شود لذا ایجاد موازنه بین دریافتها و

پرداختها لازم می آید که از طریق تقسیط اعتبار صورت می پذیرد بدین طریق که بدواً دریافتهای دولت را در ماههای مختلف سال پیش بینی می نمایند و به تناسب آن میزان پرداختها را مشخص می کنند برای اینکار معمولاً سال را به دوره های سه ماهه یا چهار ماهه تقسیم می کنند و با در نظر گرفتن امکانات هر دوره اعتبار لازم برای همان

دوره را در اختیار دستگاهها قرار می دهند. بنابراین با تقسیط اعتبار انجام عملیات مالی هیچگاه بخاطر عدم وجود نقدینه در خزانه متوقف نمی شود .
II- اجرای بودجه در دستگاهها :
بودجه بایستی به کیفیتی اجرا شود که پرداختهای انجام شده جهت خرید کالاها و خدمات که مورد استفاده دستگاههای اداری است منطبق با پیش بینی ها و اجازه داده شده بوسیله قانون بودجه باشد . برای تأمین این منظور :
اجرای بودجه را به دو مرحله تفکیک و هر م

رحله را به مأموران مختلف واگذار نموده اند مرحله نخست به تهیه مقدمات پرداخت مربوط می شود که در حوزه صلاحیت مدیران است که ایجاد کننده هزینه می باشند مثل امضاء قرارداد خرید، انتصاب کارمند ، اعطاء کمک . مرحله دوم به پرداخت مربوط می شود که به حسابداران تعلق دارد که در خدمت مدیران می باشند بر همین اساس دو دستگاه جداگانه ای در اجرای بودجه دخالت دارند ، دستگاه اداری، دستگاه حسابداری .
1-اجرای بودجه از نظر اداری :
ارقام بودجه در قسمت مخارج فقط اعتباراتی هستند که بدستگاههای دولتی برای اجرای وظایف آنها داده شده است . برای اینکه مبالغ مزبور به افراد پرداخت شود باید دینی بر دمه دولت محقق شود یعنی کالائی خریداری ویا فردی به استخدام درآید تا از آن اعتبارات استفاده شود یعنی از محل آن پرداخت صورت گیرد .

البته پس از تحقق دین برای پرداخت آن باید اصولی رعایت گردد . برای استفاده از اعتبارات منعکس در بودجه از آغاز عمل تا پرداخت از نظر اداری پنج مرحله در قانون محاسبات عمومی پیش بینی شده ( م 52 ) که به ترتیب عبارت است از : 1- تشخیص 2- تأمین اعتبار 3- تعهد 4- تسجیل 5- حواله
« اختیار و مسئولیت تشخیص وانجام تعهد و تسجیل و حواله بعهده وزیر یا رئیس مؤسسه و مسئولیت تأمین اعتبار و

تطبیق پرداخت با قوانین و مقررات بعهده ذیحساب می باشد » .
البته اختیارات و مسئولیتهای مذکور مستقیماً از طرف وزیر یا رئیس مؤسسه و دیحساب حسب مورد به سایر مقامات دستگاه مربوطه کلاً یا بعضاً قابل تفویض می باشد ولیکن تقویض اختیارات و مسئولیتهای مربوط به وزیر یا رئیس مؤسسه و ذیحساب به شخص واحد و نیز تفویض اختیار و مسئولیتهای وزیر ویا رئیس مؤسسه به ذیحساب ویا کارکنان تحت نظر او مجاز نخوهد بود و در هیچ مورد تفویض اختیار و مسئولیت موجب سلب اختیار و مسئولیت از تفویض کننده نمی باشد ( ماده 53 و تبصره 1 و 2 ) .
1- تشخیص بموجب ماده 17 قانون محاسبات عمومی کشور « عبارت است از تعیین و انتخاب کالا و خدمات و سایر پرداختها که تحصیل یا انجام آنها برای نیل به هدفهای وزارتخانه یا مؤسسه ضروری است » .
پس از ابلاغ اعتبار به دستگاه اجرائی اولین سؤالی که مطرح می شود این است که با این اعتبار چه باید کرد ؟ یعنی مسئول دستگاه ( وزیر

یا رئیس مؤسسه ) برای خرج اعتبار باید ابتدائاً تعیین کند چه کالاها یا خدماتی باید جهت اهداف دستگاه خریداری گردد ؟
2- تأمین اعتبار بموجب ماده 18 قانون محاسبات عمومی کشور « عبارتست از تخصیص تمام یا قسمتی از اعتبار برای هزینه معین » .
این ذیحساب است که مقدار اعتبار مصوب و کیفیت استفاده از آنرا براساس اصول و ابراز حسابداری تعیین و در داخل حد نصاب تصویب شده نگاه می دارد . در صورتیکه ذیحساب انجام خرجی رابر خلاف مقررات تشخیص دهد مراتب را به وزیر یا رئیس مؤسسه مربوطه یا مقامات مجاز از طرف آنان با ذکر مستند قانونی کتباً اعلا

 

م می کند ، هرگاه مراجع مزبور مسئولیت امر را کتباً بعهده گرفتند ، ذیحساب مکلف است وجه را پرداخت و مراتب را با ذکر مستندات قانونی مربوط به وزارت امور اقتصادی و دارائی و رونوشت آنرا جهت اطلاع به دیوان محاسبات کشور گزارش نماید . وزارت امور اقتصادی و دارایی در صورتی که مورد را خلاف تشخیص داد مراتب را جهت اقدامات لازم به دیوان محاسبات کشور اعلام خواهد داشت . اگر براساس گواهی خلاف واقع ذیحساب نسبت به تأمین اعتبار ویا اقدام یا دستور وزیر یا رئیس مؤسسه دولتی یا مقامات مجاز از طرف آنها زائد بر اعتبار مصوب ویا بر خلاف قانون وجهی پرداخت یا تعهدی علیه دولت امضاء شود هریک از این تخلفات در حکم تصرف غیر قانونی در وجوه واموال دولتی محسوب خواهد شد ( ماده 91 و 93 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
3- تعهد : صرف تصویب بودجه دینی بر خلاف ذمه دولت ایجاد نمی کند ، تصویب اعتبارات فقط شرط پرداخت دیون دولت می باشد . برای اینکه دینی بر ذمه دولت ایجاد شود انجام یک عمل حقوقی ضروری است عمل حقوقی مزبور تعهد است که به موجب ماده 19 قانون محاسبات عمومی کشور عبارت است از ایجاد دین بر ذمه دولت ناشی از :
الف : تحویل کالا یا انجام دادن خدمت .
ب : اجرای قراردادهای که با رعایت قوانین و مقررات منعقد شده باشد .
ج : احکام صادر شده از مراجع قانونی و ذیصلاح .1
د : پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمانها یا مجامع بین المللی با اجازه قانون .1
تعهدات دولت و وزرا محدود به اعتباراتی است که در بودج

ه پیش بینی گردیده است . وزرا و رؤسای موسسات دولتی حق ندارند بیش از اعتباراتی که در بودجه سالانه برایشان تعیین شده است پرداخت وجهی را تعهد نمایند ویا اقدام بعملی نمایند یا سندی بدهند که بموجب آن برای دولت تعهدی زائد بر اعتبار پیش بینی شده در سال ایجاد شود . البته « در مورد آن قسمت از هزینه های مستمر که نوعاً انجام آن از یکسال مالی تجاوز می کند (مثل اجاره و خرید خدمات ) وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی می توانند برای مدت متناسب قراردادهایی که مدت اجرای آن از سال مالی تجاوز می کند ، منعقد نمایند . وزارتخانه ها و مؤسسات مذکور مکلفند در بودجه سالانه ( سال آتی) خود اعتبارات لازم برای پرداخت تعهدات مربوط را براساس اعتبارات منظور نمایند » ( ماده 51 قانون مح

اسبات عمومی کشور ) طبق تبصره ماده مزبور انواع هزینه های فوق الذکر و شرائط آن از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان برنامه و بودجه
تعیین وابلاغ خواهد شد .2
در صورتیکه تعهدی خارج از اعتبار مصوب توسط وزیر ویا رئیس مؤسسه انجام گرفت دولت نمی تواند باستناد اینکه اعتباری در بودجه از این بابت پیش بینی نشده از اجرای آن خودداری کند ، ماده 92 قانون محاسبات عمومی کشور در این خصوص بشرح زیر تعیین تکلیف نموده است « در

مواردیکه بر اثر تعهد زائد بر اعتبار یا عدم رعایت مقررات این قانون خدمتی انجام شود یا مالی بتصرف دولت درآید دستگاه اجرائی ذیربط مکلف به رد معامله مربوط می باشد و در ص

ورتی که رد عین آن میسر نبوده و یا فروشنده از قبول آن امتناع داشته باشد و همچنین در مورد خدمات انجام شده ، مکلف به قبول مورد معامله در حدود اعتبارات موجود یا اعتبارات سال بعد دستگاه اجرائی مربوط قابل پرداخت است واقدامات فوق مانع تعقیب قانونی مختلف نخواهد بود » .3
4- تسجیل : طبق ماده 25 قانون محاسبات عمومی کشور « تسجیل عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت بموجب اسناد و مدارک اثبات کننده بدهی » در این مرحله از یک طرف بموجب اسناد مثبته ایجاد دین بر ذمه دولت محقق و از طرف دیگر میزان آن معین می

شود . به این معنی اگر دین دولت مربوط به مزدی که در مقابل انجام خدمت پرداخت می گردد ویا پرداخت بهای کالای خریداری شده باشد ، بدواً باید محقق شود که قرارداد استخدامی و قرارداد خرید کالا به موجب قانون انجام گرفته و تشریفات قانونی در هر مورد رعایت شده است و سپس میزان مزد کارمند و بهای کالای خریداری شده معین می شود بنابراین برای هر مورد رعایت دسته ای از قوانین و مقررات ضروری است . مثلاً در مورد پرداخت حقوق کارمندان باید به قوانین استخدامی و از آن جمله تعیین گروه و پایه استخدامی توجه نمود ،یا در مورد خرید کالا باید مقررات مربوط به معاملات و سایر قوانین مربوطه را رعایت نمود . هر تسجیل باید مت

کی به مدارک و اسناد مثبته باشد و اطلاع شخصی را نمی توان ملاک عمل قرارداد وهمه اسناد مثبته اعم از انتشار آگهی مناقصه ویا استعلام بها و غیره باید ضمیمه پرونده و مستند تسجیل باشد.
5- حواله : آخرین مرحله در اجرای بودجه است بموجب ماده 21 قانون محاسبات عمومی کشور « حواله اجازه ایست که کتباً وسیله مقامات مجاز وزارتخانه یا مؤسسه دولتی ویا شرکت دولتی و یا دستگاه اجرائی محل و یا نهادهای عمومی غیر دولتی ویا سایر دستگاههای اجرائی برای تأدیه تعهدات و بدهی های قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوط عهده ذیحساب در وجه ذینفع صادر می شود .» صدور حواله شرط لازم برای پرداخت مخارج دولتی است و برای اینکه شخصی بتواند طلب تسجیل شده خود را از خزانه دریافت نماید باید اجازه کتبی مقامات مجاز را در دست داشته باشد ، بنابراین از لحاظ مالی لازم است دقیقاً مقامی که قانوناً صلاحیت صدور حواله را دارد و مسئولیت پرداختهائی را که از خزانه به عمل می آید بعهد اوست مشخص گردد .
مقام مزبور رئیس دستگاه اجرائی مربوطه ویا سایر مقامات مجاز از طرف اوست علاوه برآن شرایط دیگری برای پرداخت حوالجات ضرورت دارد که به قرار زیر است :
1- تطبیق حواله یا اعتبارات و مقررات .
2- مستند بودن حواله .
حواله باید در حدود اعتبارات بودجه ای وزارتخانه یا مؤسسه مربوطه صادر و مستند باسنادی باشد که بدهکاری دولت را مشخص نماید .
برای پرداخت حواله های صادره از محل اعتبارات دستگاه باید درخواس

ت وجه بعمل آید . بموجب ماده 22 قانون محاسبات عمومی کشور « درخواست وجه سندی است که ذیحساب برای دریافت وجه به منظور پرداخت حواله های صادره و سایر پرداختهایی که به موجب قانون از محل وجوه متمرکز شده در خزانه مجاز می باشد ، حسب مورد از محل اعتبارات ویا وجوه مربوط عهده خزانه در مرکز و یا عهده نمایندگی خزانه در استان در وجه حساب بانکی پرداخت دستگاه اجرائی ذیربط صادر می کند » .
در پایان این مبحث متذکر می شویم که مکانیسم اداری به شرحی که در فوق به آنها اشاره شده است برای مصرف اعتبارات دستگاهها عمومیت ندارد . اعتباراتی

تحت عنوان هزینه های پیش بینی نشده و اعتبارات سری در بودجه عمومی دولت منظورمی شوند که مصرف آنها تابع مکانیسم خاصی است (ماده 55 و 57 قانون محاسبات عمومی کشور ) علاوه بر این اعتباراتی که تحت عنوان دیون بلا محل در بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی پیش بینی می شود در مورد اعتبارات جاری با موافقت وزارت امور اقتصادی و دارائی و در مورد اعتبارات عمرانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و سایر دستگاههای اجرائی با تأیید وزارت برنامه و بودجه قابل مصرف است ( ماده 58 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
بطور کلی – مرجع صدور حواله و درخواست وجه در مورد مصرف اعتباراتی که بطور جداگانه در بودجه کل کشور منظور می شود و مستقیماً مربوط به هزینه های دستگاه اجرائی خاصی نمی باشد توسط وزارت امور اقتصادی و دارائی تعیین می شود . ( ماده 56 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
در قانون محاسبات عمومی موارد دیگری هم وجود دارد که مرجع صدور حواله جهت مصرف اعتبارات دقیقاً مشخص شده است . ( مجلس و شورای نگهبان ) .
بند دوم – اجرای بودجه از لحاظ حسابداری « عمل پرداخت »
اجرای بودجه از لحاظ حسابداری به پرداخت مربوط می شود یعنی پرداخت مرحله حسابداری اجرای بودجه را تشکیل می دهد . پرداخت عملی است که بوسیله آن سازمان دولتی خود را از دینی که بر عهده دارد بری الذمه می سازد .1
عمل پرداخت بوسیله حسابدار صورت می گیرد که نه تنها صندوقدار دولت است بلکه مأمور پرداخت هم بشمار می رود و باین عنوان کنترل قانونی بودن دستور پرداخت را برعهده دارد یعنی بمحض رؤیت حواله باید ، رسیدگی کند آیا حواله مطابق مقررات تنظیم شده اس

ت ؟ آیا تعهد موجد دین صورت گرفته است بدیگر سخن آیا خدمتی انجام و یا کالائی تحویل گردیده است؟ آیا مبالغ درخواستی در حدود مصوبات بودجه است آیا حواله به امضاء شخصی که طبق قانون صلاحیت صدور آنرا داشته رسیده است و جریان اداری که منجر به صدور حواله شده انجام پذیرفته است ؟
بعنوان صندوقدار دستگاه پرداخت کننده باید اطمینان حاصل کند که مبلغ مورد پرداخت بشخصی پرداخت شود که حقیقتاً طلبکار است . اگر اشتباهی در این زمینه

رخ دهد و وجه به کسی که حقیقتاً طلبکار نیست پرداخت شود ذمه دولت بری نمی گردد لذا از این حیث ممکن است خساراتی به دولت وارد آید . مأمور پرداخت باید از طلبکار دولت سند رسید مبنی بر برائت ذمه دولت از او دریافت کند . پرداخت بدو شکل انجام می پذیرد 1- پرداخت نقدی 2- پرداخت بوسیله چک . از نقطه نظر رعایت اطمینان و بدلایل ملاحظات پولی و جلوگیری از دخل وتصرف در آن پرداخت بوسیله چک مرجع تشخیص داده شده است . ک

ما اینکه بموجب ماده 65 ق م ع کلیه دستگاههای اجرائی مکلفند جز درمواردی که بموجب قوانین و مقررات ترتیب دیگر مقرر شده باشد پرداختهای خود را منحصراً از طریق حسابهای بانکی مجاز انجام دهند و گواهی بانک دائر بر :
1- انتقال وجه به حساب ذینفع
2- پرداخت وجه به ذینفع یا قائم مقام قانونی او
3- حواله در وجه ذینفع یا قائم مقام قانونی او
پرداخت محسوب می گردد .
معمولاً پرداختها بطور عادی و پس از انجام خدمت و تحویل کالا صورت می گیرد . و برای تسهیل این امر حوالجات بنام درخواست تهیه می شود و در اختیار واحدها قرار می گیرد که در آن تمام جریان پرداخت خلاصه و مقاماتی که باید پرداخت را اجازه دهند یا تصویب کنند مشخص می شود .
البته پرداخت بطور عادی در همه حال امکان پذیر نمی باشد و نسبت به بعضی هزینه ها و بر حسب ضرورت پرداخت بنحو دیگر اجازه داده شده است بدین شرح « در مواردی که لازم است قبل از انجام تعهد براساس شرایط مندرج در احکام یا قراردادها طبق مقررات وجهی پرداخت شود می توان به تشخیص مقامات مجاز مبلغی بعنوان پیش پرداخت تأدیه نمود .1 و همچنین در مواردی که بنا به عللی تشخیص ویا تهیه اسناد و مدارک لازم برای تأدیه تمام دین مقدور نبوده ویا پرداخت تمام وجه مورد تعهد میسر نباشد میتوان قسمتی از وجه تعهد انجام شده را تحت عنوان علی الحساب به مقامات مجاز پرداخت نمود .» ( مواد 60 و 61 قانون محاسبات عمومی کشور ) .2
برای اطلاع از موارد پیش پرداخت و علی الحساب به ذکر پاره ای از آنها به شرح زیر می پردازیم . 1
الف) – وجوه مربوط به هزینه مأموریت بر طبق احکام صادره و برای مدتی که در احکام ذکر شده است .
– وجوهی که برطبق قراردادهای منعقده به عنوان پیش پرداخت باید تأدیه گردد . ( مثل پیش پرداخت به پیمانکار برنده مناقصه )
– وجوهی که بابت افتتاح اعتبار اسنادی برای خریدهای خارج از کشور و هزینه های متعلق پرداخت می شود .2

– وجوه مربوط به آبونمان روزنامه و مجله وسایر نشریات مورد نیاز و نظایر آن حداکثر برای مدت یکسال .
– مساعده حقوق و مزایای مستخدمین طبق دستورالعمل وزارت دارایی .
ب) – علی الحساب عموماً در کلیه مواردی پرداخت می شود که پرداخت تمام وجه سند مقدور نباشد ویا تعیین مبلغ قطعی هزینه انجام شده به علت ضرورت بررسی

اسناد آن ، در زمان پرداخت عملی نباشد . مثل پرداخت علی الحساب به پیمانکار دولت که طبق قرارداد کار را تحویل داده است .
بمنظور ایجاد تسهیل در پرداخت هزینه های وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و واحدهای تابعه آنها در مرکز و شهرستانها و خارج از کشور وزارت امور اقتصادی ودارایی وجوه لازم به عنوان تنخواه گردان در اختیار ذیحسابان مربوط و نمایندگی های خزانه در استانها قرار خواهد

 

داد .1 اجرای بودجه در سال مالی که آخر سال شمسی است خاتمه نمی یابد ، زیرا در پایان سال ممکن است مخارجی در جریان باشد که پرداخت آن قبل از حلول سال مالی جدید مقدور نباشد . بنا به همین ملاحظات در قانون محاسبات عمومی مقرراتی جهت راه حل پیش بینی شده است بدین شرح :
اعتبارات عادی و عمرانی ( سرمایه گذاری ثابت ) منظور در قانون بودجه کل کشور تا آخر سال مالی قابل تعهد و پرداخت است و مانده وجوه اعتبارات مصرف نشده هر سال بایدحداکثر تا پایان فروردین ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود . تعهداتی که تا آخر سال مالی مربوط با رعایت مقررات در حدود اعتبار مصوب ایجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهای بعد قابل پرداخت خواهد بود .
– بهای کالا یا خدمات موضوع قراردادهایی که در هر سال مالی برای تأمین احتیاجات همان سال طبق مقررات منعقد و از محل اعتبارات جاری یا عمرانی مصوب تأمین شده است مشروط برآن که پایان مدت قرارداد حداکثر آخر همان سال مالی بوده ولی به عللی که خارج از اختیار طرفین قرارداد ویا یکی از آنها است کلا ً ویا بعضاً در سال مالی بعد به مرحله تعهد می رسد در صورت تأیید وزارت امور اقتصادی و دارایی مطابق این قانون قابل پرداخت است .
– چکهایی که تا پایان سال عهده حسابهای خزانه صادر می شود پرداخت آن سال محسوب می شود . ( ملخص ماده 63 و تبصره های مربوطه ) .
نسبت به اعتبارات مصوب از محل درآمد های اختصاصی چنانچه تعهداتی تا پایان سال مالی با رعایت مقررات در حدود اعتبار مصوب و درآمدهای وصولی مربوط ایجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهای بعد از محل اعتبار منظور در ماد 63 قابل پرداخت است . ( ملخص ماده 64 ) .

مراحل بودجه :
در کــشورهای که در آن بورکراسی حاکم است ومجلس دارند بودجه دارای ((دور بودجه ای )) یاگردش می باشد که ابتدا وانتهای حرکت بودجه در آن معلوم می باشد ، این مراحل عبارتند از:
1- تهیه ، تنظیم وپیشنهاد بودجه .

2- مرحله تصویب بودجه .
3- مرحله اجرای بودجه .
4- مرحله نظارت بربودجه .
1- تهیه وتنظیم وپیشنهاد بودجه : این مرحله مهمترین دور از چرخه کار بودجه ریزی به حساب می آید زیرا سیاست گذاری ها وبرنامه ریزی ها واولویت بخشی فعالیتها وعملیات برای رسیدن به هدفها در این مرحله تبلور پیدا می کند وباید بصورت علمی و دقیق وبا درنظر گرفتن قابلیتهای اجرایی تهیه گردد.
2- تصویب بودجه : نمایندگان مردم با تصویب بودجه کارهای دولت را بررسی وکنترل می نمایند زیرا برنامه های دولت دربودجه تبلور پیدا می کند و قوه مقننه پیش از تصویب ناگزیر است بودجه پیشنهادی دولت را دقیقاً رسیدگی نموده و آن را بمنظور تطبیق با نیازهای جامعه که از طریق افکار عمومی دریافت داشته اصلاح نماید.
3- اجرای بودجه : دراین مرحله بودجه بوسیله قوه مجریه از حالت برنامه به دنیای عمل وواقـــعیتها وارد می شود و مرحله بسیار مهم در چرخه کار بودجه ریزی به شمار می آید زیرا تمام عملیات در مرحله بیش بمنظور اجرای بودجه انجام می گیرد و اگر بودجه به درستی و مطابق با روح

و محتوای آن به اجرای درنیاید تمام تلاشی که برای تنظیم دقیق و کارا بودن آن به کار رفته و آنچه قانون گزاران به تصویب رسانیده اند بیهوده و درست به هدفهای خود نمی رسد.
4- نظارت بربودجه : آخرین مرحله از چرخه کار بودجه مرحله کنترل بودجه است ،مفهوم ساده کنترل عبارتست از مقایسه ومطابقت آنچه که هست با آنچه که باید باشد به عبارت دیگر ، نظارت ، تطبیق بودجه مصوب مجلس نمایندگان مردم است با چگونگی اجرای آن که توسط دولت انجام می شود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   86   87   88   89   90   >>   >