مقاله نظرگاههای فمینیستی دربارهی تولید مثل و خانواده pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده pdf :

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.

فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.
جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامد

های “خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه” ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که “صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد.” (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که “هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است” در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.
1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟
11 – خانواده یک نهاد سیاسی است.
12 – خانواده پیشرفت و تکامل شهروندان آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.
13 – خانواده، هم می تواند آزادی زنان را محدود کند و هم راه این آزادی را هموار کند.
2 – ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟

21 – ارزیابی بر اساس انتخاب.
22 – ارزیابی بر اساس برابری.
23 – منافع کودکان.
3 – انتخاب تولید مثل.

31 – سقط جنین.
32 – بارداری تجارتی (Commercial Surrogacy).
4 – نتیجه گیری.

1 – چرا خانواده موضوع بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟
فمینیستها اینطور اظهار نظر می کنند که حوزه های به اصطلاح خصوصی خانواده یعنی امور جنسی و تولید مثل از سه نظر باید به عنوان بخشی از حوزه ی سیاسی قلمداد شوند و از نظر اصول عدالت مورد بررسی قرار یگیرند:
1 – خانواده یک نهاد سازماندهی شده ی “طبیعی” (natural) نبوده بلکه یک نهاد اجتماعی (social) است که با قوانین اجتماعی تنظیم می شود. بنابراین، دولت نمی تواند در امور خانواده دخالت نکند: تنها مسئله ای که باقی می ماند چگونگی و اساس این دخالت است.
2- دولت منافع مهمی در پیشرفت و تکامل شهروندان آینده دارد.
3- جدایی و تقسیم کار در خانواده های سنتی جلوی فرصتها، امکانات و آزادی های زنان را در فضای اجتماعی می گیرد.
بگذارید به ترتیب به هر کدام از این سه مبحث بپردازیم.
11– خانواده یک نهاد سیاسی است
دیدگاه های سنتی به خانواده، به عنوان نهادی پیش-سیاسی (pre-political )

یا غیر سیاسی برخورد می کردند. برداشت پیش-سیاسی از خانواده از طرف آنهایی بود که اساس را بر واقعیتهایی زیست شناختی و روانشناختی می گذاشتند. آنها که برداشتی غیر سیاسی از نهاد خانواده داشتند اظهار می کردند که شرایط سیاسی مانند در تنگنا بود

ن، برخورد منافع و قدرت در قالب خانواده نمی گنجند. هر دو این پیش فرض ها مسئله برانگیز هستند و مورد انتقاد فمینیستی قرار گرفته اند.
111 – چرا خانواده یک نهاد پیش-سیاسی نیست؟
برای بسیاری از تئوری پردازان سنتی ِ موضوع خانواده، خود طبیعت، جدایی و تقسیم وظایف در درون خانواده را الزامی می کند. زنان بطور طبیعی خواهان داشتن فرزند و بزرگ کردن آنها هستند، در حالیکه مردان بطور طبیعی اینطور نیستند. (روسو 1979). بدین ترتیب یک پایه فیزیولوژیکی برای تفاوت جنسیت (gender ) وجود دارد: نقش مسلط زنان در بچه داری و کار خانگی سرنوشتی زیست شناختی (biologic ) برای آنان است.
فمینیستها سه پاسخ به این بحث داده اند.
پیروان نظریه سازنده گرایی اجتماعی (Social constructivists) هرگونه تفاوت فیزیکی یا روانی ماهَوی میان زن و مرد را که بتواند جایگاه متفاوت آنان را در خانواده توضیح بدهد، انکار می کنند. پیروان این نظریه در پی راههایی بوده اند که فرهنگ و جامعه از آن طریق حتی ظاهری ترین تفاوتهای میان زن و مرد را شکل داده اند. این دسته از فمینیستها برآنند که بسیاری از تفاوتهای میان مرد و زن که ادعا می شود موجب نابرابری هستند، در واقع باید به عنوان نتایج نابرابری در نظر گرفته شوند. برای مثال، آنها ادعا می کنند که ما نمی توانیم برداشت درستی از تفاوتهایی مانند بلندی قد و قدرت بیشتر جسمی میان مرد و زن داشته باشیم، بدون اینکه تاثیر رژیم غذایی، تقسیم کار و تمرینات فیزیکی را در نظر بگیریم. مورخین و مردم شناسان فمینیست در پی نشان دادن نقش مهم فرهنگ، دین و موقعیت طبقاتی در شک

ل دادن زندگی زنان بوده اند. (جون اسکات 1988).
فمینیستهای تفاوت گرا (Difference feminists ) وجود تفاوتهای ماهَوی زیست شناختی و روانشناختی میان مرد و زن را می پذیرند. ولی آنها در پی به چالش کشیدن مشکلات هنجاری و اجتماعی هستند که این تفاوتها می آفرینند. حتی اگر زنان بیش از مردان دارای طبیعت پرستارگرایانه (nurturing) باشند، یا اگر بیشتر در مورد روابطشان با دیگران حساس باشند، تاثیر این تفاوتها بستگی به ارزشگذاری ما دارد. (جیلیان

1982 و نودینگز 1986). بعنوان مثال اگر به کار پرورش کودکان بیشتر ارزش گذاشته شود، آنوقت باید دنیای کاری بگونه ای شکل بگیرد که زنان (و مردان) بتوانند وقت بیشتری را با فرزندانشان بگذرانند. یا اینکه ما باید به زنان (و مردان) برای کار ِ خانه و پرورش کودکان دستمزد پرداخت کنیم. فمینیستهای تفاوت گرا در پی شناساندن و ارزیا

بی دوباره ویژگی هایی هستند که بطور سنتی با زنان مربوط دانسته شده است. از دیدگاه اینان، تقسیم کار بر اساس جنسیت لزوما مشکل س

از نیست، تا وقتی که این تقسیم کار دواطلبانه

باشد و به نقش مرد و زن ارزش لازم گذاشته شود. این دیدگاه متفاوت را شاید بتوان با این لطیفه جمعبندی کرد: زنانی می خواهند به برابری با مردان برسند که هِمّت لازم را نداشته اند.
هدف و توجه یک دیدگاه و منظَر ضد انقیاد، جابجا کردن مسائل مربوط به تفاوتهای زیست شناختی و روان شناختی از مرکز بحث های مربوط به خانواده و تولید مثل است. تمر

کز یکسویه بر روی “تفاوتهای” میان مردان و زنان در مقابل “برابری” آنها، مسئله ی برخورد برابر میان انسانها را مبهم و نامشخص می کند. حتی اگر برخی تفاوتهای طبیعی هم میان مردان و زنان وجود دارد، این تفاوتها توجیه گر ساختارهای اجتماعی که موجب آسیب

پذیری زنان در برابر فقر، عدم برابری دستمزد برای کار مساوی و خشونت خانوادگی می شوند، نیستند. هر چقدر هم که ویژگی های زیست شناختی و روان شناختی زنان مبتنی بر واقعیات باشند، باز هم این تفاوتها نمی توانند موجب انقیاد اجتماعی زنان تلقی بشوند. (مک کینون:1989 و رود:1989 ). بیولوژی قادر به توضیح عدم حق مالکیت زنان (coverture) بر دارایی هایشان – در قرن هجده میلادی مالکیت دارایی های زن تماما در اختیار شوهرش بود – نیست. همچنین بیولوژی قادر به توضیح قوانین طلاق در عصر حاضر، قوانین حضانت و س

رپرستی فرزند و یا قوانین مربوط به تولید مثل زنان نیست. هیچ چیزی در طبیعت ِ ما تعیین کننده ی چگونگی ساعات کار و مدرسه نیست که بر اساس آن، اینقدر ترکیب کردن ِ کار و بچه داری برای همه مشکل و طاقت فرسا باشد. حتی اگر طبیعت دلیلی بر موضوع تفاوتهای جنسیتی (gender differences ) باشد، باز هم نمی تواند این اندازه نابرابری اجتماعی میان مردان و زنان را توضیح بدهد و یا مهمتر از آن، این نابرابری ها را توجیه کند.
112 – چرا خانواده یک نهاد غیر سیاسی نیست؟
این واقعیت، که قانون پیش از این در امور خانواده وارد شده است – مانند عدم حق مالکیت زنان بر دارایی هایشان – یک بینش و بصیرت مهم فمینیسم معاصر است. خانواده همیشه توسط قوانین شکل داده شده است، چه به اجبار و چه با قراردادهای اجتماعی. برای مثال، قوانین در ایالات متحده ی آمریکا تعیین می کنند که چه کسی می توان

د ازدواج کند، چه کسی حق والدین را داراست، چه کسی و تحت چه شرایطی می تواند طلاق بگیرد و چه کسی دارای حق ارث است. تقریبا همه ی کشورها قوانینی دارند که بر طبق آنها از ازدواج زوج های همجنسگرا و حق اختیار فرزند برای آنها جلوگیری می کنند. در برخی کشورهای دیگر، دختران از حق ارث برخوردار نیستند که این نتایج ویران گر و مخربی در وضعیت زندگی آنان دارد. خانواده در واقع همیشه تا حد زیادی توسط دولت تنظیم و کنترل شده است، و اغلب به زیان برابری زنان. (فاین مَن 1995).
با این وجود، برخی از متفکرین علوم سیاسی اینطور اظها

ر می کنند که کاربرد قانون – بطور مشخص تعق، بعنوان یک نهاد قانونی تنظیم می شود، این متفکران اظهار می کنند که مناسبات روزمره ی خانوادگی بر اساس اصول دیگری پایه ریزی شده اند. خانواده بر اساس پیوند های عشق و محبت و نه پیوندهای حقوقی بنا شده است. شرایط و موضوعات حقوقی مانند برخورد منافع، قدرت و در تنگنا قرار گرفتن به نهاد خانواده متعلق نیستند، حداقل وقتی که به صورت درست عمل می کنند. این متفکران این نظر- که با وارد کردن موضوع عدالت در خانواده مربوط می کنند – را که بر طبق آن وظیفه ی شستن ظرفها را هم باید با اصول عدالت مشخص کرد مورد نقد قرار می دهند. (ساندِل 1982).
نکته ای وجود دارد که باید در مورد ایده ال ِ خانواده بعنوان اشتراکی فرای قانون که طرز فکر اعضای آن، از زندگی ِ درهم تنیده شده و یک خیر مشترک سرچشمه می گیرد، بیان داشت. به عبارت تکان دهنده ی کریستوفر لاش، اینطور خانواده ها می توانند “بهشتی در یک دنیای بی عاطفه باشند.” ولی این نوع نگاه به خانواده در رابطه با چند موضوع مهم، نگاه محدودی است. اولا بسیاری از خانواده ها بیشتر از آنکه بر اساس عشق و رضایت بنا شده باشند، بر اساس اجبار و اضطرار پا گرفته اند. خانواده هایی که در واقعیت وجود دارند اغلب با عدم توافق ها و حتی با خشونت مشخص می شوند. در این خانواده ها، درونی کردن هنجارهای مبتنی بر عدالت، یک اصلاح و بهبود شرایط به حساب می آید. دوما، حتی در خانواده هایی

که بر اساس عشق بنا شده اند زنان در رابطه با تقسیم نابرابر کار در خانواده و پیش فرض های مربوط به بچه داری و مسئولیت های خانه داری در شرایط آسیب پذیری قرار می گیرند. در حالیکه خانواده های ایده ال در رابطه با روابظ اعضای شان می توانند در شرایطی فرای اصول عدالت

قرار بگیرند، مقتضی است که شهروندان درباره ی روشهایی که از آن طریق، ترتیبات خانوادگی روی عدالت اجتماعی و زندگی خانوادگی تاثیر می گذارند، تامل کنند. اکثر ما بطور همزمان هم اعضای یک خانواده هستیم و هم اعضای یک جامعه ی بزرگتر: ه

یچ دلیلی وجود ندارد که دیدگاه و منظری بر اساس محبت هماهنگ و سازگار نتواند در کنار یک دیدگاه و منظر بر اساس استانداردهای عدالت وجود داشته باشد. (اوکین 1989). سرانجام، با توجه به این دودیدگاه و منظر مکمل هم اما متفاوت با هم، هیچ دلیلی وجود ندارد که شهروندان برای وظیفه ی شستن ظرفها هم اصول قانونی عدالت را جستجو کنند.
عدالت، با این حال، باید در خانواده حکمروا باشد. نه فقط به خاطر اینکه خانواده ها در دنیای واقعی، با خانواده های ایده ال بسیار فاصله دارند. منافع دولت همچنین در تشویق و حفظ عدالت در خانواده ها هم هست، بخاطر تاثیرات خانواده بر روی آینده ی شهروندان و بر روی فرصت هایی که در دسترس زنان قرار می گیرد و آزادی های واقعی آنان.
12– خانواده بر روی پیشرفت و تکامل شهروندان آینده تاثیر می گذارد
تقریبا هر کسی در اجتماع ما، زندگی را در شکل و نوعی از خانواده آغاز می کند. نوع ِ خانواده ی هر کس، بر روی اینکه آن کس به چه نوع آدمی تبدیل خواهد شد تاثیر می گذارد. در خانواده، بچه ها در ابتدا با مفاهیم حق و ناحق رو به رو می شوند و همینطور سرمشق هایی که بر طبق آن در می یابند که در آینده چه خواهند کرد و چه خواهند شد. خانواده ها جای مهمی برای یادگیری اصول اخلاقی هستند. در حالیکه بیشتر خانواده ها نا

برابری و انقیاد را می آموزند و نه اصول عدالت را. با پیروی از جان ستیوارت میل، متفکرین فمینیست این نکته رامطرح می کنند که چگونه کودکان که اولین تجربیاتشان از رفتار بزرگترها، نوعدوستی نابرابر، تسلط و دیگری را زیرنفوذ خود درآوردن است، اصول عدالت را که برای شهروند شدن نیاز دارند خواهند آموخت. (اوکین 1989).
افلاطون نیز اهمیت خانواده را برای پیشرفت و تکامل اخ

لاقی افراد تصدیق می کرد. در کتاب پنجم جمهور، سقراط کشف می کند که وقتی تئوری پردازان ِ عدالت، تاثیرات خانواده را بر روی اجتماعی شدن کودکان به حساب می آورند، مجبور به این نتیجه گیری خواهند بود که نهاد خانواده باید ملغی و فسخ شود. در حالیکه تعداد کمی از فمینیستها به پیروی از افلاطون معنقد به الغای نهاد خانواده هستند، ولی تقریبا تمامی آنها به ضررت رفرم و اصلاح این نهاد معتقدند.
حانواده ها محل یادگیری اصول اخلاقی هستند، ولی نقش آنها از این هم بیشتر است. والدین نقش بسیار بزرگی در زندگی کودکانی که به آنان وابسته اند ایفا می کنند. دولت ناگزیر به تنظیم امورخانواده ها است تا: تمام کودکان تحصیل کنند، در برابر بیماری های واگیردار واکسینه بشوند و نیازهای اساسی آنها تامین شود. هیچ دولتی نمی تواند در برابر اینکه کودکان باید باسواد و دارای قابلیت های کاری در اقتصاد جامعه باشند، بی تفاوت باشد. به همین ترتیب همه ی دولت ها، حداقل تا حدودی، وابسته به نیروی کار برای پرستاری از کودکان و بچه داری هستند. کاری که امروزه به بیشترین میزان توسط زنان انجام می شود. با توجه به اهمیت زیاد این، چرا کار ِ خانه دارای رسمیت عمومی بیشتر نیست؟ فمینیستها بر روی این موضوع یعنی پرستاری در درون ِخانواده بسیار کار کرده اند. همچنین در برابر دولت تا با دخالت خود، جبران این کار ِ در خانه را بصورت عادلانه تضین کند. (کیتِی 1999). فمینیستها همچنین اظهار کرده اند که دولت های عادل باید شرایط پرستاری کودکان را طوری فراهم آورند که همه ی آنها – پسران و دختران، دارا و فقیر- دارای امکانات برابر برای رشد و شرکت فعال در اجتماع باشند.
13– خانواده می تواند هم آزادی های زنان را محدود کند، ه

م این آزادی ها را ممکن سازد
با وجود پیشرفتهایی که بوسیله ی جنبش فمینیستی در ربع آخر قرن بیستم حاصل شد، بیشتر خانواده ها بر اساس تقسیم نابرابر کار بنا شده اند. در سراسر کره زمین، زنان هنوز بیشترین قسمت کارهای خانه را انجام می دهند – نه تنها خانه داری بلکه پرورش و نگهداری کودکان. متفکران فمینیست رویکرد سنتی به خانواده که این نابرابر

ی را پوشیده و مبهم می دارد، مورد حمله قرار داده اند. برای مثال، آنها این رویکرد ِ غالب ِ اقتصادی را که بر طبق آن رئیس خانواده، مامور ِ نوعدوستی است

که منافع تمامی افراد خانواده را در نظر دارد، مورد انتقاد قرار داده اند. (برای این رویکرد نگاه کنید به بکر 1981). آنها نشان داده اند که در کشورهای فقیر، وقتی کمک های اقتصادی به جای سرپرست زن خانواده، به سرپرست مرد خانواده پرداخت می شود مقدار کمتری از آن کمک ها به کودکان خانواده می رسد. (حداد 1997).
اقتصاد دانان و جامعه شناسان فمینیست همچنین نشان داده اند که چگونه نقش زنان بعنوان یکی از والدین در خانه، توانایی آنان را برای دنبال کردن موقعیت شغلی شان و رقابت بر سر کارهایی که وقت بیشتری را طلب می کند، محدود کرده است. (برگمان 1986، فولبر 1994). بنابراین تعداد زیادی از زنان از نظر اقتصادی به شوهرانشان وابسته باقی می مانند و در صورت طلاق در برابر فقر آسیب پذیرتر هستند. در یکی از مطالعاتی که در موارد زیادی به آن استناد می شود، نشان داده شد که سطح زندگی شوهر سابق یکسال پس از طلاق به میزان 42 درصد افزایش پیدا کرده بود. در حالیکه سطح زندگی زن سابق به میزان 78 درصد کاهش پیدا کرده بود. (ویزمَن 1985). این اختلاف زیاد در درآمد و سطح رفاه نتیجه ی یک رشته فاکتورها و عوامل است و شامل این واقعیت که زنان اغلب دارای قابلیت های شغلی پایینتر و سابقه ی شغلی کمتری در مقایسه با شوهرانشان هستند.
وابستگی اقتصادی زنان همچنین موجب می شود که آنها مورد خشونت بدنی، جنسی و یا روانی توسط شوهران یا شرکای زندگی مردشان که با آنها رابطه دارند قرار بگیرند. (گوردون 1988، Global Fund for Women Report, 1992). زنان توانایی غیر متقارن و نابرابری برای خروج از رابطه ی زناشویی دارند و این، به شوهران یا شرکای زندگی شان قدرت بسیار بیشتر و مزیت های بیشتری در طول ازدواج می بخشد. (سن 1989).
مدافعان وضعیت کنونی اغلب استدلال می کنند که اگر زنان فرصت های کمتری از مردان در اختیار دارند، این بیشتر از همه بستگی به انتخاب های خود آنان د

ارد. فمینسیتها در برخورد با این ادعا، راهها و روشهایی را که این انتخاب ها را شکل داده اند مطرح کرده اند. همین انتخاب ها توسط نیروهایی که خودشان مورد ایراد هستند و انتخابی هم نیستند محدود شده اند. برخی از فمینیستها استدلال نانسی چادارو (1978) را پی می گیرند که بر طبق آن، این واقعیت که پرستاران اولیه ی کودکان مادرانشان هستند، منجر به راههای پیشرفت ِ از نظر جنسی متفاوتی برای پسران و دختران می شود. دختران هو

ت خودشان را در وَلَد همجنس خودشان (مادر) پیدا می کنند، و خودشان را بیشتر وابسته به دیگران احساس می کنند. پسران با تعریف هویتشان بصورت وَلَد غایب (پدر)، فردیت ( individuated) بیشتری احساس می کنند. چادارو استدلال می کند که “مادری” از اینجا با یک مکانیسم ناخودآگاه در طول نسل ها بازتولید می شود. و بدین ترتیب نابرابری زنان در خانه و محل کار ماندگار می شود.
کار چادارو در این مورد بحث انگیز است، ولی این انکارناکردنی است که دختران و پسران با انتظارات متفاوتی در مورد شیوه ی رفتارشان بزرگ می شوند. کودکان در طول رشدشان در مورد ویژگی ها و رفتارهای جنسی مناسبی که باید در پیش بگیرند پیام های روشن و موثرفرهنگ

ی – از والدین، معلمان، دوستان و رسانه های همگانی – دریافت می کنند. دختران باید پرستارگونه، فداکار، غیرمهاجم و جذاب باشند. “توجه داشتن و در فکر کسان دیگر بودن” (care) بعنوان یک خصلت و ویژگی زنانه تلقی می شود. این ویژگی ها بصورت سنتی موجب نابرابری زنان می شوند: پرستاران بعنوان رهبران و مدیران خوبی تلقی نمی شوند. تعداد کمی از زنان در پست های مدیریت اجرایی، ژنرال های ارتش و رهبران سیاسی کار می کنند. دختران همچنی

ن در صورت ارجحیت دادن به ازدواج و بچه داری ممکن است دچار محرومیت شوند، تا حدی که آنها کمتر از پسران محتمل است که امکان و فرصت ارتقاء قابلیت های تحصیلی و کاری را داشته باشند.
پاسخ دیگر فمینیستی، بر روی رابطه ی متقابلی که میان انتخاب زنان در خانواده از یکسو و جامعه ی ناعادلانه ی خارج از سوی دیگر وجود دارد تاکید می کند. جامعه ی ناعادلانه ای که با

تقسیم و جدایی کار اقتصادی بر اساس جنسیت، بصورتی که زنان تنها 75 درصد دستمزد مردان را در ازای کار برابر دریافت می کنند، مشخص می شود. با توجه به دستمزد پایین تر زنان، این منطقی است که در خانواده هایی که باید خودشان کار نگهداری کودکان را انجام بدهند، این زنان باشند که کار بیرون از خانه را رها کنند. وقتی که زنان از نیروی کار اجتماعی بیرون کشیده شدند، آنها در پیشرفت مهارت های کاری و داشتن درآمد، بیشتر از پیش از مردان عقب می مانند. کار نگهداری کودک بی اندازه وقت گیر است و آنها که به تنهایی این کار را انجام می دهند بعید است که بتوانند کار دیگری مانند تحصیل، فعالیت سیاسی و یا موقعیت های شغلی که وقت زیادی را می طلبد دنبال کنند. و آنها که به هر حال به طریقی کار بیرون و خانواده را با هم ترکیب می کنند، با موانع جدی رو به رو هستند. موانعی مانند: فقدان سرپرستی و نگهداری ِ مناسب کودک با کمک هزینه ی دولتی، کارهایی با انعطاف کمتر در تعیین ساعات کار برای زنانی که مجبورند از کودکان مریض شان مراقبت کنند، مدرسه هایی با برنامه ی سنگین تحصیلی که در عمل فرض را بر این می گذارند که یکی از والدین ِ محصل، در خانه هستند و همچنین کارهایی که در آنها انتظار کار در شیفت اضافی هم وجود دارد. (هوشیلد 1989). و همه اینها در کنار مسئولیت

کار در خانه قرار می گیرند. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که دوران مادری موجب کمتر شدن میزان درآمد زن می شود، حتی اگر او هیچ مرخصی از شغل خودش نگیرد. (فولبر 1994). نابرابری جنسیتی (gender inequality ) همچنین در دستیابی به مشاغل بالای اقتصادی و دولتی ادامه پیدا می کند. در این نوع مشاغل، مردان سفید پوست که 40 درصد جمعیت را تشکیل می دهند، 95 درصد

روسای کل، 90 درصد سردبیران روزنامه ها و 80 درصد اعضای مجالس قانونگذاری را اِشغال کرده اند. (رود 1997).
فمینیستها در این باور مشترک هستند که خانواده های دوران معاصر، تنها قلمرو انتخاب نیستند بلکه قلمرو اضطرار و اجبار نیز هستند. فمینیستها همچنین با هم توافق دا

رند که سلسله مراتب جنسیتی (hierarchy gender) در اجتماع ما ناعادلانه است، با اینکه آنها در مورد منشاء این ناعادلانه بودن با هم اختلاف نظردارند. در حالیکه برخی فمینیستها بر نقش خانواده بعنوان مرکز و محور بی عدالتی جنسیتی (gender injustice ) تاکید می کنند (اوکین1989)، برخی دیگر، دلایل اصلی این بی عدالتی را در ساختار کار و فرصت های کاری می بینند. (برگمان 1986). با این حال برخی دیگر هم بر سلطه جنسیتی و خشونت تاکید دارند. (مک کینون 1989). به نظر می رسد تمام این نمونه ها در نابرابری جنسیتی نقش مهمی دارند و جای تردید دارد که بتوان نقش هر یک را تقلیل داد. بخاطر همین، درک عمیق اثرات متقابل این عوامل ِ مختلف ِ انقیاد اهمیت دارد. جنسیت (gender) بدون تردید با دیگر محورهای محرومیت اجتماعی مانند نژاد و طبقه دارای رابطه و تاثیر متقابل است. در واقع، تحقیق فمینیستی بر روی موضوع خانواده، تجربیات مختلف زنان را در خانواده هایی که در آن زندگی می کنند در نظر می گیرد. نه فقط خانواده های دگرجنسگرا (heterosexual) با یک پدر و یک مادر، بلکه همچنین زنان مجرد، خانواده های متشکل از افراد همجنسگرا و خانواده هایی که در فقر زندگی می کنند. ما باید مواظب باشیم که پدیده های اجتماعی جداگانه را یک کاسه نکنیم. با اینکه من بعضی وقتها در این مقاله از “خانواده” نام می برم، در نظر گرفتن تفاوتها و شرایط مختلف خانواده ها بسیار اهمیت دارد.
اعم از اینکه خانواده، عامل اصلی باشد، یا یکی از عوامل که همراه با دیگر ساختارهای اجتماعی و انتظاراتی که فرهنگ بوجود آورده است، اشاره ی فمینیستها به راههایی ست که از آن طریق خانواده بعنوان قسمتی از یک سیستم ِ بازتولید ِ نابرابری

اجتماعی و اقتصادی ِ زنان عمل می کند. نمی توان به خانواده به عنوان جزئی جدا از آن سیستم و یا عضوی مجرد نگریست. خانواده، بعنوان یک نهاد عادلانه هم نمی تواند در نظر گرفته شود بخاطر اینکه در تعداد قابل ملاحظه و غیرقابل چشم پوشی از خانواده ها، عدالت رعایت نمی شود. برای فمینسیتها موضوع اصلی این نیست که آیا دولت می تواند در امور خانواده و تولید مثل دخالت کند یا نه، موضوع اصلی این است که چگونه و تا کجا می توا

ند.
2– ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟
تقسیم وظایف والدین و مسئولیت های خانه داری چگونه باید انجام گیرد؟ چه کسی باید حق کنترل درآمد خانه را داشته باشد؟ چه کسی حق تشکیل خانواده دارد؟ و یا حق داشتن فرزند؟ چه چیزی والدین و پدر و مادر را تعریف می کند؟ کودک چند قیّم می تواند داشته باشد؟ یک پدر و مادر چند فرزند می توانند داشته باشند؟ اگر امکانات و راههای متفاوتی را که تکنولوژی امروزه برای پدر و مادر شدن بوجود آورده در نظر بگیریم، پاسخ دادن به این پرسشهای پیچیده باز هم مشکل تر می شود. در زیر، من دو ارزش مهمی را که بنا بر نظر فمینیستها باید راهنمای تشکیل خانواده قرار بگیرند بررسی می کنم: انتخاب شخصی (individual choice) و برابری (equality).
2.1 – ارزیابی بر اساس انتخاب
خانواده ی سنتی در طول پنجاه سال گذشته تغییرات زیادی را به خود دیده است: افزایش تعداد زنانی که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به نیروی کار اجتماعی می پیوندند. افزایش چشم گیر میزان طلاق بطوری که تعداد موارد طلاق در سالهای 80 میلادی تقریبا دوبرابر و نیم این تعداد در سالهای 40 میلادی بود. تهیه ی قرص ضد حاملگی که امکان جلوگیری از بارداری های ناخواسته را برای زنان آسانتر کرد و آنها راحت تر توانستند برای بچه

دارشدنشان برنامه ریزی کنند. افزایش تعداد خانواده هایی که شامل پدر ِ تنها یا مادر ِ تنها است و همچنین افزایش تعداد خانواده های همجنسگرا و خانواده های گسترده. در سال 1989، بیست و پنج درصد از کودکان در خانواده های تک والدی زندگی می کردند که اغلب هم فقیر و بی چیز بودند و این از جهتی نشانگر بحران در خانواده ها بود. (میناو 1997). عوامل اقتصادی، تکنولوژیکی و اجتماعی، زنانی را که بعنوان مادر خانه بطور تمام وقت خانه دار بودند با شوهری که نان آور خانه بود، به یک اقلیت تبدیل کرده اند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد pdf :

تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد

مقدمه:
تعلیم و تربیت صحیح و کار آمد یکی از ارکان مهم اساسی رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه تک تک افراد هر کشور برای رشد و پیشرفت همه جانبه ان جامعه می باشد. در این راستا سالت عمده بر روش دستگاه آموزش و پرورش و در عمل بر عهده مربیان و مسئولین نهاده شده است تا با استفاده از تمامی امکانات موجود بتوانند زمینه های رشد فکری، جسمی و روانی دانش اموزان را برای فراگیری علوم و فنون مختلف فراهم نمایند. به عبارت دیگر تعلیم و تربیت سعی در ایجاد هماهنگی بین ابعاد جسمی، فکری و روانی دانش اموزان با توجه به شرایط واقعی زندگی در جهت رسیدن به کمال مطلوب دارد و تربیت بدنی به عنوان یکی از عناصر مهم تعلیم و تربیت می تواند به سالم سازی و پروش قوای جسمی و فکری دانش اموزان نقش موثر و کارآمدی در توسعه دانش و قوای جسمانی و ابعاد رومی و روانی آنان داشته باشد. (9).

تربیت بدنی مدارس به عنوان یکی از عناصر مهم تعلیم و تربیت مسئله ی است که در کشور ما نسبت به آن توجه کافی نشده است مسلماً منظور از تربیت بدنی مدارس چیزی فراتر از یک ساعت بازی و سرگرمی در محیط مدرسه است که اگر چنین فرض می شد این درس از ساعت درس مدارس ضرورتی نداشت و مسلماً نیازی به این همه مراکز آموزش عالی برای تربیت معلمین تربیت بدنی در سطوح مختلف نبود اما به نظر می رسد در حال حاضر تربیت بدنی از جایگاه مطلوب و مناسبی در نزد مربیان برخوردار نمی باشد.

آگاهی از علل و عوامل ایجاد وضعیت موجود تربیت بدنی در مدارس کشور نیازمند انجام تحقیقات عمیق گسترده و کاربردی در سراسر کشور می باشد تا با ریشه یابی و تجزیه و تحلیل دقیق نتایج این تحقیقات عمیق گسترده و کاربردی در سراسر کشور می باشد تا با ریشه یابی و تجزیه و تحلیل دقیق نتایج این تحقیقات بتوان به نقاط قوت و ضعف برنامه های جاری تربیت بدنی مدارس کشور آگاهی یافت و امکان ارتقاء کمی و کیفی و اعمال اصطلاحات و تغییرات لازم در برنامه های تربیت بدنی مدارس با پشتوانه تحقیقات علمی و کاربردی فراهم شود.

با توجه به مطالب عنوان شده به نظر رسید با انتخاب عنوان بررسی نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزش وضعیت تربیت بدنی و از رهگذر انجام این تحقیق بتوان علاوه بر توصیف جنبه های کیفی و کمی امکانات میزان هماهنگی مربیان و مدیران و چگونگی نگرش آنان در مورد درس تربیت بدنی اهمیت و محتوا نموده اجرای ساعت تربیت بدنی آگاهی یافته و بتوان در جهت توسعه و ارتقاء همکاری و هماهنگی مربیان که به نظر می رسد بیشترین نقش را در برگزاری مطلوب و شایسته ی ساعت تربیت بدنی دارند به راهکارهای مناسبی دست یافت.

 

بیان مسئله:
تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش شایسته و کارآمد از جمله مهمترین عوامل پیشرفت و توسعه هر کشور در زمینه های مختلف فرهنگ، اقتصاد، حساسیت، تکنولوژی و ; می باشد تعلیم و تربیت هر کشور از نظام ارزشی و جهان بینی حاکم بر آن کشور تاثیر می پذیرد. می تواند بزرگترین نقش را در سالم سازی فضای جامعه برای اموزش فرد فرد اعضای جامعه جهت به

فعالیت رسانیدن نیروهای بالقوه آنها برای تکامل جسمی و فکری داشته باشند. تربیت افرادی که در جهت حفظ و اعتلای جامعه و مملکت خود از هر کوششی فروگذار نباشند و در این راه تربیت بدنی به عنوان امری جهت پرورش افرادی تندرست و شاداب و فعال و به عنوان عامل پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد آشنایی و تاثیر پذیری افراد از تربیت بدنی از دبستان آغاز و پس از گذراندن دوره های تحصیلی راهنمائی و

دبیرستان سرانجام در دانشگاه به تکامل می رسد لذا لازم کسب بهترین نتیجه برخورداری از یک برنامه آموزشی و اجرای مسجم و فضای آموزشی مناسب و استفاده مطلوب و به موقع از شاخص های ارزشیابی و کنترل در تمام مراحل می باشد

ولی در حال حاضر به نظر می رسد درس تربیت بدنی در مدارس از جایگاه مطلوب و مناسبی برخوردار نمی باشد و از نظر برخی تنها به عنوان سرگرمی و تفریح و پر کردن اوقات بیکاری دانش آموزان قلمداد شده و حتی ضرورت وجود ان را در برنامه درسی مدارس مورد سوال قرار داده اند و یا اینکه بعضی از والدین ناآگاهانه این درس را مانعی برای پیشرفت تحصیلی

فرزندان خود می داند و هیچ گاه پیگرد وضعیت ورزشی فرزند خود رد ساعت تربیت بدنی مانند سایر دروس نیستند و از طرف دیگر خود دانش اموزان نیز به سبب عدم شناخت و یا بر حسب عادت سالهای تحصیلی قبل همینکه توپ و امکانات ورزشی در اختیارشان قرار گیرد انتظارشان از ساعت تربیت بدنی برآورد شده و مشغول بازی و سرگرمی می شوند. به نظر می رسد

بلاتکلیفی معلمان و مربیان دلسوز تربیت بدنی مدارس که همه ساله همزمان با شروع سال تحصیلی با دریافت ابلاغ تدریس خود به مدارس مراجعه و یکسال تحصیلی دیگر را بدون داشتن برنامه آموزشی مدرن و هماهنگ با سایر مدارس کشور به انجام وظیفه می گذرانند نیز شامل این امری می شود البته این مسائل در مدارس و شهرها و استان های مختلف از شدت و ضعف برخوردار بوده است و در سال های اخیر با تلاش مسئولین تربیت بدنی، آموزش و پرورش همگام با ارتقاء نسبی

جایگاه عمومی ورزش در جامعه قدم هایی در جهت برنامه ریزی بهتر و بهبود کیفیت ساعت تربیت بدنی مدارس برداشتند شده است که هر چند مفید و ارزشمند بوده ولی کافی نیست و ارتقاء این درس بستگی به تلاشهای هر چه بیشتر و مستمر مسئولین، کارشناسان، مربیان، دانش اموزان و والدین آنها و تک تک افراد جامعه دارد وضعیت برخی از مهمترین عوامل موثر بر ساعت تربیت بدنی مدارس از جمله میزان تحصیلات مربیان تربیت بدنی اهمیت و جایگاه ساعت تربیت بدنی در برنامه ی درس مدارس، نحوه ارزشیابی کار دانش آموزان، امکانات آموزشی و ورزشی مدارس نحوه کار و فعالیت مربیان و چگونگی نگرش و طرز تلقی آنان در مورد درس تربیت بدنی و میزان تاثیر آن در مفید بودن ساعات ورزشی و همکاری و هماهنگی مدیران و مسئولین تا نگرش عمومی و نظام ارزشی جامعه نسبت به تربیت بدنی شرایط آب و هوایی، تهیه و تدوین کتاب درس تربیت بدنی و ; در مدارس کشور به طور دقیق مشخص نیست و تحقیقات انجام شده در این زمینه غیر هماهنگ و اندک بوده و هیچ گاه تحقیق جامع و منظمی در سطح کشور در این زمینه به عمل نیامده است اما آنچه که از مرور این تحقیقات برداشت می شود حکایت از کمبودها و نارسائیها در زمینه های مذکور در بالا دارد.
بنابراین با توجه به مطالب گفته شده آیا می توان طرز تلقی و نگرش مربیان را به عنوان عامل موثر در تغییر وضعیت کنونی درس تربیت بدنی و ورزش مدارس عنوان کرد؟

– آیا راهکارهایی برای تغییر نگرش مربیان در مورد درس تربیت بدنی و ورزش وجود دارد؟
– نگرش دبیران و مربیان تربیت بدنی تا چه حد می تواند در ارتقاء درس و ورزش تربیت بدنی موثر واقع شود؟

اهمیت و ضرورت تحقیق:
بدون شک فعالیتهای علمی و فرهنگی بدون پشتیبانی و حمایت تحقیقات و پژوهش نمی تواند حرکتی سازنده و مفید باشد زیرا پشتوانه تحقیقاتی می تواند دوام دست آوردهای تحقیق را با نیازهای واقعی جامعه ضمانت نماید اعتلای تربیت بدنی و ورزش در جامعه زمانی میسر است که تحولی سازنده و مثبت در برنامه های جاری تربیت بدنی ورزش به عمل آید بازنگری در برنامه های گذشته جاری و تدوین برنامه ای کارساز و جامع بدون تردید نیازمند تحقیقات گسترده و همه جانبه ای است که نتایج آنها بتواند خط مشی برنامه های جدید را تعیین نماید و صحت انطباق آن را با نیازهای اساسی جامعه در حال تحول ما تضمین نماید.

با توجه به اینکه تربیت بدنی به عنوان بخشی از آموزش و پرورش می تواند در توسعه و تکامل حیطه های روانی، حرکتی، عاطفی و جسمانی دانش اموزان تاثیرات مهمی داشته باشد ضرورت دارد با انجام تحقیق و پژوهش پیرامون اهمیت محتوا و نحوه اجرای درس تربیت بدنی پس از ترسیم سیمای عمومی و ساعت تربیت بدنی در حال حاضر و یا با استفاده از نظر دبیران و مربیان مدارس از نقاط قوت و ضعف موجود آگاهی یافته و با استفاده از نتایج حاصل از این تحقیق بتوان برنامه ریزیهای مناسب و مطلوبی را برای ارتقاء وضعیت موجود و تدوین نمود. این تحقیق حول 3 محور، توصیف،تعیین اولویت مسائل و مشکلات موجود در نظر سنجی پیرامون موارد اختلاف نظر تاکید دارد که در زیر به شرح هر قسمت به صورت مجزا پرداخته می شود.
الف) جنبه های توصیفی : این بخش شامل 2 قسمت است.
1) توصیف کمی امکانات و فضاها و تاسیسات ورزشی موجود در مدارس تحت بررسی به عبارت دیگر این تحقیق در پی آگاهی از چگونگی توزیع امکانات و فضاهای آموزش و پرورش در مدارس و تعیین کمبودها و نیازهای ضروری مدارس در ارتباط با ساعت تربیت بدنی به عنوان یکی از مشکلات عمده این ساعت می باشد. به نظر می رسد این جنبه از تحقیق از اولویت و اهمیت بالائی برخوردار باشد چراکه اهمیت و نقش برجسته امکانات و فضاهای آموزش ورزشی مناسب مدارس در ارتقاء کیفیت نحوه اجرای درس تربیت بدنی از یک سو و همچنین محدودیت و کم بودن اعتبارات و منابع مالی ویژه تربیت بدنی مدارس از سوی دیگر ضرورت تخصیص بودجه و اعتبارات ورزشی برای خرید وسایل و نیز احداث فضاهای ورزشی را با در نظر گرفتن نیازها و کمبودها دوچندان می نماید.

2) توصیف جنبه های کیفی: در این رابطه تحقیق در پی توصیف مواردی نظیر میزان تحصیلات ، نوع مدرک تحصیلی، سن، سابقه خدمت و ; و یا به عبارت دیگر خصوصیات فردی جامعه آماری شامل مربیان مدارس تحت بررسی و همچنین توصیف مواردی نظیر نگرش و نظر مربیان می باشد.

ب) تعیین اولویت مسائل و مشکلات ساعت تربیت بدنی متاثر از مسائل و مشکلات متعددی نظیر امکانات و فضای اموزشی، عملکرد و فعالیت مربیان، نحوه برنامه ریزیها و مدیریتها در سطوح مختلف، میزان هماهنگی و همکاری مدیران، مسئولین و دبیران تربیت بدنی، شرایط آب و هوایی و جغرافیایی، و فرهنگ عمومی و نگرش جامعه نسبت تربیت بدنی مدارس و ; می باشد.

ج) نظر سنجی مواردی نظیر : برگزاری مسابقات ورزش مدارس، ضرورت تهیه و تدوین کتاب درسی مقایسه وضعیت ساعت تربیت بدنی نحوه ارزشیابی از کار دانش اموزان و ; از جمله دیگر اهداف و دستاوردهای تحقیق می باشد تا با تاکید بر آراء تک تک آزمودنیها به یک نتیجه واحد و نهایی در هر یک از زمینه های مورد اختلاف رسیده و به هماهنگی هر چه بیشتر مربیان تربیت بدنی مدارس کمک شود.

 

اهداف تحقیق:
هدف کای تحقیق:« بررسی نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره وضعیت درس تربیت بدنی .

اهداف اختصاصی تحقیق:
1) توصیف آماری ویژگیهای فردی مربیان مدارس راهنمائی دختر کشور.
2) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی در مورد کیفیت درس تربیت بدنی در مقایسه با سایر دروس.
3) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره وضعیت کیفی آموزش ساعت تربیت بدنی مدارس تحت بررسی .
4) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره وضعیت نگرش عمومی جامعه نسبت به تربیت بدنی.
5) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره علاقه و اشتیاق دانش اموزان نسبت به تربیت بدنی.
6) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره وضعیت امکانات کمک آموزشی ، بهداشتی و کمک های اولیه و ..
7) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره وضعیت برنامه ریزیها و مدیریتهای حاکم بر تربیت بدنی مدارس تحت بررسی .
8)توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره راهکارهای مناسب برای اجرای درس تربیت بدنی.

9) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره میزان ارتقاء کیفی برنامه های جاری درس تربیت بدنی .

10) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره میزان همکاری و استقبال مدیران مدارس تحت بررسی در حل مشکلات.

11) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره امکانات و فضاهای ورزشی از لحاظ کمی و کیفی در مدارس تحت بررسی .

12) توصیف نگرش مربیان مدارس راهنمائی دختر شرکت کننده در نوزدهمین المپیاد ورزشی درباره میزان رضایت شغلی دبیران مدارس تحت بررسی.

تعریف واژگان:
نگرش: ارزیابی مداوم – مثبت یا منفی – از مردم، اشیاء و عقاید (15).
مربی تربیت بدنی : مربیانی هستند که وظیفه هدایت بدن و مهارت های حرکتی کودکان و بزرگسالان را بر عهده دارند. (7).
تربیت بدنی : فعالیتی به فرد فرصت خوداگاهی- خود پنداری و فرصت کسب مهارت و نمایش توانائی ارتباط اجتماعی ، لذت، سلامت و احساس مفید بودن می دهد (6).

« فرضیه ها یا سوالهای تحقیق»
1) بین ارتقاء سطح کیفیت امکانات و پیشرفت تربیت بدنی رابطه ای مثبت وجود دارد.
2) بین تدبیر و مدیریت مسئولان و ارتقاء وضعیت موجود تربیت بدنی در مدارس رابطه ی مثبت وجود دارد.
3)بین ارتقاء و مسایل ورزشی و ارتقا سطح تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
4) بین همکاری مدیران و دبیران و پیشرفت تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
5) بین ارتقاء نگرش و فرهنگ ورزش و جایگاه تربیت بدنی در جامعه رابطه مثبت وجود دارد.
6) بین کنترل و نظارت مدیران بر اجرای ساعت تربیت بدنی و ارتقاء جایگاه تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
7) بین ارتقاء اشتیاق و انگیزه دانش آموزان نسبت به تربیت بدنی و پیشرفت تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
8) بین آموزش و اجرای متاسب درس تربیت بدنی و پیشرفت تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
9) بین برنامه ریزیها و مدیریتها مطلوب در سطوح مختلف و ارتقاء
جایگاه تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
10) بین برگزاری مسابقات ورزشی و پیشرفت سطح تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.
11) بین ارتقاء امکانات کمک آموزشی، بهداشتی و کمکهای اولیه و پیشرفت تربیت بدنی رابطه مثب وجود دارد.
12) بین رضایت شغلی مربیان و ارتقاء جایگاه تربیت بدنی رابطه ی مثبت وجود دارد.

« محدودیتهای تحقیق»
محدودیتهای قابل کنترل:
1) انتخاب مربیان به صورت تصادفی انتخاب شد.
2) تحقیق بر روی مربیان کلیه تیم ها« هندبال» « بدمینتون» والیبال و ; صورت گرفت.
3) تحقیق بر روی مربیان مدارس دفتر صورت گرفت.
4) تحقیق زمانی صورت گرفت که تیم ها در زمان استراحت بودند.
5) زمان تحقیق « کلیه نشانه ها زمان» آخر شب توزیع شد و حدود یک ربع بعد تحویل گرفته شد.

محدودیتهای غیر قابل کنترل:
1) عدم آگاهی از پر کردن دقیق پرسشنامه ها توسط نمونه آماری .
2) پاسخ ندادن یا دو جواب زدن به برخی از سوالات پرسشنامه.
3) عدم کنترل دقیق شرایط
4) مشکلات زمانی به دلیل کمبود وقت
5) عدم برگشت کلیه پرسشنامه های توزیع شده
6) عدم همکاری بعضی از مربیان

فصل 2
«مقدمه»
آروسون نگرش را چنین تعریف کردند « ارزیابی مداوم – مثبت یا منفی – از مردم ، اشیاء و عقاید . نگرش به ورزش ممکن است مشخصا مثبت یا منفی می باشد و اطلاع از ماهیت نگرش ها برای روان شناسان ورزش ، مربیان و معلمان حائز اهمیت است. [15]
یکی از علومی که خواص علفی آن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی با روز روشن است و در بهداشت و سلامتی جسم ، در نشاط و تفریح خاطر و در افزایش اقلیت های کار بردن عضلات نقش موثر و کار ساز دارد ورزش و تربیت بدنی است و به همین خاطر است که کشورهای مختلف جهان در قوانین جاری خود ، جایگاه ویژه ای را برای تربیت بدنی و ورزش پیش بینی نموده و سازمان ها و نهاد های مختلف را برای گسترش آن بوجود آوردند اند چنانکه در جامعه اسلامی که همه امور فرهنگی ، اجنماعی و همه مسائل ارزشی آن مبتی بر فرهنگ اسلامی است به این مهم توجه خاصی شده و دولت در این زمینه کوشش همه گیر و توجهی همه جانبه مبذول می دارد [1]
افراد از ابتدائی ورود به دنیای ناشناخته ، پیوسته در این تلاش اند که به کمک حرکت و تربیت به زندگی خوب و سالم و پر طراوت دست یابد و برای دست یابی به نشاط و تندرستی باید از ورزش مدد جوید. برای رسیدن به چنین هدفی لازم است مربیان آگاه تربیت بدن با مطالعات علمی گسترده به آموزش صحیح تربیت بدنی به کودکان و نوجوانان همت گمارند باید دانست که ایران امروز بیش از همیشه بر رشد و توسعه همه جانبه ی قوای ذهنی و اخلاقی در امر ورزش نیازمند است تا بتواند نیازهای کودکان و نوجوانان را در هر زمینه های ورزشی بر آورد کند . بنابراین سعی مربیان ورزش این سرزمین یابد دراین باشد که آموزش تربیت بدنی و ورزش نوین را در اقصی نقاط ایران توسعه دهند و اصول و فلسفه ان را به عنوان یک علم حیاتی و در عین حال ملموس ، در میان کودکان و نوجوانان به شکل مطلوب رواج دهند[3]
تربیت بدنی جز دمکمله آموزش و پرورش عمومی است که می خواهد بوسیله فعالیتهای جسمانی ، ورزشها کمک کند تا استعداد های نهفته دانش اموزان شکوفا و به حد اعلای رشد و تکامل خود برسد و به عبارت دیگر تربیت بدنی نوعی آموزش است : یک روش ویژه اصلاح جسم و جان است : یک شیوه خاص برای تکوین شخصیت است و برآن است که از طریق فعالیتهای عضلات بزرگ بدن دانش اموزان به هدفهای عمومی آموزش و پرورش نائل شود.
تربیت بدنی هدف ارائه ورزشها را بر هدف می گیرد تا در رفتار دانش اموزان تغییر مطلوب دانمی بوجود آورد تربیت بدنی تبعی را به این منظور به کار می برد تا قوت و تندرستی دانش اموزان را افزایش دهد ، ادب و سولک آنها را شایسته تر گرداند . لیکن استفاده از فعالیتهای عضلات بزرگ به خاطر تفریح و سرگرمی ، تربیت بدنی نیست زیرا ان نوع از فعالیتها صرفا جنبه ی تفریحی و سرگرم کنندگی دارند[9]
و در این فصل پیشینه تحقیق در دو بخش ارائه می گردد:
بخش 1 تحقیقاتی که در ارتباط با موضوع تحقیق در داخل کشور کار شده است
و بخش 2 پژوهشهای که در خارج کشور کار شده است .

« تحقیقات صورت گرفته در داخل کشور »
1) مجید کاشف و حسین مجتهدی ( 1368) موضوع بررسی وضعیت جاری مدارس را از واحد پژوهش و تحقیق اداره کل تربیت بدنی و وزارت اموزش و پرورش را عنوان تحقیق خود انتخاب کرد . این تحقیق اهداف زیر را در دستور کار خود داشت الف . بررسی امکانات و فضاهای ورزشی ب : بررسی سطح تحصیلات معلمین ج : بررسی وضعیت شخص معلمین .
اهم نتایج حاصل از این تحقیق عبارتست از :

1) کمبود وسایل و لوازم ورزشی در حد بسیار بالایی بود
2) کمبود اطلاعات علمی معلمین مهمترین مشکل مهمترین مشکل بود 3) میانگین سن معلمین 25 سال و میانگین سابقه تدریس حدود 4 سال بود [2]قوام الدین حلیلی در سال 1369 عنوان بررسی عوامل مانع پیشرفت درسی تربیت بدنی در مقظع راهنمایی شهر باختران را در دستور کار خود داشت . اهم نتایج حاصل از این تحقیق عبارت بودند از :
1، کمبود امکانات و وسایل ورزشی بهترین فاکتور بود 2، پایین بودن سطح تحصیلا

ت معلمین ورزشی دومین فاکتور بود 3، کافی نبودن بودجه و سرانه ورزشی سومین فاکتور به شعار می رفت.[4]
3) مهرعلی همتی نژاد در سال 1369 تحقیق خود را با عنوان تجزیه و تحلیل برنامه های تربیت بدنی دروس گیلان انجام داد .
این تحقیق 3 هدف عمده ای که

داشت عبارت بودند از :
1 بررسی
2 بررسی برنامه ریزیها
3 بررسی محتوای برنامه های تربیت بدنی مدارس .

 

و اهم نتایج تحقیق عبارت بود از:
1) اکثر معلمین دارای مدرک فوق دیپلم بودند
2) هر هفته 2 ساعت کلاس تربیت بدنی برای دانش آموزان در نظر گرفته شده بود

3) معلمان در ارتباط با موضاعات درسی و تخصصی دارای اطلاعات کافی نبودند. [12]
4) عباسعلی گائینی در سال 1372 بررسی مشکلات موجود درس تربیت بدنی ندارس سراسر کشور را موضوع تحقیق خود انتخاب کرد.
اهم نتایج حاصل از این تحقیق عبارت بودند از:
1) سطح تحصیلات معلمین در سطح پایینی بود

2) امکانات و فضاهای ورزشی مهمترین مشکل اجرای درس تربیت بدنی بود
3) اولیاء دانش اموزان حساسیت لازم را نسبت به تربیت بدنی نداشتند
4) نگرش و فرهنگ عمومی درباره درس تربیت بدنی در سطح پایینی بود .
5) هماهنگی و همکاری لازم بین مدیران و معلمان در سطح پایینی بود [13]
6)گان هادی پور در سال 1374 با انتخاب عنوان بررسی تنگناهای موجود درس تربیت بدنی استان چهارمحال بختیاری برای اخذ درجه کارشناس ارشد به نتایج زیر دست یافت .
سطح کمی و کیفی امکانات در سطح پایینی بود 2) معلمین تخصص کافی در رشته ی خود نداشتند 3) معلمین ورزش دروس دیگر را نیز تدریس می کردند 4) وقت کمی برای ساعت تربیت بدنی در نظر گرفته شده بود . ( 2 ساعت ) [5]
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام گرفته در زمینه موضوع تحقیق در خارج از کشور :
پس از بررسی و مرور تحقیقات انجام شده در داخل کشور که با موضوع این تحقیق مشابهت و نزدیکی داشت در این تحت به چند نمونه از تحقیقاتی اشاره می شود که در خارج از کشور انجام گرفته و از جهاتی با موضوع این تحقیق مشابهت دارند .
*جوند (1986) تحقیقی با عنوان امتحان و ارزشیابی برنامه های تربیت بدنی مدارس پسرانه منتخب ایالت کالیفرنیا انجام داد این تحقیق با هدف بررسی میزان تاثیرات موارد، حمایت و هم کاری مدیریت، موقعیت ها و برنامه های مختلف ورزشی پرداختن به مربیگری، نقش امکانات: لوازم و تجهیزات، عضویت معلم در سازمان های تخصصی و نقش تعهد معلم تربیت بدنی در برنامه های تربیت بدنی مدارس مورد نظر انجام گرفت و اهم نتایج بدست آمده از ان به قرار زیر است:
– حمایت مدیریت مهم ترین فاکتور برنامه های می باشد
– تعهد دبیر تربیت بدنی دومین عامل موثر در برنامه ها می باشد
– امکانات و تجهیزات سومین

– تسهیلات عامل موثری بر برنامه ها نبوده و داراری کمترین تاثیر می باشد
– برنامه های مختلف ورزشی تعیین کننده موفقیت برنامه ها نمی باشد. [8]

* کراس ( 1973) عنوان مطالعه موقعیت برنامه های تربیت بدنی مدارس ایالت و پسکانین را برای تحقیق خود در نظر گرفت این تحقیق اهداف زیر را در دستور کار خود داشته است. الف – بررسی وضعیت شخصی معلمین ب) بررسی وضعیت سازماندهی و سیستم آموزشی ج ، بررسی وضعیت امکانات و تجهیزات مورد نیاز .

خلاصه مهمترین نتایج حاصل از این تحقیق به قرار زیر است :
– میانگین سن معلمین 25 سال ، میانگین سابقه تدریس 11 سال و میانگین داشتن پست اجرائی 7 سال و میانگین حقوق سالیانه آنها 7624 دلار بوده است
– عضویت معلمین در گروهها و شوراهای ورزشی بسیار پایین است.
– رشته ی تحصیلی 78 % معلمین تربیت بدنی بوده است .

– بیشتر درسی که معلمین گزرانده بودند عبارتند از سازمان دهی . مدیریت آموزشی.
روش تدریس
– تست سلامتی که باید برای هر دانش آموز صورت گیرد در 19 % مدارس انجام می شده است.
– به علت عدم امکانات ارائه ورزشهای داخل سالن و ورزشهای فضای باز در فصل زمستان محدود بوده است
– در ارزشیابی درس تربیت بدنی ، نحوه اجرای مهارتهای مختلف ورزشی ، آمادگی جسمی و تست هوش بالاترین نمره را به خود اختصاص داده است. [10]

• کاگر ( 1972) تحقیقی با عنوان درس برنامه های تربیت بدنی مدارس متوسطه پسرانه انجام داد این تحقیق که اهداف زیر را مدنظر داشت الف : بررسی آمادگی تخصصی و زمینه های قلبی معلمان ب: بررسی سطوح علمی معلمین ج: بررسی محتوای برنامه های تربیت بدنی د: بررسی روشهای اموزش .

اهم نتایج حاصل از این تحقیق به قرار زیر است :
– بسیاری از معلمان برای تدریس تربیت بدنی امادگی خوبی داشتند همه انها دارای مدرک تحصیلی لیسانس بوده و 37% آنها دارای مدرک فوق لیسانس بوده و یا دانشجوی دوره فوق لیسانس بودند.
– کمتر از 20 % معلمان عضو سازمانهای تخصصی تربیت بدنی بودند.
– 7% معلمان برای تعییین نمره تربیت بدنی دانش آموزان از امتحان کتبی استفاده می کردند [11]
لاگاری (1974) تحقیق خود را با عنوان « بررسی وضعیت درس تربیت بدنی در مدارس انجام داد. اهداف این تحقیق به قرار زیر بودند.
– الف . بررسی نحوه تهیه اطلاعات آموزشی اساتید و مدرسین مدارس
ب. بررسی سطوح آموزشی معلمین .
ج. بررسی برنامه ریزیها و مواد آموزشی
اهم نتایج حاصل از این تحقیق :
– همه معلمین دارای مدرک تحصیلی لیسانس بردند.
– 27% درصد از معلمین دارای تجربه آموزشی کمتر از2 سال در تربیت بدنی بودند.
– بعضی از معلمین به علت کمبود معلم ورزش در مدارس دیگر نیز تدریس می نمودند.
– بیشتر معلمین رشته های مختلف ورزشی را تدریس می نمودند .
– بیشتر مدارس مورد تحقیق دارای فضاهای آموزشی برای ژیمیناستیک ، بولینگ بودند ولی استخر شنا نداشتند [14]
• سوارزد (1970 ) تحقیق خود را با عنوان « ارزشیابی برنامه های تربیت بدنی مدارس پسرانه و دخترانه «پورتوریکو » در پورتلند انجام داد. الف. بررسی امکانات و تجهیزات موجود ب. بررسی آما دگی تخصصی معلمان ورزشی ج . بررسی برنامه های آموزشی د. بررسی میزان گرایش دانش اموزان به تربیت بدنی اهداف این تحقیق را شامل می شدند . موارد زیر از جمله مهمترین نتایج تحقیق می باشد.
– حمایت مدیریت مدرسه . نحوه کنترل و راهنمایی های ایمنی مدرسه در حد عالی بوده است .
– تنوع ورزشها به علت محدودیت وسایل امکان پذیر نبوده است.
– هیچ کدام از مدارس قادر به ارائه مطلوب حداقل نیازهای تربیت بدنی نبودند .
– به علت عدم وجود امکانات یک برنامه مدون آموزشی وجود نداشت .
– علی رغم عدم وجود امکانات ، میزان گرایش دانش آموزان به تربیت بدنی عالی بوده است.
– معلمان در ارتباط با موضوعات درسی و تخصصی دارای اطلاعات کافی بوده اند .[17]
• بای (1918) در تحقیق خود با عنوان تعیین وضعیت برنامه های تربیت بدنی مدارس متوسطه پسرانه مسیحی که با اهداف الف) بررسی وضعیت تحصیلی معلمان تربیت بدنی ب) بررسی اهمیت درس تربیت بدنی در مدارس مورد نظر ج) بررسی کیفیت ارائه درس تربیت بدنی در مدارس مورد نظر د) بررسی امکانات موجود تربیت بدنی انجام گردید و به نتایج زیر دست یافت.
-معلمان تربیت بدنی 46% مدارس مورد نظر فاقد مدرک تحصیلی تربیت بدنی بوده اند.
-میانگین سابقه تدریس تربیت بدنی معلمین 5 سال بوده است.
-میانگین تعداد دانش اموزان در هر کلاس 20 نفر بوده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بحرانی به نام شلحجابی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بحرانی به نام شل‌حجابی pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بحرانی به نام شل‌حجابی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بحرانی به نام شل‌حجابی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بحرانی به نام شل‌حجابی pdf :

به نام شل‌حجابی

بیش از ربع قرن از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی ‌می‌گذرد؛ انقلابی که به تعبیر بزرگان، بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی بود. در این مدت، تمامی‌ رسانه‌های ارتباط جمعی مروج اسلام و مبلغ ارزش‌های اسلامی ‌بوده و هستند. افزون بر آن نیز چندین نهاد، سازمان و ارگان رسمی‌ و غیررسمی، ‌متولی آموزش، تربیت و ترویج سنن و آداب مذهبی بوده و هستند.
سازمان عریض و طویل تبلیغات اسلامی، ‌با بودجه‌ای هنگفت و تشکیلاتی بسیار گسترده و

سراسری، دست‌اندرکار نگاهبانی و پرورش فرهنگ اسلامی ‌در سراسر کشور و حتی خارج از کشور است. بخش وسیع و سازمانی تبلیغات حوزه علمیه قم با تشکیلات، امکانات، بودجه،

پرسنل، ابزار و رسانه‌های سمعی و بصری، مسؤولیت حفظ و حراست ارزش‌های دینی و گسترش آموزه‌های فرهنگ مذهبی را بر عهده دارد. هیأت‌های بی‌شمار دینی در تکیه‌ها و حسینیه‌ها و مساجد، پاسدار سنن و آداب شرعی و برگزارکننده مراسم مذهبی در مناسبت‌های تاریخی
هزاران واعظ، روحانی و عالم دینی در طول سال و ماه و در شهر و روستا بر روی منابر به ارشاد خلایق مشغولند و نظام آموزشی کشور، در تمامی‌ مقاطع تحصیلی توسط کارشناسان و متولیان مذهب، سامان یافته و همه کتاب‌های درسی به وسیله خبرگان تعلیم و تربیت اسلامی‌ تدوین شده و می‌شود و قوانین و مقررات اجتماعی حافظ ارزش‌های دینی، نه تنها حوزه‌های عمومی ‌که حتی حریم خصوصی افراد حتی اقلیت‌های غیراسلامی‌ را نیز شامل شده است.
پنج کانال رسمی ‌تلویزیونی و ده‌ها کانال رسمی‌ سراسری و منطقه‌ای رادیویی به م

وازات شماری فراوان همایش‌های موسمی‌ و سنواتی و سمینار‌های پر خرج و اردوهای پرورشی و; مروج مسائل عقیدتی و ناهی منکرات دینی و پاسدار حرمت‌های فردی و اجتماعی بوده و هستند.

با وجود همه اینها، اسلام را در خطر یافته و تلویحا اعلام می‌داریم، همه کارهای صورت گرفته مذکور در بالا و تمامی ‌انرژی‌های بیکران صرف شده و نیروی بی‌شمار انسانی و بودجه‌های کلان به کار گرفته شده، بی‌حاصل بوده است. از وضع فرهنگی جوانان می‌نالیم و از «بدحجابی»، «شل‌حجابی» و «کم‌حجابی» شکوه سر می‌دهیم و هر از چند گاهی با بسیجی مقطعی و اعتراضات خیابانی و بگیر و ببند‌ عاری از ملاحظاتی روان‌شناختی و احیانا مجازات‌های جسمی‌، روحی و مالی، در پی اصلاح دختران و پسران و حتی بزرگسالانی هستیم که به زعم ما پایبند ارزش‌های دینی و فرهنگ ملی اسلامی‌ نیستند.

پس از مدتی با انذارها، اشارات و تذکرات فرهیختگان و برخی بزرگان دین و سیاست متوجه می‌شویم که «این ره که می‌رویم، به ; است».
چند صباحی می‌گذرد و دوباره پیش‌خطبه‌ای در نماز جمعه، نطق پیش از دستوری در مجلس و سرمقاله‌ای در روزنامه‌ای، از وضع بد و غیرقابل‌تحمل اخلاق جوانان می‌نالد و در پی آن با اعلام راهپیمایی و مراسم ارشاد خیابانی، مواجه می‌شویم و دنیا را متوجه عواقب شبیخون فرهنگی «غرب» کرده و راه‌های نجات نسل جوان را از منجلابی که در آن غوطه‌ور است، به عالمیان نشان داده و آن را چاشنی وعده جامعه‌ای پاک و نمونه و الگویی ارزشمدار برای

جهانیان می‌سازیم.
مدتی می‌گذرد و دوباره «روز از نو و روزی از نو»؛ «بدحجابی» بدتر، «شل‌حجابی» شل‌تر، رنگ‌ها و مدل‌های لباس‌های زننده، زننده‌تر و مفاسد اجتماعی گسترده‌تر شده و برخوردها وسیع‌تر می‌شود.
و سر انجام در کنار همه این تدابیر، با برگزاری وسیع و تبلیغات رسانه‌ای دعاهای دسته‌جمعی، تعجیل در ظهور منجی موعود و مهدی منتظر(عج)، کار صلاح، اصلاح و فلاح را به مصلح و عدل‌گستر نهایی وا می‌گذاریم.
راستی اشکال کار در کجاست؟
نگاهی به سال‌های پیش از انقلاب می‌افکنیم.
در دهه‌های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی،‌ از هیچ‌کدام از سازمان‌ها، نهاد‌ها، رسانه‌ها، اردو‌ها، سمینارها، منابر، مجلات، کتاب‌ها، روزنامه‌های ارزشی و حوزه‌های ترویج و تبلیغ که در بالا به آنها اشاره شد، خبری نبود. در عوض فیلم‌ها، نمایشنامه‌ها، سریال‌های تلویزیونی، شب‌نشینی‌ها، جشن‌ها و برنامه‌های پرزرق‌وبرق ضددینی، آشکار و نهان و به وفور به کار فرهنگ‌زدایی و ترویج بی‌بندوباری، برهنگی و گسترش بساط عیش و طرب و سکس وقیحانه و حتی همجنس‌بازی مشغول بودند. مراسم پرسروصدای ازدواج دو همجنس‌باز مرد در تالار یکی از هتل‌های بزرگ تهران، هنوز در خاطره انسان‌ها و در آرشیو مجلات و روزنامه‌های آن دوران وجود دارد. برنامه‌های به اصطلاح هنری و جشن‌های فرهنگی پر

از مفسده‌های گوناگون به موازات تشکیلات گسترده کاخ جوانان و تشویق دختران و پسران به عضویت در آن و شرکت در اردوهای مختلط تابستانی در سواحل دریای شمال و جشنواره‌های موسمی‌، امری رایج بود. ورود بانوان با حجاب اسلامی‌ (حتی بدون چادر) به برخی هتل‌ها نظیر «متل قو» در شمال و به بعضی کلوب‌های حتی دانشگاهی ممنوع بود.
از تشکیلات تبلیغاتی حوزه علمیه قم نه تنها خبری نبود، بلکه وعاظ و روحانیان در منابر و مجالس وعظ، غالبا زبان بریده بودند. کم نبود تعداد علما و روحانیانی که به دلیل احساس وظیفه شرعی، به ارشاد پرداخته و سر از زندان و تبعیدگاه د

رآورده بودند. قلم‌های دردمندان، شکسته و نفس‌های آنان در سینه حبس بود.
دانشگاه، کانون مروجان فرهنگ ضددینی بود و مبارزان سیاسی غیرمذهبی و ضدمذهبی (تا زمانی که دست به اسلحه نبرده بودند) آزادانه جولان می‌دادند. از آمران، ناهیان، متولیان، مروجان، مبلغان، مرشدان دینی و حافظان دین و ایمان دختران و پسران و گشت‌های خیابانی پاسداران عفت خصوصی و عمومی ‌زنان و مردان، چه در حریم خانواده و چه در مجالس عروسی و جشن‌های کوچک و بزرگ، خبری نبود.

در حیطه آموزش و پرورش و نیز مقولات هنری اعم از سینما، تئاتر و موسیقی و; نوعی هدایت آشکار و پنهان به سوی فرهنگ ضددینی و ضد اسلامی ‌مشهود بود. کسانی که در این زمینه‌ها قلم می‌زدند و یا به خلق آثار موسیقایی و هنری مشغول بودند، تا آنجا که علیه دین و فرهنگ ملی، آداب و سنن و ارزش‌های مذهبی در حرکت بودند از همه نوع آزادی برخوردار و از گونه‌ای مصونیت سیاسی و پشتوانه مالی بهره‌مند بودند.

در چنان شرایط و اوضاعی، پیشگامان سیاست و دین بپا می‌خیزند. عده آنان در قیاس با امکانات و ابزار سردمداران فرهنگ جور و تباهی، بسیار اند ک بود. در همان زمان امام می‌گفت، اگر این رادیو و تلویزیون فقط هفته‌ای دو ساعت در اختیار ما باشد، «نه از تاک، نشانی خواهد ماند و نه از تاک‌نشان».
امام به ترکیه و سپس به عراق تبعید می‌شود و سیاسیون دانشگاهی مبارز و مسلمان و روحانیون مجاهد، یکی پس از دیگری روانه زندان می‌گردند.
حرکتی که آغاز می‌شود، مبتنی بر نگرشی غیرسنتی از دین و فرهنگ غالب در حوزه‌ها است. شهید مطهری کار سنتی حوزوی را رها کرده به محیط‌های آکادمیک روی می‌آورد. شهید بهشتی با تأسیس مراکزی آموزشی به میدان مبارزه فرهنگی گام می‌نهد. حسینیه ارشاد تأسیس می‌شود و علی شریعتی به کمک معدود روشنفکران مذهبی، حرکت انفجاری و توفنده فرهنگی و مذهبی خود را نه در غالب شیوه‌های کهن و آداب رایج سنتی، بلکه برخاسته از راه و رسمی ‌علمی‌ و نوین و متناسب با اقتضائات دوران جدید، پی می‌افکند.
اسلام ناب محمدی ـ به قول امام خمینی ـ به رغم سیطره دقیانوس، نقاب از رخساره بر می‌کشد و روشنگری آغاز می‌شود. ابزار کار، علم است و منطق و شیوه عمل، لطف است و مرحمت و روش تبلیغ، آموزش قرآنی «جدال احسن» است. مروت با دوستان و مدارا با دشمنان، مرام عام می‌شود. تهاجمات فرهنگی گروه‌های الحادی، با ابزار منطق، استدلال و شیوه‌های محبت‌آمیز، به ضد خود تبدیل می‌گردد.
محافل عیش و نوش و طرب جوانان به کانون‌های بحث و تبادل نظر با پیروان مکاتب جدید نظیر اومانیسم، مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم، پوزیتیویسم و;..تبدیل می‌گردد. جوش و خروشی فزاینده شکل می‌گیرد.

در خارج از کشور ـ به ویژه در کشورهای اروپایی و آمریکا ـ نیز جوانان مسلمان در قالب انجمن‌های اسلامی‌ به ترویج فکر و اندیشه و مرام و منش دینی مشغول می‌شوند. از چیزی که خبری نیست، روش‌های تربیتی ارعاب وتهدید است . میدان، میدان عرضه فکر، منطق و استدلال است. با آنکه در آن فضا و در آن محیط، نهاد‌های حافظ و مسؤ

ول ارزش‌های دینی وجود نداشت و کسی را با کسی کاری نبود، ولی روش‌های محبت‌آمیز، معقول و منطقی جوانان مسلمان سبب می‌شد، بیشتر جوانانی که به قصد تحصیل به اروپا می‌آمدند، به دین و به فرهنگ ایرانی اسلامی‌ و به ارزش‌های ملی و مقدس خود پایبند بمانند و حتی بالاتر از آن، موفق شوند به تعمیق عاطفه و اندیشه دینی خود نیز بپردازند.
آیین و مرامی ‌که انجمن‌های اسلامی‌ از آن پیروی می‌کردند، برخاسته از مکتبی بود که پیشگامان روشنفکری دینی، امام خمینی و یاران طراز اول ایشان نظیر شهید مطهری و شهید بهشتی و نیز امام موسی صدر و ; مبلغ آن بودند. خوشرویی، ملاطفت، نرمخویی، شیوه بحث استدلالی، عدم تفحص در امور داخلی و خصوصی دانشجویان و کمک به حل مشکلات مالی و تحصیلی آنان، راه و رسمی‌ بود که پیوسته مورد تذکر و حمایت بزرگان مذکور بود. همین مرام و آیین، باعث گسترش و تقویت کمی‌ و کیفی روزافزون انجمن‌های اسلامی‌ در مقابل سازمان‌های دانشجویی غیر و یا ضد مذهبی شده بود. دانشگاهیان مسلمان و متعهد و متخصص و روشنفکران قرآن‌شناس و آشنا به مقتضیات عصر، محصول همین انجمن‌ها بوده و هستند.
در لبنان نیز شرایط سیاسی، اجتماعی و دینی دیگری حاکم بود.
به لبنان در دهه‌های چهل و پنجاه نگاه می‌کنیم: فضای حاکم بر ذهن و احساس تحصیلکردگان، متأثر از پیروزی‌های پی در پی جنبش‌های آزادی‌بخش کمونیستی در سراسر نقاط جهان است. فکر و مکتب حاکم و غالب برسر و دل جوانان، تئوری‌های مارکس و اندیشه‌های لنین و پرچم بر افراشته مائوتسه تونگ و مشی پیروزهوشی مینه و دلاوری‌های چه گوارا و پیکارگری‌های فیدل کاسترو و مجاهدت‌های احمد بن بلا و خروش پر فروغ لومومبا در آسیا و آمریکای لاتین و آفریقا، علیه سلطه‌گری‌های امپریالیسم آمریکا می‌باشد. دین، به عنوان افیون توده‌ها و عامل بازدارنده و رخوت جمع و جماعت و وادادگی انسان‌ها در مقابل ستمگران تلقی می‌شود . جامعه دانشگاهی به شدت ضددینی و ضدمذهبی است.
از سوی دیگر بزرگ‌ترین متفکران ضد شیعی و بر جسته‌ترین علمای اهل سنت، با آن داعیه‌های بلندپروازانه خود، جو حاکم بر جماعت مسلمانان را شکل می‌دادند. علمای بزرگ مسیحی و متکلمان برجسته عصر بیداری و نویسندگان پرآوازه و شعرای با نام و نشان فرقه‌های مختلف مسیحیت نیز حضوری پراقتدار داشتند. همه این بزرگان فکر و اندیشه چه در عالم سیاست و چه در وادی دین اعم از مارکسیست، مسیحی و سنی، یک وج

ه مشترک داشتند و آن، ضدیت و مبارزه با فکر و عقیده و مرام تشیع بود.
جامعه شیعه لبنانی به عنوان اقلیتی مفلوک، مهجور، فقیر و مستضعف و فاقد هویت فرهنگی، در فقر و فاقه غوطه می‌خورد و دختران و پسران خود را اسیر روسپیگری و قاچاق مواد مخدر می‌دید. اگر تک و توک جوان تحصیل‌کرده‌ای در میان این قوم دیده می‌شد، ناچار بود انگل فئودال‌های شیعه‌تبار و یا خادم سرمایه‌داران مارونی و یا عنصر و آلت س

ر به زیر زمامداران حاکم گردد.
در چنان فضایی از فقر فرهنگی و درماندگی اقتصادی و فحشای اخلاقی که بر قوم شیعه لبنانی حاکم بود، روحانی 28 ساله‌ای از قم وارد می‌شود. در مدتی کمتر از ده سال از آن اقلیت مفلوک، جماعتی می‌سازد دارای بالاترین هویت انسانی، دینی، فرهنگی و سیاسی .
آن شمار عظیم متفکران، اندیشمندان، قلمزنان و انقلابیون چپ و راست و روحانیان مسیحی و اهل تسنن، نه تنها مانع موفقیت این روحانی شیعی نمی‌شوند، بلکه حتی آنچنان مجذوب خلق‌و‌خو و مرام و منش و شیوه سلوک و منطق دینی او می‌شوند که زبانزد خاص و عام می‌شود . امام موسی صدر، «وجدان لبنان» نام می‌گیرد و قدم و قلم و کلامش در کلیسای مسیحی ـ به قول یک عالم بزرگ مسیحی ـ همان روحانیتی را فرو می‌پاشد که در مساجد اهل تسنن و محافل شیعه.
کارشکنی‌های عمال جور و ستم، ترفند‌های موذیانه آخوند‌های درباری، نفاق‌افکنی‌های فئودال‌های شیعه، سمپاشی‌های وابستگان به سفارت شاهنشاهی، عنادورزی‌های مشتی ورشکسته سیاسی و دربدر، هجمه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای مزدوران بعثی عراق و شبنامه‌ها و روزنامه‌های چپی‌های عقیدتی و جیره‌خواران دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و جاسوسان ساواک و سیا و موساد ـ که با تمامی‌ توشه و توان و انواع حیله‌ها، دسیسه‌ها و شایعه‌پراکنی‌ها، علیه این روحانی جوان به کار گرفته می‌شد، هیچ کدام کارساز و اثرگذار واقع ن

می‌گردد.
دانشجویان دانشگاه‌های لبنان، فوج فوج به دورش گرد می‌آیند. جوانان و دختران و پسران لبنانی، اعم از شیعه و سنی و مسیحی، تحت آموزش‌های دینی و اخلاقی و سیاسی او قرار می‌گیرند . سازمان سیاسی «حرکت المحرومین» با هدف فقر و استضعاف‌ستیزی و عدالت‌پروری و با مشارکت جوانان پر شور از همه فرقه‌ها و ادیان وبه رهبری امام صدر،

 

اعلام موجودیت می‌کند.
مدارس، مؤسسات، آموزشگاه‌ها، درمانگاه‌ها، انجمن‌های خیریه و نهادهای دینی، فرهنگی، سیاسی، خدماتی و بالاخره انستیتو تکنولوژی جبل عامل، پای می‌گیرند. امام صدر در جستجوی یاوری توانا، مسلمان، متعهد، متخصص، انقلابی و هوشیار به دکتر مصطفی چمران برمی‌خورد. این معلم عارف و دانشمند الکترونیک شاغل در ناسای آم

یکا و استاد دانشگاه برکلی، به لبنان می‌رود. او که به قول خودش «تبلور مظلومیت چهارده قرن تشیع و عدالت علوی» را در سیما و سینه امام صدر می‌بیند، از تمامی ‌عناصر وجودی خویش و از تمامی‌ ابعاد خلاقه و هنری و اجتماعی خود، برای ایجاد و پرورش نسلی نو و انقلابی و متدین، مایه می‌گذارد. او هم به قول خودش «مجذوب راه و رسم و سیره و سلوک، بردباری و عزتمداری معبودش امام صدر» گشته و نجات ملت لبنان و جامعه ایران را از یوغ ستم و استبداد، وجهه همت خود قرار می‌دهد.
به اقتضای شرایط سیاسی و اقوام مسلح، حضور اسراییل در مرزهای جنوبی لبنان و ضرورت فراهم بودن امکانات دفاعی، سازمان شبه‌نظامی «امل» مرکب از جوانان انقلابی و پاکباخته شیعی، شکل می‌گیرد و هدف خود را حفظ وحدت و عظمت لبنان و کرامت انسانی، دفاع از موجودیت «قدس شریف» و مبارزه با اشغالگران و استعم

ارگران صهیونیست، اعلام می‌دارد.
نسل و قوم‌ و جامعه‌ای در لبنان توسط امام موسی صدر، این عالم پارسای دینی و روحانی روشن‌ضمیر و فقیه جهان و زمان‌شناس ساخته می‌شود که حتی تا امروز که بیش از یک ربع قرن از فقدان و اختفای ظالمانه و پررمز‌وراز او و شهادت عارفانه مصطفی چمران در میدان جهاد علیه کفر جهانی می‌گذرد، همچنان پرچمدار جهاد علیه ا

ستعمار صهیونسیتی در فلسطین و لبنان و اثرگذار در میدان سیاست خاورمیانه می‌باشد. از دختران و پسران بی‌هویت دیروز، زنان و مردان مجاهد و متعهدی ساخته شده‌اند که امان و امنیت را از دشمن صهیونسیتی بریده و مبشر و مروج فرهنگ انسان‌ساز دینی در جامعه لبنان شده‌اند. از بدحجابی و کم‌حجابی و شل حجابی و خودباختگی و افسون‌زدگی در مقابل رسانه‌های تصویری غرب، در میان آنان خبری نیست. از سازمان‌های متولی و نگاهبان عفت عمومی جوانان، نه در زمان حیات امام موسی صدر و مجاهدت‌های دکتر چمران خبری بود و نه امروز نیازی به ارعاب و تهدید و اعلام راهپیمایی علیه بی‌حجابی احساس می‌شود. نه پای گذاشتن در کازینو‌ها، قمارخانه‌ها، عشرتکده‌ها و مشروب‌فروشی‌ها با مجازات‌های جسمی‌، روحی و مالی و تحدید آزادی‌ها مواجه بود و نه امروز حضور جوان مسلمانی را در چنین مکان‌هایی ناظر هستیم.
سری هم به اروپای امروز می‌زنیم، به رغم محدودیت‌های شغلی، آموزشی و اجتماعی که دختران و زنان جوان مسلمان در اروپا با آن مواجه هستند، هر روزه بیش از پیش شاهد حضور آنان با حجاب اسلامی در مجامع و محافل مختلف هستیم. آیا وجود سازمان‌های مختلف مراقب حجاب، اخلاق، نماز و روزه و شعائر دینی، عامل این پایبندی به دستورات دینی است؟ یا شیوه‌های تربیتی ویژه؟ آیا ترس از شلاق و محرومیت از آزادی و مجازات های جسمی و; باعث روی آوردن این جوانان به ارزش‌های دینی و اسلامی در آن محیط‌ها شده است؟ آیا راهپیمایی‌های موسمی و تظاهرات ارعاب‌آمیز خیابانی، این جوانان را به آئین های مذ

هبی سوق داده است؟
در ترکیه، با وجود حکومتی به ظاهر لاییک و در باطن ضدمذهبی، با تعهد ا ت روز افزون جوانان به شریعت اسلامی و حجاب متین دختران و زنان مواجه می‌شویم. کیست نداند که آمریکا و اسراییل، با بهره‌گیری از تمامی ترفندها به دین‌زدایی و فرهنگ‌ستیزی در این کشور مسلمان‌نشین مشغول هستند.

در هیچ یک از کشورهای اسلامی نظیر سوریه و الجزایر، با اعمال فشار از ناحیه حکومت برای حفظ شعایر دینی و سنن مذهبی روبرو نمی‌شویم. با وجود آن، کیفیت حجاب و نوع پوشش اختیاری زنان مسلمان، عمق باور دینی آنان را جلوه‌گر می‌سازد. در هیچ کدام از این کشورها، ماهواره‌های تصویری، اثرات تربیت دینی جوانان را خنثی نساخته است. در هیچ کدام از این سرزمین‌های اسلامی، ناهیان منکر به چوب و چماق توسل نمی‌جویند.
چرا در جامعه‌ای که همه‌گونه امکانات و ابزار و شرایط طرب و عیش و عشرت و بی‌بندوباری فراهم است و گویی افیون، دین توده‌هاست،جوانان مسلمان این‌گونه‌اند، ولی در جامعه‌ای مانند ایران که هیچ کدام از این عوامل مهیا نیست ـ دست‌کم رایج نمی‌باشد و بدون هزینه‌ای گزاف فراهم نمی‌گردد ـ و از آ ن طرف تمامی امکانات رسانه‌ای، انتشاراتی، تبلیغی، آموزشی و تربیتی و; در کنار ابزار های بر حذر دارنده و مجازات‌های مختلف و تهدیدهای متفاوت و سرزنش‌های روحی و جسمی و محرومیت‌های تحصیلی، مالی، شغلی و; هر از چندی باید به ارعاب و راهپیمایی و نطق و خطابه و موعظه‌های تهدیدآور و بگیروببند و نیز توقیف و مصادره آنتن‌های ماهواره‌ای و گیرنده‌های امواج تصویری متوسل شویم؟
آیا از این راه و رسم‌های تربیتی، تا به حال سودی برده‌ایم؟
اگر این روش‌ها کارساز بوده‌اند، چه نیازی به تکرار آنها وجود دارد؟
ممکن است عده‌ای گمان کنند مقصود ما حذف قوانین مربوط به حجاب در جامعه کنونی‌مان است، اما این دوستان را به قسمت بعدی این یادداشت ارجاع می‌دهیم که طی آن راه‌حلی که نگارنده از سیره بزرگان در باب چنین مسائلی آموخته، عرضه می‌‌دارد.

در بخش اول یادداشتی تحت این عنوان، به طرح مسأله پرداختم و سعی کردم تا اندازه‌ای به شرح وضع موجود و مقایسه آن با شرایط پیش از انقلاب و شرایط لبنان و کشورهای دیگر بپردازم که همین طرح مسأله، واکنش‌های متعدد و گوناگونی از سوی خوانندگان سایت به همراه داشت و بعضا پرسش‌ها و ابهاماتی را به وجود آورد که به اعتقاد من، بخش دوم که به راه و روش و پاسخ می‌پرداخت، می‌توانست آنها را حل کند.

با این حال، به رغم اصرار من، دوستان «بازتاب»، حاضر به انتشار سریع بخش دوم یادداشت نشدند و البته توجیه آنان هم این بود که این پرسش‌ها و ابهامات و اظهارنظرها که از سوی خوانندگان مطرح می‌شود، خود به باز شدن موضوع کمک می‌کند و می‌تواند مفید باشد.
اینک بخش دوم و پایانی یادداشت در برابر شماست که طی آن تلاش شده تا به چاره‌جویی مسأله پرداخته شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بیماریهای متابولیکی گاو شیری pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بیماریهای متابولیکی گاو شیری pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بیماریهای متابولیکی گاو شیری pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بیماریهای متابولیکی گاو شیری pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بیماریهای متابولیکی گاو شیری pdf :

بیماریهای متابولیکی گاو شیری

زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.

 

اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:

1- تب شیر
2- ادم یا خیز پستانی
3- کتوزیس

4- سندرم کبد چرب
5- جفت ماندگی
6- جابجایی شیردان
7- اسیدوزیس
8- لنگش (Laminitis)

تب شیر:
تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.

علایم عمومی بروز تب شیر:
– از دست دادن اشتها
– عدم فعالیت دستگاه گوارش
– سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزه
علایم اختصاصی بروز تب شیر:
– عدم تعادل حین راه رفتن
– زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انج

ام می گیرد:
– ایستادن همراه با لرزش
– افتادن روی سینه
– افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطی
تغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی

لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.
سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:
گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 m

g/dl
زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dl
بروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dl
بروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl
علل بروز تب شیر:
تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو ن

سبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می ن

ماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.
در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باع

ث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.
درمان:
روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید.
پیشگیری:

راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسی

م سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد.

جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.
– کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمت35/0%)
تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.

استفاده از مکمل نمکهای آنیونی در جیره گاوهای خشک روش موثر دیگر در پیشگیری از بروز بیماری تب شیر می باشد. نمکهای آنیونی با افزایش آزادسازی کلسیم از استخوانهابروز تب شیر را کاهش می دهند همچنین نمکهای آنیونی در جیره های با سطوح کلسیم بالا نیز موثر می باشند(150 گرم در روز).
باید توجه نمود، زمانی که سطح کلسیم جیره پایین است از نمکهای آنیونی نباید استفاده گردد بنابراین آگاهی از ترکیبات جیره غذایی بویژه علوفه ها از نظر مواد معدنی اهمیت بسیار زیادی دارد. pH ادرار با تغییرات حالت اسیدی پایه تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین دامداران با کنترل نمودن pH ادرار در تعیین میزان استفاده مناسب از نمکهای آنیونی در جیره های گاوهای شیری می توان

ن

د استفاده کنند.

کتوزیس:
این اختلال متابولیکی در نتیجه عدم تغذیه مناسب بویژه از لحاظ انزژی در اوایل شیر دهی روی میدهد. با کاهش تدریجی سطح گلوکز خون ذخایر بدنی مورد استفاده قرار می گیرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زایمان در اوایل شیردهی گاوهای پرتولید مبتلا به کتوزیس تحت کلینیکی یا کتوزیس اولیه می شوند.
مسائل دیگری نظیر جفت ماندگی، جابجائی شیردان از عوامل مستعد کننده کتوزیس هستند.

علائم بروز کتوزیس:
– کاهش اشتها بویژه در جهت مصرف غلات
– عدم فعالیت شکمبه
– کاهش وزن
– کاهش تولید شیر
دو تغییر عمده که در بیماری کتوزیس روی میدهد کاهش سطح گلوکز خون و افزایش سطح کتون بادیهای خون است سطح نرمال گلوکز خون در گاوهای شیری در حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر خون است.

blood components of normal and ketotic cow
ketotic normal blood
28 52 Glucose
42 3 Kerones
plasma
32 3 NEFA
8 14 Triglycerides

 

تشخیص:
آزمایشاتی جهت کنترل سطوح کتونها در شیر و ادرار وجود دارد. شیر گاو در حدود نصف سطح کتون بادیهای خون را دارد در حالیکه سطح کتون بادیهای ادرار چهار بار از سطح کتون بادیهای خون بیشتر است.
آزمایش ادرار جهت تشخیص وجود کتون بادیها در بسیاری از گاوها در اوایل شیر دهی مثبت می باشد که نیازی هم به درمان ندارد بهر صورت نتیجه منفی

آزمایش نمایانگر عدم بروز کتوزیس می باشد آزمایش شیر دقیق تر نتیجه تعیین کتوزیس را می دهد.
درمان:
در تمام روشهای درمانی کتوزیس هدف افزایش سطح گلوکز خون و کاهش آزاد سازی ذخایر بدنی می باشد.
تزریق وریدی گلوکز:
این روش سریعترین راه برای رساندن گلوکز به بدن گاو

می باشد و ظاهراً استفاده از تزریق گلوکز درمان قطعی می باشد.
استفاده از هورمون:
گلوکوکورتیکوئیدها(کورتیزون) موجب تولید گلوکز از بافتهای پروتئین می گردد, هچنن استفاده از ACTH (هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک ) ترشح گلوکوکورتیکوئید را تحریک می نماید.
استفاده از قندهای خوراکی:

پروپیونات سدیم و پروپیلن گلیکول دو قند خوراکی می باشد که در کبد گاو برای تولید قند ها بکار می رود این مواد را می توا ن یا از طریق خوراک یا بطور آشامیدنی به میزان 250- 450 گرم در روز بدنبال درمان با گلوکز یا هورمون بکار می روند.
پیشگیری:
– جلوگیری از افزایش وزن در گاوها ی شیری در اواخر شیردهی یا دوره خشکی، افزایش وزن علاوه بر کاهش اشتها در گاوهای تازه زا امکان بروز مشکلات مربوط به کبد چرب را افزایش می دهد. بنابراین امتیاز بدنی گاو در زایمان باید بین 3- 5/3 باشد.
– تغذیه با 4/2 کیلوگرم غلات به ازای هر گاو در اواخر آبستنی (3 هفته قبل از زایمان ).
– افزایش مصرف انرژی بعد از زایمان با استفاده از تعلیف یونجه مرغوب.
– استفاده از جیره مخلوط و در صورت عدم امکان محدود نمودن به 2- 4 کیلو گرم غلات در هر وعده غذایی.
– کاربرد نیاسین، به مقدار 6 گرم در روز 2-10 روز که 2 هفته قبل اززایمان باید آغاز گردد.

سندرم کبد چرب:
در اوایل شیردهی اغلب گاوهای شیری در تعادل منفی انرژی هستند که این حالت منجر به تجزیه چربی ذخایر بدنی و افزایش سطوح اسید های چرب غیر اشباع NEFA در خون می گردد وقتی اسید های چرب در خون افزایش می یابد کبد شروع به افزیش ذخایر اسید های چرب آزاد نموده و اسید های چرب آزاد در کبد به تری گلیسیرید ها تبدبل می گردد. عارضه سندرم کبد چرب معمولاً در گاوهای شیری چاق چند روز قبل از زایمان روی می دهد.
علایم:
نشانه های این اختلال متابولیکی مشابه بیماری کتوزیس می باشد، این سندرم معمولاً با سایر اختلالات متابولیکی مانند تب شیر، کتوزیس و ورم پستان مشابه بوده و در کل با اختلال در اشتها و افسردگی دام نمایان می شود .
درمان:
گاوهای مبتلا به سندرم کبد چرب نسبت به درمان جواب نمی دهند معمولاً روشهای درمانی این بیماری با روشهای درمانی کتوزیس مشابه است مثل تزریق داخل وریدی گلوکز. در بیشتر موارد درمان اقتصادی نبوده و حذف گاو مناسب ترین راه است.
پیشگیری:
مناسب ترین راه پیشگیری از بروز سندرم کبد چرب, مدیریت تغذیه ای صحیح و جلوگیری از آزادسازی اسید های چرب جهت به حداقل رساندن تع

ادل منفی انرژی بخصوص در اوایل شیر دهی می باشد.
وضعیت بدنی گاوها در اواخر شیر دهی و دوره خشک باید تحت کنترل قرار گرفته و از نظر وزن بدن در حد متعادل باشند معمولاً وضعیت بدنی گاوها در دوره خشکی باید در محدوده 5/0 ± متغیر باشد.

جفت ماندگی:

جفت ماندگی معمولاً مربوط به ناتوانی در جدا شدن جفت از جداره رحم می باشد. در گاوهای سالم و نرمال جفت طی یک ساعت یا اندکی بیشتر بعد زایمان از رحم خارج می شود. جفت ماندگی به حالتی اطلاق می شود که جفت 12 ساعت بعد از زایمان خارج نشود. مشکل جفت ماندگی بیشتر در تلیسه ها در شکم اول و گاوهای مسن معمول می باشد. همچنین در زایمانهای نادر دو قلو نیز جفت ماندگی ملاحظه میگردد.
علل جفت ماندگی:
1- چسبیدن جفت به جدار رحم که با کاهش وزن بدن مرتبط می باشد. اتصال جفت با رحم در ماههای آخر آبستنی سست تر گردیده و این عمل در 5 روز قبل از زایمان با ترشح هورمون استروژن انجام می گیرد. بنابراین گاوی که پنج روز دیر تر یا زودتر از موعد مقرر وضع حمل نماید احتمال بروز جفت ماندگی افزایش می یابد.
2- عدم انقباض یا سستی رحم یا هر عاملی که باعث توقف یا ضعف ماهیچه های منقبض کننده رحم شود (مانند تب شیر) موجب بروز اختلال در دفع جفت توسط رحم می گردد.
3- عفونت و بیماری اندامهای بدن، این عوامل موجب آلودگی دستگاه تولید مثلی شده و با تولید تب بالا موجب سقط جنین می گردد از طرفی عارضه جفت ماندگی احتمال عفونت دستگاه تولید مثل را افزایش می دهد. بیماریهای مستعد کننده این شرایط شامل:
– بروسلوزیس
– ویروس اسهال گاو
– لپتوسپیروز
— عفونت دستگاه تنفسی گاو

کمبود ویتامین A یا بتا کاروتن, سلنیوم, ید و عدم تعادل کلسیم و فسفر احتمال بروز جفت ماندگی را افزایش می دهد. گاوهای چاق مستعد جفت ماندگی بوده و اینحالت در گاوهای مستعد تغذیه شده با سیلاژ ذرت و غلات تقویت می گردد.
پیشگیری:
– به حداقل رساندن عوامل استرس زا مانند گرما, رطوبت, تهویه نامناسب و تراکم.
– برنامه تغذیه مناسب در دوره خشکی.

– اجرای برنامه های واکسیناسیون بر علیه بیماریهای عفونی.
– وضعیت بدنی مناسب در طول دوره خشکی.
– استفاده از مکملهای ویتامین E و سلنیم در طول دوره خشکی.

جابجائی شیردان:
جابجائی شیردان به حالتی اطلاق می گردد که شیردان ( معده حقیقی) از وضعیت طبیعی خود به سمت چپ یا راست منحرف گردد. وضعیت طبیعی شیردان نزدیک به کف شکم متمایل به راست است در حدود 80- 90 % از جابجائی های شیردان بطرف چپ می باشد, جابجائی شیردان از محل طبیعی خود بطرف زیر شکمبه و به سمت چپ دیواره حفره شکمبه موجب گیر کردن شیردان شده و در اثر فشار وارده از سوی محتویات شیردان بیشتر جابجا می گردد و مملو از گاز شده و نفخ می کند حدوداً 90 % جابجایی های شیردان در طول 6 هفته بعد از زایمان روی می دهد.
علایم جابجایی شیردان:
– عدم تغذیه
– کاهش تولید شیر
– خمیدگی پشت
– کاهش میزان مدفوع یا اسهال ملایم در روزهای اول و مدفوع با رنگ تیره و بد بو
علل جابجایی شیردان:
– جابجایی شیردان می تواند در اثر فشار وارده توسط جنین به دستگاه گوارش در طول زایمان اتفاق بیفتد.
– عوامل مستعد کنده شامل تب شیر, سندرم کبد چرب و ورم

پستان
– عوامل تضعیف کننده انقباضات ماهیچه ایی و تجمع گاز در روده در اثر جیره های با سطوح غلات بالا.
درمان:
– غلتاندن گاو به حالت پشت در موارد خفیف

– جراحی که معمولاً مقرون به صرفه نیست
پیشگیری:
– مورد توجه قرار دادن برنامه های غذایی قبل اززایمان و تغذیه با خوراک های حجیم در جیره گاوهای خشک
– تغییر تدریجی جیره مرحله خشکی به جیره مرحله شیرواری

لنگش ( لامینایتیس):
لنگش به معنی التهاب بافت عروقی می باشد. لنگش یک بیماری غیر عفونی است که در بر گیرنده تغییرات دژنراتیو در لایه حساس سم است. مراحل لنگش شامل مراحل حاد, تحت حاد و مزمن است, لنگش تحت حاد بیشتر در سایر موارد شایع می باشد.

– لنگش حاد در هنگام بروز بسیار دردناک است.
– لنگش تحت حاد 1-3 ماه بدون نشانه است.
لنگش در نتیجه حالتهای پیچیده ایجاد می گردد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله انرژی زمین گرمایی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله انرژی زمین گرمایی pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انرژی زمین گرمایی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله انرژی زمین گرمایی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله انرژی زمین گرمایی pdf :

انرژی زمین گرمایی

مرکز زمین( به عمق تقریبی 6400 کیلومتر)که در حدود 4000 درجه سانتیگراد حرارت دارد، به عنوان یک منبع حرارتی عمل نموده و موجب تشکیل و پیدایش مواد مذاب با درجه حرارت 650 تا 1200 درجه سانتیگراد در اعماق 80 تا 100 کیلومتری از سطح زمین می گردد. بطورمیانگین میزان انتشار این حرارت از سطح زمین که فرایندی مستمر است معادل 82 میلی وات در واحد سطح است که با در نظر گرفتن مساحت کل سطح زمین(10*1/5 متر مربع) ، مجموع کل اتلاف حرارت از سطح آن، برابر با 42 ملیون مگاوات است. در واقع این میزان حرارت غیر عادی، عامل اصلی پدیده های زمین شناسی از جمله فعالیتهای آتشفشانی، ایجاد زمین لرزه ها، پیدایش رشته کوه ها( فعالیتهای کوه زایی) می باشد که کره زمین را به یک سیستم دینامیک تبدیل نموده و پیوسته آن را تحت تغییرات گوناگون قرار می دهد.

 

قدمت انرژی زمین گرمایی به اندازه عمر زمین است. (geo) به معنی «زمین» و «Thermal» به معنی «گرما» است. بنابراین Geothermal (ژئوترمال) به معنی زمین گرما می باشد.

تاریخچه
این انرژی از ابتدای خلقت مورد استفاده انسان بوده است. بدین ترتیب که از آن برای شست وشو، پخت وپز، استحمام، کشاورزی و درمان بیماری ها استفاده می شد. اسناد و مدارک موجود ثابت می کند که ساکنان کشورهایی نظیر چین، ژاپن، ایسلند و نیوزیلند در گذشته های دور از این انرژی استفاده می کردند. در سال 1828 فردی به نام لاردرللو در کشور ایتالیا برای تهیه اسید بوریک از حرارت آب های گرم به جای سوزاندن هیزم استفاده کرد. در سال 1908 در منطقه مذکور نخستین نیروگاه زمین گرمایی به ظرفیت 20 کیلووات راه اندازی شد که در سال 1940 ظرفیت آن به 127 مگاوات افزایش یافت. تا سال

1950 بهره گیری از انرژی زمین گرمایی رشد چندانی نداشت، اما حد فاصل سال های 1950 تا 1973 به دلیل گران شدن بی سابقه و ناگهانی نفت، همه کشورها به فکر استفاده از انرژی های جایگزین افتادند و به تدریج کشورهایی چون آمریکا، ایسلند، فیلیپین، اندونزی و اغلب کشورهایی که روی کمربند زمین گرمایی جهانی قرار داشتند بهره برداری از این انرژی را شروع کردند.

آیا تاکنون تخم مرغ آپزی را نصف کرده اید ؟ درون زمین مشابه تخم مرغ است. زرده تخم مرغ بسان هسته زمین است. سفیده تخم مرغ مانند گوشته زمین است. و پوسته تخم مرغ نظیر پوسته زمین است. زیر پوسته زمین و قسمت فوقانی گوشته ، سنگهای مذابی (سنگهای نرم داغی به صورت روان) بنام ماگما وجود دارد. پوسته زمین برروی این گوشته

ماگمایی مذاب شناور است. زمانیکه ماگما از طریق آتشفشان به سطح زمین می رسد ، به آن گدازه می گویند. به ازای هر 100 متری که به زیرزمین میروید ، حرارت سنگ 3 درجه سلزیوس (Celsius) افزایش می یابد. یا به ازای هر 328 فوت در زیرزمین ، حرارت 4/5 درجه فارنهایت افزوده می شود. بنابراین اگر 1000 فوت به زیرزمین بروید ، درجه حرارت سنگ جهت جوشاندن آب کافی خواهد بود. بعضی اوقات آب در اعماق زمین ، در کنار سنگ گرمی قرار گرفته و به آب جوش یا بخار تبدیل

می شود. درجه حرارت آب گرم می تواند تا 300 درجه فارنهایت (148 درجه سلزیوس) برسد. این مقدار حرارت بیش از حرارت آب جوش (212 درجه فارنهایت یا 100 درجه سانتیگراد) است. اگر آب جوش با هوا تماس نداشته باشد ، به بخار تبدیل نمی

شود. زمانیکه آب گرم از طریق شکافهای زمین به بالا می آید به آن چشمه آب گرم می گویند. درتصویر، چشمه آب گرم پارک ملی یلوستون (Yellewstone) دیده می شود. بعضی اوقات آب گرم به محض رسیدن به سطح زمین ، در هوا منفجر شده که به آن آبفشان می گویند. حدود 10000 سال قبل ، سرخپوشان قدیمی در شمال آمریکا از چشمه های آب گرم برای آشپزی استفاده می کردند. مناطق اطراف این چشمه ها جزو مناطق بیطرف محسوب می شد. درنتیجه مبارزان قبایل جنگجو می بایست با صلح و دوستی درکنار هم استحمام کنند. تقریباً هریک از چشمه های آب گرم اصلی در ایالت متحده

به نوعی مورد استفاده قبایل بومی آمریکا بوده است. چشمه های آب گرم کالیفرنیا ، مانند آبفشانهای ناحیه ناپا (Napa) ، برای قبایل آن منطقه مهم و مقدس بودند.
در سایر مناطق جهان ، مردم از چشمه های آب گرم برای استراحت و تمدد اعصاب استفاده می کنند. رومیهای قدیم ، مکانهای مخصوصی را برای حمام آب گرم ساخته بودند ، و ژاپنی ها نیز قرنها از چشمه های آب گرم طبیعی برخوردار بوده اند.
امروزه با بهره گیری از فنآوریهای موجود، تنها بخش کوچکی از این منبع سرشار مهار شده و بطور اقتصادی قابل بهره برداری است.
بنابراین انرژی زمین گرمایی، همان انرژی حرارتی قابل استحصال از پوسته جامد زمین است. انرژی زمین گرمایی بر خلاف سایر انرژی های تجدیدپذیر منشاء یک انرژی پایدار با فاکتور دسترسی 100% است که بطور شبانه روزی در طول سال قابل بهره برداری است.
از انرژی زمین گرمایی در دو بخش کاربردهای نیروگاهی( غیر مستقیم) و غیر نیروگاهی ( مستقیم) استفاده می شود. تولید برق از منابع زمین گرمایی هم اکنون در22 کشور جهان صورت میگیرد که مجموع قدرت اسمی کل نیروگاههای تولید برق از این انرژی بیش از 8000 مگاوات می باشد. این در حالی است که بیش از 64 کشور جهان نیز با مجموع ظرفیت نصب شده بیش از 15000 مگاوات حرارتی از این منبع انرژی در کاربردهای غیر نیروگاهی بهره برداری می نمایند.
نشانه های انرژی زمین گرمایی
مهمترین نشانه های منابع زمین گرمایی موارد زیر است:

1 سنگ های آتشفشانی جوان جوان تر از یک میلیون سال
2 چشمه های آبگرم
3 بخارفشان یا گازفشان
4 آب فشان
5 نواحی دگرسان شده
6 گل فشان
7 کوه های آتشفشانی فعال
البته ذکر این نکته ضروری است که برای آغاز بررسی های اکتشافی در یک منطقه زمین گرمایی، بیش از یک نشانه باید در منطقه وجود داشته باشد.
موارد کاربرد انرژی زمین گرمایی پس از انجام بررسی های اکتشافی

و حفر چاه های اکتشافی و تولیدی در میدان زمین گرمایی، مسئله کاربرد انرژی زمین گرمایی مطرح می شود. مهمترین عامل در تعیین نوع کاربرد مخزن زمین گرمایی، درجه حرارت آن است. امروزه منابع زمین گرمایی را بر اساس درجه حرارت به سه دسته کلی حرارت بالا، حرارت متوسط و حرارت پایین تقسیم می کنند. مبنای این تقسیم بندی، درجه حرارت مخزن در عمق یک کیلومتری زمین است. به این ترتیب که اگر درجه حرارت مخزن در عمق مذکور بیش از 2OOC باشد آن را حرارت بالا می نامند. درجه حرارت مخازن حرارت متوسط و پایین به ترتیب بین 150C و 200C و کمتر از 150C است. امروزه از مخزن های زمین گرمایی به دو صورت عمده کاربرد غیر مستقیم تولید برق و کاربرد مستقیم انرژی حرارتی استفاده می شود.
تولید برق

به منظور تولید برق از انرژی زمین گرمایی، سیال مخزن آب داغ یا بخار از طریق چاه های حفر شده به سطح زمین هدایت شده و پس از به چرخش درآوردن توربین در نیروگاه، برق تولید می کند. بدیهی است که از مخازن حرارت بالا بیشتر برای تولید برق استفاده می شود. در حال حاضر 22 کشور جهان به کمک منابع زمین گرمایی خود بیش از MW 8200 برق تولید می کنند. در نیروگاه های زمین گرمایی، انرژی الکتریکی به کمک چرخه های مخصوصی تولید می شود. مهمترین و رایج ترین آنها عبارتند از:

چرخه تبخیر آنی
در این دسته از چرخه های تولید برق، سیال زمین گرمایی پس از خروج از چاه، وارد یک جداکننده شده و بخار حاصل به سمت توربین و آب داغ به سمت چاه های تزریقی و برج خنک کننده روانه می شود. حال، برحسب اینکه عمل جدایش یا تبخیر آنی در یک مرحله یا دو مرحله انجام شود و برحسب

 

نیروگاه زمین گرمایی مشکین شهر
وجود یا عدم وجود کندانسور، سه نوع چرخه تبخیر آنی وجود دارد: چرخه تبخیر آنی یک مرحله ای بدون کندانسور، چرخه تبخیر آنی یک مرحله ای با کندانسور، چرخه تبخیر آنی دومرحله ای.
چرخه دومداره
از این چرخه برای تولید برق از مخزن های زمین گرمایی حرارت پایین استفاده می شود. حدود 50 درصد مخازن زمین گرمایی شناخته شده جهان درجه حرارتی بین 150C تا 200C دارند، که اگر برای تولید برق از آنها از چرخه تبخیر آنی استفاده شود، چرخه مزبور بازده بسیار پایینی خواهد داشت. در این چرخه از سیال عامل برای تولید برق استفاده می شود بدین ترتیب که آب داغ، سیال عامل را در یک مبدل حرارتی، گرم و به بخار تبدیل می کند. بخار حاصل، توربین را به حرکت در آورده، برق تولید می کند. از جمله مزیت های مهم این چرخه، عدم وجود خوردگی یا رسوب گذاری توسط سیال عامل است. در حال حاضر مهمترین کشورهای جهان از نقطه نظر تولید برق از منابع زمین گرمایی، کشورهای آمریکا 2228 مگاوات، فیلیپین 1909 مگاوات، ایتالیا 769 مگاوات، مکزیک 755 مگاوات و اندونزی 590 مگاوات هستند.
کاربرد مستقیم
کاربرد مستقیم انرژی زمین گرمایی، بهره برداری بدون واسطه از انرژی زمین گرمایی است. در این حالت، انرژی زمین گرمایی به انرژی الکتریکی تبدیل نمی شود، بلکه فقط از انرژی حرارتی آن استفاده می شود. مخزن های زمین گرمایی که دمای آنها بین 65C تا 150C است برای تولید برق، توجیه اقتصادی ندارد، لذا این گونه مخزن ها برای استفاده مستقیم از انرژی حرارتی، مناسب هستند. مخزن های زمین گرمایی حرارت پایین، نسبت به مخزن های حرارت بالا گستردگی بیشتری دارند. آب داغ مخزن های حرارت پایین را می توان با دستگاه های حفاری چاه های آب استخراج کرد. یک محقق ایسلندی به نام لیندال به منظور نشان دادن موارد کاربرد انرژی زمین گرمایی، نموداری تهیه کرده است که در آن موارد مختلف کاربرد سیال زمین گرمایی بر حسب درجه حرارت آن ارائه شده است. همان گونه که در نمودار لیندال مشخص شده است، موارد بهره برداری مستقیم از انرژی زمین گرمایی را می توان به 6 رده کلی زیر تقسیم بندی کرد:
1 گرمایش ساختمان ها
2 کشاورزی
3 دامپروری
4 کاربردهای صنعتی
5 درمان بیماری ها
6 سایر
گرمایش ساختمان ها

این مورد متداول ترین کاربرد مستقیم انرژی زمین گرمایی است. حدود 37 درصد کاربرد مستقیم انرژی زمین گرمایی در سراسر جهان را گرمایش فضاهای مختلف مسکونی، تجاری، اداری و غیره به خود اختصاص می دهد. البته در صورت نامناسب بودن کیفیت آب از نظر شیمیایی، از مبدل حرارتی برای گرمایش استفاده می شود. یکی از مزیت های مهم سیستم های گرمایشی این است که آب داغ پس از تمین حرارت فضاهای مختلف، مجددا به درون مخزن زمین گرمایی تزریق می شود و در نتیجه میزان آلودگی زیست محیطی آن بسیار پایین است.

شایان ذکر آنکه امروزه انواع خاصی از مبدل های حرارتی وجود دارند که درون چاه های زمین گرمایی تعبیه شده و حرارت آب داغ مخزن را به آب شیرین درون مبدل منتقل می کنند. درجه حرارت آب گرم مورد نیاز برای سیستم های گرمایشی حدود60C یا بالاتر است. امروزه کشورهای ایسلند، فرانسه، مجارستان و ژاپن برای تمین حرارت سیستم های گرمایش مرکزی خود از انرژی زمین گرمایی استفاده می کنند. به عنوان مثال شهر 150هزار نفری ریکیاویک مرکز ایسلند تماما به وسیله آب داغ تولیدی از مخزن های زمین گرمایی مجاور شهر تامین می شود.

 

کشاورزی
عمده ترین کاربرد انرژی زمین گرمایی در زمینه فعالیت های کشاورزی، تامین گرمایش گلخانه ها است. البته در برخی از مناطق سردسیر از حرارت آب داغ مخزن های زمین گرمایی برای گرم کردن خاک های کشاورزی نیز به کار می رود. این نوع کاربرد در کشورهای سردسیر بسیار گسترش دارد. از جمله محصولاتی که به کمک این انرژی کشت می شوند می توان به خیار، گوجه فرنگی، انواع گل ها، گیاهان خانگی، نهال درختان و انواع کاکتوس ها اشاره کرد. در بین کشورهای جهان مجارستان از نظر استفاده از گلخانه های زمین گرمایی مقام نخست را دارد. برای گرم کردن گلخانه ها معمولا یا آب داغ را از لوله های فلزی عبور می دهند یا اینکه همانند سیستم های گرمایشی خانه ها از پره های رادیاتور استفاده می کنند، یا آب داغ را از درون شبکه متراکمی از لوله ها که در پشت آنها یک فن قوی وجود دارد، عبور می دهند. علاوه بر مجارستان کشورهایی نظیر ایسلند، چین، یونان، نیوزیلند و روسیه نیز در زمینه گلخانه های زمین گرمایی فعال هستند.

 

دامپروری
به کمک انرژی زمین گرمایی می توان انواع مختلف آبزیان را نیز پرورش داد. امروزه در سطح جهان از انرژی زمین گرمایی برای پرورش و رشد آبزیانی نظیر میگو، قزل آلا، صدف و همچنین آبزیان آکواریومی استفاده می شود. نظر به اینکه درجه حرارت بهینه برای پرورش انواع مختلف آبزیان برای هر یک از آنها میزان مشخصی است ،با استفاده از انرژی زمین گرمایی می توان درجه حرارت حوضچه های پرورش را در حد مطلوب تامین کرد و آن را در تمام طول سال ثابت نگه داشت. بدین ترتیب می توان مقدار تولید انواع مختلف آبزیان را به میزان قابل توجهی افزایش داد. به عنوان مثال رشد بهینه ماهی قزل آلا در درجه حرارت 515 درجه سانتیگراد است.
کشورهایی مانند ایسلند، گرجستان، ترکیه، نیوزیلند، ژاپن و چین از جمله کشورهای پیشرو در زمینه استفاده از انرژی زمین گرمایی برای پرورش آبزیان هستند. در حال حاضر 16 کشور از چنین تاسیساتی بهره می گیرند.
کاربردهای صنعتی
این دسته از کاربردهای انرژی زمین گرمایی هنوز مانند سایر مصارف انرژی زمین گرمایی در سطح جهان گستردگی چشمگیری ندارد. با این وجود، در حال حاضر حدود 19 کشور جهان از این انرژی در فرآیندهای مختلف صنعتی استفاده می کنند. به عنوان مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تولید برات و اسید بوریک از سیال های زمین گرمایی در ایتالیا
استحصال نفت در روسیه پاستوریزه کردن شیر در رومانی تولید چرم در اسلوونی و صربستان تولید گاز دی اکسید کربن در ایسلند و ترکیه

تولید کاغذ و قطعات خودرو در مقدونیه تولید خمیر کاغذ، کاغذ و چوب در نیوزیلند.
درمان بیماری ها
این کاربرد نیز بسیار قدیمی بوده و از روزگاران دور اقوامی چون رومی ها، چینی ها، ژاپنی ها، عثمانی ها و ساکنان سایر نواحی کره زمین به منظور استحمام و درمان بیماری های گوناگون از آب های گرم طبیعی زمین استفاده می کردند.
در حال حاضر حدود 45 کشور جهان از چشمه های آب گرم خود برای این منظور استفاده می کنند. در ارتباط با توسعه چنین مراکزی، شواهد و نمونه های متعددی را می توان در سطح جهان معرفی کرد. به عنوان مثال، ژاپنی ها با بهره گیری از بیش از 2200 کانون تفریحی مرتبط با چشمه های آبگرم، سالانه قریب به صد میلیون مهمان و گردشگر را پذیرا هستند.
امروزه از آب های گرم دارای حرارت بیش از 50 درجه سانتیگراد برای درمان بیماری هایی نظیر فشار خون بالا، روماتیسم، بیماری های پوستی و بیماری های دستگاه عصبی استفاده می شود.

 

ذوب برف جاده ها
به کمک انرژی زمین گرمایی می توان برف یا یخ جاده ها و پیاده روها را نیز ذوب کرد. گسترش این نوع کاربرد نسبت به سایر موارد انرژی زمین گرمایی محدودتر است. امروزه در سراسر جهان به کمک انرژی زمین گرمایی حدود 500هزار متر مربع از مسیر پیاده روها و جاده ها گرم می شوند که بخش اعظم آنها نیز در کشور ایسلند وجود دارند. در حال حاضر به جز کشور ایسلند، کشورهایی چون آرژانتین، آمریکا و ژاپن نیز برای ذوب برف جاده های خود از انرژی زمین گرمایی بهره می گیرند.همان گونه که پیشتر اشاره شد جنبه های گوناگون کاربرد انرژی زمین گرمایی به سرعت در حال افزایش است و مرتبا به کشورهای بهره مند از این انرژی افزوده می شود. میزان گسترش موارد کاربرد مستقیم انرژی زمین گرمایی در سراسر جهان در جدول ذیل آمده است. یادآور می شود که پمپ های حرارتی زمین گرمایی نوعی سیستم تهویه گرمایش و سرمایش است. همان گونه که می دانیم، درجه حرارت زیرزمین تا اعماق کم 2 تا 15 متری تقریبا در تمام طول سال ثابت است. بنابراین با استفاده از این پدیده طبیعی می توان گرمایش و سرمایش منازل را در زمستان و تابستان فراهم کرد. در واقع سازوکار اصلی این سیستم های تهویه، تبادل حرارت با بخش های کم عمق زمین است، بدین معنی که در فصل تابستان، حرارت را از داخل منازل به زمین منتقل می کنند و در زمستان، حرارت زیرزمین را به داخل فضاهای مسکونی هدایت می کنند.
مزیت های کاربرد انرژی زمین گرمایی
امروزه تولید انرژی به کمک منابع سوخت های فسیلی یا نیروگاه های هسته ای با آلودگی قابل ملاحظه محیط زیست همراه است، ولی انرژی زمین گرمایی علاوه بر تجدیدپذیر بودن در مقایسه با سایر منابع تولید انرژی، آلایندگی کمتری دارد و جزء منابع پاک انرژی به شمار می رود. میزان آلودگی نیروگاه ها یا طرح های کاربرد مستقیم زمین گرمایی، ارتباط مستقیمی با درجه حرارت منبع زمین گرمایی دارد. به این ترتیب که منابع حرارت بالا نسبت به انواع حرارت پایین، آلودگی بیشتری تولید می کنند و همچنین طرح های کاربرد مستقیم نیز کمتر از نیروگاه های زمین گرمایی، محیط زیست را آلوده می کنند. به طور کلی مزیت های انرژی زمین گرمایی را می توان به دو دسته کلی مزایای زیست محیطی و کاربردی تقسیم بندی کرد.
مزیت های زیست محیطی کاربرد انرژی زمین گرمایی شامل موارد زیر است:
1 عدم آلودگی هوا
2 تولید CO2 کم، تولید H2S پایین و عدم تولید NOx
3. عدم آلودگی منابع آب های زیرزمینی
4 عدم نیاز به زمین وسیع

امروزه به دلیل تزریق سیال خروجی از نیروگاه ها و سایر طرح های کاربرد مستقیم انرژی زمین گرمایی، میزان آلایندگی این قبیل طرح ها به حداقل مقدار خود رسیده است.

مزایای کاربردی
1 صرفه جویی در مصرف سوخت های فسیلی
2 طولانی بودن زمان دسترسی

3 گستردگی موارد کاربرد
4 مستقل بودن از شرایط جوی
5 امکان تولید برق به وسیله واحدهای قابل حمل

میزان دی اکسید گوگرد تولید شده در نیروگاه های زمین گرمایی حدود 8 درصد مقدار تولید شده در نیروگاه های فسیلی است. در خصوص دی اکسید کربن نیز نیروگاه های زمین گرمایی در وضعیت بسیار مناسب تری نسبت به نیروگاه های فسیلی قرار دارند. بدین معنی که مقدار گاز CO2 تولید شده در نیروگاه های زمین گرمایی به ترتیب معادل 15 درصد نیروگاه های گاز سوز، 10 درصد نیروگاه های نفت سوز و 8 درصد نیروگاه های زغال سنگ سوز است.
منابع و مآخذ: اینترنت سایتهای:

www.knowclub.net www.aftab.ir www.suna.org.ir

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >