مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی pdf

چکیده  
1 ساعت‌‌ساز لاهوتی  
2 استدلال بر ساعت ساز لاهوتی  
1ـ2 ترمیم استدلال  
3 بررسی استدلال  
1ـ3 تحلیل رابطه ساختن  
2ـ3 مقایسه ساختن ساعت و ساختن طبیعت  
3ـ3 فرق بین فاعل و معدّ  
4ـ3 نتیجه تحلیل و مقایسه  
4 بررسی مسئله از دیدگاه حرکت جوهری  
5 بررسی مسئله از دیدگاه نظریه صورت و ماده  
6 خلاصه و مرور  
پى‌نوشت‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی pdf

ـ باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی، (تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362)؛

ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اساس الاقتباس، (تهران، دانشگاه تهران، 1355)؛

ـ عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر فلسفه اسلامی، (قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی «ره»)، چ 3؛

چکیده

اندیشه ساعت ساز لاهوتی یا خدای ساعت ساز تصویر ی نادرست از خدا است که از دیرباز کم و بیش در ذهن بشر وجود داشته‌ است و در دو سده اخیر، به دنبال نظریات جدید علمی، رواج یافته‌ است. در این مقاله این اندیشه بررسی می‌شود. بدین منظور، ابتدا ساعت ساز لاهوتی تصویر شده است و سپس با توضیح دقیق استدلالی که به چنین تصویری منجر شده و تحلیل آن و بررسی مقدمات آن نشان داده شده است که این استدلال، که از نوع تمثیل است منطقاً عقیم است و به اصطلاح قیاسی است مع الفارق و بنابراین نتیجه‌ای که از آن گرفته شده است عقلاً قابل قبول نیست

کلید واژه‌ها

ساعت‌ساز لاهوتی، حرکت جوهری، صورت و ماده، فاعل، معدّ، خدا

 

1 ساعت‌‌ساز لاهوتی

مقصود از ساعت‌‌ساز لاهوتی خدایی است که سازنده جهان طبیعت است ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد. در این تصویر، خداوند، در آغاز خلقت، طبیعت را خلق کرده است و آن را آنچنان خلق کرده است که از آن به بعد با نظام طبیعی ماشین واری، همچون ساعتی دقیق، به طور خودکار کار می‌‌کند و از این رو، پس از آغاز خلقت برای فعالیت خداوند در طبیعت جایی وجود ندارد. پس ساعت‌‌ساز لاهوتی خدایی است که فعالیت او در طبیعت منحصر است به ساختن طبیعت و به کار انداختن آن در آغاز خلقت و نمی‌‌تواند فعالیتی مستمر در طبیعت داشته باشد. بسیاری از دانشمندان غرب و به تبع آنها بسیاری از مشتغلان به فلسفه و علم در دو سده اخیر در مغرب زمین چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند

علت پدیدآمدن این تصویر، «ماشین جهان» نیوتن است. ماشین جهان تصویری است که نیوتن از جهان طبیعت داد. نیوتن بر اساس سه اصل مشهور خود، یعنی اصل لَختی، اصل کنش و واکنش و اصل تأثیر نیرو در شتاب، قانون گرانش یا جاذبه عمومی را ارائه کرد که از کوچکترین ذره موجود در آزمایشگاه تا بزرگترین و دورترین سیارات را شامل می‌‌شد و بالاخره با تکیه بر اصول نامبرده و قانون گرانش عمومی قوانینی را در مکانیک به دست داد که اولاً، رفتارهای متنوع انواع پدیده‌‌های جسمانی را توجیه می‌‌کردند؛ مثلا، اینکه چرا ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید می‌‌گردد و هیچیک در دیگری سقوط نمی‌‌کند، اینکه چرا اجسام به زمین سقوط می‌‌کنند، اینکه چرا کره زمین در دو قطب فرورفتگی و در استوا برجستگی دارد و کاملاً کروی شکل نیست، اینکه چرا جزر و مد وجود دارد و امثال ذلک، همه با این قوانین و اصول قابل توجیه بودند، و ثانیاً، مهم‌تر اینکه، این قوانین به زبان ریاضی و در قالب فرمول‌های دقیق کمّی بیان شده بودند که امکان این امر را فراهم می‌‌آورد که بتوان رفتار گذشته و آینده هر یک از پدیده‌‌ها را بر اساس وضع کنونی آنها به دقت پیش‌‌بینی کرد، درست همان گونه که رفتار ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق را می‌‌توان به‌دقت پیش‌‌بینی کرد. بدین ترتیب، کشف این قوانین سبب شد که طبیعت در ذهن دانشمندان همچون ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق تصویر شود. این تصویر در ذهن دانشمندان قیاسی به همراه داشت

طبیعت همچون ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق است؛ ماشین خودکار یا ساعت دقیق فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به صنعتگر یا ساعت‌‌ساز محتاج است و پس از آن مستقلاً باقی است و مستقلاً کار می‌‌کند و به فعالیت و دخالت مستمر سازنده‌‌اش نیازمند نیست. که نتیجه این قیاس چنین بود

طبیعت هم فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به خداوند محتاج است و از آن پس مستقلاً باقی است و کار می‌‌کند و نیازمند به مداخله و فعالیت مستمر خداوند در آن نیست

پس طبیعت همانند ماشین یا ساعت است (ماشین جهان) و خداوند هم همانند صنعتگر یا ساعت‌‌ساز است، با این تفاوت که ماشین یا ساعتی که صنعتگر یا ساعت‌‌ساز انسانی ساخته است پس از مدتی باید مجدداً کوک شود، اما ماشین یا ساعتی که خداوند ساخته است پس از کوک کردن اولیه برای همیشه به کار خود ادامه می‌‌دهد. بنابراین، ساعت‌‌ساز لاهوتی استنباط فلسفی دانشمندان از ماشین جهان نیوتن است که خود برخاسته از اصول و قوانین مکانیک نیوتن است

2 استدلال بر ساعت ساز لاهوتی

استدلالی که منجر به اعتقاد به ساعت ساز لاهوتی شده است، در حقیقت، از نوع قیاس تشبیه است که در منطق کلاسیک به آن «تمثیل»2 می‌‌گویند. به اختصار، در این نوع قیاس، حکم یکی از دو شی‌‌ء مشابه، صرفاًًًًَََ به دلیل مشابهتشان، به دیگری تعمیم داده می‌‌شود. فرض کنید حسن انسانی خونسرد و بردبار باشد و فرض کنید که رضا، برادر دوقلوی او، از جهت شکل و رنگ و اندازه شبیه او باشد. حال اگر قیاسی به این شکل ترتیب دهیم: «رضا از جهت سن و شکل و رنگ و اندازه و نسبت خانوادگی شبیه حسن است؛ حسن انسانی خونسرد و بردبار است» و نتیجه بگیریم: «رضا هم انسانی خونسرد و بردبار است»، چنین قیاسی قیاس تشبیه است. در حقیقت، مضمون قیاس مزبور این است: چون حسن و رضا از جهت سن و شکل و رنگ و اندازه و نسبت خانوادگی مشابه‌‌اند، از جهت خونسردی و بردباری نیز مشابه‌‌اند؛ به تعبیر کلی، چونA وB از جهت xمشابه یکدیگرند و Aواجد صفتy است پس Bهم واجد این صفت است؛ یعنی، از جهت yهم مشابه‌‌اند

قیاس تشبیه از دیدگاه منطقی معتبر نیست؛ یعنی، نمی‌‌توان یقین داشت که هر قیاس تشبیهی ضرورتاً در صورت صدق گزاره‌‌های به کار رفته در آن، نتیجه‌‌ای صادق دارد. چه بسا همه گزاره‌‌های به کار رفته در آن صادق باشند ولی نتیجه‌‌اش صادق نباشد. آری، اگر x که در A و B مشترکاً هست موجب شده باشد که A دارای y باشد، به یقین نتیجه صادق است و B هم دارای صفت y خواهد بود؛ زیرا علت وجود y، یعنی x، همانند A، در B هم هست، و گرنه ممکن است نتیجه کاذب باشد و B صفت y را دارا نباشد. مثلاً، اگر خونسردی وبردباری حسن معلول سن یا شکل یا رنگ یا اندازه یا نسبت خانوادگی حسن یا معلول ترکیبی از این عوامل باشد، به یقین رضا هم خونسرد و بردبار است؛ زیرا علل و عوامل خونسردی و بردباری، همچون حسن، در او هم هست

با توجه به آنچه در بالا درباره قیاس تشبیه گفته شد، قیاس خدای ساعت‌‌ساز نیز منطقاً معتبر نیست. «منطقاً معتبر نیست» به این معناست که حتی اگر گزاره‌‌های به کار رفته در آن صادق باشند؛ یعنی، اگر جهان طبیعت همانند ساعت باشد، و گرچه ساعت پس از ساخته و کوک شدن به ساعت‌‌ساز نیازمند نیست، باز نمی‌‌توان نتیجه گرفت که جهان طبیعت نیز، همانند ساعت، پس از ساخته شدن و به کار افتادن اولیه، به خداوند، که سازنده و به کار اندازنده آن است، نیازمند نیست. آری اگر بتوان ثابت کرد که امر مشترک میان ساعت و طبیعت، و به عبارت دیگر، وجه مشابهت ساعت و طبیعت، سبب بی‌‌نیازی ساعت از ساعت‌‌ساز در استمرار وجود و ادامه کار است، در این صورت منطقاً می‌‌توان نتیجه گرفت که طبیعت هم در استمرار وجود وادامه کار از خداوند بی‌‌نیاز است. به تعبیر دیگر، اگر همان ویژگی که ساعت را از ساعت‌‌ساز در استمرار وجود و ادامه کار بی‌‌نیاز کرده است در طبیعت هم باشد، طبیعت هم در استمرار وجود و ادامه کار از خداوند بی‌‌نیاز خواهد بود. اکنون آیا این ویژگی در طبیعت هم هست ؟

1ـ2 ترمیم استدلال

پاسخ بسیاری از دانشمندان مذکور به پرسش بالا مثبت است. به نظر ایشان، ویژگی مذکور همانا عملکرد یکنواخت و ضروری عوامل دخیل در کار ساعت است. عواملی که دخیل در کار ساعت‌‌اند عملکردشان از قوانین3 ثابتی پیروی می‌‌کند که ناشی از ذات و طبیعت این عوامل است؛ یعنی، وجودشان به گونه‌ای است که خود به خود نمی‌‌توانند غیر از این عمل‌کنند؛ به تعبیر فلسفی، این عملکرد برای آنها ضروری است و در نتیجه، یا اصلاً این عوامل موجود نیستند و یا اگر موجودند ممکن نیست جز این عملکردی داشته باشند. پس لازم نیست ساعت‌‌ساز آنها را به این عملکرد وادارد، بلکه خود به خود بدون دخالت و فعالیت ساعت‌‌ساز، چنین عملکردی دارند و کار خود را انجام می‌‌دهند. بنابراین، علت بی‌‌نیازی این‌چنینی ساعت از ساعت‌‌ساز عملکرد یکنواخت و ضروری عواملی است که ساعت را به کار وامی‌‌دارند. همین ویژگی در عواملی که طبیعت را به کار وامی‌‌دارند نیز هست. عواملی که طبیعت را به کار وامی‌‌دارند عملکردشان از قوانین ثابتی پیروی می‌‌کند که ناشی از ذات و طبیعت آنهاست و طبعاً این عملکرد برای آنها ضروری است و لذا خود به خود این گونه عمل می‌‌کنند و نیازی نیست که خداوند آنها را به این گونه عملکرد وادارد.4 پس طبیعت نیز مانند ساعت، پس از آفرینش و به کار افتادن از سازنده خود، خداوند، بی‌‌نیاز است

اگر پاسخ بالا را، که در حقیقت ترمیم کننده استدلال بر خدای ساعت‌‌ساز است، در این استدلال مندرج کنیم، به شکل زیر در می‌‌آید

مقدمه اول: ساعت پس از ساخته شدن و به کار افتادن در کارکردن از سازنده‌‌اش، ساعت‌‌ساز، بی‌‌نیاز است؛ چرا که

1) کار ساعت ناشی از عملکرد عوامل یعنی اجزاء موجود در ساعت است، و

2) این عوامل در عملکردشان به سازنده ساعت نیاز ندارند؛ چون

3) عملکرد این عوامل یکنواخت5 است،‌و به علاوه

4) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است

مقدمه دوم: طبیعت نیز، همانند ساعت، دارای ویژگی‌های یاد شده است؛ یعنی؛

1) کار طبیعت ناشی از عملکرد عوامل طبیعی یعنی اجزاء موجود در طبیعت است، و

2) این عوامل در عملکردشان به سازنده طبیعت، خداوند، نیاز ندارند؛ چون

3) عملکرد این عوامل یکنواخت است، و به‌علاوه

4) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است

نتیجه: طبیعت نیز، همانند ساعت پس از ساخته شدن (آفرینش) و به کار افتادن ـ از سازنده‌‌اش، خداوند، بی‌‌نیاز است و مستقلاً استمرار وجود دارد و کار می‌‌کند

3 بررسی استدلال

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :