پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt p

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

  پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt pdf دارای 31 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلود پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt pdf

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلود پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt pdf

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پاورپوینت نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در یک بررسی تطبیقی .ppt pdf :

اسلاید 1 :

ژاپن

üژاپن اولین کشوری بود که نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها را در سال 1721 و به گونه ای استراتژیک و بنیانی مطرح و پیاده نموده است.

üسال 1721 در ژاپن یک جعبه کوچکی قرار داده شده بود تا مردم نظراتشان را در این جعبه کوچک بیاندازند، این جعبه ها به دستور شوگان هشتم موسوم به یوکوشیمین توکوگاوا نهاده شده بود، همه شهروندان این اجازه را داشتند که پیشنهادها، درخواستها و حتی شکایتهایشان را به این جعبه بیاندازند.

 بنظر شوگان ها این روش بهترین مکانیسم جهت درک نظرات

 و دیدگاههای مردم نسبت به خط مشی های حکومتی بود.

 

اسلاید 2 :

سوئد

üپس از ژاپنی ها ، این سوئدی ها بودند که از طریق تشکیل کمیته های سلطنتی و به گونه ای نهادینه شده حرکت نمودند، حرکتی قوی و محکم که هنوز پس از گذشت سالیان مدید، کشوری نتوانسته به این درجه محکم، نظام مند و نهادینه گر عمل نماید.

üدر سال 1742 کمیته های سلطنتی نظرات مردم را در تصمیم گیریهای سازمانی دخالت دادند، چون می دانستند که هیچ چیز برای مردم ارزشمند تر از آن نیست که نظراتشان را در تصمیم گیریهای خودشان بطور عینی و مشهود مشاهده نمایند.

ü(Bardewich 1986)

 

اسلاید 3 :

ایتالیا

   پس از سوئدی ها، این بار  ایتالیائی ها وارد میدان مشارکت شدند و به دستور “دوگ ونس” dake Venice از طریق نصب منشوری در قصر پادشاهی مزایای پیشنهادهای مردم را به دیواره های قصر آویختند.

 

اسلاید 4 :

انگلستان

üدر سال 1770 اولین بار برنامه های نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها در ناوگان دریائی انگلیس اجرا گردید.

üاین امر بیانگر آن بود که آنها به شنیدن صدای نیروهای خود در نیروی دریائی اهمیت می دادند و این بدون ترس از تنبیه و یا مجازات ناشی از عملکرد بود.

ü استقرار نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها ترس ناشی از حرف زدن و اظهار نظر را از بین برد، چون تا قبل از اجرای نظام پیشنهادها اینکه نیروئی جرئت حرف زدن داشته باشد مترادف با به دار آویختن اش بود.

اسلاید 5 :

روسیه

üدر روسیه، پطر کبیر برای اولین بار مردم روسیه را به ارائه پیشنهادها و نظراتشان دعوت نمود و توانست از طریق مشارکت مردم در ارائه تصمیم های خود پایه های امپراطوری خود را در روسیه مستحکم سازد.

اسلاید 6 :

اسکاتلند

üدر اسکاتلند برای اولین بار یک اسکاتلندی جوان بنام ویلیام دنی (William denny) به کارکنان خود دستور داد تا پیشنهادهای خود را در زمینه کاهش هزینه های ساخت کشتی به وی ارائه دهند, این اتفاق در سال 1871 در اسکاتلند افتاده است. ویلیام دنی مالک شرکت تولید کشتی موسوم به دومبارتن (Dumbarton) بوده است.

üاندیشه ویلیام دنی منجر به پایه گذاری قوانین و مقررات مدونی جهت راهنمائی کمیته های نظام پیشنهادها برای پرداخت پاداش بوده و از سوی دیگر موجب افزایش خلاقیت و اختراع و تحول عظیمی در صنعت کشتی سازی گردید.

üاین موضوع اولین تلاش سیستماتیک و مدون اجرائی بوده است که به منظور افزایش خلاقیت در یک شرکت اجرا شده است.

اسلاید 7 :

üدر کشور آلمان در سال 1872 اولین بار این شرکت کروپ آلمانی بود که در اجرای نظام پیشنهادها پیشگام بوده است. وی در این سال حقوق و مزایای کارکنان را نیز بطور مفصل تدوین نمود.

üدر این سال کروپ در خصوص نحوه ارائه پیشنهادها، ارزشیابی، و تأیید یا رد پیشنهاد و نحوه پویا سازی نظام پیشنهادها مباحث مسبوطی را وضع نمود.

اسلاید 8 :

üدر کشور امریکا برای اولین بار و در سال 1894 آقای جان پاترسون (Johan Patterson) بنیانگذار شرکت مالی و پولی ملی آمریکا موسوم به (N.C.R) نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها را تحت عنوان “نظام صد نفر” اجرا نمود.

üوی اولین فردی بود که در آمریکا توانست نظام پیشنهاد را به صورت کاملاً عاطفی و احساسی وارد نظام کارخانجات (N.C.R ) نماید.

اسلاید 9 :

üدر کشور امریکا برای اولین بار و در سال 1894 آقای جان پاترسون (Johan Patterson) بنیانگذار شرکت مالی و پولی ملی آمریکا موسوم به (N.C.R) نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها را تحت عنوان “نظام صد نفر” اجرا نمود.

üوی اولین فردی بود که در آمریکا توانست نظام پیشنهاد را به صورت کاملاً عاطفی و احساسی وارد نظام کارخانجات (N.C.R ) نماید.

اسلاید 10 :

üدر سال 1898 شرکت کداک با اجرای نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها از اشتهار کافی برخوردار شده و دبیر اجرای نظام پیشنهادها به دلیل موفقیت در اجرای این نظام به مقام ریاست کداک منصوب گردید. ابتدا در این شرکت برای هر کارگر که شیشه های پنجره های محل اشتغال خود را براق تر و تمیزتر نگه دارد معادل 2 دلار جایزه تعیین نمود.

üدر سال 1915 یک شرکت نساجی موسوم به شرکت کانابوچی بوسکی (Kanebuchi Boseki) با توجه به تجارب شرکت (N.C.R) و بازدید از این شرکت نظام پیشنهادها را اجرا نمود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام pdf دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام pdf :

حضرت ابوالفضل علیه السلام

شناسنامه حضرت ابوالفضل علیه السلام
عباس بن علی ( علیه السلام) پدرش امیرالمؤمنین ( علیه السلام)، مادرش فاطمه‏ ام‏ البنین و کنیه‏ اش ابوالفضل و ملقب به قمر بنی‌ هاشم و سقای کربلا است . حضرت ابوالفضل در چهارم شعبان سال 26 هجری متولد شد. «عباس‏» جوانی دلاور، زیبا و بلند بالا بود . وقتی‏که سوار اسب می ‏شد، پاهایش به زمین می ‏رسید . او علاوه بر مزایای جسمی، از نظر ملکات روحی و کمالات نفسانی نیز بعد از برادرش امام حسین ( علیه السلام) در میان همه جوانان و رجال اهل‏بیت ( علیه السلام) نظیر نداشت. در جنگ‏های صفین و نهروان در رکاب پدر بزرگوارش مشارکت داشت.
به خاطر سیمای جذاب و نورایش، او را «قمر بنی هاشم‏» می‏ خواندند و به خاطر آوردن آب به خیمه‏ ها، «سقا» لقب یافت .

امام سجاد ( علیه السلام) می‏فرماید: «خدا رحمت کند عمویم را که جان خویش را در راه برادرش فدا کرد تا آنکه دست هایش قطع شد . خداوند دو بال به او داده است که به وسیله آن با فرشتگان در بهشت پرواز می‏کند . چنانکه خداوند برای جعفر بن ابیطالب قرار داده است .» حضرت ابوالفضل در کربلا سی و چهار ساله بود . (1)

کودکی و نوجوانی ابوالفضل (ع)

مادری ستوده خصال
از مطالبی که روان‏شناسان در خصوص دوران رشد کودکِ شیر خوار مورد تأکید قرار داده‏اند، این است که طفل تنها از شیر مادر استفاده نمی‏کند و خصوصیات شخصیتی وی همراه با محبت‏ها، عواطف و نوازش‏های او به فرزندش انتقال می‏یابد و به رشد روانی او کمک می‏کند. امام علی علیه‏السلام قرن‏ها قبل، این ویژگی را مورد توجه قرارداده و فرموده‏اند:

 

این مادر است که به تو از عصاره قلبش غذا داد؛ قوتی که دیگری از دادن آن امتناع می‏کند. این مادر است که که با تمامی اعضاء و جوارحش با نهایت شادمانی و خوشرویی تو را از جمیع حوادث و رخدادها محافظت نمود.1
حضرت علی علیه‏السلام در سیره عملی و زندگانی فردی خویش، این موضوع را مورد توجه قرار داد و چون به سوگ شهادت پاره تن پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نشست، برادرش عقیل را که از آگاهان به انساب عرب بود و طوایف و قبایل شبه جزیره عربستان و نقاط مجاور را به خوبی می‏شناخت، فراخواند و از او خواست برای وی همسری بیابد که زاده دلاوران باشد تا فرزندی شجاع به دنیا آورد؛ چرا که به طور مسلّم سرشت و خصائص اجداد در فرزند تأثیر

یافته و به او منتقل می‏شود. عقیل پس از تحقیق، فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعه ـ از نوادگان عامر و منسوب به طایفه هوازن ـ را به برادرش معرفی نمود و خاطر نشان کرد: پدران و دایی‏های این زن از دلاوران عرب در قبل و بعد از اسلام بوده و مورّخان از آنان در هنگام نبرد، شجاعت و دلیری و رادمردی‏ها نقل کرده‏اند؛ آن چنان که حاکمان زمان آنان در برابرشان سرتسلیم فرود می‏آورده‏اند. در میان عرب شجاع‏تر و قهرمان‏تر از پدرانش یافت نشود. و مقصود امیرمؤمنان علیه‏السلام نیز چنین همسری بود؛ چرا که در میان تیره فاطمه که به «امّ‏البنین» هم موسوم است، شخصی وجود دارد به نام عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب ـ جدّ ثمامه، مادر این زن ـ که به سبب قه

رمان‏سالاری و شجاعتش، او را بازی‏گیرنده سرنیزه‏ها (نیزه باز) لقب داده‏اند.
حزام پدر امّ‏البنین از استوانه‏های شرافت در میان عرب به شمار می‏رفت و در بخشش، دلاوری و حماسه آفرینی شهرت داشت. خاندانش از طوایف و قبایل ریشه‏داری بودند که علاوه بر رشادت و شجاعت در میادین نبرد، به دستگیری از مستمندان، میهمان‏نوازی و یاری رسانیدن به درماندگان نیز اشتهار داشتند. برخی از برجستگان این خاندان متّصف به صفات والا وگرایش‏های عالی انسانی بودند که به حکم قانون وراثت، ویژگی‏های اخلاقی خود را از طریق امّ‏البنین به فرزندان بزرگوارش انتقال دادند.2
علی علیه‏السلام وقتی از گزارش برادرش درباره خاندان همسر آینده‏اش مطلع گردید، به وی فرمود تا برای خواستگاری از امّ‏البنین به نزد بستگانش مراجعه کند. عقیل پذیرفت و به دیدن حزام بن خالد رفت و موضوع را با او مطرح کرد. وقتی حزام از مقصودش باخبرگردید، بدون لحظه‏ای درنگ، موافقت خود را با این وصلت اعلام داشت و برای این که دخترش را در شادمانی خود شریک نماید، این خبر مهم را به اطلاع او رساند. چون دختر حزام به هویت خواستگار با فضیلت خویش پی‏برد، در

حالی که عرق شرم و حیا بر پیشانی‏اش نشسته بود، نتوانست از ابراز سرور و شعف خودداری کند؛ زیرا این وصلت مبارک برای او و خانواده‏اش افتخاری بزرگ و سعادتی فوق العاده محسوب می‏گردید. عقیل به وکالت از سوی برادرش مولا علی علیه‏السلام خطبه عقد را جاری کرد و بدین ترتیب، فاطمه دختر حزام رهسپار خانه امیرمؤمنان علیه‏السلام شد.3
بانویی پارسا و مهربان
امّ‏البنین پیش از آن که پای در خانه نخستین فروغ امامت نهد، «فاطمه» نام داشت. او که از خصال نیکو و ایمانی استوار برخوردار بود، در همان نخستین روزهای زندگی مشترکش با حضرت علی علیه‏السلام ، از ایشان خواست تا نام او را تغییر دهد. امیرمؤمنان علیه‏السلام با شگفتی علت آن را جویا شدند. امّ‏البنین با نهایت بصیرت و تیزهوشی، گفت: هرگاه مرا فاطمه صدا می‏زنی، حسن و حسین علیهماالسلام به یاد مادرشان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام می‏افتند و خاطره غم‏بار جدایی از او و رنج بی‏مادری، در ذهنشان تداعی می‏گردد و من راضی نیستم که آنان از این بابت آزرده شوند. پس نام آن بانوی گرامی به «امّ‏البنین» تغییر یافت.4 چون حضرت علی علیه‏السلام در همسرش خردمندی و صفات نیکو مشاهده کرد، در تکریم و احترامش از صمیم قلب کوشید.

گروهی از مورّخان در پی‏اثبات این نکته بوده‏اند که امیرمؤمنان علیه‏السلام پس از شهادت فاطمه علیهاالسلام با دختر حزام عامریه ازدواج کرد.5 و دسته‏ای دیگر می‏گویند: این وصلت بعد از ازدواج آن حضرت با بانویی به نام «امامه» بوده است.6 اما به طور مسلّم، این پیمان مبارک بعد از رحلت حضرت صدیقه کبرا علیهاالسلام می‏باشد؛ زیرا تا فاطمه علیهاالسلام در قید حیات بود، اختیار همسر دیگری برای امام علی علیه‏السلام روا نبود.7

امّ‏البنین از بانوان ارجمند و با معرفت نسبت به جایگاه اهل‏بیت علیهم‏السلام و دارای اخلاص و صفا در ولایت و محبت به این خاندان، بود همان‏طور که نزد اهل‏بیت علیهم‏السلام از شأن و مقامی بس والا بهره داشت و زینب کبری علیهاالسلام همان‏گونه که در ایام عید به دیدارش می‏آمد، پس از واقعه کربلا و ورود به مدینه؛ به دیدارش رفت و شهادت فرزندانش را به وی تسلیت گفت.8

از عظمت مقام و موقعیت اهل‏بیت علیهم‏السلام نزد او چنین نقل کرده‏اند که وقتی به عقد ازدواج حضرت علی علیه‏السلام درآمد، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بیمار بودند و او همچون مادری دلسوز و پرستاری مهربان به مراقبت و دل‏نوازی از آنان مبادرت نمود، و چنین امری از همسر سرور اهل ایمان که از انوار معارفش بهره‏ها گرفته، در بوستان علوی پرورش یافته و به اخلاق و آداب مولای متقیان مؤدّب و متخلّق شده، امری شگفت نمی‏باشد.9

امّ البنین بر آن بود تا در حدّ توان جای مادر را برای نوادگان پیامبر و سروران جوانان بهشت پرکند؛ مادری که در اوج جوانی پژمرده شد. فرزندان رسول خدا در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و از فقدان مادر کم‏تر رنج می‏بردند. امّ‏البنین فرزندان دختر پیامبر را بر کودکان خود مقدم می‏داشت و عمده محبت و عاطفه خود را نثار آن نمونه‏های والای کمال می‏نمود. تاریخ، مانند چنین بانوی بزرگواری که فرزندان زن دیگری را بر کودکان خویش برتری دهد، کمتر به خود دیده است. او این توجه و رجحان را نه تنها وظیفه‏ای عاطفی، بلکه فریضه‏ای دینی می‏شمرد و این حقیقت قرآنی را در نظر داشت که خداوند متعال اجر رسالت پیامبر خویش را محبت به خاندان او قرارداده و آنان عزیزترین اهل‏بیت آخرین فرستاده الهی بودند. و وی با درک چنین عظمتی، کمر به خدمتشان بست و حقشان را در حدّ توان ادا کرد.

امّ‏البنین نزد مسلمانان به دلیل این گونه محبت‏ها و پرورش انسان هایی شجاع و فداکار، جایگاهی ویژه دارد و بسیاری معتقدند او به دلیل پارسایی، در پیشگاه خداوند منزلتی والا دارد و اگر دردمندی، او را واسطه خود نزد حضرت باری تعالی قرار دهد، لطف خداوند شامل حالش گردیده و حزن و اندوهش برطرف می‏شود. از این جهت به هنگام سختی‏ها و درماندگی‏ها، این مادر فداکار را شفیع خود قرار می‏دهند.10
امّ‏البنین همان زنی بود که حضرت علی علیه‏السلام می‏خواست؛ بانویی که قادر گردید فرزندانی حماسه‏آفرین به جامعه اسلامی تحویل دهد که از همان سنین طفولیت از خصم نهراسند و در مقابل شمشیرها و نیزه‏ها مقاومت کنند و بیمی به دل راه ندهند. او برای شوهر گران قدرش، چه در زمان حیات و چه بعد از شهادت آن امام همام، زنی باوفا، فداکار و پاکدامن بود.

نقل کرده‏اند: پس از این که حضرت علی علیه‏السلام توسط یکی از شقاوت پیشگان نهروان در محراب عبادت به فوز عظیم شهادت نائل گردید، مغیره بن نوفل و پس از او، ابوهیاج بن سفیان از «امامه» خواستگاری کردند و او در این باره با امّ‏البنین مشورت کرد. آن زن وفادار در جوابش گفت: سزاوار نیست بعد از مولای پرهیزگاران، بدن ما با مرد دیگری تماس پیدا کند. این پاسخ سنجیده آن‏چنان اثر ژرفی در روح و روان امامه و دیگر زنان حضرت علی علیه‏السلام از جمله لیلا و اسماء برجای نهاد که از آن پس، هیچ یک ازدواج نکردند و این زنان فداکار پس از شهادت همسرشان در حال تجرّد باقی ماندند تا آن که به داربقا شتافتند و به شوهر ارجمندشان ملحق گشتند.
فاطمه‏امّ‏البنین دومین یا سومین زنی است که به حباله نکاح علی علیه‏السلام در آمد و چهار پسر به دنیا آورد که در واقعه کربلا و در رکاب برادر بزرگوارشان، امام سوم، پس از پیکاری عزّت آفرین با دشمنان، جام شهادت نوشیدند.

گفته‏اند: چون اهل‏بیتِ امام حسین علیه‏السلام به مدینه آمدند، امّ‏البنین برکنار مرقد مطهّر رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم با زینب کبری علیهاالسلام ملاقات نمود و به وی عرض کرد: ای دختر امیرمؤمنان! از پسرانم چه خبر دارید؟ آن بانوی بزرگ فرمود: همه کشته شدند. امّ‏البنین با استواری و بدون آن که تغییری در روحیه‏اش پدید آید، عرض کرد: جان همه به فدای حسین علیه‏السلام ! از او چه خبر دارید؟ خواهرش با ناگواری گفت: او را با لب تشنه کشتند. تا این سخن را شنید،

دست‏های خویش را به سر و سینه کوبید و با صدای بلند و به حالت گریان گفت: واحسیناه! زینب کبری علیهاالسلام فرمود: از فرزندت عباس یک یادگار آورده‏ام و آن، سپری خونین است. با مشاهده آن سپر، امّ‏البنین طاقت نیاورد و بیهوش شد. چون به هوش آمد به دلیل شهادت آن جانبازان راه حقیقت و مجاهدان طریق انسانیّت به گریستن و نوحه‏سرایی ادامه داد و در چنین حالتی به اطرافیان گفت: به من امّ‏البنین نگویید؛ زیرا دیگر پسری ندارم که مادرشان باشم. و از آن پس، گوشه عزلت گزید و یار و همدمش غصه و اشک بود تا آن که در مدینه دعوت حق را لبیک گفت و در گورستان بقیع دفن گردید که آرامگاهش هم اکنون زیارتگاه شیعیان و اهل ایمان می‏باشد.11

چهار روز از ماه شعبان سال 26 هجری می‏گذشت؛ ماهی که برای اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام و پیروان آنان با برکت، رحمت و وارستگی توأم است. در این روز در شهر مدینه ستاره‏ای پرفروغ در آسمان فضیلت هویدا گردید که درخشش آن، خاندان عترت و اصحاب ائمه را در موجی از شادی و شعف فرو برد. این مولود شکوهمند در خانه‏ای دیده به جهان گشود که ایمان و تقوا در آن حضور داشت و اهلش به نور معنویت آراسته بودند.12

با تولد این کودک که «عبّاس» نامیده شد، مدینه به گُل نشست و موجی از سرور، خاندان علوی را فراگرفت. وقتی مژده ولادت این طفل به امیرمؤمنان علیه‏السلام داده شد، به خانه شتافت و او را در برگرفت. گونه‏اش را بوسه‏باران کرد و مراسم شرعی را درباره‏اش اجرا نمود؛ یعنی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. نخستین کلمات، بانگ روح بخش توحید بود که توسط پیشاهنگ پارسایی و پرهیزگاری بر صفحه ذهن و دلش نشست و سرود جاویدان یکتا پرستی، جانش را نوازش داد و در اعماق وجودش جوانه زد و به درختی بارور از باورها و ایمان و تقوا مبدّل گردید تا آن جا که در راه حفظ آن، جان باخت و خونش را به پای آن ریخت.

در هفتمین روز تولد، بنا به سنّتی اسلامی که رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم آن را بنیان نهاده بود، حضرت علی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم سرفرزندش را تراشید و هم سنگ موهایش طلا یا نقره به فقیران و مستمندان داد و همان گونه که نسبت به حسنین علیهماالسلام عمل کرده بود، گوسفندی به عنوان عقیقه برای این نوزاد ذبح کرد. پدر تمامی آرمان‏های خدا پسندانه را در سیمای نورانی این کودک خواند و در پس پرده‏های غیب؛ جنگاوری، دلیری و فداکاری این فرزند را در عرصه پیکار با پلیدی‏ها دریافت و به همین جهت، او را عباس (شیر بیشه) نامید؛ چرا که این طفل به همه ثابت کرد که هرگز به اهل باطل روی خوش نشان نمی‏دهد و در برابر جویندگان حقیقت و پویندگان این مسیر، خندان و شاداب است.13

روزی امّ‏البنین امیرمؤمنان صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را مشاهده کرد که عباس را در آغوش گرفته و بردستانش بوسه می‏زند و می‏گرید. چون آن بانوی با فضیلت این گونه دید، دچار نگرانی و ناگواری شد؛ زیرا سابقه نداشت که فرزندی چنین نیک منظر و صاحب شمائل علوی، برای پدرش اضطراب و پریشانی به همراه آورد و برحسب ظاهر، عاملی که موجب آشفتگی شود دروی دیده نمی‏شد. پس امّ‏البنین سبب را از حضرت پرسید. حضرت علی علیه‏السلام او را نسبت به حقیقتی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، آگاه کرد و فرمود دستان فرزندش در راه مدد رسانی به امام حسین علیه‏السلام قطع می‏شود. با شنیدن این خبر غیبی، صدای فریاد و شیون آن مادر دلسوخته از خانه علی علیه‏السلام بلند شد و اهل منزل نیز به نوحه‏گری پرداختند. حضرت افزود: ای امّ‏البنین! نور دیده‏ات نزد خداوند منزلتی بزرگ دارد و پروردگار در عوضِ دو دست بریده‏اش، دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با ملائکه در بهشت به پرواز در می‏آید، همان گونه که از قبل، این لطف را به جعفر بن ابی‏طالب عنایت نموده است. امّ‏البنین با شنیدن این بشارت ابدی و سعادت جاودانه، مسرور گردید.14

از جمله آداب و سنت‏های مربوط به کودکان در صدر اسلام و در میان خاندان عترت، این بود که برای فرزندان خود، کُنیه تعیین می‏کردند. مزیت این ویژگی آن بود که از همان دوران کودکی شخصیت فرزند مورد توجه قرار می‏گرفت و در اجتماع از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار بود. همچنین وقتی طفلی را با کنیه صدا می‏کنند، مورد محبت واقع شده و آرامش می‏یابد و یاد می‏گیرد که بزرگان را چگونه مورد خطاب قرار دهد. امام باقر علیه‏السلام فرموده‏اند: ما برای فرزندانمان در دوران خردسالی کنیه مشخص می‏کنیم تا در سنین بالاتر به لقب‏های ناگوار مبتلا نشوند.15

حضرت عباس علیه‏السلام نیز به کنیه‏ها و لقب‏هایی اشتهار یافت؛ کنیه مشهور آن حضرت «ابوالفضل» می‏باشد؛ زیرا که از جهتی، فرزندی به نام «فضل» داشته و از طرف دیگر، به دلیل مکارم اخلاقی و فضیلت‏های انسانی، شایسته چنین کنیه‏ای می‏باشد واگر فضل و سیادت را بنیانی رفیع تصوّر کنیم، عباس علیه‏السلام از پایه‏های مهم آن است.

القاب آن حضرت نیز معرف شخصیت و ارزش معنوی وی می‏باشد. از آن‏جا که سیمایی نیکو و با صلابت داشت و چون بدر می‏درخشید و از آیات کمال و جمال به شمار می‏رفت، او را «قمر بنی‏هاشم» لقب دادند.
در آن هنگامه‏ای که جنایت پیشگان آب را بر امام حسین علیه‏السلام و یارانش بستند، حضرت عباس علیه‏السلام بارها صفوف دشمن را شکافت و خود را به فرات رسانید و تشنگان اهل بیت و اصحاب امام را سیراب ساخت و به همین دلیل، از بزرگ‏ترین و بهترین القابش «سقّا» می‏باشد.
آن حضرت در کنار رودخانه‏ای که «علقمه» نام داشت، به شهادت رسید؛ لذا وی را قهرمان «علقمه» لقب دادند.
«باب الحوائج»، «سپه‏سالار»، «کبش الکتیبه» و «پرچمدار» یا «علمدار» کربلا از دیگر القاب آن حضرت است.16
حضرت علی علیه‏السلام ضمن رعایت اصول تربیت دینی، نظارت دقیق و مداومی در مورد فرزند خود داشت و سعی وافرش براین بود تا وی را به عنوان شخصی اهل دیانت، دارای تعهد و مسئولیت و برخوردار از کرامت‏های انسانی پرورش دهد. امام با عباس همچون دیگر فرزندانش دوست و رفیق بود و با نهایت عطوفت و محبت با او رفتار می‏نمود. یار و یاورش بود و در مشکلات و دشواری‏ها دستش را می‏گرفت. هرگز اجازه نمی‏داد کودکش در مسیر تربیت تحقیر گردد و می‏کوشید زمینه هایی فراهم کند تا او احساس شخصیت کند و دوران کودکی و نوجوانی را با اصلاح و تعدیل غرائز و احساسات پشت سر بگذارد؛ چرا که وقتی فردی گرامی داشته شود و از او به عنوان انسانی صاحب هویت مستقل و کرامت نفسانی سخن گفته شود و با چنین نگرشی به سوی رشد و شکوفایی گام بردارد، برای تکمیل حالات ملکوتی در وجود خویش به فضایل و خصال نیکو روی می‏آورد و در میدان معرفت و در عرصه مبارزه با نفس امّاره پیروز و سر بلند می‏گردد و از ورطه‏های گناه اجتناب می‏نماید و تمایلش به بوستان معارف و گلستان معنویت افزون‏تر می‏شود.

 

امام علی علیه‏السلام عباس علیه‏السلام را بخصوص در سنین کودکی و دوران رشد، نصیحت و امر به معروف می‏نمود و بر این امر، اصرار داشت. در هر فرصتی ذهن پاک فرزندش را با حکمت‏ها و مطالب سازنده و عمیق بارور می‏کرد. و همچون لقمان حکیم، جان کودک خود را با مواعظ و حکمت‏های ژرف می‏نواخت، و این توصیه‏های اخلاقی، یا نوازش‏های عاطفی با لحنی صمیمانه توأم بود. بر همین اساس این جوان هاشمی، انسانی برازنده، پرهیزگار، دانشور، مبارز، شجاع و اهل سخاوت بارآمد و آیینه تمام نمای جمال و کمال پدر پاک خود گردید.

در محیط پرورشی عباس علیه‏السلام چشمه توحید جاری بود و او با دلی لبریز ازعشق الهی و مهر ملکوتی تربیت می‏گردید. دوران کودکی او مملوّ از عنایت و لطف ابراز محبت پدر و برادرانی بود که لحظه‏ای از پرورش وی به عنوان انسانی والا و صاحب کرامت‏های اخلاقی، غافل نبودند.
روزی حضرت علی علیه‏السلام در منزل خویش نشسته و حضرت عباس و حضرت زینب علیهماالسلام در طرف راست و چپ امام بودند. پدر، پسر را مورد خطاب قرار داد و به وی فرمود: بگو یک! گفت: یک. امام فرمود: بگو دو! عرض کرد: حیا می‏کنم با زبانی که یک گفته‏ام، دو بگویم.
این نکته اشاره به یک لطیفه توحیدی است؛ یعنی انسان یکتا پرست هرگز به شرک و دوگانه‏پرستی روی نمی‏آورد. حضرت علی علیه‏السلام به منظور تشویق و تحسین این کودک و به پاس پاسخ جالب و بجای او، چشمان فرزند خویش را بوسید.17 زیرا امام متوجه این حقیقت بود که اگر او به طور شایسته مورد تمجید قرار نگیرد و این گونه جواب نغز و زیبایش با بی‏اعتنایی والدین توأم باشد، امکان دارد، دچار کم‏رویی و خجالت شود. به علاوه تحسین به موقع، از بهترین وسایل مسرور کردن کودکان است. به همین دلیل علی علیه‏السلام نسبت به عباس علیه‏السلام مهر و محبت افزون‏تری مبذول نمود و در واقع، فزونی عطوفت خود را پاداش او قرار داد.

ابوالفضل علیه‏السلام از بالندگی شایسته‏ای برخوردار بود؛ چرا که در پرتو پدری پارسا، که حجّت خدا بر روی زمین بود، رشد کرد و از گرایش‏های والا جرعه‏های جان‏بخش و جاودانی نوشید تا در آینده نمونه کاملی از فضایل و مکارم باشد. مادرش نیز در تربیت فرزندش اهتمامی شایسته داشت و بذر همه صفات پسندیده را در مزرعه وجود عباس علیه‏السلام افشانید. حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ملازم دو نوه گرامی رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام سروران جوانان بهشت بود و در کلاس درس آن دو امام بزرگوار اصول فضیلت و آداب والا را آموخت. بخصوص هماره با سید شهیدان همراه بود و در سفر و حضر، از وی جدا نمی‏شد و از اخلاق و رفتارش تأثیر می‏پذیرفت و الگوهای رفتاری او را در جان خویش استوار می‏ساخت تا آن‏جا که

پرتوی از برادر در خصوصیات و دیدگاه‏هایش گردید. امام حسین علیه‏السلام نیز که ارادت بی‏شائبه و جانبازی برادرش عباس علیه‏السلام را نیک دریافته بود، او را بر تمامی اهل‏بیت خود مقدم می‏داشت و خالصانه، نسبت به او محبت می‏ورزید. اسوه‏های تربیتی ابوالفضل علیه‏السلام او را به سطح مصلحان بزرگ بشریت ارتقاء داد؛ آن بزرگانی که با فداکاری‏های والا و تلاش‏های مستمر برای نجات

جامعه انسانی از ذلّت و احیای آرمان‏های بلند انسانی مسیر تاریخ را دگرگون ساختند. این کودک از همان روزهای آغازین رشد و شکوفایی، آموخت که در راه اعتلای کلمه حق و اهتزاز پرچم توحید، جانبازی کند و چنین باوری در اعماق جانش ریشه دوانید و با هستی او عجین کشت. و عجیب نبود او چنین مسیر سازنده و پویایی را طی کند؛ زیرا پدرش امیرمؤمنان و برادرانش حسن و حسین علیهماالسلام و نیز مادر نیکو خصالش، نهال ارزش‏ها را در کشتزار روح و روانش غرس کرده بودند.
سیمای با صلابت عباس علیه‏السلام

از عنایات الهی در خصوص حضرت عباس علیه‏السلام این بود که علاوه بر بزرگواری، کرم، نیک خویی و عطوفت، دارای سیمایی جذّاب و چهره‏ای شکفته و با حُسن و جمال بود و در واقع، نور ایمان از پیشانی وی می‏درخشید ولوای مَجد و شکوه پدرش را بردوش می‏کشید و رخساری زیبا و اندامی متناسب و نیرومند داشت که آثار دلیری و شجاعت در آن نمایان بود. راویان و مورّخان، او را خوب‏رو و پرجاذبه وصف کرده‏اند. رشادت اندام و قامت ایشان در حدی بود که براسب نیرومند و بزرگی می‏نشست؛ لکن در همان حال پاهایش بر زمین کشیده می‏شد.18

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

  پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf دارای 16 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلود پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلود پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پاورپوینت تئوری صف وشبکه های صف pdf :

اسلاید 1 :

  شبکه های صف 

شبکه ها در صف می تواند تحت عنوان یک گروه از گره ها ( مثلا k گره ) که هر گره نمایانگر یک سیستم
 از تجهیزات خد مت دهی است در نظر گرفته شود.  در حالت کمی مشتریها ممکن است از خارج از سیستم به
 هر یک از گروها وارد بشوند و یا اینکه از هر کدام از گروها پس از دریافت خدمت وارد گره دیگری شده و یا از
 سیستم خارج شوند . همچنین ممکن است مشتریهای داخل سیستم به گره ای که قبلا از آن خارج شده اند , دوباره
 وارد  شوند وشاید هم برای همیشه بخواهند داخل سیستم باقی مانده و از سیستم خارج نشوند .

در این فصل بحث بر روی شبکه ها یی خواهد بود که دارای خصوصیات زیر باشند :

1) ورودی از خارج سیستم به گره زیر طبق فرایند پواسون با نرخ          صورت پذ یرد .

2) زمان خدمت دهی برای هر کانال خدمت دهی در گره مستقل از یکدیگر و  مستقل از سایر گره ها بوده و متغیر تصادفی نمایی با پارامتر (      ) باشد.

 3) احتمال اینکه یک مشتری که خدمت دهی او در گره ناتمام شده است وارد گره    (  j )
   برابر        بوده و مستقل ازوضعیعت سیستم باشدو       نماینگر احتمال خروج مشتری از سیستم پس از دریافت  خدمت از گره i   می باشد (          (     j=0,1,2,…k,i=1,2,,…k  
 شبکه های که دارای سه خاصیت فوق باشند ( شبکه های جکسون) نامیده مشوند .

اسلاید 2 :

تعریف :
حالتی که برای تمام گره ها               باشد یعنی هیچ مشتری از خارج وارد سیستم نگردد و همچنین برای تمام
گره ها                بوده یعنی هیچ مشتری سیستم را ترک نکند شبکه فوق بنام (شبکه های بسته جکسون (

نامیده میشود

 تعریف :
 حالتی را در نظر بگیرید که (                            )(  j = 0 , 1 , 2   ) (  i =1 , 2  )   و برای سایر                 
گره ها(                 ) باشد

 در اینحا لت مشتریان از گره 1 همواره به گره 2 رفته و از آنجا هم دوباره به گره 1 بر می گردند و همیشه یک
 
سیکل را طی می کنند به چنین شبکه بسته ای(  صفهای سیکلی ) گفته می شود .

اسلاید 3 :

 2)  سیستمهای سری صف :
 حالتی از شبکه های جکسون را در نظر بگیرید که دارای   k گره بوده و

                                                           اگر     i= 1
                                                          در غیر این صورت         0                          
                                       (1-k        i        1  ,  1+   j = i (      1
                                                ( j=0, i = k   )               1
                                                            در غیر این صورت         0
 
ین شبکه ها تحت عنوان ( سیستمهای سری صف ) نامیده می شوند , همانطوریکه مشخص است گره ها تقریبا حالت یک سیستم پیوسته سری را بوجود می آورند و حرکت مشتریان همواره در جهت مستقیم از یک گره به گره دیگر است.

 

مشتریان از خارج سیستم فقط به گره 1 وارد شده و فقط از گره k  خارج می شوند  .
اولین سیستم سری صفی که در اینجا مد نظر قرار می گیرد سیستم صفی است که محدودیتی از نظر فضای انتظار بین گره های مختلف در آن وجود ندارد .

اسلاید 4 :

گفتیم که ورودی سیستم پواسون با نرخ        و زمان خدمت دهی هر خدمت دهنده در ایستگاه i و   

(i = 1 ,2,3,…)  متغیر تصادفی  نمائی با متوسط  زمان             می باشد . اگر محدودیت فضای اطاق انتظار

وجود نداشته باشد هر ایستگاه      کاری می تواند بصورت مجزا از یکدیگر ایستگاهها بصورت یک سیستم صف مورد تجزیه و تحلیل  قرار گیرد .

اسلاید 5 :

    اگر ایستگاه کاری اول یک مدل                         که جهت تجزیه و تحلیل ایستگاه دوم این توزیع خروج دقیقا    برابر  توزیع ورودی ایستگاه دوم خواهد بود

نکته قابل توجه در اینجا این است که توزیع زمان بین دو خروجی ایستگاه اول دقیقا برابر توزیع ورودی آن یعنی
    پواسون با متوسط   1/       )  ) می باشد در تمام ایستگاهای                    این مسئله مصدق دارد در

 نتیجه    تک تک ایستگاههارا می توان بصورت یک صف مجزا با ورودی پواسون با پارامتر 1- در نظر گرفت
و لذا در مورد کل سیستم اظهار نظر نمود

قضییه : در سیستمهای پایدار                        زمان بین خروج دو مشتری متقیر تصادفی نمای با پارامتر است .

اثبات :  هنگامی که سیستم صف در حال تعادل است بد ین معنی است که در دراز مدت تعداد متوسط افراد داخل
                سیستم برابر L نفر است لذا اگر این سیستم بخواهد همچنان پایدار بوده و این تعداد متوسط افراد نیز در آن
ثابت   بماند می بایست به هر تعداد مشتری که بطور متوسط در واحد زمان (یعنی         ) وارد سیستم می شوند به همان
                اندازه نیز در واحد زمان از سیستم خارج شوند لذا متوسط خروجی سیستم همان         نفر در واحد زمان خواهد بود

اسلاید 6 :

3 )  شبکه های باز جکسون : یک شبکه دارای k ایستگاه خدمت دهی را در نظر بگیرید ( همواره  ایستگاهها در شبکه ها با گره نمایش داده می شوند .
 
– در شبکه های باز جکسون مشتریها می توانند از خارج بر طبق فرایند پو اسون به هر کدام از گره ها وارد شوند و متوسط تعداد مشتریهایی که از خارج به گره i وارد می شوند را با          نمایش می دهیم .

– زمان خدمت دهی تمام خدمت دهندگان در گره ها بر طبق توزیع نمائی با نرخ        می باشد .

– هنگامی که مشتری خدمت خود را در گره  i دریافت داشت با احتمال        مستقل از وضعیت سیستم بر گره j خواهد رفت ( k …,2,1=i)
– احتمال          نمایانگر احتمال خروج مشتری از شبکه بعد از دریافت خدمت از گره i می باشد .

-هیچگونه محدودیت ظرفیتی در گره i وجود ندارد به عبارت دیگر حالت بلوکه شدن در سیستم به هیچ وجه پیش نمی آید .

چون در هر لحظه تعداد متفاوتی مشتری در هر گره وجود دارد می بایست به دنبال احتمال توام تعداد مشتریان در هر گره باشیم .

اگر        متغیر تصادفی و برابر تعداد مشتریها در گره i در وضعیت پایدار باشد خواهیم داشت .

با داشتن توزیع احتمال توام فوق می توان توابع توزیع حاشیه ای مربوط به تعداد مشتریها در هر کدام از گره ها را بدست آورد . 

اسلاید 7 :

تصور کنید که              برابر نرخ ورود از خارج از  سایر گره ها به گره i می باشد در نتیجه خواهیم داشت :

اگر                                 برای          (i=  1,2,3,…..,k)    باشد جکسون نشان داد که جواب سیستم معادلات تعادل به صورت زیر است :

نکته جالب :
صرفنظر از اینکه جریان وودی به گره ها پو اسون است یا خیر معادله بالا همواره بر قرار بوده و می توان اظهار نظر نمود که شبکه عملا از گره های مستقل     تشکیل گردیده است . جهت بدست آوردن معیارهای ارز یابی سیستم می توان تک تک گره ها را به صورت مجزا بصورت یک مدل با  پ    m/m/1         پارامترهای          ,            در نظر گرفت .

 

اسلاید 8 :

 4)   شبکه های بسته جکسون :

اگر در شبکه های جکسون برای تمام        ,                              باشد شبکه ها بسته جکسون را خواهیم داشت . در این صورت دارای تعداد مشخصی از مشتریها در کل سیستم مثلا  N مشتری خواهیم بود که این مشتریها پیوسته در حال حرکت از یک گره به گره دیگر می باشد .

تعریف حالت پایدار : جریان ورودی به هر گره می بایست برابر جریان خروجی از آن گره باشد تا سیستم حالت پایدار پیدا کند به عبارت دیگر در حالت پایدار خواهیم داشت :

حال اگر شبکه بسته جکسون ا برای حالتی که هر گره دارای c خدمت دهنده باشد گسترش دهیم پس از حل سیستم معادلات تعادل خواهیم داشت :

 

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله کودکان خیابانی pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کودکان خیابانی pdf دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کودکان خیابانی pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کودکان خیابانی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کودکان خیابانی pdf :

کودکان خیابانی

مقدمه
امروزه بعلت آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد ، طلاق ، بی سرپرستی و بدسرپرستی ، کودکان از خانه های خود فرار کرده و به شهرهای بزرگ می روند این کودکان معمولاً به کارهای پست مثل دست فروشی ، واکسی ، گل فروشی و غیره مشغول می شوند . در بعضی مواقع این کودکان مورد سوء استفاده های جنسی و همچنین توسط افراد سودجو واسطه فروش مواد مخدر می گردند .

طبق برآورد یونیسف در ایران 90 کودکان دارای پدر یا مادر هستند و در خانواده های پرجمعیت زندگی می کند و در تهران 80 این افراد مهاجر هستند و 98 آنها مذکر هستند .

کودکان خیابانی چه کسانی هستند؟

سازمان جهانی بهداشت، کودکان خیابانی را به چهار گروه مختلف دسته بندی کرده است:
1 – کودکانی که در خیابان‌ها زندگی می‌کنند و اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است.
2 – کودکانی که از خانواده خود جدا – شده‌اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه‌های متروک و سایر ساختمان‌ها، پناهگاهها و سرپناه‌ها زندگی می‌کنند و یا از منزل یک دوست به منزل دوست دیگر می‌روند.

3 – کودکانی که تماس با خانواده خود را حفظ می‌کنند ولی به علت فقر، پرجمعیت بودن خانواده و یا سوءاستفاده جنسی و جسمی از آنان در بعضی شب‌ها و اکثر ساعات روز را در خیابان‌ها به سر می‌برند.
4 – کودکانی که در مراکز ویژه نگهداری می‌ شوند اما قبلاً در وضعیت بی‌خانمانی به سر می‌برده‌اند و در معرض خطر برگشت‌ به همان وضعیت هستند.
از مشخصات برجسته کودکان خیابانی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

بیگانه و طرد شدن آنها از نظام و ساختار معمول اجتماعی، اقدام به رفتارهای شدید ضداجتماعی (Anormy) و صدمه به خود، داشتن سوء ظن به خدمات رسمی و در نتیجه استفاده کم از منابع کمی موجود، زندگی کردن پایین‌تر و خارج از محدوده‌های سنتی سیستم رفاهی.
وجه مشخص دیگر این کودکان گذراندن وقت زیاد در خیابان است. همچنین خیابان منبع اولیه برای معاش این گروه محسوب می‌شود و بدین ترتیب مشخص می‌گردد که به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگسالان نگهداری نمی شوند. این کودکان معمولاً یا دارای یک والد پدر یا مادر بوده و یا شاهد حضور ناپدری یا نامادری در خانه هستند. در حالت‌های بعدی می‌توان از کودکانی نام برد که بی‌سرپرست هستند و یا در مراکز شبانه‌روزی بهزیستی نگهداری می‌شوند.
کودکان خیابانی از لحاظ تأمین معاش به چند گروه تقسیم می شوند:

متکدیان، بزهکاران (سارقین، توزیع‌کنندگان مواد مخدر، متخلفین جنسی)، – کارگران خیابانی در مشاغل کاذب، کارگران خیابانی در مشاغل واقعی، ولگردان متکدی با مشاغلی همچون تنقلات فروشی، واکسی، روزنامه و گل‌فروشی، فال، کوپن فروشی و در نهایت ضایعات جمع کن‌ها.
در این میان کودکان خیابانی هستند که با خانواده تماس‌های مکرر دارند، به مدرسه می‌روند و در پایان روز به خانه برمی‌گردند. عده‌ای دیگر، گاهگاهی با خانواده تماس دارند، به مدرسه نمی‌روند و به ندرت شب‌ها به خانه برمی‌گردند. و گروهی دیگر، کودکانی هستند که با خانواده خود هیچ تماسی ندارند، از تحصیلات بی‌بهره‌اند و در جستجوی سرپناه و غذا با گروه همسالان تعامل دارند.

از نکات برجسته کودکان خیابانی، علل فرارشان از منزل است. از عوامل مهم می‌توان فقر (اقتصادی)، تفاوت شدید طبقاتی و نبود عدالت اجتماعی، نرخ بالای بیکاری، افزایش بی‌رویه جمعیت در محله‌های حاشیه‌نشین شهرها، فقر فرهنگی خانواده‌ها (بی‌ سوادی و کم سوادی)، افزایش نرخ طلاق، اعتیاد، فوت یک یا هر دو والد بر اثر سوانح طبیعی و یا اجتماعی، افزایش بی‌رویه مشاغل کاذب با درآمد بالا، کمرنگ شدن فرهنگ مذهبی و ملی و سست شدن بنیان ارزش‌های اخلاقی و اعتقادی در جامعه را نام برد.

در این میان فرار کودکان از خانه با محوریت خانواده نقش اساسی را ایفا می‌کند. عدم به کارگیری راهکارهای تربیتی صحیح و بروز مشکلات متعدد، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، لوس شدن، تنبیهات شدید فیزیکی، سوء استفاده جنسی، عدم درک حساسیت‌های دوران بلوغ نوجوانی، ترس کودک از حضور در مدرسه، تفاوت سنی فاحش والدین و کودک و نوع ارتباط بین نسلی، مقدار زوجات پدر خانواده، اختلالات روانی، سرقت‌های کوچک و بزرگ در منزل و مدرسه، فقر مادی و فرهنگی خانواده و طلاق، عمده‌ترین مشکلات درون خانواده است.

پیامد فرار از خانه و پناه آوردن کودکان به خیابان چیزی نیست جز آغاز سوءاستفاده‌هایی از این کودکان از قبیل:
آموزش کودکان و بکارگیری آنان برای حمل و توزیع مواد مخدر و سایر موارد غیرقانونی، آموزش و بکارگیری کودکان برای تکدی‌گری، آموزش و بکارگیری کودکان برای انواع سرقت، جیب‌بری، کیف‌زنی، کیف‌قاپی، خفت‌گیری، کودک‌ربایی و … ، بهره‌کشی و سوءاستفاده‌ جنسی، فروختن کودکان جهت تجارت اعضای بدن، آموزش و بکارگیری در اماکن فساد، فروختن و یا اجاره کودکان به منازل، بکارگیری در مشاغل خدمات پست دست‌فروشی و معرکه‌گیری، از جمله این سوء استفاده‌هایی هستند که آثار مخربی برای سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان خیابانی برجا می‌گذارد.

هرگونه اقدام جهت پیشگیری یا کنترل پدیده اجتماعی کودکان خیابانی مستلزم شناخت این گروه در دسته‌بندی‌هایی است که به آنها اشاره گردید. اما این پیشگیری و کنترل نیازمند ابزارهای ویژه‌ای هستند که دستگاه اجرایی، سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ای، نقش تأثیرگذاری بر آن دارند. از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به:
• حساس شدن و فعال شدن نهادهای دینی نسبت به پدیده کودکان خیابانی.

• حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از طریق سازمان‌های غیردولتی از خانواده‌های کودکان خیابانی و گسترش سیستم تأمین اجتماعی.
• ایجاد و گسترش مراکز شبه خانواده برای کودکان خیابانی فاقد خانواده همچون سپردن آنان به خانواده‌های فاقد فرزند، برای آن دسته از کودکان خیابانی که فاقد والدین هستند.
• ایجاد مراکز سیار و موقتی به عنوان سرپناه برای کودکان فاقد خانواده.

•تأمین و ایجاد سرپناه شبانه و ارائه آموزش‌های کارهای فنی و حرفه‌ای.
• ارائه خدمات مددکاری در محل حضور کودکان خیابانی در خیابان‌ها.
• تفکیک بین دختر و پسر خیابانی جهت پیشگیری و کنترل آسیب‌های اجتماعی.
ضرورت رویکرد اجتماعی به این پدیده و توجه به اینکه خیابانی بودن جرم نیست ولی می‌تواند منجر به جرمی همچون بزهکاری گردد.
• مطرح کردن بحث کودکان خیابانی از طریق نشریات، صدا و سیما و حساس ساختن مردم نسبت به مشکلات کودکان خیابانی.
• توسعه و تجهیز منابع انسانی برای کار با کودکان و نوجوانان خیابانی در موسسات دولتی و غیردولتی.

• تجهیز و فعال نمودن نهادهایی که در سطح شهرداری‌ها، دولت و سازمان‌های غیردولتی، با حقوق کودکان و نوجوانان سروکار دارند.
• استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در امور ساماندهی و بازپروری کودکان خیابانی اشاره کرد.
با توجه به مطالب فوق باید اذعان داشت که پدیده کودکان خیابانی که هر روز شاهد افزایش جمعیت آنها هستیم، مسلتزم بازنگری در راهکارهای استفاده شده در این حیطه است. زیرا این کودکان با توجه به اینکه در رده‌های سنی مختلف قرار دارند، احتیاج به محیط مناسب برای رشد خواهند داشت. لذا باید با توجه به عواقب این پدیده که شامل بزهکاری، سرقت، اختلال‌های شخصیتی و … می‌شوند، تلاش شود تا شناختی بهتر از وضعیت این کودکان حاصل گردد.

در حال حاضر این پدیده از شهرهای بزرگ مانند: تهران، اصفهان، شیراز و مشهد به شهرهای کوچک نیز سرایت پیدا کرده است و در صورت عدم برنامه‌ریزی دقیق شاهد آسیب‌های اجتماعی این پدیده خواهیم بود.

کودکان خیابانی
بعضی از خصوصیات کودکان خیابانی
1 – بیگانه شدن و طرد شدن آنها از نظام و ساختارهای معمول اجتماعی
2 – اقدام به رفتارهای شدید ضداجتماعی و صدمه به خود

3 – این کودکان بعلت مشکلات تغذیه ای معمولاً کوچکتر از سن خود بنظر می رسند و از لحاظ جسمانی وضعیت خوبی ندارند .
4 – دختران معمولاً مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و اغلب به خود فروشی روی می آورند
5 – ترس از بازداشت ، زندان ، خشونت و تهدید پلیس معضلی است که همیشه با کودک خیابانی همراه است .
6 – اینان قربانیان شوم شرایط اجتماعی هستند و بیشتر از طبقات پائین جامعه می باشند .

7 – معمولاً تک سرپرست بوده و معمولاً مادر سرپرستی ایشان را بعهده داشته ونتوانسته بخوبی کودک خود را اداره کند .
8 – تمایل و اعتمادی به بزرگسالان و انجمنهای حمایتی ندارند زیرا اغلب از سوی بزرگسالان طرد شده و مجبور به انجام کارهای سخت شده اند .
9 – بیشتر آنها آرزو دارند به خانه هایشان بازگردند مشروط بر اینکه فاکتورهایی که باعث فرار آنها از منزل شده حذف شود .

10 – بچه های خیابانی معمولاً به صورت گروههایی هستند که دور هم جمع می شوند و بین خود رابطه برقرار میکنند تا کمبودهای عاطفی ، اقتصادی و حمایتی خود را از گروه دریافت نمایند . این گروهها با هم دوستی ، صمیمیت و وحدت دارند و از یکدیگر حمایت می کنند و اغلب بهم وفادار هستند .
11- استفاده از مواد مخدر برای فرار موقت از واقعیتهاست که نه فقط تریاک ،‌بلکه استنشاق چسب های صنعتی ، بنزین و مواد شیمیایی را نیز شامل می شود .
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی

این گروه از کودکان برای محافظت از خویش گروههای کوچک تشکیل می دهند که این گروهها جای خانواده را برای آنها پر می کند و در بین آنها نوعی همبستگی و محبت ایجاد می کند و رهبر گروه همیشه فرد قدرتمند و باهوش گروه است .
علل پیدایش کودکان خیابانی

1 – کودک : عقب ماندگی ذهنی ،‌ معلولیت های جسمی ، نفرت کودک از پدر و مادر ، ترک تحصیل به هر دلیل و اختلال شخصیت .
2 – جامعه : فقر ، بیکاری ، اضمحلال ارزشها و اخلاقیات ، ازدحام مناطق مسکونی ، اجرای ضعیف قانون مهاجرت ، حاشیه نشینی در اطراف شهرها ، اعتیاد ،‌ درآمد بالای مشاغل خیابانی ، جاذبه گروه همسالان ، عدم جاذبه سیستم آموزش و پرورش ، رشد سریع جمعیت .
3 – خانواده : خانواده های فقیر و پرجمعیت ، بی سوادی والدین ، تعارض های خانوادگی ، ضعف اخلاقی خانواده ،‌ بی سرپرستی یا تک سرپرستی ، بیماریها و یا معلولیتهای جسمی وروانی والدین ، ناپدری و نامادری .
همچنین مطالعات نشان می دهد که درصد بالائی از این کودکان در سنین 13 تا 16 سال می باشند . بدلیل عدم وجود پشتوانه و محافظت ، این کودکان دچار عوامل تهدید کننده سلامتی از جمله سوء‌ تغذیه ، ابتلاء به بیماریهای واگیر و غیرواگیر ، سوء‌استفاده جنسی و بیماریهای روانی می شوند .
روش های مداخله ای :
موضوع کودکان خیابانی کم و بیش در همه جوامع مطرح می باشد و کشورهای مختلف اقدامات مختلفی را در این زمینه انجام داده اند . بعضی این کودکان را در مراکزی نگهداری می کنند و گروهی معتقدند که این کودکان را به خانواده ها بسپارند و بعضی نیز بر این عقیده می باشند که حتی الامکان این کودکان به خانواده های خود بازگردانده شوند .

در ایران بعلت تعدد مراکز تصمیم گیری هنوز برنامه مدونی برای ساماندهی این کودکان وجود ندارد . اما به گفته کارشناسان بهترین روش برای ساماندهی این کودکان مراکز خیریه می باشند که تحت نظارت سازمان بهزیستی می توانند در این مورد راهگشا باشند و مهمترین کار در این رابطه با وجود درصد بالای مهاجرت در این کودکان می توان از همان ابتدا در پایانه های مسافربری اینگونه کودکان را جمع آوری کرده و در اسرع وقت به خانواده ها بازگرداند و در صورت فقر مالی با پشتیبانی مراکز تأمین اجتماعی درصد زیادی از مشکلات این کودکان را حل کرد تا این کودکان بتوانند در آغوش خانواده پرورش یابند ودچار معضلات بعدی که در ابرشهر تهران در پیش رو دارند مواجه نگردند و همچنین با وضع قوانین بهتر در زمینه فرزند خواندگی می توان تعدادی از این کودکان را که هیچ سرپرستی ندارند به خانواده هایی که خواهان فرزند هستند واگذار کرد و در نهایت باید یک مرکز واحد متولی ساماندهی این کودکان بشو
کودکان خیابانی ، گلهای بدون باغبان

می گویند اینروزها میوه فروشها سیبها را رنگ می کنند و علت وجود اینهمه سیبهای قرمز و خوش ظاهر در میوه فروشیها هم ناشی از همین رنگ آمیزی هنرمندانه است . البته نه اینکه سیبها را رنگ کنند، فقط اندکی به رنگ و لعاب آن می افزایند ؛ یعنی با درست کردن یک پاتیل بزرگ از مخلوط پارافین مایع و آب ولرم و قرار دادن سیبها درون آن ، یا صرفا” با کشیدن یک دستمال آغشته به پارافین ،سیبها رابراق وخواستنی می کنند.سیبهایی که به این ترتیب خوش نما می شوند ، البته و صدالبته که دیرتر هم ظاهرشان را از دست می

دهند ؛ یعنی لایه ی روغنی ای که پوست سیب را می پوشاند از لک دار شدن وبدمنظر شدن سیب جلوگیری کرده ظاهر آن را حفظ می کند هرچند متاسفانه این عمل باعث خراب شدن و گندیدن و فساد سیب از داخل می شود و نهایتا” سیبها تنها ظاهری نمایشی دارندودلبرانه خودنمایی می کنند اما نه تنها قابل خوردن نیستند و امکان مسمومیت دارند بلکه دریغ که حتی به درد « کرمهای اسطوره ای سیب » ها هم نمی خورند . البته نباید از نظر دور داشت که سیبهای « ظاهرساخته » ی « از درون فروپاشیده » در روند توسعه و از منظر

بازار یعنی مکان اول نظام سرمایه داری بسیار مفید است به چند دلیل : نخست آنکه بدلیل دیرتر از دست دادن ظاهر، زمان بیشتری در چرخه ی بازار و اقتصاد می ماند پس دلالهای بیشتری از آن منتفع می شوند. دوم آنکه به همان دلیل گفته شده کارآفرین است و عده ای را سرکار می گذارد .سوم آنکه به زیباسازی شهر کمک شایانی می کند . چهارم آنکه چون قابل خوردن نیست زودتر ازموعد به مصرف آشغال دانی رسیده و چرخه ی اقتصاد را پویاتر می کند . پنجم آنکه چون روی آن کار تخصصی انجام گرفته ، میوه فروش به عنوان یک متخصص خود باور و خود جوش می تواند ادعا کند که بر روی سیب مذکور کار علمی و عملی انجام داده در اصطلاح جهان سرمایه داری تولید علم کرده و بنابراین از حق قانونی خود به عنوان

مخترع یا مبتکر دفاع کند. مهمتر از همه آنکه نه تنها این عمل فضای رشد انگلهای میوه را از بین برده به ریشه کنی آنها کمک می کند بلکه بدلیل خرابی پیش از رسیدن به ذباله دانی ، سیبهای فوق از دسترس آشغال جمع کنها و جویندگان ذباله که آفتهای اصلی و مخدوش کننده ی چهره ی زیبای جامعه ی سرمایه داری هستند دور مانده شاید بتواند از شمار انبوه این ضمایم همیشگی جوامع سرمایه داری اندکی بکاهد . وموارد دیگری که بزرگان می دانند و ذکر آنها در حال حاضر به صلاح جامعه نیست. البته تنها مشکل این است که این سیبها بدرد خوردن نمی خورد و کارکرد اصلی خود به عنوان یک ماده برطرف کننده نیاز انسانی به غذا را ندارد به عبارت دیگر تنها نام مجازی سیب را به دوش می کشد و بس . بی شک سیبی که تنها پوسته ای زیبا دارد فقط به درد نمایش می خورد و هرگز کارکردی برای رفع نیازهای واقعی انسانها ندارد . اما آیا این موضوع اساسا” مهم است ؟

آنچه تحت عنوان پسرک که چشمش به من افتاد خندید به قلم خانم مریام .د ، در شماره هیجده نشریه درج گردید و مهمتر از آن تماسها یی که پس از آن گرفته و در باره ی درج این مطلب اظهار نظر شد، نشان از اهمیت موضوع بچه های خیابانی از نقطه نظر بسیاری از دلسوزان جامعه دارد ؛دلسوزانی که هر چند قدرت در اختیار ندارند و تنها مجبور به خون دل خوردن و نگریستن یا گاهی کمکهایی که خود نیز بی اثر بودن آن را می دانند اما دل بدان خوش می دارند ، هستند لکن با دید عمیق ترو مسئولانه تر از صاحبان قدرت به این معضل می نگرند. براستی چگونه است که ساعتها وقت صرف می گردد و میلیاردها خرج می شود تا مشکل ترافیک و فوتبال و ساخت و ساز و غیره و غیره اندکی بهبود یابد، اما برای مشکلات

انسانی جامعه خصوصا” مشکلاتی که به بی پناهترین و محرومترین قشر جامعه یعنی کودکان بی سرپرست و محروم از هرگونه قدرت مربوط می شود ، به چند سرتکان دادن ، نچ نچ و آه کشیدن یا روبرگرداندن اکتفا می گردد . نکند اینکه کودکان نه توان فریاد زدن دارند نه از نظر قانونی حق مالکیتِ دارایی اقتصادی و نه حتی حق رای و به راحتی صدایشان زیر مشت ولگدهای بیرحمانه ی صاحبان قلدرشان به ناله هاو هق هق ها و زنجموره های خاموش تبدیل می شود ،سبب اینهمه بی مهری ، کم لطفی و بی توجهی است .

« گیرم چند کودکی هم زیر بار ظلم و با رنج جان سپردند یا شب و روزشان ترس و بیزاری شد ، در این دوران وانفسا که هر کس درانبوه مشکلات خودش غرق شده ،صدا از چه کسی به پشتیبانی از آنان یا به اعتراض بلند خواهد شد » یا « بمانند که فردایی پر رنج تر را تجربه کنند! بروند هم برای خودشان بهتر است هم برای کلّ جامعه » و افسوس که بسیاری از این کودکان سالها رنج می کشند و پس از آن با خاطره های روحی و بیماریهای روانی دست و پنجه نرم می کنند و در تمام این سالها در هرلحظه برای راحت شدن از رنجهای ناخواسته آرزوی مرگ می کنند ؛ اما گویی مرگ نیز آنها را فراموش کرده است .

سوال اینجاست ؛ آیا مشکلات انسانی که هر روز حادتر و حادتر می شود به اندازه ی آسفالت خیابانها و بازیهای بوندسلیگا هم ارزش ندارد . نگاه کنید به صفحه ی روزنامه ها و مجلات چه اشکی برای ضعیف شدن تیم پیروزی ریخته می شود و چه فریاد وامصیبتا برای شکست تیم فوتبال سرداده می شود یا چگونه با جابجا شدن لاتاری دنیای سرمایه داری ،بورس ،این قمار مجاز سرمایه داری مالی شده همگان به تکاپو می افتند که ای وای شاخصها چند واحد کاهش یافت. اما هیچکس را غم پرپر شدن و رنج هزاران کودک درحال استثمار شدن

نیست . آیا رنج کودکانی که از چند سالگی طعم تلخ تجاوزات و سوءاستفاده های جنسی رامی چشند و محروم از هر گونه پناه اند ، تن کسی را نمی لرزاند ؟ چگونه است که برای هر چیزی در این جامعه چندین دستگاه موازی متولی وجود دارد ، اما هیچ کس حاضر به تقبل تولیت این گلهای معصوم نیست ؟ کودکان و حتی نوزادانیکه همگان از رنجشان و از چگونگی سوءاستفاده های مختلف از آنها باخبرند و چقدر سکوت ؟ فراموش نکنیم در جامعه ای که تامین اجتماعی در آن فقط حرف است و بس ، یک حادثه می تواند کودکان وابسته به خود ما را در جایگاه این کودکان بنشاند . از دست دادن سرپرست در جامعه ای که بسیاری از خانواده ها تنها پس اندازی به اندازه ی چند روز یا هفته دارند و نبود حمایتهای رسمی و مسئو

لانه از کودکان و خانواده های بی سرپرست بسیار زودتر از آنچه حتی در تخیل می گنجد می تواند چنین افرادی را طعمه ی باندهای منسجم و سازمان یافته ی مخوف گرداند .
کودکان بی پناه در جامعه ی ما به اشکال مختلف طعم تلخ محرومیت و رنج ناشی از بی توجهی جامعه را می چشند . نوزادانی که به فروش می رسند . برای گدایی یا برای پوشش اعمال فساد همچون خودفروشی و نقل و انتقال مواد مخدر اجاره داده می شوند . به عمد با قطع کردن اعضاء ، شکستن دست و پا و ایجاد زخم های شنیع بر صورت و بدن آنها به قصد جلب ترحم مردم ، معلول می شوند و سالها رنج معلولیت و فقر مضاعف را به دوش می کشند. به اجبار لباسهای مسخره می پوشند و با صورتهای بزک شده یا سیاه لودگی می کنند و زخم عمیق حقارت و تحقیر شدن را در قلب و اعماق وجود خود تا دم مرگ یدک می کشند . کودکانی بی آینده و بی خوابِ خوش برای آینده . بی آینده ای که دل بدان خوش کنند و بی رویا، هرچند لااقل داشتن رویا کمترین حق مشروع هر کودکی است .

کودکانی که ناخواسته ماده ی خام بزهکاران آینده اند . آژانسهای اجتماعی کردن همچون خانواده ، مدرسه ، جمع های گوناگون اوقات فراغت و رسانه ها کدامیک قدمی در راه اجتماعی کردن این کو دکان بر می دارند که بتوان از این کودکان پس از بلوغ انتظار رفتار اجتماعی را داشت به راستی از فردای کودکی که در خودفروشی مادر، اورا همراهی می کند یا با لباسهای نازک در سرمای گزنده و با شکم گرسنه و محروم از رفتن به مدرسه خوشبختی کودکان دیگر را نظاره می کند ، چه انتظاری می توان داشت ؟

آیا تنها به برگزاری چند جشن عاطفه ها و جمع آوری صدقه و امثالهم می توان بسنده کرد و دل خوش کرد ؟ کجایند آن همه داعیه داران حقوق مردم که واژه ی قشر آسیب پذیر ( که واژه ی مد امروز است ) از دهانشان نمی افتد اما همواره در مواجهه با این کودکان و صحنه های فجیع سوء استفاده استفاده از کودکان چشم فرو می بندند و زبان در کام می کشند و بر سرعت قدمها می افزایند که دیدن بعضی صحنه ها و دخالت در بعضی امور به صلاح نیست .
آیا درتدوین برنامه هایی چون چشم انداز بیست ساله و . . . دیگر برنامه های عمرانی و توسعه ، در کنار هدف توسعه که متاسفانه همواره سینه ی محرومان را آماج تیرهای زهرآگین خود قرار می دهد ، فکری برای این مظلوم ترین و معصوم ترین قشر جامعه می شود ؟ ایا متولی مسئولی که از خط حرف بگذرد و عمل موثری انجام دهد تعیین خواهد گردید ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله نظام مالیاتی در کشورهای جهان pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نظام مالیاتی در کشورهای جهان pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظام مالیاتی در کشورهای جهان pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظام مالیاتی در کشورهای جهان pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نظام مالیاتی در کشورهای جهان pdf :

مالیات بر حسب تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) پرداختی است الزامی و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، موسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد. چنین تعریفی پرداخت های تامین اجتماعی را هم در بر می گیرد، حال آن که بر حسب مقررات و عرف مالیاتی ایران اصطلاح مالیات پرداخت های اخیر را شامل نمی گردد.
تعریف مالیات
به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آنرا پرداخت نمایند تا توانائی های جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود.
مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیت های اقتصادی است که نصیب دولت می گردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سود ها را دولت فراهم ساخته است.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   151   152   153   154   155   >>   >