مقاله انسان و طبیعت pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله انسان و طبیعت pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انسان و طبیعت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله انسان و طبیعت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله انسان و طبیعت pdf :

انسان و طبیعت

انسان بر پهنه زمین، خود بخشى از طبیعت و عضوى از اعضاى روییده بر پیکره خاک است. تا آنجا که در تجزیه جسمانى و مادى، تمامى عناصر موجود در کالبد آدمى، همه و همه

همان عناصر موجود در طبیعت شناخته شده است و تنها عنصر پیچیده و ابهام انگیز و ناشناخته وجود انسان، روح و روان ویژه او است که در طبیعت ماده رد پاى آن مشهود نیست و به دلیل بغرنج بودن ماهیتش، گاه به طور کلى هویت مستقل آن مورد انکار قرار گرفته است! به هر حال، انسان از طبیعت روییده است و با طبیعت رشد مى یابد و سرانجام ـ در نگاه دانش تجربى ـ به طبیعت بازمى گردد و در آن هضم مى شود و البته بخشى از این نگاه، ناگزیر مورد پذیرش همه

است ـ چه الهیون و چه ماده گرایان و ماتریالیستها ـ زیرا نمى توان انکار کرد که جسم انسان محکوم به چنین رویش از طبیعت و بالندگى، فسردگى و هضم شدن در طبیعت است. (والله أنبتکم من الارض نباتاً. ثم یعیدکم فیها و یخرجکم إخراجاً) نوح/ 18 ـ 17 خدا شما را از زمی

ن رویانید، روییدنى خاص. سپس شما را به عناصر زمین باز مى گرداند و پس از آن شما را به گونه اى از زمین بیرون مى کشد. (منها خلقناکم و فیها نعیدکم) طه / 55 شما را از خاک و عناصر زمین آفریدیم و سپس به زمین باز مى گردانیم. اما این همه سخن نیست، چه این که در نگاه ماتریالیستى و مادى، انسان در اصل چیزى جز همین عناصر برگرفته شده از طبیعت نیست و اگر ترکیب این عناصر در قالب وجود آدمى به نتایج خاصى از ادراک، احساس، تعقل ووجدان مى انجامد، این هم چیزى جز به فعلیت رسیدن امکانات درونى و نهفته عناصر طبیعت نمى باشد! ولى در نگاه دین مدارانه و معرفت متکى به وحى، تنها بخشى ازوجود انسان متعلق به طبیعت است و بخش دیگر آن ـ که بخشى برتر به شمار مى آید ـ حقیقتى است فراطبیعت، و به دلیل آثار و ویژگى ها و کارآیى هاى آن، ارجمند تر و گرانقدرتر از طبیعت. در تحلیل دین مدارانه و در م

عرفت متکى به وحى، درست است که شاخه وجود انسان بر تنه تناور درخت طبیعت و بر

 

سینه ستبر خاک جوانه مى زند، اما این فقط بخشى از آفرینش و مرحله نخستین آن است و همه آفرینش انسان ازخاک و آب نیست. (الذى أحسن کلّ شیئ خلقه وبدأ خلق الانسان من طین) سجده / 7 آن خداوندى که هر چیزى را نیک و شایسته آفرید و آفرینش انسان را از گل آغازید. در وحى قرآنى، دومین مرحله تکمیلى آفرینش انسان این گونه بیان شده است: (هو الذى خلقکم من تراب ثم من نطفه) فاطر / 11 اوست خدایى که شما را ازخاک و سپس ازنطفه آفرید. در آیه اى دیگر این مراحل به گونه کامل ترى بیان شده است: (و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین. ثم جعلناه نطفه فى قرار مکین. ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا الم

ضغه عظاماً فکسونا العظام لحماً ثم أنشأناه خلقاً آخر فتبارک الله أحسن الخالقین) مؤمنون / 14 ـ 12 ما انسان را از گل خالص آفریدیم، سپس او را به صورت نطفه در جایگاهى استوار قرار دادیم، آن گاه از نطفه، خون لخته اى آفریدیم و از آن لخته خون، پاره گوشتها و از آن پاره گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم، سپس او را آفرینش دیگر دادیم، در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان. در قسمت پایانى این آیه، سخن از خلقتى جدید و آفرینش دیگر به میان آمده است که مرحله پایانى و نهایى آفرینش انسان به حساب آمده است و تعبیر (آفرینش دیگر) حکایت از تفاوت مهم این مرحله با تغییرهاى تکاملى مراحل پیشین دارد و در این آیه توضیح بیش ترى درباره آن نیامده است، ولى در آیات دیگر این نکته نیز تبیین شده که عبارت است از دمیده شدن روح در کالبد جسمانى انسان. این روح همان حیات سلولى بدن

انسان نیست، چه این که ازمرحله نطفه شدن، حیات سلولى وجود دارد. مرحله کمال خلقت انسان، با دمیده شدن روح، تحقق مى یابد، و تنها در این مرحله است که انسان بعد فراخاکى پیدا کرده و گام از مرحله طبیعت برتر مى گذارد و در اصطلاح وحى قرآنى، مسجود فرشتگان قرار مى گیرد و عناصر لطیف آفرینش، به تعظیم و تکریم او مى پردازند. (فاذا سوّیته

و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین) حجر / 29 پس آن گاه که آفرین

ش آدم سامان یافت و پایان پذیرفت و من از روح خویش در او دمیدم، همگان براى او به سجده درآیید. نتیجه اى که از بیان این مقدمه مى توان گرفت این است که انسان در نگاه معرفت تجربى و حسى و همچنین در نگرش مکتبهاى ماتریالیستى، موجودى است کاملاً طبیعى و از نظر ارزشى و کارکرد مساوى با طبیعت، چنانکه تصریح کرده اند: (انسان آفریده طبیعت است و در طبیعت وجود دارد و تابع قوانین طبیعت است، خویشتن را حتى در عالم اندیشه لحظه اى نمى تواند از این قوانین جدا سازد یا گامى از آنها فراتر نهد.) (ویل دورانت، تاریخ تمدن، 9/781) ولى در بینش معرفت دینى متکى به وحى، انسان مساوى با طبیعت نیست، نه از نظر عناصر تشکیل دهنده و نه از نظر قدر و منزلت و کارکرد. بلکه انسان مجموعه اى است که هم چیزى بیش از طبیعت

مادى دارد و هم مى تواند برتر و ارجمندتر از طبیعت باشد. اما برتر شمردن انسان،هرگز به معناى حقیر شمردن و ناچیز دانستن طبیعت نیست، چرا که بخشى از وجود انسان ـ که اندک نیز نیست ـ بخش مادى و جسمانى و طبیعى اوست و هر ذلت و حقارت یا پلیدى که به طبیعت نسبت داده شود، قبل از هر کس و هر چیز دامن گیر خود انسان مى شود. در بینش وحى، خداى انسان، همان خداى طبیعت است، و همان علم و حکمت و تدبیر و تقد

یر و ساماندهى بهینه اى که خداوند در آفرینش انسان به کار برده است، در آفرینش طبیعت نیز، به کار گرفته است. (إنّ ربّکم الله الذى خلق السموات و الأرض) یونس / 3 همانا پروردگار شما ـ آدمیان ـ خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید. انتساب آفرینش انسان و طبیعت به پروردگار یگانه هستى، خود پیامدار نتایج و نکته هاى چندى از رابطه متقابل و هماهنگى آن دو مى باشد، که البته این رابطه دوسویه در آیات قرآن به روشنى بیان شده است.

نوع رابطه و تناسب انسان با طبیعت
هنگامى که سخن از رابطه متقابل و مناسبات انسان و طبیعت به میان مى آید این پرسش رخ مى نماید که منظور از (رابطه) چیست؟ زیرا در نظام هستى میان پدیده ها و موجودات، گونه هاى مختلفى از رابطه، قابل شناسایى و تعریف است. از آن جمله : 1. (رابطه علّى و معلولى); یعنى یک موجود علت پیدایش موجود دیگر مى شود. 2. (رابطه سبب و مسبب); یعنى یک موجود زمینه هاى پیدایش و ظهور موجود دیگر را فراهم مى آورد و یا موانع وجود آن را ازمیان بر مى دارد. 3. (معلول بودن هر دو موجود براى یک علت و تأثیرپذیرى آنها از یک منشأ وجود) که این امر خود نوعى سنخیت را پدید مى آورد و این سنخیت همانندى ها و همگونى هایى را به دنبال دارد. 4. (تأثیر متقابل دو موجود در یکدیگر)، به گونه اى که هر کدام بخشى از نیاز دیگرى را تأمین نماید. علاوه بر این تقسیم ها، تقسیم دیگرى در زمینه انواع رابطه ها امکان پذیر است و آن عبارت است از: 1. رابطه و تأثیر جسمانى و مادى 2. رابطه و تأثیر معنوى و معرفتى. مطالعه در آیات قرآن و همچنین تجربه علمى و حسى نشان مى دهد که تقریباً همه این گونه رابطه ها در باره انسان و طبیعت قابل شناسایى هستند. (جز رابطه علت و معلولى با معناى دقیق

 

فلسفى آن که اطلاق علت حقیقى بر غیرخداوند مجال نظر دارد.) ما در این نوشته محور تقسیم را، رابطه مادى و رابطه معنوى قرار مى دهیم و سایر گونه هاى رابطه و تناسب را در پرتو آن دو مورد توجه قرارمى دهیم.
رابطه مادى انسان با طبیعت
ـ رابطه بیولوژیک انسان با خاک و آب. (و الله انبتکم من الأرض نباتاً) للملائکه إنّى خالق بشراً من طین) ص / 71 آن هنگام که پروردگارت به ملائکه گفت، من بشرى را از گل خواهم آفرید. (فلینظر الانسان ممّ خلق. خلق من ماء دافق) طارق / 6ـ 5 (پس انسان بنگرد که از چه آفریده شده، از آبى جهنده آفریده شده است. (والله خلق کلّ دابه من ماء) نور / 45 و خداوند هر جنبنده و جاندارى را از آب آفرید. پیدایش انسان از خاک و از آب که بخشى در یک آیه و بخش دیگر در آیه اى دیگر مورد اشاره قرار گرفته است، نباید این توهم را پدید آورد که میان آن دو تناف

ى است، زیرا هر کدام از این دو عنصر، نقش خاص خود را در وجود انسان دارند و تعبیر (گل) که در برخى آیات آمده است، اشاره به نقش ترکیبى آب و خاک در پیدایش انسان دارد. ـ دامان س

خاوتمند طبیعت، منبع معیشت انسان (و أنزل من السماء ماءً فأخرج به من الثمرات

رزقاً لکم) ابراهیم / 32 و از آسمان باران فرو فرستاد، پس به وسیله آن میوه ها و حاصلها رویانید تا روزى شما باشد. (هو الذى أنزل من السماء ماء لکم… ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل و الأعناب و من کلّ الثمرات) نحل/ 11 اوست که از سوى آسمان بر

اى شما باران فرستاد، تا به وسیله آن براى شما کشتزار و زیتون و نخلها و تاکستانها و هر نوع میوه برویاند. (و هو الذى سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طریّاً و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها و ترى الفلک مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون) نحل/14 اوست که دریا را رام کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زیورهایى بیرون آرید و خویشتن بدان بیارایید. و کشتیها را مى بینى که دریا را مى شکافند و پیش مى روند، تا از فضل خدا روزى بطلبید، باشد که سپاس گویید.
رابطه انسان و طبیعت در قلمرو معنى و معرفت

هنگامى که سخن از رابطه معنوى و معرفتى به میان مى آید، چنین مى نماید که این رابطه باید یک سویه باشد، زیرا تنها انسان است که مى تواند واجد معنویت و معرفت باشد، و طبیعت، به دلیل فقدان ادراک و شعور و احساس نمى تواند از وجود انسان کسب معنى کند. اما با ملاحظه اى مى توان این رابطه را، متقابل دانست و گواه آن را از آیات وحى جست

وجو کرد. (حق بودن) از مقوله معنى است و خداوند براى بیان حقانیت آفرینش و وجود نظام جهان، به این نکته اشاره کرده است که وجود انسان و ادراک و عمل او در گستره جهان، آفرینش جهان را موجه ساخته و فلسفه حکیمانه آن را تبیین نموده و مى نماید. (و أن أقیموا الصلاه و اتقوه و هو الذى الیه تحشرون. و هو الذى خلق السموات و الأرض بالحقّ… ) انعام / 73 و

72 و این که نماز بپا دارید و تقواى الهى پیشه کنید و اوست که به سویش محشور مى شوید و اوست که آسمانها و زمین را به حق آفرید… توجه به ارتباط منطقى و عرفى ـ عقلى دو آیه مى رساند که میان عمل انسان و شخصیت آدمى با حقانیت آفرینش آسمانها و زمین، ارتباطى وثیق وجود دارد. این ارتباط به دو گونه قابل تصویر است. الف. چون آفرینش جهان حق است، انسان نیز باید پیرو حق باشد، و پیروى از حق نیازمند اقامه نماز و رعایت تقوا است. ب. انسان به عنوان موجودى مسؤول، ادراک کننده و انتخابگر و ملزم به رعایت حق، وجودش در نظام جهان، تبیین کننده حقانیت آفرینش همه جهان است. چرا که اگر انسان نمى بود و ادراک و مسؤولیتى

نداشت، آفرینش جهان به شکل کنونى، فلسفه اى خردمندانه و حکیمانه پیدا نمى کرد. اکنون باید دید که کدام یک از دو گونه ارتباط مى تواند مورد نظر آیه باشد؟ پاسخ این است که ناسازگارى میان دو ارتباط نیست، بلکه درست تر آن است که ارتباط حقانیت آفرینش انسان و طبیعت را ارتباطى دوسویه و داد و ستدى پایاپاى بدانیم، چراکه در آن صورت حکمت و علم گس آمده است که مطلب یادشده و فهم این نوشته را تأیید مى کند و آن جمله تأکید برحکیمانه بودن و خبیر بودن خداوند است. (و هو الحکیم الخبیر) انعام / 73 این مضمون، در آیات چندى از قرآن یاد شده است، از آن جمله: (ان الذین یضلّون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب. و ما خلقنا السماء و الأرض و مابینهما باطلاً… ) ص/ 27 و 26 آنان که از راه خدا منحرف شوند، بدان سبب که روزحساب را از یاد برده اند به عذابى سخت گرفتار مى شوند. و ما آسمان و زمین و موجودات جهان را باطل نیافریده ایم. دقت در این آیات نشان مى دهد که حذف (مسؤولیت انسان) و (حسابرسى قیامت) از جهان، مستلزم باطل شمردن آفرینش گیتى است و البته مسؤولیت انسان و برپایى قیامت، فرع وجود و آفرینش انسان است.
بینایى و بصیرت انسان، معنى بخش زیبایى طبیعت
ییکى دیگر از مقوله هاى معنایى و ادراکى، مقوله زیبایى است. با این خصوصیت که ممکن است تجلى زیبایى در قامت ماده باشد ولى ارزش زیبایى و مؤثر بودن آن، منوط به درک شدن آن از سوى موجودى خردمند و احساسگر است که آن موجود در زمین، چیزى و کس

ى جز انسان نیست. (إنّا زیّنا السماء الدنیا بزینه الکواکب) صافات / 6 ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان، آراستیم. (و زینّا السماء الدنیا بمصابیح) فصلت / 12 و آسمان دنیا را با فروزش چراغهایى، زینت دادیم. (و لقد جعلنا فى السماء بروجاً و زیّناها للناظرین) حجر / 16 و ما در آسمان برجهایى قرارداده ایم و آن را زینت بخشیدیم براى نظاره گران. آنچه ما در این آیات ـ به ویژه ـ دنبال مى کنیم، نکته اى است در واژه (ناظرین) که (به معناى اهل بینایى و تأمل و بینش است، و نقش معنایى آن در آیه این است که رابطه اى تنگاتنگ میان (زیبایى طبیعت)

و (بینایى و ادراک کنندگى انسان) وجود دارد، تا آنجا که در اصل ترسیم زیبایى در برابر چشمهاى باز و احساسگر انسان صورت گرفته است. بدان گونه که اگر نظاره گرى خردمند وجود نداشت، زیبایى طبیعت نه فایده اى داشت و نه فهم کردنى بود و نه حکیمانه. این است که آفریدگار این همه زیبایى و شگفتى، از یک سو انسان را به تأمل و تدبر و احساس و دریافت رموز زیبایى نظام جهان فراخوانده و از سوى دیگر با لحنى ملامت آمیز، چشم فروبستگان و غافل ماندگان از زیبایى طبیعت را مؤاخذه کرده است: (أفلم ینظروا إلى السماء فوقهم کیف بنیناها و زیّناها و مالها من فروج) ق / 6 پس آیا به آسمان گسترده بر فراز سرخویش نمى نگرند، که چگونه آن را بنا کرده ایم و زینت بخشیده ایم، به طورى که کمترین شکاف و کاستى در آن وجود ندارد! آیاتى که در باره زیبایى طبیعت تاکنون آوردیم، بر محور زیبایى آسمان و ستارگان استوار بود، در حالى که این زیبایى در ابعاد مختلف حیات در برابر چشمان بشر است. (و الأرض مددناها و ألقینا فیها رواسى و أنبتنا فیها من کلّ زوج بهیج) ق / 7 و زمین را گستردیم و در آن کوههاى بلند افکندیم و از هر گونه گیاه خوش منظر و بهجت انگیز در آن رویاندیم. طبیعت، بخش عمده اى از زیبایى خود را مدیون تنوع، رنگ آمیزى، طراوت و طراحى گلها و گیاهان است، ولى اگر احساسات و هیجان آدمى در کره خاک نباشد این زیبایى ها بیهوده خواهد بود، زیرا منظر زیبا نظاره گر ادراک کننده مى طلبد و همواره حکیمان هنرمند در برابر دیدگان هنرشناسان به خلق هنر همت مى گمارند. (الله الذى جعل لکم الارض قراراً و السماء بناءً و صوّرکم فأحسن صورکم… فتبارک الله رب العالمین) مؤمن / 64 خداوند است که زمین را قرارگاه شما ساخت، و آسمان را چون بنایى برافراشت، و شما را صورت بخ

شید و صورتتان را نیکو قرارداد… پس بزرگوار است پروردگار جهانیان. دراین آیه شکل اندام و ترسیم قامت و نقش بندى سیماى انسانها مورد اشاره قرار گرفته است که تصویرگرى آن به بهترین وجه صورت پذیرفته، تا آدمى با ادراک و تدبر در آن به این حقیقت پى برد که پروردگار جهانیان شایسته ستایش و تقدیر است. نتیجه اینکه انسان، خود به عنوان بخشى از طبیعت، هنر زیبایى پروردگار را در خود ذخیره دارد، ولى این زیبایى و این هنر، زمانى انکشاف مى یابد که مو
اندیشه انسان، کشف کننده رموز و آیات طبیعت
نظام طبیعت داراى قوانین، ضوابط، رموز و نشانه ها و اشارتهایى است که تنها، در پرتو اندیشه و تفکر بشر قابل شناسایى و بهره ورى است و اگر انسان و اندیشه او از جهان حذف شود، آن رموز و نشانه ها بى فرجام و لغو خواهند ماند. (ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل و الأعناب و من کلّ الثمرات إنّ فى ذلک لآیه لقوم یتفکّرون) نحل / 11 به وسیله باران، براى شما

کشتزار و زیتون و نخلها و تاکستانها و انواع میوه ها مى رویاند، همانا در این ـ رویش متنوع و گونه گون ـ آیه و عبرتى است براى اهل اندیشه و تفکر. (و سخّر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره إنّ فى ذلک لآیات لقوم یعقلون) نحل / 12 و براى شما شب و روز را مسخر ساخت، و همچنین خورشید و ماه و ستارگان مسخر فرمان او هستند، همانا در این، نشانه هایى است براى اهل خرد و اندیشه. (و ما ذرأ لکم فى الأرض مختلفاً ألوانه إنّ فى ذلک لآیه لق

وم یذّکّرون) نحل / 13 و براى شما در زمین چیزهایى رنگارنگ و متنوّع آفرید، همانا در این نشانه اى بزرگ براى اهل تذکر و پندگیرى است. در آیات سه گانه اى که یاد شد، نشانه ها و آیات گوناگون الهى، نهفته در متن طبیعت، براى کسانى تدبیر شده است که از ویژگى تفکر، خردورزى و پندگیرى و نتیجه یابى برخوردار باشند و چنین ویژگیها در زمین، جز در انسان مشهود نیست. (أفلاینظرون الى الابل کیف خلقت. و الى السماء کیف رفعت. و الى الجبال کیف نصبت. و الى الأرض کیف سطحت) غاشیه / 20 ـ 17 آیا آدمیان نمى نگرند و نمى اندیشند که ساختمان بدنى

شتر چگونه آفریده شده است، و به سوى آسمان، نظر به تحقیق و تدبر نمى گشایند که چگونه افراشته آمده است و به کوهها فکر نمى کنند که چگونه برکشیده اند و به زمین نگاه نمى کنند که چگونه گسترده شده است.
منافع انسان، محور جهت گیرى و کارآیى طبیعت
آیات فراوانى در قرآن، به این نکته تأکید دارد که پدیده ها و جلوه هاى مختلف هستى در نظام طبیعت، همه و همه در جهت تأمین نیازهاى مادى و معنوى، جسمانى و معرفتى انسان طراحى و آفریده شده اند. از آن جمله: (و أنزل لکم من السماء ماءً) نمل / 60 و براى شما از آسمان باران فرو فرستاد. (و جعل لکم من الفلک و الأنعام ماترکبون) زخرف/ 12 از وسایلى چون کشتى و چهارپایان براى شما مرکب قرارداد. (و سخّر لکم الفلک لتجرى فى البحر بأمره و سخّر لکم الأنهار. و سخّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخّر لکم اللیل و النهار) ابراهیم / 33ـ32 کشتى را در اختیار شما قرارداد تا به فرمان او در دریا حرکت کند، و نهرها را در جهت بهره ورى شما رام و انعطاف پذیر آفرید. و خورشید و ماه را براى شما مسخر کرد که در گردش هستند،

وشب و روز را مسخر شما گردانید. (الله الذى سخّرلکم البحر) جاثیه/ 12 خداوند است که دریا را براى شما رام و قابل بهره گیرى آفرید. (و سخّرلکم ما فى السموات و ما فى الأرض) جاثیه / 13 و آنچه در آسمانها و زمین است، خداوند مسخر و رام شما قرارداد. نه تنها تسخیر و امکان بهره ورى، بلکه آفرینش این پدیده ها از سوى خداوند، در اصل براى انسان دانسته شده است. (هو الذى خلق لکم

ما فى الأرض جمیعاً) بقره/ 29 اوست که همه آنچه در زمین است، براى شما و در جهت منافع شما آفرید. (فانشأنا لکم به جنّات من نخیل و أعناب) مؤمنون / 19 ما به وسیله باران، براى شما باغستانهایى از نخل و انواع انگورها پدید آوردیم و بنیان نهادیم. در این آیه واژه (انشأنا) تصریح به این حقیقت دارد که بخشى یا همه پدیده هاى طبیعت، از آغاز در جهت تأمین اه

داف آفرینش انسان و نیازهاى او ایجاد شده است.

طبیعت، آموزگار انسان
در بینش مکاتب الهى، معلم واقعى و حقیقى انسان ، خداوند است، ولى این نیز مسلم است که خداوند براى تعلیم انسان، اسباب و روشهاى مختلفى را قرارداده است که از آن جمله فرستادن انبیا و رسولان مى باشد. اما پیش از ارسال رسولان، در دو میدان دیگر، زمینه ها و ابزار و پیامهاى این آموزش تدارک شده است: الف) در وجود انسان، ابزار معرفتى به گونه فطرى و غریزى نهاده شده است. (الرحمن. خلق الانسان. علّمه البیان) الرحمان / 4 خداى رحمان، انسان را آفرید و بیان را به او آموخت. ب) در جاى جاى نظام طبیعت، زمینه ها و امکانات درس آموزى براى انسان پیش بینى شده است و بدین رو مى توان طبیعت را یکى از معلمان انسان دانست که با پیامها و الگوها و روشهایى که ارائه مى دهد، راه چگونه زیستن و چگونه استفاده کردن از عناصر جهان را در بعد مادى و معنوى به انسان مى آموزد. (و جعلنا اللیل و النهار آیتین… و لتعلموا عدد السنین و الحساب) اسراء/ 12 و شب و روز را دو آیه قرار دادیم… تا این که شمارش سال و حساب را بدانید. (و بالنجم هم یهتدون) نحل / 16 و به وسیله ستارگان، راه مى یابند. (و هو الذى جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فى ظلمات البرّ و البحر) انعام / 97 اوست که ستارگان را براى شما قرارداد تا به

وسیله آن در ظلمت دشت و دریا، راه را باز شناسید. درس آموزى انسان از طبیعت و الگوگیرى از آن، بسیار متنوع و گسترده است و قرآن تنها به نمونه هاى خاصى از آن اشاره کرده است که ابتدایى ترین و طبیعى ترین آنها به شمار مى آیند تا نشان دهد که انسان، بدون تدابیر آموزشى خداوند در طبیعت، حتى از راهیابى به پایین ترین روشها ناتوان است. خداوند این موضوع را در قالب یک گزارش بیان کرده است که یکى از فرزندان آدم، به دلیلى سست و غیرمنطقى، برادر خود

را کشت، ولى پس از انجام این عمل، نمى دانست که با بدن ب

ى جان برادر چه کند! (فبعث الله غراباً یبحث فى الأرض لیریه کیف یوارى سوأه اخیه قال یا ویلتى أعجزت أن أکون مثل هذا الغراب) مائده / 21 خداوند کلاغى را واداشت تا زمین را بکاود و به او بیاموزد که چگونه جسد برادر خود را پنهان سازد، گفت: واى بر من، از این کلاغ هم عاجزترم.
طبیعت، میدان مطالعه و درس آموزى انسان
(قل سیروا فى الارض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم الله ینشئ النشأه الآخره إنّ الله على کل شیئ قدیر) عنکبوت / 20 بگو! در زمین سیر کنید پس بنگرید و تأمل کنید که خداوند چگونه [و به چه شیوه و با چه قانونى] آفرینش را آغاز کرده و سپس مرحله آخرت را ایجاد مى کند. همانا خداوند بر همه چیز تواناست. کلام وحى، سیر و کاوش در زمین را توصیه کرده است، تا انسان از طریق آن ابتدا به چگونگى پیدایش پدیده هاى زمین پى برد و در مرحله دوم دریابد که خداوند بر اساس همان ملاک وشیوه که نظام جهان را پدید آورده است، جهان آخرت را به وجود خواهد آورد. چه این که قدرت خداوند در ایجاد نظام دنیا، خود گویا ترین دلیل بر قدرت او در ایجاد نشئه آخرت است. در این آیه به روشنى پهنه زمین و پدیده هاى آن، میدان مطالعه و اندیشه انسان معرفى شده اند تا از این رهگذر، از شهود عالم به غیب آن نیز راه یابد. (أو لیس الذى خلق السموات و الأرض بقادر على أن یخلق مثلهم بلى و هو الخلاق العلیم) یس / 81 آیا براستى، خداوندى که آسمانها و زمین را آفریده است، نمى تواند همانند آدمیان را بیافریند! آرى مى تواند، زیرا او آفرینن

ده اى بس داناست. در این آیه نیز تأمل و تدبّر در طبیعت، راه دستیابى به خلاقیت و دانش خداوند و قوانین آفرینش دانسته شده است. (و یتفکّرون فى خلق السموات و الأرض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً) آل عمران / 191 و در آفرینش آسمانها و زمین تفکر مى کنند، پروردگارا! این جهان را بیهوده نیافریده اى. آرى جمال و نظام طبیعت، این قابلیت پیام و نظم درونى را در خود نهفته دارد که انسان ها با تفکر در آن، به حقانیت و هدفدارى جهان پى برند. (الله الذى رفع السموات بغیر عمد ترونها… لعلّکم بلقاء ربکم توقنون) رعد/ 2 (خداوند است که آسمان را بدون ستونه

ایى که دیده شوند آفرید… تا مگر به ملاقات پروردگارتان یقین کنید. توجه به اسرار آفرینش و قوانین دقیق جاذبه هاى فضایى و کیهانى که به حرکت منظم و حساب شده ک

رات و شکل گیرى آسمان مى انجامند، زمینه آن است که بشر از تردید و غفلت نسبت به امکان و تحقق رستاخیز و پاسخگویى در برابر پروردگار بیرون آید و به مرحله یقین دست یابد. بنابراین انسان براى رسیدن به یقین و معرفت راسخ دینى، باید از گذرگاه کیهان شناسى عبور کند. آیات در این زمینه فراوان است و آنچه یاد شد تنها نمونه اى راهگشا و راهنماست.
مظاهر طبیعت، آیات الهى براى انسان
(و من آیاته خلق السموات و الأرض وما بثّ فیهما من دابّه) شورى / 29 و از آیات الهى، آفرینش آسمانها و زمین و پراکندن جنبندگان در آن دو است. (ألم یروا أنّا جعلنا اللیل لیسکنوا فیه و النهار مبصراً ان فى ذلک لآیات لقوم یؤمنون) نمل / 86 آیا نمى بینید که شب را پدید آوردیم تا در آن بیارامند و روز را روشنى بخشیدیم، همانا در این [مظاهر طبیعت] براى اهل ایمان، نشانه ها است. آیه بودن مظاهر طبیعت و راهنما بودن آنها به سوى معرفت خدا، از جمله مسایلى است که حجم بالایى را در قرآن به خود اختصاص داده است، از آن ج

مله: گوناگونى و ا ختلاف زبانها و رنگها (روم / 22)، رعد و برق ابرها، ریزش باران و حیات زمین پس از خزان (روم / 24)، نقش مفید و مؤثر حیوانات در تغذیه و تحمّل بار زندگى انسان (مؤمن / 79)،

آمد و شد روز و شب، وزش بادها (جاثیه /5 )، امکان بهره ورى از دریا در کشتى رانى و صید ماهى ها (جاثیه / 12)، انعطاف پذیرى زمین براى کشت و احداث بناها و تأسیس راهها (فصلت / 39) و…
طبیعت، ارائه دهنده نمودهاى محسوس براى جهان نامحسوس
ییکى از ابعاد ظریف و پیامهاى نهفته طبیعت، ارائه مثالها و نمونه هاى محسوس، به منظور نزدیک ساختن جهان غیر محسوس به فهم و ادراک انسان است. نقش طبیعت در ایفاى این رسالت، نقشى بس خطیر و سازنده است و در کلام وحى توجه شا

یانى به آن شده است، هر چند قرآن پژوهان کمتر به آن التفات یافته باشند. ییکى از نمونه هاى آشکار و روشن این معنى آن است که خداوند بهار را مثالى از رستاخیز و حیات پس از مرگ معرفى کرده است. (والله الذى أرسل الریاح فتثیر سحاباً فسقناه إلى

بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور) فاطر / 9 و خداوند است که بادها را گسیل مى دارد تا ابرها را بر انگیزند، پس ما ابرها را به سرزمین خزان زده مى رانیم و زمین مرده را حیات مى بخشیم، زنده شدن مردگان در قیامت نیز چنین است. استفاده از پدیده هاى طبیعى و نمونه هاى حسى در تبیین مفاهیم و معارف نامحسوس به صورت مکرر در کلام وحى دیده مى شود که تفصیل آن خود نوشته اى ویژه را مى طلبد و تنها به بیان بخشى از فهرست آن آیات اشاره مى شود: ـ سنگها و صخره هاى سخت، تجسمى از قلبهاى قساوت گرفته (ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهى کالحجاره… ) بقره / 74 ـ موجود فاقد بینایى و شنوایى، نمادى از انسان حق ناپذیر (صمّ بکم عمى فهم لایرجعون) بقره/ 18 ـ ظلمت آمیخته با رعد و برق، ترسیمى از زندگى و حرکت منافقان (او کصیّب من السماء فیه ظلمات و رعد و برق… ) بقره/ 19 ـ خوشه پربار و پرثمر برآمده از یک دانه بذر در عالم طبیعت، مثالى گویا از آثار زاینده و بالنده انفاق در راه خدا (مثل الذین ینفقون أموالهم فى سبیل الله کمثل حبّه أنبتت سبع سنابل فى کلّ سنبله مأه ح

به) بقره / 261 ـ غبار نشسته بر سنگ صاف و ناپایدار در برابر باران و غیرقابل استفاده براى کشت و بهره بردارى، تمثیلى از انفاق ریایى و صرف مال در راه غیر خدا (کالذى ینفق ماله رئاء الناس… فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلداً) بقره/ 264 ـ رخدادهاى شگفت و خارج از قوانین شناخته شده طبیعت، نشانى از محدود نبودن قدرت خداوند است در چهارچوبه قوانین و ضوابط جهان ماده. (قال ربّ أنّى یکون لى غلام و قد بلغنى الکبر

و امرأتى عاقر قال کذلک الله یفعل ما یشاء) آل عمران / 40 ـ وزش بادهاى سرد حاصل سوز به کشتزاران و از بین رفتن حاصلها، نمودارى است از اموال، دارایى ها و توانایى صرف شده در مسیر دنیا و دنیامدارى. (مثل ما ینفقون فى هذه الحیوه الدنیا کمثل ریح فیها صرّ أصابت حرث قوم ظلموا أنفسهم) آل عمران / 117 ـ واکنش و تعرض سگ در برابر انسان، چه انس

ان به او حمله کند یا او را به خود وا نهد، مثالى از انسانهاى حق ناپذیر است که در هر حال با حق ستیز دارند و به دلیل خصلتى درونى نمى توانند ازمقابله با حق و واکنش منفى در برابر آن چشم بپوشند. (فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث ذلک مثل القوم الذین کذبوا بآیاتنا) اعراف / 176 ـ حقارت، ذلت و بى ارادگى و بى خردى چارپایان، ترسیمى است از گمراهى و درس نیاموزى انسانهایى که از ابزار معرفتى خود در جهت حق شناسى بهره نمى گیرند و در عالم غفلت به سر مى برند. (لهم قلوب لایفقهون بها … اولئک کالانعام بل هم أضلّ اولئک هم الغافلون) اعراف / 179 ـ شکل گیرى سراب در برابر چشمان تشنگان بیابان و ناکامى مکرر آنان با نزدیک شدن به آن، تمثیلى است از اعمال، روش و منش کافران و دین ناباوران. (و الذین کفروا أعمالهم کسراب بقیعه یحسبه الظمآن ماءً حتى إذا جاءه لم یجده شیئاً) نور / 39 ـ درختان سخت ریشه و سرو قامت و پرثمر، ترسیمى هستند از زندگى انسانهاى شایسته و پاکیزه و اعمال و اندیشه آنان. (ضرب الله مثلاً کلمه طیّبه کشجره طیّبه أصلها ثابت و فرعها فى السماء تؤتى أکلها کلّ حین بإذن ربّها) ابراهیم / 25 و 24 ـ خانه سست و بى بنیاد عنکبوت، تجسمى است از پیوند سست و ناپایدار انسانها با غیر خدا و اولیاى غیرالهى. (مثل الذین اتخذوا من دون الله أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتاً و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت) عنکبوت/ 41 این آیات و تمثیل ها و نمونه ها و ترسیم ها تنها بخشى از آیاتى هستند که در آنها از پدیده هاى طبیعت به عنوان امورى محسوس و ملموس، در جهت بیان حقیقتى نا محسوس از نوع معانى و مفاهیم یا از نوع حقایق غیبى و اخر

وى استفاده شده است.
حقوق متقابل انسان و طبیعت
تدبر و دقت در آیات وحى، مناسبات بیش ترى را میان انسان و طبیعت به دست مى دهد و آنچه یاد شد تنها مى تواند بخشى از آن همه به حساب آید و در این نوشته به عنوان آخرین رابطه انسان و طبیعت به حقوق متقابل آن دو اشاره خواهیم داشت. الف. انسان به عنوان محور جهان طبیعت در کره خاک، که کارآیى و ثمربخشى پدیده هاى گیتى در جهت منافع و مصالح و زندگى و بالندگى و آزمودن او طراحى شده است، این حق را یافته است که بهترین بهره بردارى را از طبیعت داشته باشد، جز آنجا که به ضرر و زیان جدى او بیانجامد. (یا أیها الناس کلوا ممّا فى الأرض حلالاً طیباً) بقره / 168 اى مردم! از چیزهایى که در زمین حلال و پاکیزه است بخو

 

رید و بهره ببرید. (فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل الله) جمعه / 10 در زمین پراکنده شوید و براى به دست آوردن فضل الهى به جست وجو برخیزید. (قل من حرّم زینه الله التى أخرج لعباده و الطیّبات من الرزق) اعراف / 32 بگو! چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگانش به وجود آورده، حرام کرده است و همچنین روزى هاى پاکیزه را! از سوى دیگر، بهره ورى غیرمنطقى و اسراف گونه از طبیعت، اقدامى نادرست دانسته شده است: (یا بنى آدم خذوا زینتکم عند کلّ مسجد و کلوا و اشربوا و لاتسرفوا) اعراف/ 21 اى فرزندان آدم! به هنگام هر عبادت، لباس و زینت خود را بپوشید و نیز بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید. از دیگر مواردى که دخالت و تصرف انسان در طبیعت محدود شده است، مواردى هستند که تصرف انسان مایه فسادگرى و طغیان و پیروى از روشهاى شیطانى باشد. (کلوا و اشربوا من رزق الله و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) بقره / 60 بخورید و بیاشامید از روزى خداوند، و در زمین به فساد سرکشى مکنید. (کلوا مما رزقکم الله و لاتتبعوا خطوات الشیطان) انعام / 142 از روزى هاى خداوند بهره بردارى کنید و خطوط شیطان را پیروى ننمایید. علاوه بر اینها، در منطق وحى، چونان منطق خرد و احساس انسانى، طبیعت در برابر نعمتها و الطافى که به انسان ارزانى مى دارد، حقوقى را بر گردن آدمى مى نهد که نمونه اى از آنها آیه زیر است: (کلوا من ثمره إذا أثمر و آتوا حقه یوم حصاده) انعام / 141 چون نخلها و تاکستانها و کشتزاران به بار نشینند، از میوه آنها بهره مند شوید و بخورید و در روز درو، حق آن را نیز بپردازید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله بودجه دولت و اندازه دولت pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بودجه دولت و اندازه دولت pdf دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بودجه دولت و اندازه دولت pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بودجه دولت و اندازه دولت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بودجه دولت و اندازه دولت pdf :

بودجه دولت و اندازه دولت

در اقتصاد ایران سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت بیش از آنکه موجب رفع موانع کاستی‌ها و اختلالات بازارها شود، با تبدیل شدن به عامل اختلال از کارآیی تخصیص منابع می‌کاهد.
1 – اندازه دولت عمومی :
دولت عمومی علاوه‌ بر دولت مرکزی شامل شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی نیز می‌گردد. آمار مربوط به شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی در زمینه مخارج مصرفی آنها در تمام سال‌ها و در زمینه هزینه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص آنها از سال 1367 به بعد وجود دارد. بنابراین، با توجه به مقیاس کوچک مخارج شهرداری‌ها و تامین اجتماعی در مقایسه با دولت مرکزی، اندازه دولت عمومی نیز از روندی مشابه با دولت مرکزی پیروی می‌کند.
اندازه دولت عمومی در سال‌های پس از انقلاب نسبت به دوره رونق درآمدهای نفتی در قبل از انقلاب کاهش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است. اندازه دولت عمومی و همچنین نسبت مخارج جاری از هزینه ناخالص داخلی (GDP) در دوره انقلاب و جنگ نسبت به برنامه‌های اول، دوم و سوم توسعه بزرگ‌تر بوده است که با توجه به کاهش شدید رشد اقتصادی در این دوره، این اتفاق بدیهی به نظر می‌رسد.
با افزایش قابل‌توجه رشد اقتصادی در سال‌های بعد از جنگ، به‌رغم رشد مثبت مخارج دولت در بخش مخارج جاری و رشد بالای مخارج عمرانی، اندازه دولت عمومی کاهش یافت. رکود اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی در سال‌های 1376 و 1377 سبب شد که به‌رغم کاهش رشد مخارج عمومی طی سال‌های برنامه دوم، اندازه دولت در این سال‌ها افزایش یابد. رشد مخارج عمرانی شهرداری‌ها و سازمان تامین اجتماعی طی سال‌های برنامه سوم توسعه سبب شد که نسبت مخارج عمرانی دولت عمومی به GDP در این دوره نسبت به دولت مرکزی کاهش کمتری یابد. همچنین اندازه دولت عمومی در سایه گسترش اندازه دولت مرکزی در سال 1384 نسبت به سال 1383 رشد بالایی داشته است.
* نسبت مخارج جاری به مخارج عمرانی برای دولت عمومی نیز مشابه با دولت مرکزی طی دوره‌های مورد بررسی بعد از انقلاب اسلامی همچنین سال 1384 همواره بزرگ‌تر از 2 می‌باشد.

2 – اندازه بخش عمومی :
بخش عمومی علاوه‌بر دولت عمومی شامل شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت نیز می‌باشد. به عبارتی دیگر، بخش عمومی در برگیرنده تمام فعالیت‌های دولتی در قالب بودجه کل کشور است. ارقام مربوط به هزینه‌های جاری شرکت‌های دولتی ارقام مصوب در قوانین بودجه کل کشور و ارقام مربوط به هزینه‌های عمرانی آنها ارقام هزینه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص شرکت‌های دولتی در حساب‌های ملی می‌باشد. لازم به ذکر است که ارقام مربوط به بودجه شرکت‌های دولتی در قوانین بودجه سال‌های 62-1358 آورده نشده است.
اندازه بخش عمومی نیز در سال‌های رونق درآمدهای نفتی (سال‌های 57-1352) به‌ویژه در بخش مخارج جاری بسیار بزرگ بوده است. در دوره انقلاب و جنگ اندازه بخش عمومی به 8/40 کاهش یافت که با توجه به نکته ذکر شده در بالا، این رقم به دلیل در بر نداشتن هزینه‌های جاری شرکت‌های دولتی در سال‌های 1358 تا 1362 کمتر از حد واقعی خود می‌باشد. با پایان یافتن رکود اقتصادی دوران جنگ و شروع رونق اقتصادی طی سال‌های برنامه اول توسعه، به‌ رغم رشد بالای مخارج جاری و عمرانی بخش عمومی، اندازه بخش عمومی کاهش یافت.
رکود اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی در سال‌های 1376 و 1377 با وقفه زمان بیشتری نسبت به دولت مرکزی و دولت عمومی باعث کاهش اندازه بخش عمومی در سال‌های 1378 و 1379 گردید. رشد بالای مخارج جاری شرکت‌های دولتی طی سال‌های برنامه سوم توسعه سبب شد که اندازه بخش عمومی برخلاف اندازه دولت مرکزی و اندازه دولت عمومی، نسبت به برنامه دوم توسعه افزایش یابد.
رشد بالای مخارج عمرانی دولت مرکزی به همراه رشد بالای مخارج جاری شرکت‌های دولتی در سال 1384 موجب رشد قابل توجه اندازه بخش عمومی در این سال در مقایسه با سال 1383 گردید. به طوری که اندازه بخش عمومی از 1/57درصد در سال 1383 به 2/72درصد در سال 1384 افزایش یافت.

3 – منابع بودجه کل کشور :
ارقام مصوب بودجه کل کشور می‌تواند نشانگر جهت‌گیری سیاست‌گذاری مالی و بودجه در دوره‌های مورد بررسی باشد. همچنین، بررسی بودجه شرکت‌های دولتی می‌تواند گستره تصدی‌گری‌های دولت بر اقتصاد کشور را نشان دهد.
3-1 تسلط بودجه‌ای بخش عمومی بر اقتصاد ایران :
نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP در دوره رونق درآمدهای نفتی (57-1352) بیش از 67درصد بوده است. همزمان با رکود اقتصادی در دوره انقلاب و جنگ، نسبت بودجه کل کشور به GDP نیز کاهش چشمگیری داشت. رونق اقتصادی کشور طی برنامه اول سبب رشد بودجه کل کشور شد. اما نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP افزایش ناچیزی پیدا کرد.
با کاهش رونق اقتصادی در برنامه دوم توسعه، متوسط نرخ رشد سالانه نسبت بودجه کل کشور به GDP نیز کاهش یافت اما در مجموع متوسط نسبت بودجه کل کشور به GDP طی برنامه دوم نسبت به برنامه اول توسعه افزایش چشمگیری یافته و به حدود 60درصد رسید.
رشد سالانه نسبت بودجه کل کشور به GDP طی برنامه سوم افزایش یافت و این نسبت را به حدود 72درصد رساند. بودجه کل کشور در سال 1384 نسبت به سال 1383 رشد چشمگیری داشت به طوری که نسبت بودجه کل کشور به GDP با رشد 4/16درصدی به بیش از 89درصد بالغ می‌گردد.
* بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که طبق ارقام مصوب قوانین بودجه کل کشور، تسلط دولت بر اقتصاد کشور طی سال‌های برنامه اول، دوم و سوم توسعه کشور افزایش یافته و در سال 1384 به حداکثر رسیده است. لازم به ذکر است که در صورت احتساب رقم مصوب شفاف سازی قیمت (یارانه) حامل‌های انرژی در سال‌های 84-1382 میزان تسلط بودجه‌ای دولت بر اقتصاد طی برنامه سوم و همچنین سال 1384 بالاتر نیز خواهد رفت.

3-2 تسلط تصدیگری‌های بخش عمومی بر اقتصاد ایران :
نسبت منابع شرکت‌های دولتی به GDP و همچنین نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور نشان می‌دهد که دولت همزمان با سیاست انبساطی بودجه‌ای، سیاست انبساطی گسترش تصدیگری‌های دولتی را نیز طی برنامه‌های توسعه‌ای بعد از انقلاب دنبال کرده است .
افزایش این دو نسبت در طی برنامه‌های اول و دوم توسعه نشانگر رشد سریع‌ تر منابع بودجه شرکت‌های دولتی نسبت به منابع بودجه کل کشور همچنین رشد تولید ناخالص داخلی می‌باشد.
نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور طی برنامه سوم توسعه اندکی کاهش یافته است که می‌تواند نشانگر پایبندی نسبی دولت به کاهش تصدیگری‌های دولت باشد.
البته احتساب رقم شفاف‌سازی قیمت (یارانه) حامل‌های انرژی در سال‌های 1382 و 1383 در بودجه عمومی دولت این پایبندی را با قوت بیشتری تایید می‌کند.

اما از آنجایی که رشد منابع بودجه شرکت‌های دولتی در سال‌های برنامه سوم بیش از رشد GDP بوده، نسبت بودجه شرکت‌های دولتی به GDP طی سال‌های این برنامه نیز افزایش یافته است.
* افزایش نسبت منابع شرکت‌های دولتی به GDP در سال‌‌های بعد از انقلاب می‌تواند گویای بهره‌وری ضعیف عوامل کار و سرمایه در بخش دولتی و مدت زمان طولانی بهره‌برداری از طرح‌های تولیدی در اقتصاد ایران باشد.
افزایش هر سه نسبت منابع بودجه کل کشور به GDP، منابع شرکت‌های دولتی به GDP و بودجه شرکت‌های دولتی به بودجه کل کشور در سال 1384 گویای این نکته است که دولت هیچگونه پایبندی به اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله (1404-1384) و برنامه چهارم توسعه برای کوچک کردن اندازه دولت در اقتصاد ایران نداشته است.

4 – بررسی نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد دولت :
همانگونه که در بخش مباحث نظری اشاره شد، لازم است علاوه بر نقش بودجه‌ای و نقش تصدیگری دولت به نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد کشور نیز توجه شود.
دولت‌ها به واسطه مجرای سیاست‌ها، قوانین، مقررات و تنظیمات مختلفی که اجرا یا اعمال می‌کنند بر ابعاد خرد و کلان اقتصاد تاثیر می‌گذارند.

به عنوان مثال می‌توان به مداخلات دولت در بازارهایی از قبیل اعتبارات بانکی، ارز و انرژی اشاره کرد.
برای نشان دادن میزان مداخلات غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران نیاز به ساختن یک شاخص مناسب داریم که پرداختن به آن از حوزه این گزارش بیرون است.
سال (1384) در بررسی ابعاد دخالت‌های غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران دو شاخص میزان اختلال دولت در اقتصاد و اثربخشی دولت در اقتصاد را برای سال‌های 1338 تا 1381 تدوین کرده است.

این شاخص‌ها در محدوده صفر تا ده تعریف شده‌اند که عدد صفر در آنها نشان‌دهنده کمترین سطح اختلال و اثربخشی (بیشترین عدم اثربخشی) و عدد ده نشان‌دهنده بیشترین سطح اختلال و اثربخشی (کم‌ترین عدم اثربخشی) می‌باشد.

شاخص اثربخشی دولت میزان اعتبار سیاست‌ها و قوانین و مقررات دولت و همچنین اثربخشی آنها را دربر می‌گیرد.

* شاخص کل اختلال از سه جزو اختلال سیاستگذار، اختلال مالکیت و تصدی‌های دولت و اختلال تنظیم قوانین و مقررات دولتی تشکیل شده است.

اهمیت هر یک از این اجزا به ترتیب 55، 18 و 27 درصد است. اهمیت نسبی اجزای شاخص کل اختلال دولت نشان می‌دهد که اهمیت اختلال سیاستگذاری بیشتر است.

به عبارت دیگر در اقتصاد ایران سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت بیش از آنکه موجب رفع موانع، کاستی‌ها و اختلالات بازارها شود، با تبدیل شدن به عامل اختلال از کارآیی تخصیص منابع می‌کاهد.

بنیاد هریتیج و موسسه فریزر سالانه اقدام به محاسبه و انتشار شاخص آزادی اقتصادی برای تعداد زیادی از کشورهای جهان می‌کنند.

اطلاعات مورد استفاده در محاسبه شاخص‌های این دو موسسه علاوه بر ابعاد بودجه‌ای و تصدیگری‌های دولت، بعد غیربودجه‌ای مداخلات دولت در زمینه سیاست پولی، مقررات و تنظیمات دولتی، بازار کار، تجارت خارجی، حقوق مالکیت و; را نیز پوشش می‌دهند.
* بررسی این دو شاخص برای ایران و مقایسه آن با دیگر کشورهای جهان می‌تواند تصویر مناسبی درباره نقش غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران فراهم سازد.
اندازه دولت بعد از انقلاب
افزایش حجم و اندازه دولت در دهه های اخیر یکی از موضوعات اساسی در علوم اجتماعی بویژه در علم اقتصاد بوده است. در سراسر قرن بیستم، اکثر کشورهای صنعتی و در حال توسعه به رغم تفاوت های آشکار در ساختارهای نهادی و جمعیتی، شاهد رشد چشمگیر مخارج عمومی بوده اند.
حجم دولت در کشورهای صنعتی از 12 در سال 1913م به حدود نصف GOP در دهه های اخیر افزایش یافته است.[1]
وضعیت کشورهای در حال توسعه نیز این گونه بوده و از دهه 1960 م به بعد، هر ساله مخارج دولتی سیر صعودی داشته و از حدود 15% در سال 1960م به بالای 30% در دهه 1990م افزایش یافته است.[2] آمار نشان می دهد در کشور ما نیز همین روند وجود داشته، هر ساله با رشد فزاینده مخارج دولتی روبرو بوده ایم. این میزان که در سال 1338، 11 بوده در سال 1357 به اوج خود (3/35) رسیده و بعد از آن با نوسان، حدود 30 در سال 1367 به حدّاقل خود (3/15) رسیده و بعد از آن و پایان جنگ تحمیلی علی رغم اجرای سیاست های تعدیل و خصوصی سازی و حذف رایانه ها و نظایر آن، این روند، سیر صعودی داشته است.
این رشد صعودی حجم دولت دانشمندان را به تفکّر فرو برده و دلایل نظری زیادی برای توجیه این امر بیان شده است و این تئوری ها در ادبیات «انتخاب عمومی» مورد بحث و بررسی و آزمون های تجربی واقع شده است. این تئوری ها از مناظر مختلف تقسیم بندی و تجزیه و تحلیل شده اند.
هاسلی و بورچردینگ[3] (1997م) این تئوری ها را به دو گروه نهادی[4] و غیرنهادی[5]، و از منظری دیگر به تئوری های سیاسی[6] و غیرسیاسی[7] تقسیم بندی نموده اند و از نگاهی دیگر نیز این تئوری ها، تئوری های طرف عرضه و طرف تقاضا قلمداد می شوند. در ادبیات موجود کتاب های فارسی اقتصاد بخش عمومی، این تئوری ها به الگوهای خرد و کلان بخش عمومی[8] یا فقط در قالب الگوهای کلان رشد بخش عمومی[9] مطرح گردیده اند.
به طور کلّی دیدگاه های غیرنهادی بر ابعاد مکانیکی رشد بخش عمومی تأکید دارند و این نگاه نیز بر تئوری مرسوم نئوکلاسیک اقتصادی استوار است که اساساً نسبت حجم دولت را نتیجه تحوّلات شرایط اجتماعی و بازار می دانند.
از طرف دیگر الگوهای نهادی اساساً بر مدل های سیاسی رشد مخارج دولت در رابطه با فعالیت های رانت جویانه در بین رای دهندگانِ مالیات پرداز، گروه های دارای منافع خاص و دیوان سالاران دولتی تأکید دارند.
در این مقاله عوامل رشد دولت، از دو منظر نهادی و غیرنهادی بحث خواهد شد و مطالعات تجربی و با اشاره به تئوری های موجود، سعی خواهد شد سایر دیدگاه ها به نوعی درون این موضوع بررسی شود. در ادامه نیز به بحث رابطه تئوری سیکل های سیاسی رابطه و تأثیر آن بر کسری بودجه و افزایش حجم دولت پرداخته خواهد شد. در پایان، نیز به مطالعه تجربی انجام شده در مورد ایران و نتیجه گیری از مجموع مطالب پرداخته خواهد شد.
قبل از شروع بحث لازم است اشاره شود که برای اندازه گیری اندازه دولت، شاخص های گوناگونی وجود دارد که هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف خاصی می باشند. شناخته ترین معیار در این زمینه نسبت هزینه های دولتی به کلّ هزینه ها و یا GDP است . ما نیز به همین ملاک توجه خواهیم داشت.[10]
1 ) نگرش های غیرنهادی
به طور عمومی مدل های غیرسیاسی این گونه فرض می کنند که دولت به خاطر شکست بازارهای خصوصی در فراهم نمودن سطوح دلخواه خدمات عمومی معین، اقدام به تهیه این گونه کالاها می نماید؛ در این زمینه، این که دولت به خواست چه افراد و گروه هایی توجّه می کند یکی از موضوعات اساسی است. در این گونه مدل ها این گونه فرض می شود که در نظام های اکثریتی رای دهندگان میانه، نقشی اساسی و کلیدی در مشخص کردن سطوح مخارج دولتی ایفا می کنند. پس شیوه کلّی برای ترسیم تقاضای خدمات عمومی، معین کردن تقاضای رای دهندگان میانه است، و این امر به ترجیحات رای دهندگان، درآمدها، مقدار مالیات برای هر واحد خدمات و قیمت کالاها و خدمات خصوصی بستگی دارد.
در طرف عرضه تحلیل های غیرنهادی، تئوری «بیماری هزینه بامول»[11] به عنوان یکی از مهمترین تئوری ها قلمداد می شود. بامول (1967م) در تئوری خود چنین بیان کرد چون بخش دولتی تا حدّ زیاد کاربر است، نرخ های رشد بهره وری این بخش به احتمال زیاد در مقایسه با صنایع سرمایه بر بخش خصوصی پایین خواهد بود و این امر نیز موجب افزایش قیمت نسبی خدمات دولتی در طی زمان می گردد و از آنجا که تقاضای کالاهای عمومی دارای حساسیت قیمتی نیست، افزایش در قیمت نسبی خدمات دولتی مستلزم افزایش ارزش واقعی مخارج دولتی است.
مطالعات فراوانی موضوع افزایش پیوسته قیمت نسبی خدمات دولتی را به اثبات رسانده اند و در حال حاضر بی کشش بودن تقاضای قیمتی و خدمات دولتی به عنوان حقیقتی ثابت در ادبیات انتخاب عمومی، مقبول است.
اکثریت دانشمندان بخش عمومی این دیدگاه بامول را به عنوان منبع مهم گسترش بخش عمومی پذیرفته اند.
یکی دیگر از عناصر مرسوم و قدیمی توضیح دهنده رشد حجم دولت، افزایش درآمد است. واگنر[12] (1893م) در قرن 19م بیان کرد که با روند رو به رشد جامعه و اقتصاد آن در طی زمان، نقش دولت در مسایل بودجه مالی هم بر حسب شرایط نسبی و هم مطلق افزایش می یابد . وی این امر را «قانون گسترش مخارج دولتی»[13] نامید.
بیشتر محققان معاصر واگنر از نظریه وی حمایت نکردند، امّا مطالعاتی که بعد از سال 1969 میلادی در مورد این قانون صورت گرفت، مؤید دیدگاه وی می باشد.[14]
در تئوری های غیرنهادی، «جمعیت» به عنوان یکی از عوامل دخیل در رشد اندازه دولت مطرح است. این که جمعیت چگونه بر این امر تأثیر می گذارد، این گونه بیان می شود که جمعیت در تابع تقاضای رای دهندگان میانه از طریق خنثی کردن تأثیرات مصارف مشترک و کاهش سهم مالیاتی رای دهندگان میانه، وارد تابع تقاضای رای دهندگان میانه می شود. با فرض کشش قیمتی صفر و فرض هزینه نهایی ثابت، برای کالاها و خدماتی که به صورت عمومی فراهم شده اند. جمعیتِ بیشتر مستلزم مخارج عمومی کمتری به عنوان سهمی از GDP می باشد، زیرا کالاهایی که توسط بخش عمومی فراهم شده در بین افراد بیشتری تقسیم می شود.
از طرف دیگر، بعد شراکتی، قیمت مالیاتی هر واحد خدمات دولتی را برای رای دهندگان میانه کاهش می دهد و چون قیمت کاملاً بی کشش نیست، مقدار تقاضا را افزایش می دهد.
مطالعات اخیری که درباره ارتباط بین تغییرات جمعیتی و حجم نسبی دولت صورت گرفته ـ مثل مطالعه بورچردین، فریز و گارزانی (2002م) ـ همانند مطالعات قبلی ارتباط معنی داری را بین این دو پیدا نکرده اند.
به فرایند گسترش حجم دولت از منظر جهانی شدن و باز بودن اقتصادی نیز پرداخته شده است. جهانی شدن اقتصاد با گسترش رشد حجم تجارت کالاها و خدمات نهایی در بین کشورها ، تحرک بین المللی عوامل تولید (سرمایه و کمتر نیروی کار) و تحوّلات تکنولوژیکی همراه است و از طرفی نیز در طی این فرایند اهمیت مرزهای ملّی کم رنگ تر شده و به تعبیر برخی با مرزهای شیشه ای روبرویم و این فرایند که همراه با اموری همانند آزادسازی تجاری و مالی و تعدیلات ساختاری است به نوعی حاکمیت بازار و کم رنگ تر شدن نقش دولت ها را دربردارد و حتّی برخی، حذف دولت های ملی را در طی این فرایند پیش بینی کرده اند. طبق مطالعه انجام گرفته توسط رودریک (1999م) و دیگران بر خلاف تصوّرات و دیدگاه های اولیه، اقتصادهای بازتر دارای دولت های بزرگ تری بوده اند.
طبق مطالعه وی که با مقایسه بین درجه باز بودن اقتصاد که به واسطه شاخص سهم تجارت در GDP (به عنوان شاخصی برای اندازه گیری جهانی شدن اقتصاد) و حجم دولت که به واسطه شاخص مخارج دولت در GDP سنجیده می شود ، نشان داد که یک ارتباط مثبت، قوی و محکم بین باز بودن اقتصاد و اندازه دولت وجود دارد.
وی در توضیح این امر این تئوری را بیان کرد که: «مخارج بالای دولتی در اقتصادهایی که در معرض ریسک بیرونی (خارجی) زیادی واقع شده اند، در واقع نقش کاهنده ریسک را بازی می کند و الزام دولت ها به ارایه بیمه اجتماعی، مهم ترین عامل در افزایش این مخارج است؛ در واقع دولت ها با این عمل سعی در کاهش خطرات ناشی از مواجه شدن با تجارت جهانی را دارند و مخارج بالاتر در واقع غرامتی در راه گسترش تجارت است و می توان گفت چون در این گونه کشورها به نوعی شکست های بازار افزایش یافته است، دولت ها مجبور به دخالت گسترده تر شده اند.
2) نگرش های نهادی
شاید بتوان گفت تئوری های مرسوم اقتصادی، فقط حدود نیمی و یا حتّی کمتر از این حد، بحث رشد مخارج بخش عمومی را توضیح می دهند؛ برای حل نهایی این معما، اقتصاددانان بخش عمومی مدل های جدید نهادی رشد بخش عمومی را مطرح برخلاف تئوری های سنّتی و مرسوم، نگرش های نهادی و سیاسی این گونه فرض می کنند که دولت وسیله ای برای طبقات مختلف گروه های ذی نفع می باشد که هر کدام به نوعی خواهان گسترش توزیع مجدّد درآمد به نفع خودشان می باشند، و این امر نیز به اندازه و قدرت نسبی این گروه ها بستگی دارد. در این نرگش در فرایند پیچیده رقابت سیاسی، ائتلاف های قوی تر، منافع توزیع مجدد درآمد را به دست می آورند و همان طور که ساختار مالکیت سیاسی به طور متقارن دگرگون می گردد، توزیع مجدّد بیشتری اتفاق می افتد و اندازه مخارج دولتی افزایش می یابد؛ اگر چه عوامل زیادی توزیع مجدّد را تحت تأثیر قرار می دهد، قوانین و شیوه هایی که انتخاب جمعی را مشخّص می کنند، بسیار مهمّ می باشند.
در تئوری های نهادی، ایدئولوژی به عنوان یک عامل مهم توضیح دهنده رفتار دولت ها و عامل رشد دولت به حساب می اید. استگلیر(1971م) نقض استواری بر ایدئولوژی را به عنوان توضیح دهنده رفتار دولت، مطرح کرد. وی موضع قوی و شدیدی را علیه اهمیت ایدئولوژی اتخاذ کرد و استدلال نمود که تقریباً تمام رفتار های سیاسی وابسته از لحاظ اقتصادی می توانند به واسطه نفع شخصی اقتصادی توضیح داده شوند؛ ولی وی در این دیدگاه ناموفق بود و در واقع شکست برای اثبات اهمیت ایدئولوژی بود.
متعاقب این مطالعه مقدماتی، مجموعه زیادی از تحلیل های تجربی درباره رای گیری کنگره نشان دادند که عوامل اندازه گیری کننده ایدئولوژی، قدرت مهمی در توضیح رای گیری کنگره دارد.
در واقع می توان گفت آنچه که محققین را قانع کرده ایدئولوژی متغیر مهمّی است، تلاش های بالنسبه ناموفق در زیر سؤال بردن این تئوری بوده است.
در واقع نتیجه مطالعه اصلی کوو روبین(1979م) اثبات این مطلب بود که ایدئولوژی مهم نیست، ولی آنها در این امر ناموفق بودند. پلتزمن[15] نیز بعداً (1985 و 1984م) تلاش خود را به کار بست که نشان دهد ایدئولوژی مهم نیست، ولی او نیز به این نتیجه رسید که ایدئولوژی مهم است، هر چند شاید طبق یافته وی این اهمیت به اندازه آنچه که دیگران بیان کردند، نبود.
طبق گفته کوو روبین[16] مهم ترین تحقیق درباره اهمیت ایدئولوژی و شاید مهم ترین تحلیل اقتصاد عمومی رای گیری کنگره تحقیق پول[17] و روزنتال[18] (1997م) می باشد. این دو در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که ایدئولوژی مهم ترین و تعیین کننده ترین نقش را در همه رای گیری های کنگره در آمریکا داشته است.
طبق گفته کوو روبین[19]، همه تئوری های سیاسی و نهادی این گونه بیان می شود که برخی از گروه ها اصولاً حجم دولت را تحت تأثیر قرار می دهد، و هویت این گروه ها از تئوری به تئوری دیگر متفاوت است. این گروه ها، رای دهندگان بالنسبه کم درآمد در تئوری های ملتزر، ریچارد و پلتزمن، افراد به تازه اجازه رای یافته در تئوری های کنی[20] و هاستد[21]، زنان در تئوری لات[22] و کنی، و رای دهندگان مسن در تئوری های بکر و مولیگان می باشند و چنین تأثیری نیز از هر منبعی که بوده باشد فقط از طریق رای گیری کنگره انتقال می یابد. اصولاً در این تئوری ها توجّه زیادی به گنجاندن سیاست های انتخاباتی و گروه های ذی نفع در انتخابات در بحث افزایش حجم دولت صورت گرفته است.
در یکی دیگر از تئوری های نهادی، افزایش حجم دولت بحث هزینه های مردم مالیات[23] می باشد.
بکر و مولگان (1999م) به طور تجربی نشان داده اند که رابطه مثبتی بین کارآمدی سیستم مالیاتی و حجم دولت وجود دارد. هر اندازه که بار و هزینه های مرده کاهش می یابد حجم دولت افزایش خواهد یافت و برعکس نکته اساسی این است که مالیات ستانی دارای هزینه های بار مرده است و مقدار مالیاتی که یک جامعه خواهان تحمل آن می باشد تابعی از این هزینه است و با کاهش این هزینه حجم دولت کاهش می یابد. طبق دیدگاه آنها سیستم مالیاتی کارآمدتر تأثیر رای دهندگان مالیات ده را نسبت به فشار رقابتی گروه های دریافت کننده سوبسید کاهش می دهد و بنابراین اندازه بودجه دولت افزایش می یابد. به طور کلّی یافته های آنها دلالت بر این دارد که ایجاد مالیات ها از نوعی ارزشی افزوده (VAT) از دهه 1970م در تمام کشورهای OECD به غیر از کشور آمریکا به رشد مخارج دولت کمک نموده است.
یکی دیگر از عوامل رشد بودجه عمومی در ادبیات بحث، رشد دولت در نتیجه فعالیت های رانت جویانه بروکرات های دولتی است . اصولاً بروکرات های دولتی و اتحادیه های کارگری دارای انگیزه فراوانی در انتقال درآمدهای مالیاتی و دولتی به نفع خود می باشند.
نیسکانان[24] (1971م) در تئوری حداکثر کردن بودجه[25] بیان می کند که بروکرات های دولتی به هیچ وجه خواهان ارتقای رفاه عمومی نیستند و فقط رانت جویانی هستند که بودجه های بیشتری را طلب می کنند؛ زیرا اصولاً بروکرات ها به دنبال قدرت[26]، پرداخت های بیشتر[27] و نفوذ و شهرت[28] و مالکیت انحصاری در عرضه خدمات عمومی هستند. در نتیجه به احتمال فراوان، بودجه فراتر از سطح ایده آل رای دهندگان میانه انتخاب خواهد شد. اصولاً بودجه هنگامی گسترش می یابد که بروکرات ها تصویب می شود.
یکی دیگر از عوامل و نیروهای نئونهادی توضیح دهنده رشد نسبی دولت، افزایش درجه تصوّرات غلط مالی است. طبق این دیدگاه مالیات دهندگان به طور منظم بار مالیاتی شان را کمتر از حد برآورد می کنند در حالی که بروکرات های دارای نفع شخصی مخارج دولتی فراتر از سطح مطلوب رای دهندگان میانه را دنبال می کنند. این ایده و تصور غلط مالی در اشکال مختلف زیر تبلور می یابد:
1) پیچیدگی ساختار مالیات
2) ایده و تصوّر غلط نسبت به مالیات بندی بر املاک
3) حساسیت درآمدی ساختار مالیات
4) تصوّر و توهّم غلط بدهی[29]
5) تأثیرات فلای پیپر[30]
(یعنی رای دهندگان به غلط، تصوّر می کنند که کمک های بلاعوض پولی که آنها دریافت می کنند، قیمت مالیاتی آنها را پایین می آورد)[31]
از مطالعات جدید تجربی که با لحاظ هر دو جنبه تئوریها صورت گرفته (البتّه در غالب تئوری های جانب تقاضا و جانب عرضه) می توان به مطالعه کوو روبین (2002م) اشاره کرد. این دو در مطالعه خود در مورد آمریکا در دوره زمانی 1930 تا 1993م نشان دادند که قسمتی از رشد دولت در امریکا به واسطه افزایش قدرت دولت در جمع آوری مالیات بیشتر می باشد.
در یافته های آنها، اصلی ترین عامل رشد دولت، افزایش مشارکت نیروی کار زنان در تولید و به طور هماهنگ افزایش قدرت دولت در جمع آوری مالیات و درآمد زنان می باشد و مشارکت زنان در نیروی کار توضیح دهنده 60 افزایش حجم دولت در آمریکا در این مورد بوده است. ایدئولوژی نیز توضیح دهنده این رشد می باشد، ولی فقط قسمت کوچکی از تأثیر کلّ را می توان پوشاند.
علاوه بر دیدگاه های ارایه شده، تئوری های دیگری نیز از رشد دولت بیان شده است که این تئوری ها از لحاظ تجربی و نظری گسترش زیادی نیافته اند و نیازمند مطالعات بیشترند، از جمله می توان به تئوری های زیر اشاره کرد:
1) تغییر و تحوّل در ترجیحات اجتماعی و ایدئولوژی ها
2) کاهش در داده های اجتماعی از جمله کاهش سرمایه اجتماعی
3) افزایش هزینه های تولید خانوار
4) افزایش هزینه مطالعات
طبق این تئوری ها مخارج دولتی در طول زمان به دلیل این که مصرف کنندگان اولویت و تقدّم را به خدمات ارایه شده توسط بخش عمومی در مقایسه با خدمات ارایه شده توسط بخش خصوصی قایل میشوند رشد می کنند. سطوح پایین تر منابع اجتماعی قیمت مالیاتی رای دهندگان میانه را افزایش می دهد.
مشارکت زنان در نیروی کار به طور زیادی هزینه های خانواری خدماتی را که نوعاً خانوارها تهیه می کنند افزایش می دهد و تخصّص گرایی بیشتر و تقسیم کار هزینه های مبادله و معامله را افزایش می دهد.
اصولاً این تئوری ها با تحوّلات اوضاع اجتماعی اقتصادی و تأثیر این تحوّلات بر تقاضای خدمات دولتی در ارتباط می باشند و این تئوری ها برای اثبات، نیازمند آزمون های تجربی می باشند.
تئوری سیکل های سیاسی و تأثیر آن بر کسری بودجه و افزایش مخارج بخش عمومی
از منظری دیگر نیز به مسأله افزایش حجم دولت در ادبیات اقتصاد سیاسی و اقتصاد بخش عمومی نگریسته شده است و آن هم از نگاه سیکل های سیاسی است و ادبیات گسترده در این باره در اقتصاد سیاسی وجود دارد.
فرض اساسی در این زمینه آن است که دولت ها ابزارهای سیاسی را انتخاب می کنند و از این طریق نتایج سیاسی را تحت تأثیر قرار می دهند که این امر نیز مبتنی بر ملاحظات سیاسی، همانند میل به پیروزی در انتخابات یا ارتقای ایدئولوژی است. دولت ها با انگیزه های سیاسی میل به ایجاد سیکل های سیاسی هم در ابزارها (سیاست های مالی یا پولی) و هم در پیامدها (همانند رشد اقتصاد یا تورّم) دارند.
این تئوری دارای دو بْعد می باشد؛ یکی ازاین ابعاد و فرضیه ها این است که اصولاً سیاست مداران جویای مقام هستند، یعنی سیاست هایی را (از جمله سیاست های اقتصادی) برای بالا بردن شانس انتخاب دوباره خود به کار می گیرند. در مقابل نظریه دیگر این گونه فرض می گیرد که سیاست مداران به شیوه حزبی رفتار می کنند و طبق ایدئولوژی و مرام خود عمل می کنند.
در دهه 1970م این دو مکتب مبتنی بر این فرض سنّتی و مرسوم بودند که دولت ها تأثیر زیادی بر نتایج سیاسی دارند. در مقابل در دهه 1980 و 1990م محقّقان از هر دو مکتب، مدل های انتظارات عقلایی را وارد مدل کردند و این فرض مستلزم محدودیت سیاست گذاران در تأثیرگذاری بر نتایج کلان اقتصادی است؛ بنابراین در حال حاضر این تئوری ها شامل چهار نوع از مدل ها است: مدل های مقام جویانه سنّتی و عقلانی و مدل های حزبی سنّتی و عقلایی.
هر یک از این مدل ها کاربردهای مختلفی را به لحاظ ابزارهای سیاسی و نتایج آن ایجاد می کنند؛ برای مثال مدل های فرصت طلبانه (مقام جویانه) مستلزم کاربرد به جای ابزارهای سیاسی است که بر نتایج سیاسی قبل از انتخابات اثر می گذارد؛ در حالی که مدلهای حزبی تأثیرات سیاسی را بعد از انتخابات برجا می گذارند.
آزمون تجربی این مدل ها نشان داده شده است که اصولاً:
1) مدل های مبتنی بر انتظارات عقلایی بوضوح بهتر از مدل های سنّتی کاربرد دارند.
2) مدل های حزبی بهتر از مدل های فرصت طلبانه (مقام جویانه) عمل می کنند و مدل های فرصت جویانه منحصراً بر ابزارهای سیاسی تأثیر می گذارند و هیچ تأثیری بر پیامدهای سیاسی کلان اقتصادی ندارد.
اصولاً از دیدگاه های سیاسی دولت های بر سر قدرت که کمترین شانس و احتمال را برای انتخاب مجدد خود در دوره بعد می بینند، مستعدترین دولت ها برای ایجاد بدهی عمومی هستند و دولت های بر سر قدرت از درونی کردن هزینه های بدهی جلوگیری می کنند؛ زیرا این هزینه ها توسط حزب مخالف آشکار خواهد شد.
اصولاً دولت های برسرقدرت، برای بالا بردن شانس انتخاب خود در دوره بعد و کسب رضایت توده مردم یا گروهی خاص به افزایش مخارج عمومی در برخی زمینه ها برای جلب رضایت اقشار خاص اقدام می کنند و سیاست هایی را اتّخاذ می کنند که به نوعی رضایت آنها را جلب کنند و این امور اصولاً به افزایش مخارج بخش عمومی منتهی می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله اسید فوماریک pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اسید فوماریک pdf دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اسید فوماریک pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اسید فوماریک pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اسید فوماریک pdf :

اسید فوماریک

فوماریک اسید یک اسید آلی است که به طور گسترده ای در طبیعت یافت می شود. در انسان و سایر پستانداران، اسید فوماریک متوسط کلیدی در چرخه اسید tricarboxylic برای بیوسنتز اسید آلی ( چرخه کربس ). اسید فوماریک می باشد همچنین یک عنصر ضروری در زندگی گیاه.
اسید فوماریک قویترین اسید موا

د غذایی آلی در اسیدیته قابل تیتراسیون و ترشی است.
طبیعی و مصنوعی تولید فوماریک اسید دارای همان ساختار مولکولی است. اسید فوماریک Bartek از N-بوتان است که به اسید Maleic است که پس از آن به اسید فوماریک isomerized اکسید ساخته شده است.
مزایای استفاده از اسید فوماریک
ترش مزه دراز مدت در pH کمتر از 45
اسید فوماریک طبیعت آبگریز به طور مداوم،

ترشی و تاثیر دراز مدت عطر و طعم است.
PH پایین تر با ترشی حداقل در pH بیشتر از 45
محصولات مواد غذایی و آشامیدنی با PH بیشتر از 45، اسید فوماریک کاهش می یابد، PH با حداقل ترشی اضافه شده است.
ظرفیت بافری بزرگ در pH 3.0
اسید فوماریک و ظرفیت بافر بیشتر نسبت به سایر اسیدهای خوراکی در PHS نزدیک 30 – این است که با توجه به pKa1 آن و به آن وزن مولکولی کم است.
اثرات ضد میکروبی در pH پایین
اسید فوماریک و PH در غذا ها و نوشابه ها را کاهش می دهد – این باعث افزایش اثر ترکیبات ضد میکروبی است. علاوه بر این، اسید فوماریک undissociated است که در حال حاضر در pH پایین دارای اثر باکتری علیه باکتری E.coli O157: H7 است.
بهبود ماشینکاری دوغ
بلوک های اسید فوماریک و یا معافیت گلوتن اوراق

قرضه disulphide – این خمیر بهبود ماشینکاری در doughs آرد گندم.
تاخیر عمل ور آمدن اسید
گرانول اسید فوماریک حل می شود، در حین پخت و تولید دی اکسید کربن توسط واکنش با بی کربنات سدیم است. فوماریک اسید خنثی ارزش بالاتر از سایر اسیدهای عمل ور آمدن تاخیر.
عدم رطوبت پسند
اسید فوماریک و عملا هیچ رطوبت هوا را جذب می – آن

خشک و آزاد جریان باقی می ماند. محصولات خشک مخلوط کیک نیست و یا سخت شدن، حتی در شرایط رطوبت ذخیره سازی بالا، زمانی که اسید فوماریک به عنوان acidulant مورد استفاده قرار می گیرد.
طعم ثبات بهتر
اسید فوماریک رطوبت است که تجزیه مواد تشکیل دهنده عطر و طعم در محصولات مخلوط خشک را جذب نمی کند.
مواد تشکیل دهنده و کاهش هزینه ها
هزینه مواد تشکیل دهنده است در هنگام استفاده از اسید فوماریک به دو دلیل کاهش یافته است. اسید فوماریک قوی تر است از همه اسیدهای آلی و مواد غذایی در شرایط استفاده از ترشی وزن اسید، معادل و ارزش PH – بنابراین، کمتر می توان مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، اسید فوماریک از اسیدهای خوراکی در هزینه هر واحد وزن مقرون به صرفه تر است.
کاهش وزن کشی و بسته بندی هزینه مواد برای ساز خشک و مخلوط
ساز خشک و مخلوط، هزینه مواد بسته بندی با توجه به کاهش مانع رطوبت مورد نیاز کاهش یافته است و به همین دلیل بسته های کوچکتر را می توان مورد استفاده قرار گیرد (وزن واحد از بسته بندی مخلوط خشک را می توان کم به دلیل کمتر acidulant استفاده می شود).
کاربردها

 

اسید فوماریک شده است در محصولات مواد غذایی و آشامیدنی را از سال 1946 استفاده می شود. در حال حاضر در پلت گندم و ذرت، خمیر ترش و نان چاودار، doughs بیسکویت یخچال، آب میوه و نوشیدنی nutraceutical، دسرهای ژلاتینی، ایدز ژل، پر کردن پای و شراب استفاده می شود. مواد غذایی تحقیقات نشان می دهد که اسید فوماریک بهبود کیفیت و کاهش هزینه های بسیاری از مواد غذایی و محصولات آشامیدنی. همچنین در خوراک دام استفاده می شود.
نانوایی
پلت
اسید فوماریک کاهش می دهد PH خمیر نان ذرت مکزیکی، در نتیجه بهبود یک مها

ر کننده قالب (به عنوان مثال کلسیم پروپیونات) اثر. عمر مفید از نان ذرت مکزیکی مخلوط خشک توسعه یافته به دلیل اسید فوماریک می کند رطوبت در طول ذخیره سازی و توزیع را جذب نمی. در پلت آرد گندم، اسید فوماریک را تسریع برش از اوراق قرضه disulphide بین مولکول های پروتئین گلوتن در خمیر kneading. در نتیجه به راحتی خم خمیر و تولید نرخ سریعتر است. اضافه شده صرفه جویی در هزینه ها متوجه از ور آمدن اسید را می توان با اسید فوماریک جایگزین شده است.
نان
اسید فوماریک عمل به عنوان عامل طعم دهنده از طریق مسنجر برای چاودار

و نان خمیر ترش است. اسید فوماریک به سادگی به مواد تشکیل دهنده خمیر در مرحله ترکیب خشک اضافه شده است. شدت طعم است که به راحتی با مقدار اسید فوماریک اضافه شده به دستور العمل کنترل می شود. در کلوچه انگلیسی، اسید فوماریک به طور قابل توجهی افزایش می دهد تخلخل است. ماشینکاری خمیر بهبود یافته و ترشی بیشتر است به ازای هر واحد وزن ارائه شده است.
نوشیدنی ها
میوه آب نوشیدنی
اسید فوماریک فراهم می کند برای ترشی بیشتر در واحد وزن نسبت به acidulants دیگر استفاده می شود در آب میوه می نوشد. است. این قابل ملاحظه ای کاهش می دهد هزینه acidulant است. در نوشیدنی آب میوه، اسید فوماریک فراهم می کند ظرفیت بافر بیشتر از acidulants دیگر هنگامی که PH نزدیک به 30 با استفاده از اسید فوماریک کمک می کند تا به تثبیت PH یک نوشیدنی آب میوه که به نوبه خود به تثبیت رنگ و عطر و طعم است.
H7 در سیب در pH 3.2-3.4: اسید فوماریک در ترکیب با بنزوات سدیم را به یک اثر باکتری علیه باکتری E.coli O157 نشان داده شده است.
اسید فوماریک کمک خواهد کرد که پردازنده های آب رسیدن به اجباری 5-ورود به سیستم کاهش پاتوژن.
شراب
اسید فوماریک اقتصادی می تواند شراب با تفاوت قابل تشخیص در عطر و طعم اسیدی. نسبت جایگزینی از سه پوند اسید فوماریک به پنج پوند اسید سیتریک به طور قابل توجهی می تواند هزینه acidulant را کاهش می دهد. اسید فوماریک همچنین جلوگیری از تخمیر ثانویه پس از بطری و می تواند به عنوان جداسازی زمانی که غلظت های پایین از مس و آ

هن در حال حاضر در شراب.
شیرینی
اسید فوماریک گسترش عمر مفید از آب نبات های پوشش داده شده با اسید، چرا که رطوبت در طول ذخیره سازی و توزیع را جذب نمی. حفظ عقب مانده رطوبت کم سطح وارونگی سوکروز است. هزینه Acidulant نیز کاهش می یابد به عنوان اسید فوماریک برای ترشی بیشتر در هر واحد وزن نسبت به acidulants دیگر استفاده می شود در شکل خشک را فراهم می کند.
ژله و مربا
اسید فوماریک می تواند هزینه های اسید مواد غذایی را در زمانی که به عنوان acidulant مربا، ژله و مربا استفاده می شود را کاهش دهد. به عنوان کمی تا دو پوند اسید فوماریک می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا جایگزین هر سه پوند سیتریک، اسید مال

یک و تارتاریک. در نسبت جایگزینی 02:03، اسید فوماریک می کند تفاوت های قابل توجهی در قدرت ژل و یا PH را تولید نمی کند.
دسرها
بر اساس دسرها آلژینات
اسید فوماریک acidulant مقرون به صرفه است که رهایی کلسیم است. این صافی و بهینه سازی تنظیم بار را بهبود می بخشد. همچنین، hygroscopicity غیر از اسید فوماریک به این معنی که مخلوط خشک دسر آزاد جریان باقی می ماند، حتی در رطوبت بالا است. اسید فوماریک را می توان به طور مستقیم بدون ایجاد تخریب از مواد تشکیل دهنده عطر و طعم به دلیل ماهیت آن غیر وابسته به نمنما دسر مخلوط خشک در طول ساخت اضافه شده است.
دسرهای ژلاتینی
اسید فوماریک به طور قابل توجهی کاهش می دهد هزینه های acidulant در دسرهای ژلاتینی است. با توجه به دستور العمل محصول، هر پوند از اسید سیتریک می تواند به با 0،6 تا 07 پوند اسید فوماریک جایگزین شده است. کاهش رطوبت وانت ثبات طعم و مزه را بهبود می بخشد و بلند عمر مفید است. اسید فوماریک حفظ کیفیت غیر caking و جریان آزاد است. با نگه داشتن رطوبت کم، اسید فوماریک کمک می کند تا برای حفظ ثبات از اجزای

عطر و طعم و به طور قابل توجهی کاهش می یابد وارونگی از شکر چغندر قند در مخلوط خشک بسته بندی شده است. همچنین ممکن است ممکن است بسته بندی ارزان تر به استفاده از مواد حساس به رطوبت در فرمولاسیون محصول استفاده نمی شود. اسید فوماریک همچنین باعث افزایش استحکام ژل، به طوری که پردازنده های مواد غذایی ممکن است، محتوای طبیعی ژلاتین در حدود 2 درصد کاهش می دهد.

پر کردن پای
در پر کردن پای، اسید فوماریک می تواند به طور مستقیم با مواد تشکیل دهنده نشاسته و قند مخلوط آن را به عنوان غیر رطوبت پسند است. اسید فوماریک کاهش می دهد هزینه ها از طریق کاهش مقدار اسید مواد غذایی مورد نیاز در فرمولاسیون محصول است. اسید فوماریک بهبود می بخشد همچنین صافی و گسترش بار آشپز حیاتی برای ژل مطلوب است.
تخم مرغ فوم سفید
اسید فوماریک می تواند حداکثر حجم در هر دو فوم به رنگ سفید تخم مرغ و محصولات نهایی بر اساس فوم های تخم مرغ سفید حمایت می کنند. اسید فوماریک می توانید از کرم های گران تر از تارتار برای کنترل حجم تخم مرغ های سفید جایگزین. با اسید فوماریک، سفیده تخم مرغ می تواند به همان اندازه که دو برابر زمان مرسوم بهینه overbeaten. خوب برای فرایندهای جریان پیوسته مناسب، اسید فوماریک می توان به سفیده تخم مرغ هر دو مایع و خشک اضافه شده است.
تمیز کردن عوامل برای پروتز / نمک حمام
دی اکسید کربن تولید ترکیبات حاوی NaHCO3، K2CO3 و پودر اسید فوماریک می توان با دیگر مواد تشکیل دهنده را به تمیز کردن عوامل برای پروتز و نمک حمام أقراص.
خوراک دام
اسید فوماریک ثابت کرده است که یک افزودنی به خوراک بچه خوک به خصوص موثر در طول دوران پس از شیر است. گنجاندن اسید فوماریک و تعدیل حاصل از ارزش PH نشان می دهد بهبود افزایش وزن، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی است.
مصارف صنعتی
استفاده های صنعتی از اسید فوماریک عبارتند از:
• پلی استر غیر اشباع
• رزین های الکیدی
• جوهر چاپ

• کاغذ آهار

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان pdf :

پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
چکیده:
میزان مطالعه و گرایش به کتاب از مهم ترین شاخص های رشد و توسعه محسوب می شود. این پژوهش با استفاده از تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی به بررسی میزان،نوع و عوامل مؤثر بر مطالعه غیر درسی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان آران و بیدگل در سال تحصیلی 85-1384 پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دانش آموزان پسر به طور معناداری ، مطالعه غیردرسی کمتری نسبت به دختران دارند؛ ارتباط معناداری بین میزان اوقات شبانه روز جهت مطالعه غیر درسی با پایه تحصیلی وجود ندارد، اما با جنسیت ارتباط مععناداری وجود دارد.

از نظر موضوع مورد مطالعه ،دانش آموزان دختر و پسر ،بیشترین انتخاب نسبت به کتب ادبی داشته اند و در سایر زمینه ها تفاوت معناداری مشاهده می شود.

در مورد رفتارهای توجه آمیز والدین والدین و معلمان نتایج نشان می دهد که رفتارهای توجه آمیز والدین و معلمان به کتاب و مطالعه غیر درسی با پایه تحصیلی و جنسیت ارتباط معناداری ندارد.در پایان مقاله، پیشنهاد هایی برای توسعه و ترویج مطالعه غیر درسی دانش آموزان دوره متوسطه ارائه شده است.

کلید واژه : مطالعه غیر درسی ، دانش آموزان دوره متوسطه ،آ ران و بیدگل

مقدمه :
میزان مطالعه و گرایش به خواندن از مهم ترین شاخص های رشد و توسعه است. مطالعه یکی از عوامل موثر برای شکوفایی استعدادهای بالقوه ی انسانی برای رسیدن به کمال است در پرتو مطالعه، انسان می تواند با عقاید و افکار گذشتگان آشنا شود و راه خیر و صلاح را از راه فساد تشخیص دهد. مطالعه عامل موثری برای جلوگیری از تک بعدی فکر کردن است و زمینه پرورش استعدادهای بشر را درابعاد مختلف فراهم می کند.

اهمیت کتاب و فرهنگ کتابخوانی و جایگاه والای کتاب بر کسی پوشیده نیست. کتاب از دیر باز یکی از مهم ترین ابزار آگاهی و بصیرت به شمار آمده است. یکی از معیار های سنجش رشد فرهنگی و فکری هر ملت و کشوری در تعداد کتابخانه ها، کتاب فروشی ها ، کتاب های چاپ شده و کتاب خوان های آن جامعه است.کتابخوانی و بالا بودن میزان مطالعه در جهان یکی از شاخص های توسعه یافتگی و رشد شناخته شده است.
مقایسه آمار و هم بیانات رسمی مسئولان فرهنگی کشور از میزان مطالعه ، نشان می دهد که جایگاه مطالعه در کشو ما نسبت به سایر ممالک توسعه یافته وضعیت مطلوبی ندارد و باید اقداماتی برای ایجاد راه های مناسب ترویج مطالعه و فرهنگ کتابخوانی در کشور فراهم آورد. با در نظر گرفتن سابقه درخشان تاریخی و دینی کشورمان ، میزان رویکرد افراد به کتاب در مقایسه با سایر جوامع در سطح پایینی قرار دارد.
با نگاهی اجمالی به پیشرفت کشور های توسعه یافته در می یابیم که تحولات عظیم فرهنگی، اقتصادی و صنعتی آنان مرهون توجه خانواده و نظام آموزشی به مطالعه و پژوهش، توسعه و تجهیز کتابخانه ها ، ایجاد فرهنگ مطالعه و ; می باشد. اما در کشور ما هنوز به مطالعه به عنوان یک نیاز مطرح دائمی نگاه نمی شود.
از آن جایی که دوره متوسطه نیز یکی از دوره های حساس و اثر بخش در امر توسعه اقتصادی، اجتماعی و ; کشورها می باشد ، توجه به مسائل این دوره مخصوصاََ میزان مطالعه و عوامل موثر بر آن برای گام نهادن به سوی توسعه و پیشرفت ضروری به نظر می رسد.
عادت به مطالعه مستمر و مفید بخصوص برای جوانان یک نیاز اساسی در آموزش و پرورش کشور است.و لازم است اولیاء دانش آموزان و مسئولان دبیرستان ها و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت با هدف به هنگام کردن اطلاعات خود و آشنایی با یافته های پژوهشی محققان و متخصصان در این امر مهم اقدام نمایند. یافتن راهی مناسب برای آموزش اولیاء با شیوه های تخصصی و ترغیب و تشویق دانش آموزان به مطالعه کتب غیر درسی امری ضروری به نظر می رسد.
لذا تحقیق حاضر سعی در شناسایی میزان و نوع گرایش های مطالعه دانش آموزان دوره متوسطه و عوامل موثر بر آنها را از دیدگاه دانش آموزان دارد. امید است نتایج تحقیق مورد استفاده مسئولان و برنامه ریزان در راه ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی قرار گیرد.

اهمیت و ضرورت پژوهش:
با توجه به تأ کید آیات قرآن مجید و سیره پیشوایان دینی، ترویج فرهنگ مطالعه از ارزش های دینی و ملی محسوب می شود. هم وجود برخی مسائل از قبیل تهاجم فرهنگی و تاثیر آموزش متوسطه در پیشرفت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور،ضرورت تحقیق فعلی را آشکار می کند.همان طور که قبلا ذکر شد،
شنا سایی میزان و نوع مطالعه غیر درسی و عوامل مؤثر برآن به منزله گام اصلی توسعه اقتصادی، به برنامه ریزان فرهنگی در سطح ملی کمک می کند تا با شنا سایی علایق،گرایش ها و نیازهای مطالعاتی دانش آموزان در جهت ترویج فرهنگ مطالعه گام بر دارد.

نگاهی اجمالی به پیشینه پژوهش:
گاتری و سفرت(1983) ضمن بررسی میزان مطالعه گروهی از شهروندان زلاندنو، مشاهده کردند که میانگین مدت مطالعه روزنامه 29 دقیقه ، کتاب 24 دقیقه،و مجلات 8 دقیقه در روز می باشد.یافته های تحقیقی شارون(74-1973) در امریکا نشان می دهد، مردم روزانه به طور متوسط 105 دقیقه مطالعه می کنند. هم کودکان در انگلستان به طور متوسط هر ماه 3 کتاب می خوانند. در ایرلند نیز میزان مطالعه نوجوانان دبیرستانی 90 دقیقه در روز گزارش شده است. نتایج این تحقیقات به دلیل تنوع نمونه های مورد تحقیق به سادگی قابل مقایسه نیست . اما با مقایسه کلی از مجموع یافته ها ، می توان به این واقعیت پی برد که میزان کتابخوانی و مطالعه آزاد در جامعه توسعه یافته در حد مطلوبی است.

آقای عباسی در تحقیقی تحت عنوان ” بررسی عوامل مؤثر و بازدارنده مطالعات غیر درسی دانش آموزان سال های اول تاچهارم دبیرستان های شهرتهران در سال 1372″ ، مشخص کرد که 46 تا 38 درصد از دانش آموزان رشته ریاضی، فیزیک و 33 تا 25 درصد از دانش آموزان رشته علوم تجربی و 23 تا 17 درصد از دانش آموزان رشته علوم انسانی مطالعه غیر درسی دارند. در این تحقیق آمده که میان مدت زمان مطالعه غیر درسی دانش آموزان سه رشته تحصیلی در طول یک هفته ، میانگین مدت زمان مطالعه پسران و دختران و میانگین مدت زمان مطالعه غیر درسی درفصل تابستان و سایر فصول سال تفاوت معنا داری وجود دارد.(فاضل، 1383 ، 48 )

در تحقیقی که در سال 1379 توسط ابراهیم زال زاده باعنوان ” مطالعه غیر د رسی و میزان استفاده دانش آموزان دبیرستان ها از کتابخانه های عمومی شیراز ” انجام شد مشخص گردید که بیش از 75 درصد از دانش آموزان دبیرستان ها از کتابخا نه های عمومی استفاده نمی کنند و کمبود وقت ، مهم ترین دلیل عدم استفاده از کتابخانه اعلام شده است .(زال زاده،1379)
جمیاری در تحقیق خود به نام ” بررسی ارتباط مطالعه منابع غیردرسی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال سوم رشته های نظری نظام جدید آموزش متوسطه شهر تهران در سال 1375 ،” اظهار می دارد که مطالعه منابع غیر درسی در مقایسه

با عزت نفس ،ارتباط کمتری با پیشرفت تحصیلی دارد . مقایسه 2 گروه کتاب خوان نیز نشان داد که از نظر پیشرفت تحصیلی بین این 2 گروه اختلاف معنا داری وجود ندارد. در این رابطه نقش پایگاه اجتماعی برای پیش بینی پیشر فت تحصیلی در دختران بیشتر از پسران است . یا فته های این پژوهش بر خلاف پژوهش های قبلی نشان داد که مطالعه منابع غیر درسی سهم ناچیزی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد . نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای ایجاد روحیه مطالعه و تحقیق در دانش آموزان باید تغییراتی بنیادی در شیوه های تدریس معلمان، تألیف کتب درسی ، نظام ارزشیابی تحصیلی و نگرش به کتابخانه های آموزشگاهی بوجود آید.(جمیاری،1379)

اهداف پ‍ژوهش:
در پژوهش حاضر سه هدف کلی مورد توجه می باشد:
الف) بررسی و مقایسه میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان دختر و پسر در دوره متوسطه.
ب) بررسی و مقایسه نوع گرایش موضوعی مطالعه غیر درسی دانش آموزان دختر و پسر در دوره متوسطه.
ج) بررسی عوامل موثر در مطالعه غیر درسی دانش آموزان متوسطه از نظر دانش آموزان در شهرستان آران و بیدگل.

سوالات پژوهش:

سوالات پژوهش به دو دسته “نوع و میزان مطالعه غیر درسی” و “عوامل مؤثر بر مطالعه غیر درسی “تقسیم بندی شده است. این موارد عبارتند از:
الف) سوالات مربوط به نوع و میزان مطالعه غیر درسی:
1- آیا تفاوت معناداری میان میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان پسر و دانش آموزان دختر وجود دارد؟
2- آیا تفاوت معناداری میان میزان مطالعه غیر درسی و پایه تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه وجود دارد؟
3- گرایش موضوعی مطالعه غیر درسی دانش آموزان دوره متوسطه چیست؟
4- آیا موضوع مطالعه غیر درسی دانش آموزان پسر با موضوع مطالعه دانش آموزان دختر متفاوت است؟
ب) سوالات مربوط به عوامل موثر در مطالعات غیر درسی:
5- آیا رفتار توجه آمیزوالدین نسبت به کتاب و مطالعه در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان موثر است؟
6- آیا رفتار توجه آمیزمعلمان نسبت به کتاب و مطالعه در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان موثر است؟
7- آیا حجم زیاد دروس و تکالیف کلاسی در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان موثر است؟
8- آیا تجهیز و نحوه اداره کتابخانه مدارس در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان موثر
است؟
9-آیا تبلیغات در زمینه کتابخوانی ( بازدید از نمایشگاه کتاب، برگزاری مسابقات کتابخوانی و معرفی کتاب و ;) در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان موثر است؟
10-چه عواملی جهت پر کردن اوقات فراغت می تواند جایگزین کتب غیر درسی دانش آموزان شود؟
11-آیا بین عوامل مؤثر بر مطالعه غیر درسی و متغیر جنسیت رابطه معناداری وجود دارد؟
12-عوامل باز دارنده دانش آموزان در استفاده از کتابخانه های مدارس چیست؟

متغیر های پژوهش:
متغیر های پژوهش عبارتند از : جنسیت ، پایه های تحصیلی(اول،دوم،سوم،پیش دانشگاهی)، میزان مطالعه غیر درسی و گرایش موضوعی آن.

روش تحقیق:
روشی که در این پژوهش از آن بهره گرفته شده است روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد.

جامعه آماری ، نمونه آماری و روش نمونه گیری:
جامعه آماری این پژوهش ، همه دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان آران و بیدگل در سال تحصیلی 85-1384 می باشد. از مجموع 4349 نفر دانش آموز، 1979 نفر پسر و 2370 نفر دختر هستند که به دلیل گسترده و پراکندگی مطالعه ، پژوهش گران، از بین دانش آموزان، 350 نفر را به عنوان جامعه آماری از کل جامعه پسر و دختر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای از دفتر آمار آموزشگاه ، با لحاظ جنسیت، دوره تحصیلی(اول، دوم، سوم، پیش دانشگاهی) و موقعیت محل تدریس( شهر و روستا) انتخاب نموده اند. ( البته قابل ذکر است که فقط 322 پرسش نامه به پزوهش گران تحویل داده شد)(دلاور، 276 )

ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها:
ابزار های اندازه گیری پژوهش حاضر شامل پرسشنامه ای می باشد که بعد از طراحی اولیه توسط پژوهشگران تحقیق و سپس در یک نظر سنجی از سوی کارشناس ناظر ، بین دانش آموزان دختر و پسر توزیع گردید. این پرسشنامه د ارای 30 سوال می باشد که تعداد 29 سوال بسته و یک عدد سوال باز می باشد.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات درمرحله توصیف اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss ، از جدول های فراوانی و درصد، نمودارها و شاخص های آماری نظیر میانگین، میانگین رتبه ای، واریانس، انحراف استاندارد استفاده گردید هم در مرحله تحلیل داده ها، روش های آمار استنباطی نظیر: آزمون ناپارامتری، آزمون کروسکال والیس(kruskal-wallis test) و آزمون یومان ویتنی( mann-whitney u test) استفاده شده است.

تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش :
در این بخش نتایج بدست آمده از پاسخ به سوالات بررسی شده است. در بررسی سوال اول که میزان مطالعه غیر درسی پسران مقطع متوسطه را با میزان این مطالعه در بین دختران مقایسه کرده ، شاخص مطالعه غیر درسی از جنبه میزان کمی ساعات مورد توجه قرار گرفت . چنان که جدول 1 نشان می دهد ، نمره Z محاسبه شده در آزمونU من وینتی برابر 10/2- و مقدار sig برابر 035/0 است . بنابراین فرض صفر رد می شود و تفاوت معناداری بین دختران و پسران در سطح معناداری 05/0 وجود دارد. و با توجه به میانگین رتبه ای دختران و پسران در میزان مطالعه ، مقدار مطالعه دختران بیشتر است. (نمودار 1)

 

سوال دوم تفاوت معنادار میان میزان مطالعه غیر درسی و پایه تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه را جست و جو می کند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مقدار H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 098/0 و مقدار sig برابر 99/0 می باشد. بنابراین فرض صفرتایید شده و تفاوت معناداری در سطح 05/0 بین پایه های تحصیلی متفاوت وجود ندارد.

سوال سوم درباره گرایش موضوعی مطالعه دانش آموزان دوره متوسطه است. نوع و گرایش مطالعه غیر درسی دانش آموزان در شش موضوع ارزیابی شد:1- مطالب علمی – آموزشی ،2- دینی- اخلاقی ،3- ادبی ( شعر و داستان) ، 4-فرهنگی – هنری ، 5-سیاسی – اجتماعی – تاریخی ،6- روانشناسی. ( جدول 1)

نتایج نشان داد که کتب ادبی بیشترین انتخاب را در بین دانش آموزان دختر دارد و پس از آن به ترتیب مطالب دینی – اخلاقی ، علمی – آموزشی ، روانشناسی ، فرهنگی- هنری و در نهایت سیاسی – اجتماعی – تاریخی.انتخاب های دانش آموزان پسر به ترتیب عبارتند از : مطالب ادبی ، دینی – اخلاقی ، فرهنگی – هنری ، علمی – آموزشی ، سیاسی – اجتماعی – تاریخی و روانشناسی .

جدول شماره 1: توزیع فراوانی درصد موضوع های مورد علاقه دانش آموزان دختر و پسر برای مطالعه غیر درسی

بسیار زیاد زیاد متوسط کم بسیار کم گزینه

درصد
فراوانی
درصد
فراوانی

درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
مطالب خواندنی

8/2 9 2/11 36 4/36 85 4/8 27 3/5 17 دختر علمی آموزشی
9/1 6 5/6 21 6/19 63 6/10 34 5/7 24 پسر
9/5 19 7/12 41 6/23 76 9/9 32 9/1 6 دختر دینی اخلاقی
1/3 10 3/9 30 1/17 55 9/9 32 5/6 21 پسر
3/9 30 7/12 41 3/18 59 6/9 31 0/4 13 دختر ادبی
6/5 18 4/8 30 8/20 42 2/15 30 9/5 28 پسر
7/3 12 4/8 27 8/20 67 2/15 49 9/5 19 دختر فرهنگی
هنری
9 3 4/8 27 5/11 37 1/17 55 1/8 49 پسر
1/3 10 3/4 14 1/12 39 3/19 62 2/15 49 دختر سیاسی اجتماعی تاریخی
9/1 6 5/2 8 7/13 44 7/17 57 2/10 33 پسر
3/5 17 1/7 23 1/16 52 6/14 47 9/10 35 دختر روانشناسی
3 1 1/3 10 1/7 23 0/14 45 4/21 69 پسر

سوال چهارم به تفاوت موضوع مطالعه غیر درسی دانش آموزان پسر با دختر می پردازد. بر اساس یافته های بدست آمده بین نظرات دانش آموزان دختر و پسر در موضوع های سیاسی – اجتماعی – تاریخی شباهت اما در سایر زمینه ها تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد موضوع سیاسی – اجتماعی – تاریخی ، نمره Z محاسبه شده درآزمون U من وینتی 633- و sig آن برابر 527/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود ندارد. بین موضوعات مورد مطالعه و پایه تحصیلی نیز ارتباط معناداری وجود ندارد.

سوال پنجم تاثیر رفتار توجه آمیز والدین نسبت به کتاب و مطالعه در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان را مورد توجه قرار می دهد. رفتارهای توجه آمیز والدین به رفتارهایی چون میزان مطالعه والدین ، تخصیص مقداری از درآمد برای تهیه کتاب ، اهداء کتب به عنوان هدیه ، ایجاد محیط مناسب و آرام توسط والدین گفته می شود. نمره Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی برابر 95/0- و مقدار sig برابر 342/0 می باشد. بنابراین فرض صفر تایید و تفاوت معناداری بین پسران و دختران وجود ندارد. مقدار H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 358/0 و مقدار sig برابر 946/0 می باشد ، بنابراین تفاوت معناداری بین پایه های تحصیلی وجود ندارد. (نمودار 2)

سوال ششم درباره تاثیر رفتار توجه آمیز معلمان نسبت به کتاب و مطالعه در میزان مطالعات غیر درسی دانش آموزان است . رفتار توجه آمیز معلمان که در تحقیق مورد توجه قرار گرفته عبارت است از تشویق معلم به مطالعه غیر درسی و ارجاع دانش آموزان به کتب غیر درسی جهت فهم مطالب درسی . نمره Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی برابر 03/1- و sig برابر 301/0 می باشد بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و
پسر ان وجود ندارد. مقدار H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 108/7 و sig آن برابر 69/0
می باشد. بنابراین تفاوت معنادار در سطح 05/0 بین پایه های تحصیلی وجود ندارد. ( نمودار3)

سوال هفتم به تاثیر حجم زیاد دروس و تکالیف درسی در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان می پردازد.
نتایج نشان داد که نمره Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی برابر 72/3- و sig آن برابر صفر می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود دارد. میانگین رتبه ای دختران 71/178 و پسران 27/141 می باشد. بنابراین دختران ،تاثیر حجم زیاد کتاب های درسی را بر میزان مطالعه غیر درسی مؤثر تر می دانند.
مقدار H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 304/4 و sig آن برابر 23/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین پایه های تحصیلی وجود ندارد. (نمودار 4)

سوال هشتم درباره تجهیزات و نحوه اداره کتابخانه های مدارس است و اینکه چقدر در میزان مطالعه غیر درسی دانش‌ آموزان تاثیر دارد. مواردی که در این زمینه مورد توجه قرار گرفت عبارت است از : شرایط و نحوه عضویت و ساعات کار کتابخانه ، نحوه برخورد مسئول کتابخانه به هنگام پاسخ گوئی به سوالات ، شرایط فیزیکی کتابخانه از جمله سکوت سالن مطالعه ، دما ، نور و فضای کتابخانه ، مناسب و متنوع بودن موضوعات کتب غیر درسی در کتابخانه و در نهایت وجود برگه دان یا فهرست کتاب در کتابخانه .

یافته ها نشان داد که در مورد شرایط و نحوه عضویت و ساعت کار کتابخانه (Z= -0/213 , sig=0/832) ، نحوه برخورد مسئول کتابخانه (Z=-1/28, sig=0/199) ، و وجود برگه دان) (Z= 0/131 , sig= 0/896 فرض صفر تایید شده، بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود ندارد.

میزان Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی در مورد مناسب و متنوع بودن موضوعات کتب غیر درسی برابر 98/2- و sig آن برابر 003/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود دارد. میانگین رتبه ای دختران 30/175 و پسران 28/145 می باشد. در مورد شرایط فیزیکی کتابخانه مقدار Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی برابر 133/2- و sig آن برابر 33/0 می باشد. در نتیجه تفاوت معناداری بین دختران و پسران در سطح معناداری 05/0 وجود ندارد .

در مورد تاثیر شرایط فیزیکی کتابخانه و پایه های تحصیلی یافته ها نشان داد که میزان H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 511/14 و sig آن برابر 002/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین پایه تحصیلی سوم و شرایط فیزیکی کتابخانه وجود دارد. میانگین رتبه ای پایه اول 71/153،پایه دوم75/146 ،پایه سوم07/190 ، پیش دانشگاهی 01/143 می باشد.
سوال نهم به تاثیر تبلیغات کتابخوانی در میزان مطالعه غیر درسی دانش آموزان اختصاص دارد. تبلیغات کتابخوانی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته عبارت است از : 1-بازدید نمایشگاههای کتاب ،2- مسابقات کتابخوانی ، 3-بزرگداشت هفته کتاب و کتابخوانی ، 4-معرفی کتاب و ;.نمره Z محاسبه شده در آزمون U من ویتنی برابر 076/3- و sig برابر 002/0 می باشد. بنابراین فرض صفر رد می شود بنابراین تفاوت معنادار بین پا سخ های دختر و پسر وجود دارد. میانگین رتبه ای دختران 77/175 و پسران 72/144 می باشد.
مقدار H محاسبه شده برابر 285/7 و sig آن برابر 22/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری در سطح 05/0 بین پایه های تحصیلی وجود ندارد.

در مورد تاثیر عضویت در انجمن ها و تشکل های علمی و ادبی و بسیج دانش آموزی مدرسه و شهرستان در میزان مطالعه غیر درسی ، نمره z محاسبه شده 503/0- و sig آن 615/0 می باشد. بنابراین تفاوت معناداری بین دختران و پسران وجود ندارد. مقدار H محاسبه شده در آزمون کروسکال والیس برابر 661/9 و sig آن برابر 63/0 می باشد بنابراین تفاوت معناداری در سطح 05/0 بین پایه های تحصیلی وجود ندارد.

سوال دهم در مورد تاثیر عواملی که جایگزین مطالعه غیر درسی دانش آموزان می گردد است. دختران به ترتیب به موارد زیر به عنوان عامل جایگزین مطالعه اشاره کردند: رسانه جمعی ، ورزش ، اینترنت ، بازی های کامپیوتری و پسران به ترتیب موارد زیر اشاره کردند: رسانه جمعی ، ورزش ، بازی های کامپیوتر ، و اینترنت. ( جدول 2)
رسانه جمعی به عنوان مهم ترین عامل جایگزین مطالعه غیر درسی اشاره شد به طوری که 4/26درصدپاسخ بسیار زیاد ، 31 درصد پاسخ زیاد ، 3/22 درصد پاسخ متوسط ، 2/15 درصد پاسخ کم و 0/5 درصد پاسخ بسیارکم داده اند. بنابراین رسانه جمعی جایگزین مطالعه غیر درسی بیشتر دانش آموزان در پایه های تحصیلی متفاوت است.

جدول شماره 2: توزیع فراوانی و درصد عوامل جایگزین مطالعه غیر درسی
بسیار زیاد زیاد متوسط کم بسیار کم گزینه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   106   107   108   109