سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله تعاریف بهداشت روانی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تعاریف بهداشت روانی pdf دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعاریف بهداشت روانی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تعاریف بهداشت روانی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تعاریف بهداشت روانی pdf :

تعریف سازمان بهداشت جهانی
: “بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست.”
تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا

انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت “نگرش‌های مربوط به خود ، نگرش‌های مربوط به دیگران و نگرش‌های مربو به زندگی” تعریف می‌کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : “توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی.”

عوامل موثر بربهداشت روانی
بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضو ع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می‌شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : “عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و; از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.

ابعاد بهداشت روانی
پیشگیری نوع اول (Primary Prevention)
هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعت از شروع یک بیماری یا اختلال است، “با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویت مقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال” بدست می‌آید.” برنامه‌های آموزش بهداشت روانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزش تاثیرات مصرف الکل و مواد و;)، برنامه‌های بالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامه‌های تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجاد سیستم‌های حمایت اجتماعی (نظیر بیمه‌های درمانی ، ایجاد و حمایت از گروه‌های محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا)” نمونه‌های پیشگیری نوع اول می‌باشد.
پیشگیری نوع دوم (Secondary Prevention)
هدف اقدامات این بعد از برنامه بهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمام نظریه‌ها و اقدامات درمانی نظیر “دارو درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، گروه درمانی ، روانکاوی و ;” در غالب این بعد از بهداشت روانی قرار می‌گیرد.

پیشگیری نوع سوم
هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یا قسمتی از توانایی‌های از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فرد بتواند به گونه‌ای مفید و سازنده به زندگی “خانوادگی ، اجتماعی و شغلی” خود باز گردد. در واقع برنامه‌های این بعد با “توانبخشی” (Rehabilitation) افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظ و پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ، اقدامات قبلی را تکمیل می‌کند.

موضوع بهداشت روانی و تامین آن برای “مردم ، سازمانها و دولتها” بسیار مهم است، چرا که با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن با پیشرفت‌های “علمی ، صنعتی و;” جامعه گره خورده است. امروزه اکثر کشورها منابع زیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف می‌کنند و در کنار آن با تدوین برنامه‌های جامع از “سازمان‌ها و منابع محلی – اجتماعی” نیز استفاده می‌کنند. متاسفانه ایران از این حرکت جامعه بشری به دور مانده است.

بطوری که افراد و بیماران دچار مشکلات روحی از ابتدایی‌ترین حق خود یعنی بیمه خدمات درمانی بهداشتی محروم هستند و تاکنون هیچگونه نشانه و حرکت موثری که نشان دهنده اهمیت بهداشت و سلامتی این افراد باشد در دولت دیده نشده است. در واقع افراد و بیماران دچار “مشکلات روحی – روانی” افراد “فراموش شده” در ایران هستند.

نقش بهداشت روانی در زندگی

خسرو سعیدی
یکی از دغدغه های جامعه انسانی در طول تاریخ، به ویژه در قرون اخیر مسئله مربوط به امراض جسمانی و روانی و روحی، طرز برخورد و درمان آن بوده و می باشد. در ادوار گذشته بیشتر مرگ ومیرها به خاطر1- بیماریهای میکروبی 2- عدم بهداشت جسمانی و 3- حوادث طبیعی بوده است، اما امروزه آمار های موجود بیانگر این است که نیمی از مرگ ومیرها ناشی از رفتارها و روش های غلط زندگی و پرخطر می باشد. شیوه زندگی امروزه افراد جوامع زمینه مساعد برای بروز رفتارها و روش های پرخطر و بروز بیماریهای جسمانی و روانی از قبیل مصرف دخانیات، تصادفات رانندگی، اعتیاد، استفاده از غذاهای نامناسب، رعایت نکردن بهداشت، هیپاتیت،ایدز،مواد شیمیایی و غیره می باشد.
به علت این مسائل و مشکلات پزشکان،روانشناسان،جامعه شناسان و متخصصان امر و حتی علمای مذهبی تلاش کرده اند تا برای علاج امراض جسمانی و روانی و رفتارهای پر خطر موجود در زمانهای مختلف راههای درمان و کاهش این مسائل بیابند، اما به علل 1- پیچیده بودن سیستم جسمانی و روانی انسان 2- زیاد بودن امراض جسمانی و روانی 3- بالا بودن هزینه درمان 4- کافی نبودن امکانات پزشکی و روانپزشکی برای از بین بردن و علاج بیماریهای جسمانی و روانی و از همه مهمتر 4- رسیدن به این واقعیت که هیچ کس در برابر امراض جسمانی و روانی مصنونیت ندارد، موجب گردید که متخصصان امر از قرن 19 به بعد تلاش کنند تا راههای جدیدی برای درمان امراض مزبور ارائه دهند تا با هزینه و وقت کمتر حداکثر کارایی و بازده را داشته باشد.
در اوایل سالهای 1900فردی بنام”کلیفرد بیرز” مسئله بهداشت روانی با شعار معروف” پیشگیری مقدم بر درمان است” مطرح کرد. بیرز معتقد بود که باید در محیط اجتماعی افراد شرایطی را بوجود بیاوریم که افراد احساس آرامش روانی بکنند تا مبتلا به بیماریهای روانی نشوند و راههایی را بیابیم که عوامل ریسک رفتاری( رفتارهای پرخطر) را به حداقل برساند.

بهداشت روانی و عوامل موثر بر آن :
بهداشت روانی با هدف پیشگیری افراد اجتماع به امراض جسمانی و روانی تلاش می کند با به وجود آوردن فضای مطلوب انسانی، عوامل و زمینه های بروز و پیدایش امراض جسمانی و روانی را تا حد امکان کنترل و کم نماید و زمینه مناسب برای رشد جسمانی،روانی انسان و ارضای نیازهای اساسی او فراهم کند.

در رابطه با بهداشت روانی تعریف متعددیوجود دارد(حسینی- 1378) در مورد بهداشت می گوید:” بهداشت روانی عبارت است از ارشاد، راهنمایی، آشنا ساختن مردم به اصول روابط صحیح انسانی و برحذر داشتن آنها از خطراتی که بهداشت روانی آنها تهدید می کند.”

بهداشت جسمانی،روانی افراد تحت تاثیر عاملهای1- خانواده2- مدرسه3- همسالان و 4- اجتماعات انسانی می باشد که در میان این سلسله عوامل خانواده به عنوان نهاد اولیه و مدرسه به عنوان نهاد ثانویه در تامین بهداشت روانی افراد جامعه از اهمیت خاص برخوردارند.

متخصصان روانشناسی در مورد پیشگیری که اساس و پایه بهداشت روانی را تشکیل می دهد دارای دو دیدگاه 1- دیدگاه موقعیت مدار و 2- دیدگاه فرد مدار می باشند.

1- دیدگاه موقعیت مدار: متخصصان این دیدگاه به کاهش علل محیطی و موقعیتی برای پیشگیری از امراض جسمانی و روانی معتقدند و در پی تغییر و تمییز کردن محیط هستند و 2- دیدگاه فرد مدار: متخصصان در این دیدگاه بیشتر بر توانایی فرد و آموزش فرد برای پیشگیری و مقابله با شرایطی که امکان دارد به رفتارهای ناسازگار بیماریهای جسمانی و روانی منجر می گردد تاکید دارند و بر آموزش مهارتهای زندگی تاکید می ورزند. دیدگاه موقعیت مدار بیشتر بر جنبه های پیشگیری ثانویه و ثالث تاکید دارد، در حالیکه دیدگاه فرد مدار بر پیشگیری اولیه تاکید می ورزد.پیشگیری اولیه بیشتر بصورت دادن اطلاعات و آگاهی دادن به افراد، آموزش دادن رسمی(مدرسه)آموزش غیر رسمی(تلویزیون،مطبوعات و;) و پیشگیری ثانویه و ثالث بیشتر بصورت اقدامات درمانی مناسب،جلوگیری از گسترش بیماری و کاهش اختلال، ترمیم آسیب وارده از طریق نهادهای(بهزیستی،مراکز توانبخشی و…) صورت می گیرد.

– رفتارهای مخاطره آمیز و تاثیرآنها بر بهداشت روانی:
رفتارهایی که موجب بیماری، مرگ و میر افراد جامعه می شوند به آنها رفتارهای مخاطره آمیز(ریسکی) می گویندکه متخصصان امر آنها را به سیزده نوع تقسیم کرده اند که عبارتند از:
1- استرس(فشار) شغلی
2- فشار خون بالا

3- استعمال دخانیات(سیگار)
4- مصرف الکل
5- پرخوری
6- ورزش ناکافی
7- قرار گرفتن در معرض مواد سمی و رادیواکتیو
8- خشونت و پرخاشگری
9- رانندگی با سرعت زیاد
10- سو‌ء مصرف مواد مخدر
11- ایدز
12- رعایت نکردن مسائل اخلاقی و قانونی
13- عدم توجه به نکات ایمنی شخصی
می باشد که امروز در جوامع انسانی بویژه کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته روزانه جان هزار انسان را می گیرد و بهداشت روانی افراد اجتماع را تهدید می کند.
– معیار های سلامت جسمانی و روانی:

روانشناسان و پزشکان معیارهای زیاد و متفاوتی برای سلامت جسمانی و روانی بیان داشته اند که در این مقاله سعی شده است به بعضی از معیار ها به طور مختصر می توان به این معیار ها اشاره کرد.
1- در هر شبانه روز 7 الی 8 ساعت می خوابند.
2- از لحاظ وزن در حد خوبی قرار دارند.
3- هرگز سیگار نکشیده اند.

4- به طور منظم ورزش می کنند.
5- هر روز صبحانه میل می کنند.
6- بسیار به ندرت در بین وعده های غذایی چیزی می خورند.
7- درک درستی از توانایی خود و دیگران دارند.محدودیتهای خود و دیگران را می شناسند و توقع بی جا از خود و دیگران ندارند.
8- سازگاری مناسب با افراد جامعه دارند.
9- توانایی درک افراد را دارند(می توانند دنیا را از دیدگاه دیگران ببینند و خود را بجای آنها بگذارند.
10- در زندگی دارای هدف و فلسفه زندگی هستند.
)
آیا تا کنون از خو پرسیده اید که چند بار در روز از ته دل می خندید ؟
آیا آدم خوش خند و خوشرویی هستید یا عبوس و به اصطلاح مبادی آداب و رسوم .
پژوهش های گوناگون در زمینه تاثیر خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی می شود و راندمان کاری را در افراد بالا می برد .
در کشور هندوستان دروره هایی به نام (( خنده درمانی )) تشکیل داده اند . در کشور ژاپن به معجزه ی خنده پی برده اند و از آن برای آرامش روح و روان استفاده می کنند.
بسیاری از ما بیشتر وقت خود را در محل کار می گذرانیم ؛ جایی که بیشترین فشار را از لحاظ کاری و روانی متحمل می شویم .
تمرین خنده با فواصل زمانی در روز سبب می شود تا اکسیژن بیشتری به مغز برسد و با آزاد شدن هورمون های انرژی زا در بدن ، فرد احساس آرامش بیشتری کند ؛ پس سعی کنید همیشه لبخند بزنید .
خنده درمانی سامانه ایمنی بدن را افزایش می دهد و سبب می شود تا کم تر دچار سرما خوردگی ؛ عطسه شوید . همچنین خنده تا حد زیادی بروز عفئنت های حلق و ریه را کاهش می دهد.
خنده استقامت بدن را در ابتلا به بیماری هایی همچون : برونشیت ، سر درد های عصبی ، میگرن و نیز درد های ناشی از آرتروز و دیسک کمر و ستون فقرات را کاهش می دهد .

خنده درمانی در حقیقت نوعی تمرکز فکری محسوب می شود که افکار انسان را از دنیای فیزیکی جدا می کند تا جایی که ذهن به هیچ چیز دیگر نمی اندیشد . همه کسانی که از این روش استفاده می کنند به خوبی می دانند که هنگام متمرکز کردن ذهن همه ی آن کار به منفی ماندن اندیشه ها ی جرم بر انگیز ، ترس ، عصبانیت ، حسادت و خودخواهی را می توان از ذهن بیرون کرد و روحیه ای شاد و سر زنده را با تمرین گذشت ، فداکاری ، احترام به دیگران ، دوست داشتن و محبت ورزیدن و از همه مهم تر (( ببخشش )) در وجود خود زنده کرد . از این رو افراد باید بیش از هر چیزی زوایای شحصیتی خود را به خوبی بشناسند و جنبه های شوخ طبی را در وجود خود شناسایی کنند . در حالی که این خصیصه در همه یکسان نیست.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :