مقاله زندگی از دیدگاه بزرگان pdf
نوشته شده به وسیله ی علی در تاریخ 95/5/27:: 2:44 صبح

مقاله زندگی از دیدگاه بزرگان pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله زندگی از دیدگاه بزرگان pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله زندگی از دیدگاه بزرگان pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله زندگی از دیدگاه بزرگان pdf :
زندگی از دیدگاه بزرگان
سخنان بزرگان : آزادی دریایی متلاطم و طوفانی است. انسانهای ترسو آرامش استبداد را بر این طوفان ترجیح می دهند.
کنفوسیوس :
مرد آزاده و گرانمایه را دست کم نگیرید. مرد آزاده همیشه پایبند حق و عدالت است ولی فرومایه در بند منافع شخصی است. مرد آزاده هوشمند همیشه سخنی برای گفتن دارد اما این بدان معنی نیست که هر هوشمندی آدم ارجمندی است. بزرگ مرد دلیر است اما همه دلیران افراد شریف نیستند. مرد آزاده به مقتضای زمان و مکان حرکت میکند اما خود را زیر دست نمی سازد، مرد عامی فرمانبر و زیر دست است
اما موافق زمان و مکان حرکت نمی کند. هنگا می که انسان بزرگ را می شناسیم که در زندگی موفق زیسته است روح او را در کالبد خویش می دهیم و با او زندگی می کنیم و این ما را حیاتی دوباره می بخشد. لزومی ندارد حقیقت همیشه ساده و برای ما قابل مهم باشد ممکن است حقیقتی هم در جهان یافت شود که ما آن را ندانسته یا دانستن آن برای ما دشوار باشد. تحقیر طبیعت جایز نیست. طبیعت همواره صادق و متین و جدی است و همیشه راه صواب می پیماید و خطا و اشتباه از بشر سر می رند طبیعت با مردم نادان و ناتوان در جنگ است و اسرار خود را جز با مردم دانا و توانا و پاکدامن در میان نمی نهد.
ویکتور هوگو :
حقایق به نیروی اوهام از بین نمی روند اگر چند روزی در پس پرده بمانند. وابستگی به زنجیرها آسان تر از وابستگی خود ما به اوهام و خرافات است.
نهرو :
به خاطر بسپاریم که تنها راه خوشبختی این نیست که متوقع حق شناسی از دیگران باشیم بلکه خوبیهایی که به آنها می کنیم باید فقط به منظور تامین مسرت باطنی خودمان باشد. دو نفر از پنجره شهر به بیرون می نگریستند یکی گل و لای را می دید و دیگری ستاره های درخشنده را.
شکسپیر :
دنیا جای آسایش است، جای آزمایش است . باید اعتراف کنیم که منبا بدبختی ما دنیایی است که در سینه داریم نه دنیایی که کل را احاطه کرده است، غالبا آرزو می کنیم که از بدبختی و فلاکت در امان باشیم در عین حال با پای خود به طرف ورطه بدبختی می رویم. علم به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان ماندن است. زیرا جهالت ریشه همه بدبختی هاست. بسیار کسان هستند که به یک اندیشه عالی می رسند اما مهم این است که چگونه آن اندیشه را به کار بندند و در باره آن مجدداً بیندیشند.
حضرت علی (ع) :
هر کس به نفس زنده است، به مرگ بمیرد. و هر کس به اخلاص و صدق زنده است هرگز نمیرد. خودستایی تولید نفرت و انزجار می کند زیرا از طرفی علامت دروغگویی و از طرف دیگر ناشی از حماقت و ناتوانی است ، کسی که پیوسته از صفتی دم می زند بطور قطع فاقد آن صفت است . درپیشگاه خداوند متعال هیچ خدمتی با ارزش تروشایسته تر ازدستگیری نیازمندان و دفع آلام از دردمندان نیست. کسانی که عزت نفس ندارند درد ذلت و اهانت را درک نکنند .
لیکن صاحبان نفس شریف با یک سخن کوتاه و یا یک کلمه ملول و متاثر می شوند . شما قادر نیستید با پول خود جز جمعی قلیل دوست تهیه نمائید ولی می توانید با رفتار نیک و محبت و خدمت به خلق دنیایی را فریفته و یار خود سازید .
بهترین دوست کسی است که وقتی او را یاد کردی یاریت کند و وقتی او را از یاد بردی تو را به یاد آورد.
دیل کارنگی :
یک راه بیشتر برای خوشبختی وجود ندارد آن هم کاستن نگرانی در باره چیزهایی که مافوق قدرت ما قرار گرفته اند.
مترلینگ:
هدف زندگی تقدس است نه علم. ولی تقدس نمی تواند بدون کمک علم از عهده پرداختن و رهبری زندگی بر آید. هدف علم آن است که در راه رسیدن به تقدس به آدمی کمک می کند. وقتی احساس می کنید که دیگر هیچ دوستی برایتان نمانده است به قفسه کتابهایتان سری بزنیدآنجا دوستان صادق و همیشگی شما انتظارتان را می کشند.
تولستوی:
زندگی چیست؟ بیداری که تنها یک لحظه طول می کشد و دوباره به خواب می پیوندد. دوران شگفت انگیز و کوتاهی که تولد و مرگ را از هم جدا می سازد جرقه ای است که در ظلمت می درخشد و ناپدید می گردد. خرابی کار یک مملکت از دو چیز است . 1- نداشتن مردمان عالم ولایق . 2- نبودن آنها در سر کارهای مملکتی.
هنر یک موج سیال در قالب نگنجیدنی است، هرگز در صدد تعریف هنر بر نیایید.هنر جهان پسند همواره ملاک ثابت و معتبری با خویشتن دارد و آن ملاک ثابت و معتبر معرفت دینی و روحانی است . هنر خوب زیستن درست همانند آفرینش هنر است باید فرا گرفت و با هوشیاری بی وقفه به کار برد. زندگی بی ثمر همچون مرگ است. نیکی را به نیکی پاداش بده و اگر قدرت جبران نداری نیکوکار را به نیکی یادنما و همواره سپاسگزار باش .
ادیسون:
من به هیچ وجه اجازه نمی دهم تحت هیچ نوع شرایطی مایوس شوم، سه چیز لازم برای رسیدن به یک هدف با ارزش عبارت است از کار، استقامت و عقل سلیم . آن که بیش از اندازه محتاط است بسیار کار انجام می دهد.
حضرت محمد (ص) :
در آن موقع که لقمه های چرب و شیرین به دهان می گذارید و بر بستر نرم آرام می گیرید ، آیا ممکن است نمای رعب آور و هولناک گروهی مستمند را در مقابل چشم خود مجسم نمائید .
گرانبها ترین متاعها عقل است ، بزرگترین دردها احمق بودن و گرامی ترین پیشه ها حسن خلق می باشد. هر کس که این سه خصلت دروی باشد منافق بوده آنکه دروغ گوید . آنکه در وعده خلاف کند و پیمان بشکند . آنکه در امانت خیانت کند . نا امیدی نخستین گامی است که شخص به سوی گور بر می دارد . مقصرترین مردم کسانی هستند که روح مایوس دارند .
انیشتن:
آدم تنها در بهشت هم باشد به او خوش نمی گذرد اما کسی که به کتاب یا به تحقیق علاقه مند است هنگامی که به مطالعه یا به تفکر در باره محتوای آن کتاب مشغول است. جهنم تنهایی برای او بهترین بهشت خواهد بود.
بزرگ مرد ریشه نیکنامی را در وجود خود می جوید و آدم فرومایه از بیرون. ساعتی در خود نگر تا کیستی.
شیخ سعدی شیرازی :
بهترین دوره های زندگانی روزگار پیری است . در آن هنگام که انسان آخرین مراحل حیات را طی می کند و می تواند بر صفحات عمر مرور کرده و نتیجه اعمال گذشته و یادگار شیرین ایام جوانی را که در ادوار مختلف زندگی در روح خود ذخیره کرده بیاد بیاورد که در راه سعادت ابنائ نوع خود قدمی برداشته از نظر بگذراند .
ارشمیدس:
نادانی هر کس به دو چیز دانسته شود . اول خبر دهد و بگوید چیزی که از او نپرسیده اند . دوم با سخن گفتن زیادتر از حد ضرورت.
افلاطون:
بدبختی این حسن را دارد که دوستان حقیقی را به ما می شناساند. فضایل کوچک در نزد عوام جلب تحسین می کند و فضایل متوسط باعث تحیر ایشان میشود و فضایل عالیه را اصلاً نمی فهمند. لیکن وقتی که یک مرد غلام مرد دیگر شد نصف فضایل و تقوای او از دست رفته است. سینه ای که خالی از یاد و ذکر خدا باشد چون محکمه ای است که قاضی در آن وجود ندارد.
شاندل:
کسی که اراده قوی نداشته باشد و به زودی در مقابل مشکلاتی که اطراف هر کاری را احاطه کرده است مغلوب شود نمی تواند به موفقیت و پیشرفت خود امیدوار باشد. من حقیقت مطلق را نمی دانم، اما در برابرجهل و نادانی خویش متواضعانه سر فرود می آورم و افتخار و پاداش من در همین است. جبران خلیل جبران بسیاری از نظریه ها به شیشه پنجره می مانند از پشتشان حقیقت را می بینیم اما در عین حال ما را از حقیقت جدا می کند. جبران خلیل جبران کسانی که حقیقت را درک کرده اند با افرادی که حقیقت را دوست می دارند برابر نیستند.
لرد آویبوری:
اکنون من عقیده پیدا کرده ام تا وقتی که تغییری بزرگ در اساس ساختمان روحی و طرز فکر جامعه بشری روی ندهد هیچ پیشرفت بزرگ و عمده ای در سرنوشت او حاصل نخواهد شد. دنیای امروز به کسی حق حیات می دهد که بتواند روی پای خودش بایستد و مردم در برابر اراده این و آن سر تعظیم فرود نیاورد. یکی از بزرگترین مسرات دنیا این است که گروهی دوستان در جایی جمع شوند و ساعات فراغت را به سخنان شیرین و دلپذیر بگذرانند. معاشرت بر دانایی می افزاید ولی تنهایی مکتب نبوغ است.
رجان استوارت :
برای ترقی در زندگی نباید انتظار رسیدن آسانسور را کشید بلکه باید راه پلکان را پیش گرفت و پله پله بالا رفت.
مارک اورال جرات :
جسارت بدون تحقل خطرناک است و تحقل بدون جسارت بی ثمر. اگر یک فکر سلیم اراده ما را راهنمایی نکند کوشش و اقدام ما به درد نمی خورد.
گوستاو لوبون :
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است و الا هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند .
الکسیس کارل:
یک انسان واقعاً دیندار باید بداند که ادیان دیگر هم راههایی هستند که به حقیقت می پیوندند. ما باید همیشه به دیده احترام به ادیان دیگر بنگریم.
آرزو دارم که تا آخرین رمق وجود من ثمر بخش باشد و هنگامی بمیرم که از من هیچ خدمتی نباشد.
رادها کرشینان :
الماس را جز در قمر زمین نمی توان پیدا کرد و حقایق را جز در اعماق فکر نمی توان یافت .
جمال الدین اسد آبادی :
عاقبت حقیقت پیروز خواهد شد اما گاهی اتفاق می افتد که دروغ ما مدت زیادی رایج می مانند و دوام پیدا می کنند وقتی که دروغ کار خود را به پایان رساند خواهد پوسید و حقیقت با عظمت خود پیروز خواهد شد .بزرگترین عامل پیروز شدن در کارها کمتر محبت کردن است. هر چه بیشتر حرف بزنیم زودتر دستمان رو میشود و وقتی دستمان رو شد میدان فعالیت و آزادی اقدامات در برابرمان تنگ میشود. میدان پول در آوردن با میدان جنگ تفاوت زیادی ندارد.
اپیکتوس :
دنیا مانند یک تماشاخانه است، هر کس رل خود را بازی می کند و سپس مخفی می شود.
خواجه عبدالله انصاری :
تا تو طالب دنیا باشی دنیا بر تو سلطان بود و چون از وی رو بگردانی، تو بروی مسط باشی.
شیخ ابوالحسن خرقانی :
در حیرتم که وجود ناچیز خود را در مقابل عظمت کاینات و این دنیای بزرگی که در آن زندگی می کنیم به چه تشبیه کنیم .
نیوتن :
دنیا یک صحنه بازی است و همه بازیگر آن هستند و به نوبت می آیند و می روند و نقش خود را به دیگری می سپارند.
امرسون :
رستگاری رستگار کسی است که چنگالش به خون مظلوم و زبانش به حال و آبروی مردم آلوده نباشد.
ابو سعید ابوالخیر:
زندگی مانند هنر شاعری و نقاشی است که به تمامی باید ظهور و تجلی یابد، فکر بدون عمل مرگ است، در زندگی عزم و اراده است که موفقیت می آورد نه اندیشه ها.
وقت تو عزیزترین چیزهاست، پس آن را به عزیزترین چیزها مشغول کن.
اقبال لاهوری:
زندگی امروز ما کشتزاری است که زندگی فردا از آنجا می روید.
لاکار :
زندگی راهپیمایی به سوی مرگ است و مردن دخول در حیات جاودانی.
نیکول:
زیاد زیستن تقریبا آرزوی همه می باشد ولی خوب زیستن آرمان یک عده معدود.
هیوز:
آنچه ما آن را به نام مرگ می خوانیم یک زندگی است که هنوز نتوانسته ایم چگونگی آن را بفهمیم. بدون مرگ زندگی ارزشی ندارد. بر اثر ترس از مرگ است که زندگی در نظر ما اینقدر لذت بخش و خواستنی جلوه می کند.
برنارد شاو:
تجربه بهترین درس زندگی است. ولی افسوس که برای آن بهای سنگینی باید پرداخت. من می خواهم کاملاً شبیه یک درخت باشم. می خواهم همواره نمو کنم، از بالا میوه هایی داشته باشم و از پایین با استحکام روح ریشه خود را در اعماق زمین فرو برم تا بتوانم به زندگانی عملی خود رشد و نیرو بدهم.
کار لایل:
از عجایب زندگی یکی این است که وقتی مرگ ما را در می یابد که آماده شده ایم تا از یک زندگی شیرین برخوردار باشیم
بتهوون:
در اعماق روح خود نغمه ای که گاهی نشاط آور و غالباً غم انگیز است می شنویم. این نغمه مداوم ندای حیات درونی ماست.
لامارتین:
اگر فعلاً در آسایش و غنا هستی برای ایام پیری و ناتوانی ذخیره کن . آفتاب صبح تمام روز پایدار نیست .
بنیامین فرانکلین :
سکوت اگر مردم به همان اندازه که در سخن گفتن توانا هستند در اختیار سکوت توانا بودند اوضاع جهان بسی بهتر از این بود که هست. کار مرد نابغه ای که بخواهد در کارها کامیاب شود یک در صد الهام غیبی دارد و نود و نه در صد محتاج جان کندن و عرق ریختن است. من مشهور نشدم مگر به واسطه کار و کوشش، اگر از عملی خسته می شدم تفریح و رفع خستگی خود را در اشتغال به عملی دیگر جستجو می کردم.
اسپینوزا:
آدم پر حرف تخم می پاشد و آدم خاموش درو می کند.
اقلیدس:
بدترین روزگار وقتی است که نادانان یاوه ببافند و دانایان خاموش ننشینند.
داوید ساکفلر:
عظمت واقعی در این نیست که هرگز شکست نخوریم بلکه در آن است که هر بار شکست خوردیم دوباره به پا خیزیم.
آندره ژیر:
انسان می تواند ضربان تقدیر را با آماده ساختن از پیش سبکتر سازد. هرگز بر آن مباش که حوادث و اتفاقات را تغییر دهی بلکه بکوش تا خود را با آنها آنچنانکه هستند منطبق سازی. اگر با شکست ها و بدبختی ها شجاعانه رو به رو شوی میتوانی در دنیای پر آشوب با امنیت خاطر زندگی کنی.
دیو جانس :
وقتی با دوستان خود صحبت می کنم در اثنای سخن چیزهای تازه ای برایمان کشف میشوئ که اگر تنها فکر می کردیم هیچ وقت به آن نمی رسیدیم.
گیبون :
طبیعت همه آدمیان از روی طبیعت و سرشت باهم نزدیک و خویش اند، لیکن به وسیله تربیت و تعلیم از هم جدا می شوند و سرنوشت و طرز زندگیشان را تغییر می دهند. از این رو پیوسته نسبت به یکدیگر تفاوت بسیار پیدا می کنند و از هم دور می شوند.
گوته :
لذت و رنجی که ما از اشیا درک می کنیم، از آنها نیست; بلکه احوال نفس ماست و برتری آن است که انسان در مراتب کمال فکر کند.
آندره مالرو:
دانش را فرا گیرید حال اگر به فرمانروایی رسیدید سر بلند خواهید بود و اگر از مردم عادی بودید زندگی شرافتمندانه خواهید داشت.
ابن عبدالله:
من علم را به خاطر رسیدن به هدفی فرا نمی گیرم بلکه از آن رو به دانش روآورده ام که نادانی زشت است و غفلت از حقایق برای خردمند نیکو نیست
جاحظ:
تمام دانشمندان علم را قادر مطلق نمی دانند چون علم نمی تواند همه چیز را حساب کند و اندازه بگیرد. علم نمی تواند اعتماد، زیبایی یا خوشحالی را تعریف کند و طبعاً هدف زندگی را هم نمی شناسند و قادر نیستند بطور صحیح وجود یا عدم وجود خدا را ثابت کنند. درک ما از جهان به وسیله حواس ناقص و ابراز غیر دقیق ما است. تعبیرها از جهان نسبی و شکل غلطی از آن در ذهن ما مصور است.

کلمات کلیدی :