مقاله مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز کوهرنگ pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز کوهرنگ pdf دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز کوهرنگ pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز کوهرنگ pdf

پیشگفتار

فصل اول: کلیات;

1- کلیات راجع به منطقه

1-1مطالعات فیزیوگرافی

2-1مطالعات هوا و اقلیم شناسی

3-1 مطالعات فرسایش و رسوب;

4-1مطالعات پوشش گیاهی

1-4-1-اهمیت پوشش گیاهی

1-1-4-1-ارزش اقتصادی و پوشش گیاهی

2-1-4-1-پوشش گیاهی و حفاظت محیط زیست

3-1-4-1-فراوره های فرعی مرتع

4-1-4-1- اهمیت پوشش گیاهی در حفاظت آب و خاک

5-1 بررسی کلی فلور منطقه

فصل دوم

1-2 -بررسیهای جانبی

1-1-2 عوامل عمده تخریب مراتع

1-1-1-2 چرای زود رس;

2-1-1-2-عدم پراکنش یکنواخت دام در مرتع

3-1-1-2- تبدیل مراتع به دیمزارها

4-1-1-2- عدم واگذاری و ممیزی مراتع و کنترل دام در پلاکهای ممیزی شده

5-1-1-2- بوته کنی

2-2 طبقه بندی تیپ های مرتعی از نظر حفاظت خاک

فصل اول

1-1 مسائل روشهای اصلاح و احیاء مراتع

1-1-1- احیاء مراتع قابلیت ها و امکانات;

2-1-1 اهداف و سیاستها

3-1-1-برنامه های مدیریت و احیاء مراتع

2-1سیستم چرای آزاد (Free urazing)

3-1-چرای بسته

4-1-شیوه مرتعداری تعادلی

1-4-1-سیستم چرای تناوبی Rotation Crazing system;

5-1 – مرتعداری طبیعی

1-5-1 سیستم های چرائی اعمال شده برای شیوه مرتعداری طبیعی

1-1-5-1 سیستم چرایی تأخیری Derfreed Grazing System;

2-1-5-1- سیستم چرای تأخیری- تناوبی Defreed Rotation Grozing System;

3-1-5-1- سیستم استراحتی- شادابی Rest Ratation Grazing System;

6-1: جلوگیری از چرای زودرس;

7-1: فصل چرا

8-1:تکرار چرا

9-1: زمان خروج دام از مرتع

10-1: تعادل دام و مرتع

11-1 : کشتار به موقع دام

12-1: تأمین منابع آب دام

13-1-مبارزه با گیاهان سمی و غیرخوشخوراک;

1-13-1: اهداف آتش سوزی

14-1: مرتعداری مصنوعی

1-14-1: مرتع کاری

1-1-14-1: بذرپاشی

2-1-14-1:آماده کردن بستر کشت;

3-1-14-1: حفاطت پس از کشت

5-1-14-1:گونه های مناسب جهت عملیات بذرپاشی

6-1-14-1: کودپاشی

7-1-14-1: میزان کوددهی

8-1-14-1: قرق

1-8-1-14-1:قرق دائم

2-8-1-14-1: قرق موقت

15-1: عملیات اصلاح مکانیکی

1-15-1: ایجاد شیار روی خطوط میزان(Contorfaro)

16-1 : آموزش و ترویج

17-1: مراحل اصلاح مراتع

18-1: نکاتی در مورد نقشه اصلاح و توسعه مراتع

فصل دوم

1-2-نتایج و پیشنهادات;

1-1-2-الف- مشکلات مسائل و محدودیتها

2-1-2-ب-پیشنهادها برای حل مسائل و محدودیتها

منابع و ماخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز کوهرنگ pdf

1-   باغستانی ناصر، قاسمی اصغر –1381- جزوه / مرتعداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه آزاد

2-   حکیمی محمد جواد- 1380 جزوه شناسایی گیاهان مرتعی 1 و

3-   زارع احمد- 1382 جزوه اصلاح و توسعه مراتع، دانشگاه آزاد اسلامی

4-   مصداقی-م- 1377، مرتعداری در ایران، چاپ سوم، انتشارات آستان قدس

5-   مقدم- محمد رضا، 1377، مرتع و مرتعداری ، چاپ دوم، موسسه انتشارات دانشگاه تهران

6-    قاسمی اصغر، جزوه شناسایی گیاهان مرتعی 1 و 2، دانشگاه آزاد اسلامی

7-  نادعلی سبزی رژیان، پایان نامه کار شناسی، مطالعات نیمه تفضیلی حوزه آبخیز ده بالا (بخش توسعه و اصلاح مراتع) سال

 1-1 مسائل روشهای اصلاح و احیاء مراتع

1-1-1- احیاء مراتع قابلیت ها و امکانات

گر چه عوامل جوی و زمان در تشکیل چگونگی جامعه نباتی تأثیر فراوانی داشته است استفاده بی رویه بدون اعمال مدیریت موجب کاهش و گاهی نیز ویرانی و نابودی جوامع نباتی حتی با پتانسیل بالا تولید گردیده است. بهره برداران از منابع طبیعی به این نکته توجه نداشته اند که استفاده بی رویه و نابهنگام از مراتع مانع تکثیر طبیعی آنها گردیده و بازگشت و ترمیم مراتع چرا شده و تخریب یافته که در آن گونه های مهاجم و غیر خوشخوراک و سمی ظاهر شده اند به زمانی طولانی نیاز دارد به همین دلیل متأسفانه سطح وسیعی از مراتع بسیار خوب کشور دچار نابسامانی گردیده و در معرض تخریب ونابودی مسلم قرار گرفته است این موضوع حتی در منطقه مورد مطالعه که از بارندگی خوبی برخوردار است نیز مزید بر علت شده و لزوم توجه و اعمال روشهای مدیریت و کنترل حساب شده و دقیق را می طلبد در این رهگذر نوع روشهای مدیریت با توجه به وضعیت اکولوژیکی و او ضاع اقلیمی و نوع ترکیت جامعه گیاهی متفاوت می باشد و مناسبترین روش با توجه به بررسی عوامل فوق در هرمنطقه انتخاب و اعمال می گردد از مطالعه پوشش گیاهی به این نتییجه می رسیم کم در سطح حوزه گونه غالب را گیاهان با درجه خوشخوراکی II و عمدتاً گیاهان کلاس III تشکیل داده اند گر چه این موضوع در فرسایشهای خاک جلوگیری می کند ولی وجود این گیاهان از تولیدات مرتع می کاهد لذا با بررسی عوامل فوق در منطقه مورد مطالعه هرگونه کار اصلاحی می توانیم انجام دهیم البته اگر کار اصولی انجام دهیم

2-1-1 اهداف و سیاستها

هدف اصلی احیاء و توسعه منطقه با اولویت دادن به وضع زندگی عشایر منطقه و افزایش درآمد آنها از طریق افزایش تولید علوفه مرتع و تولید فراوده های دامی به منظور تأمین نیازهای اقتصادی انسانها و مردم منطقه می باشد همچنان به زندگی عشایری خود ادامه می دهند که دست کشیدن از این زندگی و شهرنشینی توسط عشایر مشکلات زیادی را از لحاظ اقتصادی و تولید فراورده های دامی و همچنین با زندگی شهرنشینی تأمین امکانات و نیازهای اولیه یکی از مشکلات دولت و کشور بروز می کند

3-1-1-برنامه های مدیریت و احیاء مراتع

ما باید در مراتع قبل از هر چیز مدیر خوبی باشیم مدیر خوب کسی است که علم و هنر مر تعداری را توأم با هم به کارگیرد و از آن در جهت ارتقاء و سطح کیفی و کمی مراتع استفاده نماید. به عنوان مثال ما اگر دام را از مرتع حذف کنیم گیاهان حالت خشنی به خود گرفته و از رشدرویشی آن کاهش می یابد و اگر دام را افزایش دهیم گیاهان باز هم حالت دفرمه پیدا کرده و از حالت طبیعی خود خارج شده و در اثر تکرار چرا از زادآوری آن کاهش می یابد مدیریت صحیح در مراتع به دو نحو ممکن است مدیریت و مرتعداری طبیعی که در آن حالتی است که مرتع ها در حد کلیماکس بوده و یا گرایش مثبت دارد و ما با اعمال و ما با اعمال سیستم های چرایی درست مطابق با مرتع مورد نظر برمرتع مدیریت اصولی انجام می دهیم. مرتعداری مصنوعی زمانی به کار می رود که وضعیت مرتع خراب است و ترکیب مرتع ترکیب خوبی از نظر پوشش و یکنواختی گیاهان مناسب نیست و گیاهان غیرخوشخوراک در مرتع وارد شده است خاک مرتع در حال فرسایش است و باید کارهای اصلاحی انجام دهیم

2-1سیستم چرای آزاد (Free urazing)

در چرای آزاد بدون برنامه مشخصی در تمام سطح مرتع و در طی زمان فصل چرا می کند در این روش مدت توقف دام در قسمتهای مختلف مرتع نه تنها بیش از حدی است که باید باشد، بلکه این توقف در محل ها به طور یکسان و یا متناسب نیست البته در مواقعی که طول مدت توقف دام در مرتع کوتاه باشد (3-2 روز) دام مجبور به استفاده از گیاهان کلاس II و III نخواهد بود نتیجتاً

الف- به علت محدود نبودن سطح مرتع رام در درجه اول از گیاهان مرغوب چرا می نماید و چون محدودیت سطح وجود ندارد، به دنبال گیاهان مرغوب در سطح مرتع می گردد. این در حالتی است که گیاهان کلاس II  و III یا کمتر و یا اصلاً مورد استفاده قرار نمی گیرد. در طی روزهایی که سپری می شود گیاهان مرغوب و خوب بالاجبار چندین بار چرا می شوند و از بین می روند

ب- استفاده از علوفه در مناطق مختلف مرتع یکسان نیست

در مراتع حوزه ضراب آباد بیشتر این نوع چرا دیده می شود که نبود آبشخور مناسب هم به آن دامن زده است

3-1-چرای بسته

در چرای بسته سطح مرتع به قطعات تقسیم می گردد. سطح این قطعات با توجه به ظواهر طبیعی یا مصنوعی طوری در نظر گرفته می شود که علوفه موجود برای تغذیه گله در طی چند روز منظور شده، کافی باشد نتایج حاصل از این چرا به شرح زیر است

الف- در صورت محدود بودن سطح مرتع از گیاهان کلاس II و کلاس III نیز چرا صورت می گیرد

ب- به علت کوتاه بودن طول مدت چرا، رشد مجدد گیاهان کلاس I مورد چرای دام قرار گرفته و از تضعیف گیاهان کلاس I جلوگیری می شود

ج- به علت استفاده از گیاهان کلاس II و کلاس III  در مرحله شادابی، ارزش غذایی آنها بیشتر بوده نتیجتاً مقدار علوفه برداشت شده در واحد سطح بیشتر از حالت آزاد خواهد بود

د- به علت محدودیت سطح مرتع راهپیمایی دام کمتر بوده ودرنتیجه لگدکوبی خاک توسط دام و صرف انرژی دام نیز کاهش می یابد

با توجه به موارد و محاسن بالا می توان با تقسیم بندی مرتع از محاسن این روش یعنی چرای بسته نهایت استفاده را برد

4-1-شیوه مرتعداری تعادلی

1-4-1-سیستم چرای تناوبی Rotation Crazing system

نوعی سیستم تعادلی است که درآن ضمن قطعه بندی نمودن سطح مراتع، دام به تناوب قطعات را در یک دوره کوتاه زمانی چرا می کند که نتیجه اعمال این سیستم دادن استراحت چند روزه پس از هر چرا و امکان بازسازی گونه ها و نیز امکان تولید بذر برای گونه های موجود در قطعاتی که در آن آخرین مرحله هر دوره چرا روی آنها صورت می گیرد این سیستم در ایران برای مناطقی صورت می گیرد که اولاً زمین پوشیده از گیاهان مرتعی بوده و جاهای خالی کمتر دیده شود. مورد دیگر اینکه مقدار نباتات مرغوب و اصطلاحاً گونه های کلاس I و II فراوان بوده و زادآوری آنها مطلوب باشد. از محاسن این روش به موارد زیر اشاره می شود

1-به لحاظ اینکه تعداد زیاد دام در مدتی محدود در سطحی معین چرا می کند امکان انتخاب وجود نداشته و چرای یکنواخت صورت می گیرد

2-به علت محدودیت سطح قطعات راهپیمایی دام کمتر بوده از لگدکوبی خاک و اتلاف انرژی به حداقل می رسد

3- چرای مکرر خصوصاً در اوایل فصل رویشی در بهار کمتر اتفاق می افتد

4-به علت تراکم بالای دام هدر رفتن علوفه کمتر است

5-به دلیل امکان بازسازی در طول مدت چرا و نیز پایان فصل چرائی، گونه ها از قدرت رویشی مناسبی برخورداربوده و در سال رویشی آینده زودتر و سریعتر جوانه می زند

5-1 – مرتعداری طبیعی

در این شیوه که اصولاً برای مراتع با کمی تخریب و اصولاً گرایش منفی اعمال می شود البته بحث گرایش خصوصاً در زمینه کمیت علوفه و تولید مطرح است ولی در بحث مدیریت چرا علاوه بر کمیت باید به کیفیت نیز توجه کنیم یعنی طوری برنامه ریزی کنیم که از نظر کمیت پس از اجرای برنامه یک درجه وضعیت مرتع بهبود یابد یعنی از درجه متوسط به خوب افزایش وضعیت دهد یا حتی الامکان گرایش وضعیت مرتع تغییر یابد به این معنی که چنانچه گرایش منفی است به سکون یا مثبت تغییر وضعیت داده شود همچنین از نظر کیفیت علوفه تولیدی نیز بهبود حاصل شود لذا در این صورت خواهد بود که مدیریت صحیح باعث تغییر شیوه مدیریتی در نتیجه بهبود وضعیت مرتع برای دوره رویشی بعد عملی خواهد شد و از آن به بعد شیوه مرتعداری تعادلی در پیش خواهد گرفت

1-5-1 سیستم های چرائی اعمال شده برای شیوه مرتعداری طبیعی

1-1-5-1 سیستم چرایی تأخیری Derfreed Grazing System

در این سیستم چرایی به لحاظ ایجاد و امکان زادآوری گونه های گیاهی و افزایش تنوع گیاهی، تراکم پوشش و نیز افزایش تولید بخشی از مرتع را با تأخیری 1 تا 2 ماهه چرا می کند در این فرصت گونه های گیاهی امکان گلدهی و به بذر نشستن خواهد داشت و پس از رسیدن بذور قطعه مورد نظر چرا می شود یعنی بخشی از مراتع را در زمان بذردهی چرا نموده و بخش دیگر را از زمان آمادگی مرتع تا زمان بذردهی. چنانچه بخواهیم نتیجه مطلوبتری از این سیستم چرایی عاید نماییم لازم است برای 2 سال متوالی قطعه مورد نظر را با تأخیر و در زمان بذردهی چرا نمائیم تا در سال دوم امکان استقرار نهالها تازه روئیده در خاک میسر شده آماده چرا شود در صورتیکه اجرای سیستم مذکور توأم با بروز کم آبی و خشکسالی باشد حداقل تأخیر 3 سال درنظر گرفته می شود ازمحاسن این روش می توان به موارد زیر توجه نمود

الف- در اثر تأخیر در چرا افزایش زادآوری گونه های مرغوب فراهم شده و به غالبیت گونه ای دست خواهیم یافت

ب- با افزایش زادآوری گونه های مرغوب تولید علوفه و نیز تولیدات مرتعی افزایش می یابد

ج- ضمن یکنواختی در چرا از گونه های مرتعی فشار چرا از گونه های خوشخوراک برداشته می شود

2-1-5-1- سیستم چرای تأخیری- تناوبی Defreed Rotation Grozing System

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بررسی عدم النفع در فقه و حقوق ایران pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی عدم النفع در فقه و حقوق ایران pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی عدم النفع در فقه و حقوق ایران pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی عدم النفع در فقه و حقوق ایران pdf

چکیده
مقدمه
فصل اول
کلیات تحقیق
مفهوم ضرر
مفهوم لغوی ضرر
مفهوم عرفی ضرر
ضررهای قابل مطالبه
ضرر مادی
ضرر معنوی
شرایط ضرر قابل مطالبه
شخصی بودن ضرر
مستقیم بودن ضرر
ضرر قبلاً جبران نشده باشد
مشروع بودن مطالبه ی خسارت
قابل پیش بینی بودن ضرر
مسلم بودن ضرر
فصل دوم
ادبیات تحقیق
تاریخچه تحقیق
مصادیق عدم النفع در حقوق ایران
فصل سوم
روش تحقیق
فرضیه ها
تعریف فرضیه
فرضیه های این تحقیق
جامعه آماری و نمونه گیری
تعریف نمونه گیری
انواع نمونه گیری
نمونه گیری این تحقیق
روش تحقیق
انواع روش تحقیق
روش جمع آوری اطلاعات
روش جمع آوری اطلاعات این تحقیق
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل اطلاعات
شرایط مطالبه ی خسارت عدم النفع
عدم النفع ناشی از عدم اجرای تعهد یا تأخیر در اجراء تعهد باشد
فصل پنجم
نتیجه گیری
نتیجه
فهرست منابع و مآخذ

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی عدم النفع در فقه و حقوق ایران pdf

1- قانون مدنی 2- قانون مسئولیت مدنی 3- قانون آئین دادرسی مدنی 4- قانون آئین دادرسی کیفری 5- جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، انتشارات کتابخانه ی گنج دانش، چاپ چهاردهم، سال 1383

ب.1) کتب فارسی

آخوندی، دکترمحمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ پنجم، سال 1372، جلد اول

احمدی بهرامی، دکتر حمید، سوء استفاده از حق مطالعه ی تطبیقی در حقوق اسلام و دیگر نظامهای حقوقی، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ دوم، سال 1370

امامی، دکتر سیدحسن، حقوق مدنی، چاپ چهارم، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، تهران، سال 1368، جلد اول

جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، تاریخ حقوق ایران، انتشارات کانون معرفت

شمس، دکتر عبدا;، آئین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات دراک، چاپ هشتم، سال 1384، جلد نخست

کاتوزیان، دکتر ناصر، دوره ی مقدماتی حقوق مدنی و وقایع حقوقی، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ هفتم، سال 1383

چکیده

عدم النفع یکی از موضوعاتی است که هم در فقه، توسط فقهای مقدم و مؤخر و هم در حقوق ایران، توسط حقوقدانان، به ویژه پس از تصویب دو قانون آ. د. م مصوب79 و آ. د. ک مصوب78، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اما با توجه به اینکه هیچ کتاب خاصی تحت این عنوان وجود ندارد تا دانشجویان و علاقه مندان به این موضوع، آنرا مورد مطالعه ی عمیق و ریشه ای قرار دهند تصمیم گرفتم برای درس کار تحقیقی خود، این موضوع را انتخاب نمایم به امید آنکه مورد استفاده ی علاقه مندان قرار بگیرد. علاوه بر این، خودم نیز علاقه ی وافری داشتم تا از این موضوع اطلاعات بیشتری کسب نمایم، لذا با مشورت چند تن از اساتید بزرگوار، این موضوع را انتخاب نمودم و تمام تلاشم را به کار گرفتم تا مطالبی مفید جمع آوری نموده و آن را به رشته ی تحریر درآورم

همچنین ضروری دیدم، تعارض بین بند 2م 9ق. آ. د. ک و تبصره ی 2م 515ق آ. د. م را بیان نمایم و تفسیری بیان شود تا خسارت عدم النفع قابل مطالبه شناخته شود و از این تشتت آراء که درمحاکم در مورد خسارت عدم النفع دیده میشود، جلوگیری شود و در موارد مشابه، آراء یکسانی صادر شود. از این رو این موضوع را برای تحقیق کردن انتخاب نمودم

با توجه به جمیع مطالبی که در فوق بیان شد، در این تحقیق سعی شده است که خسارت عدم النفع به کاملترین وجه، اما مختصراً مورد بررسی قرار گیرد. لذا تحقیق به سه بخش تقسیم شده است

در بخش اول کلیات مورد بررسی قرار می گیرند. در فصل او از این بخش با مفهوم ضرر (لغوی و عرفی) آشنا میشویم و تعاریفی را که فقهاء و حقوقدانان از ضرر نموده اند ارائه
می نمائیم. در فصل دوم، انواع ضررهایی که قابل مطالبه می باشند یعنی ضررهای مادی و معنوی، طی دو مبحث مورد بحث قرار می گیرند. در مبحث اول ضرر مادی به دو قسمت، الف: از بین رفتن مال و ب: تفویت منفعت، تقسیم خواهد شد. و در بند ب یعنی تفویت منفعت خواهیم دید که عدم النفع نوعی ضرر مادی محسوب میشود. در ادامه ی این بخش، در فصل سوم، شرایط ضرر قابل مطالبه، طی شش مبحث بیان می شود، آنچه در این فصل مدنظر قرار گرفته، اینست که بدانیم، هر ضرری قابل مطالبه نیست، بلکه ضرری که این 6 شرط را داشته باشد قابل مطالبه می باشد

در بخش دوم، مفهوم و مصادیق عدم النفع مورد بررسی قرار می گیرد و در همین بخش، موضوع اصلی تحقیق یعنی عدم النفع آغاز خواهد شد. این بخش شامل 4 فصل می باشد که درفصل اول مفهوم و مصادیق عدم النفع در حقوق ایران مورد بررسی قرار می گیرد. در مبحث اول این فصل، مفهوم عدم النفع از دیدگاه فقها و حقوقدانان بیان می شود تا قبل از ورود به مبحث دوم (مصادیق عدم النفع)، با مفهوم این واژه آشنایی داشته باشیم. سپس با توجه به تعاریفی که از حقوقدانان و فقهاء بیان شده است، مصادیق عدم النفع طی 9 بند بررسی خواهد شد تا دانسته شود که عدم النفع منحصر در یک یا دو مصداق نیست بلکه مصادیق متعددی دارد. در فصل دوم این بخش، ماهیت عدم النفع از دیدگاه فقهاء شیعه مورد بحث قرار می گیرد، در این فصل به این سؤال پاسخ داده میشود که آیا عدم النفع ضرر هست یا خیر؟ و برای پاسخ به این سؤال نظر فقهای بزرگ شیعه بیان می شود و نیز بیان میداریم که برای تشخیص اینکه، عدم النفع ضرر هست یا خیر باید به عرف مراجعه شود تا ببینیم در عرف چه چیزی ضرر هست و چه چیزی ضر نیست و در نهایت بیان خواهد شد، عرف منفعتی را ضرر میداند که موجبات آن کامل شده باشد، یعنی فوت منفعت، مسلم و قطعی شده باشد

در فصل سوم از بخش دوم، مبانی عدم النفع که معمولاً فقهاء، برای ضمان عدم النفع به آن تمسک می جویند، بررسی میشود و طی این فصل، 5 قاعده ی فقهی که فقهاء برای ضمان عدم النفع، به آن استناد می کنند و شامل قواعد اتلاف و تسبیب، لاضرر، ضمان ید، بناء عقلاء و احترام به مال مؤمن می باشد، بیان میشود

در آخرین فصل از بخش دوم، نظر موافقین و مخالفین در خصوص عدم النفع بیان خواهد شد و خواهیم گفت: مخالفین به چه موارد و قواعدی برای مخالفت خود استناد می کنند و تا حدودی نظر مخالفین، مورد انتقاد قرار خواهد گرفت و پس از آن نظر حقوقدانان موافق عدم النفع بررسی خواهد شد

در بخش پایانی این تحقیق، عدم النفع در نظام حقوقی ایران مورد بررسی قرار می گیرد که در این بخش می خواهیم از آنچه در دو بخش قبل بیانئ شده، استفاده نمائیم و عدم النفع را در نظام حقوقی ایران تبیین نمائیم

در فصل اول از بخش سوم مبانی قانونی عدم النفع در حقوق مدون کنونی مورد بررسی قرار می گیرد و مواردی از قوانین مدنی، مسئولیت مدنی، آئین دادرسی مدنی و آئین دادرسی کیفری، که در مورد موضوع عدم النفع بیان شده اند را نقل می نمائیم

در فصل دوم از بخش سوم، رویه ی قضایی در مورد عدم النفع در محاکم ایران به بحث گذاشته خواهد شد و یک پرونده ای که موضوع آن عدم النفع بوده را برای فهم بهتر مطالب، بیان خواهیم نمود. النهایه در فصل سوم از بخش سوم شرایط مطالبه ی خسارت عدم النفع را تشریح می نمائیم و بیان میداریم که علاوه بر شرایط عمومی مطالبه ی ضرر که در فصل سوم از بخش اول بیان شد، شرایط خاص دیگری نیز باید برای مطالبه ی خسارت عدم النفع وجود داشته باشد تا بتوان آنرا مورد مطالبه قرار داد

مقدمه

از عدم النفع تعاریف متعددی به عمل آمده است

«عدم النفع عبارت از این است که شخص از فایده ای که انتظار دارد محروم شود» . [1]

«عدم النفع یعنی منافعی که عادتا مالک یا دارنده امتیاز می توانسته است در صورتی که قرارداد یا امتیاز لغو نمی شد ، با رعایت وظایف و تکالیفی که به عهده داشته است ، تحصیل نماید»[2]

«هنگامی از عدم النفع یا منفعت تفویت شده سخن به میان می آید که در نتیجه عمل زیانبار ، دارایی خالص شخص فزونی نیافته است ، در حالیکه اگر این واقعه رخ نمی داد ، بر طبق روند عادی امور و تجربه جاری و آماری این افزایش انجام می پذیرفت. »[3]

«عدم النفع یعنی نفع و منافعی که پیش بینی می شده در آینده حاصل شود ولی به علت نقض قرارداد (در مسئولیت قراردادی) یا فعل زیانبار (در مسئولیت مدنی) این منافع تحقق پیدا نکرده است و در مقابل ضررهای مالی و واقعی به کار می رود که نتیجه از بین رفتن اموال و حقوق مالی موجود می باشد.»[4]

با توجه به تعاریف مذکور و نظر به اینکه عدم النفع از خسارات آینده است و آینده نیز معلوم و مشخص نیست ، باید به شرایط و اوضاع و احوال نگریست و با توجه به آنها آینده را حدس زد ؛ با توجه به چنین اوضاع و احوال و تجربه جاری و روند عادی امور ، عدم النفع به دو صورت محقق و محتمل قابل تصور است

اول- منفعت محقق : آن منفعتی است که هرگاه فعل معین موجود نمی گشت ، محققا آن منفعت به متضرر ، می رسید . فعل مزبور ، علت منحصر نرسیدن منفعت شده است مثلا چنانچه کسی در خیابان در جلوی گاراژ دیگری جوی عمیقی بکند و مانع از خروج اتومبیل کرایه بشود . کننده جوی مانع رسیدن منفعتی شده است که اتومبیل از کار کردن بدست می آورده و همچنین هرگاه کسی عمله ای را بازداشت نماید و از کار روزانه ، باز دارد مانع از رسیدن مزد او که منفعت محقق می باشد شده است . [5]

[1] حمید بهرامی احمدی ، سوء استفاده از حق ، ص

[2] فیلیپ کان ، جزوه عدم النفع ، دفتر خدمات حقوقی بین المللی ص

[3] حسنعلی درودیان ، منبع پیشین ، ص

[4] عبدالحسین شیروی ، نقد و بررسی مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به ; مجله مجتمع آموزش عالی قم ، ص

[5] سیدحسین امامی ، حقوق مدنی ، ج 1 ، ص

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بازرگانی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بازرگانی pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بازرگانی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بازرگانی pdf

مقدمه     1
بخش اول : بازرگانی
بازرگانی خارجی     3
بازرگانی داخلی     13
امور اصناف      16
امور اجرائی بسیج اقتصادی     19
اداره مالی و اداری     21
واحد هسته مطالعات بازرگانی     25
واحد نمایندگی سازمان حمایت از مصرف کنندگان
و تولیدکنندگان در استان فارس     27
بخش دوم : بازرسی و نظارت
حوزه مدیریت     29
1-مدیر کل     29
2- روابط عمومی     31
3- امور حقوقی     32
4- کار و برنامه ریزی و خدمات ماشینی     32
اداره نظارت بر کالا    34
اداره نظارت بر خدمات    38
اداره بازرسی     40
اداره مالی و اداری     45
جدول اهم گزارشات تهیه شده     46

مقدمه

بخش بازرگانی به عنوان بخش واسط و پیوند دهنده دیگر بخش های اقتصادی استان از اهمیت ویژه ای برخوردار است وبطور عام کلیه اقداماتی را که در جهت کنترل و تنظیم بازار، تعیین و تعدیل قیمت ها، تأمین نیازهای عمومی، بررسی و رفع کمبودهای کالایی و توسعه و گسترش امر صادرات غیرنفتی استان و بازرسی و نظارت از کلیه واحدهای اقتصادی به انجام می رسد را دربرمی گیرد. برای نیل به این مقصود با ایجاد هماهنگی میان فعالیتها و خدمات موردنیاز و انجام برنامه ریزی اساسی وظایف محوله را بخوبی انجام داده و با اقداماتی از قبیل تنظیم بازار کالاهای اساسی ، جذب و توزیع و نظارت بر کالاها، بازرسی و نظارت از مراکز اقتصادی بخصوص اصناف و برخورد با متخلفین اقتصادی، ساماندهی و نظارت بر اصناف تولیدی و توزیعی ، شناسایی پتانسیل های بالقوه و بالفعل صادراتی وایجاد بسترهای لازم جهت توسعه صادرات غیرنفتی استان و همچنین بسط و گسترش دانش نوین بازرگانی به تجار و بازرگانان و اصناف و کارکنان بازرگانی استان از طریق اعمال آموزشهای تخصصی و برگزاری کارگاههای آموزشی خاص سیاستهای اقتصادی و بازرگانی دولت محترم جمهوری اسلامی را در استان پی گیری و اجرا می نماید. و در این راستا و در چهارچوب سیاستهای برنامه سوم توسعه کشور با همکاری سایر ادارات مرتبط در جهت تحقق اهداف کلان اقتصادی گام برداشته و تلاشهای بی وقفه ای را انجام داده است که اهم فعالیتهای انجام شده دریکساله گذشته ارائه می گردد

بازرگانی خارجی

بخش بازرگانی خارجی سازمان بازرگانی استان فارس با توجه به موقعیت استثنایی استان که دارای مجموعه ای از توانمندیهای بالقوه و بالفعل اقتصادی و بازرگانی می باشد و نزدیکی آن به آبهای گرم خلیج فارس و بهره مندی فراوان از موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و توانمندیهای اقتصادی و صادراتی فراوان بویژه در بخش کشاورزی، صنایع الکترونیک، پتروشیمی ، معادن غنی، فرش و صنایع دستی و جاذبه های توریستی و جهانگردی بی نظیر همواره با درک مطلب فوق و در جهت رشد و توسعه صادرات غیرنفتی استان و توسعه بازرگانی خارجی با برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلندمدت تلاش نموده ، زمینه های که در همین راستا فعالیتهایی رابه شرح ذیل در یکساله گذشته انجام داده اند که بطور خلاص اشاره می گردد

- سایر اقدامات بخش بازرگانی خارجی

-تشکیل جلسات با هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی شیراز

-تشکیل جلسات مستمر با تجار و بازرگانان در زمینه های مختلف در خصوص نحوه صدور و ورود کالا

-راهنمایی تجار و بازرگانان استان درزمینه های مختلف بخصوص بازاریابی

-تنظیم برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بازرگانی خارجی

-تنظیم برنامه ها و جداول برآورد میزان تولید وصادرات مناطق مختلف استان

-تشکیل گروههای تخصصی خرما، فرش،صنایع، کشاورزی ،سنگ ، صنایع دستی و خدمات فنی مهندسی

-شرکت در جلسات کمیسیون امور عمومی و اقتصاد در سازمان مدیریت و برنامه ریزی

-مشارکت در جلسات انجمن مدیران صنایع استان

-تهیه جزوات آموزشی و راهنمای جهت صادرکنندگان و بازرگانان استان به شرح ذیل

-آشنایی با مراحل صدور وتمدید کارت بازرگانی

-آشنایی با مراحل صدور ثبت سفارشات کالاهای وارداتی

-آشنایی با فعالیتهای کار گروه توسعه صادرات استان

-آشنایی با WTO و چالشهای پیوستن به آن

-پیگیری در خصوص انتخاب صادرکنندگان نمونه و اخذ مدارک لازم و بررسی فعالیت آنان و ارسال به مرکز جهت هماهنگی روز صادرات

-پیگیری تفویض اختیار در زمینه راه اندازی تجارت چمدانی به کشورهای حوزه خلیج فارس از شیراز

-تشکیل جلسات با تعاونی های مرزنشینان استان و پیگیری مشکلات آنان

-پیگیری تشکیل و راه اندازی شرکتهای حمل و نقل بین المللی در استان

-تشکیل جلسات مستمر با مسئولین اتاق بازرگانی و اتاق تعاون به منظور بررسی مسایل و مشکلات آنان

امور اجرایی بسیج اقتصادی

ستاد بسیج اقتصادی استان وظیفه پیگیری و تأمین کالاهای اساسی موردنیاز مردم را که براساس برنامه سوم پنجساله دولت بصورت یارانه ای و در قالب کالابرگ توزیع می گردد بعهده داشته و نظارت مستمر در تأمین و جذب و توزیع کالاهای یارانه ای و عوامل توزیع و انجام امورات مربوط به رسید برگشت و امحاء کالابرگ و همچنین تسویه حساب با عاملین و شرکتهای عمده پخش و رسیدگی به مشکلات آنان، و تغییرات کالابرگ خانوارهای شهری و روستایی و عشایری را انجام می دهد

سایر اقدامات بسیج اقتصادی استان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله مطالعه حقوقی – جرم شناختی تبصره 2 ماده 295 قانون مجازات اس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مطالعه حقوقی – جرم شناختی تبصره 2 ماده 295 قانون مجازات اسلامی (جواز قتل مهدورالدم) pdf دارای 72 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مطالعه حقوقی – جرم شناختی تبصره 2 ماده 295 قانون مجازات اسلامی (جواز قتل مهدورالدم) pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مطالعه حقوقی – جرم شناختی تبصره 2 ماده 295 قانون مجازات اسلامی (جواز قتل مهدورالدم) pdf

چکیده

بخش اول – بررسی و نقد مبانی فقهی جواز قتل مهدور الدم

مبحث اول – معنا، ضابطه و مصادیق مهدور الدم

گفتار اول – معنا و ضابطه مهدور الدم

گفتار دوم : مصادیق مهدور الدم

مستحق قصاص;

1-1- عمدی بودن قتل

1-2- وجود شرایط اجرای قصاص;

1-2-1- تساوی در دین

1-2-2- انتفای ابوت

1-2-3- تساوی در عقل

1-2-4- محقون الدم نبودن مقتول

2- مهاجم

2-1- موضوع دفاع

2-2- تناسب دفاع با تهاجم

2-3- مصلحت مدافع

3- محارب

3-1- محاربه‌ به معنای خاص;

3-1-1- استفاده از سلاح

3-1-2- ترساندن مردم

3-2- محاربه به معنای عام

4- لائط و زانی مستحق قتل

5- زانی در فراش;

6- مرتد

6-1- انواع ارتداد

7- ساب النبی

8- مدعی نبوت

مبحث دوم : دیدگاه فقها درباره جواز قتل مهدور الدم

مبحث سوم : بررسی جواز قتل مهدور الدم از حیث «اولی» یا «حکومتی» بودن حکم

گفتار اول – حکومتی بودن حکم جواز قتل مهدور الدم

تعاریف

حکم اولی

حکم ثانوی

1-3- حکم حکومتی

2- ضوابط تشخیص حکم حکومتی

2-1- تصریح بر حکومتی بودن روایت

2-2- وجود قرائن دال بر حکومتی بودن احکام و روایات

2-3- تأسیس اصل در مقام شک بین اولی یا حکومتی بودن

3- قراین دال بر حکومتی بودن حکم جواز قتل مهدور الدم

3-1- استثنایی و خلاف اصل بودن حکم جواز قتل مهدور الدم

3-1-1- نظم عمومی

3-1-2- امنیت قضایی

3-2- اوضاع و شرایط سیاسی زمان صدور حکم

3-2-1 بر کنار بودن ائمه (ع) از حکومت و ریاست جامعه

4- تحلیلی بر اختلاف فتاوای امام خمینی (ره)

گفتار دوم – آثار عناوین ثانویه با فرض اولی بودن حکم جواز قتل مهدور الدم

حفظ نظام

2- ضرر

3- حرج

بخش دوم – بررسی حقوقی تبصره 2 ماده 295 ق.م.ا و نقد آن طبق اصول امنیت قضایی

مبحث اول – ساختار حقوقی جرم مذکور در تبصره 2 ماده 295 ق.م.ا

گفتار اول – جواز قتل مهدورالدم به عنوان سبب اباحه جرم

اسباب اباحه جرم و مصادیق آن

2- مهدورالدم بودن مقتول از اسباب اباحه جرم

مبحث دوم – بررسی جواز قتل مهدورالدم از منظر اصول امنیت قضایی

گفتار اول – اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر

اصول ناظر بر امنیت قضایی در اسناد حقوق بشر و قانون اساسی

1- اصل قانونی بودن جرم و مجازات

2- اصل برائت و حق محاکمه عادلانه

بخش اول – بررسی دلایل ماندگاری جواز قتل در عصر عدالت عمومی

مبحث اول – تعامل جرم شناسی و آموزه های دینی

شعب سه گانه آموزه های دینی

بخش دوم – آثار جواز قتل مهدور الدم و پیشگیری از قتلهای خود سرانه

مبحث اول – دلایل ارتکاب قتل های خود سرانه و آثار جواز قتل مهدور الدم

گفتار اول – دلایل جرم شناختی قتل های خود سرانه

انگیزه قوی برای ارتکاب قتل های خود سرانه

دشواری اثبات جرم

عدم اعتماد به نهادهای دولتی

سوءاستفاده از ویژگی جرم زایی جواز قتل مهدور الدم

گفتار دوم – آثار جواز قتل مهدور الدم

برهم زدن نظم و امنیت عمومی

مبحث دوم – راهکارهای پیشگیری از قتلهای خودسرانه

گفتار اول – جایگاه در جرم شناسی

1- زمینه های علمی پیشگیری از جرم

انواع پیشگیری

پیشگیری کیفری

پیشگیری اجتماعی و اصلاحی

پیشگیری وضعی

پشتوانه قانونی پیشگیری در ایران

گفتار دوم – راهکارهای پیشگیری از قتل های خود سرانه

نتیجه گیری

مفهوم و مصداق مهدورالدم

شرایط فقهی جواز قتل مهدورالدم

ارزیابی جواز قتل مهدورالدم از منظر اصول امنیت قضایی

دلایل جرم شناختی اقدام به قتل‌های خودسرانه و آثار آن

راهکارهای پیشگیری از اقدام به قتل‌های خودسرانه

1- فرایند اجتماعی شدن

2- اجرای اصل هشتم قانون اساسی

3- بازداشت حمایتی

4- تقویت توانمندی در زمینه کشف جرم

5- حذف جواز قتل مهدورالدم و جرم انگاری قتل خودسرانه

فهرست منابع

چکیده

قانون مجازات اسلامی در تبصره 2 ماده 295، تشخیص وقوع جرم، تعیین مجرم و اجرای مجازات مهدورالدم توسط افرادی که نماینده «دولت» محسوب نمی‌شوند را مجاز شمرده است

این ماده از یک سو اصل صلاحیت نهادهای دولتی در واکنش کیفری را نادیده می‌گیرد و از سوی دیگر آثار نامطلوبی را مانند تضعیف نهادهای دولتی، ایجاد ناامنی و جرمزایی به دنبال دارد

پژوهش حاضر از دو منظر حقوقی و جرم شناختی این مسأله را مورد توجه قرار داده است. در بعد حقوقی، مجازات مستحق قتل از منظر مبانی فقهی و اصول امنیت قضایی مندرج در اسناد بین‌المللی حقوق بشر بررسی شده است. همچنین ساختار حقوقی جرم مذکور در تبصره‌ی ماده 295 قانون مجازات اسلامی با توجه به علل موجهه‌ی جرم، عنصر روانی و تأثیر اشتباه، مورد تحلیل قرار گرفته است

در بعد جرم شناختی پس از بررسی چگونگی تعامل جرم شناختی و آموزه‌های دینی و نیز تبیین دلیل ماندگاری جواز قتل مهدورالدم در عصر عدالت عمومی، به علل جرم شناختی ارتکاب‌ قتل‌های خودسرانه و آثار جواز قتل مهدورالدم پرداخته شده است

همچنین پس از مروری بر جایگاه پیشگیری در جرم شناسی، به برخی راهکارهای پیشگیری از قتل‌های خودسرانه اشاره شده است

کلید واژه : مهدورالدم، فقه فردی، فقه حکومتی، علل موجهه‌ی جرم، احساس ناامنی، قتل خودسرانه، پیشگیری

بخش اول – بررسی و نقد مبانی فقهی جواز قتل مهدور الدم

مبحث اول – معنا، ضابطه و مصادیق مهدور الدم

هر چند قانون مجازات اسلامی در ماده 226 و تبصره 2 ماده 295، از عناوینی مانند مهدور الدم و مستحق قتل یاد نموده است اما تعریف دقیقی از عناوین مذکور ارائه نداده و مصادیق آن را روشن نساخته است

عدم صراحت در تعریف و تعیین مصداق، امکان تفسیرهای ناروا و وقوع اشتباه را فراهم می‌آورد

از سوی دیگر با مراجعه به دیدگاه فقها شاهد اختلاف نظر در آراء فقها در مورد برخی شرایط تحقق عناوین مجرمانه هستیم که وجود این اختلاف آرا، ضرورت رفع ابهام مذکور در قانون را جدی‌تر می‌سازد

در این مبحث در پی آن خواهیم بود که با مراجعه به کتب فقهی، معنا و ضابطه مهدور الدم را مشخص کرده و از این مسیر مصادیق مهدور الدم را احصا نماییم

در این مبحث همچنین توضیحی اجمالی در مورد هر یک از مصادیق، ارائه شده است که هدف از آن برجسته ساختن وجود اختلاف نظر بین فقها بوده است

گفتار اول – معنا و ضابطه مهدور الدم

دو اصطلاح فقهی «مهدور الدم» و «محقون الدم» در مقابل هم به کار می‌روند. در ادبیات فقهی محقوق الدم به کسی گفته می‌شود که به قتل رساندن او ناروا بوده و مستوجب مجازات است، در حالیکه مهدور الدم به کسی اطلاق می‌گردد که مستحق قتل است. در کتب فقهی مباح و جایز بودن قتل، ملاک و ضابطه مهدورالدم بودن شمرده شده است. محقق حلی مهدور الدم را چنین تعریف کرده است

«هر کس که شرع، ریختن خون او را مباح دانسته است»[1]

در کتب فقهی غالباً در ضمن بیان شرایط قصاص قاتل، به لزوم محقون الدم بودن مقتول اشاره می‌شود.[2]بر این اساس قاتل در صورتی قصاص می‌شود که مقتول محقون الدم باشد. در غیر این صورت یعنی با مهدورالدم بودن مقتول، قاتل مستوجب قصاص نخواهد بود. با توجه به تفصیلی که فقها در مقام بیان مصادیق مهدور الدم ارائه داده‌اند، در می‌یابیم که شخص مهدورالدم در نسبت به همه‌ی افراد واجد این وصف نمی‌گردد

توضیح اینکه : شخصی ممکن است به دلیل ماهیت جرم ارتکابی، فقط در رابطه با برخی افراد مهدور الدم تلقی گردد و در نسبت با سایرین واجد چنین وصفی نباشد و نسبت به سایرین محقوق الدم محسوب گردد. این نکته‌ای است که در ضمن تحقیق به بررسی آن خواهیم پرداخت

بنابراین بهتر است عنصر «قاتل» را نیز در تعیین ضابطه مهدور الدم بودن وارد کنیم، چرا که این وصف – مهدور الدم – در نسبت با قاتل مورد ارزیابی قرار می‌گیرد

چنانکه بعضی ضابطه را چنین بیان نموده‌اند

قاعده این است که کشتن او برای قاتل جایز باشد. [3]

فقها در ضمن بیان اینکه محقون الدم بودن مقتول، شرط قصاص قاتل است به ذکر بعضی مصادیق مهدور الدم می‌پردازند که در ادامه به برخی عبارات اشاره می‌شود

در شرایع آمده است

«شرط پنجم در لزوم قصاص، محقون الدم بودن مقتول است. با قید محقون الدم، مرتد خارج می‌شود، زیرا هر گاه مسلمانی مرتدی را به قتل برساند قصاص نمی‌شود؛ همچنین قصاص منتفی است در مورد قتل هر کسی که در شرع کشتن او مباح است. [4]

شهید ثانی در شرح لمعه می‌نویسد

«شرط پنجم در قصاص آن است که خون مقتول محترم باشد یعنی شرعاً قتل او مباح نباشد. بنابراین اگر کسی را بکشد که شارع خون او را مباح کرده است به خاطر آنکه زنا یا لواط کرده یا چون کافر است، به واسطه کشتن او، کشته نمی‌شود. [5]

در کتاب تحریر الوسیله نیز به برخی مصادیق مهدور الدم اشاره شده است

«شرط ششم برای قصاص قاتل این است که مقتول محقون الدم باشد، پس اگر قاتل کسی را که مهدور الدم است به قتل برساند مانند ساب النبی (ص)، قصاص نمی‌شود و نیز کسی که به واسطه حق قصاص و دفاع دیگری را به قتل می‌رساند قصاص در بر ندارد. در قصاص فردی که کسانی را به قتل می‌رساند که قتلشان به دلیل حد واجب است مانند لائط و زانی و مرتد فطری بعد از توبه، تأمل و اشکال وجود دارد. [6]

در عبارات فوق مشاهده شد که در ذیل شرایط قصاص به برخی مصداق مهدور الدم اشاره شده است مانند مرتد فطری، ساب النبی (ص)، مهاجم، محارب، لائط، زانی و ;

با توجه به اینکه در قانون مجازات اسلامی مصادیق مهدور الدم به طور مشخص، تعیین نشده است در ادامه به معرفی تفصیلی مصادیق مهدورالدم و نیز به وجود اختلاف نظر فقها نسبت به مهدور الدم بودن برخی موارد پرداخته خواهد شد

گفتار دوم : مصادیق مهدور الدم

مستحق قصاص

قصاص، مجازات فردی است که مرتکب قتل عمدی شده باشد و شرایط اجرای قصاص وجود داشته باشد

1-1- عمدی بودن قتل

شهید ثانی در «مسالک الافهام» در مورد ضابطه عمدی بودن قتل می‌نویسد

«آنچه در عمدی دانستن قتل معتبر است یا قصد قتل است یا فعلی که غالباً کشنده است.»[7]

ماده 206 ق. م. ا با الهام از این معیار فقهی مقرر می‌دارد : «قتل در موارد زیر قتل عمدی است

الف – مواردی که قاتل با انجام کاری قصد کشتن شخص معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را دارد، خواه آن کار نوعاً کشنده باشد، خواه نباشد، ولی در عمل سبب قتل شود

ب – مواردی که قاتل عمداً کاری را انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد

ج – مواردی که قاتل قصد کشتن را ندارد و کاری را که انجام می‌دهد نوعاً کشنده نیست، ولی نسبت به طرف بر اثر بیماری و یا پیری و یا ناتوانی یا کودکی و امثال آنها نوعاً کشنده باشد و قاتل نیز به آن آگاه باشد»

یادآوری این نکته لازم است که در مواردی که فعل قاتل کشنده است، قتل در صورتی عمد تلقی می‌گردد که قاتل به کشنده بودن عمل ارتکابی علم داشته باشد. در صورتی که قاتل مدعی عدم علم نسبت به کشنده بودن عمل باشد و دادگاه نیز عدم علم را احراز نکند چنین ادعایی مسموع نخواهد بود

صاحب جواهر می‌نویسد

«در تحقق عمد همین اندازه کفایت می‌کند که سببیت فعل برای قتل نوعاً معلوم باشد، هر چند فاعل ادعای جهل به آن را داشته باشد. [8]

اما اگر دادگاه، جهل را احراز کند قتل مذکور عمد نخواهد بود بلکه جزء قتل شبه عمد است.[9]

1-2- وجود شرایط اجرای قصاص

عمدی بودن قتل برای اجرای قصاص کافی نیست، بلکه شرایط دیگری نیز به همراه مطالبه اولیای دم برای اجرای قصاص لازم است که به آن اشاره می‌شود

1-2-1- تساوی در دین

هرگاه قاتل و مقتول هر دو مسلمان یا هر دو غیر مسلمان باشند، جانی محکوم به قصاص می‌گردد اما در صورت عدم تساوی در دین، قاتل زمانی قصاص می‌شود که مقتول مسلمان باشد

مواد  207، 209، 210 ق. م. ا به این شرط اشاره دارد

1-2-2- انتفای ابوت

رابطه ابوت قصاص را منتفی می‌سازد اما موجب سقوط دیه نمی‌شود و علاوه بر دیه، قاتل به مجازات تعزیزی نیز محکوم می‌گردد. ماده 220 ق.م.ا مقرر می‌دارد

«پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی‌شود و به پرداخت دیه‌ی قتل به ورثه مقتول و تعزیز محکوم خواهد شد.»

1-2-3- تساوی در عقل

در ماده 222 ق.م.ا در مورد این شرط آمده است

«هر گاه عاقل دیوانه‌ای را بکشد، قصاص نمی‌شود؛ بلکه باید دیه قتل را به ورثه مقتول بدهد و در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب و یا دیگران گردد، موجب حبس تعزیزی از 3 تا 10 سال خواهد بود.»

  1-2-4- محقون الدم نبودن مقتول

ماده 226 ق.م.ا و تبصره 2 ماده 295 ق.م.ا در راستای همین شرط وضع شده‌اند. بنابراین شرط، فردی که به اعتماد مهدور الدم بودن مقتول، وی را به قتل برساند  قصاص نمی‌شود

 2- مهاجم

فقها دفاع در برابر مهاجم را با وجود شرایطی مجاز دانسته‌اند. دفاع مشروع در برابر مهاجم از این حیث که فرد مدافع خود به تنهایی و بی واسطه‌ای مراجع قضایی در برابر مهاجم دست به اقدام می‌زند، باید امری استثنایی تلقی گردد که مشروعیت آن منوط به تحقق شرایطی است که فقها نیز بدان اشاره نموده‌اند

2-1- موضوع دفاع

در تحریر الوسیله، دفاع از خود و متعلقات مطرح شده است. در مسأله 1 از مسائل مربوط به دفاع از جان و سایر متعلقات خود آمده است

«اشکالی در اینکه انسان حق دارد محارب و مهاجم و دزد و امثال آنان را از جان و ناموس و مال خود به هر نحوی که بتواند براند نیست.»[10]

و نیز در مسأله 3 آمده است

«اگر کسی به کسان او مثلاً به پسر و یا دختر یا پدر یا برادر و یا سایر متعلقین به او حتی به خادم و یا کنیز او هجوم ببرد و بخواهد او را به ظلم به قتل برساند جایز و بلکه واجب است از او دفاع کند، هر چند که به کشتن مهاجم بینجامد.»[11]

با این حال قانون مجازات اسلامی دامنه و موضوع دفاع را گسترش داده است و ماده 61 این قانون، دفاع از نفس یا عرض و یا ناموس و یا مال و یا آزادی تن دیگری را نیز مورد شمول قرار داده است

2-2- تناسب دفاع با تهاجم

بنابراین شرط، مدافع باید در مقام دفاع به «ضرورت» اکتفا کند و به بیش  از آنچه که برای دفع خطر ضرورت دارد مبادرت نورزد

شهید ثانی در این باره می‌نویسد

“‍‍ [مدافع] باید در این دفاع مطلقاً بر سهل ترین راه تکیه کند، پس ابتدا به فریاد زدن اکتفا می‌کند و پس از آن به ناسزا گفتن و بعد اقدام به زدن می‌کند، آنگاه او را مجروح می‌سازد و سپس او را از حمله و هجوم وامانده می‌کند و در مرحله آخر او را می‌کشد.” [12]

2-3- مصلحت مدافع

مدافع در مقام دفاع باید به میزان توان و قدرت خود توجه داشته باشد. در صورتی که دفاع توأم با به خطر افتادن جان مدافع باشد و دست نگهداشتن از دفاع یا اقدام به فرار موجب رهایی می‌گردد، باید چنین کند

در مسالک الافهام آمده است

«اقوی آن است که دفاع از نفس و حریم در صورت امکان واجب است و تسلیم جایز نیست، در صورتی که از دفاع عاجز باشد و با دست کشیدن از دفاع و یا فرار، امید رهایی باشد واجب است که چنین کند، اما دفاع از مال در صورتی که به حفظ آن مضطر باشد و ظن سلامت غالب باشد، دفاع واجب است و در غیر این صورت خیر»[13]

3- محارب

محارب به این دلیل از مصادیق مهدورالدم به شمار می‌رود که قتل هر چند به نحو تخییر یا ترتیب، یکی از مجازاتهای چهارگانه‌ای است که محارب مستوجب آن است. غالباً فقها جرم محاربه را دارای معنایی مضیق دانسته‌اند که در این تحقیق از آن با عنوان «محاربه به معنای خاص» یاد می‌کنیم. در مقابل، درقوانین جزایی کشور ما، موارد متعددی از جرایم مشمول عنوان محاربه دانسته شده است که با تعریف مضیق فقها از جرم محاربه منافات دارد و ما به این جرایم با عنوان «محاربه به معنای عام» اشاره خواهیم نمود

 3-1- محاربه‌ به معنای خاص

محقق در «شرایع» در تعریف محارب می‌گوید

«محارب کسی است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد، چه در خشکی و چه در دریا، چه شب و چه روز، چه در شهر و چه در بیرون از شهر».[14]

مطابق این تعریف دو شرط اساسی برای تحقق محاربه وجود دارد. 1- استفاده از سلاح 2- ترساندن مردم. در ادامه به این دو شرط اشاره می‌شود

 3-1-1- استفاده از سلاح

برخی از فقها سلاح را محدود به سلاح آهنین مانند شمشیر کرده‌اند و وسایلی همچون چوب، سنگ و تازیانه را از شمول آن خارج دانسته‌اند.[15] در مقابل برخی دیگر مفهومی وسیع از سلاح را برگزیده‌اند و استفاده ازسنگ، عصا و امثال آن را موجب تحقق عنوان محاربه دانسته‌اند.[16] دیدگاه دیگری نیز با استفاده از عموم آیه، تنها استفاده از قدرت بدنی را برای صدق عنوان محاربه کافی می‌داند.[17]  هر چند تحقق خارجی نیابد: «در ثبوت حکم محارب برای کسی که با وجود عدم توانایی در ایجاد ترس، سلاح می‌کشد، تردید وجود دارد. اشبه ثبوت حکم است و به قصد کشنده سلاح اکتفا می‌شود.»[18]

3-1-2- ترساندن مردم

در حالی که صاحب جواهر صرف قصد ارعاب بدون تحقق خارجی ارعاب را موجب صدق عنوان محارب ندانسته است: «; با فرض ناتوانی از ایجاد هر گونه ارعابی، نسبت به هیچ کس، چه بسا گنجاندن چنین موردی در اطلاق آیه و اطلاقات روایات ممنوع باشد.»[19]

3-2- محاربه به معنای عام

در قوانین پس از انقلاب از جرایمی یاد شده است که هر چند هیچ ارتباطی با دست به سلاح بردن و ارعاب مردم ندارد با این حال مشمول عنوان محاربه دانسته شده‌اند. مانند

خرید، فروش، نگهداری، حمل یا قاچاق مواد مخدر در سطح گسترده و یا باعث اعتیاد افراد بیش از یک مورد شدن، اخلال در نظام تولید، توزیع، صادرات یا پولی از طریق کارهایی مثل قاچاق براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، تبانی با دشمن، همکاری با جاسوسان، خودداری از انجام ماموریت، فروش، یا سرقت وسایل نظامی، سوء استفاده، جعل، تزویر، گزارش خلاف واقع ;[20]

افزایش دامنه شمول عنوان محاربه مورد انتقاد برخی از فقها واقع شده است. آیت الله هاشمی شاهرودی با تأکید بر اینکه مشخصه اصلی جرم محاربه دست به سلاح بردن و سلب امنیت و ارعاب مردم می‌باشد، گسترش دادن عنوان محاربه را فاقد دلیل دانسته است. وی معتقد است

“بیان فقها درباره حدود و قیود محارب و تعریف آن به” کسی که به قصد ترساندن مردم سلاح بکشد” گواه آن است که ایشان مراد از محارب در آیه را خصوص همین قسم از محاربه می‌دانند، نه معنای دیگر و نه معنای اعم آن را. [21]

 4- لائط و زانی مستحق قتل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله شرط علم به قدرت و قدرت بر اجرای تعهد pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شرط علم به قدرت و قدرت بر اجرای تعهد pdf دارای 116 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شرط علم به قدرت و قدرت بر اجرای تعهد pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شرط علم به قدرت و قدرت بر اجرای تعهد pdf

مقدمه

تاریخچه

ضرورت بحث

طرح و تقسیم مطالب;

فصل اول

تعاریف و مفاهیم و مشخصات شرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد

گفتار اول: تعریف شرط قدرت بر اجرای تعهد و مفاهیم سازند آن

مبحث اول: تعریف عقد و قرارداد و اعمال حقوقی

مبحث دوم: تعریف تعهّد

مبحث سوم: مفهوم شرط

مبحث چهارم: مفهوم قدرت;

مبحث پنجم: مفهوم اجرای تعهد

مبحث ششم

تعریف قدرت وعلم به قدرت بر اجرای تعهد به عنوان شرط صحت عقد

گفتار دوم: مشخصات شرط قدرت بر اجرای تعهد و علم به آن

مبحث اول: قدرت براجرای تعهد به عنوان وصف انسان

مبحث دوم: قدرت بر اجرای تعهد به عنوان وصف مورد تعهد

بند دوم: پذیرش جایگزینی قدرت متعهدله در تحقق شرط قدرت بر اجرای تعهد

بند دوم: جایگزینی قدرت متعهد له یا غیر متعهد به جای قدرت متعهد

بند سوم : عدم تاثیر ناتوانی شخصی در صحت عقد

مبحث سوم: قدرت بر اجرای تعهد شرط صحت است نه رکن عقد

مبحث چهارم: قدرت بر اجرای تعهد در مرحله پیدایش تعهد ودر مرحله اجرای تعهد

فصل دوم

موضوع واقعی شرط قدرت وعلم به قدرت بر اجرای تعهد ونقش و قلمرو و مصادیق این شرط

گفتار اول: موضوع واقعی شرط قدرت بر اجرای تعهد

مبحث اول

مفهوم علم به قدرت

مبحث دوم

بند اول: نقش علم در موضوع واقعی شرط قدرت بر اجرای تعهد (قدرت علمی)

بند دوم: نقش علم بر عدم قدرت و عدم علم بر قدرت

بند سوم: نقش قدرت واقعی در موضوع شرط قدرت براجرای تعهد

بند چهارم: نقش قدرت معلوم (قدرت واقعی وقدرت علمی)

مبحث دوم: قدرت واقعی یاقدرت علمی

بنداول: وثوق و اطمینان بر اجرای تعهد

بند دوم: ظن بر اجرای تعهد

بند سوم : شک و تردید بر اجرای تعهد ووجود قدرت

بند چهارم: احتمال بر اجرای تعهد

بندپنجم: امیدو تصور بر اجرای تعهد

بند ششم: نتیجه بحث موضوع واقعی شرط قدرت براجرای تعهد

مبحث چهارم: مقتضای حدیث نفی غرر

گفتار دوم: قدرت براجرای تعهد به عنوان یک شرط عام و مستقل و قلمرو و مصادیق آن دربرخی از انواع تعهد

مبحث اول: قدرت بر اجرای تعهد به عنوان یک شرط عام و مستقل

بند اول: رابطه «قدرت بر تسلیم مبیع» بار «مالیت داشتن آن»

بند دوم: رابطه شرط قدرت بر اجرای تعهد با موجود بودن موردتعهد

بندسوم: رابطه مشروعیت موردمعامله بامقدوریت آن

بند چهارم: عدم قدرت بر اجرای تعهد شامل فرض محال بودن مورد تعهد است

بند پنجم: ارتباط قدرت بر اجرای تعهد با تمام شرایط مربوط به مورد تعهد

مبحث دوم : قلمرو قدرت و علم بر اجرای تعهد در برخی از انواع تعهد

مبحث سوم: قدرت بر اجرای تعهد دربرخی عقود و مصادیق شرط قدرت بر اجرای تعهد در برخی اعمال حقوقی

بند اول: قدرت بر اجرای تعهد در عقد قرض

بند دوم: قدرت بر اجرای تعهد در عقد وکالت;

بند سوم: قدرت بر اجرای تعهد درعقد کفالت;

بند چهارم : قدرت بر اجرای تعهد درعقد مضاربه

نتیجه گیری و ارائه برخی پیشنهادات;

فهرست منابع و ماخذ

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شرط علم به قدرت و قدرت بر اجرای تعهد pdf

1- احمدی جشفقانی ، دکتر سیدحسین علی، اجرای تعهد قراردادی، چاپ اول ، تهران انتشارات برهمند، 1375

2- الماسی، دکتر نجار علی، تعارض قوانین، چاپ سوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهی

3- امامی، دکتر سید حسن، «حقوق مدنی» دوره 6 جلدی ، جلد 1 و 2 چاپ یازدهم تهران، انتشارات اسلامیه ، سال 1371

4- امیری قائم مقامی، دکتر عبدالمجید «حقوق تعهدات» جلددوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران سال 1356 هـ.ش

5- انصاری ، شیخ مرتضی ، مکاسب 6جلد،  جلد 4، قم ، مجمع الفکرالاسلامی ،

6- ایروانی، حاج میرزا علی ، حاشیه المکاسب ، چاپ دوم، تهران، چاپ افست مطبعه رشدیه تهران، سال 1379 هـ.ق

7- جعفری لنگرودی ، دکتر محمد جعفر «حقوق خانواده»، چاپ اول ، تهران انتشارات کتابخانه گنج دانش ، سال

8- جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، «ترمینولوژی حقوق»، چاپ ششم، تهران ، چاپخانه احمدی، سال 1372

9- جعفری لنگرودی،دکتر محمدجعفر، در «دوره حقوق مدنی حقوق تعهدات»، جلد اول انتشارات دانشگاه تهران، سال 1372

10- جعفری لنگرودی،دکتر محمدجعفر، «دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت» جلد اول چاپ اول ، تهران ، چاپخانه مشعل آزادی، 2537 ش

11- جهان بخشی، ولی الله ، «فرهنگ بیان» یک جلدی، نشر دنیای مطبوعات و انتشارات حجتی سال 1361 هـ.ش

12- حائری، مسعود، «اصل آزادی قراردادها و تحلیلی از ماده 10 ق.م» چاپ دوم تهران، انتشارات کیهان، سال 1373 هـ.ش

13- حائری «شاهباغ»، سید علی «شرح قانون مدنی» جلد دوم ، چاپ اول تهران، انتشارات کتابخانه گنج دانش، سال

14- داراب پور، دکتر مهراب، «تفسیری بر حقوق بیع بین الملل» دوره سه جلدی ، چاپ اول، تهران ، چاپخانه احمدی، سال 1374 هـ.ش

15- ره پیک ، سیامک (حسن) «تعهد غیرقابل اجرا» پایان نامه دوره فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس به راهنمایی دکتر مهدی شهیدی به شماره الف 115-363

16- سادات اخوی، سید محسن، پایان نامه فوق لیسانس بعنوان «تعذر اجرای تعهدات ناشی از قرارداد» به راهنمایی دکتر سید حسین صفایی، دانشگاه تهران سال 1371 هـ.ش

17- سیمایی صراف ، حسین، پایان نامه فوق لیسانس ، «شروط ضمنی درقانون مدنی بامطالعه تطبیقی» به راهنمایی دکتر محقق داماد سال 1375 دانشگاه تربیت مدرس

18- شهیدی، دکتر مهدی «مجموعه مقالات»، چاپ اول،نشر حقوقدان سال 1375 هـ.ش

19 – صفایی، دکتر سید حسین – امامی دکتر اسد الله ، «حقوق خانواده»، جلد اول، چاپ سوم، تهران انتشارات دانشگاه تهران سال 1372 هـ.ش

20- صفائی دکتر سید حسین «حقوق مدنی جلد اول و دوم»، «تعهدات و قراردادها» چاپ اول تهران موسسه عالی حسابداری تهران، سال 1351

21- علامه سید مهدی (حقوق مدنی) شروط باطل و تاثیر آن «درعقود چاپ اول، تهران، انتشارات مانی سال 1375 هـ.ش

22- کاتوزیان ، دکتر ناصر «فلسفه حقوق» جلد اول،چاپ دوم ، تهران، انتشارات بهنشر سال 1365

23- کاتوزیان، دکتر ناصر دوره عقود معین 1 تا 4 ، عقود  معین جلد یک، چاپ ششم ، انتشارات بهمن برنا و مدرس ، 1374 عقودمعین 2 ، چاپ سوم سال 1373 ، عقود میعن 3 چاپ دوم سال1373 ، عقود معین 4 چاپ دوم سال 1376

24-کاتوزیان ، دکترناصر، قواعد عمومی قراردادها، جلد اول تاپنجم ، جلد اول چاپ سوم سال 1374 ، جلد دوم چاپ سوم 1371 ، جلد سوم و چهارم و پنجم چاپ دوم 1376 انتشارات بهنشر

25- کشاورز، بهمن، آئین تنظیم قراردادها چاپ دوم، تهران، نشر میزان،

26- نوری، دکتر رضا عقود قراردادها «تعهدات معاملات وایقات در حقوق مدنی» چاپ اول، تهران، انتشارات پاژنگ سال 1375 هـ.ش

27- نیک فرجام، کمال، مقاله منتشر نشده باعنوان «شرط علم به قدرت بر انجام تعهد در فقه و حقوق مدنی»

مقدمه

تاریخچه

سرچشمه قدرت را باید دروجود حضرت حق جستجو کرد که قطره ای از آن را در وجود انسان قرار داد و این چنین،

«قدرت» از مهمترین اوصاف انسان شد. موجودی که خداوند عزّوجلّ او را اشرف مخلوقات آفرید و بر خلقتش مباحات کرد.[1]

پس تاریخ پیدایش این مفهوم راباید همزمان باآفرینش انسان دانست . و انسان، با تمام اوصافش و با فطرت الهی اش[2]موضوع اصلی علوم انسانی من جمله علم حقوق قرار گرفت. چرا که او موجودی اجتماعی بود و رفع حوائج و دفع مضارّ او را به عرص اجتماع کشاند ولی عد کثیری مغلوب خواسته های درونی خویش گشتند و از مسیر حق و عدالت منحرف شدند و اجتماع برای تنظیم روابط انسانی و تعدیل شهوت انسانی، به مجموع قواعد و مقرراتی محتاج گشت که زمینه ساز پیدایش علم حقوق شد

بسیاری از قواعد و مقررات حقوقی که امروز نیز از طبیعی ترین و فطری ترین مباحث این علم است در جوامع اولیه جنبه مدوّن نداشته است به طوریکه امروزه نیز حقوق یک کشور محدود به حقوق نوشته آن نیست

بنابراین تاریخچه بسیاری از مفاهیم و مسائل حقوقی را باید در جوامع اولیه و در لا به لای قواعد فطری و طبیعی یافت ولی گروهی بر این باورند که تاریخ واقعی یک مسئله از زمانی آغاز می‌شود که به آن توجه خاص و مشخص شده است ومسئله مورد نظر به عنوان یک موجود علمی درهندس دانش مکان وموقعیتی را اشغال کرده است

قو تعقّل بشری در همان جوامع ابتدایی اقتضاء آنرا داشت که اگر طرف مقابل قادر بر اجرای تعهد نیست نباید حاضر بر توافق جهت مبادله و معاوضه شود.پس او اگرمی دانست در مقابل کالایی که تسلیم می کند هرگز به عوضی دست نمی‌یابد

با تکیه بر عقل سلیم خود هرگز حاضر به تسلیم نمی گردید. پس قدرت بر اجرای تعهد به معنای مضیّق آن که فقط محدود به توانایی مشخص متعهد است در جوامع اولیه مدّ نظربوده است. این مفهوم قدیمی از قدرت براجرای تعهد مترادف معنای ظاهری آن ویکی از اوصاف انسان است.[3]

تعالیم آسمانی بر این مفهوم جلایی مذهبی بخشید تا جایی که اگرانسان خود را قادر بر اجرای تعهد نمی بیند هرگز نباید پذیرای تعهدی گردد.[4]

باپیشرفت جوامع انسانی و پیچیدگی روابط و کثرت مبادلات و وسعت معاملات و تشکیل نظام های حقوقی و مجموعه های مدوّن قانونی بسیاری ازقواعد اوّلیه و طبیعی جایگاه خاص خویش را پیدا کرد که تاریخ واقعی حضور یک مسئله حقوقی راباید همین دوران دانست

حقوق اسلام با محتوایی الهی و گذراندن دوران طلایی نبوّت وامامت به وسیله اندیشه های والای فقهای سترگ علوم اسلامی چنان تجلّی و ژرفای بی مانندی یافت که هم اکنون نیز به عنوان یک نظام مستقل و دقیق و سیستماتیک درکنار دیگر نظام های حقوقی عرض اندام می کند

بسیاری از فقها باذکاوت خاص بحث «تعذّر» را به تعذّر ابتدایی و تعذّر عارضی یا طاری تقسیم کرده و در عقود مهمی مثل بیع و اجاره در شرایط مبیع و عین مستأجره مقدور التسلیم بودن آنرا تشریح کرده اند

بین فقها هرچند بسیاری ازمباحث دقیق تعهدات را بطور پراکنده و به تبعیت ازکتب فقهی سابق با پایبندی به سنتّهای تدوین گذشته ، مطرح کرده اند. و باب خاصی را به قواعد عمومی اختصاص نداده اند ولی آنها از نظر محتوی وقدرت استدلال، مسائل و اصولی را بیان کرده اند که امروزه نیز یک محقق، با استدلال و تطبیق می تواند راه حل بسیاری از مشکلات مستحدثه را در آنها بیابد. و این است که حقوق اسلام بعنوان یک نظام مدرن امروز نیز در جامعه علمی معاصر می درخشد

پیشینه شرط قدرت بر اجرای تعهد در حقوق ایران به زمان تدوین قانون مدنی مربوط است.[5]

با وجود آنکه شرط قدرت وعلم به قدرت بر اجرای تعهد به صراحت در شرایط صحت عقد قرار نگرفت ولی تدوین قانون مدنی که در اوج درایت و مهارت صورت گرفته است نقط عطفی درتنظیم قواعد عمومی قرار دادهاست. هرچند تمام این قواعد بطور کامل جمع آوری نشده است که من جمله شرط قدرت بر اجرای تعهد است، ولی چون فقهاء در عقد بیع که نمون کامل و کهن ترین دادوستدهاست بسیاری از قواعد عمومی را بررسی می کردند، نویسندگان قانون مدنی نیز با همین نگرش سنتی، شرط مزبور را در قالب «قدرت بر تسلیم مبیع» درشرایط مبیع جای دادند[6] و «قدرت بر تسلیم عین مستاجره» رانیز شرط صحت عقد اجاره بیان داشتند.[7] و در مبحث وقف[8]وشروط ضمن عقد[9]، و عقد بیع[10] موادی دیگر به آن اختصاص دادند

و از طرفی چون نویسندگان قانون مدنی در تدوین قواعد عمومی قراردادها و شکل و صورت تدوین،متأثر از قوانین اروپایی مخصوصاً قانون مدنی فرانسه بودند و در آن قانون نیز ماده‌ خاصی بشرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد اختصاص نیافته بود. آنها فقط از سنت دیرین فقهاء استفاده کردند

خلاصه کلام آنکه قدرت بر اجرای تعهد و علم به آن به عنوان شرط صحت در مطلق معاملات مورد قبول نظام حقوقی اسلامی و قانون مدنی ایران است, که روح مواد قانونی و تجلّی بعضی از مصادیق آن درعقد بیع و اجاره و وقف و شروط ضمن عقد قابل استقراء است. دردیگر نظام های حقوقی نیز حداقل این شرط به طور اجمال پذیرفته شده است و در دهه های اخیر بعضی کشورها به جایگاه واقعی این شرط در قوانین مدون پی برده اند و مواد خاصی را به آن اختصاص داده اند.[11]

بعضی از نویسندگان حقوقی فرانسه دربار موضوع تعهد این قاعده رارعایت می کنند که هیچکس به نا ممکن ملتزم نیست و یا تعهد به نا ممکن باطل است.[12]

بعضی فقها نیز شرط فوق را در قالب قاعده فقهی بیان داشتند که عقدی اگر وفای به مضمون آن ممکن نیست باطل است.[13]

گفتار اول: تعریف شرط قدرت بر اجرای تعهد و مفاهیم سازند آن

ارائه یک تعریف دقیق و منطقی از شرط قدرت و علم به قدرت بر اجرای تعهد منوط به شناسایی مفاهیم سازند آن است. زیرا آشنایی با هر جزء ازآن ما را در تفهیم مفهوم کلی یاری می کند

تلاش این مجموعه تجلّی جایگاه واقعی شرط قدرت بر اجرای تعهد به عنوان یکی از شرایط صحت عقد است. پس نقش اعمال حقوقی و بالاخص عقد آن چنان دراین تحقیق مشهود است که تمام مراحل آنرا می توان با «عقد محوری» دنبال کرد و چون تعریف دقیق و صحیح ازعقد و قرارداد خواننده را در فهم کلیه مطالب یاری می کند، درابتدا به تعریف عقد و قرار داد و عمل حقوقی می پردازیم و در ادامه به تعریف مفاهیم سازنده و اساسی شرط مذکور مانند «تعهد» «شرط» «قدرت» اجرای تعهد بسنده می‌کنیم

مبحث اول: تعریف عقد و قرارداد و اعمال حقوقی

حقوق زایید اجتماع است و عقد زایید اراد دو یاچندشخص از افراد جامعه است پس عقد به عنوان یک نهاد اجتماعی قابل بررسی است[1]که اعتبار و نفوذ خود را از عرف می گیرد یعنی عقود جنبه امضایی داشته و از تأسیسات شارع مقدس نمی باشد.[2]عقد واژه ای عربی است که اهل لغت به معنی «گره زدن ریسمان»،«پیمان»، «نکاح»،«بیع»، «پناه بردن به کسی» ، «عهد» ، «عهد مشدد» ، «عهد موکّد» و ; به کار برده اند.[3]

قانون مدنی ایران در ماده 183 عقد را با محتوایی فقهی ولی ظاهری فرنگی تعریف میکند «عقد عبارتست از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری کنند و مورد قبول آنها باشد» نویسندگان قانون مدنی در تعریف عقد متأثر از ماده 1101 ق.م فرانسه بوده اند. مؤلفان ق.م فرانسه با تکیه بر عقاید پوتیه و دو ما عقد (contrat) رانوع خاصی از توافق (convention) می دانستند که ایجاد تعهد می‌کند. ولی امروزه درهیچ نظامی محدود کردن عقد به توافق هایی که ایجاد تعهد کند درست نیست بلکه هر تراضی یا توافقی که الزام آور شود عقدی مستقل به حساب می آید.[4]

درنظام حقوق اسلام هرگز اثر عقد محدود به ایجاد تعهد نبوده است بلکه اراده طرفین نمی تواند در قالب عقد به ایجاد حق عینی وانتقال ملکیت اقدام کند

عقد در حقوق ما باگستره وسیعتر خودعلاوه بر ایجاد تعهد می تواند برای ایجاد و انتقال حق عینی وانتقال و اسقاط تعهد و ایجاد شخصیت حقوقی و اعطای نیابت و اذن درتصرف به کار رود. حتی امروزه در حقوق فرانسه نیز معنای کلاسیک و فنی عقد محدود به ایجاد تعهد است و نویسندگان معاصر حقوقی بین عقد و تراضی الزام آور فرقی نمی گذارند.[5]

به نظر میرسد که نویسندگان قانون مدنی با درایت و تسلطی که برمبانی فقهی داشته اند حتما نظر فقهای عظام رادر پیروی از لغویون که عقد را «عهد موکد» یا«عهد مشدد» یا «پیمان استوار» می دانستند مد نظر داشته اند یعنی عقد عبارت است از اینکه یک یاچند نفر دیگر پیمانی استوار ببندند که مورد قبول آنها باشد «و این مفهوم صرف معادل ایجاد و تعهد نیست و ماده 183 ق.م نیز مختص به عقد عهدی نخواهد ن بود پس در «تعهد»مذکور در ماده 183 نوعی عهد موکد است که شدت و استیثاق درآن نهفته است و حالت دو طرفه دارد

بااین تفسیر هرگونه توافق و تراضی و پیمان استوار که الزام آور بوده و دارای اثر حقوقی باشد عقد است و با ماده 183 ق.م نیز تعارضی ندارد و احتیاج به تعریف جداگانه‌ای نمی‌باشد. ضمناً لازم به یادآوری است که دراین تحقیق واژه عقد معادل قرارداد بوده و حتی با وجود آنکه معامله بیشتر به قراردادهای مالی معطوف است مفهوم معامله نیز باعقد و قرارداد یکسان می باشد و هر چند واژه توافق یا تراضی عامتر ازعقد قراردادی و معامله است ولی مقصود ما از استعمال این واژه ها نیز توافق الزام آور حامل اثر حقوقی است که معادل عقد است

البته عقد مصداق بارز و آشکار عمل حقوقی است وعمل حقوقی خود اعلام اراده‌ای است که به منظور ایجاد اثر حقوقی خاص انجام می شود و قانون نیز اثر دلخواه را برآن بار می کند که اگر این اعلام اراده یا انشاء اثر حقوقی توسط دو اراده متقابل صورت گیرد عقد یا قرارداد یا معامله تحقق یافته است و اگر توسط یک اراده انجام شود «ایقاع»متحقق است یعنی عقد عمل حقوقی دو طرفه و ایقاع عمل حقوقی یک طرفه است

به هر حال فلسفه و هدف ایجاد هر توافق یا عقد قراردادیا معامله وعمل حقوقی و حتی ایقاع اجرای آن است که اگر مفاد آن قابلیت اجرا نداشته باشد هیچ اثری حقوقی بر آن مترتب نیست و توافق حاصله محکوم به بطلان و در حکم معدوم است

 مبحث دوم: تعریف تعهّد

تعهد یکی ازگسترده ترین و قدیمی ترین واژه های حقوقی است که درعین وضوح ، تعریف آن ضروری به نظر می رسد چون بین فقهاء عظام و علماء حقوق درمعانی خاص و عام آن اختلاف نظر وجوددارد و درهرتحقیق بعد خاصی از تعهد موردامعان نظر و ملاقّه قرارمی گیرد

تعهد بر وزن تفعّل ازریشه عهد اشتقاق یافته است و اهل لغت معانی بسیاری برای آن ذکر کرده اند من جمله: وفا، قول، پیمانی، امان، ذمّه، حرمت، وصیّت، سوگند، حفاظت، تیمارداشتن و تازه کردن پیمان،[6]تکلیف, التزام، دین، اجبار، وظیفه، فریضه، قرضه، الزام، شرط عهده ضمان، واجب، اشتراط، تضمین، ضمیمه، تقبّل، تسلیط، عقد،;

تعهد در اصطلاح و علم حقوق معانی گوناگونی دارد که بعضاً متأثر ازمعانی لغوی است، تعهدات جمع تعهد است که عده ای مهمترین قسمت حقوق مدنی می دانند و کثرت نوشته های حقوقی مؤید این نظراست. تعهد دراین تحقیق یک رابط حقوقی ناشی ازعمل حقوقی است ولی چون بارزترین وشایع ترین مصداق عمل حقوقی عقد است من باب شهرت و تغلیب، ما تعهد را رابطه حقوق ناشی از عقد نامیده ایم که عقد منبع و سبب و منشاء تعهد نتیجه و مسبّب آن

به نظر می رسد که درتعریف عام وکلی تعهد نباید تعهد رابطه حقوقی ناشی از عقد باشد بلکه باید منابع دیگر تعهد مانند ایقاع و قانون و وقایع حقوقی نیز اشاره شود ولی همیشه باید بین تعهد و منبع آن فرق گذاشت و از اختلاط اثر و موثر یا سبب و مسبّب یاعلت و معلول پرهیز کرد

ممکن است از یک عقد تعهدات زیادی به وجودآید که اجرای عقد، اجرای مجموعه این تعهد است و چون هدف از ایجاد هر عقدی اجرای آن است پس اگر یکی از تعهدات اساسی ناشی از عقد قابلیت اجرا نداشته باشد فلسفه ایجاد عقد زیر سوال می رود و عقد باطل میشود پس

تعهد در این پژوهش دارای وصف اساسی است که هدف ازایجاد عقد اجرای آن است

تعهد ناشی از عقد به صورت انجام فعل ، ترک فعل، تسلیم مال انتقال یااسقاط حق و ; ظهور می یابد که در همه موارد باید مورد تعهد قابلیت اجرا داشته باشد که ما قدرت بر اجرای تعهد نامیده ایم.[7]

البته تعهد عقدی در فقه تعهدی است که ناشی از عقد با شرط ضمن عقدباشد یعنی تعهد عقدی در فقه حالت اصلی و تبعی دارد. و ما به تعهد ناشی از شرط ضمن عقد که حالت تبعی داردنیز میپردازیم به طوری که اگر این تعهد تبعی نیز قابلیت اجرانداشته باشد شرط ضمن عقد باطل است

تعهد عقدی یکی ازمفاهیم خاص و شایع تعهد است که بین نویسندگان حقوقی محل اختلاف است

عده ای تعهد عقدی راتعهدی میدانند که مورد قصد متعاقدین قرار گرفته باشد. یعنی طرفین برای اجرای تعهد حاضر به توافق شده اند و قصد آنها ازایجاد عقد اجرای تعهد ناشی از آن بوده است. گروهی تعهد عقدی راصرفاً تعهدی می دانند که ناشی از عقد باشد هرچند قانون بدون توجه به قصد متعاقدین آنرا ایجاد کرده باشد.[8]

به نظر می رسد که تعهد چه مورد قصد واقع شده باشد و چه قانون آنرا بر عقد مترّتب کرده باشد اگراجرای آن باهدف و فلسفه ایجاد عقد مرتبط باشد، قدرت بر اجرای این تعهد اساسی، شرط صحت عقد است، و بدون قابلیت اجرای عقد باطل است

 مبحث سوم: مفهوم شرط

شرط درلغت و اصطلاح مفهوم نسبتاً گسترده‌ای دارد.و به معنی الزام، التزام وضع، موقع، موقعیت پیمان، لازم گردانیدن امر یاچیزی در عقد بیع یاملزم ساختن و ملتزم شدن به شی در هنگام عقد، عهده و پیمان و تعلیق به امری و یاامری جهت الزام و التزام درعقد ربط چیزی به چیز دیگر[9] عهد و مطلق پیمان آمده است و جمع آوری آن به صورت شرایط، شروط اشراط آمده است. نحوییون شرط رادرمقابل جزا می دانند که بعد از ادات شرط می آید و اهل منطق آنرا مقدم و جزای شرط را «تالی» می گویند

و در اصطلاح اصولیت شرط چیزی است که ازعدمش عدم لازم آید ولی وجودش مستلزم وجود نباشد «الشرط مایلزم من عدمه العدم و لایلزم من وجوده الوجود»[10]

و مهمترین معنای حقوقی شرط که متأثر ازمعنای اصولی و فلسفی آن است به شرح زیر می باشد شرط چیزی است که وجود یاتاثیر امر حقوقی به آن بستگی دارد.[11] مثلا هر یک از شرایط اساسی صحت معاملات یک شرط است که ازوجود آن الزاماً عمل حقوقی تحقق نمی یابد چرا که ممکن است عمل حقوقی فاقد یکی از دیگر از شرایط صحت باشد ولی حتماً از عدم آن، عدم عمل حقوقی تحقق می یابد به طوری که با فقدان حداقل یکی از شرایط صحت، معامله محکوم به بطلان یاعدم نفوذ است

درعنوان «قدرت بر اجرای تعهد به عنوان شرط صحت» لفظ شرط به مفهوم فوق است. پس بدون قدرت بر اجرای تعهد عقدی به وجود نمی آید ولی با تحقق قدرت بر اجرای تعهد الزاماً عقد محقق نیست چرا که ممکن است شرایط دیگر صحت مثل قصد و رضا منتفی باشد

شرط در خفه گاهی به معنی مطلق تعهدات که به مطلق الزام و التزام نیز تعبیر کرده اند.[12] چه ضمن عقد باشد و چه مستقل (شرط ابتدایی)، ولی مهمترین معنای فقهی شرط معطوف به شرط ضمن عقد است که «تعهد تبعی» می گوییم.[13]امروزه شرط ضمن عقد رامیتوان از مظاهر آزادی قراردادها دانست زیرا متعاملین مقاصد گوناگون خود را بدین وسیله تحقق می بخشد وهیچ تردیدی درصحت شرط ضمن عقد وجود ندارد

شرط در کتب فقهی علاوه بر معنای مشهورشده، به چیزی گفته میشود که داخل در حقیقتی و ذات شیء نیست ولی وجود شی وابسته به وجود آن است.[14]

در حقوق مدنی ایران به تاثیر ازمفاهیم شرط در فقه امامیه این واژه دو مفهوم اصلی دارد اول آنکه شرط امری است که وقوع یا تاثیر عمل حقوقی متوقف بر آن است و دوم آنکه شرط امری است که عقد متضمن آن می باشد و تابع عقد است. باتکیه بر مفهوم نخست وقوع یاتاثیر عمل حقوقی متوقف بر وجود ی قدرت بر اجرای تعهد است و بررسی مفهوم دوم (شرط ضمن عقد)در این تحقیق فقط ازآن جهت است که شرط ضمن عقد چنان دقیق و گسترده در فقه مورد بررسی بوده است که در حقوق مدنی ایران نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرده است . شرایط صحت شرط ضمن عقد تعهد تبعی اصولاً با شرایط صحت عقد فرقی ندارد و فقهاء و قانون مدنی ایران، مقدور بودن شرط را از شرایط صحت آن دانسته اند و از وحدت ملاک آن می‌توان قدرت بر اجرای تعهد را برای ایجاد هرگونه تعهد اصلی نیز لازم و ضروری دانست

و ذکر این نکته ضروری است که قدرت بر اجرای تعهد ازاقسام شرایط صحت عقود است و نباید آنرا با شروط صحیحه ضمن عقد (صفت، نتیجه، فعل) مخلوط نمود. همچنین با تفاوت دقیقی که بین شرط و قید است حق الامکان باید این دو را درست استعمال کرده بعلت عدم استقلال قید از مقید و استقلال نسبی شرط از شروط بایدقدرت بر اجرای تعهد را شرط صحت ولی قید مورد تعهد بدانیم مثل معلوم بودن موضوع معامله که قید مورد معامله ولی شرط صحت است و شرط را نباید « چیزی بدانیم که حصول فعل یاقولی را بازبدارد» چون این ، مفهوم مانع است

در حقوق فرانسه واژه condition به معنی امری حادث و مستقل الوقوع است که زوال یا حدوث حتی بر تحقق آن موقوف گردد ولی clause گاه به معنی شرطی است که در یک عمل حقوقی گنجانده شده است به منظور تکمیل یا تغییر آثار حقوقی معمولی آن.[15]

پس قدرت بر اجرای تعهد ازمصادیق condition است clause

در حقوق انگلیس condition یکی از اقسام terme و در مقابل warrauty است آنچه طرفین در قرار داد قصد ایجاد آنرا دارند و محتویات عقد و تمام شرایط پیش بینی شده مثل شرط صریح و ضمنی را term می دانند و بستگی به اهمیتی که طرفین به آن می دهند و تاثیری که در عمل حقوقی دارد تقسیم به conditionو warranty می شود. که واژه نخست شرط اساسی و اصلی یا ضروری و حیاتی عقد است[16]و جوهره عمل حقوقی را تشکیل می دهد. (به تعبیر ما مقتضای ذات عقد است) و نقض آن به طرف مقابل حق می دهد که قرار داد را پایان یافته تلقی کند ولی warranty جنبه فرعی داشته و هدف اصلی از انعقاد نیست و فقط به طرف مقابل حق جبران خسارت می دهد

پس قدرت بر اجرای تعهد به عنوان condition نه warranty می تواند در حقوق  سنتی کامن لا مقایسه گردد و از شرایط اساسی خواهد بود

 مبحث چهارم: مفهوم قدرت

مفهوم قدرت در بیان ماهیت شرط قدرت بر اجرای تعهد نقش به سزایی دارد. قدرت به معنی توانایی است وعلم به قدرت به معنی آگاهی ازاینکه در زمان اجرای تعهد قدرت اجرا وجود خواهد داشت. و ظاهراً این وصف را باید در دارنده آن جستجو کرد ولی در عنوان قدرت بر اجرای تعهد مفهوم وسیعتری یافته است. به طوریکه اگر آنرا توانایی شخص متعهد بر اجرای تعهد بدانیم جامع افراد نخواهد بود

قدرت بر اجرای تعهد را هرگز نباید با قدرت اجرایی تعهد خلط کرد. چرا که قدرت اجرایی مجموع ماموران دولتی وابسته به سازمانهای اداری کشور را گویند که متصدی اجراء قانون و حفظ آن وانجام خدمات عمومی هستند. در اصطلاحات حقوقی به آن «قوه مجریه» نیز می گویند که درمقابل قوه مقننه و قوه قضائیه است واژه قدرت در قدرت عمومی مجموعه سازمانهایی را شامل می شود که به نحوی قدرت سیاسی دارند

قدرت به معنی «اختیار تحمیل اراده» و همچنین «صلاحیت قانونی یا قراردادی بر اجرای حق غیر»نیز معنی شده است.[17] بعضی «اختیار قانونی» نامیده اند

بهرحال در معنای لغوی تاکید بر اوصاف دارند آن است که معانی حقوقی از آن فاصله گرفته است بطوریکه واژه قدرت به معنی «توانایی انجام کار» همیشه معطوف به توانایی انجام دهنده (متعهد) نیست وآنرا «امکان انجام کار»، و «قابلیت اجرا» نامیده اند

ما معتقدیم که «قدرت» در این موضوع تحقیق به وضعیت و حالت مورد تعهد مربوط است بر خلاف معنی ظاهری منحصر و محدود در توانایی متعهد نیست. و قدرت بر اجرای تعهد از شرایط صحت عقد و از شرایط مورد تعهداست و در باب اهلیت متعهد بررسی نمی گردد و نتیجتاً برای اثبات عدم قدرت صرفاً اوصاف متعهد مورد مداقه نیست. بلکه وضعیت مورد تعهد بررسی می شود و اگر مورد تعهد دارای حالتی باشد که هیچکس قادر بر اجرای تعهدنباشد معامله را بعلت عدم قدرت بر اجرای تعهد باطل می دانیم

اعتقاد به معنای مضیق قدرت به مفهوم قدیمی بر اساس نظریه سنتی و کلاسیک شخصی تعهد بر می گردد که «جسم متعهد» مد نظر بوده است نه جنس و مال آن ولی در موضوع بحث ما هنوز هم تلاش عده ای که قدرت را به نحوی به توانایی متعهد محدودی کنند مشهود است. آنان در تلاش هستند که مفهوم حقوقی قدرت رابامعنای ظاهری و لغوی آن همگام سازند. مثلاً در قراردادهایی که مقید به معاشرت متعهد رد اجرای تعهد است. لزوماً متعهد باید مورد تعهد را شخصاً و بالمباشره انجام دهد و بر این اساس گروهی معتقدند که قدرت بر اجرای تعهد محدود به توانایی متعهد است.[18] و از اوصاف اوست پس قدرت متعهد را باید در اهلیت او جای داد

در جواب باید گفت حتی در این گونه قراردادها مورد تعهد دارای وضیعتی می شود که هیچکس به جز متعهد قادر بر اجرای تعهد نیست یعنی قید مباشرت به مورد تعهد قابلیتی می دهد که هیچکس نمی تواند تعهد به قید مباشرت را انجام دهد پس جایگزین قدرت غیر متعهد به جای قدرت متعهد ممکن نیست و فقط ازاین حیث است که برای احراز قدرت بر اجرای تعهد توانایی متعد را می سنجیم و این به معنای آن نیست که قدرت به اوصاف متعهد محدود شده است بلکه حتی دراین صورت نیز قدرت از اوصاف مورد تعهد است

به هر حال تاکید بر معنای ظاهری قدرت در علم حقوق محقق رامجبور به توجیه و رفع آثار نامعقول آن می نماید

بعضی معتقدند که لفظ قدرت در ماده 348 ق .م بدون در نظر گرفتن جایگاه آن که در بیان اوصاف مبیع است، به مالک مبیع (بایع) بر می گردد نه مبیع، چرا که مقنّن توان نسبی را برگزیده است.[19]

در جواب باید گفت توان نسبی در ماده 348 منحصر به توان بایع نبوده و نسبت به توان بایع و مشتری است و همین ثابت می کند که صرفاً توان بایع مد نظر شارع نبوده است. پس مقصود واقعی این است که اگرمبیع دارای قابلیتی است که بایع و مشتری قادر بر تسلیم و تسلّم است کافی برای تحقق شرط قدرت بر تسلیم است پس ظاهراً درماده فوق قدرت نسبی موسع مد نظر است نه قدرت نسبی مضیّق

پس نباید مفهوم قدرت رادر شرط قدرت بر اجرای تعهد محدود به توانایی (متعهد) و (متعهدله) و حتی (انسان متعارف) کرد بلکه با تغییر و تحول مفهوم تعهد با دید قدرت بر اجرای تعهد را از شرایط مورد تعهد بدانیم به طوریکه اگر اجرای تعهد با حضور فردی فوق العاده نیز قابلیت اجرا دارد کافی برای صحت آن عقد است

 مبحث پنجم: مفهوم اجرای تعهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >