مقاله خزش خاک pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله خزش خاک pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله خزش خاک pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خزش خاک pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله خزش خاک pdf :

خزش خاک

خزش خاک، حرکت بسیار آهسته توده ای از خاک است.
خزش خاک، حرکت بسیار آهسته توده ای از خاک است. خزش، حرکت آهسته خاک و سنگ است که نمی توان آن را دید اما اثرات این حرکت را می توان مشاهده کرد. این اثرات شامل خارج شدن حصارها از حالت منظم یا حرکت کابلهای تلفن به سمت پایین شیب است. این جابه جایی خاک در مناطقی رخ می دهد که تحت تاثیر چرخه های ذوب و انجماد قرار دارند. انجماد ذرات خاک وسنگ را برداشته و وقتی یخ ذوب می شود این ذرات دوباره فرونشست می کنند اما نه در محل قبلی. جاذبه همیشه باعث می شود که سنگ و خاک اندکی دورترو به سمت پایین شیب رسوب کنند. این حرکت آهسته خزش نامیده می شود. در مناطقی که به طور متناوب دوره های خشکی و مرطوب دارند هم خزش مشاهده می شود و مانند چرخه ذوب و انجماد عمل می کند. از آنجایی که این فرآیند بسیار کند صورت می گیرد، می توان آن را به صورت جریان و در طی دوره زمانی طولانی مدت ثبت کرد.

در جاهایی که مواد سازنده دامنه ، دارای مشخصات مکانیکی یک ماده خمیرسان ، یک سیال غلیظ یا یک مایع حقیقی‌اند. حرکات دامنه‌ای می‌تواند به صورت جریانی باشد. در یک جریان ناتمام ، ذرات جسم در ضمن حرکت نسبت به هم جابجا می‌شوند. جریانها ممکن است با هر سرعتی اتفاق افتاده و مولد درگیر در حرکت ممکن است دارای مقادیر متغیری آب باشند. سرعت حرکت در یک جریان به مقدار آب ، شیب دامنه ، نوع مواد درگیر و شرایط آب و هوایی وابسته است. خزش در سنگ و خاک ، بهمن ، خرده سنگها ، جریان گل ، جریان ماسه ، جریانهای ثقلی در بستر دریاها و اقیانوسها و جریان رودخانه‌ای نمونه‌هایی از حرکات جریانی‌اند
بهمن واریزه
به حرکت بسیار سریع خرده‌های سنگ و خاک اطلاق می‌شود که طی آن گیاهان و همه مصالح سست خاکی و سنگی در امتداد یک سطح سنگی مشخص یا نامشخص به پایین دست حرکت می‌کنند. علل اصلی بهمن واریزه عبارت است از : نیروهای آب نشستی زیاد ، بارندگیهای شدید ، ذوب برفها ، لغزش برفها ، زمین لرزه ، خزش و تسلیم تدریجی لایه‌های سنگی است. بهمن واریزه از ویژگیهای زمینهای کوهستانی پرشیب از جنس خاکهای برجا یا سنگهای به شدت شکاف‌دار است. بهمن واریزه معمولا بطور ناگهانی ایجاد می‌شود و خرده‌های سنگ ممکن است تا مسافتی فراتر از پای دامنه پیش بروند.

جریان واریزه
جریان واریزه مشابه بهمن واریزه است، با این تفاوت که مقدار آب در جریان واریزه به حدی است که باعث جریان آن می‌شود. تفکیک این دو نوع جریان از یکدیگر بسیار مشکل است. علل اصلی جریان واریزه عبارت از بارندگیهای شدید باعث جابجایی خرده‌ها و ذرات ، تا مسافات طولانی می‌شود.
جریان تکه‌های سنگ
توده سنگ ممکن است بطور ناگهانی شکسته شده و با سرعتی زیاد به سمت پایین دامنه حرکت کند. علت این امر می‌تواند گسیختگی ناگهانی یا لایه یا بخش ضعیف در بخشهای پایین‌تر دامنه باشد، که حایل بخشهای بالاتر را از بین می‌برد. این تضعیف ممکن است بر اثر هوازدگی ، یخ زدن یا حفاری باشد. این نوع گسیختگی ناگهانی و غیر قابل پیش‌بینی است و می‌تواند فاجعه آمیز باشد. مساعدترین شرایط برای این نوع حرکت عبارت از دامنه‌های مرتفع و پرشیب توده‌های سنگی درزدار است. این نوع حرکت را می‌توان «جریان سنگ خشک» نیز نام داد.
جریان خاک و گل
این جریان عبارت است از توده‌ای از خاک اشباع شده که به صورت یک سیال غلیظ حرکت می‌کند. فشارهای بالای هوا یا آب منفذی ناشی از بارگذاری توسط زمین لرزه ، شسته شدن نمکها از رسهای دریایی که باعث افزایش حساسیت آنها می‌شود، بارندگی شدید به روی خاکی که یخهایش در حال ذوب شدن است و بالاخره افت ناگهانی سیلاب ، از دلایل ایجاد جریان خاک و گل‌اند. این جریانها بطور ناگهانی و بدون اخطار قبلی صورت گرفته و می‌تواند منطقه وسیعی را متاثر ساخته و نتایج فاجعه باری را به همراه داشته باشند. جریانهای گلی معمولا پس از بارندگیهای شدید در دره‌ها و نقاط مستعد آغاز به حرکت می کنند.
این جریانها در طی حرکت با تخریب و کندن مواد بسترشان غلیظ‌تر می‌شوند برخی از جریانها گلی ، که قطعات سنگی بزرگ را نیز با خود حمل می‌کنند، از قدرت تخریبی زیادی برخوردارند. در نواحی صحرایی نیز پس از بارش رگبارهای شدید ممکن است جریانهای گلی ایجاد شود. همین پدیده در اطراف آتشفشانهای جوان و فعال ، که محدوده اطراف مخروط آنها با خاکستر پوشیده شده است، نیز دیده می‌شود. توسط جریانهای گلی مواد می‌توانند تا مسافتهای دور حمل شوند. این جریانها پس از رسیدن به دشتها و نواحی مسطح سرانجام از حرکت باز می‌ایستد و پس از خشک شدن به صورت لایه نسبتا نازکی در سطح زمین باقی می‌مانند.
خزش
به تغییر شکلهای کند و معمولا سطحی دامنه‌ای اطلاق می شود. خزشها توسط نیروی گرانشی مواد و نیروی آب نشستی ایجاد شده و خود نشانه‌ای از شرایط مناسب برای توسعه لغزش‌اند. خزش از ویژگیهای مصالح چسبنده و توده‌های سنگی نرم در دامنه‌های نسبتا پرشیب ، تا کاملا پرشیب است. نشانه‌های سطحی خزش عبارت اند از برجستگیهای موازی سطح دامنه ، جابجا شدن راهها و مسیرهای خطی دیگر ، خم شدن تیرها و نرده‌ها و تنه درختان. جریانهای با سرعت کم معمولا محدود به تغییر شکل خمیرسان است. جابجاییهای کلی ناشی از خزش معمولا کم است و در مسافتهای کوتاه انجام می‌شود. موادی را که بر اثر یکی از مکانیسمهای ریزش ، لغزش و جریان در پای دامنه تجمع حاصل می‌کنند «واریزه» می‌نامیم.
حرکت توده ای مواد
این فرایند به جدا شدگی و حمل و نقل رو به پایین مواد خاکی و سنگی تحت تأثیر نیروی جاذبه گفته می شود. لغزش یا جریان توده ای مواد، به موقعیت آنها و نیروی جاذبه وابسته است. اما حرکت تودهای مواد با حضور آب، یخ و هوا تشدید می شود. خزش آرام رو به پایین خاک و خرده سنگ ها و همچنین حرکت سریع و لغزش های زمین در مقیاس بزرگ و در مسافت های طولانی هر دو جزء حرکت توده ای مواد محسوب می شوند.

تکتونیک ثقلی
ارتباط بین تخریب توده ای مواد و فعالیت های تکتونیکی نسبتا روشن است. از گسل ها به عنوان یک عامل تکتونیک ثقلی می توان نام برد. مناظر ژئومورفولوژیکی با فعالیت های تکتونیک ثقلی، بسیار بزرگتر از مناظری هستند که معمولابازمین لغزها و سایر اشکال تخریبی توده ای مربوط می شوند.
رده بندی حرکت توده ای مواد:
معمولا رده بندی زمین لغزهاو پدیده حرکت توده ای مواد یابر اساس نوع حرکت آنها (لغزش، جریان وسنگینی مواد) یا براساس سرعت حرکت و مقدار آب (مواد سنگی به صورت خشک یا مواد زمینی با نسبتهای متغییر ازآب ویخ) صورت می گیرد. البته در همه حال جاذبه عامل اصلی حرکت است.
الف ) حرکت قائم:
با عنوان جابجایی قائم دو نوع حرکت را می توان مشخص کرد. یکی سقوط مواد خاکی از سطح صخره و دیگری فرو نشینی به دلیل حرکت مواد تحت الارضی است. فرو نشینی یا فرورفتن زمین مثل ریزش سقف غارهای زیر زمینی باعث ایجاد پستی و بلندی های به نام کارست می شود. حالت دیگری از نشست زمین می تواند نتیجه از دست دادن مایعات در مواد نفوذپذیر باشد.
ب) حرکت جانبی:
حرکت جانبی مواد تحت عنوان دو نوع حرکت یعنی لغزش و پراکندگی مواد صورت می گیرد. لغزش یک حرکت انتقالی است که معمولا در امتداد یک سطح افقی یا یک شیب ملایم اتفاق می افتد و پدیده پراکندگی مواد عبارت است از حرکت جانبی یک سری از تخته سنگ ها به شکلی که از یک مرکز دور شده اند.فرق بین پدیده پراکندگی تخته سنگ ها و پدیده لغزش مواد این است که پدیده پراکندگی شامل تعداد زیادی از تخته سنگ ها می شود و در آن سطح لغزش مشخصی وجود ندارد.
در این دسته انواع خمش پذیری قرار دارد. طی این پدیده روی دامنه تپه ها پوششی از بخش های رسوبی حرکت می کنند. در همین حال رسوبات طبقه زیرین این پوشش نیز به طرف دره می خزند. در یک منطقه خمش پذیر دامنه تپه ها به عنوان محور تاقدیس و خود دره ها در حکم محور ناودیس مطرح می شوند.در حالت گسترش جانبی مواد در جهت دور از مرکز آن باعث ایجاد اشکال گرابن می شود که تشخیص این دو پدیده خمش پذیری انحنایی و تغییر وضعی مشکل است. گسترش سریع مواد ممکن است درنتیجه عدم استحکام مواد بوسیله امواج لرزه ای صورت گیرد.

ج) حرکت مورب:
در این حرکت مواد به سمت پایین شیب دامنه و در جهت دور شدن از نقطه اولیه صورت می گیرد و وقتی آن را با حرکت جانبی مواد مقایسه می کنیم، مشاهده می کنیم که نیروهای جاذبه به مقدار بسیار زیادتری در آن دخالت دارند. سه نوع حرکت تحت این نوع طبقه بندی به عناوین خزشی، لغزشی و جریانی دیده می شود که در آنها افزایش سرعت حرکت معمولا از نوع اول یعنی خزش به طرف نوع جریانی وجود دارد. خزش حرکت رو به پایین مواد زمین است که به طور آرام و آهسته وغیر قابل محسوس تحت تاثیر نیروی جاذبه صورت می گیرد.به طور نسبی وجود مقادیر کم آب و یخ باعث خزش می شود و خزش ها شامل :
خزش خاک: که حرکت خاکها به صورت یک سیال چسبنده یاشکل پذیر است و بیشترین حرکت در قسمت های نزدیک به سطح خاک صورت می گیرد.
خزش سنگی عبارت است از حرکت سنگ روی سنگ. اگر یک قطعه سنگ روی یک سطح درزه دار یا یک لایه شیب دار قرار بگیرد در این صورت حرکت سنگ بر اثر انقباض و انبساط سنگ و بر اثر گرما یا سرما حاصل می شود.
پدیده لغزش: لغزش مواد آواری و لغزش و جابجایی خاک عبارتند از جدائی مواد زمینی در طول سطح لایه بندی یاپیشانی هوازده یا هر ناحیه کم مقاومت دامنه ای که با لغزش های بعدی توده ای مواد به سمت پایین دامنه همراه است.
حرکت جریانی: در تمام انواع حرکت توده ای که قبلا بیان شد، آب، هوا و یخ نقش کوچک یا متوسطی ایفا میکند.
اما در جریان مورب عامل به حرکت درآورنده نقش خیلی مهمی دارد. و از انواع این نوع حرکت می توان به یخچال سنگی و سولی فلوکسیون (حرکت خاک محتوی آب حاصل از ذوب یخ) و همچنین ژلی فلوکسیون هنگامی اتفاق می افتد که اشباع خاک از آب کامل باشد و جریان های گلی نتیجه وجود مقدار زیادی آب است و این جریانها نیاز به سه شرط دارد:
1-پوششی از خاک واریزه ای یا دره گوه ای شکل پر شده از مواد واریزه ای
2-شیب تند دامنه
3-رطوبت کافی برای به جریان درآمدن خاک
بهمن های سنگی به حرکت توده ای مواد با سرعت های بالا گفته می شود.

موقعیت حرکت توده ای
حرکت توده ای براثر نیروی جاذبه در هر جایی می تواند رخ دهد. اما عمده ترین محل های حدوث آن محل های با برجستگی های زیاد، محل های با سنگ های خرد شده، محیط های با بارش فراوان و فعالیت تکتونیکی است. در یک ناحیه معین حرکت توده ای مواد می تواند با تنوع ساختمانی و سنگ شناسی مرتبط باشد.برای مثال رخنمون های شیستی از رخنمون های ماسه سنگی برای این پدیده مستعدتر هستند. لایه های سنگی که به سمت صخره شیب دارند نسبت به لایه هایی که به داخل صخره شیب دارند برای این پدیده مناسبترند.
هوازدگی و خصوصیات سنگ از عوامل مهم در تعیین فرکانس و نوع حرکت توده ای مواد می باشد. دورگین در سال 1977، چهار مرحله هوازدگی را مطرح می کند:
1- مرحله ای که سنگ سالم بوده و هیچ گونه آثار تجزیه ای در آن دیده نمی شود. این سنگ ها بیشتر در معرض فروافتادگی و لغزش های سنگی هستند.
2- مرحله ای که بخش های سطحی سنگ تجزیه شده ولی مغزه آن هنوز سالم است. این مرحله با ریزش و سقوط بهمن وار خرده سنگ ها مشخص می شود.
3- مرحله ای که هوازدگی منجر به فساد سنگ شده و آن را به قطعات ریز تقسیم می کند که جریانهای واریزه ای را در این مرحله مشاهده می کنیم.
4- هوازدگی منجر به ایجاد موادی می شود که با سنگ اصلی از نظر ماهیت مغایرت دارد که حرکت های توده ای بیشتر در این نواحی دیده می شود.

دلایل حرکت توده ای مواد
اول: عواملی که در افزایش نیروهای برشی موثر باشند، که از این جمله می توان به جابجایی تکیه گاه جانبی(فرسایش بر اثر رودخانه ویخچال، عمل امواج، هوازدگی، لغزش یا گسل خوردگی)، اضافه شدن بار دامنه ای (افزایش وزن بر اثر بارندگی،برف، پوشش گیاهی، تجمع مواد واریزه ای در پای دامنه)، جابجایی لایه های تحتانی که نقش تکیه گاهی دارند(انحلال در عمق و کارهای معدنی و کم شدن لایه های تحتانی رسوبی(.
دوم: عواملی که منجر به تقلیل مقاومت برشی می شوند که از این جمله می توان به هوازدگی و دیگر واکنش های فیزیکوشیمیایی، تغییرات در نیروهای موجود در بین دانه ها، تغییرات در ساختمان(شکاف برداشتن شیل ها و وارفتگی ساختمان لس ها( و حفاری زمین توسط حیوانات و یا فساد ریشه گیاهان.
شیب های دامنه ای و فرسایش آنها:
در ساده ترین حالت ما می توانیم سه نوع شیب را در نظر بگیریم که عبارتند از شیب مستقیم و شیب مقعر و شیب محدب
فرایندهای فرسایشی متنوعند از آن جمله می توان به خزش، جریانات سطحی، ریزش باران و فرسایش شیاری اشاره کرد.
الف- خزش
در مناطق معتدل، مرطوب و همراه با پوشش گیاهی مناسب پدیده خزش خاک پنج تا ده برابر با اهمیت تر از فرسایش سطحی (فرسایش ورقه ای (است. در مقابل در مناطق کم پوشش حاره ای یا در ساوان و مناطق نیمه خشک فرسایش ورقه ای همراه با ریزش خاک ها پنج تا ده برابر از پدیده خزش خاک سبب جابجایی رسوبات می شود. از عواملی که میزان خزش را تعیین می کنند می توان به تحرک حیوانات روی سطح شیب دار، موقعیت قطعات با توجه به تراکم پوشش گیاهی، خواص فیزیکی و شیمیایی مواد متشکله سطح زمین و تغییرات آب و هوایی اشاره کرد.
ب- جریان سطحی
نزولات جوی هنگامی می توانند در سطح شروع به حرکت کنند که میزان آن از حد اکثر مقداری که آب می تواند به درون خاک نفوذ کند بیشتر باشد و سرعت حرکت آب به شیب سطح ، ضخامت لایه آبدار، ناهمواری سطح وابسته است. در ابتدا میزان نفوذ آب به درون خاک بسیار بالا است اما بعد از 15 دقیقه شدت نفوذ در خاک به تدریج کاهش پیدا می کند تا جایی که نفوذ قطع و آب شروع به جاری شدن می کند و چهره دامنه را تغییر می دهد.

ج- برخورد قطرات باران
اصابت باران در سطح شیب داری که به وسیله گیاهان پوشیده نشده است می تواند عامل فرساینده مهمی به شمار رود و تجمع آب بر روی سطح شیبدار همراه با اصابت قطرات باران سبب می شود تا ذرات رسوب برای حرکت توسط آب جاری آماده شوند.
د- فرسایش شیاری
شیارها یا مجاری کوچک باعث نوع دیگری از فرسایش سطحی بر روی شیب ها به ویژه شیب های با پوشش گیاهی ناچیز می شود.
ه- جریان بین لایه ای
در مناطقی با نفوذ پذیری بالا و پوشش گیاهی متراکم جریانات می تواند از سطحی به تحت الارضی تغییر کند و مطلوب ترین نواحی برای جریان بین لایه ای در قاعده شیب ها که رطوبت بیشتری دارد ویا در فرو رفتگیها یا فضاهای خالی توپوگرافی که خطوط جریانات سطحی در آنجا با یکدیگر تلاقی می کنند و در مناطقی با پوشش خاکی کم ضخامت می باشد.
زمین لغزش

تصویری از یک زمین لغزش
حرکت و جابجایی بخشی از مواد دامنه در امتداد یک سطح گسیختگی مشخص را «لغزش» می‌نامیم. در لغزشهای دامنه‌ای تغییر شکل از نوع «برش ساده» است. لغزش انواع مختلف داشته و در هر نوع مصالحی می‌تواند ایجاد شود. ویژگیهای توده متحرک و شکل سطح گسیختگی معمولا به عنوان عوامل طبقه بندی لغزشها بکار گرفته می‌شوند.

توصیف کلی: زمینهای شیبدار به طرق مختلف دچار لغزش می شوند که به زاویه شیب، میزان آب، نوع مواد زمین و فاکتورهای زیست محیطی محلی مانند دمای زمین بستگی دارد. حرکات توده ای (زمین لغزش) گاهی به صورت ناگهانی و فاجعه اور رخ می دهند که شامل بهمن واریزه و برف، لاهار، ریزش سنگ و لغزش، جریان واریزه، رس، لس و ماسه و سیلت خشک و مرطوب می باشد. سرعت اولیه جریانهای گلی به 30 متر در ثانیه هم می رسد و گاهی تا چند متر در روز کاهش می یابد. حرکات آهسته تر باعث ریزش آوار و بلوکهای سنگی، واژگونی، ریزش سنگ و خاک و خزش می شوند. زمین لغزش یکی از خطرات قابل پیش بینی در زمین شناسی است.

 

زمین لغزش، حرکت سریع سنگ یا خاک به صورت توده ای پیوسته است. از ویژگیهای زمین لغزش سطوح است. زمین لغزش در کف و در جایی که بلوکها می غلتند، جریان می یابد. معمولا مواد به صورت بلوکهای بزرگی حرکت می کنند که به نام ریزش بلوک نامیده می شود. شکاف بالای زیمن لغزش به راحتی قابل مشاهده است. شیبهای پر شیب شیلی مستعد زمین لغزش هستند. اما زمین لغزش در جاهای دیگر و در مقیاس کوچکتر هم رخ می دهد. زمین لغزش بعد از زمین لرزه یا بعد از برداشت بخشی از شیب برای ساخت و ساز و به ویژه در حین ساخت جاده رخ می دهد.

فشار آب منفذی، کلیدی در ثبت زمین لغزش است. فشار آب منفذی فشاری آبی است که حفرات میان ذرات را پر می کند. مقاومت برشی که یک نیروی مقاوم است کاهش می یابد و نیروی وزن که یک نیروی محرک است افزایش می یابد. فاکتور ایمنی کمتر از یک شده و حرکت رخ می دهد.

اهمیت: سالانه هزاران نفر در اثر زمین لغزش کشته می شوند. در چین و پرو، دهها هزار نفر تنها در اثر یک زمین لغزش کشته شدند. خسارات مالی ناشی از زمین لغزش در جهان دهها بیلیون دلار است و تنها در ایالات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بوقلمون pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بوقلمون pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بوقلمون pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بوقلمون pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بوقلمون pdf :

مقدمه ای بر بوقلمون
منشع اصلی بوقلمون از آمریکای لاتین و مکزیک بوده و در حال حاضر نیز بوقلمونهای وحشی که قادر به پرواز هستند در مناطق جنگلی وجود دارند . اصلاح نژاد بوقلمون از چندین دهه گذشته در کشورهای صاحب نام صورت گرفته و در حال حاضر به اسامی تجاری مختلفی در نقاط مختلف دنیا عرضه میگردد که هر کدام دارای خصوصیات جداگانه میباشد و عموما به سه دسته متوسط ،نیم سنگین و سنگین تقسیم میشوند .

پرورش بوقلمونهای گوشتی و رسانیدن به وزن ایده ال در زمان مقرر مستلزم ارائه مدیریت صحیح،جیره بالانس شده از حیث سطح انرژی و پروتئین و مکمل های ویتامین و معدنی متناسب با سن پرنده میباشد .

تاریخچه پیدایش بوقلمون :
نخستین بار بوقلمون در مکزیک توسط جهان گردان اروپایی مشاهده شد و آنرا با خود به اروپا بردند پس از آن تا سال 1500 میلادی در ایتالیا فرانسه و انگلستان بوقلمون پرورش داده میشد با کشف آمریکا مهاجران به خوبی با این پرنده و مزه آن آشنائی داشتند لذا به سرعت پرورش و مصرف بوقلمون در آمریکا گسترش یافت به طوری که هم اکنون ایالات متحده و اتحادیه از اروپا به ترتیب اولین و دومین تولید کننده و نیز مصرف کننده گوشت بوقلمون در دنیا میباشند در ایران نیز تا پیش از دوره صفویه بوقلمون یافت نمیشد اولین بار ارامنه ای که برای تجارت از ایران به اروپا رفتند بوقلمون اهلی را به ایران آوردند و آن را به شاه عباس تقدیم کردند چون شاه خیلی خوشش

آمد دستور داد تا تخم بوقلمون را در خانه های ارامنه تقسیم کنند زیرا آنها بهتر از جوجه ها مراقبت میکردند در عوض میبایست سالی یک عدد بوقلمون به شاه تقدیم میکردند . ارامنه چون دیدند قبول پرورش بوقلمون ماند پرورش خروس اخته (که بیشتر به پرورش و تکثیر آن پرداخته ب

ودند )برای آنها مالیات جدیدی خواهد داشت لذا در پرورش آن مسامحه کردند و بدین ترتیب مقدار زیادی از آنها تلف شدند . پیشرفت علوم ژنتیک ,تغذیه و مدیریت و تاثیر آنها بر پرورش بوقلمون سبب شد تا پرورش بوقلمون از حالت سنتی خارج شده جدیدی از بوقلمون های صنعتی بو جود آید که گوشت آن حاوی پروتئین زیاد و چربی و کلسترول کمی میباشد.

جوجه کشی بوقلمون
تهیه جوجه بوقلمون
جوجه بوقلمون را می توان مانند جوجه مرغ به وسیله جوجه کشی طبیعی یا جوجه کشی مصنوعی تهیه کرد در پرورش صنعتی بوقلمون معمولااز جوجه کشی مصنوعی استفاده میشود
تخم ها باید دارای اندازه مناسب برای جوجه کشی باشد .
حرارت نا مناسب ،نگهداری طولانی وبالاخره دستکاری وتکان شدید تخم باعث نابودی جنین داخل تخم میشود .
مدت جوجه دراوری در بوقلمون 28 روز است . معمولا جوجه ها از روز 27 شروع به نوک زدن و درآمدن از تخم میکنند .
تشکیلات جوجه کشی باید از سطح بهداشتی بالایی برخوردار باشد .
ضدعفونی دستگاه وتخم ها باید قبل و بعد از هربار جوجه کشی انجام شود
حرارت لازم برای جوجه کشی 37-38 درجه سانتیگراد میباشد
رطوبت نسبی باید در حدود 60درصد در 24 روز اول و 70 درصد در 4 روز آخر باشد .
عمل چرخاندن و تهویه نیز باید بصورت مطلوب انجام شود .
نکات مهم در جوجه ریزی
بستر با ضخامت 8 سانتی متر از تراشه و چوبهای تمیز اشباع ، خشک و عاری از آلودگی های خارجی و گرد و خاک .
مادر مصنوعی با 38 درجه سانتی گراد و حرارت سالن 22 تا 26 درجه سانتی گراد و گارد محافظ بقطر 4 متر جهت 250 قطعه جوجه یکروزه بمدت یک هفته تعداد 4 عدد آبخوری داخل گارد .
یک ساعت استراحت در صورت انتقال از یک سایت طولانی و سپس جوجه ریزی و دادن آب و دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی .
دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی
توجه خاص به درجه ها و معرفی منابع حرارتی ، آب و خوراک ،جلوگیری از ورود موش و سایر پرندگان وحشی
ساختمان اداری و مسکونی داخل مزرعه احداث شود ،ایجاد حوضچه ض

د عفونی به ابعاد و عمق مناسب در مدخل درب ورودی سالن ها استفاده از چکمه و لباس مناسب
فضای مورد نیاز جوجه یک روزه تا 8 هفته ،8قطعه در هر متر مربع و از 8 هفته تا پایان دوره پرورشی ، حد اکثر تا4 قطعه در هر مترمربع.

مدیریت پرورش جوجه بوقلمون

نگهداری بوقلمون در سنین جوجگی، یکی از مشکلترین مراحل پرورش بوقلمون است . بوقلمون های جوان نیز در مقابل عوامل بیماری زا کاملا حساسند از اینرو باید توجه فراوانی به آنها مبذول داشت . امروزه در اغلب کشورها بوقلمون را بصورت تجارتی و به تعداد زیادی نگه داری میکنند وتعداد معدودی از شرکتهای اصلاح نژادی ، سویه های تجارتی مخصوص به خود را ارائه میدهند که از ضریب تبدیل و قدرت رشد بسیار بهتری نسبت به دیگر نژادها برخوردارند .در طریقه پرورش به صورت صنعتی، باید با تحت نظر گرفتن شرایط محیطی تمامی نیازهای بوقلمون را در نظر گرفت تا با تنظیم حرارت ، تهویه ، بهداشت و بالاخره جایگاه حداکثر نتیجه مطلوب حائز شود
حرارت : حرارت در هفته های مختلف باید به قرار زیر باشد :
اواخر هفته اول 32 درجه – اواخر هفته دوم 29 درجه – اواخر هفته سوم 26 درجه – در اواخر هفته چهارم 24 درجه ( در تمام این مدت حرارت سالن نباید از 24 درجه سانتی گراد کمتر گردد ) اواخر هفته پنجم 21 درجه و اواخر هفته ششم 18 درجه سانتی گراد .
در روزهای اول جوجه ها نباید از منبع حرارتی دور شوند چون ممکن است سرما بخورند . اگر از دستگاه مادر مصنوعی استفاده میشود باید دور دستگاه مادر حصاری کشید تا از آن دور نشوند و یا اگر از هیتر استفاده میشود باید تمامی سالن حرارت یکنواخت و مناسب ( 32 درجه سانتی گراد ) داشته باشد .
تهویه و رطوبت: برای رشد معمولی جوجه بوقلمون هوای تازه و تمیز ضرورت دارد . به وسیله استفاده از پنجره های تهویه ای و همچنین هواکشهای برقی میتوان تهویه را کنترل کرده که البته تهویه نباید سبب سرد شدن سالن گردد . هنگام ورود به سالن میتوان وضعیت تهویه را بخوبی تشخیص داد ، زیرا وجود هرگونه بوی نامناسب دلیل عدم و نقص تهویه است . تهویه نامناسب از طرفی سبب کم کردن رطوبت میشود ، وجود رطوبت در داخل سالن نیز یکی از نشانه های نقص تهویه است . سالن نگهداری جوجه ها همیشه باید خشک نگهداری شود و اگر خشکی هوا بیش از حد لازم باشد رشد پرها کم شده و وضعیت پرها نامناسب میگردد .
بهداشت و بهسازی: جلوگیری و پیش گیری از بیماری مستلزم رعایت اصول بهسازی و بهداشت است . از اینرو باید لانه و همچنین وسائل را قبل از ورود و پایان هر دوره به خوبی شست و ضد عفونی نمود .
فضای لازم : فضایی که باید در اختیار جوجه بوقلمون باشد : در هفته اول 30 جوجه در هر متر مربع ، در هفته 2~4 تعداد 20 جوجه ، در هفته 5 ~6 تعداد 10 جوجه ، در هفته 7 ~8 تعداد 8 جوجه ، در هفته 9~ 12 تعداد 5 عدد و در هفته 13 ~20 تعداد 2~3 بوقلمون در هر متر مربع.
وسائل نگهداری جوجه بوقلمون : وسائلی که برای پرورش و نگهداری جوجه بوقلمون به کار میرود تقریبا کاملا شبیه به ان چیزی است که در پرورش جوجه های مرغ به کار میرود .

استفاده از نور برای پرورش بوقلمون : در 48 ساعت اول باید در تمام مدت شبانه روز از روشنایی در سالن نگهداری جوجه بوقلمونها استفاده کرد . بعد از اینکه جوجه بوقلمون ها به خوردن و آشامیدن عادت کردند باید به مرور نور را کم کرد به طوری که در سن 2 هفتگی به حداقل مقدار روشنایی رساند . معمولا مقدار 13- 14 ساعت نور در شبانه روز برای بوقلمون ها از سن 2 هفتگی به بعد کافی است . شدت نور نیز مهم است معمولا در 48 ساعت اول با

ید از نور شدید تر و سپس از نور ضعیف تر استفاده نمود . طبق ازمایشی که در انگلیس انجام شده ، نور قرمز و سبز هر دو اثر خوبی از نظر رشد نسبت به نور سفید در بوقلمونها دارند . ولی وقتی که شدت انوار مذکور به اندازه شدت نور سفید است اختلافی از ن

ظر میزان رشد در بوقلمون ها دیده نشده است ، از اینرو به نظر میرسد مسئله شدت نور مهمتر از رنگ آن است . بوقلمونها نیز مانند مرغها در نور آبی قادر به دیدن نیستند از اینرو هنگام گرفتن آنها میتوان از نور آبی استفتده کرد . به هر حال استفاده از نور ، به مدت 24 ساعت اثر بدی بر بوقلمون دارد . طرز استفاده کردن از نور در پرورش بوقلمونها بستگی به نژاد و طرز نگهداری و بالاخره سن فرستادن آنها به کشتارگاه دارد ولی از نظر راهنمایی از نور میتوان به طریقه زیر استفتده کرد:

0~6 هفتگی : در 48 ساعت اول به طور دائمی از نور استفاده میشود ،سپس میزان روشنایی را به مرور به 14 الی 18 ساعت میرسانند (کم کردن نور باید به طور آهسته وتدریجی صورت گیرد ) .
6~22 هفتگی : از 14 ساعت نور باشدت کم استفاده میشود .
22~30 هفتگی : مدت روشنایی روز را به 10~12 ساعت میرسانند .
پرورش جوجه بوقلمونها : برای نگهداری جوجه بوقلمون باید عملیات زیر انجام داد :
قبل از ورود جوجه ها باید تمام وسائل نگهداری لانه را شستشو و ضد عفونی کرد و سپس وسائل را بدقت چید ماشین مادر را گرم و یا هیتر را روشن کرد و تهویه را در وضع مناسبی قرار داد. از ریختن جوجه ها تعداد بیش از حد استاندارد در متر مربع باید خودداری کرد . به مسئله تغذیه جوجه بوقلمونها نیز باید در روزهای اول توجه فراوانی نمود .
در روش پرورش در روی بستر حتما باید از بستر مناسب استفاده کرد . در روزهای اول باید بستر را با پارچه و یا کاغذ پوشاند تا جوجه بوقلمون ها از مواد بستر نخورند ( البته میتوان از جعبه هایی که برای حمل و نقل جوجه ها استفاده میشود نیز استفاده کرد ) همینکه طرز غذا خوردن را یاد گرفتند میتوان کاغذ هارا برداشت . در بعضی از سالن های پیشرفته بوقلمون از کف های توری یا نرده ای (wire floor) نیز استفاده میکنند این کفها ،بسیار بهداشتی است ولی گران

تمام میشود و جوجه بوقلمونها نیز نمیتوانند براحتی روی آنها راه بروند و اغلب ممکن است دچار ناراحتی و ضعف پا و پنجه گردند .
جوجه بوقلمونها برعکس جوجه مرغها خوردن و آشامیدن را به خودی خود یاد ن

میگیرند . ازاینرو باید به انها اموخت . آموختن طرز آشامیدن و خوردن یکی از اشکالات پرورش بوقلمون است . برای اینکه جوجه بوقلمون ها را به خوردن ترغیب کنند ، عده ای از جو خورد شده ، عده ای از شیر و برخی از تخم مرغ پخته و خرد شده و یا غذای سبز استفاده میکنند . برخی از تولید کنندگان تعدادی جوجه بوقلمون مسن را بین جوجه بوقلمون های یکروزه رها میکنند تا توسط انها خوردن و آشامیدن را فراگیرند ( که البته این روش به خاطر ریسک بالای ابتلا به بیماری در جوجه ها امروزه منسوخ شده است و فقط در شرایط روستایی گاهی از ان استفاده میکنند ) زیرا به طور کلی بوقلمونها نسبت به مرغها ، بسیار کودن هستند به طوری که در نگهداری بوقلمون به طور طبیعی مرغ مادر بخوبی از جوجه های خود مراغبت نمیکند و اغلب جوجه های خود را تلف میکند و یا در مقابل پرندگان دیگر از جوجه های خود دفاع نمیکند . همچنین اگر در روی تخم خوابیده باشد ممکن است چند روز بدون غذا بخوابد و اگراو را بزور جهت خوردن خوراک از روی تخم بلند کنند ممکن است پس از سیر شدن فراموش کند که باید دوباره در روی تخم ها بخوابد از این جهت ممکن است با اندک غفلتی تخمها خراب شوند ( البته در محیط روستایی و غیر صنعتی ) .
جوجه بوقلمون ها نیز بسیار کم هوش و بی استعداد است و از این رو یکی ا

ز اشکالات اولیه پرورش بوقلمون عدم فراگرفتن طرز غذا خوردن و آشامیدن است . باید در روزهای اول نهایت دقت و توجه و حوصله را نمود تا جوجه ها طرز خوردن و آشامیدن را فرا بگیرند وگرنه در طی روزهای اول شاهد تلفات بسیار بالایی خواهیم بود .

در پرورش جوجه بوقلمونها باید دقت نمود که سالن تا مرز امکان دارای گوشه یا زاویه نباشد چون ممکن است که با جمع شدن جوجه ها در یک گوشه روی هم شاهد تل

فات ناشی از خفگی در انها باشیم . پس بهتر است سالن ما حالت بیضی مانند داشته باشد .
بوقلمون ها معمولا در بین 20 ~28 هفتگی به سن بلوغ میرسند که البته این امر بستگی به نوع و سویه و بالاخره جنس دارد . معمولا نژادهای سبک کمی زود تر از نژادهای سنگین به سن بلوغ میرسند . فصل جوجه کشی و همچنین طرز نگهداری نیز کم و بیش در تسریع یا تاخیر بلوغ اثر دارد . مسئله تشخیص رسیدن به سن بلوغ بسیار مهم است زیرا وقتی که پرنده به سن بلوغ میرسد گوشت از نظر کیفیت به حداکثر مرغوبیت خود میرسد و بعد از آن با چربی گرفتن بدن از کیفیت ان کاسته میشود .
اکنون سعی میشود که بوقلمون ها را از نظر بلوغ زود رس کنند به این معنی که زودتر یه سن بلوغ برسند . به این ترتیب تاریخ فرستادن بوقلمونها به کشتارگاه به جلو خواهد افتاد ، در ایران معمولا بوقلمون های ماده را در 16 هفتگی به بازار میفرستند زیرا پس از ان دیگر رشد نمیکند ولی بوقلمون نر را تا 26 هفتگی نگاه میدارند . وزن زنده بوقلمون های ماده 5/7 ~8 kg و وزن نرها در حدود 12~13kg است ( که البته این مقادیر برای نژادهای مختلف متفاوت اس

ت و این اعداد فقط به صورت میانگین ذکر شده اند ) . راندمان غذایی بوقلمون به طور متوسط معمولا 5 به 1 است یعنی به ازا هر 5 kg غذا 1kg وزن زنده به دست م

ی اید . امروزه موسسات اصلاح نژادی توانسته اند این مقدار را با روشهای اصلاحی بهبود بخشند .
آشنایی با دو نوع بوقلمون : برنز آمریکای شمالی و سفید هلندی
بوقلمون برنز
بوقلمون برنز از نژاد بوقلمون های اهلی است . اگرچه رشد به مراتب بیشتری دارد ولی از نظر ظاهر بسیار شبیه بوقلمون وحشی آمریکای شمالی است .
با وجود اینکه نژاد این دسته از ماکیان در سالهای اخیر رو به نقضان گذاشته است ولی باز می توان از آنها به عنوان موجودات خوب و مولد خانگی یاد کرد.گزارشات حاکی از این است که بوقلمون های برنز در مقایسه با سایر گونه های بوقلمون اندکی آرام تر هستند و این باعث می شود که به راحتی بتوان آنها را در کنار خود نگهداری نمود.پرورش دهندگان این حیوان می گویند زمانی که شما وارد محل زندگی بوقلمونهای برنز بشوید آنها به راحتی برای دریافت غذا به شما نزدیک می شوند .مثل بیشتر بوقلمونها ، بوقلمونهای برنز نسبت به سرما و تغییرات آن بسیار حساس می باشند و بایستی در قبال چنین شرایطی محفوظ نگه داشته شوند .اغل

ب خانواده های بوقلمون برنز به عنوان حیوانات خانگی به فروش می رسند.در مرحله بلوغ بوقلمونهای برنز معمولاُ وزنی بین 25 تا 40 پوند دارند ، این در حالی است که وزن بوقلمونهای ماده بین 14 الی 26 پوند متغییر است .پرهای آنها رنگ سیاه مات دارد و لکه های قهوه ای متمایل به سبز بر روی آنها در زیر نور خورشید مثل رنگهای متالیکی می درخشد .کفل این نوع بوقلمون رنگ برنز خاصی دارد در حالی

که پرهای ناحیه جلوی بدن او بیشتر قرمز و سبز رنگ است

. لبه دم بوقلمون برنز ،دور تا دور نوار سفید رنگی دارد . در حال حاضر دو نوع از بوقلمونهای برنز وحشی و سینه پهن بیشتر با مقاصد تجاری تولید میشوند و دلیل آن این است که سینه آنها گوشت نسبتاً زیادی دارد .بوقلمونهای برنز به آمریکای شمالی تعلق دارند .از حدود 500 سال قبل قوم آز تک آنها را به عنوان حیوان خانگی مورد استفاده قرار می دادند.اگرچه هر دو نوع بوقلمونهای برنز در آمریکا کمیاب شده اند ولیکن بوقلمون سینه په

ن بیشتر مورد استفاده عموم قرار دارد . این نکته را نیز باید افزود که پرورش سینه پهن ها بسیار مشکل تر از نوع وحشی آنها می باشد و دلیل آن این است که آنها به دلیل سینه پهنشان نمی توانند جفت گیری کنند و تکثیر آنها به صورت تلقیح مصنوعی صورت می گیرد . تا سال 1960 بوقلمونهای برنز عمده ترین بوقلمونهای بودند که در ایالات متحده پرورش داده می شدند.
پرورش و تکثیر :
بوقلمونهای برنز نر را می توان با زایده گوشت زیر گردنشان از بوقلمونهای ماده تشخیص داد .برخلاف نوع وحشی بوقلمونهای برنز که به طور طبیعی جفت گیری می کنند بوقلمونهای سینه پهن به دلیل سینه پهن خود ، نمی توانند به طور طبیعی جفت گیری کنند . تلقیح مصنوعی روشی است که در این مورد به کار گرفته می شود.
بوقلمون سفید:
امروزه اختلالاتی در مورد نژاد بوقلمون ((وایت هلند)) به وجود آمده است . اگرچه اغلب بوقلمونهای سفید را به نام ((وایت هلند)) می شناسند ولی همه آنها استانداردهای نژاد مزبور را دارا نمی باشند .نژاد بوقلمونهای واقعی ((وایت هلند)) روز به روز کمیاب تر می شود . بنابراین اقدامات حماینی جهت حفاظت آنها باید صورت گیرد .بوقلمونهای ((وایت هلند)) دیگر به طور گروهی پرورش داده نمی شوند .پرورش دهندگان نژاد اصیل بسیار کم هستند و آنها بر این نکته اتفاق نظر دارند که بوقلمونهای مذکور با استاندارهایی مورد ارزیابی قرار م

ی گیرند که به مرور زمان از استانداردهای نژاد اصیل فاصله گرفته است . این نوع بوقلمونها تنها توسط علاقه مندان پرورش داده می شوند و پرورش آنها بسیار محدود می باشد
در حال حاضر نوعی از بوقلمون ((وایت هلند)) به طور تجاری پرورش داده می شوند .
اگرچه امروزه بیشتر گونه های بوقلمون سفید هلندی که

به منظور مقاوم بودن با نژادهای دیگر آمیخته شده است دارای چشمهای قهوه ای رنگ می باشند ولیکن نژاد اصیل این دسته از بوقلمونها دارای چشمان آبی بوده است.برخی از انواع نر این بوقلمونها هنوز هم دارای غبغب سیاه هستند.رنگ گردن و زیر گردن بوقلمونها مثل ساق پا و انگشتان پای آنها ، سفید متمایل به صورتی می باشد.منقار آنها هم رنگ صورتی دارد و هم می تواند رنگ استخوانی داشته باشد .در روی سر بوقلمونهای مزبور نشانه ای از رنگ سرخ آبی وجود دارد.بقیه اندام بوقلمون وایت هلند را پرهای شاداب سفید رنگ پوشانده است . امروزه ، گونه های از بوقلمونهای سفید هلندی که با بوقلمونهای ((لارج وایت)) آمیخته شده است دارای سینه ای پهن و پاهای کوتاه تر در مقایسه با گونه های اصیل می باشند.بوقلمونهای نر اصیل معمولا حدود 33 پوند و نوع ماده حدود 18 پوند وزن دارند.اگر چه نمی توان به طور قطعی اظهار نظر نمود ولی باور بر این است که بوقلمونهای ((وایت هلند)) در کشور هلند پرورش یافته و نژاد آنها گسترش یافته است .ذر این میان بوقلمونهای وحشی نیز از آمریکا به اروپا صادر شده اند ولی هلند و اتریش به گونه های سفید که یکی از آنها همین نوع است علاقه مند بوده اند.
اولین بار ، بوقلمون در اوائل قرن 18 وارد ایالات متحده و بریتانیا گردید و تا سال 1847 نژاد استاندارد این حیوان محفوط بوده است .امروزه گونه های وایت هلند که به طور تجاری هم پرورس داده می شوند از مشهورترین گونه هایی هستند که در تعطیلات زمستانی در ایالات متحده به فروش می رسند ولیکن بیشتر آنها اصیل نیستند و یا به عبارت دیگر گون

 

ه های اصیل بوقلمون مذکور نسبتاً کمیاب است

اطلاعات ویژه مراقبتی :
مراقبت از بوقلمونهای وایت هلند شبیه سایر بوقلمونها می باشد . و به خاطر جثه بزرگشان برای این حیوانات باید به حد کافی فضای لازم برای حرکت وجود داشته باشد.
پرورش و تکثیر
بوقلمونهای اصیل ((وایت هلند)) را به سختی می توان پیدا کرد و نژاد آنها به ندرت پرورش داده می شود . برخلاف گونه های تجاری این نوع واقعی آن برای پرورش و تکثیر نیاز به تلقیح مصنوعی وجود ندارد
خصوصیات بوقلمون های تجاری

صنعت بوقلمون تجاری از اهمیت خاصی برخوردار است و نسبت به اینکه گوشت استحصالی در کدام مسیر مورد قرار گیرد . زمان کشتار مشخص و معین میشود بوقلمون های نر گوشتی در مدت زمان 18 هفته به وزن معادل 16 کیلوگرمی وبوقلمون های ماده گوشتی در پایان 14 هفتگی به وزن معادل 8 کیلوگرمی میرسند . لاشه گوشت بوقلمون از 60 درصد گوشت سفید و 40 درصد گوشت قرمز تشکیل یافته است مزه گوشت سفید یا قرمز لاشه بخاطر ترکیبات و عوامل مختلف از یکدیگر متمایز بوده و بسیار لذیذ و خوشمزه میباشد .
گوشت بوقلمون از نظر ترکیبات دارای پروتئین بالا،کمترین کلسترول املاح و اسید امینه های ضروری میباشد . لذا یک منبع مناسب پروتئین جهت پخت و تهیه انواع خوراکها و غذاهای مختلف و همچنین برای افراد مسن ،کودکان در حال رشد ،مبتلایان به امراض قلبی و عروقی سایر احاد جامعه میتوانند نیز از گوشت بوقلمون به عنوان منبع پروتئین مناسب اس

تفاده نماید .گوشت بوقلمون از نظرمیزان کلسترول در درجه دوم اهمیت بعد از ماهی قرار میگیرد لذا کسانی که میزان کلسترول و چربی خون بالا دارند براحتی میتوانند از آن بهره مند گردند . در صنایع جانبی بدلیل وزن بالا لاشه و کمی ضایعات براحتی مورد مصرف قرار میگیرد ، موارد مطرح شده خود گواه توجه سایر کشورها به گوشت بوقلمون به عنوان یک منبع پروتئین مناسب تلقی میشود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ارزشیابی کیفی( توصیفی)، تفاوت آن با دیگر انواع ارزشیابی pd

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ارزشیابی کیفی( توصیفی)، تفاوت آن با دیگر انواع ارزشیابی pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ارزشیابی کیفی( توصیفی)، تفاوت آن با دیگر انواع ارزشیابی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزشیابی کیفی( توصیفی)، تفاوت آن با دیگر انواع ارزشیابی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ارزشیابی کیفی( توصیفی)، تفاوت آن با دیگر انواع ارزشیابی pdf :

مقدمه :
به عنوان معلم باید عمیقاً باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ما ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیّا کنیم که نمره گرایی از بین برود و معلم و دانش آموز و اولیا همه به دنبال کیفیت کار باشند نه کمیت.

بسیاری از معلمان نگران اتمام برنامه های درسی خود هستند بدیهی است بخشنامه ها و دستورالعمل های اداری و اجرایی در تولید این نگرانی نقش عمده دارند و باعث افت کیفی کار آنان می شود. برای رفع این نگرانی باید چاره اندیشی کرد تا کیفیت فدای کمیّت نشود. [1]

چکیده
در این مجموعه سعی شده که نگاهی کوتاه و گذرا درارزشیابی کیفی یا توصیفی داشته باشیم و تلاش کرده ایم تا بتوانیم همکارانی را که با این ارزشیابی آشنایی ندارند و یا ابزار و روشها را نمی دانند تا حدّی یاری دهیم.
در این مباحث ابتدا در خصوص ارزشیابی و اهداف آن و اعتبار و اهمیّت ارزشیابی سخن به میان آمده و دسته بندی ارزشیابی ها را داریم و با توجه به اهمیت ارزشیابی تکوینی و ارتباط داشتن این ارزشیابی با ارزشیابی توصیفی سعی شده تا اهداف و اهمیّت ارتباط آن بیان شود.
بعد از این موارد به بررسی ارزشیابی کمّی و کیفی و تفاوت آنها و ارزشیابی توصیفی و کاربرد وابزارهای آن صحبت شده و راهکارهای مناسب جهت چگونگی استفاده از ابزارها و نتایج حاصل از ارزشیابی توصیفی ارائه شده است.

ارزشیابی:
هر کاری که قضاوتی به همراه داشته باشد ارزشیابی است که بعضی

از مواقع سنجش و ارزشیابی معادل به کار می روند، اما به واقع هم معنا نیستند. سنجش، اندازه گیری عملکرداست و مشتمل بر قضاوت نیست و این نقش بر عهده ی ارزشیابی است. [2]

در واقع امتحان نوعی ارزشیابی است که طبق اصول معینی انجام می شود و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش وکمک به بهبود یادگیری است که 7 هدف اساسی را به دنبال دارد.
1- کمک به یادگیری دانش آموز
2- کمک به یادگیری دانش آموز برای آشنایی باهدفهای آموزشی – درسی
3- برانگیختن رغبت و علاقه ی دانش آموزان به یادگیری
4- تصمیم گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس
5-اصلاح روش تدریس

6- ارتقا و طبقه بندی دانش آموزان
7- تصحیح نتایج فعالیّت های فراگیران و دادن بازخورد به آنها. [3]
هدف ارزشیابی خدمت به آموزش است، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموز و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیّت رامی توان با کا

ربرد روش صحیح در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد. [4]

اطّلاعات حاصل از سنجش و ارزشیابی مستمر هر دانش آموز باید به این پرسش معلم پاسخ دهد که این دانش آموز درکجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه میتوانم بکنم؟ نه اینکه معلم نتیجه گیری کند که مثلاً این دانش آموز زیرحد متوسط یا کند ذهن یا تیزهوش است. [5]

مواردی که در ارزشیابی ها با ید رعایت کرد:
1- آنچه که ارزش اندازه گیری داشته باشد.
2- ارزیابی دانش پایه و عمیق
3- توانایی تفکر، درک و استدلال علمی

4- تعیین حدودی که فراگیران درک کرده اند
5- هم توجه به فرآیند و فرصت یادگیری و هم به نتیجه نهایی.
6- استمرار ارزشیابی
7- سنجش توان کار گروهی و انفرادی [6]

دسته بندی ارزشیابی های آموزشی
1- آغازین 2- تکوینی 3- تشخیصی 4- پایانی (تراکمی)

اهمیت ارزشیابی تکوینی
ارزشیابی جز جدایی ناپذیر و اساسی در فرآیند یاددهی، یادگیری است به طوری که اگرمعلم شکل اجرای آن را هرگونه انتخاب کند اندکی از آثار آموزشی آن نمی کاهد. [7]
به علّت اهمیّت این ارزشیابی در توصیف داده ها و رفتارها در این بحث به آن می پردازیم.
– نظارت معلم بر تحقّق انتظارات آموزشی وپرورشی بخش های گوناگون هر مطلب آموزشی.
– هدایت مداوم یادگیری دانش آموزان بر اساس توانایی هایشان به سمت تحقّق انتظارات آموزشی و پرورشی.
– اصلاح بهبود روش های آموزش و پرورش اعمال شده در کلاس درس.
– کشف راهکارهای متناسب بارشدهردانش آموز تا او بتواند از مرز کنونی توانایی هایش فراتر رود.
– پی بردن به جریان های روان شناختی مؤثر در یادگیری دانش آموزان و ارائه ی بازخور لازم و مناسب.
– آگاهی از چگونگی تشکیل ساختارهای ذهنی مربوط به دانش، مهارتها و نگرش اکتسابی و چگونگی فرآیند و نحوه ی استفاده از آن در حل مسائل در شرای

ط و موقعیّت جدید.
– ارائه بازخورد لازم به دانش آموزان در مورد فعالیّت ها و کوشش های آموزش وپرورش به منظور ایجاد توجه لازم و افزایش و علاقه به فعالیت ها در آنان.
– انطباق روش، برنامه، وسایل و منابع آموزشی با نیازهای دانش آموزان.
– کشف شکاف بین انتظارات آموزشی و پرورشی با دانش، فهم، مهارت و;. دانش آموزان و کمک به آنان برای کاهش این فاصله.

– آگاهی معلم از اینکه در کلاس درس چه موضوعی راآموزش داده است و این که کدام قسمت از آموزش به کار بیشتر نیاز دارد.

در واقع تفسیر نتایج ارزشیابی تکوینی به این منظور انجام می شود که مشکلات، نارسایی هاو بدفهمی های یادگیری هر یک از دانش آموزان مشخص شود. و نیز روشهای مناسب برای رفع آنها را به معلم و دانش آموز نشان دهد.
به بیانی دیگر، نتایج این نوع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، فرضیه هایی را در اختیار معلمان به عنوان پژوهشگران آموزشی قرار می دهد تا با توجه به آنها به رفع بدفهمی ها، نارسایی ها، و مشکلات احتمالی یادگیری دانش آموزان، (زمانی که فعالیّت ها و کوشش آموزش و پرورشی در جریان هستند) اقدام کنند. [8]

فواید ارزشیابی تکوینی

اجرای راهبردهای ارائه شده در کلاس درس طی دوره و زمان آموزش، این فواید را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت.
– کسب مهارتهای بحث و گفت وگو
– کسب مهارت های مربوط به ارتباطات بین فردی
– مشارکت در فعالیّت های گروهی
– ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری
– کسب مهارت های مطالعه ی درست
– توجه به موضوع مورد مطالعه
– تلفیق مهارت های شنیدن،خواندن، تفکر ونوشتن
– تثبیت یادگیری از طریق مرور کردن، سؤال و جواب، یافتن جواب و;
– درک ارتباط بین مطالب خوانده یا شنیده شده
-ارتباط بین یادگیری های قبلی و بعدی (معنی دارکردن یادگیری)
– کشف انتظارات آموزشی و پرورشی
– شرکت فعّال در یادگیری از طریق تفکر فردی و گروهی
– کسب مهارت تفکر انتقادی
– افزایش اعتماد به نفس و ابراز وجود.
– کسب مهارت های ابراز وجود
– افزایش مهارت های شناختی و فراشناختی خود. [9]

چه موقع ارزشیابی معتبر است
زمانی که 1- آموزش با پژوهش همراه باشد 2- آموزش با ارزشیابی تلفیق شده باشد.
3- ارزشیابی ارزشی بیش ازموفقیّت در جلسات امتحان را داشته باشد.
4- فعالیّت های گروهی فرد را اصل قرار دهد.
5- افراد را به یک فراگیرمادام العمر تبدیل کند.
و در یک کلام آموزش باید شیوه های یادگیری را به فراگیر بیاموزد تا خود در هر زمان که بخواهد، آنچه را نیاز دارد بیاموزد بدون آنکه نیازمند آموزگاری باشد. [10]
ارزشیابی توصیفی
امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.
پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها و دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیاب

ی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.
اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم

قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است.
و همچنین این دو ارزیابی از نظر ابزارهای جمع آوری داده ها نیز با هم فرق دارند:
ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمونهای عین

ی یا استاندارد با پاسخ های ازقبل تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری و گزارش های روزانه و;;;;;..می باشد.

به عنوان مثال: تعداد پرسش های فراگیران در کلاس = کمی است
اما نوع پرسش های فراگیران در کلاس= کیفی است
یا
حجم هر پرسش وپاسخ آن= کّمی است
نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است [11]
ارزشیابی توصیفی یا کمی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموز به عمل آورده ایم می پردازد.

کاربردارزشیابی توصیفی:

1- بهبودیادگیری
2- ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه
3- افزایش بهداشت روانی کلاس
4- اعتماد به نفس
5- افزایش روحیه انتقادپذیری در کودکان
6- افزایش مشارکت در یادگیری
7- رشد مهارت خود اصلاحی و خود تنظیمی
8- رشد و توانایی نقد خود
9- بهبود عملکردها
10- خارج شدن از برنامه های کلیشه ای و چارچوبی
11- آرامش در آموزش
ابزارهای ارزشیابی توصیفی:
برای ارزشیابی توصیفی ابزارهای گوناگونی وجود دارد که در اینجا ب
2- پروژه
الف- آزمونهای مختلف از جمله مدادکاغذی

 

3- آزمون های عملکرد
ب- تکالیف درسی

پوشه کار:
یک مجموعه هدفدار منظم از کار و فعالیّت فراگیر که نشان دهنده تلاش و کوشش و پیشرفت و رشد دستآوردها و موفقیّت های او می باشد. و فراگیرا]

پوشه کار مانند یک جورچین (پازل) مجموعه ی قطعاتی از کارهای هدفدار فراگیران است که به او امکان می دهد تا توانایی های خود را از جهات مختلف به نمایش بگذارد. که البته هر پوشه می تواند شامل کار یک فرد یا یک گروه باشد. که به یک یا چند موضوع درسی اختصاص دارد که البته می توان در زمان معین فراگیر آن را به خانه ببرد یا در مدرسه نگهداری شود و در اختیار معلم سال بعد قرار گیرد.
در واقع پوشه کار فرصت شناخت و اصلاح اشتباهات را به فراگیران می دهد. [13]

چه چیزهایی را باید در پوشه نگهداری کرد:
1- تکالیف انفرادی مدرسه
2- برگه امتحانی
3- تکالیف گروهی مدرسه
4- گزارش های علمی
5- یادداشت های کلاسی یا خارج کلاسی دانش آموز
6- ثبت پرسش ها و اظهارنظرها در رفتارهای قابل توجه
7- گزارش مصاحبه ای فراگیر با افراد مختلف
8- خلاصه داتسان یا فیلم یا بازدید
9- نمونه کارهای هنری و;
سعی شود کارهای ناتمام با ذکر تاریخ در پوشه گذاشته شود و کارهای تکمیل ش

ده در پوشه نگهداری شود.
بهترین کار هر دانش آموز در پوشه گذاشته شود. معلم و دانش آموز در انتخاب مواردی که در پوشه گذاشته شود با یکدیگر مشورت کنند. [14]

معیارهایی برای ارزشیابی پوشه ای:
برای آنکه بتوان یک پوشه کار را ارزیابی کرد باید معیارهایی داشت که می توان به مواردزیر اشاره کرد.
1- دقت در کار
2- نظم کار و نظافت ظاهری

3- خلاقیّت و نوآوری
4- کنجکاوی و پرسش گری
5- پشتکار و صبر و حوصله
6- کاربرد آموخته ها
7- تصحیح اشتباهات
8- توانایی استفاده از ابزار

9- توانایی برقراری ارتباط
10- توانایی حل مسئله
11- توانایی طرح مسئله
12- توانایی کار گروهی و;. [15]

از نتایج ارزشیابی پوشه ها چگونه استفاده کنیم:
1- به دانش آموز امکان داده میشود پوشه ی خود را با معلم مرور کند و مواردی را که می تواند اصلاح کند بگوید.
2- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با دانش آموز دیگر مرور کند
3- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با گروه خود مرور کند.
4- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با والدین مرور کند.
5-به معلم این امکان را می دهد که پوشه فراگیران را مرور کند و مواردی که به کمک نیاز دارند تعیین کند.
6- به دانش آموزان امکان می دهد که از کارهای خود نمایشگاهی ترتیب دهند. [16]

پروژه
برای آنکه یک آموخته در ذهن فراگیر ثبت شود بایدآن آموخته درموقعیّت های مناسب به کار گیرد، فعالیّت هایی تحت عنوان پروژه که فرصت های یادگیری

متنوعی برای فراگیران ایجاد می کند اگر به درستی هدایت شوند از مؤثرین شیوه ها در سهیم کردن فراگیران در فرآیند آموزش و پایدار کردن آموخته های فراگیران درحیطه های مختلف دانش مهارت و نگرش هستند.
فعالیّت های پروژه ای برای دانش آموزان فرصتی فراه

م می کند تا مهارتهای بهتر زندگی کردن و توانایی برخورد با مسائل زندگی را کسب کند. معمولاً پروژه های دانش آموزی هدف های برنامه ی درسی را دربردارد تا حدودی پیچیده تر از تکالیف معمولی است و دانش آموزان هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی می توانند انجام دهند [17]

چگونگی ارائه یک پروژه
هنگامی که دانش آموزان به صورت انفرادی یا گروهی پروژه ای را انجام می دهند انتظار دارند معلم به آنان فرصت دهد تا حاصل کار خود را ارائه دهند. زمانی که دانش آموز می داند باید پروژه ی خود را در کلاس و در حضور جمع ارائه کند موظف میشود از جزئیات کار، حتّی اگر بخشی از آن توسط دیگری انجام شده باشد مطلع باشد به این ترتیب افراد خانواده در آموزش فرزندشان سهیم می شوند.
به تفاوت های فردی فراگیران احترام بگذاریم با معرّفی پروژه های متفاوت به فراگیر و گروههای مختلف دانش آموزی با توجه به طبقه بندی هوشی گارد نر به آنان امکان دهیم تا از حداکثر توان خود در پیشرفت تحصیلی بهره گیرد. [18]

مزایای استفاده از پروژه:
1- خصلت جستجوگری و کنجکاوی فراگیران برانگیخته می شود.
2- پرورش مهارت حل مسئله
3- فرصت های همکاری مثبت بین افراد در کلاس افزایش می یابد.
4- مهارت نقادی و نقدپذیری را در فراگیران افزایش می

دهد.
5- فراگیران با استفاده از استعدادهای خاص خود یک محصول کیفی تولید می کنند.
6- اعتماد به نفس فراگیران را افزایش میدهد.
7- تئوری هوشهای چندگانه (8 گانه گارد نر) را ملموس کرده ومی تواند در شناخت هوش ها به ما کمک کند.

8- به دانش آموزان فرصت می دهد تا به پرسش های خود نظم دهند وبرای یافتن پاسخ برنامه ریزی کنند.
9- به معلم امکان می دهد تا از فرصت های متفاوتی برای ارزشیابی فراگیران بهره جوید.
10- به فراگیران فرصت می دهد تا با انتخاب آزاد زمینه ی فعالیّت و استعداد خویش را کشف کند. [19]
سنجش عملکرد
شامل روش هایی است که توسط آن فراگیران فرصت می یابند مهارتها و شایستگی های آموخته خود را آشکار سازند و در حین آن نیز چیزهایی بیاموزند. این روشها مشتمل بر طراحی واجرای آزمایش های علمی، نوشتن مطالب و مقالاتی که مستلزم بازاندیشی، بازسازی است، تفسیر و استفاده از نقشه ها و نمودارها، سرودن اشعار، کارهای علمی ونمایشی، طراحی و اجرای مهارتهای ورزشی، شرکت در امتحانات و آزمونهای شفاهی و زبانی و;..که همه و همه نشانگر کاربردی، واقعی و عملی سنجش عملکرد است. بنابراین سنجش عملکرد یک دیدگاه، رویکرد وشیوه کلّی سنجش یادگیرنده است که از همه روش ها و ابزار موجود می تواند استفاده کند حتی از روش های مرسوم و معمول اندازه گیری مانند آزمونهای معلم ساخته، که البته لازم به ذکر است که آنچه که این ابزارهای رایج وکّمی را از روش های کیفی نوین متمایز می سازد، هدف و نحوه ی به کارگیری و استفاده از نتایج سنجش است.
در ضمن عملکرد میتواند به شکل فردی یا گروهی سنجیده شود. [20]

هدف از سنجش عملکرد
سنجش عملکرد نه تنها در پایان آموزش به عنوان وسیله و روش تعیین میزان پیشرفت افراد کاربرد دارد بلکه هدف تشخیصی برای شروع آموزش و هدف ساختاری و فرآیندی به منظور هدایت و راهنمایی جریان یادگیری- یاددهی در حین شکل گیری و تکوین آموزش را نیز دنبال می کنند. [21]
بهتر است قبل از اجرای سنجش عملکرد چند سؤال از خود بپرسیم
1- چه مفهوم، مهارت یا دانشی را آزمون کنیم(هدف)
2- فراگیران چه چیز باید بدانند (محتوا)
3- فراگیران در چه سطحی باید عملکرد موردنظر را از خود نشان دهند (ملاک پذیرش عملکرد)

آزمون های عملکردی
تکالیف و آزمون های عملکردی، آموخته های فراگیر را در حیط

 

ه های مختلف در عمل به کار می گیرد و فراگیر طی انجام آن نشان می دهد تا چه اندازه درکاربرد آموخته ها تواناست. [22]
یکی و بلکه مهمترین شاخص و الگوی سنجش عملکرد، آزمون عملکردی است. آزمون عملکرد آزمونی است که تکلیف عملکردی را کمّی ساخته به ارزش عددی تبدیل میکند که تکلیف عملکرد وظیفه و فعالیّت فراگیر است و آزمون عملکردی مسئولیت مربی برای بیان کمّی و عددی پیشرفت وتلاش فراگیر. [23]

انواع آزمون های عملکردی
1- آزمون های کتبی عملکردی
2- آزمون های عملکردی شناسایی
3-سنجش عملکرد در موقعیّت هایی شبی

ه سازی شده
4-آزمون عملکرد نمونه کار [24]
1- آزمون های کتبی و عملکردی: آزمون های کتبی مداد- کاغذی است که به طور معمول برای سنجش طبقه دانش و گاهی درک و فهم حیطه شناختی به کار می رود. [25]
که البته این آزمون ها می تواند به شکل آزمون در خانه و کتاب باز و آزمون های معمولی اجرا شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن pdf :

آشنایی با سلول های عصبی و انواع آن

بافت عصبی در واقع از مجموعه‌ای از سلولهای عصبی یا نورون و سلولهای گلیا تشکیل شده است. نورونها دارای اشکال و اندازه‌های مختلفی می‌باشند. با این حال هر نورون از سه قسمت پریکاریون ، اکسون و دندریت تشکیل شده است. اکسون غالبا استطاله واحدیست ولی گاهی دارای زواید جانبی به نام کلاترال می‌باشد.

دستگاه عصبی (Nervous system) از دو نوع سلول تشکیل شده است:
*سلول عصبی بنام نورون (Neuron) که واحد عملی دستگاه عصبی است
*سلول غیر عصبی بنام نوروگلیا (Neuroglia) یا گلیوسیت (Gliocyte) که سلول پشتیبان محسوب می شود

سلول عصبی
سلول عصبی، واحد دستگاه عصبی می‌باشد. به هر سلول عصبی یک نورون می‌گویند. هر نورون از سه قسمت تشکیل شده که شامل: جسم سلولی و دو زایده به نام‌های دندریت و آکسون می‌باشد.

اجزای یک نورون
هر نورون از دو قسمت تشکیل می گردد:
*جسم سلولی (پریکاریون یا سوما) یا تنه سلولی که شامل هسته و سیتوپلاسم است
*زوائد یا استطاله ها بنام دندریت و آکسون. هر نورون می تواند چندین دندریت داشته باشد ولی یک آکسون دارد.

اندازه پریکاریونها متفاوت است (بین 4 الی 135 میکرون) اشکال آن کروی ، ستاره‌ای ، هرمی و گاه گلابی است. احتمالا در قشر مخ تنها 14 میلیارد نورون وجود دارد. نورونها معمولا دارای هسته‌های درشت‌اند که درون آنها یک یا چند هستک وجود دارند.

نورونها علاوه بر اندامک های متداول سیتوپلاسمی مانند دستگاه گلژی ، میتوکندری دارای ویژگیهایی نیز می‌باشند مانند وجود ذرات نیسل در پریکاریون و دندریتهاست که اجسامی بازوفیلیک محسوب می‌شوند. مقدار این ذرات در سلولهای حرکتی بیش از سلولهای حسی است. ویژگی دیگر وجود تارهای نوروفیبریل در سیتوپلاسم دندریتها و اکسونهاست. اعتقاد بر این است که نورفیبریلها به انتقال مواد مثل یونها و متابولیتها کمک می‌کنند.
نورونها گاه محتوی رنگدانه‌هایی می‌باشند مانند ملانین در هسته سیاه واقع در مغز میانی و یا رنگدانه‌های محتوی آهن در هسته گلوبوس پالیدوس و همچنین در هسته قرمز. جایگاه پریکاریون نورونها و یا فقط پریکاریون آنها اغلب به صورت متراکم داخل گرههای عصبی یا گنگلیونها قرار دارند. این گرهها هم در سیستم عصبی محیطی به نام گانگلیونهای حسی نخاعی- مغزی و با گنگلیونهای حرکتی احشایی و هم درون سیستم عصبی مرکزی به نام هسته وجود دارند.

آکسون (Axon): آکسون پیام عصبی را از جسم سلولی خود دور می کند. طول یک آکسون ممکن است کوتاه یا بلند باشد (مثلا می تواند از چند میکرون تا یک متر متغیر باشد). گاهی شاخه یا شاخه هایی از یک آکسون به عنوان شاخه های جانبی (کولترال) خارج می شوند (مثلا در نورون های هرمی قشر مغز).
دندریت (Dendrite): دندریت یا دندریت ها، سیگنال عصبی را به طرف جسم سلولی هدایت می کند .این زوائد اصولا کوتاه هستند ولی گاهی بلند بوده که در این موارد ازلحاظ ساختمانی شبیه آکسون می باشند.
هر نورون، می‌تواند دارای یک یا چند دندریت باشد، اما فقط می‌تواند یک آکسون داشته باشد.

پایانه اکسون (axon terminal): به قسمت انتهایی اکسون گفته می شود که دارای ویزیکول هایی است که در آن ها نوروترانسمیترهای مختلف وجود دارد. نوروترانسمیترها موادی هستند که در موقعی که پتانسیل عمل به سلول عصبی می رسد آزاد می شوند که در ادامه بیشتر به آن ها می پردازیم.

جسم سلولی نورون، حاوی هسته و سیتوپلاسم است. وظیفه دندریت، هدایت تحریکات وارده به عضو، به طرف جسم سلولی است.
وظیفه آکسون، هدایت این تحریکات از جسم سلولی به طرف نرون‌های دیگر یا عضو گیرنده حرکت می‌باشد.

جسم سلول عصبی در مغز یا نخاع قرار دارد. از جسم هر سلول عصبی تعداد زیادی رشته های کوتاه خارج میشود که به آن دندریت Dendrite میگویند. کار دندریت ها انتقال پیام بین سلول های عصبی است یعنی پیام عصبی را از یک سلول به سلول دیگر منتقل میکند.
همچنین از هر سلول عصبی یک رشته طویل و طولانی خارج میشود که به آن آکسون Axon میگویند. از یک سلول عصبی حسی که در نخاع وجود دارد یک آکسون خارج میشود که به اندام حسی میرسد بطور مثال از یک سلول حسی که در نخاع کمر وجود دارد یک رشته آکسون خارج شده که به پوست نوک انگشت شست پا رسیده و حس آنجا را تامین میکند.
پس یک رشته آکسون میتواند بسیار طولانی و حتی بیش از یک متر باشد با این حال بسیار نازک بوده و با چشم غیر مسلح دیده نمیشود.

این ساختارهای درخت‌مانند و رشته‌ای سلول‌های عصبی یا “نورون‌ها” هستند.

این سلو‌ل‌های به شدت نامتقارن دارای یک تنه اصلی به نام “آکسون” و مجموعه‌ای بازوهای شاخه‌مانند باریک به نام “دندریت‌ها” هستند.
نورون‌ها دندریت‌های‌شان را به نوک آکسون‌های سلول‌های عصبی دیگر متصل می‌کنند تا شبکه‌های عصبی را تشکیل دهند. برخی از شبکه‌های عصبی، مانند آنهایی که مسئول بازتاب عصبی پرش زانو هستند نسبتا ساده‌آند و اتصالات معدودی دارند. شبکه‌های عصبی دیگر مانند آنهایی که در مغز هستند، بسیار پیچیده‌اند.

در مورد سلول حرکتی هم همینطور است. بطور مثال از یک سلول عصبی حرکتی که در نخاع گردن وجود دارد یک رشته آکسون خارج شده که پس از طی مسیری طولانی به عضله کف دست رفته و موجب حرکت شست دست میشود. پس این تک رشته آکسون میتواند بسیار طولانی باشد ولی در عین حال آنقدر نازک است که فقط با میکروسکوپ دیده میشود. هزاران و میلیونها آکسون در کنار هم قرار میگیرند تا یک عصب را درست کنند. این عصب که در واقع دسته ای از آکسون ها است با چشم دیده میشود.

دورتادور هر آکسون را در طول مسیرش سلول هایی میپوشانند که به آنها سلول شوان Schwann cell میگویند. در هر یک میلیمتر طول هر آکسون حدود ده سلول شوان وجود دارد. اینها سلول های محافظ عصب هستند.

این سلول ها صفحه هایی را درست میکنند که به آن میلین Myelin میگویند. میلین مانند یک چسب نواری که دور حلقه مرکزی پیچیده شده دور آکسون میپیچد و به همین خاطر به آن غلاف میلین هم میگویند. وظیفه سلول شوان و غلاف میلین محافظت از آکسون و کمک به کارکرد و فعالیت صحیح آن است.

برحسب تعداد زواید، نورون‌ها را به سه گروه تقسیم می‌کنند:
انواع نورون ها ازنظر شکل و ساختار

*نورون یک قطبی (Monopolar neuron): ابتدا یک زایده خارج می گردد که خود به دو شاخه تقسیم می شود. این دو شاخه ازنظر ساختمانی شبیه آکسون هستند. یکی از شاخه ها پیام عصبی را به جسم سلولی منتقل می کند (به عنوان دندریت) و دیگری پیام را از جسم سلولی دور می کند (به عنوان آکسون).
نورون های حسی دارای دندریت بلند و آکسون کوتاه هستند. دندریت این نورون ها ازنظر ساختمانی شبیه آکسون است.
به این نورون ها، نورون های یک قطبی کاذب نیز می گویند. مثلا می توان به نورون های گانگلیون (عقده) ریشه خلفی اعصاب نخاعی اشاره کرد که به عنوان نورون های حسی، پیام های عصبی محیط را به نخاع منتقل می کنند.

*نورون دو قطبی (Bipolar neuron): دندریت و آکسون از دو قطب جسم سلولی خارج می شود (همانند نورون های دو قطبی شبکیه چشم)

*نورون چند قطبی (Multipolar neuron): دارای دندریت های فراوان و یک آکسون است (مانند نورون های پورکنژ مخچه، نورون های شاخ قدامی نخاع و نورون های هرمی در قشر مغز)

انواع نورون ها از نظر عملکرد
انواع نورون ها ازنظر عملکرد تقسیم بندی نورون ها برطبق عملکرد عبارتنداز:
*نورون حسی یا آوران (Sensory, or Afferent neuron):
این نورون ها، پیام های عصبی را به طرف دستگاه عصبی مرکزی می برند. نورون های حسی محیطی را نورون های آوران اولیه (Primary afferent neurons) می نامند.
نورون‌های حسی یا آوران، تحریکات را از اعضای بدن به نخاع و یا مغز منتقل می‌کنند.

*نورون حرکتی یا وابران (Motor, or Efferent neuron):
نورون‌های وابران، دستورها را از نخاع و یا مغز به اعضای بدن برمی‌گردانند. یعنی پیام های عصبی را از دستگاه عصبی مرکزی به سمت محیط هدایت می کنند (یعنی به عضلات صاف، اسکلتی و قلبی یا غدد). نورون های سیستم اتونوم (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) حرکتی هستند. در مواردی، نورون هایی که وارد قسمت خاصی از دستگاه عصبی مرکزی می گردند، اصطلاح نورون های آوران و درارتباط با نوروهایی که از آن خارج می شوند عنوان نورن های وابران بکار می رود (مثلا نورون های آوران و وابران مخچه).

*نورون های رابط یا ارتباطی (Connector, or association neuron) یا نورون بینابینی یا واسطه ای (Interneuron):
نورون هایی هستند که وظیفه آنها ارتباط نورون ها با یکدیگر در سیستم عصبی است. به عنوان مثال می توان به بسیاری از نورون های واسطه ای در طناب نخاعی، مخچه و قشر مغزاشاره کرد. نورون های واسطه ای ممکن است مهاری یا تحریکی باشند.
نورون‌های رابط، کلا تحریکات یا دستورها را از یک نرون به نرون دیگر انتقال می‌دهند.

سیناپس
انتقال هر تحریک یا دستور از یک نورون به نورون دیگر، در محل خاصی که دو نورون با هم تماس حاصل می‌کنند انجام می‌شود. محل ارتباط دو نورون را «سیناپس» گویند.

پس سیناپس، محل تبادل اطلاعات از اکسون یک نورون به دندریت نورون دیگر سیناپس نامیده می شود. به خاطر داشته باشید که تبادل اطلاعات سلول های عصبی به هم از طریق این قسمت هاست.

انواع سیناپس :
عبارتند از :
الف ) سیناپس الکتریکی
ب ) سیناپس شیمیایی
در کتاب سیناپس شیمیایی مطرح گردیده است ( بیش از 90 درصد سیناپس ها )

اجزاء سیناپس عبارتند از:
1-نورون پیش سیناپسی : نورونی که پیام را از طریق پایانه اکسونی خود منتقل می کند
2-فضای سیناپسی : فاصله کمی که بین پایانه اکسونی و سلول دریافت کننده وجود دارد.
3-نورون یا سلول پس سیناپسی : دریافت کننده پیام عصبی
4-انتقال دهنده عصبی : ماده ای شیمیایی که باعث ارتبااط نورون پیش سیناپسی و پس سیناپسی می گردد. مانند استیل کولین در ماهیچه ها و گلوتامات در مغز .

مراحل انتقال پیام عصبی در محل سیناپس : هنگامیکه جریان عصبی به پایانه اکسونی نورون پیش سیناپسی می رسد ، وزیکول های محتوی انتقال دهنده ها با غشای سلول آمیخته می شوند و مولکول های انتقال دهنده به فضای سیناپسی آزاد و به گیرنده های موجود در غشاء نورون پس سیناپسی متصل و سبب تغییر پتانسیل الکتریکی آن می شوند. این تغییر ممکن است در جهت فعال کردن یا مهار کردن نورون پس سیناپسی عمل کند.

در سیناپس سیگنال الکتریکی تبدیل به سیگنال شیمیایی (نوروترانسمیترها) می شود. این نوروترانسمیترها به شکاف سیناپسی (فاصله کوچک بین دندریت و اکسون) ریخته می شوند و به دندریت سلول مجاور می رسد و این انتقال ادامه پیدا می کند.

انتقال سیناپسی به زبان دیگر
وقتی یک تکانه عصبی به انتهای آکسون می‌رسد، این تکانه می‌تواند به سلول دیگری منتقل شود. محل ارتباط یک نرون با سلول دیگر سیناپس نامیده می‌شود. در محل سیناپس‌ها به طور معمول نرون‌ها به یکدیگر یا سلول‌هایی که توسط آنها تحریک می‌شوند، نمی‌چسبند، بلکه بین آنها فاصله‌ای وجود دارد که شکاف سیناپسی نامیده می‌شود.
در یک سیناپس، نرون انتقال دهنده پیام عصبی سلول پیش سیناپسی و سلول دریافت کننده سلول‌ پس سیناپسی نامیده می‌شود. بیشتر تکانه‌های عصبی به وسیله مولکول‌هایی به نام پیام‌رسان عصبی از خلال شکاف سیناپسی منتقل می‌شوند. پیام‌رسان‌های عصبی به وسیله نرون‌ها تولید و درون ریزکیسه‌هایی به نام وزیکول ذخیره می‌شوند. پیام‌رسان‌های عصبی انواع گوناگونی دارند و به روش‌های مختلفی عمل انتقال دهندگی خود را انجام می‌دهند. برای مثال در ماهیچه‌های انسان پیام‌رسان عصبی اصل ی استیل کولین است، در حالی که در مغز گلوتامات پیام‌رسان اصلی است.

طرز عمل یک سلول عصبی:
وقتی نورون توسط یک محرک تحریک می شود این پیام توسط دندریت ها که به صورت شاخه شاخه هستند دریافت می شود. این پیام توسط دندریت به جسم سلولی یا soma مخابره می شود. هسته پاسخ مناسب را به اکسونها می دهد. این پاسخ به صورت یک پالس الکتریکی بوده که توسط کانال های سدیم و پتاسیم ایجاد می شود( پمپ سدیم).این پالس به انتهای اکسون می رسد.
فیلم: طرز عمل یک سلول عصبی

رهایی پیام‌رسان‌های عصبی
تکانه عصبی باعث رهایی پیام‌رسان عصبی از نرون پیش سیناپسی به شکاف سیناپسی می‌شود. وقتی پتانسیل‌ عمل به انتهای آکسون نرون پیش‌ سیناپسی می‌رسد، وزیکول‌های حاوی پیام‌رسان عصبی به غشای پلاسمایی این سلول متصل و در آن ادغام می‌شوند.
در نتیجه پیام‌رسان‌های عصبی به درون فضای شکاف سیناپسی رها می‌شوند. وقتی این مولکول‌ها در شکاف سیناپسی منتشر شدند و به سلول پس سیناپسی رسیدند، باعث تغییر نفوذ پذیری غشای این سلول به یون‌ها می‌شوند.
بعضی از پیام‌رسان‌ها به گیرنده‌های پروتئینی ویژه‌ای که بر سطح سلول پس سیناپسی وجود دارند، متصل می‌شوند. در بعضی سلول‌ها مجاری یون‌ها زمانی باز می‌شوند که پیام‌رسان عصبی به این گیرنده‌های پروتئینی متصل شوند.
در واقع این گیرنده‌ها خود مجاری عبور یون‌ها هستند. این مجاری را مجاری حساس به مولکول می‌نامند. باز بودن یا بسته بودن این نوع مجاری به اتصال مولکول خاصی (برای مثال، پیام رسان عصبی) وابسته است.
پیام‌رسان عصبی باعث تحریک فعالیت سلول پس سیناپسی می‌شود یا فعالیت آن را مهار می‌کند. برای مثال وقتی پیام‌رسان عصبی، دریچه مجاری حساس به مولکول را باز می‌کند، یون‌ها از خلال غشای پلاسمایی سلول پس سیناپسی جا به جا می‌شوند. این واقعه باعث می‌شود پتانسیل غشای سلول پس سیناپسی بسته به بار یونی که وارد این سلول یا از آن خارج می‌شود، تغییر کند. اگر یون‌های مثبت وارد نرون پس سیناپسی شوند، ممکن است پتانسیل عمل تشکیل شود (تحریک).

از طرف دیگر، اگر یون‌های مثبت از سلول خارج شوند یا یون‌های منفی وارد آن شوند، ممکن است جلو تشکیل پتانسیل عمل گرفته شود (مهار).

دوپامین باعث تحریک تکانه عصبی می‌شود. این پیام رسان عصبی دریچه سدیم را باز می‌کند.

گابا تکانه عصبی را مهار می‌کند. این پیام رسان عصبی دریچه پتاسیم را باز می‌کند. همه پیام‌رسان‌های عصبی که به شکاف سیناپسی آزاد می‌شوند، به گیرنده‌های پروتئینی متصل نمی‌شوند.
پیام‌رسان‌هایی که مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، برای همیشه در شکاف سیناپسی باقی نمی‌مانند. در واقع، بیشتر پیام‌رسان‌های عصبی پس از رهایی از شکاف سیناپسی پاک می‌شوند.
بسیاری از نرون‌های پیش سیناپسی پیام‌رسان‌های عصبی را باز جذب می‌کنند و دوباره از آنها استفاده می‌کنند. علاوه بر این، پیام‌رسان‌های عصبی به وسیله آنزیم‌های شکاف سیناپسی نیز تخریب می‌شوند. تخریب و باز جذب پیام‌رسان‌های عصبی باعث می‌شود سلول‌های پس سیناپسی بیش از اندازه تحریک نشوند.

فعالیت نورون :
بین دو سمت غشای نورون اختلاف پتانسیل الکتریکی وجود دارد .
پتانسیل آرامش: اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو سمت غشاء در حالتی که نورون در حال فعالیت عصبی نمی باشد.
نکته : درهنگام پتانسیل آرامش ، پتانسیل درون سلول نسبت به بیرون آن منفی می باشد که علت آن به قرار زیر است. بطور معمول غلظت یون سدیم در خارج از داخل بیشتر و غلظت پتاسیم در داخل بیشتر از خارج است ، بنابراین سدیم بر اساس شیب غلظت ( انتشار ) تمایل به ورود به داخل و پتاسیم تمایل به خروج دارد ، اما بعلت اینکه یون هیدراته پتاسیم نسبت به سدیم کوچکتر است ، نفوذپذیری غشا ء نسبت به پتاسیم در حالت استراحت بیشتر از سدیم خواهد بود. بنابراین تعداد یون های مثبتی (یون پتاسیم ) که از نورون خارج می شود بیشتر از یون های مثبتی ( یون سدیم ) است که وارد آن می گردد در نتیجه بارهای منفی درون نورون خود را نشان می دهند.

نکته : اگر این فرآیند دائما اتفاق بیفتد تراکم پتاسیم داخل به شدت کاهش یافته و سدیم درون سلول انباشته خواهد گردید، سلول برای رفع این مشکل از پمپ سدیم-پتاسیم کمک می گیرد.
پمپ سدیم –پتاسیم : پروتئینی در غشاء که با مصررف ATP (انرژی ) یون های سدیم را به خارج و پتاسیم را به داخل نورون می راند و باعث می گردد که اختلاف غلظت یون های سدیم و پتاسیم در دو سمت غشاء حفظ گردد.( حفظ حالت اولیه )

پتانسیل عمل : تغییر ناگهانی و شدید اختلاف پتانسیل بین دو سمت غشاء که طی آن در زمان بسیار کوتاهی پتانسیل داخل نسبت به خارج مثبت تر می شود و بلافاصله به حالت اول بر می گردد. ( منفی شدن داخل )

مراحل پتانسیل عمل : عبارت است از :
1-باز شدن کانال های دریچه دار سدیمی و ورود سدیم به داخل نورون که باعث مثبت شدن داخل می گردد.
2-بسته شدن کانل های سدیمی ، و باز شدن کانال های دریچه دار پتاسیمی که باعث خروج یون های پتاسیم از داخل نورون می گردد و نتیجه آن منفی شدن داخل نورون است
3- بسته شدن کانال های دریچه دار پتاسیمی و باز گشت پتانسیل غشا به حالت استراحت
نکته : بعد از پتانسیل عمل ، فعالیت بیشتر پمپ سدیم – پتاسیم سبب بازگشت غلظت یون های سدیم و پتاسیم در دو سمت سلول به حالت اولیه می گردد.

تصویر بزرگتر

انتقال پیام عصبی
وقتی محرکی باعث دپلاریزه شدن نقطه‌ای از غشای آکسون شود، دریچه‌های حساس به ولتاژ باز می‌شوند و در آن نقطه از غشای آکسون پتانسیل عمل شکل می‌گیرد. زمانی که ولتاژ غشا از mV 70- به mV 40+ می‌رسد ظرف هزارم ثانیه جریانی از Na + از طریق مجاری باز شده به درون سلول انتشار می‌یابد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تب بی دوام گاوی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تب بی دوام گاوی pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تب بی دوام گاوی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تب بی دوام گاوی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تب بی دوام گاوی pdf :

تب بی دوام گاوی

واژه شناسی : (Terminology)
در زبان و ادبیات انگلیسی واژه bovine هم اسم و هم صفت است، البته در جمله بیشتر جایگاه صفت دارد و به معانی ذیل به کار می آید :
1) صفت نسبی گاو، یعنی گاو (Pertaining to Bos)

2) گاو مانند- گاو منش- معانی مجازی آن یعنی : کندذهن و آهسته
3) به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند.
واژه ephemeral در زبان و ادبیات انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از :
1) تک روزه – یک روزه

2) موقت – کوته زمان
3) ناپایدار- گذرا- بی دوام
4) چند روزه- کوته زی
5) در حشره شناسی به معنی گونه هایی که از راسته بالداران اِفمروپترا که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی همچنین mayfly هم گفته می شود.
پس معادلهای واژه شناسی این بیماری عبارتند از

:
تب بی دوام گاوی- تب سه روزه گاوی- بیماری سه روزه گاوی- تب گذرای گاوی- اما در این مجموعه، بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF اس

تفاده می شود.
تعریف : (Definition)
تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی، بندپابُرد (arthropod- borne) همه گیر، غیرواگیردار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصه بیماری بروز ناگهانی تب، افسردگی، جمود مفصلی و لنگش است. نکته بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که، شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات تحت تأثیر واقع شده (affected animals)، ناسازگار و متناقض است.
– سبب شناسی : (Etiology)
ویروس BEF ، یک رابدویروس آربوویروسی که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه، حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی(G Protein) است. افمروویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیربیماریزا برای گاو، دارای قرابت است، که این سه ویروس عبارتند از : کیم

 

برلی، بیریمه و ویروس رودخانه آدلآید، و همچنین دو ویروس دیگر که در گاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند، که این دو ویروس کوتون کان در آفریقا و پوچونگ در مالزی است. ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد، زیرا که این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ پادتنی در گاو متعاقب BEF بالینی می شوند. محافظت زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ویروس های آکابان، آینو و سایر آربوویروس ها باشد، بدین معنی که عفونت این چنین آربوویروسی می تواند دام را بر علیه BEF به صورت موقتی ایمن نماید. این پدیده در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت خاصی می تواند برخوردار باشد.
دامنه میزبانی : (Host Range)
علایم بالینی بیماری صرفاً در گاو و گاومیش آبی (Water buffaloes) بروز می کند. اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) برعلیه ویروس BEF در گاومیش دماغه امید- Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) ، گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است پادتن های BEF می تواند در حیوانات کوچک آزمایشگاهی، متعاقب تزریق وریدی و زیرجلدی هم ایجاد شوند.
گسترش جغرافیایی : (Geographic Distribution)
گسترش جغرافیایی در جهان :
تب سه روزه اولین بار در سال 1906 در آفریقای جنوبی شناخته شد، ا

 

گر چه قبل از این تاریخ در سال 1867 به صورت خلاصه توسط شووین فورث (Schweinfurth) توضیح داده شده بود، بصورتیکه در سال 1895 در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره، تحت حاره و معتدله وجود دارد، که در کشورهای سه قاره آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این، بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از :
سوریه، فلسطین اشغالی، عراق، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، مناطق جنوبی و مرکزی چین، جنوب ژاپن، جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، نیوزیلند و جزایر حوزه اقیانوس آرام گزارش نشده است.
گسترش جغرافیایی در ایران :
تا قبل از پدیده ال نینو و لانینو، تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbreaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه در اصل هم تشخیص داده نمی شدند. اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه، داشتن آگاهی های

لازم همه گیری شناسی، بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد (بویژه در مناطق پرخطر BEF ).
اما در سال جاری (فصل تابستان سال 81) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران، قم، خراسان و یزد و خوزستان بروز کرده است.
انتقال : (Transmission)
بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً

از راه تزریق، وریدی ویروس BEF ایجاد شود. چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت- لکوسیت خون دارد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری ناموفق است. شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروس BEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد. حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند. از نظر مخزن (reservoir) در بین حیوانات، تاکنون

غیر از گاو، هیچ حیوان دیگری بعنوان مخزن مشخص نشده است بیماری از طریق تماس مستقیم دام با دام، آئروسل، ترشحات بدن دام بیمار، و حتی انتقال و یا تزریق اگزودا و ترشحات دام های بیمار به دام سالم، صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر یک بیماری عفونی غیرواگیردار (non contagious) است و تنها راه انتقال بیماری از طریق نیش ناقلین (Vector's) است.
انتقال بیماری عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامی است. BEF از طری

ق منی و تلقیح داخل رحمی هم انتقال پیدا نمی کند.گوشت نمی تواند یک منبع خطر برای انتقال بیماری باشد، زیرا ویروس در PH حدود 5 کاملاً غیرفعال می شود. این درجه اسیدیته در لاشه گاو، سریعاً پس از کشتار بوجود می آید. نکته مهم دیگر این است که ضدعفونی (جایگاه، بدن دام و ;) بهیچ وجه نقشی در کنترل انتقال بیماری ندارد.
همه گیری تب سه روزه در تابستان، در مناطق معتدله، سه قاره آفریقا، آسیا و استرالیا بروز می کنند و با شروع فصل سرد، این همه گیری ها کاملاً ناپدید می شوند. در آفریقا، چین و استرالیا بیماری تب سه روزه سریعاً در فواصل طولانی منتقل می شود اما همیشه جهت آن بصورت گریز از خط استوا است. این حرکت ماکرو اپیدمیولوژی BEF عمدتاً به جمعیت حشرات ناقل و همچنین نیرو و جهت بادهای بیش ورز (Prevailing winds) بستگی دارد، که در فاصله کوتاه مدت زمانی، به دلیل تبعات پدیده های ال نینو و لانینو، توده های حشرات ناقل فواصل مکانی طولانی را طی می کنند. (در شرق آفریقا در فاصله 24 ساعت تا 700 کیلومتر جابجایی برای ناقلین تب دره ریفت، گزارش شده است.) در شرق آفریقا بویژه کنیا همه گیری های تب سه روزه م

تعاقب باران های سیل آسا گزارش شده است.
در سالهای اخیر، علیرغم اینکه کارهای علمی و پژوهشی در سطح وسیع برروی ناقلین BEF شده است، لیکن هنوز به درستی و به شکل واضح لیست ناقلین تب سه روزه مشخص نشده است. اما احتمالاً پشه های جنس آاِدس، کولکس، آنوفلس و پشه ریز نیش زن، از خانواده سراتوپو گوینده یعنی جنس کولیکوئیدس (biting midge) بعنوان ناقل بیولوژیکی در استر

الیا مشخص شده اند. بدین سان که ویروس BEF از پشه های جنس کولیسین و آنوفلین در استرالیا و جنس کولیکوئیدس در آفریقا و استرالیا جدا شده است. نهایتاً دو دلیل عمده که مؤید این نکته است، که این بندپایان بعنوان ناقلین اصلی ویروس BEF مطرح می باشند، عبارتند از :
1) ایجاد بیماری تجربی BEF تنها از طریق تزریق وریدی خون کامل یا بخش لکوسیت خون دام آلوده صورت می پذیرد.

2) عدم وجود ویروس در ابتدای ویرمی در مایع لنفی دام بیمار
دوره کمون : (Incubation Period)
دوره کمون بیماری 4-2 روز، اگر چه ممکن است تا 10 روز هم طول بکشد. این زمان بستگی به سویه و میزان (dose) ویروس وارد شده به بدن دام دارد. تزاید ویروس به صورت اولیه در سیستم عروقی بدن دام صورت می پذیرد. تحت شرایط همه گیری BEF ، ابتلا یک یا چند مورد شاخص «Index Case(s) » در گله گاو بروز می کند و متعاقباً بعد از متوسط

یک هفته موج اصلی بیماری BEF در گله حادث می شود. اوج زمان ویرمی معمولاً 24 ساعت قبل از بروز علایم تب است.
Index Case(s) main wave of cases in a herd
موج اصلی موارد BEF در گله مورد یا موارد شاخص BEF
علایم بالینی : (Clinical Signs)
گوساله ها کمترین تأثیر بالینی را از BEF نشان می دهند، بدین سان که کمتر از 6 ماهگی هیچگونه علایم بالینی را نشان نمی دهند. گاوهای شیری، گاوهای نر با شرایط بدنی خوب و مناسب و تلیسه ها و گاوهای چاق بیشترین تأثیر را از ویروس BEF می پذیرند. در گروه سنی 6 ماهگی تا 2 سالگی بیشترین موارد ابتلا مشاهده می شود. اصولاً در اکثر موارد، بیماری تب سه روزه یک بیماری حاد است. علایم بیماری بسیار آشکار و کاملاً شدید است.
پس از اینکه مورد یا موارد شاخص بروز کرد، متعاقب آن پس از یک هفته، موج اصلی تب سه روزه در گله شایع می شود. اولین علایم بالینی تب ناگهانی C 5/41-40 ، بصورت دو مرحله ای و گاهی هم سه مرحله ای معمولاً 18-12 ساعت طول می کشد. سایر علائم مع

مولاً متعاقب چند ساعت پس از کاهش و ناپدیدشدن تب در اکثر گاوها بروز می کند. قطع اشتها و کاهش شدید شیر حادث می گردد. یبوست شدید در بعضی از دام ها و اسهال در سایر دامهای دیگر دیده می شود. افزایش میزان تنفس و ضربان قلب به همراه ترشحا

ت غلیظ و چسبنده در بینی و ترشحات سروزی آبکی از چشم، از علایم بارز BEF است.

سایر علایم عبارت است از :
ـ لرزش عضلانی و تکان دادن مستمر سر حیوان
ـ آماس و تورم در شانه ها، گردن و پشت دام

ـ علایم عضلانی در روز دوم آشکار می شود که با جمود شدید عضلات و مفاصل توأم با ضعف در عضلات اندام های حرکتی
ـ لنگش در چهار اندام حرکتی دام که نظیر لامینیت حاد، دام اندام های حرکتی را در زیربدن خود جمع کرده و بصورت متناوب وزن بدن را برروی این اندام ها جابجا می کند. (به دلیل درد در مفاصل اندام های حرکتی)
ـ حدوداً در روز سوم تب فروکش نموده و دام شروع به خوردن و نشخوارکردن می کند، اما لنگش و ضعف عمومی برای 2-3 روز دیگر ادامه می یابد.
طاعون گاوی (Rinderpest) RP یک بیماری ویروسی واگیردار است که درگاو و گاو میش اهلی وبعضی حیوانات وحشی بوجود میآید . این بیماری با تب زخمهای دهانی اسهال و نکروز غدد لنفاوی و مرگ ومیر زیاد مشخص میشود ظاهر میشود. علت شناسی(سبب شناسی)Etiologyویروس طاعون گاوی تنها ویروس دارایRNA تک رشته ای است از خانواده بارا میکسوویریده ازجنس موربیلوویروس هاست. این ویروس با ویروسهای : دیستمپر وسرخک انسان وطاعون نشخوارکنندگان کوچک و موربیلو ویروس پستانداران دریائی وابستگی

ایمنی دارند. ویروس طاعون گاوی فقط یک سروتیپ دارد ولی ویروس مزرعه ( وحشی ) آن واگیری شدید وگسترده ای دارد که بآسانی به دامهای حساس منتقل میشود. ویروس طاعون گاوی در مقابل نورآفتاب حساس است و از بین میرود بنابراین بایستی واکسن های تولیدی در شیشه های تاریک قهوه ای رنگ نگهداری شوند . این ویروس در لایه های خونی نازک بعد از دو ساعت غیر فعال میشود. در رطوبت بالا و یا خشکی سریعا” غیر فعال میشود. در مقابل حرارت

حساس است بنابراین در زمان لیوفیلیزه و حل شدن ویروس ها بایستی در شرایط خنک نگهداری شوند . درصورتیکه و-اکسن لیوفیلزه برای مدت طولانی ذخیره میشود در 20- درجه سانتیگراد بایستی نگهداری شود از شرایط مهم نگهداری واکسن است که میتوان آنرا تا چند سال نگهداری کرد . واکسن در آب خالص پتاسیل خود را سریعا” از دست میدهد برای نگهداری واکسن بایستی از سرم فیزیولوژی یا محلول 9 در هزار نمک استفاده کرد در محلولهای مولاریون سولفات متراکم پایداری ومقاومت ویروس در مقابل حرارت بیشتر میشود.
طرز انتقال طاعون گاوی در سال 1754 بعنوان یک بیماری واگیردار شناخته شد درآن زمان ترشحات محتوی جرم ویروسی را در دامهای ألوده با شکاف دادن زیر غبغب دام تزریق می کردند . برای بدست آوردن ویروس در سال 1899 یا تسویه ترشحات از جرم میکروبی از تر

شحات دامهای آلوده ویروس تهیه می کردندو به گله ها برای یکبار تزریق میشد یک یا دو روز قبل از مشاهده علائم کلینیکی پارتیکل ویروسی به مقدار زیادی از ترشحات ومدفوع خارج میشود و 8تا 9 روز بعد ار مشاهده علائم کلینیکی مقدار زیادی ویروس در این ترشحات ومواد خروجی از بدن وجود دارد. ویروس بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط دام آلوده یا لباس کارگران درتماس با دام آلوده ووسائل ویا ازطریق کود و آب پخش میشود . انتقال وپخش ویروس بوسیله باد و هوا به فاصله زیاد ثابت نشده ولی در فاصله کم از طریق باد وهوا نیز ویروس منتقل میشود . در ‌آفریقا بیشتر واگیریها توسط کوچ گله های گاو آلوده در مناطقیکه بدنبال آب و علف بوده اند ایجاد میشد

ه این گله های آلوده فاصله های زیادی را درافریقا طی میکنند ( مثل گوسفند وبز عشایری در ایران ) گسترش بیماری در آفریقا از این طریق میباشد تنها سروتیپ ویروس که وجود دارد برای تهیه واکسن برای پیشگیری و نجات دامهای حساس استفاده میشود. انتقال بیماری در دامها بصورت عمودی ( Vertical) نیست . همچنین توسط بند پایان انتقال نمی یابد (Noarthropodvector) بنابراین براحتی میتوان بیماری را ریشه کن کرد و ویروس را از بین برد. (Strainfield) با سویه ویروس مزرعه دارای مدت زیادی است بطوریکه سبب واگیری وشیوع شدید در دامهای حساس میشود وموجب مرگ ومیر زیاد میگردد . سویه دیگر ‌آن بنام (Milder Strain) تمایل به باقیماندن در ناحیه ‌آلوده دارد وآنهم بعلت عدم شناخته شدن بیماری است که علائم ظاهری ندارد مگر باسرولوژی رل میزبان های مختلف در تداوم ویروس وبیماری در گله اهمیت دارد این میزبانها عبارتند: گاو گاو میش اهلی که حساسیت شدیدی در مقابل ویروس دارند. گوسفند و بز که تا مدتی ویروس را نگهداری میکند اما آلودگی ندارد وتنها با سرولوژی میتوان وجود ویروس را درگله مشخص کرد بعضا” علائم تحت درماتگاهی نیز دارند ولی بیماری را به سایر حیوانات منتقل نمیکنند . در هندوستان زمانیکه باساژ آلودگی به مقدار کم برای تهیه واکسن داده اند بیماری را به بوفالو اهلی منتقل میکنند. خوک و خوک پشت خمیده در تایلند وجزیره مالی بطور طبیعی به بیماری طاعون گاوی مبتلا میشوند وتلفات میدهند . خوک اروپائی نیز به بیماری مبتلا میشود وبراثر خوردن گوشت وفرآورده های خام ، خوک وسایر دامها آلوده میشوند و بیماری را ار این طریق به گله های گاو منتقل میکنند اغلب حیوانات وحشی واهلی زوج سم به بیماری مبتلا میشوند .
پخش جغرافیائی بیماری ویروس طاعون گاوی در حال حاضر در هندوستان خاور نزدیک صحرای آفریقا وآنگولا حضوردارد . دامهای حساس شدید در آفریقا بوفالو گوزن وحشی . زرافه . گاوکوهان دار بزکوهی وگاو کوهی . دامهای با حساسیت کمتر : کرگدن وآهو. دامهای وحشی انگولا بوسیله گله گاوها آلوده میشوند و همین دامهای وحشی آلوده سبب آلودکی گاو های دیگرمیشوند بنابراین در صورت عدم وجود طاعون گاوی در گاوها باعث میشود بیماری در طبیعت از بین برود.
دوره کمون دوره کمون بیماری بستگی به سویه (Strain) ویروس مقدار ویروس ، راه ورود ویروس و نحوه درمعرض قرار گرفتن دام در مقابل بیماری متفاوت است از سه تا 15 روز ولی معمولا” 4 تا 5 روز است.
علائم کلینیکی بروز علائم کلینیکی نیز بستگی به Strain ویروس Field یا Milder

وپایداری دام وحالات فیزیولوژیک در مقابل ‌آلودگی دارو بصور ت های فوق حاد . حاد وملایم (Mild) ظاهر میشود . فرم فوق حاد : این فرم در دامهای جوان حساس دیده میشود که فقط با تب 41-40 درجه دیده میشود وبعد از 2 تا 3 روز منجر به مرگ میشود . بعضا” تجمع موکوس در اعضاء دیده میشود. فرم حاد: فرم کلاسیک بیماری است و به این شرح پیشرفت میکند ابتدا ترشحات بینی وچشم همراه با مقدار کمی ویروس قبل از تب دارد .سپس تب F106-104 یا 1/41-40 درجه سانتیکراد.
بینی وچشم ترشحات موکوسی میشود در این حالت لوکوپنی . بی اشتهائی ، بی حالی وپوزه خشک است . 92 و 93: FIG بعدا” تب کاهش می یابد ومیزان ویروس خون وترشحات کاهش می یابد اسهال آبکی یا خونی یا هردو حالت و FIG دهیدراسیون وخشکی پوست لاغری و از پا افتادن دام ودر نهایت مرگ بعد از 6 تا 12 روز.
جراحات جراحات زبان: دردام بیمار متفاوت است بعضی بطور مجزا وبعضی بخوبی با جراحات دیگر جمع شده است . جراحات زبانی با کانونهای خاکستری کوچک شروع میشود سپس بهم دیگر میپیوندند .اپتیلیوم نکروتیک وخاکستری سپس زخم مشاهده میشود وقرمز رنگ و خراشیده میشود. دهان: جراحات برروی لثه ها لب ها وقسمت های نرم و سخت گام . گو

نه وپایه زبان بوجود میاید . جراحات اولیه نکروتیک وخاکستری باندازه سرسنجاق

است سپس یهم میپیوندند وقرمز رنگ وخراشیده وتکه تکه میشوند . مری : دارای نکروزهای قهوه ای و یا لکه های خراشیده. نگاری : شکمبه و هزارلا دارای جراحات کم. شیردان : ادم دار وگرفتگی دارد. روده کوچک: بخصوص در قسمتهای انتهائی ژژنوم جراحات نکروزی بخصوص در پلاکهای پایر و غددلنفاوی ناحیه ایلیاک نکرونیک . مواد داخل روده بهم چسبیده وموکوس دار اپینلیوم این نواحی نکروتیک است . راست روده : قولون دارای دیواره ادمی ودارای خون ولخته های

خونی همراه با موکوس است جراحات دراین ناحیه شدید است . دیواره ها متورم همراه با جراحات ومجتمع موکوس وجراحات برجسته ای در سکوم بهم متصل شده ودارای مرزهائی ازلبه موکوس و راه راه که دراصطلاح به هاشور ببری با پوست ببری یا خطوط گورخری Zebraline نامیده میشود. FIG کبد: ممکن است دارای نقطه های خونریزی همراه با لخته های خون درکیسه ص

فرا باشد.FIG99 ریه : ممکن است آمفبزمی متراکم ودارای نواحی پنومونی باشد.
تشخیص تشخیص نوع طاعون گاوی FIELD در همه سنین ممکن است مشاهد

ه شود زمانیکه شکل حاد بیماری همراه با تب وعلائم کلینیکی وجراحات همراه با شد آسان است در ایتصورت بایستی کلیه دامها و همه سنها را بازرسی ومعاینه کرد. وآنرا از بیماری BVD.MD که معمولا” در سن 4 تا 24 ماه اتفاق می افتد تفکیک کرد .
نمونه های آزمایشگاهی زمانیکه تب از بین میرود و یا اسهال متوقف میشود میزان ویروس درترشحات وخون ومدفوع کاهش می یابد برای دنبال کردن ویروسی بایستی زمانیکه تب بالاست از دام زنده نمونه جمع آوری کرد در اینجا میتوان خون هپ

اریته در کنار یخ برای جداسازی ویروس تهیه کرد. ازبافتهای نکروتیک وجراحات وسواپ تهیه شده از ترشحات وغدد لنفاوی سطحی نیزمیتوان ویروس جدا کرد( برای تهیه غدد لنفاوی میتوان بیوپسی یا آسپیره کرد.) این نمو نه ها بایستی در کنار یخ ارسال شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >