مقاله موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش pdf :

موانع نو آوری در نظام آموزش و پرورش
مقدمه :
یا”نوآوری” در ذات “هستی” موج میزند؟آیا انسان، نوآوری را می بیند ؟ وغرق در نوآوری می شود؟ یابه زعم او،جهان ،جهان کهنه ای است ؟پس یک نتیجه نادرست می توانداین باشد،همیشه جهان یک جور بوده است وبس وزندگی تکرار ،تکرار است.نو هم ،کهنه ای بیش نیست.ما دوست داریم ،که به کهنه ،رنگ ولباس نو بپوشانیم!! این نگرش اشتباه نیز وجود دارد، که تغییر وتحول ونوآوری در

زندگی وسازمان ها ،ویژه جماعتی خاص است.ما با تغییر ونوآوری ،کاری نداریم.ژاپن ،آلمان وبعضی از کشورها که سرشان درد میکند ،بدنبال نوآوری هستند!! وهر چیز نویی که آمد وبه دردمان خورد ،می خریم ومصرف میکنیم!! البته با “نگرش نادرست مصرف گرایی” این نگرش، کاملا سازگار است .ولی با”نگرش تولیدی”و”استقلال” همسویی ندارد. رود وجوی و آبشار واقیانوس چه پیامی می دهد؟ پیام نو شدن .با اینهمه شواهد ومدارک در طبیعت ، دوست داریم ،همه چیز را ثابت وکهنه ببینیم چرا؟وقتی کوهی را می بینیم ،بنظر همان کوه چند سال پیش است.ثبات بینی ذهنی، یک اشکال ذهنی است. همین افراد دربیرون سازمان با همین ذهن ،به ادارات وسازمان ها ونهادها و;میروند یاخیر؟ وشاید تصور کنند،که خیلی تغییر کرده اند. تغییر مو ولباس وخانه دکور وسفر ومدرک و; نشان از تغییر ونوآوری دارد!! البته گروهی هم بسوی “نور” وتکامل می روند. این با بررسی معین می شود.بهر حال، ذهن subjective مهم بودن ذهن رادر شناخت هستی به ما گوشزد میکند.

پس ما به ذهن mind در سازمان دهی تعلیم وتربیت ،اهمیت وافر قائلیم.همه اش عینی ومحسوس ومرئی ودیدنی ومشهود ووافعی هم نیست!! از این دنیای بسته تربیتی ،باید خارج شد. ذهنی وعینی به هستی نگاه کردن ، هردو مقوله باهم درست است. ذهنی ومعقول ودرونی وفطری ونظری هم هست ،عینی نیز هست .باید مراقب بود درجهان ذهن یا دنیای عین ،غرق نشویم.زیرا بخشی از حقایق هستی را به قطع نخواهیم دید.!!شناخت حقایق ، دیدن روز وشب وسلامت وبیماری وخوشحالی وغم وزمستان وبهار وحیات وممات!! یعنی دیدن جهان هستی متفاوت باهم.ولی قبول کنیم که هر لحظه وهرثانیه وهردقیقه ،دنیا وعمر،دنیا وعمر دیگری است.بعضی خوب می بینند وبعضی نمی بینند وبعضی تاب دیدن حقایق راندارند.

هر نفس نو می شود دنیا وما بی خبر ازنو شدن اندر بقاء
عمر همچون جوی نونو میرسد مستمری می نماید در جسد
مرترا هر لحظه مرگ ورجعتست مصطفی فرمود دنیا سا عتست

(مولوی)
شادی های انسان هم نو می شود.نوع غم خوردن انسان هم، نو می شود. ممکن است دیگران از شما بپرسند،چرا مثل سابق با احساس نیستی؟ مثل قبل گریه نمیکنی؟ مثل قبل نمی خندی؟ او دوست دارد،جهان را ثابت ببیند. ولی شما باید،جهان بهتری را لمس کنید ودر یک جا متوقف نباشید.
شادی هر روز از نوعی دگر فکرت هر روز را دیگر اثر
قرن ها بگذشت واین قرن نویست ماه آن ماهست وآب آن آب نیست(مولوی)
پس بپذیریم که دنیا وعمر انسان وهیجان وعواطف واحساس وفکر ونگرش اودر حال نوشدن است و نوآوری مقوله ای بسیار ناب می باشد.اما در بعضی افراد ، احـساس زودترنو میشودبعضی خیال شان، زودترجدید میشود ودسته ای اندیشه ونگرش “نوآورانه” پیدا میکنند.وارد دنیای آموزش وتربیت بشویم.سازمان آ-پ با نیروی انسانی خود ،نوآوری را بهمراه می آورد.چگونه؟ نو آوری با جا به جا نمودن نیروی انسانی درکارهای تازه تر ومتناسب با استعداد وتوانایی افراد. انگیزه سازی، یک نوع نوآوری در مشاغل است. “تشکیل گروههای نوآور” در شاخه معاونت،خود کمکی به نوآوری است.
دادن مساله به این افراد ودر خواست تدوین طرح های نو.پرسش از راههای حل مساله دریک جلسه یک ساعته بصورت بالبداهه وبدون انتقادبستر سازنو آوری در این جلسات است..تجارب پیشین را درکار تازه بکاربردن، خود نوآوری است. مطالعه زندگی گیاهان و حیوانات والگو گیری از طبیعت خداداد خود راهی برای نوآوری می تواند باشد. گاهی باید هضم نمود طبیعت وزندگی موجودات هستی را وگاه باید پروار نمود وزمانی باید در ژرفا شنا کرد تاحقیقت از روی” نوآوری” ها روشن شود.ارتباط سازی بین یک مساله ویک موضوع مورد نظر معاونت ،خود ممکن است، نوآوری را بدنبال آورد.هرکسی یک چیز تازه می گوید و ممکن است که مطالب “نو” منجر به تولید اندیشه”نو” شود.

پس نوآوری ،نیاز به راه وروش دارد.نیاز به فکر وتمرین وورزش دارد. نونمودن درون راباید باور نمود.نو نمودن احساس تا خیال تا اندیش ورزی.

افرادنوجو وکهنه خواه دو انسان متفاوت ودو اثر گذار گوناگون هستند.یکی ایستادن را هرسال زمزمه میکند ویکی خلاقیت را در برنامه خوددارد.

پس،دو ارزش را بدنبال می آورند.پس باید پاداش” نوآوری” خود رابگیرد. ضعف های یکی دیگر راباید شناخت وبرای تغییر اوبرنامه داشت.مقایسه منطقی ،سازمان را به پویائی می برد.فرد نوآور را با انگیزه میکند. فرد غیر نوآور راهم به تلاش وا می دارد.افراد کهنه جو ،تغییر رادوست ندارند.

دست به تغییر جزئی ترین اشیاء خانه خود نیز نمیزند و همیشه از یک مسیر ثابت میرود وبر می گردد.افرادی هستند که می خواهند با دیگران”همنوا” باشند ونمی توانند نظر جدید بدهند وآن را اثبات نمایند.در حرف ومثل زدن ونوع راه رفتن هم کهنه خواه هستند.

موضوع ، نیاز وضرورت سازمان آ-پ به نوآوری وابتکار وابداع وخلاقیت است.بایک جمع بندی می توان گفت:
1- در هستی ،نوآوری موج می زند.
2- برخی جهان را ثابت وتکراری می دانند.
3- ذهن در پرداخت وشناخت هستی ،نقش مهمی دارد.
4- نوع احساس وخیال انسان هم نو میشود.
5- جابه جا نمودن نیروها ومتناسب با استعداد وبالبداهه پاسخ دادن درجلسات وجا به جائی تجارب وارتباط بین موضوع والگوگیری از طبیعت خودراههایی برای نوآوری است.
6- تشکیل گروههای نوآور در هر معاونت وکنترل منظقی افراد، آنها را به نوآوری تشویق می کند.
موانع نو اوری در نظام آموزش و پرورش
وقتی نامی از نوآوری ،شکوفایی وخلاقیت می شنویم ذهنمان به جاهای مختلف سرک می کشد به گذشته ، به آینده وبه هر جایی که بشود وبتوان نوآوری وخلاقیتی درآن سراغ گرفت یا زمینه های بروز آن را تقویت کرد ; بی گمان آموزش وپرورش ونظام آموزشی هرکشور زمینه ساز نو آوری وشکوفایی است باید دید آیا آموزش وپروش سرزمین ما می تواند در پرورش خلاقیت ، شکوفایی ونوآوری نقشی تعیین کننده داشته باشد یانه؟

از آغار آموزش وپرورش نوین درکشورما نزدیک به صدسال می گذرد دراین یک قرن فراز وفرودهای بی شماری بر این دستگاه فرهنگ ساز رفته که بیان برخی از آنها تولید یاس می کند قصد ندارم درابن نوشتار ناامیدی تزریق کنم اما می کوشم با دوری از تعصب نظرم رابی کم وکاست بگویم تا از دایره انصاف گامی بیرون ننهاده باشم .

1- نقش کتاب های درسی دانش آموزان درخلاقیت
اگر کتابهای درسی دیگر کشورها را تورقی کرده باشیم درمی یابیم آنچه به عنوان محتوای درسی به دانش آموزان عرضه می شود دارای چگالی کم وحجم متناسبی است به شکلی که محتوای کمی را بامثالها ، نمونه ها ، جداول وشکل هایی به دانش آموزان عرضه کرده اند در این موارد معلم با آزادی نسبتا زیادمی تواند بر کارهای خلاقانه دانش آموزان تاکید کند ، به آزمایش بپردازد ، گردش علمی ترتیب دهد و.. درحالی که کتابهای درسی کشور ما حجم زیادی را در صفحاتی نسبتا زیاد

درخود جای داده اند ومعلم مجبوراست همین محتوا را درساعاتی محدودتر به دانش آموزان تدریس کند ، باقی ماجرا معلوم است دراین زمینه نمی شود از معلم انتظار داشت دانش آموز را به نوآوری وادارد ، آنها را به گردش علمی ببرد وآزمایش های کتاب را بیشتر از حفظ متون کتابها مورد اهمیت واجرا قرار دهد. جالب آن که باآمدن هر وزیر تازه واردی به این وزارتخانه صحبت کاهش متون درسی وصفحات کتابها مطرح می شود وکارشناسان تالیف کتابهای درسی که حیاتشان را دراطاعت از اوامر ملوکانه وزیر می بینند دست به کاهش محتوا می زنند آن هم کاهش مثالها واشکال نه کم کردن محتوا درنتیجه اگر چه به ظاهر محتوا کم شده اما نه تنها از وظیفه معلمان کاسته نشده که بر مسئولیت وگرفتای آنان نیز افزوده شده است .
از سویی دیگر مسئولان آموزشی وغیر آموزشی ما براساس شنیده ها وتوصیه دیگران همواره بر تدریس فعال ودرگیر کردن دانش آموزان درتدریس پای می فشارند کسی نیست بپرسد وقتی کتابی تدوین فعال ندارد چگونه می توان تدریس فعال راانتظار داشت ؟
2- معلم وجایگاه او
برای داشتن آموزش وپرورشی فعال وپویا که بتواند شکوفایی ونوآوری را به دانش آموزان بیاموزد ویادست کم دراین مسیر راه بپیماید باید به جایگاه معلمان درنظام تعلیم وتربیت واهمیتی که برای آنان قائل می شوند توجه کرد چراکه همه عناصر آموزش وپرورش ( کتاب، مدرسه ، قوانین ومقررات ، ابزارهای آموزشی و..) بی روحند وتنها معلم است که ذی روح است اگر قرار است «مشکل آموزش وپرورش ومعلمان یک بار وبرای همیشه حل شود » ونمی شود نمی توان انتظار داشت معلمان با وعده ووعید درمحیطی آرام وبی دغدغه برای نوآوری فرزندان این مرز وبوم تلاش کنند معلمان از تفاوت هراسی ندارند تبعیض روح وجانشان را آزرده است بدون داشتن معلمانی شاداب واثرگذار نمی توان به شادابی وبالندگی دانش آموزان ایمان پیداکرد در این صورت است که مسئولان ومعلمان می کوشند بااقدامات صوری وشکلی پوسته آموزش وپرورش را با هر زحمت و قیمتی حفظ کنند نمی دانم گزارش های رنگی، مصور وجذاب مسئولان آموزشی وغیر آموزشی را دیده ویاخوانده اید یانه؟ بادیدن این گزارش ها فکر می کنید درمدینه فاضله ای هستید که همه چیز مطابق اسلوب اصلی اش درحال انجام است ولی وقتی به درون سیستم وواقعیت موجود آن می روی تفاوت را باهمه وجودت می بینی به بچه هایتان نگاه کنید نمراتشان را جمع بزنید ومعدل بگیرید ، میزان فهمیدن وخلاقیتشان رانیز بسنجید روخوانی شان را از کتاب بیازمایید و…. نتیجه رامقایسه کنید چه

می بینید ؟ خب وقتی سیستمی بیمار می شود اجزای سیستم خودشان را براساس بیماری هماهنگ می کنند معلم می داند دانش آموزان ضعف پایه ای دارند ، می داند از مدیر خواسته اند واواز معلمان می خواهد دانش آموزان قبول شوند ،می داند بامقررات موجود واستفاده از تبصره

های متعدد دانش آموز قبول می شود ـ نه این که او نخواهد قبول شود ــ می داندملاک نمره ارزشیابی پایان سال خودش هم به همین نمراتی است که می دهد وخیلی می داند های دیگری که می دانم می داند خب باحسابی معمولی به این نتیجه می رسد که خلاف جریان آب شنانکند متن کتاب رابه سئوال و جواب تبدیل می کند وبه دانش آموزان به جای تدریس و نوآوری وایجاد زمینه

های آن سئوال وجواب وجزوه می گوید نمرات دانش آموزان بالامی رود اولیا از مدیر ، مدیر

ازمعاونانش ومعاونان از معلمان تشکر می کنند! واین روند ادامه می یابد….. جالب تر آن که مسئولان بالادستی نیز باتشویق تعداد نمره های ثبت شده دردفتر والبته ترسیم نمودار ومقایسه آن(مقایسه نابرابر دروس متفاوت مثلا” ریاضی وفارسی دردبستان ودین وزندگی وفیزیک دردبیرستان!) مدیران را مورد تقدیـــــــــــــر قرار می دهند وبراین آتش شعله ور نفت بی حساب می ریزند تا بعد که چه نتیجه ای حادث شود! خانواده ها سرمست از نمره فرزندانشان از مدرسه واولیای آن تشکر می کنند!! بچه ها قبول می شوند وباارائه کارنامه جوایز ارزنده ای از محل کار پدر ومادرشان می گیرند و…..پایان داستان کمی تراژیک است زیرا خانواده از فرزندش انتظار دارد روخوانی صحیح از زبان وخط مادری اش داشته باشد ، مطابق پایه تحصیلی سواد وآگاهی کسب کرده و بتواند ازپس مشکلات زندگی اش برآید ، درست تصمیم بگیرد ، ولی ….
نگاهی به مدارس غیر انتفاعی نیز می اندازیم خانواده ها برای فرار از این مشکلات ممکن است به مدارس غیر انتفاعی روبیاورند دراین مدارس نیز شوربختانه وضع به همین منوال است والدین ،خروجی این مدارس رابراساس نمرات دانش آموزان مورد سنجش قرار می دهند آنجانیز آسمان همین رنگ است اگر ازدرون به این مجموعه ها نگاه کنیم بیشتر به واقعیاتش پی خواهیم برد.
3- تفاوت دربرداشت از مفهوم تربیت
تربیت یاپرورش رابه گونه های مختلف تعریف کرده اندیکی از این تعاریف چنین است:
تربیت عبارت است از ایجاد شرایط مناسب برای بروز وظهور وشکوفایی استعدادهای دانش آموزان.

دراین تعریف برشکوفاکردن و به ظهور رساندن استعدادهای دانش آموزان تاکیدی نشده است زیرا استعداد هر دانش آموزی درزمینه خاصی است ونمی شوداز همه به یک اندازه انتظار رشد وپرورش ذهنی وشکوفایی داشت درحالی که برخی تعریف ها حتی دربین مسئولان آموزشی وپرورشی بر این نکته تاکید دارندکه تربیت یعنی ایجاد شرایطی برای شکوفاکردن استعدادهای دانش آموزان ! گو این که قرار است باهر وسیله وشیوه ای دانش آموزان به مسیری بروند که ممکن است استعداد ویادست کم علاقه ای در آن زمینه نداشته باشند باید باردیگر وبه قول معروف « یک بار برای همیشه » باز تعریفی از مفهوم تربیت وآموزش ارائه گردد ومسئولان وتصمیم گیران را بااین مفهوم آشناسازد ، آنگاه از مدیران ومعلمان بخواهیم مطابق این تعریف نسل نوپای مارا درمسیر خلاقیت وشکوفایی قرار دهند

4- نگاه مسئولان به آموزش وپرورش
درنگاه واقعی بیشتر مسولان تصمیم سازوتصمیم گیر ، آموزش وپروش نهادی مصرفی ، عیالوار وهزینه بر است نگاه به این مجموعه بااین زیربنای فکری همین وضعی را ایجاد می کند که می بینیم ومی بینید باید نگاه مسئولان نسبت به آموزش وپروش وتاثیرش بر آینده این مرز وبوم تغییر کند حال چه کسی مسئول ایجاد این تغییر است نمی دانم؛ نمی خواهم آموزش وپروش قبل وبعد از انقلاب

راباهمدیگر مقایسه کنم اما زمانی اسامی وزرای آموزش وپرورش قبل از انقلاب را بررسی می کردم درآن شرایط که خروجی دانشگاههای ما در تحصیلات تکمیلی بسیار کمتر از این زمان بود همه وزرای آموزش وپرورش دکترا داشته اند به اسامی وزرای بعد از انقلاب نگاه می کنم جز یکی دونفر بقیه تحصیلاتی درحد کارشناسی داشته اند وبرخی تنها افتخارشان دراین وزارت فخیمه آن بوده ک

ه روزگاری دانش آموزش بوده اند یا یکی دوسال به صورت حق التدریسی درس داده اند وبعد به هردلیل ..رهاکرده اند وعطای معلمی رابه لقایش بخشیده اند! یا باکمال افتخار می گویند مااز آمورزش وپروش اطلاعات زیادی داریم چراکه دوفرزندمان درحال تحصیلند واز نزدیک می دانیم در آموزش وپرورش چه خبر است!! با این نگاه نمی شود انتظار معجزه داشت انصاف بدهید که وزرای آموزش وپرورش بعد از انقلاب درمقایسه با سایر وزرا از جایگاه واقتدار لازم برخوردار نبوده اند اگر مصداق ونمونه ای خلاف آن دارید ارائه نمایید.

5- فضای فیزیکی مدارس
نمی دانم می توانید کلاس درس مدارس کشورمان را درذهنتان تصور کنید یانه ؟ بیشتر به غسالخانه ای می مانند که هیچ جاذبه ای دانش آموز رادلگرم به نشستن وگوش دادن به درس نمی کند وقتی دانش آموز فضای فیزیکی مدرسه را نمی تواند تحمل کند وقتی حداقل های لازم برای بیشتر دانش آموزان درمدارس ما وجود نداردباید انتظاراتمان را با امکاناتمان هماهنگ کنیم ممکن است بپرسید پس این افتخار آفرینان ما درالمپیادهای علمی از کجا آمده اند ودرکدام مدارس درس خوانده اند ؟ پاسخ معلوم است اولا” دانش آموزان عزیز وگرانقدر ما که برای ایران زمین مدال کسب می کنند پس از آزمونهای متعدد وازبین خیل عظیمی از دانش آموزان مستعد انتخاب می شوند وبعد از گذراندن دوره های فشرده شبانه روزی به میدان مسابقات گام می گذارند نمی دانم دیگر کشورها چه می کنند ولی می توانم بگویم اگر مثلا ژاپن در المپیاد کامپیوتر دوم می شود ضریب نفوذ کامپیوتر درجامعه واستفاده همگانی مردم نیز درهمین جایگاه است ولی وقتی ما در این المپیاد صاحب مدالی می شویم و می خواهیم آن مدال را به گردن جامعه بیاویزیم سرگردان می شویم .نکته دیگر آن است که پیداکرن چند دانش آموز خلاق ازبین 16میلیون دانش آموز کار دشواری نیست، هست؟
آموزش وپرورش درکشورما بیش از هر وزارت خانه دیگر دچار سیاست زدگی شده است باتغییر هر نماینده مجلس وعوض شدن کابینه، مدیران سازمانها ، ادارات وحتی مدارس تغییر می کنند درکتابهای درسی مطابق سیاست جاری تغییرات بنیادی ایجاد می شود ، بخشی از قوانین ومقررات دستخوش تغییر می شوند و… دراین شرایط هرکس روزگارش را به روز مره گی می گذراند ومی داند که نمی شود برنامه های بلند مدت وحتی میان مدت داشت باید کاری کنند تامسئولان را خوش بیاید چه برسر تربیت می آید مهم نیست;..
راه کارهای رفع موانع نوآوری در آموزش و پرورش
1- برنامه ریزی برای توجه بیشتر به روش های نو و جدید: مدیران سطوح مختلف آموزش و پرورش برای توسعه نوآوری باید به خلاقیت و ابتکار کارکنان اهمیت قایل شوندو با تشویق ایده های جدید و نو ، زمینه های نو آوری را فراهم نمایند.

2- تفویض اختیار به سطوح پایین : برای بهره گیری از توان تفکر افراد ، برنامه ریزی ، خلاقیت و سازندگی در آموزش و پرورش ، مدیران باید بسیاری از امور را به سطح پایین تر تفویض نمایند.
3- دادن اختیارات بیشتر به شوراهای منطقه ای : از آن جا که هر منطقه از نیازها ، شرایط و امکانات خاصی برخوردار است ، تفویض امور آموزشی به مناطق ، می تواند ضمن رعایت تناسب ، شرایط نوآوری را فراهم نماید.

4- دادن اختیارات بیشتر به شوراهای مدارس: از آن جا که شوراهای مدارس نقش بسزایی در توسعه مشارکت و ارایه ایده و نظرات کارکنان و دانش آموزان در مدارس ، لذا در تقویت نوآوری با اهمیت است.

5- آموزش شیوه های جدید آموزش و پرورش و روش های خلاق : آشنایی با روش های جدید آموزش کشورهای پیشرفته و نیز تکنیک های خلاقیت موجب توسعه نوآوری مِیشود.
6- انتخاب مدیرانی که در زمینه مدیریت آموزشی و تعلیم و تربیت ، آموزش های دانشگاهی دارند.
سازمان های یادگیرنده خلاقیت و نوآوری

سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن یادگیری ، نیاز همیشگی کلیه کارکنان تلقی شده و در آن ضمن تاکید بر « آموختن، چگونه آموختن » و جذب و توزیع دانش نو ، به خلق و تولید اطلاعات و دانش جدید و مورد نیاز، پرداخته می شود و تمامی این دانش ها، در رفتار و عملکردهامتجلی می گردد، تا از این راه ضمن نهادینه سازی آموزش و یادگیری در کلیه سطوح سازمانی ، زمینه لازم را برای اصلاح مستمر ساختارها و فرآیندها و در نتیجه ، افزایش کارآیی و اثربخشی سازمان ، فراهم آورد.

 

خصوصیات سازمان یادگیرنده
وجود رهبران با بینش : رهبری در سازمان های یادگیرنده بر خلاف وظایف مدیران در سازمان های سنتی ،بر کارهای ظریف تر و مهم تری ، متمرکز است . در یک سازمان گیرنده ، نقش رهبران با تصمیم گیران ، به کلی متفاوت است .
رهبر در این جا طراح ، آموزگار و کارگزار است . این نقش ها ، مهارت های جدیدی را می طلبند: توانایی ایجاد چشم اندازی مشترک برای آینده ، توانایی رو کردن الگوهای ذهنی رایج و رودررو شدن با آن ها ، توانایی و ترویج الگوهای فکری که توجه آن بیشتر به سازمان باشد. خلاصه رهبران سازمان های یادگیرنده مسئول تاسیس سازمان هایی هستند که افراد آن پیوسته بر توانایی خود برای شکل بخشیدن به آینده خویش می افزایند.
بنابراین بدون وجود یک رهبر متعهد به یادگیری ، سازمان هرگز راهی برای موفقیت نخواهد یافت .
وجود برنامه و نظام سنجش : سازمان های یادگیرنده برای سنجش میزان یادگیری سازمانی، دارای برنامه و نظام سنجش هستند.
3- اطلاعات : در سازمان های یادگیرنده ، اطلاعات در تمامی سطوح سازمانی ، به طورروان ، جریان دارد، سازمان های یادگیرنده در پی یافتن و انتقال دانش و تعدیل و اصلاح رفتارشان برای بازتاباندن دانش و بینش های نوین حرفه ای هستند.
4- اقدام : سازمان های یادگیری برای بکارگیری آموخته در عمل ، توجه زیادی می نمایند . برای رسیدن به هدف های سازمانی ، پافشاری کرده و در قبال آن احساس مسئولیت می نمایند.
5- ابتکار و نوآوری : سازمان های یادگیرنده ، سازمان های خلاق و نوآور هستند . در چنین سازمانی اعضای سازمان به ایجاد و پرورش و توسعه روش های نوین انجام کار، و سرانجام خطرپذیری تشویق می شوند.
تعریف « مدرسه یادگیرنده»
مدرسه ای است که یادگیری همه اعضایش را ، اعم از کادر مدیریتی ، آموزشی ، پشتیبانی ، شاگردان و والدین تسهیل می کند و خود را به طور مستمر دگرگون می سازد.
ویژگی های مدرسه یادگیرنده

ویژگیهای اصلی یک مدرسه یادگیرنده عبارتند از
• ارتقای سطح کیفی آموزش

• یادگیری گروهی ترغیب می شود
• آزمایش، تشویق و شکست تا حد زیاد تحمل میشود
• افراد (معلمان، کارکنان، دانش آموزان و والدین برای پإیرش مسئولیت تشویق و ترغیب میشوند
• خلاقیت و نوآوری ترغیب و تشویق میشود
• کنترل در مدرسه یادگیرنده در جهت سازندگی و پیشرفت مدرسه است

• ساختارها و ترکیبات آن تواناساز است.
شرایط ایجاد مدرسه یادگیرنده
تحقق اهداف مدرسه یادگیرنده مستلزم تمهید اقدامات زیر است:
• تحلیل نقش و جایگاه یادگیری در اثر بخشی مدرسه
• تدوین یک طرح اجرایی روشن و عملی برای استقرار مدرسه یادگیرنده

• حمایت یادگیری
• بالا بردن مهارتهای یادگیری همه کارکنان و سایر افراد ذی ربط در مدرسه
• تحلیل مشاغل و نقش ها در مدرسه
• رهبری منسجم و نوآور
با توجه به مطالب گفته شده، می توان گفت مدرسه یادگیرنده، مدرسه ای است که با تاکید بر توسعه ظرفیتهای یادگیری به گونه ای مستمر، خلاقیت و نوآوری را در مدرسه ترویج و تقویت می نماید.
استراتژیهای مدیریتی موثر در خلاقیت و نوآوری آموزشگاه
مدیریت خلاقیت و نوآوری ، یکی از مهم ترین اجزا و بخش های مدیریت در سازمان آموزشی است که با استفاده از استراتژی ها، روش ها و راه کارهای مدیریتی ، نظیر مدیریت کیفیت فراگیر ، نظام مدیریت مشارکتی ، نظام پیشنهادات سازمانی ، برنامه های آموزش خلاقیت و ;خلاقیت و نوآوری منابع انسانی را فعال و شکوفا می نماید.
مهم ترین استراتژی های مدیریتی موثر در خلاقیت و نوآوری آموزشگاه
– مدیریت کیفیت فراگیر ( جامع)
امروزه توجه به کیفیت در آموزش و پرورش به دلایل مختلف از قبیل : کاهش روزافزون بودجه، پایین بودن سطح دانش و مهارت دانش آموختگان و پافشاری مردم و دولت ها برای بهسازی گسترده نظام های آموزشی، از اهمیت خاصی برخوردار گردیده است و موجب شکل گیری نوعی مدیریت که به مدیریت فراگیر شهرت دارد، شده است.

مدیریت کیفیت جامع ، ایجاد سیستمی در مدیریت است که ضامن انجام یافتن کارها به طور صحیح، مداوم و در همه سطوح یک سازمان است . برای این منظور مدیر موسسه باید به دو پرسش اساسی زیر پاسخ دهد.

کارهای صحیحی که باید انجام شود چیست ؟
روش های صحیح انجام یافتن آن ها چیست ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :